Forwarded from آموزشکده توانا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شعری از اشکان پارساپسند شاعر ایرانی در حمایت از مردم خوزستان
من خوزستانم
که تنتشنه،
بوی نفت میدهد جانم!
من خوزستانم
سیراب از زهر باروت و فشنگ سامانم
من خوزستانم
سیراب از گریههای کودکانم
تا عطش خاک را بهار کنند
غرق آبم اما
حسینتر از هر افسانه، خونینتر از کربلا
پشت گتوندم،
شوره زاری سخت بیمار
عروس ایرانم
در چلهی خون نشسته سالها
من خوزستانم
تلخ و بیمار و عاصی
ایستاده اما،
چون دکلهای گردنفراشته
استاده بر سینهی آزادی
بر درگه نان
سوار بر گلولههای دژخیم
من خوزستانم
سیراب از عطش
استاده اما بر حلقوم مسلط
سفت، استوار و پایدار
من خوزستانم
خوزستان ایران
من ایرانم
تشنه و خسته و بیمار
خفته در کابوس جایهایی دور،
سالهایی دور
و دشمنانی دور
خودخواندههایی کز قادسیه میرسیدند
گلوگردآلودانی که هنوز
غبار ره از تن بر نگرفتند و به خیالشان
اینجا، خانهی موالیان است و بردگان
و نمیدانند
چیزی بهجز از زنجیرهامان
نداریم برایشان
بهراس پس دژخیم
چون ما
آزادگانیم و ایرانیم، یک یک!
#خوزستان #خوزستان_تشنه_است #خوزستان_آب_ندارد #خوزستان_تنها_نیست
@Tavaana_TavaanaTech
من خوزستانم
که تنتشنه،
بوی نفت میدهد جانم!
من خوزستانم
سیراب از زهر باروت و فشنگ سامانم
من خوزستانم
سیراب از گریههای کودکانم
تا عطش خاک را بهار کنند
غرق آبم اما
حسینتر از هر افسانه، خونینتر از کربلا
پشت گتوندم،
شوره زاری سخت بیمار
عروس ایرانم
در چلهی خون نشسته سالها
من خوزستانم
تلخ و بیمار و عاصی
ایستاده اما،
چون دکلهای گردنفراشته
استاده بر سینهی آزادی
بر درگه نان
سوار بر گلولههای دژخیم
من خوزستانم
سیراب از عطش
استاده اما بر حلقوم مسلط
سفت، استوار و پایدار
من خوزستانم
خوزستان ایران
من ایرانم
تشنه و خسته و بیمار
خفته در کابوس جایهایی دور،
سالهایی دور
و دشمنانی دور
خودخواندههایی کز قادسیه میرسیدند
گلوگردآلودانی که هنوز
غبار ره از تن بر نگرفتند و به خیالشان
اینجا، خانهی موالیان است و بردگان
و نمیدانند
چیزی بهجز از زنجیرهامان
نداریم برایشان
بهراس پس دژخیم
چون ما
آزادگانیم و ایرانیم، یک یک!
#خوزستان #خوزستان_تشنه_است #خوزستان_آب_ندارد #خوزستان_تنها_نیست
@Tavaana_TavaanaTech