اگر از آسمان
باران آزادی میبارید
بعضی بردگان را میدیدم که با خود چتر حمل میکنند
#افلاطون
@parnian_khyial
باران آزادی میبارید
بعضی بردگان را میدیدم که با خود چتر حمل میکنند
#افلاطون
@parnian_khyial
پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)
Photo
■ رابطه آگاهی و رنجكشيدن
(از ديدگاه بزرگان مكاتب فلسفی)
■ شايد تا بهحال چندین بار از خودتان پرسيده باشيد:
-«چرا عُقلا نسبت به عوام از سرخوشی كمتری برخوردارند؟»
👈 به زبان سادهتر چرا با رشد انديشه و پر و بال گرفتن افكار، فرد نسبت به رويدادهایی كه پيشتر از آنها احساس شادی مینمود، بیتفاوت شده و آنها را مذبوحانه و حقير میپندارد؟ چرا اين دسته از افراد، اكثرا در خود هستند و با خندههای احمقانه و شادیهای پوچ بيگانهاند؟
پاسخ اين پرسش را بايد در ميان ديدگاه بزرگان فلسفه و منطق جستجو كرد.
■ #فئودور_داستایوفسکی نويسنده و روشنفكر بزرگ، در كتاب "يادداشتهایی از جهنم" مينويسد:
«انسان هرگز از "رنج" خلاص نمیشود زيرا "آگاهی خاستگاه رنج" است.»
■ #افلاطون رنج و درد را بخش لاينفک كسی میداند كه به معضلات بشر آگاه شده.
معضلاتی كه بیگمان همه با مصيبتِ كمبود ِدانش حادث میشود.
■ " #برديااُف" فيلسوف روسی در اثر ارزشمند خود با نام "ديالكتيک وجودی فيمابين انسان و خدا" چنين میگوید:
«هرچه "عقل" بيشتر رشد میكند "روح دردمندتر" میشود.»
حتی پيروان مكتب عصيانگر "اگزيستانسياليسم" كه اكثرا با تمام مكاتب فكری و فلسفی مخالفت كرده و هرچيز جز خود را رد میكنند، در اين موردِ خاص با ديگر مكاتب فكری اتفاق نظر دارند:
«اگر انسان "سقراطِ ناراضی" باشد بهتر از آن است تا "خوکِ راضی" باشد.»
يعنی لازمه زندگی راحت و سرخوشی، بستن چشم به روی فهم و دانش و شعور و حقيقت؛ و در يك كلام خوکوار زندگی كردن است.
■ #برتراند_راسل میگويد :
«من دو اصل را دنبال میكنم؛ نخست آنكه همواره به خود گوشزد میكنم نبايد به كسی ظلم كنم و دوم آنكه هيچ استعدادی را در خود ناشكفته نگذارم و به بيان سادهتر، به خود نيز ظلم نكنم.»
تمام واژگان اين جُستار برای رسيدن به اين بند در كنار هم نشستهاند :
«به خودتان ظلم نكنيد!»
@parnian_khyial
(از ديدگاه بزرگان مكاتب فلسفی)
■ شايد تا بهحال چندین بار از خودتان پرسيده باشيد:
-«چرا عُقلا نسبت به عوام از سرخوشی كمتری برخوردارند؟»
👈 به زبان سادهتر چرا با رشد انديشه و پر و بال گرفتن افكار، فرد نسبت به رويدادهایی كه پيشتر از آنها احساس شادی مینمود، بیتفاوت شده و آنها را مذبوحانه و حقير میپندارد؟ چرا اين دسته از افراد، اكثرا در خود هستند و با خندههای احمقانه و شادیهای پوچ بيگانهاند؟
پاسخ اين پرسش را بايد در ميان ديدگاه بزرگان فلسفه و منطق جستجو كرد.
■ #فئودور_داستایوفسکی نويسنده و روشنفكر بزرگ، در كتاب "يادداشتهایی از جهنم" مينويسد:
«انسان هرگز از "رنج" خلاص نمیشود زيرا "آگاهی خاستگاه رنج" است.»
■ #افلاطون رنج و درد را بخش لاينفک كسی میداند كه به معضلات بشر آگاه شده.
معضلاتی كه بیگمان همه با مصيبتِ كمبود ِدانش حادث میشود.
■ " #برديااُف" فيلسوف روسی در اثر ارزشمند خود با نام "ديالكتيک وجودی فيمابين انسان و خدا" چنين میگوید:
«هرچه "عقل" بيشتر رشد میكند "روح دردمندتر" میشود.»
حتی پيروان مكتب عصيانگر "اگزيستانسياليسم" كه اكثرا با تمام مكاتب فكری و فلسفی مخالفت كرده و هرچيز جز خود را رد میكنند، در اين موردِ خاص با ديگر مكاتب فكری اتفاق نظر دارند:
«اگر انسان "سقراطِ ناراضی" باشد بهتر از آن است تا "خوکِ راضی" باشد.»
