دل من را
سینه ی تو کفایت می کند ،
و آزادی تو را
بالهای من.
از دهان من
به آسمان می رسد
آنچه این زمان آزگار بر جان تو خفته بود.
درون توست
اشتیاق هر روزه ی من.
می رسی، چون ژاله بر جام گل.
نبودت،
افق را می شکافد و پیش می رود
در گریزی جاودان همچو موج.
گفته ام که در باد می خواندی
چون کاج ها و چون چوبه های دار.
به همان بلندی و به همان خاموشی.
غم می پراکنی، چون سفری ناگهان
مهمان نوازی ، چون جاده ای قدیمی
و در تو می زیند
پژواک ها و نغمه های خاطره انگیز.
بیدارشان کردم
و اکنون
گاه می گریزند و گاه کوچ می کنند
پرندگانی که بر جان تو می خفتند.
#پابلو_نرودا
برگردان: #مونا_مویدی
سینه ی تو کفایت می کند ،
و آزادی تو را
بالهای من.
از دهان من
به آسمان می رسد
آنچه این زمان آزگار بر جان تو خفته بود.
درون توست
اشتیاق هر روزه ی من.
می رسی، چون ژاله بر جام گل.
نبودت،
افق را می شکافد و پیش می رود
در گریزی جاودان همچو موج.
گفته ام که در باد می خواندی
چون کاج ها و چون چوبه های دار.
به همان بلندی و به همان خاموشی.
غم می پراکنی، چون سفری ناگهان
مهمان نوازی ، چون جاده ای قدیمی
و در تو می زیند
پژواک ها و نغمه های خاطره انگیز.
بیدارشان کردم
و اکنون
گاه می گریزند و گاه کوچ می کنند
پرندگانی که بر جان تو می خفتند.
#پابلو_نرودا
برگردان: #مونا_مویدی
نامت را گذاشته ام "خانوم"
چه بسیار زنان که از تو رعنا ترند
چه بسیار زنان که از تو نجیب ترند
چه بسیار آنان که خوش سیما ترند.
اما "خانوم" فقط تویی.
هنگام که بیرون می روی
کسی تو را به جا نمی آورد
کسی جمال روی تو را نمی بیند
کسی به فرش قرمزی که تو از گلِ سرخ می گسترانی نمی نگرد.
گویی که فرشی نیست.
و هنگام که تو سر می رسی
تمام رودخانه ها در من به خروش می آیند
ناقوس ها، گنبد کبود را به لرزه می آرند
و گیتی، سرشار از سرود می شود.
تنها تو و من
ای عشق، تنها تو و من.
بشنو مرا ...
#پابلو_نرودا
چه بسیار زنان که از تو رعنا ترند
چه بسیار زنان که از تو نجیب ترند
چه بسیار آنان که خوش سیما ترند.
اما "خانوم" فقط تویی.
هنگام که بیرون می روی
کسی تو را به جا نمی آورد
کسی جمال روی تو را نمی بیند
کسی به فرش قرمزی که تو از گلِ سرخ می گسترانی نمی نگرد.
گویی که فرشی نیست.
و هنگام که تو سر می رسی
تمام رودخانه ها در من به خروش می آیند
ناقوس ها، گنبد کبود را به لرزه می آرند
و گیتی، سرشار از سرود می شود.
تنها تو و من
ای عشق، تنها تو و من.
بشنو مرا ...
#پابلو_نرودا
🧡جای دوری نرو
حتی شده برای یک روز
نه نرو
چون
چون
نمی دانم چگونه بگویم اش؟!
چون روز بس طولانی ست
و من چگونه تاب آورم چشم به راهِ تو بودن را
با این همه ایستگاهِ خالی
با این همه قطارِ خفته؟
نه نرو
چون اگر بروی
من مست و منگ بر زمین گام می نهم ..
چون اگر بروی، مُدام از خود می پرسم
یعنی می شود که برگردد؟
نکند تنهایم گذاشته تا بمیرم؟!
#پابلو_نرودا
برگردان بابک زمانی🧡
حتی شده برای یک روز
نه نرو
چون
چون
نمی دانم چگونه بگویم اش؟!
