#جالب_و_خواندنی
#زویا_پیرزاد
یاد پدر افتادم که میگفت:
نه با کسی بحث کن، نه از کسی انتقاد کن!
هرکی هرچی گفت بگو حق با شماست
و خودت را خلاص کن
آدمها که عقیدهات را میپرسند،
نظرت را نمیخواهند!
میخواهند با عقیدهء خودشان موافقت کنی.
#زویا_پیرزاد
یاد پدر افتادم که میگفت:
نه با کسی بحث کن، نه از کسی انتقاد کن!
هرکی هرچی گفت بگو حق با شماست
و خودت را خلاص کن
آدمها که عقیدهات را میپرسند،
نظرت را نمیخواهند!
میخواهند با عقیدهء خودشان موافقت کنی.
#جالب_و_خواندنی
در بعضی طوفانهای زندگی،
کم کم یاد میگیری که نباید توقعی داشته باشی مگر از خودت.
متوجه میشوی, بعضی را هرچند نزدیک، اما نباید باور کرد،
متوجه میشوی روی بعضی هر چند صمیمی، اما نباید حساب کرد.
میفهمی بعضی را هر چند آشنا، اما نمیتوان شناخت.
و این اصلاً تلخ نیست، شکست نیست،
آگاه شدن نام دارد ممکن است در حین آگاه شدن درد بکشی، این آگاهی دردناک است...
اما تلخ هرگز !!
در بعضی طوفانهای زندگی،
کم کم یاد میگیری که نباید توقعی داشته باشی مگر از خودت.
متوجه میشوی, بعضی را هرچند نزدیک، اما نباید باور کرد،
متوجه میشوی روی بعضی هر چند صمیمی، اما نباید حساب کرد.
میفهمی بعضی را هر چند آشنا، اما نمیتوان شناخت.
و این اصلاً تلخ نیست، شکست نیست،
آگاه شدن نام دارد ممکن است در حین آگاه شدن درد بکشی، این آگاهی دردناک است...
اما تلخ هرگز !!
#جالب_و_خواندنی
سلیقه ثروتمندترین انسانهای جهان برای کتاب خوانی
🔴جف بزوس، بنیانگذار شرکت آمازون - رمان "بازمانده روز"
🔴بیل گیتس، بنیانگذار شرکت ماکروسافت_رمان "ناطور دشت"
🔴استیو جابز، بنیانگذار شرکت اپل-کتاب "معضلات یک مخترع"
🔴تیم کوک، مدیر اجرایی شرکت اپل _کتاب "رقابت با زمان"
🔴مارک زاکربرگ، بنیانگذار شبکه اجتماعی فیس بوک_کتاب "زندگینامه یک فقیر"
🔴ایلیان ماسک، بنیانگذار دو شرکت تسلا و سبیس اکس_کتاب "بنجامین فرانکلین: زندگی آمریکایی"
🔴اندرا نیوری، رئیس اجرایی شرکت پپسی_کتاب "راهی به سوی شخصیت"
🔴ریچارد برانسون، بنیانگذار شرکت ویرجین_رمان "میدانم چرا پرنده محبوس آواز میخواند".
سلیقه ثروتمندترین انسانهای جهان برای کتاب خوانی
🔴جف بزوس، بنیانگذار شرکت آمازون - رمان "بازمانده روز"
🔴بیل گیتس، بنیانگذار شرکت ماکروسافت_رمان "ناطور دشت"
🔴استیو جابز، بنیانگذار شرکت اپل-کتاب "معضلات یک مخترع"
🔴تیم کوک، مدیر اجرایی شرکت اپل _کتاب "رقابت با زمان"
🔴مارک زاکربرگ، بنیانگذار شبکه اجتماعی فیس بوک_کتاب "زندگینامه یک فقیر"
🔴ایلیان ماسک، بنیانگذار دو شرکت تسلا و سبیس اکس_کتاب "بنجامین فرانکلین: زندگی آمریکایی"
🔴اندرا نیوری، رئیس اجرایی شرکت پپسی_کتاب "راهی به سوی شخصیت"
🔴ریچارد برانسون، بنیانگذار شرکت ویرجین_رمان "میدانم چرا پرنده محبوس آواز میخواند".