يعنی لازمه زندگی راحت و سرخوشی، بستن چشم به روی فهم و دانش و شعور و حقيقت؛ و در يك كلام خوکوار زندگی كردن است.
■ #برتراند_راسل میگويد :
«من دو اصل را دنبال میكنم؛ نخست آنكه همواره به خود گوشزد میكنم نبايد به كسی ظلم كنم و دوم آنكه هيچ استعدادی را در خود ناشكفته نگذارم و به بيان سادهتر، به خود نيز ظلم نكنم.»
تمام واژگان اين جُستار برای رسيدن به اين بند در كنار هم نشستهاند :
«به خودتان ظلم نكنيد!»
@parnian_khyial
🔳 خشمِ متراکم
✅ مانوئل کاستلز، که شاهکار سه جلدیاش به نام #عصر_اطلاعات هنوز هم بیرقیب است، در جدیدترین اثرش به نام #شبکههای_خشم_و_امید به بررسی نقش اینترنت و شبکههای اجتماعی در انقلابهای عربی میپردازد.
✅ شبکههایی که به هیچوجه مجازی نیستند، بلکه تنها یکی از دنیاهای ممکنِ لایپنیتسی هستند که مدرنیته ایجاد کرده است. این دنیای ممکنِ تازه، امکان زیستی دیگر را برای انسان فراهم آوردهاند. آنهم زیستی که شهروندانِ آن بیشتر از فضای بیرونی، سه نیاز اصلی روانشناسیشان، یعنی نیاز به ارتباط، نیاز به احساس خودمختاری و آزادی، و احساس شایستگی و تأثیرگذاری برآورده میشود.
✅ در میان شهروندانِ این دنیای تازه، سلسه مراتب قدرت وجود ندارد و هر که مجاز است نظر خودشان را بگوید؛ احساسِ دیدهشدن، مهم بودن و مفید بودن نمایند؛ ارتباطهای دلخواه شکل دهند؛ از هر جایی خبر بگیرند و خبر بدهند و از این طریق احساس قدرت نمایند؛ و بدون وجود نیروی جبارهی حکومت (که #افلاطون آن را شرّ ضروری مینامید: شرّ از آن جهت که آزادی و اصالت انسان را میگیرد؛ و ضروری بدان جهت که آدمیان بدون وجود آن همدیگر را پاره پاره میکنند)، ارادهی فردیِ خود را با کمترین هزینه، از طریق نگاشتن، هشتگ زدن و تِرند کردن پیش ببرند و آن را به یک موج اجتماعی و اعتراضی تبدیل نمایند.
✅ در آنجا او از عبارت «خشم متراکم» استفاده میکند. خشم متراکم مربوط به جوامعی است که فاصلهی جامعهی مطلوب با جامعهی موجود زیاد است، و یا تصویر ذهنی شهروندان بر این اساس شکل گرفته است که فاصلهی آنچه میخواهند با آنچه هست بسیار است. این فاصله از سویی در آنها اضطراب ایجاد میکند، و این اضطراب به خشم، تولید محتواهای ناشی از اضطراب و خشم، و به #اشتراک گذاشتن این خشم میشود.
✅ این اشتراک، به زودی مشترکان خود را پیدا میکند، که بر اساس این محتوای مشترک یک جامعهی کوچک تشکیل داده، به تولید خبر، افشاگری و حتی جعل خبر میپردازند؛ و بدین واسطه به یکدیگر قوت قلب و امیدِ پیروزی میدهند. وقتی شهروندان این دنیای مجازی که حول محتوایی مشترک جمع شدهاند، به تعداد مطلوبی برسد که احساس پیروزی بر رقیب و یارگیری از میان تماشاگران نمایند، آنها حرکات خود را دنیای بیرونی میکشانند و جنبشهای اجتماعی به جنبشهای اعتراضی تبدیل میشود. او در این کتاب به بررسی جنبشهای اعتراضی در کشورهای عربی و نقش اینترنت در آنها میپردازد.
✅ البته این جامعهی تازه همچنان دو خطر در کمین دارد:
🔸 تولید افراد میانمایه؛ بهواسطهی افرادی که در سطحیترین لایهی اطلاعات گیر میکنند و دانشِ آنها بهواسطهی هیجانهای سطحی تعیین میشود و نه تحلیل روشمند و ساختاری. این آفت را نیکلاس کار، پژوهشگر امریکایی حوزهی فناوری و اینترنت، در کتاب «اینترنت با مغز ما چه میکند؟» به خوبی توضیح میدهد.
