پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)
300 subscribers
31.9K photos
10.7K videos
7.34K files
8.92K links
پرنیان خیال با مطالب ادبی ،شعر،مقاله ،کتاب ومتنهای اجتماعی تاریخی تلاش برای گسترش فرهنگ کتاب خوانی دارد.
Download Telegram
‍ ‍ 🔸«‏در سفری بودم، صحرا پربرف بود، و گبری را دیدم دامن در سرافگنده و از صحرای برف می‌رفت و ارزن می‌پاشید. ذالنون گفت: ای دهقان! چه دانه می‌پاشی؟
گفت: مرغکان چینه نیابند. دانه می‌پاشم تا این تخم به برآید و خدای بر من رحمت کند.
گفتم: دانه ای که بیگانه پاشد - از گبری- نپذیرد.
گفت: اگر نپذیرد، بیند آنچه می‌کنم؟
گفتم: بیند.
گفت: مرا این بس باشد!
ذوالنون از آن سخن در شور شد. گفت: خداوندا! بهشتی به مشت ارزن به گبری چهل ساله ارزان می‌فروشی؟
هاتفی آواز داد: که حق تعالی هرکه را خواند، نه به علت خواند، و هرکه را راند نه به علت راند. تو ای ذوالنون! فارغ باش که کار انفعال لمایرید با قیاس عقل تو راست نیوفتد!

«تذکره الاولیا عطار در ذکر ذوالنون مصری»

#برف #حیوانات
رویا_م:
‍ برفی اگر بماند
رود خانه ها را
صدا بزن
صدای هیزم را به
شعله های آبی ببخش و
باز بی انتهاتر از جاده های
در راه مانده
مرا دنبال کن
برای گنجشکهای پنجره
از دهان من
نانی بپاش و
وسط آن دشت سپید
شاخه هایم را ببار
سفیدترین روباهم
در چکامه ی برفی تو
وقتی نمیتوانی
سرصبح
کمی آفتابی
باشی...


#رویا_م
رویامولاخواه




#برف
#جاده
#زمستان
#چکامه
#روباه_سفید
برف-فرهاد مهراد
@wisdommas
#برف با صدای:
#فرهاد_مهراد
تمام ترانه‌هایی که او اجرا کرد، زبان حال خود و به نوعی زبان حال مردم و جامعه بود.
نگاه متعهدانه و مسئولانه او به شعر و ترانه، رسالت حرفه‌ای و در حقیقت قداست موسیقی را از منظر او هویدا می‌ساخت. موسیقی برای او مقدّس بود و از طریق تغنّی و ترنّم به خدا می‌رسید.
به ملودی و موسیقی خوب اعتقاد داشت ولی نه به گونه‌ای که گوش شنونده را از توجّه به کلام منحرف سازد. صدای او بیانگر غم و اعتراضش بود و به قول الهی قمشه‌ای هیچ دریچه‌ای را به روی خود نبست و آن فریاد، فریادی بود که از تمام وجودش برمی‌خاست. فریاد او، فریاد عشق و انسانیّت بود.