عشق من در تنپوشی سپید
میان درختان سیب،
آنجا که بادهای مسرور
بزرگترین آرزویشان
در هم پیچیدن است.
آنجا که بادهای مسرور عشقبازی میکنند
با برگهای شادابِ افتان،
عشق من آرام
سایهاش را رو به چمنزار میگسترد؛
و آنجا که آسمانش
چون جام آبی کمنور است
بر فراز سرزمین خرّم
عشق من با جامهای
که در دستان ظریف و زیبایش گرفته
آرام، رهسپار میشود.
#جیمز_جویس
میان درختان سیب،
آنجا که بادهای مسرور
بزرگترین آرزویشان
در هم پیچیدن است.
آنجا که بادهای مسرور عشقبازی میکنند
با برگهای شادابِ افتان،
عشق من آرام
سایهاش را رو به چمنزار میگسترد؛
و آنجا که آسمانش
چون جام آبی کمنور است
بر فراز سرزمین خرّم
عشق من با جامهای
که در دستان ظریف و زیبایش گرفته
آرام، رهسپار میشود.
#جیمز_جویس
گنجينه هنر و ادب:
شعری از جیمز جویس
(ترجمه مستانه پورمقدم)
عشق من در تنپوشی سپید
میان درختان سیب،
آنجا که بادهای مسرور
بزرگترین آرزویشان
در هم پیچیدن است.
آنجا که بادهای مسرور عشقبازی میکنند
با برگهای شادابِ افتان،
عشق من آرام
سایهاش را رو به چمنزار میگسترد؛
و آنجا که آسمانش
چون جام آبی کمنور است
بر فراز سرزمین خرّم
عشق من با جامهای که در دستان ظریف و زیبایش گرفته
آرام، رهسپار میشود.
#جیمز_جویس
شعری از جیمز جویس
(ترجمه مستانه پورمقدم)
عشق من در تنپوشی سپید
میان درختان سیب،
آنجا که بادهای مسرور
بزرگترین آرزویشان
در هم پیچیدن است.
آنجا که بادهای مسرور عشقبازی میکنند
با برگهای شادابِ افتان،
عشق من آرام
سایهاش را رو به چمنزار میگسترد؛
و آنجا که آسمانش
چون جام آبی کمنور است
بر فراز سرزمین خرّم
عشق من با جامهای که در دستان ظریف و زیبایش گرفته
آرام، رهسپار میشود.
#جیمز_جویس
⛔️ عبور جویس از سد سانسور
#جیمز_جویس، که یکی از نویسندههای معروف و اثرگذار قرن بیستم است، برای چاپ آثارش رنج بسیار کشید و بیشتر سالهای عمرش برای چاپ بیسانسور کتابهایش تلاش کرد. در این میان، مجموعه داستان دابلنیها حکایتی ویژه و تلخ دارد. وقتی جویس اولین داستان از این مجموعه را نوشت فقط ۲۲ سال داشت و وقتی در سال ۱۹۰۷، آخرین داستان از پانزده داستان آن به نام «مردهها» را نوشت ۲۵ ساله بود و هنگامی که این اثر منتشر شد ۳۲ ساله.
این جستار به قلم اکرم پدرامنیا شرح سرسختیهای جیمز جویس در برابر سانسور و روایت زجری است که برای انتشار کتابی کشید که عاقبت او را در جهان شهره ساخت.
✔️ برشی از متن:
جویس همزمان با تدریس زبان انگلیسی در مدرسهی زبان برلیتز، به هدف امرار معاش، به نوشتن داستانهایش ادامه داد و چند داستان دیگر به ایرلند فرستاد، اما مجلهی آیریش هماستید از چاپ کردن آنها سر باز زد، به این دلیل که مردم بهخاطر «واقعگرایی بیش از اندازهی جویس و زبان بیپردهاش» شکایت میکردند. با اینهمه، جویس، در تابستان سوزان تریست ایتالیا، با زنی باردار و بیپول، و در فاصلهی زمانی ماه مه تا اکتبر همان سال، هشت داستان دیگر نوشت.