🔸 جبّاریت رسانهای. همانطور که در فضای بیرونی، حقیقت بسیاری از امور اجتماعی بر اساس میزان قدرت اقتصادی و سیاسی طبقات خاص پیش میرود، در فضای رسانهای نیز قدرت رسانهای تعیینکنندگی بسیاری دارد. باید توجه داشت که با وجود عدالتی که فضای مجازی در دسترسی به اخبار پدید آوردهاند، اما همچنان طبقهی قدرتمندی وجود دارد که به جای کشف حقیقت، به جعل حقیقت در راستای مقاصد خود میپردازد و از میان شهروندان این دنیای مجازی به یارگیری سربازان بیجیره و مواجب میپردازد. سقوط برخی نظامهای سیاسی در صدسال گذشته، محصول جعل حقیقتهایی بوده است که هیچگونه صدقی نداشتهاند، اما به نهضتهای اعتراضی بزرگی انجامیدهاند.
✅ خواندنِ این کتاب را به دولتمردان جمهوری اسلامی توصیه میکنم. خشمِ متراکم در فضای مجازی (به ویژه توییتر) را میتوان به خوبی دید. انکارِ آن و چسباندنش به ضدانقلاب و دشمن و ...، هیچ کمکی به حل آن نمیکند. حتی اگر دلایل این خشمها واقعی نباشند، اما تاریخ نشان میدهد که تأثیر گذارند.
لطفاً به کمک اندیشمندان مختلف و دلسوز ایرانی که تعداشان هم کم نیست، برای این خشمهای متراکم و دلایل آن چارهای بیندیشید. این خشم متراکم اگر حل نشود، هیچ اصلاحی را نتیجه نخواهد داد، و تنها ما را به زندگی بر اساس خشمهای کور غریزی میرساند که پُر از دلهره و ترس و ناامیدی است.
🖌دکتر محسن زندی
کانال تحلیل اجتماعی
✅ مانوئل کاستلز، که شاهکار سه جلدیاش به نام #عصر_اطلاعات هنوز هم بیرقیب است، در جدیدترین اثرش به نام #شبکههای_خشم_و_امید به بررسی نقش اینترنت و شبکههای اجتماعی در انقلابهای عربی میپردازد.
✅ شبکههایی که به هیچوجه مجازی نیستند، بلکه تنها یکی از دنیاهای ممکنِ لایپنیتسی هستند که مدرنیته ایجاد کرده است. این دنیای ممکنِ تازه، امکان زیستی دیگر را برای انسان فراهم آوردهاند. آنهم زیستی که شهروندانِ آن بیشتر از فضای بیرونی، سه نیاز اصلی روانشناسیشان، یعنی نیاز به ارتباط، نیاز به احساس خودمختاری و آزادی، و احساس شایستگی و تأثیرگذاری برآورده میشود.
✅ در میان شهروندانِ این دنیای تازه، سلسه مراتب قدرت وجود ندارد و هر که مجاز است نظر خودشان را بگوید؛ احساسِ دیدهشدن، مهم بودن و مفید بودن نمایند؛ ارتباطهای دلخواه شکل دهند؛ از هر جایی خبر بگیرند و خبر بدهند و از این طریق احساس قدرت نمایند؛ و بدون وجود نیروی جبارهی حکومت (که #افلاطون آن را شرّ ضروری مینامید: شرّ از آن جهت که آزادی و اصالت انسان را میگیرد؛ و ضروری بدان جهت که آدمیان بدون وجود آن همدیگر را پاره پاره میکنند)، ارادهی فردیِ خود را با کمترین هزینه، از طریق نگاشتن، هشتگ زدن و تِرند کردن پیش ببرند و آن را به یک موج اجتماعی و اعتراضی تبدیل نمایند.
✅ در آنجا او از عبارت «خشم متراکم» استفاده میکند. خشم متراکم مربوط به جوامعی است که فاصلهی جامعهی مطلوب با جامعهی موجود زیاد است، و یا تصویر ذهنی شهروندان بر این اساس شکل گرفته است که فاصلهی آنچه میخواهند با آنچه هست بسیار است. این فاصله از سویی در آنها اضطراب ایجاد میکند، و این اضطراب به خشم، تولید محتواهای ناشی از اضطراب و خشم، و به #اشتراک گذاشتن این خشم میشود.
✅ این اشتراک، به زودی مشترکان خود را پیدا میکند، که بر اساس این محتوای مشترک یک جامعهی کوچک تشکیل داده، به تولید خبر، افشاگری و حتی جعل خبر میپردازند؛ و بدین واسطه به یکدیگر قوت قلب و امیدِ پیروزی میدهند. وقتی شهروندان این دنیای مجازی که حول محتوایی مشترک جمع شدهاند، به تعداد مطلوبی برسد که احساس پیروزی بر رقیب و یارگیری از میان تماشاگران نمایند، آنها حرکات خود را دنیای بیرونی میکشانند و جنبشهای اجتماعی به جنبشهای اعتراضی تبدیل میشود. او در این کتاب به بررسی جنبشهای اعتراضی در کشورهای عربی و نقش اینترنت در آنها میپردازد.
