در بـزم حـکیمان ز می شورانگیز
نیتاب نشستن است و نی پای گریز
از بـهـر مـن تـنـگ سـراب ای سـاقی مـیـنـا بـه سـر پـیـالـه کجدار و مریز
#محتشم کاشانی
مـائـیـم و تـوئـی و خـانـه خالی برخیز هـنـگام ستیز نیست ای جان مستیز چـون آب و شـراب بـا حـریـفـان آمیز چندانکه رسم بجای کج دار و مریز
#مولوی
ابـر اسـت گـهـر بـار و هـوا عـنـبر بیز عاشق ز هوا چون کند آخر پرهیز؟ سـاقـی سـپـهـر بـر کف نرگس مست بـنـهـاده پـیالهای که کجدار و مریز
#سلمان ساوجی
حـکـمـی از او مـحـال بـاشد پرهیز فـرمـوده و امر کرده از وی مگریز
آن کو به میان امر حکمش عاجز
درماند و دل فکار ، کجدار و مریز
#شاه نعمتالله ولی
نیتاب نشستن است و نی پای گریز
از بـهـر مـن تـنـگ سـراب ای سـاقی مـیـنـا بـه سـر پـیـالـه کجدار و مریز
#محتشم کاشانی
مـائـیـم و تـوئـی و خـانـه خالی برخیز هـنـگام ستیز نیست ای جان مستیز چـون آب و شـراب بـا حـریـفـان آمیز چندانکه رسم بجای کج دار و مریز
#مولوی
ابـر اسـت گـهـر بـار و هـوا عـنـبر بیز عاشق ز هوا چون کند آخر پرهیز؟ سـاقـی سـپـهـر بـر کف نرگس مست بـنـهـاده پـیالهای که کجدار و مریز
#سلمان ساوجی
حـکـمـی از او مـحـال بـاشد پرهیز فـرمـوده و امر کرده از وی مگریز
آن کو به میان امر حکمش عاجز
درماند و دل فکار ، کجدار و مریز
#شاه نعمتالله ولی
همنشین امشب اگر آن بت چنین خواهد بود
کنج ویرانهٔ ما شاه نشین خواهد بود
پیش آن بت که سراپردهٔ جان منزل اوست
کمترین پیشکش ما دل و دین خواهد بود
#محتشم_کاشانی
@parnian_khyial
کنج ویرانهٔ ما شاه نشین خواهد بود
پیش آن بت که سراپردهٔ جان منزل اوست
کمترین پیشکش ما دل و دین خواهد بود
#محتشم_کاشانی
@parnian_khyial
یک صبح ببام آی و ز رخ پرده برانداز
آوازه به عالم زن و خورشید برانداز
ای زینت بالین رقیبان شده عمری
بر من که ز هم میگذرم یک نظر انداز
#محتشم_کاشانی
چندان بنشینم که برآید نفس صبح
کان وقت به دل میرسد از دوست پیامی
آن جا که تویی رفتن ما سود ندارد
الا به کرم پیش نهد لطف تو گامی
#سعدی
@parnian_khyial
یک صبح ببام آی و ز رخ پرده برانداز
آوازه به عالم زن و خورشید برانداز
ای زینت بالین رقیبان شده عمری
بر من که ز هم میگذرم یک نظر انداز
#محتشم_کاشانی
چندان بنشینم که برآید نفس صبح
کان وقت به دل میرسد از دوست پیامی
آن جا که تویی رفتن ما سود ندارد
الا به کرم پیش نهد لطف تو گامی
#سعدی
@parnian_khyial
نگفتمت که به یغما رود دلت سعدی
چو دل به عشق دهی دلبران یغما را
هنوز با همه دردم امید درمانست
که آخری بود آخر شبان یلدا را
#سعدی
..........................
به اختیار شکیبایی از تو نتوان بود
به اضطرار توان بود اگر شکیباییست
نظر به روی تو هر بامداد نوروزیست
شب فراق تو هر شب که هست یلداییست
#سعدی
........................
وز رو چو برانداخت نقاب شب زلف
گفتی از روز قیامت شب یلدا برخاست
#سعدی
.........................
برآی ای صبح مشتاقان اگر نزدیک روز آمد
که بگرفت این شب یلدا ملال از ماه و پروینم
#وحشی_بافقی
......................
صحبت حکام ظلمت شب یلداست
نور ز خورشید جوی بو که برآید
بر در ارباب بیمروت دنیا
چند نشینی که خواجه کی به درآید
#حافظ
......................
هر جا روم ز کوی تو سر بر زمین زنم
نفرین کنم ارادهٔ بیجای خویش را
عمر ابد ز عهده نمیآیدش برون
نازم عقوبت شب یلدای خویش را
#وحشی_بافقی
......................
شام هجران تو تشریف به هر جا ببرد
در پس و پیش هزاران شب یلدا ببرد
#وحشی_بافقی
........................
