@flaskaa
بومیهای ملانزی از این که هواپیماها در آسمان سرزمین شان به پرواز در می آمدند، شادمان بودند. اما هرگز این اشیا به سوی آنها فرود نمی آمدند. تنها سفیدپوستان می توانستند آنها را به سوی خود جلب کنند. بومیها بر این تصور بودند که علت این امر آن است که سفيدپوستان بر روی زمین و در مکانهای خاص، اشیایی مشابه در اختیار دارند که هواپیماها را به سوی خود می کشند. بر همین اساس، بومیها شروع به ساخت ماکت هواپیما با شاخ و برگ درختان کردند و قطعه زمینی را برای این منظور اختصاص دادند. آنها با دقت بسیار در تمام طول شب آن را روشن نگه می داشتند و بی صبرانه انتظار می کشیدند که هواپیماهای واقعی در آن فرود آیند. بی آنکه به جماعات انساننمای شکارچی و گردآورندهی غذا که این روزها در جنگل شهرها سرگردانند انگِ بدوی بودن بزنیم (و چرا چنین نکنیم)، اینجا می توان افسانه ای در حمایت از جامعه مصرفی را به چشم دید.
معجزهگر مصرف، مجموعهای از ماکت ها و نشانه های خوشبختی را فراهم آورده است و به قول یک معلم خلاق، نومیدانه انتظار می کشد که خوشبختی از راه برسد. در اینجا با یک اصل تحلیلی سروکار نداریم، بلکه صرفا با ذهنیت مصرفی فردی و جمعی مواجه هستیم. اما در این سطح ظاهری، می توان خطر انجام این مقایسه را به جان خرید: تفکر جادویی بر مصرف حاکم است. ذهنیتی جادویی بر زندگی روزمره سيطره دارد، ذهنیتی که بدوی است. بدوی به این مفهوم که بر اعتقاد به قادر مطلق بودن افکار استوار است. همچنین این جا اعتقاد به قادر مطلق بودن «نشانه ها» در کار است: رفاه، فراوانی کالاها و اجناس، در واقع چیزی جز انباشتِ نشانه های خوشبختی نیست. رضایتمندی ناشی از اشيا، معادل همان ماکت های هواپیمای سادهی ملانزیایی هاست، یعنی بازتاب قابل پیش بینی رضایتمندی کلان مجازی، آسایش کامل، شادمانی از معجزات قطعی که همگی آفرینندهی امیدی واهی هستند که آدمی را به زندگانی پرابتذال دل خوش می کند. این رضایتمندیهای حقیر، چیزی جز نوعی جنگیری یا با حیلهی به چنگ آوردن و در واقع، دفع رفاه کامل و سعادت نیستند.
در کنش روزانه، مزایای مصرف، حاصل کار یا فرایند تولید در نظر گرفته نمی شوند، بلکه "معجزه" پنداشته میشوند. مطمئناً میان بومی ملانزیایی و تماشاگری که در مقابل گیرندهی تلویزیون خود نشسته و دگمه آن را می پیچاند و منتظر است که تصاویری از کل جهان به سمت او سرازیر شوند، تفاوت وجود دارد: تصاویر عموماً مطیع هستند، در حالی که هواپیماها هیچگاه برای فرودآمدن از دستورات جادویی تمكين نمی کنند. اما این موفقیت تکنیکی برای اثبات این امر کافی نیست که رفتار ما واقعی و رفتار بومیان تخیلی است، زیرا همان محاسبات روانی سبب می شوند که از یک سو اعتمادِ جادوییِ بومیان هرگز از بین نرود و از سوی دیگر، معجزهی تلويزيون به طور دائم تأثیر گذاشته و همچنان معجزه باقی بماند و این به لطف تکنیک است که خود واقعیت اجتماعی، یعنی "فرایند اجتماعی طولانی تولید" که به مصرف تصاویر منتهی می شود، از ذهن مصرفکنندگان زدوده می شود، به گونه ای که تماشاگر تلویزیون همانند فرد بومی، چنین تصور می کند که به شیوه ای معجزه آسا تصاویر را "به چنگ خود" در آورده است.
📒 #جامعه_مصرفی
👤 #ژان_بودریار
🔃 #پیروز_ایزدی
بومیهای ملانزی از این که هواپیماها در آسمان سرزمین شان به پرواز در می آمدند، شادمان بودند. اما هرگز این اشیا به سوی آنها فرود نمی آمدند. تنها سفیدپوستان می توانستند آنها را به سوی خود جلب کنند. بومیها بر این تصور بودند که علت این امر آن است که سفيدپوستان بر روی زمین و در مکانهای خاص، اشیایی مشابه در اختیار دارند که هواپیماها را به سوی خود می کشند. بر همین اساس، بومیها شروع به ساخت ماکت هواپیما با شاخ و برگ درختان کردند و قطعه زمینی را برای این منظور اختصاص دادند. آنها با دقت بسیار در تمام طول شب آن را روشن نگه می داشتند و بی صبرانه انتظار می کشیدند که هواپیماهای واقعی در آن فرود آیند. بی آنکه به جماعات انساننمای شکارچی و گردآورندهی غذا که این روزها در جنگل شهرها سرگردانند انگِ بدوی بودن بزنیم (و چرا چنین نکنیم)، اینجا می توان افسانه ای در حمایت از جامعه مصرفی را به چشم دید.