✅ البته این جامعهی تازه همچنان دو خطر در کمین دارد:
🔸 تولید افراد میانمایه؛ بهواسطهی افرادی که در سطحیترین لایهی اطلاعات گیر میکنند و دانشِ آنها بهواسطهی هیجانهای سطحی تعیین میشود و نه تحلیل روشمند و ساختاری. این آفت را نیکلاس کار، پژوهشگر امریکایی حوزهی فناوری و اینترنت، در کتاب «اینترنت با مغز ما چه میکند؟» به خوبی توضیح میدهد.
🔸 جبّاریت رسانهای. همانطور که در فضای بیرونی، حقیقت بسیاری از امور اجتماعی بر اساس میزان قدرت اقتصادی و سیاسی طبقات خاص پیش میرود، در فضای رسانهای نیز قدرت رسانهای تعیینکنندگی بسیاری دارد. باید توجه داشت که با وجود عدالتی که فضای مجازی در دسترسی به اخبار پدید آوردهاند، اما همچنان طبقهی قدرتمندی وجود دارد که به جای کشف حقیقت، به جعل حقیقت در راستای مقاصد خود میپردازد و از میان شهروندان این دنیای مجازی به یارگیری سربازان بیجیره و مواجب میپردازد. سقوط برخی نظامهای سیاسی در صدسال گذشته، محصول جعل حقیقتهایی بوده است که هیچگونه صدقی نداشتهاند، اما به نهضتهای اعتراضی بزرگی انجامیدهاند.
✅ خواندنِ این کتاب را به دولتمردان جمهوری اسلامی توصیه میکنم. خشمِ متراکم در فضای مجازی (به ویژه توییتر) را میتوان به خوبی دید. انکارِ آن و چسباندنش به ضدانقلاب و دشمن و ...، هیچ کمکی به حل آن نمیکند. حتی اگر دلایل این خشمها واقعی نباشند، اما تاریخ نشان میدهد که تأثیر گذارند.
لطفاً به کمک اندیشمندان مختلف و دلسوز ایرانی که تعداشان هم کم نیست، برای این خشمهای متراکم و دلایل آن چارهای بیندیشید. این خشم متراکم اگر حل نشود، هیچ اصلاحی را نتیجه نخواهد داد، و تنها ما را به زندگی بر اساس خشمهای کور غریزی میرساند که پُر از دلهره و ترس و ناامیدی است.
🖌دکتر محسن زندی
کانال تحلیل اجتماعی
آنجا که جویندگان زمامداری، گدایان و گرسنگانی باشند که می خواهند از این راه کسب مال کنند، هرگز حکومت درستکار بر پا نخواهد شد.
#افلاطون
#افلاطون
■ #نیچه از شدت خودآگاهیاش در رنج بود. این اتفاقی است که برای همهء نابهنگامان میافتد، کسانی که برای زمان خود ساخته نشدهاند و هم عصرانشان آنها را درک نمیکنند.
👤 #کارل_گوستاو_یونگ
نباید به هر کسی در زندگی خوشامد گفت. بعبارتی، طبق توصیه ی کنفوسیوس خودتان را با کسانی که به خوبی خودتان نیستند درگیر نکنید.
📙 #آدمهای_سمی
👤 #لیلیان_گلاس
جامعه ایی که در آن پزشک از همه بیشتر محترم باشد؛ مردم آن جامعه بیمارند!
و جامعهای که در آن معلم از همه ارزشمند تر باشد؛ مردمش با فرهنگ هستند...
#افلاطون
👤 #کارل_گوستاو_یونگ
نباید به هر کسی در زندگی خوشامد گفت. بعبارتی، طبق توصیه ی کنفوسیوس خودتان را با کسانی که به خوبی خودتان نیستند درگیر نکنید.
📙 #آدمهای_سمی
👤 #لیلیان_گلاس
جامعه ایی که در آن پزشک از همه بیشتر محترم باشد؛ مردم آن جامعه بیمارند!
و جامعهای که در آن معلم از همه ارزشمند تر باشد؛ مردمش با فرهنگ هستند...
#افلاطون
موسیقی یک ناموس اخلاقی است که روح به جهانیان ، و بال به تفکر و جهش به تصور ، و ربایش به غم و شادی و حیات به همه چیز می بخشد
#افلاطون
درود با موسیقی عصری دلنشین داشته باشید👇🎻🎻🎻🎻🎻🎻🎻👇
#افلاطون
درود با موسیقی عصری دلنشین داشته باشید👇🎻🎻🎻🎻🎻🎻🎻👇
4_5823569637232607684.mp4
20.7 MB
■ افلاطون و #فلسفه اش را بهتر بشناسیم...
