"به نظر شوپنهاور" مهمترین قاعده در میان همه ی قواعد خردمندانه برای گذران زندگی جمله ای است که ارسطو به طور ضمنی در اخلاق نیکوماخوس* بیان کرده است: « هدف خردمند، لذت جویی نیست بلکه فارغ بودن از رنج است.»
حقیقت این جمله مبتنی بر این واقعیت است که همه ی لذت ها و سعادت ها، ماهیتی "سلبی" دارند اما رنج دارای ماهیتی "مثبت" است.
اساس این قاعده ی درخور تحسین ارسطو این است که به ما می آموزد ، هدف خویش را لذت ها و راحتی های زندگی قرار ندهیم ، بلکه تا آن جا که ممکن است از مصیبت های زندگی بگریزیم.
این روش به همان اندازه درست است که معنای این گفته ی وُلتر مصداق دارد: «سعادت، رویای بیش نیست ، اما رنج واقعیت دارد».
#آرتور_شوپنهاور
#در_باب_حکمت_زندگی_ص146
مترجم : محمد مبشری
حقیقت این جمله مبتنی بر این واقعیت است که همه ی لذت ها و سعادت ها، ماهیتی "سلبی" دارند اما رنج دارای ماهیتی "مثبت" است.
اساس این قاعده ی درخور تحسین ارسطو این است که به ما می آموزد ، هدف خویش را لذت ها و راحتی های زندگی قرار ندهیم ، بلکه تا آن جا که ممکن است از مصیبت های زندگی بگریزیم.
این روش به همان اندازه درست است که معنای این گفته ی وُلتر مصداق دارد: «سعادت، رویای بیش نیست ، اما رنج واقعیت دارد».
#آرتور_شوپنهاور
#در_باب_حکمت_زندگی_ص146
مترجم : محمد مبشری
در پیری، تسلای بزرگتری از این وجود ندارد که احساس کنیم همهٔ نیروی جوانیمان را صرف آثاری کردهایم که همراه ما پیر نشدهاند.
#در_باب_حکمت_زندگی
#آرتور_شوپنهاور
#محمد_مبشری
#نشر_نیلوفر
#در_باب_حکمت_زندگی
#آرتور_شوپنهاور
#محمد_مبشری
#نشر_نیلوفر
هرچه آدمی به علت شرایط ذهنی یا عینی کمتر مجبور به تماس با دیگران باشد، در وضع بهتری است. مضرات تنهایی و عزلت را اگر نمیشود یکجا احساس کرد، لااقل میتوان حدود آن را تشخیص داد.
اما جمع موذی است؛ زیرا در پس ظاهر تفریح، مراورده و لذت معاشرت و جز اینها، زیان های جبران ناپذیری را پنهان میکند. از چیزهای اساسی که جوانان باید بیاموزند یکی این است که تنهایی را تحمل کنند، زیرا سرچشمه ی سعادت و آرامش روح است.
از همهی این ها نتیجه میشود که هرکس که به خود متکی و در همهی امور خودبسا باشد، در وضعیت بسیار خوبی بسر میبرد. حتی #سیسرون میگوید :
«هرکس که فقط به خود وابسته است و میتواند به خود قناعت کند، باید انسان خوشبختی باشد».
به علاوه هرچه آدمی کیفیت های بیشتری در خود داشته باشد، از دیگران بی نیاز تر است.
احساس خودبسایی کامل، در انسانهای صاحب ارزش و غنای درونی مانع از آن میشود که در هم نشینی بادیگران، آنطور که جمع از آنان انتظار دارد، ارزش و غنای خود را فدا کنند، چه رسد به اینکه با انکار کردن خود در پی معاشرت با دیگران باشند.
عکس این خصوصیات مردم عادی را بسیار معاشرتی و قابل انطباق می کند، زیرا دیگران را بهتر از خود میتوانند تحمل کنند. علاوه بر این، در جهان به ارزشهای واقعی اعتنایی نمیکنند و به آنچه اعتنا میکنند، ارزشی ندارد.
انزوای انسانهای شایسته و ممتاز، هم علت این امر است و هم نتیجه ی آن.