حالا شمار داستانهایش به جایی رسیده بود که میتوانست به صورت مجموعهداستان منتشرشان کند. به همین منظور، در ماه اکتبر، به ناشری به نام گرنت ریچاردز نامهای نوشت تا داستانهایش را برای او بفرستد. ریچاردز در لندن بود و آثار نویسندگان معروفی چون برنارد شا را منتشر میکرد. جویس پیشتر هم دفتر شعرش را دو بار برای او فرستاده بود که بار اول ریچاردز آن را گم کرده بود و بار دوم هم از چاپ آن سرباز زده بود...
ریچاردز به جویس پیشنهاد داد که بدون پرداخت پول پیش، ده درصد از قیمت پشت جلد اثر را به او بپردازد، البته نه برای پانصد جلد اول. جویس این پیشنهاد را پذیرفت و دو داستان دیگر هم به مجموعهاش افزود. ریجاردز... از جویس خواست که لحن برخی از داستانها را ملایمتر کند که جویس این خواسته را رد کرد و پس از ماهها نامهنگاری، ریچاردز، سرانجام، بهرغم این بحثها و پیش از خواندن آخرین داستانی که جویس فرستاده بود و مرور ویرایشهایش، داستانها را برای چاپ به چاپخانه فرستاد.
این بار چاپخانه از چاپ اثر سرباز زد. ریچاردز باری دیگر نامهای برای جویس فرستاد و از او خواست که کلمهی فلانفلانشده یا لعنتی (bloody) را در داستان «مردهها» تغییر دهد. جویس در عوض برایش نوشت که «ببین، من اینجا هم این کلمه را آوردهام و اینجا و همچنین اینجا.» و برخی کلمههای آبدار دیگر هم که ممکن است چاپخانهایات دوست نداشته باشد توی داستانهایم دارم...
✔️ متن کامل را در این لینک بخوانید:
http://poets.ir/?p=17619/
#جیمز_جویس، که یکی از نویسندههای معروف و اثرگذار قرن بیستم است، برای چاپ آثارش رنج بسیار کشید و بیشتر سالهای عمرش برای چاپ بیسانسور کتابهایش تلاش کرد. در این میان، مجموعه داستان دابلنیها حکایتی ویژه و تلخ دارد. وقتی جویس اولین داستان از این مجموعه را نوشت فقط ۲۲ سال داشت و وقتی در سال ۱۹۰۷، آخرین داستان از پانزده داستان آن به نام «مردهها» را نوشت ۲۵ ساله بود و هنگامی که این اثر منتشر شد ۳۲ ساله.
این جستار به قلم اکرم پدرامنیا شرح سرسختیهای جیمز جویس در برابر سانسور و روایت زجری است که برای انتشار کتابی کشید که عاقبت او را در جهان شهره ساخت.
✔️ برشی از متن:
جویس همزمان با تدریس زبان انگلیسی در مدرسهی زبان برلیتز، به هدف امرار معاش، به نوشتن داستانهایش ادامه داد و چند داستان دیگر به ایرلند فرستاد، اما مجلهی آیریش هماستید از چاپ کردن آنها سر باز زد، به این دلیل که مردم بهخاطر «واقعگرایی بیش از اندازهی جویس و زبان بیپردهاش» شکایت میکردند. با اینهمه، جویس، در تابستان سوزان تریست ایتالیا، با زنی باردار و بیپول، و در فاصلهی زمانی ماه مه تا اکتبر همان سال، هشت داستان دیگر نوشت.
حالا شمار داستانهایش به جایی رسیده بود که میتوانست به صورت مجموعهداستان منتشرشان کند. به همین منظور، در ماه اکتبر، به ناشری به نام گرنت ریچاردز نامهای نوشت تا داستانهایش را برای او بفرستد. ریچاردز در لندن بود و آثار نویسندگان معروفی چون برنارد شا را منتشر میکرد. جویس پیشتر هم دفتر شعرش را دو بار برای او فرستاده بود که بار اول ریچاردز آن را گم کرده بود و بار دوم هم از چاپ آن سرباز زده بود...