● اندیشه #افلاطون: اصول كامیابی، عشق، زیبایی و آرمانشهر
■ مترجم و گوینده: #ایمان_فانی
● اندیشه #افلاطون: اصول كامیابی، عشق، زیبایی و آرمانشهر
■ مترجم و گوینده: #ایمان_فانی
🍀خلوتِ تنهایی
🍀از زبان فلاسفه و نویسندگان:
#گوته : فقط هنگامی یک نویسنده می تواند اثری مهم به وجود آورد که کاملاً گوشه گیر شود.
#نیچه : فرد والا از فهمیده شدن توسط دیگران در هراس است نه از بد فهمیده شدن؛ چون می داند کسانی که او را بفهمند به سرنوشت او یعنی رنج کشیدن در دنیا دچار خواهند شد.
"شناخت، ماحصل تنهایی ست."
#کافکا : آنچه را آفریده ام، فقط ثمره ی تنهایی است.
#امرسون :انسانی که عزم به تنها زیستن نموده است، باید از خانه و کاشانه ی خویش نیز به همان نسبت دوری جوید که از جامعه.
#فرناندو_پسوآ :رنج کشیدگان راستین؛ گرد هم نمی آیند و گردهمایی تشکیل نمی دهند. هرکس که رنج می کشد، به تنهایی رنج می کشد.
" آزادی، فرصتی برای گوشه گیری است؛ تو اگر بتوانی خودت را از انسانها جدا کنی؛ آزادی. "
#افلاطون :شخص خردمند کمتر از همه، نیازمند وجود دیگران است."
#شوپنهاور : انسان تا وقتی می تواند 'خودش' باشد که تنها باشد، و اگر او تنهایی را دوست نداشته باشد، آزادی را هم دوست نخواهد داشت چرا که فقط وقتی تنهاست،واقعا آزاد است.
🍀از زبان فلاسفه و نویسندگان:
#گوته : فقط هنگامی یک نویسنده می تواند اثری مهم به وجود آورد که کاملاً گوشه گیر شود.
#نیچه : فرد والا از فهمیده شدن توسط دیگران در هراس است نه از بد فهمیده شدن؛ چون می داند کسانی که او را بفهمند به سرنوشت او یعنی رنج کشیدن در دنیا دچار خواهند شد.
"شناخت، ماحصل تنهایی ست."
#کافکا : آنچه را آفریده ام، فقط ثمره ی تنهایی است.
#امرسون :انسانی که عزم به تنها زیستن نموده است، باید از خانه و کاشانه ی خویش نیز به همان نسبت دوری جوید که از جامعه.
#فرناندو_پسوآ :رنج کشیدگان راستین؛ گرد هم نمی آیند و گردهمایی تشکیل نمی دهند. هرکس که رنج می کشد، به تنهایی رنج می کشد.
" آزادی، فرصتی برای گوشه گیری است؛ تو اگر بتوانی خودت را از انسانها جدا کنی؛ آزادی. "
#افلاطون :شخص خردمند کمتر از همه، نیازمند وجود دیگران است."
#شوپنهاور : انسان تا وقتی می تواند 'خودش' باشد که تنها باشد، و اگر او تنهایی را دوست نداشته باشد، آزادی را هم دوست نخواهد داشت چرا که فقط وقتی تنهاست،واقعا آزاد است.
🖌مگر آن شهاب
چه شرنگی
بر جان شباهنگ ریخت
که بی شکیب
شورش نموده
می خواند
شعری چنین سوزناک را
بر پرده افق
در گرگ ومیش صبح
شاید در انتظارش
نواختری می زاید
که جهان را
بر مدار عشق قرار دهد
ودست یاغی مصائب را
از گرده اش بر دارد
یا کسی می آید
که دست ادبار زورمداران را
از سرجهان کوتاه کند
میان آهن وخون
آیینه مقابلش چشمک می زند
#بینا(ایرج)
می چکد
چکهچکه
شرنگ از نای شب
سر به شورش بر می دارد
شباهنگی
که خواب شهابی
آشفته اش کرده است
شعرم را آواز می کند
بر بام جهان
چشمان کدامخاتون
خونمی گرید
که خورشید سر نمی زند
از فلق
#بینا(ایرج)
🔅🔅
📕 مردم همواره قهرمانی دارند که او را برمیکشند و بزرگ میدارند...
و درست از همینجاست که یک "جبّار" زاده میشود؛
وقتی برای اولینبار در نقشِ یک حامی بر روی صحنه میآید.