رتبهٔ عرفان شود شام فنا روشنت
قیمت انوار شمع در شب یلدا طلب
#وحشی_بافقی
........................
قندیل فروزی به شب قدر به مسجد
مسجد شده چون روز و دلت چون شب یلدا
#ناصرخسرو
.......................
نور رایش تیره شب را روز نورانی کند
دود خشمش روز روشن را شب یلدا کند
#منوچهری
........................
آری که افتاب مجرد به یک شعاع
بیخ کواکب شب یلدا برافکند
#خاقانی
.......................
هست چون صبح آشکارا کاین صباحی چند را
بیم صبح رستخیز است از شب یلدای من
#خاقانی
......................
ز آمیزش عالم و طبع عالم
دلم نفرت و طبع عنقا گرفته
شب محنت من ز امداد فکرت
درازی شبهای یلدا گرفته
#انوری
........................
شب هجرانت، ای دلبر، شب یلداست پنداری
رخت نوروز و دیدار تو عید ماست پنداری
#اوحدی
........................
چون لاله دل از مهرتوان سوختن اما
اسرار دل سوخته پیدا نتوان کرد
تا در سر زلفش نکنی جان گرامی
پیش تو حدیث شب یلدا نتوان کرد
#خواجوی_کرمانی
.........................
هست در سالی شبی ایام را یلدا ولیک
کس نشان ندهد که ماهی را دو شب یلدا بود
تنگ چشمانرا نیاید روی زیبا در نظر
قیمت گوهر چه داند هر که نابینا بود
#خواجوی_کرمانی
.......................
شب یلدای غمم را سحری پیدا نیست
گریههای سحرم را اثری پیدا نیست
#محتشم_کاشانی
......................
من بینام و نشان را به سر کوی وفا
هرکه میداد نشان تو غلط بود غلط
با خود از بهر تسلی شب یلدای فراق
هرچه گفتم ز زبان تو غلط بود غلط
#محتشم_کاشانی
.......................
من از روز جزا واقف نبودم
شب یلدای هجران آفریدند
#فروغی_بسطامی
.......................
ای لعل لبت به دلنوازی مشهور
وی روی خوشت به ترکتازی مشهور
با زلف تو قصهایست ما را مشکل
همچون شب یلدا به درازی مشهور
#عبید_زاکانی
......................
چه عجب گر دل من روز ندید
زلف تو صد شب یلدا دارد
#فیض_کاشانی
......................
شب یلدا است هر تاری ز مویت، وین عجب کاری
که من روزی نمیبینم، خود این شبهای یلدا را
#سلمان_ساوجی
......................
بیدار شو که در شب یلدای نیستی
در پرده است چشم ترا طرفه خوابها
#صائب_تبریزی
انتخاب بانو علوی
چو دل به عشق دهی دلبران یغما را
هنوز با همه دردم امید درمانست
که آخری بود آخر شبان یلدا را
#سعدی
..........................
به اختیار شکیبایی از تو نتوان بود
به اضطرار توان بود اگر شکیباییست
نظر به روی تو هر بامداد نوروزیست
شب فراق تو هر شب که هست یلداییست
#سعدی
........................
وز رو چو برانداخت نقاب شب زلف
گفتی از روز قیامت شب یلدا برخاست
#سعدی
.........................
برآی ای صبح مشتاقان اگر نزدیک روز آمد
که بگرفت این شب یلدا ملال از ماه و پروینم
#وحشی_بافقی
......................
صحبت حکام ظلمت شب یلداست
نور ز خورشید جوی بو که برآید
بر در ارباب بیمروت دنیا
چند نشینی که خواجه کی به درآید
#حافظ
......................
هر جا روم ز کوی تو سر بر زمین زنم
نفرین کنم ارادهٔ بیجای خویش را
عمر ابد ز عهده نمیآیدش برون
نازم عقوبت شب یلدای خویش را
#وحشی_بافقی
......................
شام هجران تو تشریف به هر جا ببرد
در پس و پیش هزاران شب یلدا ببرد
#وحشی_بافقی
........................
رتبهٔ عرفان شود شام فنا روشنت
قیمت انوار شمع در شب یلدا طلب
#وحشی_بافقی
........................
قندیل فروزی به شب قدر به مسجد
مسجد شده چون روز و دلت چون شب یلدا
#ناصرخسرو
.......................
نور رایش تیره شب را روز نورانی کند
دود خشمش روز روشن را شب یلدا کند
#منوچهری
........................
آری که افتاب مجرد به یک شعاع
بیخ کواکب شب یلدا برافکند
#خاقانی
.......................
هست چون صبح آشکارا کاین صباحی چند را
بیم صبح رستخیز است از شب یلدای من
#خاقانی
......................
ز آمیزش عالم و طبع عالم
دلم نفرت و طبع عنقا گرفته
شب محنت من ز امداد فکرت
درازی شبهای یلدا گرفته
#انوری
........................
