Forwarded from عکس نگار
@shahr_ketab لینک کانال شهر کتاب
📚✒👓
همه ایستادند، حتی #کامو و #همینگوی: در برابر اشغالگر!
نویسندگانی که در طول اشغال خاک فرانسه در «نیروی مقاومت فرانسه» یاریگر نیروهای متفقین گشتند.
http://2shanbe.ir/ExternalPages/?id=37444
📰📌 در طول اشغال خاک فرانسه توسط نیروهای آلمان نازی در #جنگ_جهانی_دوم، هزاران زن و مرد با شکل دادن «نیروی مقاومت فرانسه» بطور مؤثری یاریگر نیروهای #متفقین گشتند. در حالیکه بسیاری از آنان مردمانی معمولی و شجاع بودند، برخی نیز در آن میان هنرمندان، بازیگران و نویسندگانی بودند که در همان زمان نیز بسیار مشهور بودند یا در آستانهی دروازهی شهرت قرار داشتند. از آنجا که جزئیات ضد اطلاعاتی و فوقمحرمانه، چیزی نیست که راحت دست به دست گردد، در این نوشته به ۵ فرد بسیار مهم اشاره میکنیم. آنها نامهایی بزرگ و فراموشناشدنی هستند، نه فقط برای آثاری که بر جای نهادند، بلکه برای ایستادن، در زمانهای که بهای شجاعت، مرگ بود!
#آلبر_کامو
در آغاز سال ۱۹۴۴، آلبر کامو برای روزنامهی زیرزمینیِ نیروی مقاومت، Combat، مطلب مینوشت. در نهایت، این نویسندهی اگزیستانسیالیست، به عنوان سردبیر ارشد این نشریه، مشغول به کار شد. قطعاتی که او برای این روزنامه مینوشت، در سال ۲۰۰۷ جمعآوری و ترجمه شد و با عنوان «کامو در Combat» به چاپ رسید. ولی اگر امکان آن را ندارید که نسخهای از این کتاب را تهیه کنید، برایتان یکی از نوشتههای بسیار شورانگیز و معروفش را اینجا میآوریم: «پاریس دارد همهی مهماتش را در شب آگوست شلیک میکند. در برابر پسزمینهی وسیعی از آب و سنگ، در دو سوی رودخانهای که با تاریخ شسته میشود، موانع بر سر راه آزادی، دیگر بار علَم شدهاند. عدالت باید دوباره با خون انسانها رهایی یابد.»
لینک اینستاگرام شهر کتاب🔽🔽
📗✒️📕https://instagram.com/_u/shahr_ketab
📚✒👓
همه ایستادند، حتی #کامو و #همینگوی: در برابر اشغالگر!
نویسندگانی که در طول اشغال خاک فرانسه در «نیروی مقاومت فرانسه» یاریگر نیروهای متفقین گشتند.
http://2shanbe.ir/ExternalPages/?id=37444
📰📌 در طول اشغال خاک فرانسه توسط نیروهای آلمان نازی در #جنگ_جهانی_دوم، هزاران زن و مرد با شکل دادن «نیروی مقاومت فرانسه» بطور مؤثری یاریگر نیروهای #متفقین گشتند. در حالیکه بسیاری از آنان مردمانی معمولی و شجاع بودند، برخی نیز در آن میان هنرمندان، بازیگران و نویسندگانی بودند که در همان زمان نیز بسیار مشهور بودند یا در آستانهی دروازهی شهرت قرار داشتند. از آنجا که جزئیات ضد اطلاعاتی و فوقمحرمانه، چیزی نیست که راحت دست به دست گردد، در این نوشته به ۵ فرد بسیار مهم اشاره میکنیم. آنها نامهایی بزرگ و فراموشناشدنی هستند، نه فقط برای آثاری که بر جای نهادند، بلکه برای ایستادن، در زمانهای که بهای شجاعت، مرگ بود!
#آلبر_کامو
در آغاز سال ۱۹۴۴، آلبر کامو برای روزنامهی زیرزمینیِ نیروی مقاومت، Combat، مطلب مینوشت. در نهایت، این نویسندهی اگزیستانسیالیست، به عنوان سردبیر ارشد این نشریه، مشغول به کار شد. قطعاتی که او برای این روزنامه مینوشت، در سال ۲۰۰۷ جمعآوری و ترجمه شد و با عنوان «کامو در Combat» به چاپ رسید. ولی اگر امکان آن را ندارید که نسخهای از این کتاب را تهیه کنید، برایتان یکی از نوشتههای بسیار شورانگیز و معروفش را اینجا میآوریم: «پاریس دارد همهی مهماتش را در شب آگوست شلیک میکند. در برابر پسزمینهی وسیعی از آب و سنگ، در دو سوی رودخانهای که با تاریخ شسته میشود، موانع بر سر راه آزادی، دیگر بار علَم شدهاند. عدالت باید دوباره با خون انسانها رهایی یابد.»