#افلاطون
🍃
چه شرنگی
بر جان شباهنگ ریخت
که بی شکیب
شورش نموده
می خواند
شعری چنین سوزناک را
بر پرده افق
در گرگ ومیش صبح
شاید در انتظارش
نواختری می زاید
که جهان را
بر مدار عشق قرار دهد
ودست یاغی مصائب را
از گرده اش بر دارد
یا کسی می آید
که دست ادبار زورمداران را
از سرجهان کوتاه کند
میان آهن وخون
آیینه مقابلش چشمک می زند
#بینا(ایرج)
می چکد
چکهچکه
شرنگ از نای شب
سر به شورش بر می دارد
شباهنگی
که خواب شهابی
آشفته اش کرده است
شعرم را آواز می کند
بر بام جهان
چشمان کدامخاتون
خونمی گرید
که خورشید سر نمی زند
از فلق
#بینا(ایرج)
🔅🔅
📕 مردم همواره قهرمانی دارند که او را برمیکشند و بزرگ میدارند...
و درست از همینجاست که یک "جبّار" زاده میشود؛
وقتی برای اولینبار در نقشِ یک حامی بر روی صحنه میآید.
#افلاطون
🍃
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بگذار
تصویرت کنم
بر تنه های درختان،
شاید پری دریایی شوی
در جنگل خیال آشفته باغ
وقتی که گیسوانت پریشان باد می شوند
ودستانت میان هاله ای از نور می گذرند
در جستجوی قرابت شادمانی و خاطرات بجا مانده ات
#بینا
درود بعد از ظهرتان دلنشین و پر خاطره
به دنیا نیامدن بهتر از تعلیم نیافتن و نادان زیستن است ، زیرا ریشۀ تمام بدبختیهای بشریت از جهالت است.
#افلاطون
تصویرت کنم
بر تنه های درختان،
شاید پری دریایی شوی
در جنگل خیال آشفته باغ
وقتی که گیسوانت پریشان باد می شوند
ودستانت میان هاله ای از نور می گذرند
در جستجوی قرابت شادمانی و خاطرات بجا مانده ات
#بینا
درود بعد از ظهرتان دلنشین و پر خاطره
به دنیا نیامدن بهتر از تعلیم نیافتن و نادان زیستن است ، زیرا ریشۀ تمام بدبختیهای بشریت از جهالت است.
#افلاطون
✍خیال شعر سرگردان درون کوچه های سرد ویخ بسته
هوا قندیل می بندد بروی شال وابروها
میان واژه های دوست دارم که می خندی
نفس در وقت ها گفتن
صدا در باد می پیچد
خیالی بود تصویرت
درون واژه ها
افتاد
#بینا
#هشت_شعر
✍زمستان
برف می بارد
چنان شعرسپیدی
ناب و پر ایماژ
درون چتر تنهایی سراسر مه
خیالت می شود تصویر در هرسطر
می خوانم"بیابان را..."وباهم می کنیم تکرار
"به خانه می رسم ..."با بوسه هایت مست می گردم میان چهارچوب در
#بینا(ایرج)
#هشت_شعر
"گیومه" اشاره به شعر مشهور بیابان راسراسر مه گرفته است احمد شاملو است
درود عصر بخیر پایان روزتان شاد و دل انگیز خاطرتان سرشار از عشق
✍📣 #گزیده_ای_از_کتابی_خوب
✍ #افلاطون
📚 #تاریخ_فلسفه_کاپلستون
جامعه ای که در آن، «قانون» فوقِ حاکمان است، و فرمانروایان فروتر از قانوناند، دارای رستگاری و هر برکت و نعمتی است که خدایان میتوانند ببخشند.
هوا قندیل می بندد بروی شال وابروها
میان واژه های دوست دارم که می خندی
نفس در وقت ها گفتن
صدا در باد می پیچد
خیالی بود تصویرت
درون واژه ها
افتاد
#بینا
#هشت_شعر
✍زمستان
برف می بارد
چنان شعرسپیدی
ناب و پر ایماژ
درون چتر تنهایی سراسر مه
خیالت می شود تصویر در هرسطر
می خوانم"بیابان را..."وباهم می کنیم تکرار
"به خانه می رسم ..."با بوسه هایت مست می گردم میان چهارچوب در
#بینا(ایرج)
#هشت_شعر
"گیومه" اشاره به شعر مشهور بیابان راسراسر مه گرفته است احمد شاملو است
درود عصر بخیر پایان روزتان شاد و دل انگیز خاطرتان سرشار از عشق
✍📣 #گزیده_ای_از_کتابی_خوب
✍ #افلاطون
📚 #تاریخ_فلسفه_کاپلستون
جامعه ای که در آن، «قانون» فوقِ حاکمان است، و فرمانروایان فروتر از قانوناند، دارای رستگاری و هر برکت و نعمتی است که خدایان میتوانند ببخشند.
🔲⭕️ ما به راحتی میتوانیم کودکی را
که از تاریکی میترسد ببخشیم ؛
اما تراژدی واقعی زندگی آنجاست
که انسانها از روشنایی بترسند !
#افلاطون
🔜
که از تاریکی میترسد ببخشیم ؛
اما تراژدی واقعی زندگی آنجاست
که انسانها از روشنایی بترسند !