چون روز بس طولانی ست
و من چگونه تاب آورم چشم به راهِ تو بودن را
با این همه ایستگاهِ خالی
با این همه قطارِ خفته؟
نه نرو
چون اگر بروی
من مست و منگ بر زمین گام می نهم ..
چون اگر بروی، مُدام از خود می پرسم
یعنی می شود که برگردد؟
نکند تنهایم گذاشته تا بمیرم؟!
#پابلو_نرودا
برگردان بابک زمانی🧡
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#پابلو_نرودا
از میان تمام چیزهایی که دیدهام
تنها تویی که میخواهم
به دیدنش ادامه دهم
از میان تمام چیزهایی که لمس کردهام
تنها تویی که میخواهم
به لمس کردنش ادامه دهم.
خندهی نارنج طعمت را دوست دارم.
من با نگاهکردن به تو
با عشقورزیدن به تو زندهام
عاشق بودن ذات من است.
#شبتون_عاشقانه 🌹
از میان تمام چیزهایی که دیدهام
تنها تویی که میخواهم
به دیدنش ادامه دهم
از میان تمام چیزهایی که لمس کردهام
تنها تویی که میخواهم
به لمس کردنش ادامه دهم.
خندهی نارنج طعمت را دوست دارم.
من با نگاهکردن به تو
با عشقورزیدن به تو زندهام
عاشق بودن ذات من است.
#شبتون_عاشقانه 🌹
همیشه چیزهایی که نداشته ام را
بیشتر دوست داشته ام،
همچون تو
که بسیار دوری
که بسیار ندارمت...
👤 #پابلو_نرودا 📚
بیشتر دوست داشته ام،
همچون تو
که بسیار دوری
که بسیار ندارمت...
👤 #پابلو_نرودا 📚
به کُندی میمیرد ...
آنکه بردهٔ عادت میشود!
هر روز همان کارهای بیهوده را میکند آنکه هرگز تغییر مسیر نمیدهد
آن که هرگز حتی خطرِ تغییرِ رنگ لباسش را نمیپذیرد ...
#پابلو_نرودا
آنکه بردهٔ عادت میشود!
هر روز همان کارهای بیهوده را میکند آنکه هرگز تغییر مسیر نمیدهد
آن که هرگز حتی خطرِ تغییرِ رنگ لباسش را نمیپذیرد ...
#پابلو_نرودا
✍️🌺درود بر صبحی که با عشق چشم می گشایید وپگاهی که با ستارگان لبخند می زنید وروزی که با عشق آغاز می کنید.نگذارید باورکنیم که انسانیت مرده است و سرنوشت ما بدست رباتهای قاتلی است که عشق رانمی فهمند انسان برای خلق شادی وزیبایی آمده است وپیامبر مهربانی است قبل از هر وابستگی به جغرافیا ایدئولوژی و مکتب سیاسی انسان باشید وانسانیت را ارج بنهید اینگونه جامعه ی بشری از بحرانها گذر خواهد کرد و به خلق جهانی بی ترس و پر از امید وشادی وبدون جنگ وخونریزی برخواهد خاست ما تنها گونه ی خردمند موجوداتیم که قدرت تحولی شگرف در ذات خود داریم
🖋️🌿جهان زیباست وانسان دوست دارد شادمانی را
بیا نقشی بکش از عشق وآن روح جوانی را
به شوق زندگی پرواز کن بر قله های دوستت دارم
رها کن نخوت و ان خوی بی پروای بدوی روانی را
🖋️🌿تو که باتیر مژگان آمدی جنگ
زدی بر پشت پلکت بازهم رنگ
کجا دل بر دل من می سپاری
که لشکر می کشی با ساز وآهنگ
🖋️🌿شاعر به هرصدای لطیفی
حساس می شود
مانند صدای افتادن گلبرگ
یا نسیم
مانند صدای قلم
بر صفحه ی کاغذ
یا دست تو
بوقت لمس لطیف پوست شب
یا بوسه های یواشکی
شاعر برای رنگ زدن از عشق
بر چشمهای خشونت
هزار تصویر زیبا
خلق کرده است
وبر پوست لطیف صبح
نوشته است
دوستت دارم را
شاعر برای شاعرانه کردن این جهان
از جان گذشته است وهنوز
در کوچههای شهر
بیداد می کند
جهل وفقر
شاعر چکار که نکرده است
ای مردمان
شما هم
کمی همت کنید
که دست تنها شاعر
خود رابه خاک نسپارد
🖋️🌿شب مشق سیاهی می کرد
و بر دوش او
آبشار سیاهی
انگار جهان