#جالب_و_خواندنی
این کَجی دیوار از راستی ماست!
هنگامی که انوشیروان خواست ایوان کاخ مدائن را بسازد دستور داد زمینهای اطراف آن را خریداری کنند، زمینهای اطراف از صاحبانش خریداری شد مگر پیرزنی که امتناع ورزید و گفت : من همسایگی شاهنشاه انوشیروان را به تمام عالم نمیفروشم ....
انوشیروان سخن او را پسندید و گفت : خانه پیرزن در جای خودش باقی باشد و آنگاه ساختمان او را محکم و با دوام کرد ایوان را محیط بر آن ساخت
اهل آن نواحی آنجا را "خانه پیرزن" نامیدند
گویند هر روز دود از آشپزخانه پیرزن بر دیوارهای کنده کاری شده زیبای عمارت مینشست و هر صبح و عصر گاوش از روی فرشهای ایوان گذر میکرد و غلامان شکایت به شاهنشاه بردند اما وی گفت هر چه خراب شد دوباره از نو تعمیر کنید!
قیصر روم سفیری به ایران فرستاد و وقتی سفیر به مدائن آمد از عظمت و زیبائی آن بنا در شگفت شد .
در گوشه ایوان یک نقص و کجی
توجه او را جلب کرد پرسید :
آن قسمت چرا درست نشده است ؟
گفتند این محل خانه ی پیرزنی است که مایل به فروش نشد و پادشاه هم او را مجبور نکرد . سفیر گفت :
این چنین کجی و نقص که از عدل و دادگری بهم رسد بهتر از آراستگی و درستی است که از روی ظلم و جور پیدا شود....
طاق کسری جفت نام نیک اگر بینی هنوز
این ز سقف آهنین و وز پایه پولاد نیست
این دوام دولت از فیض عدالت گستریست
ورنه در خشت و گِل این اندازه استعداد نیست
دادخواه و دادگاه و دادیار و دادرس
جمله بر بادند اگر بر دادشان ارشاد نیست ...
این کَجی دیوار از راستی ماست!
هنگامی که انوشیروان خواست ایوان کاخ مدائن را بسازد دستور داد زمینهای اطراف آن را خریداری کنند، زمینهای اطراف از صاحبانش خریداری شد مگر پیرزنی که امتناع ورزید و گفت : من همسایگی شاهنشاه انوشیروان را به تمام عالم نمیفروشم ....
انوشیروان سخن او را پسندید و گفت : خانه پیرزن در جای خودش باقی باشد و آنگاه ساختمان او را محکم و با دوام کرد ایوان را محیط بر آن ساخت
اهل آن نواحی آنجا را "خانه پیرزن" نامیدند
گویند هر روز دود از آشپزخانه پیرزن بر دیوارهای کنده کاری شده زیبای عمارت مینشست و هر صبح و عصر گاوش از روی فرشهای ایوان گذر میکرد و غلامان شکایت به شاهنشاه بردند اما وی گفت هر چه خراب شد دوباره از نو تعمیر کنید!
قیصر روم سفیری به ایران فرستاد و وقتی سفیر به مدائن آمد از عظمت و زیبائی آن بنا در شگفت شد .
در گوشه ایوان یک نقص و کجی
توجه او را جلب کرد پرسید :
آن قسمت چرا درست نشده است ؟
گفتند این محل خانه ی پیرزنی است که مایل به فروش نشد و پادشاه هم او را مجبور نکرد . سفیر گفت :
این چنین کجی و نقص که از عدل و دادگری بهم رسد بهتر از آراستگی و درستی است که از روی ظلم و جور پیدا شود....
طاق کسری جفت نام نیک اگر بینی هنوز
این ز سقف آهنین و وز پایه پولاد نیست
این دوام دولت از فیض عدالت گستریست
ورنه در خشت و گِل این اندازه استعداد نیست
دادخواه و دادگاه و دادیار و دادرس
جمله بر بادند اگر بر دادشان ارشاد نیست ...