شب هجرانت، ای دلبر، شب یلداست پنداری
رخت نوروز و دیدار تو عید ماست پنداری
#اوحدی
........................
چون لاله دل از مهرتوان سوختن اما
اسرار دل سوخته پیدا نتوان کرد
تا در سر زلفش نکنی جان گرامی
پیش تو حدیث شب یلدا نتوان کرد
#خواجوی_کرمانی
.........................
هست در سالی شبی ایام را یلدا ولیک
کس نشان ندهد که ماهی را دو شب یلدا بود
تنگ چشمانرا نیاید روی زیبا در نظر
قیمت گوهر چه داند هر که نابینا بود
#خواجوی_کرمانی
.......................
شب یلدای غمم را سحری پیدا نیست
گریههای سحرم را اثری پیدا نیست
#محتشم_کاشانی
......................
من بینام و نشان را به سر کوی وفا
هرکه میداد نشان تو غلط بود غلط
با خود از بهر تسلی شب یلدای فراق
هرچه گفتم ز زبان تو غلط بود غلط
#محتشم_کاشانی
.......................
من از روز جزا واقف نبودم
شب یلدای هجران آفریدند
#فروغی_بسطامی
.......................
ای لعل لبت به دلنوازی مشهور
وی روی خوشت به ترکتازی مشهور
با زلف تو قصهایست ما را مشکل
همچون شب یلدا به درازی مشهور
#عبید_زاکانی
......................
چه عجب گر دل من روز ندید
زلف تو صد شب یلدا دارد
#فیض_کاشانی
......................
شب یلدا است هر تاری ز مویت، وین عجب کاری
که من روزی نمیبینم، خود این شبهای یلدا را
#سلمان_ساوجی
......................
بیدار شو که در شب یلدای نیستی
در پرده است چشم ترا طرفه خوابها
#صائب_تبریزی
انتخاب بانو علوی
با تو آن روز که شطرنج محبت چیدم
ماتی خود ز تو در بازی اول دیدم
اسبِ جرات چو هوس، تاخت به جولانگه عشق
من رخ از عرصهٔ راحت طلبی تابیدم
فکرِ خود کن تو هم ای دل! که به تاراج بساط
شاه عشق آمد و من خانهٔ خود برچیدم
#محتشم_کاشانی
ماتی خود ز تو در بازی اول دیدم
اسبِ جرات چو هوس، تاخت به جولانگه عشق
من رخ از عرصهٔ راحت طلبی تابیدم
فکرِ خود کن تو هم ای دل! که به تاراج بساط
شاه عشق آمد و من خانهٔ خود برچیدم
#محتشم_کاشانی
دِلا امشب
هوای ِ شب نشینی با قلم دارم
هوایِ جرعه ای از شعرهایِ تازه دم دارم
من امشب
از رديف و وزن و از مصراع بيزارم
ميانِ دفتر شعرم فقط يک عـشق کم دارم ....
#محتشم_کاشانی
#سلام شبتون_دلخوش
دوستان جان
هوای ِ شب نشینی با قلم دارم
هوایِ جرعه ای از شعرهایِ تازه دم دارم
من امشب
از رديف و وزن و از مصراع بيزارم
ميانِ دفتر شعرم فقط يک عـشق کم دارم ....
#محتشم_کاشانی
#سلام شبتون_دلخوش
دوستان جان
Telegram
attach 📎
Complaint
Masoud Shoari & Christophe Rezaei
.
پرسید: اندوهِ دوری را چه تسکین است؟
گفت: #خیال.
«دل آزاد به پرواز خیالت خوش باد» آدمی تواند جهانی سازد نه از آب و خاک؛ بل از رؤیا و خیال. بعید را قریب کند و نزدیک را دور. «روز و شب از خیالت با دل خویش دارم کنجی و گفتگوئی» و شیدایان به بال خیال پرواز کنند به آسمانِ سرزمین معشوق.
#محتشم_کاشانی
🎵شنوندهی موسیقی #بیکلام بسیار زیبا و مسحورکنندهای هستید، که با هنرمندی مسعود شعاری و کریستف رضایی آفریده شده است.
پرسید: اندوهِ دوری را چه تسکین است؟
گفت: #خیال.
«دل آزاد به پرواز خیالت خوش باد» آدمی تواند جهانی سازد نه از آب و خاک؛ بل از رؤیا و خیال. بعید را قریب کند و نزدیک را دور. «روز و شب از خیالت با دل خویش دارم کنجی و گفتگوئی» و شیدایان به بال خیال پرواز کنند به آسمانِ سرزمین معشوق.
#محتشم_کاشانی
🎵شنوندهی موسیقی #بیکلام بسیار زیبا و مسحورکنندهای هستید، که با هنرمندی مسعود شعاری و کریستف رضایی آفریده شده است.