شجاع باش دختر - ریشما سوجانی.zip
9.3 MB
📖 شجاع باش دختر
👤 ریشما سوجانی
✍🏻 پسران آموزش دیدهاند که شجاع باشند، درحالیکه دختران آموزش دیدهاند که بیعیب و نقص باشند.
به دلیل اینکه از سنین کم بابت بیعیب و نقص بودن پاداش گرفتهایم، در بزرگسالی به زنانی تبدیل شدهایم که از شکست خوردن هراس دارند.
در زندگیهای شخصی و حرفهای خود خطر نمیکنیم؛ زیرا میترسیم در صورت خطاکردن قضاوت شویم، خجالت زده و بیاعتبار شویم، وجههٔ عمومیمان افول کند یا اخراج شویم.
به طور خودآگاه یا ناخودآگاه از انجام هرکاری که از موفقیت در آن اطمینان نداریم، خودداری میکنیم تا از ناراحتی و تحقیر احتمالیِ آن اجتناب بورزیم.
👤 ریشما سوجانی
✍🏻 پسران آموزش دیدهاند که شجاع باشند، درحالیکه دختران آموزش دیدهاند که بیعیب و نقص باشند.
به دلیل اینکه از سنین کم بابت بیعیب و نقص بودن پاداش گرفتهایم، در بزرگسالی به زنانی تبدیل شدهایم که از شکست خوردن هراس دارند.
در زندگیهای شخصی و حرفهای خود خطر نمیکنیم؛ زیرا میترسیم در صورت خطاکردن قضاوت شویم، خجالت زده و بیاعتبار شویم، وجههٔ عمومیمان افول کند یا اخراج شویم.
به طور خودآگاه یا ناخودآگاه از انجام هرکاری که از موفقیت در آن اطمینان نداریم، خودداری میکنیم تا از ناراحتی و تحقیر احتمالیِ آن اجتناب بورزیم.
لاشه لطیف(@menuketab).pdf
29.5 MB
کتاب گوشت لطیف است (لاشه لطیف)
اثر آگوستینا بازتریکا
ترجمه: سارا موزس
#زبان_اصلی #پادآرمانشهر #اجتماعی
دانلود نسخه زبان اصلی
گوشت لطیف است جامعه ای را به تصویر می کشد که در آن یک ویروس تمام گوشت حیوانات را آلوده کرده است. به دلیل کمبود گوشت حیوانات، آدمخواری قانونی می شود. مارکوس، یک تامین کننده گوشت انسان، با این جامعه جدید درگیر شده و به خاطر ضررهای شخصی خود شکنجه می شود. مارکوس که در کارخانه فرآوری محلی کار میکند، به کشتار انسانها میپردازد، اگرچه دیگر کسی آنها را چنین نمینامد.
همسرش او را ترک کرده است، پدرش در حال غرق شدن در زوال عقل است و مارکوس سعی می کند زیاد به این فکر نکند که او برای امرار معاش باید چه کند.
سپس یک روز به او هدیه داده شد: یک نمونه زنده با بهترین کیفیت.
اثر آگوستینا بازتریکا
ترجمه: سارا موزس
#زبان_اصلی #پادآرمانشهر #اجتماعی
دانلود نسخه زبان اصلی
گوشت لطیف است جامعه ای را به تصویر می کشد که در آن یک ویروس تمام گوشت حیوانات را آلوده کرده است. به دلیل کمبود گوشت حیوانات، آدمخواری قانونی می شود. مارکوس، یک تامین کننده گوشت انسان، با این جامعه جدید درگیر شده و به خاطر ضررهای شخصی خود شکنجه می شود. مارکوس که در کارخانه فرآوری محلی کار میکند، به کشتار انسانها میپردازد، اگرچه دیگر کسی آنها را چنین نمینامد.
همسرش او را ترک کرده است، پدرش در حال غرق شدن در زوال عقل است و مارکوس سعی می کند زیاد به این فکر نکند که او برای امرار معاش باید چه کند.
سپس یک روز به او هدیه داده شد: یک نمونه زنده با بهترین کیفیت.