پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)
300 subscribers
31.9K photos
10.7K videos
7.34K files
8.92K links
پرنیان خیال با مطالب ادبی ،شعر،مقاله ،کتاب ومتنهای اجتماعی تاریخی تلاش برای گسترش فرهنگ کتاب خوانی دارد.
Download Telegram
@Blue_library درود بر کاتالونیا.pdf
6.5 MB
📚درود بر کاتالونیا : #جورج_اورول
#رمان   
👁‍🗨 ۲۳۵ صفحه


درود بر کاتالونیا، اثری نوشته ی جورج اورول است که اولین بار در سال 1938 انتشار یافت. هجونویس سیاسی، منتقد و رمان نویسی به نام اریک بلر که با نام مستعار جورج اورول شناخته می شد، در سال 1936 به اسپانیا رفت تا در مورد جنگ داخلی این کشور بنویسد. این کتاب، شرحی از مشاهدات و تجارب عینی او از این جنگ خونین است. هیچ کدام از آثاری که پس از این کتاب نوشته شده اند، نتوانسته اند ترس ها و پیروزی های آن دوران را تا این اندازه تکان دهنده و زنده به تصویر بکشند.
پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)
قلعه_حیوانات_جورج_اورول_امیر_امی.pdf
موسیقی و اندیشه:
پیشگفتار گمشده‌ی مزرعه‌ی حیوانات؛ بیانیه‌ی آتشینِ #جورج_اورول در دفاع از آزادی بیان

هرمز دیّا / ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۳


دشمن ما، داشتنِ ذهنِ گرامافون‌وار است، خواه با صفحه‌ای که اکنون پخش می‌شود موافق باشیم خواه مخالف. (جورج اورول)
 
در سال ۱۹۴۵، هنگامی که جورج اورول سرگرم آماده‌سازیِ مزرعه‌ی حیوانات برای انتشار بود، پیش‌گفتاری بر کتابِ خود نوشت که از قرار معلوم، در دقایق پایانی، از انتشارش منصرف شد.

