کتابها شهوانیترینِ اشیا قلمداد میشوند!
آنان که هر لحظه در حال فراخوانیاند و هیچ عابری را از وسوسههای گشودن، تورق و عشق بازی بینصیب نمیگذارند.
کتابها و عریانیِ بیمحابایشان آدمی را آکنده و مالامال از رضایت و لذتی بیپایان میکنند.
آنان ناگفته عریان میشوند و به معشوقی میمانند که بیهیچ کلامی جامه از تن برمیکَند و با رقصی آلوده به عشوه و درفرآیندی سراسر اروتیک ما را به خود فرامیخوانند.
من به نظربازی با اندامشان خو کردهام و گاه بادقتی مثال زدنی ساعتها به وارسی اندامشان مشغول میشوم!
بنا به روایتِ بارت(Roland Barthes) "خواندن"، عین روسپیگری ست.
در این معنا "کتابخوان" هرزه ترینِ انسان هاست!
اوست که به همخوابگی با معشوقههایی متعدد خو کردهست و از آغوشی به آغوشِ دیگر غلت میخورد.
کتابخوان با هر صفحهای که به پیش میرود، تکههایی از اندام معشوقهاش را عریان می کند و با ولعی تمام عیار به یک پایان خوش میاندیشد و آن رسیدن به لذتِ ارضا شدن از یک همآغوشی شبانه است...
کتابخوان هرگز باکره نیست!
او اسیر یک شهوتِ به تعویق افتاده است.
شهوتی که با صفحاتِ آغازینِ کتاب آغاز میگیرد و با پایانِ کتاب دوباره از نو شعلهورتر میشود.
ولعی ناتمام از برای همخوابگی با کلمات...!!
"من هرگز به دام عشق نمیاُفتم مگر به نظربازی با کتابها"
#خورخه_لوئیس_بورخس
#رولان_بات
آنان که هر لحظه در حال فراخوانیاند و هیچ عابری را از وسوسههای گشودن، تورق و عشق بازی بینصیب نمیگذارند.
کتابها و عریانیِ بیمحابایشان آدمی را آکنده و مالامال از رضایت و لذتی بیپایان میکنند.
آنان ناگفته عریان میشوند و به معشوقی میمانند که بیهیچ کلامی جامه از تن برمیکَند و با رقصی آلوده به عشوه و درفرآیندی سراسر اروتیک ما را به خود فرامیخوانند.
من به نظربازی با اندامشان خو کردهام و گاه بادقتی مثال زدنی ساعتها به وارسی اندامشان مشغول میشوم!
بنا به روایتِ بارت(Roland Barthes) "خواندن"، عین روسپیگری ست.
در این معنا "کتابخوان" هرزه ترینِ انسان هاست!
اوست که به همخوابگی با معشوقههایی متعدد خو کردهست و از آغوشی به آغوشِ دیگر غلت میخورد.
کتابخوان با هر صفحهای که به پیش میرود، تکههایی از اندام معشوقهاش را عریان می کند و با ولعی تمام عیار به یک پایان خوش میاندیشد و آن رسیدن به لذتِ ارضا شدن از یک همآغوشی شبانه است...
کتابخوان هرگز باکره نیست!
او اسیر یک شهوتِ به تعویق افتاده است.
شهوتی که با صفحاتِ آغازینِ کتاب آغاز میگیرد و با پایانِ کتاب دوباره از نو شعلهورتر میشود.
ولعی ناتمام از برای همخوابگی با کلمات...!!
"من هرگز به دام عشق نمیاُفتم مگر به نظربازی با کتابها"
#خورخه_لوئیس_بورخس
#رولان_بات
ایستگاه قطار سانتا ایرنه
بورخس- گودرزی طائمه
☀🕊
#دکلمه
شعری از 👤 #خورخه_لوئیس_بورخس
صدای 🎙 #علیاکبر_گودرزی_طائمه
از کتاب صوتی 💽 ایستگاه قطار سانتا ایرنه
خاطرم سرشار باد
از یاد آن زمان که به مَن بگویی : دوستم داری ...
#دکلمه
شعری از 👤 #خورخه_لوئیس_بورخس
صدای 🎙 #علیاکبر_گودرزی_طائمه
از کتاب صوتی 💽 ایستگاه قطار سانتا ایرنه
خاطرم سرشار باد
از یاد آن زمان که به مَن بگویی : دوستم داری ...
پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)
📕 امپراطوری نشانه ها ✍ رولان بارت کتاب امپراتوری نشانهها اثر رولان بارت با ترجمه ناصر فکوهی است؛ چرا ژاپن؟ زیرا ژاپن کشور نوشتار است: از میان تمام سرزمینهایی که من شناختهام، ژاپن تنها جایی بوده است که تأثیر نشانهها بیشترین نزدیکی را با باورها و رؤیاهایم…
امپراتوری نشانهها
رولان بارت
کتابخانه تلگرام:
کتابها شهوانیترینِ اشیا قلمداد میشوند!
آنان که هر لحظه در حال فراخوانیاند و هیچ عابری را از وسوسههای گشودن، تورق و عشق بازی بینصیب نمیگذارند.
کتابها و عریانیِ بیمحابایشان آدمی را آکنده و مالامال از رضایت و لذتی بیپایان میکنند.
آنان ناگفته عریان میشوند و به معشوقی میمانند که بیهیچ کلامی جامه از تن برمیکَند و با رقصی آلوده به عشوه و درفرآیندی سراسر اروتیک ما را به خود فرامیخوانند.
من به نظربازی با اندامشان خو کردهام و گاه بادقتی مثال زدنی ساعتها به وارسی اندامشان مشغول میشوم!
بنا به روایتِ بارت(Roland Barthes) "خواندن"، عین روسپیگری ست.
در این معنا "کتابخوان" هرزه ترینِ انسان هاست!
اوست که به همخوابگی با معشوقههایی متعدد خو کردهست و از آغوشی به آغوشِ دیگر غلت میخورد.
کتابخوان با هر صفحهای که به پیش میرود، تکههایی از اندام معشوقهاش را عریان می کند و با ولعی تمام عیار به یک پایان خوش میاندیشد و آن رسیدن به لذتِ ارضا شدن از یک همآغوشی شبانه است...
کتابخوان هرگز باکره نیست!
او اسیر یک شهوتِ به تعویق افتاده است.
شهوتی که با صفحاتِ آغازینِ کتاب آغاز میگیرد و با پایانِ کتاب دوباره از نو شعلهورتر میشود.
ولعی ناتمام از برای همخوابگی با کلمات...!!
"من هرگز به دام عشق نمیاُفتم مگر به نظربازی با کتابها"
#خورخه_لوئیس_بورخس
#رولان_بات
رولان بارت
کتابخانه تلگرام:
کتابها شهوانیترینِ اشیا قلمداد میشوند!
آنان که هر لحظه در حال فراخوانیاند و هیچ عابری را از وسوسههای گشودن، تورق و عشق بازی بینصیب نمیگذارند.
کتابها و عریانیِ بیمحابایشان آدمی را آکنده و مالامال از رضایت و لذتی بیپایان میکنند.
آنان ناگفته عریان میشوند و به معشوقی میمانند که بیهیچ کلامی جامه از تن برمیکَند و با رقصی آلوده به عشوه و درفرآیندی سراسر اروتیک ما را به خود فرامیخوانند.
من به نظربازی با اندامشان خو کردهام و گاه بادقتی مثال زدنی ساعتها به وارسی اندامشان مشغول میشوم!
بنا به روایتِ بارت(Roland Barthes) "خواندن"، عین روسپیگری ست.
در این معنا "کتابخوان" هرزه ترینِ انسان هاست!
اوست که به همخوابگی با معشوقههایی متعدد خو کردهست و از آغوشی به آغوشِ دیگر غلت میخورد.
کتابخوان با هر صفحهای که به پیش میرود، تکههایی از اندام معشوقهاش را عریان می کند و با ولعی تمام عیار به یک پایان خوش میاندیشد و آن رسیدن به لذتِ ارضا شدن از یک همآغوشی شبانه است...
کتابخوان هرگز باکره نیست!
او اسیر یک شهوتِ به تعویق افتاده است.
شهوتی که با صفحاتِ آغازینِ کتاب آغاز میگیرد و با پایانِ کتاب دوباره از نو شعلهورتر میشود.
ولعی ناتمام از برای همخوابگی با کلمات...!!
"من هرگز به دام عشق نمیاُفتم مگر به نظربازی با کتابها"
#خورخه_لوئیس_بورخس
#رولان_بات
یاد میگیری...
کمکم تفاوت ظریف میان نگه داشتن یک دست
و زنجیر کردن یک روح را یاد خواهی گرفت.