ریچاردز به جویس پیشنهاد داد که بدون پرداخت پول پیش، ده درصد از قیمت پشت جلد اثر را به او بپردازد، البته نه برای پانصد جلد اول. جویس این پیشنهاد را پذیرفت و دو داستان دیگر هم به مجموعهاش افزود. ریجاردز... از جویس خواست که لحن برخی از داستانها را ملایمتر کند که جویس این خواسته را رد کرد و پس از ماهها نامهنگاری، ریچاردز، سرانجام، بهرغم این بحثها و پیش از خواندن آخرین داستانی که جویس فرستاده بود و مرور ویرایشهایش، داستانها را برای چاپ به چاپخانه فرستاد.
این بار چاپخانه از چاپ اثر سرباز زد. ریچاردز باری دیگر نامهای برای جویس فرستاد و از او خواست که کلمهی فلانفلانشده یا لعنتی (bloody) را در داستان «مردهها» تغییر دهد. جویس در عوض برایش نوشت که «ببین، من اینجا هم این کلمه را آوردهام و اینجا و همچنین اینجا.» و برخی کلمههای آبدار دیگر هم که ممکن است چاپخانهایات دوست نداشته باشد توی داستانهایم دارم...
✔️ متن کامل را در این لینک بخوانید:
http://poets.ir/?p=17619/
" صداها "
صداهای دلپذیر که بی اندازه دوست میداشتیم
همانها که بلعیده است مرگ
از آنها که ازدست رفتهاند برایمان
و در زمرهی مردگانند حتا .
در رویاهامان به حرف می آیند
گاهی که میشنویم پژواکشان را از خلال مغز
زمانهایی که بهفکر میرویم .
وبا صدای آنها ،چندی دگرگونه ایم
صداهایی از نخستین شعر زندگی مان
مثل موسیقی ؛ مثل شبی کشدار _
مثل دور،
که به آخر رسیده است .
#جیمز_جویس
بهرام اردبیلی
@parnian_khyial
صداهای دلپذیر که بی اندازه دوست میداشتیم
همانها که بلعیده است مرگ
از آنها که ازدست رفتهاند برایمان
و در زمرهی مردگانند حتا .
در رویاهامان به حرف می آیند
گاهی که میشنویم پژواکشان را از خلال مغز
زمانهایی که بهفکر میرویم .
وبا صدای آنها ،چندی دگرگونه ایم
صداهایی از نخستین شعر زندگی مان
مثل موسیقی ؛ مثل شبی کشدار _
مثل دور،
که به آخر رسیده است .
#جیمز_جویس
بهرام اردبیلی
@parnian_khyial
پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)
پرنیان خیال (ادبی اجتماعی): سهشنبه 8 آبان 1397 30 اکتبر 2018 ✴️ #آیدین_آغداشلو (زاده ۸ آبان ۱۳۱۹) نقاش، گرافیست، نویسنده و تصویرگر ایرانی است. از آثار وی میتوان «از دور از نزدیک»، «از پیدا و پنهان»، «سال های آتش و برف»، «از خوشی ها و حسرت ها» و «این دو…
سهشنبه 8 آبان 1397
30 اکتبر 2018
✴️ #آیدین_آغداشلو (زاده ۸ آبان ۱۳۱۹) نقاش، گرافیست، نویسنده و تصویرگر ایرانی است. از آثار وی میتوان «از دور از نزدیک»، «از پیدا و پنهان»، «سال های آتش و برف»، «از خوشی ها و حسرت ها» و «این دو حرف» را نام برد. بیشتر آثار وی توسط #نشر_آبان منتشر شده است. کتاب «خانهای با شیروانی قرمز» مجموعه گفتگوی #مرجان_صاحبی با آیدین آغداشلو و عباس کیارستمی است که توسط #نشر_ثالث منتشر شده است.
✴️ #پل_والری (Paul Valéry) (زاده ۳۰ اکتبر ۱۸۷۱ - درگذشته ۲۰ جولای ۱۹۴۵) شاعر، نویسنده و فیلسوف فرانسوی بود. زندگینامه وی توسط #استيون_وينسپر نوشته شده که #نشر_ماهی آن را با ترجمه #رضا_رضایی منتشر کرده. از آثار وی کتابهای «موسیقی و معماری» و «درباره فن شعر» به فارسی برگردان شده است.