#جالب_و_خواندنی
ناصرالدینشاه قاجار در ماه رمضان نامه ای به مرجع تقلید آن زمان #میرزای_شیرازی به این مضمون نوشت:
که من وقتی روزه میگیرم از شدت گرسنگی و تشنگی عصبانی میشوم و ناخودآگاه دستور به قتل افراد بیگناه میدهم؛ لذا جواز روزه نگرفتن مرا صادر بفرمایید!
میرزای شیرازی در پاسخ به ناصرالدین شاه نوشت: بسمه تعالی
حکم خدا قابل تغییر نیست. لکن حاکم قابل تغییر است. اگر نمیتوانی به اعصابت مسلط شوی از مسند حکومت پایین بیا تا شخص با ایمانی در جایگاه تو قرار گیرد و خون مومنین بیهوده ریخته نشود!
این حکایت، سرگذشت خیلی از مسئولین بی وجدان, بی غیرت, تنبل و عشق ریاست است!
که باید به اینها گفت اگر نمیتوانید مشکلات مردم رو حل کنید حداقل جای خودتون را به کسی دیگر بدهید که چاره ساز باشد نه مشکل ساز...! 😏
📕
ناصرالدینشاه قاجار در ماه رمضان نامه ای به مرجع تقلید آن زمان #میرزای_شیرازی به این مضمون نوشت:
که من وقتی روزه میگیرم از شدت گرسنگی و تشنگی عصبانی میشوم و ناخودآگاه دستور به قتل افراد بیگناه میدهم؛ لذا جواز روزه نگرفتن مرا صادر بفرمایید!
میرزای شیرازی در پاسخ به ناصرالدین شاه نوشت: بسمه تعالی
حکم خدا قابل تغییر نیست. لکن حاکم قابل تغییر است. اگر نمیتوانی به اعصابت مسلط شوی از مسند حکومت پایین بیا تا شخص با ایمانی در جایگاه تو قرار گیرد و خون مومنین بیهوده ریخته نشود!
این حکایت، سرگذشت خیلی از مسئولین بی وجدان, بی غیرت, تنبل و عشق ریاست است!
که باید به اینها گفت اگر نمیتوانید مشکلات مردم رو حل کنید حداقل جای خودتون را به کسی دیگر بدهید که چاره ساز باشد نه مشکل ساز...! 😏
📕
#جالب_و_خواندنی
ناصرالدینشاه قاجار در ماه رمضان نامه ای به مرجع تقلید آن زمان #میرزای_شیرازی به این مضمون نوشت:
که من وقتی روزه میگیرم از شدت گرسنگی و تشنگی عصبانی میشوم و ناخودآگاه دستور به قتل افراد بیگناه میدهم؛ لذا جواز روزه نگرفتن مرا صادر بفرمایید!
میرزای شیرازی در پاسخ به ناصرالدین شاه نوشت: بسمه تعالی
حکم خدا قابل تغییر نیست. لکن حاکم قابل تغییر است. اگر نمیتوانی به اعصابت مسلط شوی از مسند حکومت پایین بیا تا شخص با ایمانی در جایگاه تو قرار گیرد و خون مومنین بیهوده ریخته نشود!
این حکایت، سرگذشت خیلی از مسئولین بی وجدان, بی غیرت, تنبل و عشق ریاست است!
که باید به اینها گفت اگر نمیتوانید مشکلات مردم رو حل کنید حداقل جای خودتون را به کسی دیگر بدهید که چاره ساز باشد نه مشکل ساز...! 😏
ناصرالدینشاه قاجار در ماه رمضان نامه ای به مرجع تقلید آن زمان #میرزای_شیرازی به این مضمون نوشت:
که من وقتی روزه میگیرم از شدت گرسنگی و تشنگی عصبانی میشوم و ناخودآگاه دستور به قتل افراد بیگناه میدهم؛ لذا جواز روزه نگرفتن مرا صادر بفرمایید!
میرزای شیرازی در پاسخ به ناصرالدین شاه نوشت: بسمه تعالی
حکم خدا قابل تغییر نیست. لکن حاکم قابل تغییر است. اگر نمیتوانی به اعصابت مسلط شوی از مسند حکومت پایین بیا تا شخص با ایمانی در جایگاه تو قرار گیرد و خون مومنین بیهوده ریخته نشود!