#افلاطون
🔜
✍️🌺درود شبتان در آرامش وسرشار از عشق ومهربانی .
بیشتر آدمها در نوعی بی خبری همیشگی زندگی میکنند. آنها همیشه امیدوارند که چیزی اتفاق بیفتد و زندگیشان را دگرگون کند. حادثه ای، برخوردهای اتفاقی، بلیط برنده بخت آزمایی، تغییر سیاست و حکومت.
آنها هرگز نمیدانند که همه چیز از خودشان آغاز میشود ...
📚حکایت آنکه دلسرد نشد:
مارک فیشر
🖋️🌿بهار از چشم زیبا می زند سر
گه خرداد تا پاشیده است زر
تو هم پایان زیبایش ببینی
که با عشق تو لب را می کند تر
#ایرج_جمشیدی_بینا
🖋️🌿گوش صدا پراست
،و شب
بر چشمهای پر ازخواب
می نویسد
انتظار را
ماه بر سکوی پرش
مهتاب را
به شانه ی دیوار می کشد
ومیخها در چشم میغ
ابرو بهم کشیده
نمی بارد
وآنجا مغی پرنده شده است
تا برکشیده تیغ
ولبالب می برد
از تنگ خالی بی دسته
شیر را
یاغی تراز همیشه
کلاغها
از باغ رفته اند
وققنوس تصویر پر از شبه اش را
دیوارکوب کرده است
تا صبح شاید
از خاکسترش برخیزند
آن جوجه ها
هرچند تا پاییز و انتهای شمارش
فرسنگها فاصله است
وتخمهای طلایی تا انتهای فصل
اگر خوراک کرکسها نشوند
جوجه اند
وسنگ این تحول را
برسینه می زنند
وقتی صدای پایشان
در گوش کوچه ها است
#ایرج_جمشیدی_بینا
✍️📒جامعه ای که در آن، «قانون» فوقِ حاکمان است، و فرمانروایان فروتر از قانون اند ، دارای رستگاری و هر برکت و نعمتی است که خدایان میتوانند ببخشند.
(#افلاطون، از کتاب تاریخ فلسفه #کاپلستون)
بیشتر آدمها در نوعی بی خبری همیشگی زندگی میکنند. آنها همیشه امیدوارند که چیزی اتفاق بیفتد و زندگیشان را دگرگون کند. حادثه ای، برخوردهای اتفاقی، بلیط برنده بخت آزمایی، تغییر سیاست و حکومت.
آنها هرگز نمیدانند که همه چیز از خودشان آغاز میشود ...
📚حکایت آنکه دلسرد نشد:
مارک فیشر
🖋️🌿بهار از چشم زیبا می زند سر
گه خرداد تا پاشیده است زر
تو هم پایان زیبایش ببینی
که با عشق تو لب را می کند تر
#ایرج_جمشیدی_بینا
🖋️🌿گوش صدا پراست
،و شب
بر چشمهای پر ازخواب
می نویسد
انتظار را
ماه بر سکوی پرش
مهتاب را
به شانه ی دیوار می کشد
ومیخها در چشم میغ
ابرو بهم کشیده
نمی بارد
وآنجا مغی پرنده شده است
تا برکشیده تیغ
ولبالب می برد
از تنگ خالی بی دسته
شیر را
یاغی تراز همیشه
کلاغها
از باغ رفته اند
وققنوس تصویر پر از شبه اش را
دیوارکوب کرده است
تا صبح شاید
از خاکسترش برخیزند
آن جوجه ها
هرچند تا پاییز و انتهای شمارش
فرسنگها فاصله است
وتخمهای طلایی تا انتهای فصل
اگر خوراک کرکسها نشوند
جوجه اند
وسنگ این تحول را
برسینه می زنند
وقتی صدای پایشان
در گوش کوچه ها است
#ایرج_جمشیدی_بینا
✍️📒جامعه ای که در آن، «قانون» فوقِ حاکمان است، و فرمانروایان فروتر از قانون اند ، دارای رستگاری و هر برکت و نعمتی است که خدایان میتوانند ببخشند.
(#افلاطون، از کتاب تاریخ فلسفه #کاپلستون)
Telegram
attach 📎
به دنیا نیامدن بهتر از تعلیم نیافتن و نادان زیستن است، زیرا ریشه تمام بدبختیهای بشریت از جهالت است.
#افلاطون
#افلاطون
دنیای سوفی (به نروژی: Sofies verden) ,
یک #رمان_فلسفی اثر #یوستین_گردر
کتاب با روایت سوم شخص به ماجراهای «سوفی آموندسن»، دختر چهارده سالهٔ #نروژی میپردازد که با مادرش زندگی میکند. در ابتدای داستان...
سوفی نامههایی از یک فرستنده ناشناس دریافت میکند که در آنها سؤالهایی مانند «تو کیستی؟» و «جهان چگونه به وجود آمد؟» نوشته شدهاند.