بنابر آنچه گفته شد، روش خردمندانه ی زندگی برای هرکسی که ارزشی در درون خود دارد این است که در صورت لزوم نیازهای خویش را محدود کند تا بتواند آزادیش را نگاه دارد یا گسترش دهد و از آنجا که آدمی ناگزیر با همنوعان خود سر و کار دارد بهتر است تا آنجا که ممکن است آنانرا به زندگی خصوصی خود راه ندهد.
#آرتور_شوپنهاور
#در_باب_حکمت_زندگی
کانال فلسفه | شوپنهاور
اما جمع موذی است؛ زیرا در پس ظاهر تفریح، مراورده و لذت معاشرت و جز اینها، زیان های جبران ناپذیری را پنهان میکند. از چیزهای اساسی که جوانان باید بیاموزند یکی این است که تنهایی را تحمل کنند، زیرا سرچشمه ی سعادت و آرامش روح است.
از همهی این ها نتیجه میشود که هرکس که به خود متکی و در همهی امور خودبسا باشد، در وضعیت بسیار خوبی بسر میبرد. حتی #سیسرون میگوید :
«هرکس که فقط به خود وابسته است و میتواند به خود قناعت کند، باید انسان خوشبختی باشد».
به علاوه هرچه آدمی کیفیت های بیشتری در خود داشته باشد، از دیگران بی نیاز تر است.
احساس خودبسایی کامل، در انسانهای صاحب ارزش و غنای درونی مانع از آن میشود که در هم نشینی بادیگران، آنطور که جمع از آنان انتظار دارد، ارزش و غنای خود را فدا کنند، چه رسد به اینکه با انکار کردن خود در پی معاشرت با دیگران باشند.
عکس این خصوصیات مردم عادی را بسیار معاشرتی و قابل انطباق می کند، زیرا دیگران را بهتر از خود میتوانند تحمل کنند. علاوه بر این، در جهان به ارزشهای واقعی اعتنایی نمیکنند و به آنچه اعتنا میکنند، ارزشی ندارد.
انزوای انسانهای شایسته و ممتاز، هم علت این امر است و هم نتیجه ی آن.
بنابر آنچه گفته شد، روش خردمندانه ی زندگی برای هرکسی که ارزشی در درون خود دارد این است که در صورت لزوم نیازهای خویش را محدود کند تا بتواند آزادیش را نگاه دارد یا گسترش دهد و از آنجا که آدمی ناگزیر با همنوعان خود سر و کار دارد بهتر است تا آنجا که ممکن است آنانرا به زندگی خصوصی خود راه ندهد.
#آرتور_شوپنهاور
#در_باب_حکمت_زندگی
کانال فلسفه | شوپنهاور
هر بار که از خواب بیدار می شویم و بر می خیزیم، تولدی کوچک است و هر صبح پر طراوت، به منزله ی جوانی ِ کوتاهی است و هر بار که به بستر می رویم و میخوابیم، مرگی کوچک.
(#آرتور_شوپنهاور / #در_باب_حکمت_زندگی)
(#آرتور_شوپنهاور / #در_باب_حکمت_زندگی)
صبح زمانی مناسب است هم برای فعالیت ذهنی و هم بدنی.
زیرا صبح جوانیِ روز است: همه چیز شاداب، تازه و آسان است،
احساس نیرومندی میکنیم و همهٔ قابلیت هایمان کاملاً در دسترس هستند.
صبح را نباید با خواب طولانی یا مشغولیتها و گفتگوهای بی ارزش تلف کرد
بلکه باید به منزلهٔ جوهر زندگی به آن نگریست و آن را تا اندازهای مقدّس داشت...
هربار که از خواب بیدار میشویم و برمیخیزیم، تولدی کوچک است
و هر صبحِ پُرطراوت به منزلهٔ جوانیِ کوتاهی است.
#آرتور_شوپنهاور
#در_باب_حکمت_زندگی
زیرا صبح جوانیِ روز است: همه چیز شاداب، تازه و آسان است،
احساس نیرومندی میکنیم و همهٔ قابلیت هایمان کاملاً در دسترس هستند.
صبح را نباید با خواب طولانی یا مشغولیتها و گفتگوهای بی ارزش تلف کرد
بلکه باید به منزلهٔ جوهر زندگی به آن نگریست و آن را تا اندازهای مقدّس داشت...
هربار که از خواب بیدار میشویم و برمیخیزیم، تولدی کوچک است
و هر صبحِ پُرطراوت به منزلهٔ جوانیِ کوتاهی است.