به سمت تاریکی می رفت
وسایه ها
قانون را ردیف می کردند
در نوازش کوکی نو
مهتاب خسته بود
وماه چشمان خسته را می بست
دنیا سقوط کرده بود
وعشق ترانه غمگینی بود
که ممکن است
هرگز در فاز صلح
تکرار نگردد
حالا که بر نت زیر می نوازد
#ایرج_جمشیدی_بینا
✍️📒اگر تمام گلها را هم از شاخه بچینند
نمی توانند جلوی آمدن بهار را بگیرند
#پابلو_نرودا
✍️📒هم خشمگین شدن در مواجهه با ظلم و هم ترس از آسیب خوردن جزء واکنشهای طبیعیِ آدمیزادند. مسأله این نیست که آیا ما حق داریم یا حق نداریم بترسیم یا به خشم آییم؛ مسأله این است که چگونه میشود آن هراس یا خشم را به مؤثرترین شکل ممکن، برای دگرگون کردنِ اوضاع به کار گیریم
#مبانی_مبارزه_خشونت_پرهیز
#مایکل_نیگلر
🖋️🌿جهان زیباست وانسان دوست دارد شادمانی را
بیا نقشی بکش از عشق وآن روح جوانی را
به شوق زندگی پرواز کن بر قله های دوستت دارم
رها کن نخوت و ان خوی بی پروای بدوی روانی را
🖋️🌿تو که باتیر مژگان آمدی جنگ
زدی بر پشت پلکت بازهم رنگ
کجا دل بر دل من می سپاری
که لشکر می کشی با ساز وآهنگ
🖋️🌿شاعر به هرصدای لطیفی
حساس می شود
مانند صدای افتادن گلبرگ
یا نسیم
مانند صدای قلم
بر صفحه ی کاغذ
یا دست تو
بوقت لمس لطیف پوست شب
یا بوسه های یواشکی
شاعر برای رنگ زدن از عشق
بر چشمهای خشونت
هزار تصویر زیبا
خلق کرده است
وبر پوست لطیف صبح
نوشته است
دوستت دارم را
شاعر برای شاعرانه کردن این جهان
از جان گذشته است وهنوز
در کوچههای شهر
بیداد می کند
جهل وفقر
شاعر چکار که نکرده است
ای مردمان
شما هم
کمی همت کنید
که دست تنها شاعر
خود رابه خاک نسپارد
🖋️🌿شب مشق سیاهی می کرد
و بر دوش او
آبشار سیاهی
انگار جهان
به سمت تاریکی می رفت
وسایه ها
قانون را ردیف می کردند
در نوازش کوکی نو
مهتاب خسته بود
وماه چشمان خسته را می بست
دنیا سقوط کرده بود
وعشق ترانه غمگینی بود
که ممکن است
هرگز در فاز صلح
تکرار نگردد
حالا که بر نت زیر می نوازد
#ایرج_جمشیدی_بینا
✍️📒اگر تمام گلها را هم از شاخه بچینند
نمی توانند جلوی آمدن بهار را بگیرند
#پابلو_نرودا
✍️📒هم خشمگین شدن در مواجهه با ظلم و هم ترس از آسیب خوردن جزء واکنشهای طبیعیِ آدمیزادند. مسأله این نیست که آیا ما حق داریم یا حق نداریم بترسیم یا به خشم آییم؛ مسأله این است که چگونه میشود آن هراس یا خشم را به مؤثرترین شکل ممکن، برای دگرگون کردنِ اوضاع به کار گیریم
#مبانی_مبارزه_خشونت_پرهیز
#مایکل_نیگلر
Telegram
attach 📎
✍️🌺درود بر صبحی که با عشق چشم می گشایید وپگاهی که با ستارگان لبخند می زنید وروزی که با عشق آغاز می کنید.نگذارید باورکنیم که انسانیت مرده است و سرنوشت ما بدست رباتهای قاتلی است که عشق رانمی فهمند انسان برای خلق شادی وزیبایی آمده است وپیامبر مهربانی است قبل از هر وابستگی به جغرافیا ایدئولوژی و مکتب سیاسی انسان باشید وانسانیت را ارج بنهید اینگونه جامعه ی بشری از بحرانها گذر خواهد کرد و به خلق جهانی بی ترس و پر از امید وشادی وبدون جنگ وخونریزی برخواهد خاست ما تنها گونه ی خردمند موجوداتیم که قدرت تحولی شگرف در ذات خود داریم
🖋️🌿جهان زیباست وانسان دوست دارد شادمانی را
بیا نقشی بکش از عشق وآن روح جوانی را
به شوق زندگی پرواز کن بر قله های دوستت دارم