مدتی بعد او بستههای بزرگتری دریافت میکند که آغازگر یک دورهٔ #آموزش_فلسفه برای او هستند.
سوفی به زودی پی میبرد که تمام بستهها توسط «آلبرتو ناکس» برای وی ارسال میشوند. آلبرتو سوفی را قدم به قدم با #تمدن_یونان_باستان، #ظهور_مسیحیت و تاثیر آن روی فلسفهٔ یونانی، قرون وسطی و نیز دوران رنسانس، باروک و رمانتیسیسم آشنا میکند.
گردر استاد ساده نویسی و ایجاز است.ح
و چه راحت مباحث پیچیده فلسفه غرب را ، بی آنکه مبتذل شود به زبان ساده و شیوا و
همه فهم بیان میکند.
از جمله بهره جویی مسیحیت را از نظریه های #افلاطون و #ارسطو،ریشه گرفتن فرهنگ اروپایی را از فرهنگ #سامی و #هند_اروپایی، #هگل را و بحث آنچه عقلی است ماندنی است،و دوران خود ما را و انسانِ محکوم به آزادی را وغیره و غیره.
توجه داشته باشید که دنیای سوفی #رمان است،رمانی خودآموز، با طروح و بسطی گیرا و دلنشین درباره هستی.وعلت محبوبیت عجیب و پیگیر آن در سراسر جهان همین است.
این اثر داستانی است که #تاریخ_فلسفه را به زبان ساده برای نوجوانان تشریح میکند.
این کتاب تاکنون به ۵۴ زبان برگردانده شده و علاوه بر نوجوانان، توجه بزرگسالان را هم بخود جلب کرده است.
یک #رمان_فلسفی اثر #یوستین_گردر
کتاب با روایت سوم شخص به ماجراهای «سوفی آموندسن»، دختر چهارده سالهٔ #نروژی میپردازد که با مادرش زندگی میکند. در ابتدای داستان...
سوفی نامههایی از یک فرستنده ناشناس دریافت میکند که در آنها سؤالهایی مانند «تو کیستی؟» و «جهان چگونه به وجود آمد؟» نوشته شدهاند.
مدتی بعد او بستههای بزرگتری دریافت میکند که آغازگر یک دورهٔ #آموزش_فلسفه برای او هستند.
سوفی به زودی پی میبرد که تمام بستهها توسط «آلبرتو ناکس» برای وی ارسال میشوند. آلبرتو سوفی را قدم به قدم با #تمدن_یونان_باستان، #ظهور_مسیحیت و تاثیر آن روی فلسفهٔ یونانی، قرون وسطی و نیز دوران رنسانس، باروک و رمانتیسیسم آشنا میکند.
گردر استاد ساده نویسی و ایجاز است.ح
و چه راحت مباحث پیچیده فلسفه غرب را ، بی آنکه مبتذل شود به زبان ساده و شیوا و
همه فهم بیان میکند.
از جمله بهره جویی مسیحیت را از نظریه های #افلاطون و #ارسطو،ریشه گرفتن فرهنگ اروپایی را از فرهنگ #سامی و #هند_اروپایی، #هگل را و بحث آنچه عقلی است ماندنی است،و دوران خود ما را و انسانِ محکوم به آزادی را وغیره و غیره.
توجه داشته باشید که دنیای سوفی #رمان است،رمانی خودآموز، با طروح و بسطی گیرا و دلنشین درباره هستی.وعلت محبوبیت عجیب و پیگیر آن در سراسر جهان همین است.
این اثر داستانی است که #تاریخ_فلسفه را به زبان ساده برای نوجوانان تشریح میکند.
این کتاب تاکنون به ۵۴ زبان برگردانده شده و علاوه بر نوجوانان، توجه بزرگسالان را هم بخود جلب کرده است.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رقص شاخه های سنجد در باد همراه با قطعه ی #دانوب_آبی اثر #یوهان_اشتراوس
موسیقی برای ادامه ی حیات بشر ضروری است و قوه ی تدقیق، هوش، حُسن مشاهده، استنباط و عواطف روحی بشر را می افزاید.
شما ثقیل ترین روح را در اختیار من بگذارید، من قادرم به نیروی موسیقی، ثقل و کدورت عارضی را از روان او زدوده، مردمی هوشمند و سلحشور به شما تحویل دهم.
#افلاطون
موسیقی برای ادامه ی حیات بشر ضروری است و قوه ی تدقیق، هوش، حُسن مشاهده، استنباط و عواطف روحی بشر را می افزاید.
شما ثقیل ترین روح را در اختیار من بگذارید، من قادرم به نیروی موسیقی، ثقل و کدورت عارضی را از روان او زدوده، مردمی هوشمند و سلحشور به شما تحویل دهم.
#افلاطون