این که عشق تکیهکردن نیست
و رفاقت؛ اطمینان خاطر
و یاد میگیری که بوسهها قرارداد نیستند
و هدیهها، عهد و پیمان معنی نمیدهند
و شکستهایت را خواهی پذیرفت
سرت را بالا خواهی گرفت با چشمهای باز
با ظرافتی زنانه و نه اندوهی کودکانه
و یاد میگیری که همهٔ راههایت را هم امروز بسازی
که خاک فردا برای خیالها مطمئن نیست
و آینده امکانی برای سقوط به میانۀ نزاع در خود دارد
کمکم یاد میگیری
که حتا نور خورشید میسوزاند اگر زیاد آفتاب بگیری
بعد باغ خود را میکاری و روحت را زینت میدهی
به جای این که منتظر کسی باشی تا برایت گل بیاورد
و یاد میگیری که میتوانی تحمل کنی
که محکم هستی
که خیلی میارزی
و میآموزی و میآموزی
با هر خداحافظی یاد میگیری...
#خورخه_لوئیس_بورخس
کمکم تفاوت ظریف میان نگه داشتن یک دست
و زنجیر کردن یک روح را یاد خواهی گرفت.
این که عشق تکیهکردن نیست
و رفاقت؛ اطمینان خاطر
و یاد میگیری که بوسهها قرارداد نیستند
و هدیهها، عهد و پیمان معنی نمیدهند
و شکستهایت را خواهی پذیرفت
سرت را بالا خواهی گرفت با چشمهای باز
با ظرافتی زنانه و نه اندوهی کودکانه
و یاد میگیری که همهٔ راههایت را هم امروز بسازی
که خاک فردا برای خیالها مطمئن نیست
و آینده امکانی برای سقوط به میانۀ نزاع در خود دارد
کمکم یاد میگیری
که حتا نور خورشید میسوزاند اگر زیاد آفتاب بگیری
بعد باغ خود را میکاری و روحت را زینت میدهی
به جای این که منتظر کسی باشی تا برایت گل بیاورد
و یاد میگیری که میتوانی تحمل کنی
که محکم هستی
که خیلی میارزی
و میآموزی و میآموزی
با هر خداحافظی یاد میگیری...
#خورخه_لوئیس_بورخس
کمکم تفاوت ظریف میان نگهداشتن یک دست
و زنجیر کردن یک روح را یاد خواهی گرفت.
اینکه عشق تکیهکردن نیست
و رفاقت، اطمینان خاطر.
و شکستهایت را خواهی پذیرفت
سرت را بالا خواهی گرفت با چشمهای باز
با ظرافتی زنانه و نه اندوهی کودکانه
و یاد میگیری که همهی راههایت را همامروز بسازی
که خاک فردا برای خیالها مطمئن نیست
و آینده امکانی برای سقوط به میانهی نزاع در خود دارد
کمکم یاد میگیری
که حتی نور خورشید میسوزاند اگر زیاد آفتاب بگیری.
بعد باغ خود را میکاری و روحت را زینت میدهی
به جای اینکه منتظر کسی باشی تا برائت گل بیاورد.
و یاد میگیری که میتوانی تحمل کنی...
که محکم هستی...
که خیلی میارزی.
امروز زادروز #خورخه_لوئیس_بورخس از پیشگامان داستان پست مدرن، نویسنده هزارتوهای بورخس و حافظه ٔ شکسپیر است
خورخه فرانسیسکو ایسیدورو لوئیس بورخس آسودو معروف به خورخه لوئیس بورخِس (به اسپانیایی: Jorge Luis Borges) ( audio) (زادهٔ ۲۴ اوت ۱۸۹۹ – درگذشتهٔ۱۴ژوئن۱۹۸۶) نویسنده، شاعر و
مترجم معاصرِ آرژانتینی و یکی از برجستهترین نویسندگان آمریکای لاتین بود. شهرت او بیشتر به خاطر نوشتن داستان کوتاه است.
و زنجیر کردن یک روح را یاد خواهی گرفت.
اینکه عشق تکیهکردن نیست
و رفاقت، اطمینان خاطر.
و شکستهایت را خواهی پذیرفت
سرت را بالا خواهی گرفت با چشمهای باز
با ظرافتی زنانه و نه اندوهی کودکانه
و یاد میگیری که همهی راههایت را همامروز بسازی
که خاک فردا برای خیالها مطمئن نیست
و آینده امکانی برای سقوط به میانهی نزاع در خود دارد
کمکم یاد میگیری
که حتی نور خورشید میسوزاند اگر زیاد آفتاب بگیری.
بعد باغ خود را میکاری و روحت را زینت میدهی
به جای اینکه منتظر کسی باشی تا برائت گل بیاورد.
و یاد میگیری که میتوانی تحمل کنی...
که محکم هستی...
که خیلی میارزی.