این حکایت، سرگذشت خیلی از مسئولین بی وجدان, بی غیرت, تنبل و عشق ریاست است!
که باید به اینها گفت اگر نمیتوانید مشکلات مردم رو حل کنید حداقل جای خودتون را به کسی دیگر بدهید که چاره ساز باشد نه مشکل ساز...! 😏
#جالب_و_خواندنی
علی خسرو شاهی مدیر و کارخانه دار، صاحب کارخانجات پارس مینو در کتاب خاطراتش آورده است:
یک کارخانه شکلات سازی سوئیسی گاهی به دلیل ایراد دستگاه هایش در خط تولید، بسته بندی خالی رد میکرده، بدون اینکه در داخل بسته شکلات بگذارد و همین بسته های خالی احتمالی، باعث نارضایتی مشتریان میشده است.
مسئولان این کارخانه سوئیسی آمدند کلی تحقیق کردند و دست آخر پس از حدود یک و نیم میلیون دلار هزینه، به این نتیجه رسیدند که سر راه دستگاه نوعی وسیله لیزری بگذارند که بسته بندی های خالی را به طور اتوماتیک شناسایی کند و بردارد. با شنیدن این خبر نگران شدم. چون دستگاه ما هم مشابه همان کارخانه شکلات سازی، ساخت همان شرکت سوئیسی بود، دستور تحقیق دادم، بعد از یک هفته سرپرست ماشین ها آمد و گفت:
بله درست است، در دستگاه های ما هم چنین ایرادی دیده شده و حتی ممکن است چنین محصولاتی به بازار هم راه پیدا کرده باشد.
نگرانی ام زیادتر شد و تصمیم گرفتم در جلسه هیئت مدیره روی موضوع بحث کنیم. میخواستم نظر هیئت مدیره را در مورد یک و نیم میلیون دلار خرج احتمالی اخذ کنم. فردای آن روز با اعضای هیت مدیره برای بازدید از ماشین به کارگاه تولید رفتیم و دیدیم یک پنکه روی صندلی جلو میز ماشین قرار دارد. از کارگر ساده بالاسرماشین پرسیدم: این برای چه اس!؟
گفت: ماشین گاهی بسته خالی میزنه. من هم این پنکه را که تو انبار بود آوردم، گذاشتم سر راه دستگاه که بسته های خالی از شکلات را با باد پرت کنه بیرون.
نگاهی به هیئت مدیره کردم، تمامشان رنگشان پریده بود.
به کارگر خلاق که ما را از شر یک و نیم میلیون دلار، خرج اضافی رهانیده بود، یک تشویق نامه به اضافه یک ماه حقوق و یک خانه در کرج هدیه دادم.
علی خسرو شاهی مدیر و کارخانه دار، صاحب کارخانجات پارس مینو در کتاب خاطراتش آورده است:
یک کارخانه شکلات سازی سوئیسی گاهی به دلیل ایراد دستگاه هایش در خط تولید، بسته بندی خالی رد میکرده، بدون اینکه در داخل بسته شکلات بگذارد و همین بسته های خالی احتمالی، باعث نارضایتی مشتریان میشده است.
مسئولان این کارخانه سوئیسی آمدند کلی تحقیق کردند و دست آخر پس از حدود یک و نیم میلیون دلار هزینه، به این نتیجه رسیدند که سر راه دستگاه نوعی وسیله لیزری بگذارند که بسته بندی های خالی را به طور اتوماتیک شناسایی کند و بردارد. با شنیدن این خبر نگران شدم. چون دستگاه ما هم مشابه همان کارخانه شکلات سازی، ساخت همان شرکت سوئیسی بود، دستور تحقیق دادم، بعد از یک هفته سرپرست ماشین ها آمد و گفت:
بله درست است، در دستگاه های ما هم چنین ایرادی دیده شده و حتی ممکن است چنین محصولاتی به بازار هم راه پیدا کرده باشد.
