#چاكار
📌یارِدبستانیِ «کوچر بیرکار» در واکنش به موفقیت هماتاقی سابق خود مینویسد:
🔸امشب خبری را شنیدم که هم خوشحال شدم و هم متاثر و آن خبر دریافت #جایزه_فیلدز موسوم به #نوبل_ریاضیات توسط #کوچر_بیرکار استاد #دانشگاه_کمبریج به عنوان دومین ایرانی بعد از #مریم_میرزاخانی بود.
انگار همین دیروز بود سال ۱۳۷۸ در #کوی_دانشگاه تهران من با #فریدون_درخشانی بچه یکی از روستاهای #مریوان در ساختمان ۷۰ اتاق ۲۲۱ آشنا شدیم.
🔹سالی که آخرین سال زندگی پر از مشقت فریدون دیروز و کوچر امروز در کوی_دانشگاه_تهران بود.
فریدون از یک خانواده ضعیف مریوانی با پدرر و مادری بیسواد راهی دانشگاه تهران شده بود. در آن جمعی که متشکل از ۳ اتاق بودیم (۱۸ نفر) و بر یک سفره مینشستیم به جرات میتوان گفت فریدون سختترین شرایط را داشت.
اواسط سال بود که فریدون برای اعزام به مسابقات جهانی #لندن انتخاب شد البته به همراه یک یا دو نفر دیگر از جمع همان بچهها که بعدا حذف شدند. فریدون که برای تامین هزینه یک تومانی بلیط اتوبوس و ۱۰ تومانی ژتون هم مشکل داشت به یکباره با سد بزرگی به نام گذاشتن وثیقه ۵ میلیون تومانی برای اعزام به #مسابقات_جهانی لندن مواجه شد چیزی که حقاش بود و آنرا با زحمت به دست آورده بود آنهم بدون #رانت و کلاس های آنچنانی و سهمیه و....
🔸#وزارت_علوم او را به دانشگاه تهران ارجاع میداد و دانشگاه تهران به وزارت علوم و اینچنین هر روز فریدون را به سمت کوچر شدن و #لندن_نشین شدن هل دادن و هل دادن .
🔹دست آخر و بعد از کلی عذاب روحی و تحقیر شخصیت و نابود کردن روحیه فریدونی که همه از مدال طلایش اطمینان داشتند درست یادم نیست با وثیقه وزارت علوم یا دانشگاه تهران عازم یک سفر بی بازگشت به مسابقات جهانی لندن شد مسابقاتی که با مشکلات بسیار رنگ مدال فریدون را به نقره تغییر داد و نهایتا در آخرین لحظات موجب پناهندگیاش در فرودگاه لندن شد.
خوب یادمه که فریدون پرچمدار تیم ایران در مسابقات جهانی لندن بود پرچمداری که هرگز بازنگشت و عرصه را برای نوابغ رانتی و سهمیهای و... خالی گذاشت تا در این مملکت استاد شوند و مدیر و... .
بعد از چند ماه نامهای برای یکی از بچهها نوشت و در آن نامه گفت که یکی از غولهای کامپیوتر دنیا بورساش کرده و در حال ادامه تحصیل در مقطع دکتری #دانشگاه_ناتینگهام با یک خانه و یک اتومبیل با ماهی چند هزار پوند و ... .
آری امشب هم از صمیم قلب و با همه وجود خوشحال شدم برای موفقیت پسری که همه زندگیش در زادگاه و در موطن و کشورش پر از مشقت و بدبختی بود و هم سخت غمگین و ناراحت برای اینکه چرا فریدون نباید برای ایران باشد
🔸از آن جمع دوستان؛ کامران دوست صمیمی فریدون ساکن #پاریس هست. جواد دیگر دانشجوی ریاضی ساکن #هلند است. مهدی عضو حذف شده تیم بدون پایان تحصیلات اخراج و به #خانه_پدری برگشت. مسعود بعد از چند بار انصراف از کارشناسی ارشد و بعد از دو دهه سرانجام وارد مقطع #دکتری_ریاضی شد و با تالیف کتب تستی کارشناسی ارشد روزگار میگذراند. ابراهیم معروف به ابی فرزند شهیدی که دانشجوی میکروبیولوژی دانشگاه تهران و فروارد تیم فوتبال دانشگاه تهران و البته حاضر به استفاده از سهمیه فرزند شهیدی نشده بود سال چهارم اخراج و به خانه پدری بازگشت. خانه پدری که حالا ابی برادرش را هم در آن از دست داده بود. شهروز کشاورز دانشجوی نابغه #دکتری_شیمی که سال ۸۶ با سیانوری که از آرمایشگاه دانشگاه برداشته بود به زندگی پر از مشقت خود پایان داد. امرالله رتبه ۳ کنکور ارشد آمار ایران که سال قبل پیاده راهی راهپیمایی اربعین شده بود و در بینالحرمین کارش را از امام حسین (ع) خواسته بود هر چند که دعایش برآورده شد و از #کانادا و #ایتالیا برایش دعوتنامه آمده بود اما به دلیل ضعف شدید در یادگیری #زبان_خارجی نتوانست برای دکتری به کانادا یا ایتالیا برود و همچنان بیکار در خانه دوست ارمنیاش در شرق تهران روزگار میگذراند.
