پریستار
Photo
نقش صداوسیما در بازتاب زندگی پرستاران
منفعل، منفی و واژگونه
✍🏽هیئت تحریریه
🔵 پرستاران در #ایران با هزار و یک مشکل کوچک و بزرگ دست به گریبان هستند؛ از حقوق پایین و معوقه گرفته تا #نابرابری_دستمزد با #پزشکان؛ از ناامنی شغلی گرفته تا محیط سمی کار؛ از وعدههای محقق نشده تا رسانهای به نام #صدا_و_سیما که به جای بازتاب واقعیتها درباره مشکلات #پرستاران بیشتر به دنبال سکوت است یا صدای مسئولان را منعکس میکند و در بهترین حالت به دنبال ارائه تفسیرهای عاشقانه از زندگی پرستاران است.
برای اثبات این ادعا درباره عملکرد صدا و سیما کافیست سری به وبسایتهای وابسته به این رسانه بزنیم. برای مثال #باشگاه_خبرنگاران به عمده چیزی که میپردازد #کمبود_پرستار در کشور است اما هیچگاه به طور جدی به این موضوع نپرداخته که چه مشکلات ساختاری و مدیریتی باعث شده که زندگی همین تعداد پرستار موجود در کشور تا این حد تلخ و دستخوش مشکلات ریز و درشت باشد.
البته باشگاه خبرنگاران تریبون خوبی برای مسئولانی است که از رفع کمبودها «به زودی» میگویند.
به سایت خبرگزاری صدا و سیما هم که سر بزنید بیشتر با تعدادی خبر رسمی درباره پرستاران روبرو میشوید از این قبیل که چند هزار پرستار دوز یادآوری #واکسن_کرونا دریافت کردهاند یا با خبر خدمترسانی پرستاران داوطلب در فلان #مراسم_مذهبی روبرو میشوید.
جالبتر اینکه صدا و سیما در بخش تولید سریال هم تصویری غیرواقعی از زندگی پرستاران ارائه میدهد که با واقعیتهای زندگی پرستاران فرسنگها فاصله دارد.
مثلا پنج سال پیش با کپی برداری از سریال استرالیایی معروف «پرستاران»، سریالی از شبکه یک صداوسیما به همین نام پخش شد که به اعتراف #علیرضا_افخمی نویسنده و کارگردان آن به مشکلات پرستاران نپرداخته بود با این توجیه که: «اگر این شغل را خیلی سخت نشان میدادم ممکن بود در حکم تبلیغ منفی برای پرستاری باشد و خیلیها از آن رویگردان شوند.»
همین آقای افخمی در عین حال اعتراف کرده بود با «بندبازی» سعی کرده این پیام را به خورد مخاطبان بدهد که پرستاری کار سختی است و کسی که آن را انتخاب میکند باید «عاشق» باشد احتمالا به زعم آقای افخمی و مسئولان، آدم عاشق هم با مشکلات میسوزد و میسازد.
به هرحال صدا و سیما در زندگی امروز پرستاران نقش منفعل، منفی و واژگونه دارد و به همین دلیل خیلی نباید تعجب کرد که صدای پرستاران بیش از آنکه در این #رسانه رسمی شنیده شود، در شبکههای اجتماعی و… پخش میشود.
@pareestar
منفعل، منفی و واژگونه
✍🏽هیئت تحریریه
🔵 پرستاران در #ایران با هزار و یک مشکل کوچک و بزرگ دست به گریبان هستند؛ از حقوق پایین و معوقه گرفته تا #نابرابری_دستمزد با #پزشکان؛ از ناامنی شغلی گرفته تا محیط سمی کار؛ از وعدههای محقق نشده تا رسانهای به نام #صدا_و_سیما که به جای بازتاب واقعیتها درباره مشکلات #پرستاران بیشتر به دنبال سکوت است یا صدای مسئولان را منعکس میکند و در بهترین حالت به دنبال ارائه تفسیرهای عاشقانه از زندگی پرستاران است.