لینک اینستاگرام شهر کتاب🔽🔽
📗✒️📕https://instagram.com/_u/shahr_ketab
Forwarded from 𝓑𝓮𝓱𝓷𝓪𝔃
نامه ای که «ارنست همینگوی»در آن از عشقش #مارلین_دیتریش ستاره سینما میگوید....❤️
#همینگوی این نامه را در سال ۱۹۵۲ به« دیتریش» نوشت و این یکی از نامههایی است که این دو نفر طی دهههای مختلف رد و بدل کردند. تعدادی از نامههای این دو در موزه جان اف کندی در بوستون آمریکا نگهداری میشوند و تعدادی نیز در اختیار نوههای« مارلین دیتریش» است که شماری از آنها در سالهای اخیر به حراج رفتهاند..
#همینگوی در نامهاش مینویسد: گاهی تو را فراموش میکنم چنان که تپش قلبم را فراموش میکنم. اما قلبم همواره میتپد..
#همینگوی این نامه را که با عنوان "عشق، آقای پاپا" امضا کرده ۱۲ آگوست ۱۹۵۲ برای« دیتریش» فرستاد؛ یک سال پس از این که هنرپیشه آلمانی اعتراف کرد عکس همینگوی را کنار بسترش میگذارد.
رابطه احساسی این دو نفر پس از ملاقاتی در سال ۱۹۳۴ شروع شد، اما هیچگاه به رابطهای تمام و کمال تبدیل نشد. «همینگوی» میگوید هرگاه یکی از این دو نفر درگیر رابطه احساسی با کسی نبوده، دیگری در عشق کسی "غوطهور" بوده است.
همینگوی در بخشی از این نامه نوشته است: "همیشه عاشقت هستم و تو را تحسین میکنم و احساس متناقضی نسبت به تو دارم."
#همینگوی که در سال ۱۹۶۱ خودش را کشت با گفتن این که "تو زیبا هستی... من زشت" نوشته است: "لطفا این را بدان که همیشه عاشقت هستم. گاهی تو را فراموش میکنم چنان که تپش قلبم را فراموش میکنم. اما قلبم همواره میتپد." #مارلین_دیتریتش که سابقه بازی در فیلمهایی مانند «فرشته آبی»، «مراکش»، «قطار سریعالسیر شانگهای »و «ونوس مو بلوند» را دارد، در سال ۱۹۹۲ درگذشت.'
#همینگوی که چهار بار ازدواج کرد این نامهها را از ویلایش در ویجیای کوبا نوشت؛ همان جایی که تعدادی از بزرگترین آثارش مانند «زنگها برای که به صدا در میآید »و «پیرمرد و دریا» را نوشت....
#همینگوی این نامه را در سال ۱۹۵۲ به« دیتریش» نوشت و این یکی از نامههایی است که این دو نفر طی دهههای مختلف رد و بدل کردند. تعدادی از نامههای این دو در موزه جان اف کندی در بوستون آمریکا نگهداری میشوند و تعدادی نیز در اختیار نوههای« مارلین دیتریش» است که شماری از آنها در سالهای اخیر به حراج رفتهاند..
#همینگوی در نامهاش مینویسد: گاهی تو را فراموش میکنم چنان که تپش قلبم را فراموش میکنم. اما قلبم همواره میتپد..
#همینگوی این نامه را که با عنوان "عشق، آقای پاپا" امضا کرده ۱۲ آگوست ۱۹۵۲ برای« دیتریش» فرستاد؛ یک سال پس از این که هنرپیشه آلمانی اعتراف کرد عکس همینگوی را کنار بسترش میگذارد.
رابطه احساسی این دو نفر پس از ملاقاتی در سال ۱۹۳۴ شروع شد، اما هیچگاه به رابطهای تمام و کمال تبدیل نشد. «همینگوی» میگوید هرگاه یکی از این دو نفر درگیر رابطه احساسی با کسی نبوده، دیگری در عشق کسی "غوطهور" بوده است.
همینگوی در بخشی از این نامه نوشته است: "همیشه عاشقت هستم و تو را تحسین میکنم و احساس متناقضی نسبت به تو دارم."
#همینگوی که در سال ۱۹۶۱ خودش را کشت با گفتن این که "تو زیبا هستی... من زشت" نوشته است: "لطفا این را بدان که همیشه عاشقت هستم. گاهی تو را فراموش میکنم چنان که تپش قلبم را فراموش میکنم. اما قلبم همواره میتپد." #مارلین_دیتریتش که سابقه بازی در فیلمهایی مانند «فرشته آبی»، «مراکش»، «قطار سریعالسیر شانگهای »و «ونوس مو بلوند» را دارد، در سال ۱۹۹۲ درگذشت.'
#همینگوی که چهار بار ازدواج کرد این نامهها را از ویلایش در ویجیای کوبا نوشت؛ همان جایی که تعدادی از بزرگترین آثارش مانند «زنگها برای که به صدا در میآید »و «پیرمرد و دریا» را نوشت....