معجزهگر مصرف، مجموعهای از ماکت ها و نشانه های خوشبختی را فراهم آورده است و به قول یک معلم خلاق، نومیدانه انتظار می کشد که خوشبختی از راه برسد. در اینجا با یک اصل تحلیلی سروکار نداریم، بلکه صرفا با ذهنیت مصرفی فردی و جمعی مواجه هستیم. اما در این سطح ظاهری، می توان خطر انجام این مقایسه را به جان خرید: تفکر جادویی بر مصرف حاکم است. ذهنیتی جادویی بر زندگی روزمره سيطره دارد، ذهنیتی که بدوی است. بدوی به این مفهوم که بر اعتقاد به قادر مطلق بودن افکار استوار است. همچنین این جا اعتقاد به قادر مطلق بودن «نشانه ها» در کار است: رفاه، فراوانی کالاها و اجناس، در واقع چیزی جز انباشتِ نشانه های خوشبختی نیست. رضایتمندی ناشی از اشيا، معادل همان ماکت های هواپیمای سادهی ملانزیایی هاست، یعنی بازتاب قابل پیش بینی رضایتمندی کلان مجازی، آسایش کامل، شادمانی از معجزات قطعی که همگی آفرینندهی امیدی واهی هستند که آدمی را به زندگانی پرابتذال دل خوش می کند. این رضایتمندیهای حقیر، چیزی جز نوعی جنگیری یا با حیلهی به چنگ آوردن و در واقع، دفع رفاه کامل و سعادت نیستند.
در کنش روزانه، مزایای مصرف، حاصل کار یا فرایند تولید در نظر گرفته نمی شوند، بلکه "معجزه" پنداشته میشوند. مطمئناً میان بومی ملانزیایی و تماشاگری که در مقابل گیرندهی تلویزیون خود نشسته و دگمه آن را می پیچاند و منتظر است که تصاویری از کل جهان به سمت او سرازیر شوند، تفاوت وجود دارد: تصاویر عموماً مطیع هستند، در حالی که هواپیماها هیچگاه برای فرودآمدن از دستورات جادویی تمكين نمی کنند. اما این موفقیت تکنیکی برای اثبات این امر کافی نیست که رفتار ما واقعی و رفتار بومیان تخیلی است، زیرا همان محاسبات روانی سبب می شوند که از یک سو اعتمادِ جادوییِ بومیان هرگز از بین نرود و از سوی دیگر، معجزهی تلويزيون به طور دائم تأثیر گذاشته و همچنان معجزه باقی بماند و این به لطف تکنیک است که خود واقعیت اجتماعی، یعنی "فرایند اجتماعی طولانی تولید" که به مصرف تصاویر منتهی می شود، از ذهن مصرفکنندگان زدوده می شود، به گونه ای که تماشاگر تلویزیون همانند فرد بومی، چنین تصور می کند که به شیوه ای معجزه آسا تصاویر را "به چنگ خود" در آورده است.
📒 #جامعه_مصرفی
👤 #ژان_بودریار
🔃 #پیروز_ایزدی
✍️🌺درود صبحتان زیبا وروزتان بر مدار عشق وشادی کامیاب .اردیبهشت ماهتان پرگل وشادان بهارتان شوق آفرین.زیستن در جهانی که پر از فساد وتباهی وتبعیض ،جنگ نابرابری وخونریزی و کشتن بی گناهان است.وتحت سیطره ی اربابانی ابله است که هر جنایتی علیه بشریت رابهر عنوان مجاز می دارند سخت ومسئولیت آفرین است .برای همین اشو می گوید:
برای نابودی جنگ و زشتیهای زمین از خودت آغاز کن؛ تمامی باورها را دور بریز، تمامی تعصبها را کنار بگذار...
اینها ابزار سیاستمداران و کشیشها برای بازی دادن شماست دین، نژاد، آیین، ملیت، و هرچه که تو را از دیگری جدا کند...
کردار نیک و مهر و محبت به دیگران تنها مفهوم مقدس این دنیاست...