برای اثبات این ادعا درباره عملکرد صدا و سیما کافیست سری به وبسایتهای وابسته به این رسانه بزنیم. برای مثال #باشگاه_خبرنگاران به عمده چیزی که میپردازد #کمبود_پرستار در کشور است اما هیچگاه به طور جدی به این موضوع نپرداخته که چه مشکلات ساختاری و مدیریتی باعث شده که زندگی همین تعداد پرستار موجود در کشور تا این حد تلخ و دستخوش مشکلات ریز و درشت باشد.
البته باشگاه خبرنگاران تریبون خوبی برای مسئولانی است که از رفع کمبودها «به زودی» میگویند.
به سایت خبرگزاری صدا و سیما هم که سر بزنید بیشتر با تعدادی خبر رسمی درباره پرستاران روبرو میشوید از این قبیل که چند هزار پرستار دوز یادآوری #واکسن_کرونا دریافت کردهاند یا با خبر خدمترسانی پرستاران داوطلب در فلان #مراسم_مذهبی روبرو میشوید.
جالبتر اینکه صدا و سیما در بخش تولید سریال هم تصویری غیرواقعی از زندگی پرستاران ارائه میدهد که با واقعیتهای زندگی پرستاران فرسنگها فاصله دارد.
مثلا پنج سال پیش با کپی برداری از سریال استرالیایی معروف «پرستاران»، سریالی از شبکه یک صداوسیما به همین نام پخش شد که به اعتراف #علیرضا_افخمی نویسنده و کارگردان آن به مشکلات پرستاران نپرداخته بود با این توجیه که: «اگر این شغل را خیلی سخت نشان میدادم ممکن بود در حکم تبلیغ منفی برای پرستاری باشد و خیلیها از آن رویگردان شوند.»
همین آقای افخمی در عین حال اعتراف کرده بود با «بندبازی» سعی کرده این پیام را به خورد مخاطبان بدهد که پرستاری کار سختی است و کسی که آن را انتخاب میکند باید «عاشق» باشد احتمالا به زعم آقای افخمی و مسئولان، آدم عاشق هم با مشکلات میسوزد و میسازد.
به هرحال صدا و سیما در زندگی امروز پرستاران نقش منفعل، منفی و واژگونه دارد و به همین دلیل خیلی نباید تعجب کرد که صدای پرستاران بیش از آنکه در این #رسانه رسمی شنیده شود، در شبکههای اجتماعی و… پخش میشود.
@pareestar
پریستار
Photo
پرستاری زیر سیطره #جنسیت، #نژاد و #ملیت
#حرفه_پرستاری شغلی عمومی نیست. بر خلاف باور عموم که هر کس علاقهمند به این رشته باشد و در آن تحصیل علم و مهارت کند، میتواند وارد این شغل شود، آمارها واقعیت را گونهای دیگر نشان میدهند.
در واقع #پرستاری شغل #زنان_مهاجر از کشورهای خاص است.
شمار بالای پرستاران جهان، زنان مهاجراند از کشورهای جنوب جهان و یا اتنیکهای ساکن دور از مرکز. نزدیک به ۲۰ درصد پرستاران آمریکایی که در محیطهای رسمی #بهداشت و درمان مشغول به کارند، غیرسفیدپوست هستند.
این رقم برای پرستاران خانگی در آمریکا به اکثریت میرسد. در ایالات متحده #پرستاران_مهاجر غالبا از مکزیک و کشورهای آمریکای لاتین، اوکراین و شرق اروپا، جنوب آسیا و غرب آفریقا هستند.
در کانادا آمار #پرستاران_زن مهاجر به مراتب بسیار بیشتر است و اغلب آنها را زنان مهاجر فیلیپینی تشکیل میدهند.