امروز زادروز #خورخه_لوئیس_بورخس از پیشگامان داستان پست مدرن، نویسنده هزارتوهای بورخس و حافظه ٔ شکسپیر است
خورخه فرانسیسکو ایسیدورو لوئیس بورخس آسودو معروف به خورخه لوئیس بورخِس (به اسپانیایی: Jorge Luis Borges) ( audio) (زادهٔ ۲۴ اوت ۱۸۹۹ – درگذشتهٔ۱۴ژوئن۱۹۸۶) نویسنده، شاعر و
مترجم معاصرِ آرژانتینی و یکی از برجستهترین نویسندگان آمریکای لاتین بود. شهرت او بیشتر به خاطر نوشتن داستان کوتاه است.
رؤیای چوآنگ زی¹
چوآنگ زی به خواب دید که پروانه است و بیدار که شد نمیدانست آیا انسانی است که خوابِ پروانه بودن دیده است یا پروانهای که اکنون خوابِ انسان بودن میبیند.
هربرت الن جایلز²، چوآنگ زی (١٨٨٩)
(داستانهای کوتاه و خارقالعاده. به گردآوریِ #خورخه_لوئیس_بورخس و #آدولفو_بیوی_کاسارس. ترجمهی #ونداد_جلیلی. تهران: نیلوفر. ١٣٩٨. چاپِ ١. صفحهی ٢٧.)
1- Chuang Tzu
2- Herbert Allen Giles
چوآنگ زی به خواب دید که پروانه است و بیدار که شد نمیدانست آیا انسانی است که خوابِ پروانه بودن دیده است یا پروانهای که اکنون خوابِ انسان بودن میبیند.
هربرت الن جایلز²، چوآنگ زی (١٨٨٩)
(داستانهای کوتاه و خارقالعاده. به گردآوریِ #خورخه_لوئیس_بورخس و #آدولفو_بیوی_کاسارس. ترجمهی #ونداد_جلیلی. تهران: نیلوفر. ١٣٩٨. چاپِ ١. صفحهی ٢٧.)
1- Chuang Tzu
2- Herbert Allen Giles
Javdaneh | Borges
@bookhapdf
🎧 کتاب صوتی
📒 جاودانه
✍ خورخه لوئیس بورخس
🎙باران کویر
مترجم: کاوه سیدحسینی
#داستان_کوتاه
#خورخه_لوئیس_بورخس
📒 جاودانه
✍ خورخه لوئیس بورخس
🎙باران کویر
مترجم: کاوه سیدحسینی
#داستان_کوتاه
#خورخه_لوئیس_بورخس
✍️📗جهان را باید مثل کتابی ببینی،
مثل کتابی که در انتظار خوانندهاش است،
هر روزش را باید جداگانه خواند
نه روی گذشته باید تمرکز کنی، نه روی آینده
اصل این لحظه است ؛
باید صفحه به صفحه پیش بروی ...!
👤 #الیف_شافاک
✍️📗اگر بتوانم دوباره زندگی کنم
میکوشم پابرهنه کار کنم
از آغاز بهار تا پایان پاییز
بیشتر دوچرخهسواری میکنم
طلوعهای بیشتری را خواهم دید
و با بچههای بیشتری بازی خواهم کرد
اگر آنقدر عمر داشته باشم
اما حالا هشتاد و پنج سالهام
و میدانم رو به موتم ...
👤 #خورخه_لوئیس_بورخس
مثل کتابی که در انتظار خوانندهاش است،
هر روزش را باید جداگانه خواند
نه روی گذشته باید تمرکز کنی، نه روی آینده
اصل این لحظه است ؛
باید صفحه به صفحه پیش بروی ...!
👤 #الیف_شافاک
✍️📗اگر بتوانم دوباره زندگی کنم
میکوشم پابرهنه کار کنم
از آغاز بهار تا پایان پاییز
بیشتر دوچرخهسواری میکنم
طلوعهای بیشتری را خواهم دید
و با بچههای بیشتری بازی خواهم کرد
اگر آنقدر عمر داشته باشم
اما حالا هشتاد و پنج سالهام
و میدانم رو به موتم ...
👤 #خورخه_لوئیس_بورخس
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اگر بتوانم یک بار دیگر زندگی کنم، تمام روزهای اکنونم را با رِندی
و جسورانه تر زندگی خواهم کرد؛ نمیکوشم بی نقص باشم، راحتتر خواهم بود، سرشارتر خواهم بود از آنچه حالا هستم
#خورخه_لوئیس_بورخس
❣
و جسورانه تر زندگی خواهم کرد؛ نمیکوشم بی نقص باشم، راحتتر خواهم بود، سرشارتر خواهم بود از آنچه حالا هستم
#خورخه_لوئیس_بورخس
❣