✴️ #آگوتا_کریستف (Agota Kristof) (زاده 30 اکتبر 1935 ـ درگذشته 27 جولای 2011) نویسنده و شاعر مجارستانی بود. یکی از معروفترین آثار وی سهگانه «دوقلوها» است. این سهگانه به همراه کتابهای دیگری از این نویسنده چون «دیروز» و «بی سواد و فرقی نمیکند» با ترجمه #اصغر_نوری توسط #نشر_مروارید منتشر شده است.
✴️ #ازرا_پاوند (Ezra Pound) (زاده 30 اکتبر 1885 ـ درگذشته 1 نوامبر 1972) شاعر آمریکایی بود. از آثار پاوند کتاب «جادههای این سرزمین خالیاند» با ترجمه #مرتضی_پاشاپور توسط #نشر_افراز منتشر شده است. همچنین نامههای وی به #جیمز_جویس با نام «پاوند/جویس» توسط مرتضی پاشاپور به فارسی برگردان شده است.
✴️ #ریچارد_برینزلی_شریدان (Richard Brinsley Sheridan) (زاده 30 اکتبر 1751 ـ درگذشته 7 جولای 1816) شاعر و نمایشنامهنویس ایرلندی بود. از مهمترین نمایشنامههای او که هنوز در همه جای دنیا اجرا میشوند، «رقبا»، «مدرسهای برای آبروریزی» و «سفری به اسکاربورو» هستند. کتاب «مدرسهای برای آبروریزی» توسط #نشر_متیس با ترجمه #ناهید_قادری منتشر شده است.
30 اکتبر 2018
✴️ #آیدین_آغداشلو (زاده ۸ آبان ۱۳۱۹) نقاش، گرافیست، نویسنده و تصویرگر ایرانی است. از آثار وی میتوان «از دور از نزدیک»، «از پیدا و پنهان»، «سال های آتش و برف»، «از خوشی ها و حسرت ها» و «این دو حرف» را نام برد. بیشتر آثار وی توسط #نشر_آبان منتشر شده است. کتاب «خانهای با شیروانی قرمز» مجموعه گفتگوی #مرجان_صاحبی با آیدین آغداشلو و عباس کیارستمی است که توسط #نشر_ثالث منتشر شده است.
✴️ #پل_والری (Paul Valéry) (زاده ۳۰ اکتبر ۱۸۷۱ - درگذشته ۲۰ جولای ۱۹۴۵) شاعر، نویسنده و فیلسوف فرانسوی بود. زندگینامه وی توسط #استيون_وينسپر نوشته شده که #نشر_ماهی آن را با ترجمه #رضا_رضایی منتشر کرده. از آثار وی کتابهای «موسیقی و معماری» و «درباره فن شعر» به فارسی برگردان شده است.
✴️ #آگوتا_کریستف (Agota Kristof) (زاده 30 اکتبر 1935 ـ درگذشته 27 جولای 2011) نویسنده و شاعر مجارستانی بود. یکی از معروفترین آثار وی سهگانه «دوقلوها» است. این سهگانه به همراه کتابهای دیگری از این نویسنده چون «دیروز» و «بی سواد و فرقی نمیکند» با ترجمه #اصغر_نوری توسط #نشر_مروارید منتشر شده است.
✴️ #ازرا_پاوند (Ezra Pound) (زاده 30 اکتبر 1885 ـ درگذشته 1 نوامبر 1972) شاعر آمریکایی بود. از آثار پاوند کتاب «جادههای این سرزمین خالیاند» با ترجمه #مرتضی_پاشاپور توسط #نشر_افراز منتشر شده است. همچنین نامههای وی به #جیمز_جویس با نام «پاوند/جویس» توسط مرتضی پاشاپور به فارسی برگردان شده است.
✴️ #ریچارد_برینزلی_شریدان (Richard Brinsley Sheridan) (زاده 30 اکتبر 1751 ـ درگذشته 7 جولای 1816) شاعر و نمایشنامهنویس ایرلندی بود. از مهمترین نمایشنامههای او که هنوز در همه جای دنیا اجرا میشوند، «رقبا»، «مدرسهای برای آبروریزی» و «سفری به اسکاربورو» هستند. کتاب «مدرسهای برای آبروریزی» توسط #نشر_متیس با ترجمه #ناهید_قادری منتشر شده است.