اما در #ایران تصویر دموگرافیک پرستاران با دیگر کشورها کاملا متفاوت است. ایران در بین کشورهای منطقه دارای کمترین شمار پرستاران مهاجر غیرایرانی است. در سطح وسیع که شامل #بهیاران و #کمک_بهیاران هم میشود، جمعیت قابل توجهی از پرستاران در ایران، مهاجرانی از شهرهای دور از مرکز هستند.
این ساختار علاوه بر #جنسیتزدگی (زنانه شدن حرفه پرستاری)، بر پایه هویتهای اتنیکی و نژادی استوار است اما نه برای رشد و پیشرفت گروههای به حاشیه رانده شده و تحت ستم.
عملکرد این ساختار برای پایین نگه داشتن دستمزد و منحصر نگه داشتن ترفیع شغلی و امنیت و تضمین داشتن این شغل برای گروهی است که از برتریت اجتماعی بهرهمنداند. مانند سفیدپوستان در کشورهای شمال جهان و طبقه متوسط رو به مرفه و نزدیک به مرکز در کشوری مانند ایران.
پرستاران زن مهاجر از اتنیکها، ملیتها و نژادهای به حاشیه رانده شده همان پرستارانی هستند که دستمزد کمتری میگیرند، امکان کمتری برای ترفیع شغلی دارند و با امکان کمتر تضمین امنیت شغلی هر لحظه میتوانند در معرض اخراج یا بیکار شدن قرار بگیرند.
@pareestar
#حرفه_پرستاری شغلی عمومی نیست. بر خلاف باور عموم که هر کس علاقهمند به این رشته باشد و در آن تحصیل علم و مهارت کند، میتواند وارد این شغل شود، آمارها واقعیت را گونهای دیگر نشان میدهند.
در واقع #پرستاری شغل #زنان_مهاجر از کشورهای خاص است.
شمار بالای پرستاران جهان، زنان مهاجراند از کشورهای جنوب جهان و یا اتنیکهای ساکن دور از مرکز. نزدیک به ۲۰ درصد پرستاران آمریکایی که در محیطهای رسمی #بهداشت و درمان مشغول به کارند، غیرسفیدپوست هستند.
این رقم برای پرستاران خانگی در آمریکا به اکثریت میرسد. در ایالات متحده #پرستاران_مهاجر غالبا از مکزیک و کشورهای آمریکای لاتین، اوکراین و شرق اروپا، جنوب آسیا و غرب آفریقا هستند.
در کانادا آمار #پرستاران_زن مهاجر به مراتب بسیار بیشتر است و اغلب آنها را زنان مهاجر فیلیپینی تشکیل میدهند.
اما در #ایران تصویر دموگرافیک پرستاران با دیگر کشورها کاملا متفاوت است. ایران در بین کشورهای منطقه دارای کمترین شمار پرستاران مهاجر غیرایرانی است. در سطح وسیع که شامل #بهیاران و #کمک_بهیاران هم میشود، جمعیت قابل توجهی از پرستاران در ایران، مهاجرانی از شهرهای دور از مرکز هستند.
این ساختار علاوه بر #جنسیتزدگی (زنانه شدن حرفه پرستاری)، بر پایه هویتهای اتنیکی و نژادی استوار است اما نه برای رشد و پیشرفت گروههای به حاشیه رانده شده و تحت ستم.
عملکرد این ساختار برای پایین نگه داشتن دستمزد و منحصر نگه داشتن ترفیع شغلی و امنیت و تضمین داشتن این شغل برای گروهی است که از برتریت اجتماعی بهرهمنداند. مانند سفیدپوستان در کشورهای شمال جهان و طبقه متوسط رو به مرفه و نزدیک به مرکز در کشوری مانند ایران.
پرستاران زن مهاجر از اتنیکها، ملیتها و نژادهای به حاشیه رانده شده همان پرستارانی هستند که دستمزد کمتری میگیرند، امکان کمتری برای ترفیع شغلی دارند و با امکان کمتر تضمین امنیت شغلی هر لحظه میتوانند در معرض اخراج یا بیکار شدن قرار بگیرند.
@pareestar