رها کن نخوت و ان خوی بی پروای بدوی روانی را
🖋️🌿تو که باتیر مژگان آمدی جنگ
زدی بر پشت پلکت بازهم رنگ
کجا دل بر دل من می سپاری
که لشکر می کشی با ساز وآهنگ
🖋️🌿شاعر به هرصدای لطیفی
حساس می شود
مانند صدای افتادن گلبرگ
یا نسیم
مانند صدای قلم
بر صفحه ی کاغذ
یا دست تو
بوقت لمس لطیف پوست شب
یا بوسه های یواشکی
شاعر برای رنگ زدن از عشق
بر چشمهای خشونت
هزار تصویر زیبا
خلق کرده است
وبر پوست لطیف صبح
نوشته است
دوستت دارم را
شاعر برای شاعرانه کردن این جهان
از جان گذشته است وهنوز
در کوچههای شهر
بیداد می کند
جهل وفقر
شاعر چکار که نکرده است
ای مردمان
شما هم
کمی همت کنید
که دست تنها شاعر
خود رابه خاک نسپارد
🖋️🌿شب مشق سیاهی می کرد
و بر دوش او
آبشار سیاهی
انگار جهان
به سمت تاریکی می رفت
وسایه ها
قانون را ردیف می کردند
در نوازش کوکی نو
مهتاب خسته بود
وماه چشمان خسته را می بست
دنیا سقوط کرده بود
وعشق ترانه غمگینی بود
که ممکن است
هرگز در فاز صلح
تکرار نگردد
حالا که بر نت زیر می نوازد
#ایرج_جمشیدی_بینا
✍️📒اگر تمام گلها را هم از شاخه بچینند
نمی توانند جلوی آمدن بهار را بگیرند
#پابلو_نرودا
✍️📒هم خشمگین شدن در مواجهه با ظلم و هم ترس از آسیب خوردن جزء واکنشهای طبیعیِ آدمیزادند. مسأله این نیست که آیا ما حق داریم یا حق نداریم بترسیم یا به خشم آییم؛ مسأله این است که چگونه میشود آن هراس یا خشم را به مؤثرترین شکل ممکن، برای دگرگون کردنِ اوضاع به کار گیریم
#مبانی_مبارزه_خشونت_پرهیز
#مایکل_نیگلر
🖋️🌿جهان زیباست وانسان دوست دارد شادمانی را
بیا نقشی بکش از عشق وآن روح جوانی را
به شوق زندگی پرواز کن بر قله های دوستت دارم
رها کن نخوت و ان خوی بی پروای بدوی روانی را
🖋️🌿تو که باتیر مژگان آمدی جنگ
زدی بر پشت پلکت بازهم رنگ
کجا دل بر دل من می سپاری
که لشکر می کشی با ساز وآهنگ
🖋️🌿شاعر به هرصدای لطیفی
حساس می شود
مانند صدای افتادن گلبرگ
یا نسیم
مانند صدای قلم
بر صفحه ی کاغذ
یا دست تو
بوقت لمس لطیف پوست شب
یا بوسه های یواشکی
شاعر برای رنگ زدن از عشق
بر چشمهای خشونت
هزار تصویر زیبا
خلق کرده است
وبر پوست لطیف صبح
نوشته است
دوستت دارم را
شاعر برای شاعرانه کردن این جهان
از جان گذشته است وهنوز
در کوچههای شهر
بیداد می کند
جهل وفقر
شاعر چکار که نکرده است
ای مردمان
شما هم
کمی همت کنید
که دست تنها شاعر
خود رابه خاک نسپارد
🖋️🌿شب مشق سیاهی می کرد
و بر دوش او
آبشار سیاهی
انگار جهان
به سمت تاریکی می رفت
وسایه ها
قانون را ردیف می کردند
در نوازش کوکی نو
مهتاب خسته بود
وماه چشمان خسته را می بست
دنیا سقوط کرده بود
وعشق ترانه غمگینی بود
که ممکن است
هرگز در فاز صلح
تکرار نگردد
حالا که بر نت زیر می نوازد
#ایرج_جمشیدی_بینا
✍️📒اگر تمام گلها را هم از شاخه بچینند
نمی توانند جلوی آمدن بهار را بگیرند
#پابلو_نرودا
✍️📒هم خشمگین شدن در مواجهه با ظلم و هم ترس از آسیب خوردن جزء واکنشهای طبیعیِ آدمیزادند. مسأله این نیست که آیا ما حق داریم یا حق نداریم بترسیم یا به خشم آییم؛ مسأله این است که چگونه میشود آن هراس یا خشم را به مؤثرترین شکل ممکن، برای دگرگون کردنِ اوضاع به کار گیریم
#مبانی_مبارزه_خشونت_پرهیز
#مایکل_نیگلر
Telegram
attach 📎
.