لحن پیش‌گفتار آشکارا تند بود و می‌توانست ‌نوعی «نزاع ادبی» و تسویه‌‌‌حساب با بعضی ناشران معروف اما عافیت‌طلبی تلقی شود که، یکی پس از دیگری، به علت بیم و هراس از آزرده شدن استالین، حاضر به چاپ مزرعه‌ی حیوانات نشده بودند.[۱]
مزرعه‌ی حیوانات، سرانجام بدون این پیشگفتار به چاپ رسید و دیگر اثری از آن به دست نیامد. حدود سه‌ دهه باید می‌گذشت تا این پیشگفتارِ ارزشمند و تاریخی پیدا شود. یابنده‌ی آن کسی نبود مگر #یان_انگس (Ian Angus) کتابدار و پژوهشگر انگلیسی، که در آن زمان به‌اتفاق #سونیا_براونول، بیوه‌ی اورول، سرگرم تهیه‌ و ویرایش مجموعه‌ جستارهای اورول بود و تصادفاً نسخه‌ی ماشین‌شده‌ی پیشگفتار را در میان آثار برجا‌مانده از اورول یافت. آن دو به‌همراه سِر #برنارد_کریک (Sir Bernard Crick) نظریه‌پرداز سیاسی و یکی از اورول‌‌پژوهانِ نامدار بریتانیا، جُستار نهایی را در ۱۵ سپتامبر ۱۹۷۲ با عنوان آزادی مطبوعات[۲] در "تایمز لیترری ساپلمنت" به چاپ رساندند. کریک مقدمه‌ای بر این پیشگفتار نوشت و گزارشی از داستانی را که در پس آن قرار داشت بدست داد. چند روز پس از آن، در ۸ اکتبر همان سال، پیشگفتارِ یادشده در "نیویورک ‌تایمز" نیز منتشر شد.[۳]
این پیشگفتار به‌مثابه‌ی بیانیه‌ای آتشین بود علیه «خودسانسوری» و «بزدلیِ» اکثر ناشران و روشنفکرانِ بریتانیا. جستاری در دفاع از آزادی بیان و علیه سیاست‌زدگی در دنیای نشر. عصیانی در برابر استفاده از روش‌های تمامیت‌خواهانه در جوامع لیبرال، و بیان این واقعیت که تمامیت‌خواهی منحصر به نظام‌های فاشیستی نیست و می‌تواند به‌طرز مهلکی در افکار و قلوب مردمانِ کشورهای دموکراتیک نیز راه یابد و غریزه‌ی آزادی‌خواهی را در وجود آنان بخشکاند. تجربه‌ی حضور در جنگ داخلی اسپانیا به اورول آموخته بود که پروپاگاندای تمامیت‌خواهانه به‌آسانی می‌تواند افکار روشنفکرانِ کشورهای دموکراتیک را زیر نگینِ خود درآورَد. او اکنون درمی‌یافت که تمامیت‌خواهی دارد لیبرالیسم غربی را تهی می‌گرداند تا از خود، پُرَش ‌کند. در رمان ۱۹۸۴ "اوبراین" به "وینستون اسمیت" گفته بود که ذهنت را «تسخیر می‌کنیم و دوباره به آن شکل می‌دهیم.»[۴] اکنون تمامیت‌خواهیِ استالینی، ذهنِ بسیاری از لیبرال‌های غربی را نیز تسخیر کرده و پدیده‌ای عجیب‌الخلقه را شکل داده بود: «لیبرال‌ِ مرتد!» یعنی، روشنفکرِ به‌اصطلاح لیبرالی که، بر خلافِ رسالتِ خویش، از آزادی بیان و اندیشه روی‌ می‌گرداند. نویسنده، ناشر یا خبرنگاری که "رئال‌پولیتیک"، او را به سکوت در برابر ستمکار (در این مورد، استالین) و جعل تاریخ به‌سود ظالم وامی‌دارد.
شگفتا که در خلال جنگ‌ جهانی دوم، بخش اعظم روشنفکران بریتانیا، طوری وفاداری به شوروی را در خود پرورش داده بودند که هر نوع تردید در خردمندیِ استالین را یک‌جور «کفرگویی» می‌دیدند! این بیماری که اورول «نشانه‌ی نامبارک» آن را در نپذیرفتنِ پی‌درپیِ شاهکارِ خویش از سوی ناشرانِ بریتانیایی، به‌خوبی لمس کرده بود، بعدها در دوران «جنگ سرد» عوارض مهلکی به‌بار آورد. پیامدهایی که کماکان، دنیای کنونی نیز آثار شومش را در تنِ رنجورِ خود احساس می‌کند.
بدین ترتیب، مطالعه‌ی پیش‌گفتارِ اورول، افزون بر آنکه معنای ژرف‌تری به مزرعه‌ی حیوانات می‌دهد، نکته‌هایی تاریخی و باریک‌تر از مو را فراچشم خواننده قرار می‌دهد، نوشته‌ای که بی‌تردید به ناب‌ترین جستارها در حوزه‌ی ادبیات سیاسی در سده‌ی بیستم پهلو می‌زند.