نگرانی ام زیادتر شد و تصمیم گرفتم در جلسه هیئت مدیره روی موضوع بحث کنیم. میخواستم نظر هیئت مدیره را در مورد یک و نیم میلیون دلار خرج احتمالی اخذ کنم. فردای آن روز با اعضای هیت مدیره برای بازدید از ماشین به کارگاه تولید رفتیم و دیدیم یک پنکه روی صندلی جلو میز ماشین قرار دارد. از کارگر ساده بالاسرماشین پرسیدم: این برای چه اس!؟
گفت: ماشین گاهی بسته خالی میزنه. من هم این پنکه را که تو انبار بود آوردم، گذاشتم سر راه دستگاه که بسته های خالی از شکلات را با باد پرت کنه بیرون.
نگاهی به هیئت مدیره کردم، تمامشان رنگشان پریده بود.
به کارگر خلاق که ما را از شر یک و نیم میلیون دلار، خرج اضافی رهانیده بود، یک تشویق نامه به اضافه یک ماه حقوق و یک خانه در کرج هدیه دادم.
#جالب_خواندنی
700 سال پیش در اصفهان مسجدی می ساختند
کار تمام شده بود و کارگران در حال انجام خرده کاری های پایانی بودند
پیرزنی از انجا رد میشد .
ناگهان پیرزن ایستاد و گفت بنظرم مناره مسجد کج است!
کارگران خندیدند ولی معمار با صدای بلند فریاد زد ساکت !
چوب بیاورید . کارگر بیاورید . چوب را به مناره تکیه دهید . حالا همه باهم . فشااار دهید . فشااااااااااار !!!
و مرتب از پیرزن می پرسید مادر درست شد؟
بعد از چند دقیقه پیرزن گفت درست شد و دعا کنان دور شد .
کارگران گفتند مگر می شود مناره را با فشار صاف کرد ؟
معمار گفت : نه ! ولی میتوان جلوی شایعه را گرفت !
اگر پیرزن می رفت و به اشتباه به مردم میگفت مناره کج است و شایعه کج بودن مناره بالا میگرفت . دیگر هرگز نمیشد مناره را در نظر مردم صاف کرد.
ولی من الان با یک چوب و کمی فشار ، مناره را برای همیشه صاف کردم!!!
از شایعه بترسید !
در تجارت و کسب و کارتان ، حتی در زندگیتان از شایعه بترسید !
اگر به موقع وارد عمل شوید براحتی مناره زندگیتان صاف خواهد شد
700 سال پیش در اصفهان مسجدی می ساختند
کار تمام شده بود و کارگران در حال انجام خرده کاری های پایانی بودند
پیرزنی از انجا رد میشد .
ناگهان پیرزن ایستاد و گفت بنظرم مناره مسجد کج است!
کارگران خندیدند ولی معمار با صدای بلند فریاد زد ساکت !
چوب بیاورید . کارگر بیاورید . چوب را به مناره تکیه دهید . حالا همه باهم . فشااار دهید . فشااااااااااار !!!
و مرتب از پیرزن می پرسید مادر درست شد؟
بعد از چند دقیقه پیرزن گفت درست شد و دعا کنان دور شد .
کارگران گفتند مگر می شود مناره را با فشار صاف کرد ؟
معمار گفت : نه ! ولی میتوان جلوی شایعه را گرفت !
اگر پیرزن می رفت و به اشتباه به مردم میگفت مناره کج است و شایعه کج بودن مناره بالا میگرفت . دیگر هرگز نمیشد مناره را در نظر مردم صاف کرد.
ولی من الان با یک چوب و کمی فشار ، مناره را برای همیشه صاف کردم!!!
از شایعه بترسید !
در تجارت و کسب و کارتان ، حتی در زندگیتان از شایعه بترسید !
اگر به موقع وارد عمل شوید براحتی مناره زندگیتان صاف خواهد شد
در سال۱۹۹۳ در بحبوحهی جنگ در بوسنی، یکروز درحالیکه هوا بوی سرب میداد، دو زن در شهر تاریخی موستار، بهترین لباسهایشان را پوشیدند و در کافهای در میان آوارهای ناشی از انفجار ساختمانهای پشت سرشان نشستند و سیگار کشیدند.
این قاب مواجهی مرگ و زندگیست.
#جالب
#تاریخ
@Roshanfkrane
این قاب مواجهی مرگ و زندگیست.
#جالب
#تاریخ
@Roshanfkrane