#آرتور_شوپنهاور
#در_باب_حکمت_زندگی
هیچ کس نمیتواند فراتر از آنچه که خود هست ببیند. منظورم این است که هرکس در دیگری بیش از آنچه خود دارد نمیتواند ببیند، زیرا او را فقط به قدر هوشمندی خود میتواند ادراک کند و بفهمد. پس اگر اندیشهاش بسیار نارسا باشد، هیچ استعداد ذهنی فردی دیگر، حتی بزرگترین استعداد هم بر او تاثیری نخواهد گذاشت و از صاحب آن جز پستترین خصوصیات فردی، یعنی همهی ضعف ها و کمبودهای مزاجی و شخصیتی چیزی درک نخواهد کرد : از نظر او مخاطبش از این خصوصیات تشکیل شده است.
#در_باب_حکمت_زندگی
#آرتور_شوپنهاور
#در_باب_حکمت_زندگی
#آرتور_شوپنهاور
✍💐
شب حریر پیرهن
پوشیده ای از خواب
ماه می تابد
میان مخمل رویا
باد می افتد
میان سبزه های مو
دل گره تا می زند
بر سبزه ها از مهر
نقش لبخند تو تا پیداست
در چشمت
من دلم را
نذر چشمان تو می سازم
#بینا(ایرج)
✍💐مثل سبزه های سیزده به روی آب می دود خیالمان
شاید از خیال سبزه سبز شدخیالمان به روشنی
#بینا(ایرج)
✔️💐درود وشب بخیر سبزه های خیالتان سبز و دستانتان گره خورده در دستان شادی
✍💐سه نیروی بزرگ در جهان وجود دارند: فراست، قدرت و بخت. گمان می کنم که آخری از همه موثرتر است، زیرا ....
👤 #آرتور_شوپنهاور
📚 #در_باب_حکمت_زندگی
شب حریر پیرهن
پوشیده ای از خواب
ماه می تابد
میان مخمل رویا
باد می افتد
میان سبزه های مو
دل گره تا می زند
بر سبزه ها از مهر
نقش لبخند تو تا پیداست
در چشمت
من دلم را
نذر چشمان تو می سازم
#بینا(ایرج)
✍💐مثل سبزه های سیزده به روی آب می دود خیالمان
شاید از خیال سبزه سبز شدخیالمان به روشنی
#بینا(ایرج)
✔️💐درود وشب بخیر سبزه های خیالتان سبز و دستانتان گره خورده در دستان شادی
✍💐سه نیروی بزرگ در جهان وجود دارند: فراست، قدرت و بخت. گمان می کنم که آخری از همه موثرتر است، زیرا ....
👤 #آرتور_شوپنهاور
📚 #در_باب_حکمت_زندگی
🔅
■ مردم آنچه وانمود میکنند نیستند... صرفا نقاباند!
و پشت این نقابها به مشتی کاسبکار برمیخوریم...
یکی نقاب قانون به چهره میزند, فردی نقاب میهن پرستی و سعادت عمومی را برگزیده و شخصی دیگر نقاب مذهب یا پاکی را انتخاب میکند...
مردان به مقاصد مختلف نقاب فلسفه و انسان دوستی و چه و چه به چهره میزنند، زنان اما حق انتخاب کمتری دارند, آنها بیشتر نقاب اخلاق و فروتنی و سازگاری و پاکدامنی را انتخاب میکنند...
پس نقابهایی عمومی وجود دارند که هیچ ویژگی خاصی ندارند. این نقابها همه جا به چشم میخورد و صراحت گفتار و نزاکت و دلسوزی صمیمانه و لبخند دوستانهای که مردم تحویل هم میدهند از این قسماند...
👤 #آرتور_شوپنهاور
📚 #در_باب_حکمت_زندگی
■ مردم آنچه وانمود میکنند نیستند... صرفا نقاباند!
و پشت این نقابها به مشتی کاسبکار برمیخوریم...
یکی نقاب قانون به چهره میزند, فردی نقاب میهن پرستی و سعادت عمومی را برگزیده و شخصی دیگر نقاب مذهب یا پاکی را انتخاب میکند...
مردان به مقاصد مختلف نقاب فلسفه و انسان دوستی و چه و چه به چهره میزنند، زنان اما حق انتخاب کمتری دارند, آنها بیشتر نقاب اخلاق و فروتنی و سازگاری و پاکدامنی را انتخاب میکنند...