#جورج_اورول

آزادی مطبوعات؛ پیشگفتار جورج اورول بر مزرعه‌ی حیوانات

ابتدا در سال ۱۹۳۷ بود که اندیشه‌های کانونیِ کتاب در ذهنم نقش بست؛ اما تا اواخر سال ۱۹۴۳ آن را به روی کاغذ نیاوردم. از همان دم که شروع به نوشتن کردم، پیدا بود که انتشار کتاب با دردسر فراوانی روبه‌رو خواهد شد. (با وجود کمبودِ کنونیِ کتاب، که «فروش» هر چیزی را که بتوان کتاب نامید، تضمین می‌کند.) سرانجام، چهار ناشر از انتشارش سر باز زدند.[۵] البته تنها یکی از آنها انگیزه‌ای ایدئولوژیک داشت.[۶] دو مورد از این ناشران، سال‌ها بود که کتاب‌های ضد روسی چاپ می‌کردند،[۷] و چهارمی، انگیزه‌ی سیاسیِ نمایانی نداشت.[۸] در واقع، یکی از آنها ابتدا قبول کرد که کتاب را چاپ کند [۹] اما پس از توافق‌های اولیه تصمیم گرفت که موضوع را با وزارت اطلاعات در میان بگذارد.
تقریبا هر شرایط و موقعیتی را می‌شود تحمل کرد؛ به شرطی که خانه‌ای داشته باشی که بتوانی به آن برگردی و خانواده‌ای که در کنارت باشد.

📕 دختر کشیش
✍🏻 #جورج_اورول
#معرفی_کتاب
کتاب 1984، دنیای ترسناکی را توصیف می‌کند که تنها سه کشور بزرگ در آن وجود دارند؛ اوشینیا، اوراسیا، ایستیشیا.
همان سه کشور بی رحم هم همیشه با یکدیگر در حال جنگند.

📕 1984 (هزارو‌‌نهصدوهشتادوچهار)
#جورج_اورول📚
1984-جورج‌اورول-@lbookl.pdf
14.1 MB
📕 1984 (هزارو‌‌نهصدوهشتادوچهار)
#جورج_اورول 📚
علوفه حیوانات کم و کمتر می‌شد.
همه به جان هم افتاده بودند
حالا دیگر ادای احترام به یاد بودِ
موسس مزرعه نه بخاطر احترام
و اعتقاد که فقط از سر اجبار و ترس بود
گوسفندان بیشتری به کشتارگاه برده می‌شدند
و صاحب مزرعه مدام از دسیسه‌های دشمنی
خونخوار به نام "گرگ" به عنوان سرمنشا
تمامی مشکلات سخن می‌گفت!

📕 #قلعه_حیوانات
✍️  #جورج_اورول
ژرفنا-جوج‌اورول-@lbookl.pdf
2.6 MB
✍️#معرفی_کتاب
کتاب توصیفی است از طبقه کارگر انگلستان در فاصله دو دهه ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ که در این سال‌ها به دلیل دشواری‌های ناشی از انتقال وضعیت جنگی به وضعیت زمان صلح، حال و روزشان آشفته و نابسامان شد و یک میلیون و پانصدهزار نفرشان بیکار شدند.

📕 ژرفنا
👤 #جورج_اورول
✍️🌺درود صبحتان پر از مهر وشادمانی روزتان بر مدار عشق وکامیابی.هر قدم برای تغییر جهان نیاز به تغییر خود و خردورزی دارد تنها در سایه ی خرد وعشق جهان می تواند بر ریل تحول دلخواه قرار بگیرد وسایه شوم جنگ وتحریم ها از سر مردم برداشته شود.با اسلحه نمی توان جهان را اباد ساخت
🖋️🌿چه دشمن می گریزد سایه ها از نور و زیبابی
مگر تاریکی این حس سیاه ناتوانی نیست
کمی شادی بیاور صبح  ای دنیای پراسرار
که اینجا آفتابش هم نسیم روشنایی نیست

🖋️🌿صبح پرنده های بیدار
خیال مان را بال می زنند
ودرختهای خواب دیده
جارو
تا خورشید دل می تکاند
از پشت کوه
وتو در قاب عکست
لبخند می زنی که دیر شد
من زنی می بینم
که‌بوسه هایش را بر اجاق
آب پز می کند
صورتش را سرخ
ودر خیالش کسی از پشت
بغلش می کند
سرش را بر گردنش
می گذارد
وموهایش
بر صورتش می ریزد
با خودم می گویم
این خواب چند قرن پیش بود
کنار دریاچه ای
که روزها عرض را شنا می کردیم
و از غارها نکوچیده بودیم
روزهایی که عشق معنا داشت
دل  خوشیها به رنگ شادی بودند
و آرزوها پروانه هایی رنگین
چون رنگین کمانی
از رنگهای قابل رویت
افسوس
ما از خود هم کوچیده ایم!