شب
با هجوم بی مروتش
سخت تسخیرم کرده بود
خواستم زنده بمانم
و فکر کردن به تو،
تنها سلاحم بود...
#پابلو_نرودا
💔
شب
با هجوم بی مروتش
سخت تسخیرم کرده بود
خواستم زنده بمانم
و فکر کردن به تو،
تنها سلاحم بود...
#پابلو_نرودا
💔
@sheregoftar
عشق من، مسالهای
تو را ویران کرده است .
من به سوی تو بازگشتهام
از تردیدهای خارآگین .
تو را راست و بـُـرنده میخواهم
چون جاده و شمشیر .
امّا تو پای میفشاری
بر این سایهی خُردی
که من نمیخواهمش .
عشق من، درکم کن،
من تمام تو را دوست دارم،
از چشمها تا پاها، تا ناخنها،
تا درونت،
و تمامی آن روشنائی را
که با خود داری .
این منم، عشق من،
که حلقه بر در میکوبد،
روح نیست،
همان نیست که روزی
بر آستان پنجرهات ایستاد .
در را میشکنم
درون زندگیت میآیم
میآیم تا در روحت زندگی کنم
و تو نمیتوانی با من سر کنی .
باید در را به روی در باز کنی،
باید از من اطاعت کنی،
باید چشمانت را باز کنی
تا من درون آنها به جستوجو درآیم،
باید ببینی من چگونه میروم
با گامهایی سنگین
در جادههایی که
در انتظار مناَند، با چشمانی کور .
نترس،
من به تو تعلق دارم،
امّا
نه مسافرم نه گدا،
من ارباب توام،
آن که در انتظارش بودی،
و اکنون گام مینهم
در زندگیات،
سرِ رفتن ندارم،
عشق، عشق، عشق،
و هیچ چیز جز ماندن با تو .
#پابلو_نرودا
ترجمه : #احمد_پوری
عشق من، مسالهای
تو را ویران کرده است .
من به سوی تو بازگشتهام
از تردیدهای خارآگین .
تو را راست و بـُـرنده میخواهم
چون جاده و شمشیر .
امّا تو پای میفشاری
بر این سایهی خُردی
که من نمیخواهمش .
عشق من، درکم کن،
من تمام تو را دوست دارم،
از چشمها تا پاها، تا ناخنها،
تا درونت،
و تمامی آن روشنائی را
که با خود داری .
این منم، عشق من،
که حلقه بر در میکوبد،
روح نیست،
همان نیست که روزی
بر آستان پنجرهات ایستاد .
در را میشکنم
درون زندگیت میآیم
میآیم تا در روحت زندگی کنم
و تو نمیتوانی با من سر کنی .
باید در را به روی در باز کنی،
باید از من اطاعت کنی،
باید چشمانت را باز کنی
تا من درون آنها به جستوجو درآیم،
باید ببینی من چگونه میروم
با گامهایی سنگین
در جادههایی که
در انتظار مناَند، با چشمانی کور .