زادروز#جیمز_جویس
نویسندهی شهیر ایرلندی
(۲ فوریه ۱۸۸۲ ـ ۱۳ ژانویه ۱۹۴۱)
📗خالق اثر جهانی #اولیس، از بزرگترین #رمانهای قرن بیستم
#جیمز جویس نویسندهای جهانپندار بود و ادبیات را فراتر از اقلیم نویسنده میدانست. او این معنا را با جملهای دربارهی خودش اینگونه خلاصه کرد:
«من همیشه دربارهی دوبلین مینویسم؛ چرا که اگر بتوانم قلب دوبلین را تسخیر کنم، میتوانم وارد قلب تمام شهرهای جهان شوم».
📚🍃
نویسندهی شهیر ایرلندی
(۲ فوریه ۱۸۸۲ ـ ۱۳ ژانویه ۱۹۴۱)
📗خالق اثر جهانی #اولیس، از بزرگترین #رمانهای قرن بیستم
#جیمز جویس نویسندهای جهانپندار بود و ادبیات را فراتر از اقلیم نویسنده میدانست. او این معنا را با جملهای دربارهی خودش اینگونه خلاصه کرد:
«من همیشه دربارهی دوبلین مینویسم؛ چرا که اگر بتوانم قلب دوبلین را تسخیر کنم، میتوانم وارد قلب تمام شهرهای جهان شوم».
📚🍃
شنبه 13 بهمن 1397
2 فوریه 2019
❄️ سیّد مجتبی آقابزرگ علوی شهرتیافته به #بزرگ_علوی (زاده ۱۳ بهمن ۱۲۸۲ - درگذشته ۲۸ بهمن ۱۳۷۵) نویسندهٔ واقعگرا، روزنامهنگار و استاد زبان فارسی ایرانی بود. او را همراه #صادق_هدایت و #صادق_چوبک، پدران داستاننویسی نوین ایرانی میدانند. «چشمهایش» رمان برجستهٔ علوی است و چاپ نخست آن در سال ۱۳۳۱ صورت گرفت. «ورقپارههای زندان»، «سالاریها»، «چمدان» و «گیله مرد» از دیگر آثار او هستند.
❄️ جیمز آگوستین آلویسیوس جویس یا #جیمز_جویس (James Augustine Aloysius Joyce) (زاده ۲ فوریه ۱۸۸۲ - درگذشته ۱۳ ژانویه ۱۹۴۱) نویسنده ایرلندی بود. گروهی رمان «اولیس» وی را بزرگترین رمان سده بیستم خواندهاند. او همراه ویرجینیا وولف از اولین کسانی بودند که به شیوهٔ جریان سیال ذهن مینوشتند. از آثار منتشر شده وی در ایران میتوان «دوبلینیها» ،«دو ولگرد»، «موسیقی مجلسی»، «چهره مرد هنرمند در جوانی» و «تبعیدیها» را نام برد. متن کامل اولیس در ایران اجازه انتشار نیافته است!
❄️ #آین_رند (Ayn Rand) (زاده ۲ فوریه ۱۹۰۵ – درگذشته ۶ مارس ۱۹۸۲) رماننویس، فیلسوف، نمایشنامهنویس و فیلمنامهنویس روسی - آمریکایی بود. از او رمان پرفروش «سرچشمه» توسط #مینا_شریفی_ثابت به فارسی برگردان شده است. «سرود مقدس»، «بیانیهی مکتب رمانتیک» و «فضیلت خودخواهی» از دیگر آثار ترجمه شده آین رند به فارسی هستند.
❄️ #فیلیپ_کلودل (Philippe Claudel) (زاده 2 فوریه 1962) نویسنده و کارگردان فرانسوی است. رمان «جان های خاکستری» برجستهترین اثر وی به شمار میآید. این رمان با همبن نام توسط #نشر_قطره و با نام «جانهای افسرده» توسط #نشر_پارسه منتشر شده است. کتابهای «نوهی آقای لین»، «بازپرسی» و «مرواریدهای پشیمانی» از دیگر آثار منتشر شده کلودل در ایران هستند.