       
#بینا(ایرج جمشیدی)
✍️📒اگر ثروت روزی جنبه‌ عمومی پیدا کند، دیگر امتیازی برای کسی به وجود نخواهد آورد. و اگر همه به طور یکسان از فراغت و آسایش خیال بهره‌ مند شوند ، توده‌ گسترده مردم که به دلیل فقر عقب مانده ‌اند، خیلی زود به سواد و آگاهی می‌رسند و دیر یا زود متوجه می‌ شوند که اقلیت ممتاز کار خاصی انجام نمی‌ دهند.

وجود یك جامعه طبقاتی تنها براساس فقر و نادانی ممکن می‌ شود. قدرت وسیله نیست ، بلکه هدف است ! هیچکس یك حکومت دیکتاتوری را برای محافظت از یك انقلاب به وجود نمی‌ آورد، بلکه انقلاب می‌ کند تا حکومت دیکتاتوری را به وجود آورد !



#جورج_اورول
کتاب: ۱۹۸۴
ترجمه: صالح حسینی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎞 #فیلم_۱۹۸۴ به کارگردانی #مایکل_ردفورد و هنرمندی #ریچارد_برتون، محصول ۱۹۸۴، بر اساس رمان ۱۹۸۴ اثر #جورج_اورول

 ▪️۱۹۸۴ در رد نظام‌ های توتالیتر و کمونیسم است. داستان در کشوری با حکومتی تک حزبی و توتالیتر که کنترل زندگی مردم را به شدت در دست دارد، اتفاق می افتد. تمامی حرکات و رفتار آدم‌ ها رصد می شود؛ عشق ممنوع است؛ ازدواج ممنوع است مگر برای تولید مثل و تفکر و مطالعه نیز ممنوع است. اجازه ی همه‌ چیز در دست حزب و حکومت است! حکومتی که شعارِ فریبنده ی برابری و برادری را جار می زند؛ اما حقیقت‌ چیزی دیگر است.

حزب، سه شعار معروف دارد:

جنگ صلح است!
آزادی بردگی است!
جهل قدرت است!


کتاب صوتی ۱۹۸۴ نیز در کانال موجود است.

#سینما #دانلود
پول داشته باشم مثل اینکه با زبان فرشته‌ها حرف می‌زنم! اما اگر پول نداشته باشم، حرف‌زدنم نه تنها زبان فرشته‌ها نیست، بلکه به زبان انسان‌ها هم شباهت ندارد!


📚
#درخت_زندگی
🖊
#جورج_اورول
۰
اگر ثروت روزی جنبه‌ عمومی پیدا کند، دیگر امتیازی برای کسی به وجود نخواهد آورد. و اگر همه به طور یکسان از فراغت و آسایش خیال بهره‌ مند شوند ، توده‌ گسترده مردم که به دلیل فقر عقب مانده ‌اند، خیلی زود به سواد و آگاهی می‌رسند و دیر یا زود متوجه می‌ شوند که اقلیت ممتاز کار خاصی انجام نمی‌ دهند.

وجود یك جامعه طبقاتی تنها براساس فقر و نادانی ممکن می‌ شود. قدرت وسیله نیست ، بلکه هدف است ! هیچکس یك حکومت دیکتاتوری را برای محافظت از یك انقلاب به وجود نمی‌ آورد، بلکه انقلاب می‌ کند تا حکومت دیکتاتوری را به وجود آورد !

1984
#جورج_اورول


🍀🍀