از آن جمع صرفا چند نفر در حد کارمند ساده در سطح استانها مشغول به کار هستند؛ امیر در اداره کل مالیاتی #همدان یا #کردستان .حمید در #کاشان هیات علمی #پیام_نور شده و... .
🔹در مملکتی که خاوریها هر روز و هر روز با ظاهرسازی و یقههای بسته و... مدیر میشوند و صاحب منصب، جایی برای فریدون دیروز و کوچر امروز وجود ندارد.
ایران به کسی احتیاج دارد که وان دقیقه را برای گرفتن وقت در یکی از معتبرترین دانشگاههای دنیا به کار میبرد .
🔸امرالله هنوز هم با رتبه ۳ کارشناسی ارشد و درصد ریاضی ۱۰۰ جویای یک شغل با درآمد بخور و نمیر هست و دست کسی را میبوسم که دست او را بگیرد.
منبع یادداشت: کانال سفیر امید
📌یارِدبستانیِ «کوچر بیرکار» در واکنش به موفقیت هماتاقی سابق خود مینویسد:
🔸امشب خبری را شنیدم که هم خوشحال شدم و هم متاثر و آن خبر دریافت #جایزه_فیلدز موسوم به #نوبل_ریاضیات توسط #کوچر_بیرکار استاد #دانشگاه_کمبریج به عنوان دومین ایرانی بعد از #مریم_میرزاخانی بود.
انگار همین دیروز بود سال ۱۳۷۸ در #کوی_دانشگاه تهران من با #فریدون_درخشانی بچه یکی از روستاهای #مریوان در ساختمان ۷۰ اتاق ۲۲۱ آشنا شدیم.
🔹سالی که آخرین سال زندگی پر از مشقت فریدون دیروز و کوچر امروز در کوی_دانشگاه_تهران بود.
فریدون از یک خانواده ضعیف مریوانی با پدرر و مادری بیسواد راهی دانشگاه تهران شده بود. در آن جمعی که متشکل از ۳ اتاق بودیم (۱۸ نفر) و بر یک سفره مینشستیم به جرات میتوان گفت فریدون سختترین شرایط را داشت.
اواسط سال بود که فریدون برای اعزام به مسابقات جهانی #لندن انتخاب شد البته به همراه یک یا دو نفر دیگر از جمع همان بچهها که بعدا حذف شدند. فریدون که برای تامین هزینه یک تومانی بلیط اتوبوس و ۱۰ تومانی ژتون هم مشکل داشت به یکباره با سد بزرگی به نام گذاشتن وثیقه ۵ میلیون تومانی برای اعزام به #مسابقات_جهانی لندن مواجه شد چیزی که حقاش بود و آنرا با زحمت به دست آورده بود آنهم بدون #رانت و کلاس های آنچنانی و سهمیه و....
🔸#وزارت_علوم او را به دانشگاه تهران ارجاع میداد و دانشگاه تهران به وزارت علوم و اینچنین هر روز فریدون را به سمت کوچر شدن و #لندن_نشین شدن هل دادن و هل دادن .
🔹دست آخر و بعد از کلی عذاب روحی و تحقیر شخصیت و نابود کردن روحیه فریدونی که همه از مدال طلایش اطمینان داشتند درست یادم نیست با وثیقه وزارت علوم یا دانشگاه تهران عازم یک سفر بی بازگشت به مسابقات جهانی لندن شد مسابقاتی که با مشکلات بسیار رنگ مدال فریدون را به نقره تغییر داد و نهایتا در آخرین لحظات موجب پناهندگیاش در فرودگاه لندن شد.