نترس،
من به تو تعلق دارم،
امّا
نه مسافرم نه گدا،
من ارباب توام،
آن که در انتظارش بودی،
و اکنون گام مینهم
در زندگیات،
سرِ رفتن ندارم،
عشق، عشق، عشق،
و هیچ چیز جز ماندن با تو .
#پابلو_نرودا
ترجمه : #احمد_پوری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شب ستارهباران است..
و او با من نیست..
همین و بس...
وه!
عشقها چه کوتاهاند..
و فراموشیِ آدمها..
چه طولانی ..!
#پابلو_نرودا
" آخرین شعر در واپسین ساعات شب "
ترجمهی جناب غبرایی و دکلمه از آقای
#علیاکبر_گودرزی_طائمه
موسیقی پسزمینه،اثرِ #گابریل_یارد بوده
که در واقع، بخشی از موسیقی فیلم
بیمارِ انگلیسیست..☀️
و او با من نیست..
همین و بس...
وه!
عشقها چه کوتاهاند..
و فراموشیِ آدمها..
چه طولانی ..!
#پابلو_نرودا
" آخرین شعر در واپسین ساعات شب "
ترجمهی جناب غبرایی و دکلمه از آقای
#علیاکبر_گودرزی_طائمه
موسیقی پسزمینه،اثرِ #گابریل_یارد بوده
که در واقع، بخشی از موسیقی فیلم
بیمارِ انگلیسیست..☀️
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اکنون که مال منی ..
رویایت را تنگاتنگ
رویای من بخوابان ...
و به عشق ...
و رنج.. و کار.. بگو ...
که اکنون همه باید بخوابند ..!
#پابلو_نرودا
#موزیک_ویدیو
#جنیفر_لوپز
#On_My_Way_to_You
#Jennifer_Lopez
☀️
اکنون که مال منی ..
رویایت را تنگاتنگ
رویای من بخوابان ...
و به عشق ...
و رنج.. و کار.. بگو ...
که اکنون همه باید بخوابند ..!
#پابلو_نرودا
#موزیک_ویدیو
#جنیفر_لوپز
#On_My_Way_to_You
#Jennifer_Lopez
☀️
✍️🌺درود بر صبحی که با عشق چشم می گشایید وپگاهی که با ستارگان لبخند می زنید وروزی که با عشق آغاز می کنید.نگذارید باورکنیم که انسانیت مرده است و سرنوشت ما بدست رباتهای قاتلی است که عشق رانمی فهمند انسان برای خلق شادی وزیبایی آمده است وپیامبر مهربانی است قبل از هر وابستگی به جغرافیا ایدئولوژی و مکتب سیاسی انسان باشید وانسانیت را ارج بنهید اینگونه جامعه ی بشری از بحرانها گذر خواهد کرد و به خلق جهانی بی ترس و پر از امید وشادی وبدون جنگ وخونریزی برخواهد خاست ما تنها گونه ی خردمند موجوداتیم که قدرت تحولی شگرف در ذات خود داریم
🖋️🌿🖋️🌿جهان زیباست وانسان دوست دارد شادمانی را
بیا نقشی بکش از عشق وآن روح جوانی را
بیا پرواز کن بر قله های دوستت دارم
رها کن نخوت و ان خوی بدوی روانی را
🖋️🌿تو که باتیر مژگان آمدی جنگ
زدی بر پشت پلکت بازهم رنگ
کجا دل بر دل من می سپاری
که لشکر می کشی با ساز وآهنگ
🖋️🌿شاعر به هرصدای لطیفی
حساس می شود
مانند صدای افتادن گلبرگ
یا نسیم
مانند صدای قلم
بر صفحه ی کاغذ
یا دست تو
بوقت لمس لطیف پوست شب
یا بوسه های یواشکی
شاعر برای رنگ زدن از عشق
بر چشمهای خشونت
هزار تصویر زیبا
خلق کرده است
وبر پوست لطیف صبح
نوشته است
دوستت دارم را
شاعر برای شاعرانه کردن این جهان
از جان گذشته است وهنوز
در کوچههای شهر
بیداد می کند
جهل وفقر
شاعر چکار که نکرده است
ای مردمان
شما هم
کمی همت کنید