پس نقابهایی عمومی وجود دارند که هیچ ویژگی خاصی ندارند. این نقابها همه جا به چشم میخورد و صراحت گفتار و نزاکت و دلسوزی صمیمانه و لبخند دوستانهای که مردم تحویل هم میدهند از این قسماند...
👤 #آرتور_شوپنهاور
📚 #در_باب_حکمت_زندگی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
○
فقط شادی سکه ی نقد سعادت است و هر چیز دیگر، مانند پول کاغذی است، زیرا فقط شادی زمان حال را پر سعادت می کند
و این امر برای موجوداتی چون ما که هستیِ مان لحظه ی بسیار کوتاهی میان دو ابدیت است، بزرگ ترین موهبت است.
✍#آرتور_شوپنهاور
📕#در_باب_حکمت_زندگی
🍏🍎🍃
فقط شادی سکه ی نقد سعادت است و هر چیز دیگر، مانند پول کاغذی است، زیرا فقط شادی زمان حال را پر سعادت می کند
و این امر برای موجوداتی چون ما که هستیِ مان لحظه ی بسیار کوتاهی میان دو ابدیت است، بزرگ ترین موهبت است.
✍#آرتور_شوپنهاور
📕#در_باب_حکمت_زندگی
🍏🍎🍃
✍🌺درود صبحتان بخیر بر مدار شادی ودل انگیز. روزتان همراه با بهترین ها فرخ. خردادماهتان به رنگ عشق وشادی.اگرچه سکوت گاهی لازم است اما انسان محصول گفتگو است.در گفتگوهاست که انسان می آموزد خود اجتماعی اش راشکل دهد وسوتفاهمات را حل کند و برجهل خود غلبه نماید به همین دلیل است که انسان محصول زمان خویش وجامعه است.اما انسانهای کاریزما می توانند تاثیر شگرفی بر جامعه بگذارند و در هردوره ظهور آنها در تلخکامی یا شادکامی جامعه ای که در آن ظهور می کنند تاثیر فراوانی دارند وچه بسا مسیر تاریخ را عوض کنند یا باعث یک چرخش تاریخی در دوره ای نسبتا کوتاه یا طولانی شوند
ظهور هیتلر وموسیلینی در اروپا،ظهور گاندی در هند ونلسن ماندلا در افریقا نمونه ای از این تاثیرگذاری است.تقابل فلسفه،علم وشریعت گاه بحران هایی را آفریده است که خلا این شخصیت ها راپر کرده است.ظهور گروههای افراطی خاورمیانه محصول این خلا و عطش بی پایان مردم به رجعتی کور است که اکنون گره کور ان بین حماس واسراییل براحتی بازنشدنی می نماید «تا چه در بیضه کند چرخ از این نادانی!»
🖋️🌿گل آویژ است وماه داغ مرداد
به چشمش، نقش تغییر آفرین باد
چو مستی در کله از باد دارد
به انگورش شراب انداخت غمباد
🖋️🌿عصر خرداد و شورشی دردشت
آتش افتاده است وشور گذشت
شعله ها سرکشند ومی سوزند
هر چه جا مانده است به دشت
🖋️🌿جنگل از غربت چراغ می سوزد
دست پنهان و باد می دوزد
در کله اتش و دهن فریاد
تا در این واحه آتش افروزذ
🖋️🌿داغ تازه بود
و دست سرنوشت بسته
هرکه بر خر مراد
اسب لنگ روزگار را
بسته بود بر ارابه عصاری
و دور می گرفت
آسیاب به نوبت قمارشان
تا کجا خر کسی رها
ز تنگ پل گذر کند
روبه ان سقوط وقهقرا
🖋️🌿مرگ بود ومرد
دامن خیال را رها نموده بود
دستهای عاشقان خویش را بدست
داس بر گرفته تا هرس کند
شاخ و برگ قصه را
ماهیان تور را
سبد سبد به قصه می کشید
لحظه های گنگ انتخاب را
پای لنگ اسب سرنوشت را
بریده بود
خود رها نموده سیلی ملال را
بر ترانه می کشید
خواب احتمال را
جنون انتحار را
لابلای دفتری سفید
تا هنوز هم به قایقش امید داشت
جلوههای بی حساب لحظه های ناب
آب تا کجا رسیده بود
ناگهان به دست موج داده بود خویش را
ماهی خیال را بغل نموده بود
صید تازه مرگ مرد بود
#ایرج_جمشیدی_بینا
با دفترهای شعر من به صید خیال بروید
با تو صدای سکوتم،خسوف در ایوان،خفتن با چشم باز،میخکهای خونی،ونقد سخن ماهنامه سخن
✍️📔باید پیوسته تاثیر زمان و متغیر بودن چیزها را در نظر داشت و از این رو در هر موقعیتی بلافاصله عکس آن را به تصویر آورد: یعنی در سعادت، شوربختی را، در دوستی دشمنی را، در روزهای آفتابی روزهای ابری را، در عشق نفرت را، در اعتماد و در میان گذاشتن راز خود با دیگری خیانت و پیشمانی را و بر عکس.