خوب یادمه که فریدون پرچمدار تیم ایران در مسابقات جهانی لندن بود پرچمداری که هرگز بازنگشت و عرصه را برای نوابغ رانتی و سهمیهای و... خالی گذاشت تا در این مملکت استاد شوند و مدیر و... .
بعد از چند ماه نامهای برای یکی از بچهها نوشت و در آن نامه گفت که یکی از غولهای کامپیوتر دنیا بورساش کرده و در حال ادامه تحصیل در مقطع دکتری #دانشگاه_ناتینگهام با یک خانه و یک اتومبیل با ماهی چند هزار پوند و ... .
آری امشب هم از صمیم قلب و با همه وجود خوشحال شدم برای موفقیت پسری که همه زندگیش در زادگاه و در موطن و کشورش پر از مشقت و بدبختی بود و هم سخت غمگین و ناراحت برای اینکه چرا فریدون نباید برای ایران باشد
🔸از آن جمع دوستان؛ کامران دوست صمیمی فریدون ساکن #پاریس هست. جواد دیگر دانشجوی ریاضی ساکن #هلند است. مهدی عضو حذف شده تیم بدون پایان تحصیلات اخراج و به #خانه_پدری برگشت. مسعود بعد از چند بار انصراف از کارشناسی ارشد و بعد از دو دهه سرانجام وارد مقطع #دکتری_ریاضی شد و با تالیف کتب تستی کارشناسی ارشد روزگار میگذراند. ابراهیم معروف به ابی فرزند شهیدی که دانشجوی میکروبیولوژی دانشگاه تهران و فروارد تیم فوتبال دانشگاه تهران و البته حاضر به استفاده از سهمیه فرزند شهیدی نشده بود سال چهارم اخراج و به خانه پدری بازگشت. خانه پدری که حالا ابی برادرش را هم در آن از دست داده بود. شهروز کشاورز دانشجوی نابغه #دکتری_شیمی که سال ۸۶ با سیانوری که از آرمایشگاه دانشگاه برداشته بود به زندگی پر از مشقت خود پایان داد. امرالله رتبه ۳ کنکور ارشد آمار ایران که سال قبل پیاده راهی راهپیمایی اربعین شده بود و در بینالحرمین کارش را از امام حسین (ع) خواسته بود هر چند که دعایش برآورده شد و از #کانادا و #ایتالیا برایش دعوتنامه آمده بود اما به دلیل ضعف شدید در یادگیری #زبان_خارجی نتوانست برای دکتری به کانادا یا ایتالیا برود و همچنان بیکار در خانه دوست ارمنیاش در شرق تهران روزگار میگذراند.
از آن جمع صرفا چند نفر در حد کارمند ساده در سطح استانها مشغول به کار هستند؛ امیر در اداره کل مالیاتی #همدان یا #کردستان .حمید در #کاشان هیات علمی #پیام_نور شده و... .
🔹در مملکتی که خاوریها هر روز و هر روز با ظاهرسازی و یقههای بسته و... مدیر میشوند و صاحب منصب، جایی برای فریدون دیروز و کوچر امروز وجود ندارد.
ایران به کسی احتیاج دارد که وان دقیقه را برای گرفتن وقت در یکی از معتبرترین دانشگاههای دنیا به کار میبرد .
🔸امرالله هنوز هم با رتبه ۳ کارشناسی ارشد و درصد ریاضی ۱۰۰ جویای یک شغل با درآمد بخور و نمیر هست و دست کسی را میبوسم که دست او را بگیرد.
منبع یادداشت: کانال سفیر امید
#حسن_نراقی
(۱۰ اردیبهشت ۱۳۲۳ #کاشان - ۱ آذر ۱۳۹۹ #تهران)
نویسنده و پژوهشگر جامعهشناسی.
«#جامعهشناسی_خودمانی» از آثار اوست.
(۱۰ اردیبهشت ۱۳۲۳ #کاشان - ۱ آذر ۱۳۹۹ #تهران)
نویسنده و پژوهشگر جامعهشناسی.
«#جامعهشناسی_خودمانی» از آثار اوست.