که دست تنها شاعر
خود رابه خاک نسپارد
🖋️🌿شب مشق سیاهی می کرد
و بر دوش او
آبشار سیاهی
انگار جهان
به سمت تاریکی می رفت
وسایه ها
قانون را ردیف می کردند
در نوازش کوکی نو
مهتاب خسته بود
وماه چشمان خسته را می بست
دنیا سقوط کرده بود
وعشق ترانه غمگینی بود
که ممکن است
هرگز در فاز صلح
تکرار نگردد
حالا که بر نت زیر می نوازد
#ایرج_جمشیدی_بینا
✍️📒اگر تمام گلها را هم از شاخه بچینند
نمی توانند جلوی آمدن بهار را بگیرند
#پابلو_نرودا
✍️📒هم خشمگین شدن در مواجهه با ظلم و هم ترس از آسیب خوردن جزء واکنشهای طبیعیِ آدمیزادند. مسأله این نیست که آیا ما حق داریم یا حق نداریم بترسیم یا به خشم آییم؛ مسأله این است که چگونه میشود آن هراس یا خشم را به مؤثرترین شکل ممکن، برای دگرگون کردنِ اوضاع به کار گیریم
#مبانی_مبارزه_خشونت_پرهیز
#مایکل_نیگلر
🖋️🌿🖋️🌿جهان زیباست وانسان دوست دارد شادمانی را
بیا نقشی بکش از عشق وآن روح جوانی را
بیا پرواز کن بر قله های دوستت دارم
رها کن نخوت و ان خوی بدوی روانی را
🖋️🌿تو که باتیر مژگان آمدی جنگ
زدی بر پشت پلکت بازهم رنگ
کجا دل بر دل من می سپاری
که لشکر می کشی با ساز وآهنگ
🖋️🌿شاعر به هرصدای لطیفی
حساس می شود
مانند صدای افتادن گلبرگ
یا نسیم
مانند صدای قلم
بر صفحه ی کاغذ
یا دست تو
بوقت لمس لطیف پوست شب
یا بوسه های یواشکی
شاعر برای رنگ زدن از عشق
بر چشمهای خشونت
هزار تصویر زیبا
خلق کرده است
وبر پوست لطیف صبح
نوشته است
دوستت دارم را
شاعر برای شاعرانه کردن این جهان
از جان گذشته است وهنوز
در کوچههای شهر
بیداد می کند
جهل وفقر
شاعر چکار که نکرده است
ای مردمان
شما هم
کمی همت کنید
که دست تنها شاعر
خود رابه خاک نسپارد
🖋️🌿شب مشق سیاهی می کرد
و بر دوش او
آبشار سیاهی
انگار جهان
به سمت تاریکی می رفت
وسایه ها
قانون را ردیف می کردند
در نوازش کوکی نو
مهتاب خسته بود
وماه چشمان خسته را می بست
دنیا سقوط کرده بود
وعشق ترانه غمگینی بود
که ممکن است
هرگز در فاز صلح
تکرار نگردد
حالا که بر نت زیر می نوازد
#ایرج_جمشیدی_بینا
✍️📒اگر تمام گلها را هم از شاخه بچینند
نمی توانند جلوی آمدن بهار را بگیرند
#پابلو_نرودا
✍️📒هم خشمگین شدن در مواجهه با ظلم و هم ترس از آسیب خوردن جزء واکنشهای طبیعیِ آدمیزادند. مسأله این نیست که آیا ما حق داریم یا حق نداریم بترسیم یا به خشم آییم؛ مسأله این است که چگونه میشود آن هراس یا خشم را به مؤثرترین شکل ممکن، برای دگرگون کردنِ اوضاع به کار گیریم
#مبانی_مبارزه_خشونت_پرهیز
#مایکل_نیگلر
Telegram
attach 📎
✍️🌺تمام اصلهای حقوق بشر را خواندم...
و جای یک اصل را خالی یافتم!!!
و اصل دیگری را به آن افزودم,
عزیز من!
اصل سی و یکم :
هرانسانی حق دارد هر کسی را که میخواهد دوست داشته باشد...
🖋️ #پابلو_نرودا《📚
و جای یک اصل را خالی یافتم!!!
و اصل دیگری را به آن افزودم,
عزیز من!
اصل سی و یکم :
هرانسانی حق دارد هر کسی را که میخواهد دوست داشته باشد...
🖋️ #پابلو_نرودا《📚