#اشو
#سکانس》 پادشاهی بهشت
🖋️🌿صبح است ونسیم سخت در پیکار است
شبنم به نگاه و وحشتش از خار است
گل جامه دریده است بیاور جامی
از مستی خواب چشم او بیمار است
🖋️🌿جهانی مهر در چشمان زیباست
و گر نه کی نگاه گل فریباست
به مهر وشادمانی پیش کش شور
بیاور که این جهان از عشق بر پاست
🖋️🌿تا وراثان جهل مقدس
سرچشمه های نور را
گل آلود کرده اند
تاریکی و تباهی است
وجهان در تارهای جنگ تنیده است
وعشق و نور در رعشه های صرعی شان
سردرگم سیاهی
سینه بر تیرهای زهراگین دروغ وفریب
سپر دارند
دستان فاجعه دامن دریده اند
هر تباهی مشقی است
تا سقوط جهان
وعقل در پشت دیوار ندبه سردرگم
وبشر هنوز به قتل عام
به چشم یک جهاد مقدس می نگرد
واسقف ها به شرط تبرک
در کلاه خاخام ها تف می کنند
وهرطوفان یک نسل کشی راپی می ریزد
ودر دوسوی خندق
جاهلان قبیله شرط ها می نویسند
گویا بهشت شان
از نهرهای خونی می گذرد
وانسان تباه تر از ان است که بیندیشد
#ایرج_جمشیدی_بینا
✍️🙏آنچه رسانههای جمعی و شبکههای اجتماعی دراختیار ما میگذارند "واقعیت" نیست، بلکه سرسامی از واقعیت و حجمی از احساسات سرگیجهآور با "دستکاری" پنهان از دید کاربران است تا مخاطبِ عام را با نشانههایی شرطی کند که به مصرف آنها بپردازیم.
این روند، ما را با جهان واقعی؛ سیاست و تاریخ و فرهنگ و عملکرد جهان سرمایهداری آشنا نمیکند. در واقع نه شناخت جهان است نه ناآگاهی کامل؛ بیشتر سوءشناختی محصور در جهانی مجازی است.
📚 #جامعه_مصرفی
🖊 #ژان_بودریار
پ.ن.:مراقب اخبار جعلی وتبلیغات فریبنده باشید
برای نابودی جنگ و زشتیهای زمین از خودت آغاز کن؛ تمامی باورها را دور بریز، تمامی تعصبها را کنار بگذار...
اینها ابزار سیاستمداران و کشیشها برای بازی دادن شماست دین، نژاد، آیین، ملیت، و هرچه که تو را از دیگری جدا کند...
کردار نیک و مهر و محبت به دیگران تنها مفهوم مقدس این دنیاست...
#اشو
#سکانس》 پادشاهی بهشت
🖋️🌿صبح است ونسیم سخت در پیکار است
شبنم به نگاه و وحشتش از خار است
گل جامه دریده است بیاور جامی
از مستی خواب چشم او بیمار است
🖋️🌿جهانی مهر در چشمان زیباست
و گر نه کی نگاه گل فریباست
به مهر وشادمانی پیش کش شور
بیاور که این جهان از عشق بر پاست
🖋️🌿تا وراثان جهل مقدس
سرچشمه های نور را
گل آلود کرده اند
تاریکی و تباهی است
وجهان در تارهای جنگ تنیده است
وعشق و نور در رعشه های صرعی شان
سردرگم سیاهی
سینه بر تیرهای زهراگین دروغ وفریب
سپر دارند
دستان فاجعه دامن دریده اند
هر تباهی مشقی است
تا سقوط جهان
وعقل در پشت دیوار ندبه سردرگم
وبشر هنوز به قتل عام
به چشم یک جهاد مقدس می نگرد
واسقف ها به شرط تبرک
در کلاه خاخام ها تف می کنند
وهرطوفان یک نسل کشی راپی می ریزد
ودر دوسوی خندق
جاهلان قبیله شرط ها می نویسند
گویا بهشت شان
از نهرهای خونی می گذرد
وانسان تباه تر از ان است که بیندیشد
#ایرج_جمشیدی_بینا
✍️🙏آنچه رسانههای جمعی و شبکههای اجتماعی دراختیار ما میگذارند "واقعیت" نیست، بلکه سرسامی از واقعیت و حجمی از احساسات سرگیجهآور با "دستکاری" پنهان از دید کاربران است تا مخاطبِ عام را با نشانههایی شرطی کند که به مصرف آنها بپردازیم.
این روند، ما را با جهان واقعی؛ سیاست و تاریخ و فرهنگ و عملکرد جهان سرمایهداری آشنا نمیکند. در واقع نه شناخت جهان است نه ناآگاهی کامل؛ بیشتر سوءشناختی محصور در جهانی مجازی است.
📚 #جامعه_مصرفی
🖊 #ژان_بودریار
پ.ن.:مراقب اخبار جعلی وتبلیغات فریبنده باشید