☕️ قطعه ای از کتاب
ما كه در اردوگاه كار اجباری زندگی ميكرديم، به چشم میديديم مردانی را كه به كلبه های ديگر ميرفتند و ديگران را دلداری ميدادند و آخرين تكه نانشان را هم به آن ها میبخشيدند.درست است كه شمار اين مردان زياد نبودند، اما همين هم ثابت ميكند كه همه چيز را ميتوان از يك انسان گرفت مگر يك چيز: آخرين آزادی بشر را در گزينش رفتار خود در هر شرايط موجود و گزينش راه خود.
📕 #انسان_در_جستجوی_معنی
✍ #ویکتور_فرانکل
ما كه در اردوگاه كار اجباری زندگی ميكرديم، به چشم میديديم مردانی را كه به كلبه های ديگر ميرفتند و ديگران را دلداری ميدادند و آخرين تكه نانشان را هم به آن ها میبخشيدند.درست است كه شمار اين مردان زياد نبودند، اما همين هم ثابت ميكند كه همه چيز را ميتوان از يك انسان گرفت مگر يك چيز: آخرين آزادی بشر را در گزينش رفتار خود در هر شرايط موجود و گزينش راه خود.
📕 #انسان_در_جستجوی_معنی
✍ #ویکتور_فرانکل
✍️🌺درود صبحتان دل انگیز وپر لبخند روزتان با شکوه وکامیاب.دل نژندی را از کوچه های شهر لبخندی می روبد و مهربانی دریچه ی شادی است که هیچگاه بسته نمی ماند.عشق ممکن است از هر دلی سربزند
ولبخند کوچ مهربانی باشد به خیابانهای افسرده ی شهر .یاد بگیریم ملال ملاحت نمی شود.وشادی نافذتر از هر قانونی می تواند چهره ی شهر را زیبا کند
🖊️🌿غزالی از غزل سرشار و سرمست
دلم را مهر می پاشید ومی بست
ره هر صحبتی با مهربانی
کمند موی او بر پای می جست
🖊️🌿چه صبحی عشق می رقصید بردار
میان کوچهها بانگ خبردار
شقایق کاکل خونین به کف داشت
به دشت لاله ها فریاد بیدار
✍️📔فرمان به عشق بود
و سپیده
سر می زد از جناب شعر
تا بی خیال بنویسد
صبح را عالی
وابرهای سبک بال
اندیشه های ژرف بودن را
ببارند از پشت قاف دلتنگی
عشق پیمانه های جدیدش را
در واژه های لال
با شوق سربکشد
مرزها تعریف جدیدی بشوند
بالرین های خردسال اطفال
نت های شادی را
با شوق کودکانه برقصند
وماه خیابان جدیدی کشف کند
که وقتهای دلتنگی
آن را قدم بزند
واز پشت ویترین آسمان
با ستاره ها درد دل کند
وپیراهن برندش را
با سایه های دراز پشت سر
ست کند
خندههای کسی
صبح بخیر بلندی باشد
که از پنجره دست تکان می دهد
وعشق در هوای تازه صبح
لبخندش را
بر گلهای پیراهنت بدوزد
و دلتنگم را در گوش باد زمزمه کند
شاید که گَرده ی گلها عطرت را
به کوچه های غریب بپاشد
وشهر در رسم تازه اش
از خواب خرگوشی دست بکشد
وماهرانه بنویسند
آبهای رفته را بجوی باز
#ایرج_جمشیدی_بینا
✍️📔من به جرات میگویم که در دنیا چیزی وجود ندارد که به انسان بیشتر از یافتن «معنی» وجودی خود در زندگی یاری کند.
در این گفته نیچه حکمتی عظیم نفهته است که «کسی که چرایی زندگی را یافته است، با هر چگونگی خواهد ساخت.»
📕 #انسان_در_جستجوی_معنی
👤 #ویکتور_فرانکل
ولبخند کوچ مهربانی باشد به خیابانهای افسرده ی شهر .یاد بگیریم ملال ملاحت نمی شود.وشادی نافذتر از هر قانونی می تواند چهره ی شهر را زیبا کند
🖊️🌿غزالی از غزل سرشار و سرمست
دلم را مهر می پاشید ومی بست
ره هر صحبتی با مهربانی
کمند موی او بر پای می جست
🖊️🌿چه صبحی عشق می رقصید بردار
میان کوچهها بانگ خبردار
شقایق کاکل خونین به کف داشت
به دشت لاله ها فریاد بیدار
✍️📔فرمان به عشق بود
و سپیده
سر می زد از جناب شعر
تا بی خیال بنویسد
صبح را عالی
وابرهای سبک بال
اندیشه های ژرف بودن را
ببارند از پشت قاف دلتنگی
عشق پیمانه های جدیدش را
در واژه های لال
با شوق سربکشد
مرزها تعریف جدیدی بشوند
بالرین های خردسال اطفال
نت های شادی را
با شوق کودکانه برقصند
وماه خیابان جدیدی کشف کند
که وقتهای دلتنگی
آن را قدم بزند
واز پشت ویترین آسمان
با ستاره ها درد دل کند
وپیراهن برندش را
با سایه های دراز پشت سر
ست کند
خندههای کسی
صبح بخیر بلندی باشد
که از پنجره دست تکان می دهد
وعشق در هوای تازه صبح
لبخندش را
بر گلهای پیراهنت بدوزد
و دلتنگم را در گوش باد زمزمه کند
شاید که گَرده ی گلها عطرت را
به کوچه های غریب بپاشد
وشهر در رسم تازه اش
از خواب خرگوشی دست بکشد
وماهرانه بنویسند
آبهای رفته را بجوی باز
#ایرج_جمشیدی_بینا
✍️📔من به جرات میگویم که در دنیا چیزی وجود ندارد که به انسان بیشتر از یافتن «معنی» وجودی خود در زندگی یاری کند.
در این گفته نیچه حکمتی عظیم نفهته است که «کسی که چرایی زندگی را یافته است، با هر چگونگی خواهد ساخت.»
📕 #انسان_در_جستجوی_معنی
👤 #ویکتور_فرانکل
Telegram
attach 📎
✍️📒رهایی بشر از راه عشق و در عشق است. پی بردم که چگونه بشری که دیگر همه چیزش را در این جهان از دست داده، هنوز میتواند به خوشبختی و عشق بیاندیشد، ولو برای لحظهای کوتاه به معشوقش میاندیشد. بشر در شرایطی که خلا کامل را تجربه میکند و نمیتواند نیازهای درونیاش را به شکل عمل مثبتی ابراز نماید تنها کاری که از او بر میآید این است که در حالی که رنجهایش را به شیوهای راستین و شرافتمندانه تحمل میکند، میتواند از راه اندیشیدن به معشوق و تجسم خاطرات عاشقانهای که از معشوقش دارد خود را خشنود گرداند...!
#انسان_در_جستجوی_معنی
#ویکتور_فرانکل
#انسان_در_جستجوی_معنی
#ویکتور_فرانکل