این رفتار سرچشمهی ماندگار فرزانگی واقعی در زندگی خواهد بود که موجب میشود، همواره سنجیده عمل کنیم و به آسانی گمراه نشویم.
📕 #در_باب_حکمت_زندگی
✍ #آرتور_شوپنهاور📚
ظهور هیتلر وموسیلینی در اروپا،ظهور گاندی در هند ونلسن ماندلا در افریقا نمونه ای از این تاثیرگذاری است.تقابل فلسفه،علم وشریعت گاه بحران هایی را آفریده است که خلا این شخصیت ها راپر کرده است.ظهور گروههای افراطی خاورمیانه محصول این خلا و عطش بی پایان مردم به رجعتی کور است که اکنون گره کور ان بین حماس واسراییل براحتی بازنشدنی می نماید «تا چه در بیضه کند چرخ از این نادانی!»
🖋️🌿گل آویژ است وماه داغ مرداد
به چشمش، نقش تغییر آفرین باد
چو مستی در کله از باد دارد
به انگورش شراب انداخت غمباد
🖋️🌿عصر خرداد و شورشی دردشت
آتش افتاده است وشور گذشت
شعله ها سرکشند ومی سوزند
هر چه جا مانده است به دشت
🖋️🌿جنگل از غربت چراغ می سوزد
دست پنهان و باد می دوزد
در کله اتش و دهن فریاد
تا در این واحه آتش افروزذ
🖋️🌿داغ تازه بود
و دست سرنوشت بسته
هرکه بر خر مراد
اسب لنگ روزگار را
بسته بود بر ارابه عصاری
و دور می گرفت
آسیاب به نوبت قمارشان
تا کجا خر کسی رها
ز تنگ پل گذر کند
روبه ان سقوط وقهقرا
🖋️🌿مرگ بود ومرد
دامن خیال را رها نموده بود
دستهای عاشقان خویش را بدست
داس بر گرفته تا هرس کند
شاخ و برگ قصه را
ماهیان تور را
سبد سبد به قصه می کشید
لحظه های گنگ انتخاب را
پای لنگ اسب سرنوشت را
بریده بود
خود رها نموده سیلی ملال را
بر ترانه می کشید
خواب احتمال را
جنون انتحار را
لابلای دفتری سفید
تا هنوز هم به قایقش امید داشت
جلوههای بی حساب لحظه های ناب
آب تا کجا رسیده بود
ناگهان به دست موج داده بود خویش را
ماهی خیال را بغل نموده بود
صید تازه مرگ مرد بود
#ایرج_جمشیدی_بینا
با دفترهای شعر من به صید خیال بروید
با تو صدای سکوتم،خسوف در ایوان،خفتن با چشم باز،میخکهای خونی،ونقد سخن ماهنامه سخن
✍️📔باید پیوسته تاثیر زمان و متغیر بودن چیزها را در نظر داشت و از این رو در هر موقعیتی بلافاصله عکس آن را به تصویر آورد: یعنی در سعادت، شوربختی را، در دوستی دشمنی را، در روزهای آفتابی روزهای ابری را، در عشق نفرت را، در اعتماد و در میان گذاشتن راز خود با دیگری خیانت و پیشمانی را و بر عکس.
این رفتار سرچشمهی ماندگار فرزانگی واقعی در زندگی خواهد بود که موجب میشود، همواره سنجیده عمل کنیم و به آسانی گمراه نشویم.
📕 #در_باب_حکمت_زندگی
✍ #آرتور_شوپنهاور📚