🌸
🍃🌺🌻
╭─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╮
✅ @pangeh ✍
╰─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╯
🍃🌺🌻
🌸
🔵مم و زین 🔵
حكايت، #مم و #زين تاريخ ملت #كورد است
روايت تلخي كه شاعر بزرگ كورد، احمد خاني با تنظيم آن شاهنامه اي كردي را خلق كرد.....
احمدخاني اين حكايت، را تاريخ واقعي ملت كرد مي داند
اميري كرد در جزيره بوتان(تركيه) فرمانروايي مي كرد. دو خواهر همچون پريان بهشتي داشت يكي نامش ستي و ديگري زين بود
در دربار امير دو جوان رشيد و زيبا به نام تاج الدين و مم ، در خدمت امير بودند.
يك روز در مراسمات نوروزي كه همه به طبيعت مي رفتند.، تاج الدين و مم لباس مبدل دخترانه ميپوشند، ناگهان چشمشان به دو فرشته در لباس پسرانه مي افتد. متوجه ميشوند كه پسر نيستند از همانجا وابسته ي هم ميشوند و انگشترهاي خود را عوض ميكنند ....
تاج الدين و ستي
مم و زين
بالاخره ،تصميم به خواستگاري رفتن مي گيرند ابتدا تاج الدين چون بزرگتر است
امير با وصلت تاج الدين و ستي موافقت و جشن باشكوهي برگزار ميكند
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
اما قصه اصلي اينجا شروع ميشود
امير يك غلام شيطان صفت به نام بكو دارد.
بكو به امير مي گويد:
تاج الدين دامادت، هم چشم طمع به تخت شما دارد هم ميخواهد زين را براي مم بگيرد....
امير خشمگين ميشود و قسم ميخورد هركس براي مم به خواستگاري زين بيايد گردنش را خواهد زد.
فاصله بين مم و زين شروع ميشود. ولي هر روز بيشتر دلداده ی هم مي شوند و دو بار در نبود امير با هم ملاقات مي كنند.
بكو دوباره خود را به امير ميرساند ميگويد رابطه مم و زين زياد شده آبروي شما را مي برند
امير باور نمی كند
بكو مي گويد: من مم را مي شناسم به قصر دعوت كن و مسابقه شطرنج با او برگذار كن شرط بگذار بگو اگر بازنده شدي بايد حقيقت را بگويي كه آيا با زين رابطه داري يا نه؟؟
بكو مي داند مم دروغ نمي گويد
مم به قصر مي آید بازي زندگي شطرنج شروع مي شود چند بار امير بازي را مي بازد
چشم بكو به زين مي افتد كه از پشت پنجره به بازي برادر و معشوقه اش نگاه ميكند.
دوباره بكو نقشه اي دارد به امير مي گويد براي خوش شانسي جاي خود را عوض كنيد همين كه اين اتفاق افتاد چشم مم به زين افتاد و هوش و حواس از سرش مي پرد و بازي را مي بازد.
امير به مم مي گويد شرط را باختي حال از رابطه خود و زين بگو؛
مم گفت آري من عاشق يك دختر نجيب زاده به نام زين هستم.
امير خشمگين شد و خواست مم را بكشد كه تاج الدين نمي گذارد ولي دستور ميدهد اورا به سياهچال بیندازند هر روز مم در زندان ضعيف و بي نوا و زين در قصر نالان و پريشان مي شود تا جاي كه عشق زميني را فراموش ميكند و معشوق خود را خالقش قرار مي دهد.
بالاخره صداي مردم شهر در مي آید زيرا از اين عشق باخبرند. امير ملايمتر مي شود و زين را به ملاقات مم مي فرستد ولي مم آنقدر ضعيف گشته كه زين را نمي شناسد و مي گويد عاشق پروردگارم هستم
بگو با مم چه كرده كه به اين روز افتاده است
مم ازحال می رود و طبيب هاي امير نمي تواند اورا به زندگي برگردانند و جان مي دهد.
زين نيز بر سر قبر مم مي رود آن قدر گريه و ناله سر مي دهد تاجان به جان تسليم ميشود و امير نيز پشيمان و نادم ، بكو لعنتي را به درك واصل ميكند
هم اكنون قبر مم و زين در كنار يكديگر درشهر جزيره بوتان است و خاري در بين دو قبر روييده بود كه مردم آن را به بكو نسبت ميدادند و هنوز اورا نفرين ميكنند.
🌸
🍃🌺🌻
╭─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╮
✅ @pangeh ✍
╰─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╯
🍃🌺🌻
🌸
🍃🌺🌻
╭─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╮
✅ @pangeh ✍
╰─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╯
🍃🌺🌻
🌸
🔵مم و زین 🔵
حكايت، #مم و #زين تاريخ ملت #كورد است
روايت تلخي كه شاعر بزرگ كورد، احمد خاني با تنظيم آن شاهنامه اي كردي را خلق كرد.....
احمدخاني اين حكايت، را تاريخ واقعي ملت كرد مي داند
اميري كرد در جزيره بوتان(تركيه) فرمانروايي مي كرد. دو خواهر همچون پريان بهشتي داشت يكي نامش ستي و ديگري زين بود
در دربار امير دو جوان رشيد و زيبا به نام تاج الدين و مم ، در خدمت امير بودند.
يك روز در مراسمات نوروزي كه همه به طبيعت مي رفتند.، تاج الدين و مم لباس مبدل دخترانه ميپوشند، ناگهان چشمشان به دو فرشته در لباس پسرانه مي افتد. متوجه ميشوند كه پسر نيستند از همانجا وابسته ي هم ميشوند و انگشترهاي خود را عوض ميكنند ....
تاج الدين و ستي
مم و زين
بالاخره ،تصميم به خواستگاري رفتن مي گيرند ابتدا تاج الدين چون بزرگتر است
امير با وصلت تاج الدين و ستي موافقت و جشن باشكوهي برگزار ميكند
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
اما قصه اصلي اينجا شروع ميشود
امير يك غلام شيطان صفت به نام بكو دارد.
بكو به امير مي گويد:
تاج الدين دامادت، هم چشم طمع به تخت شما دارد هم ميخواهد زين را براي مم بگيرد....
امير خشمگين ميشود و قسم ميخورد هركس براي مم به خواستگاري زين بيايد گردنش را خواهد زد.
فاصله بين مم و زين شروع ميشود. ولي هر روز بيشتر دلداده ی هم مي شوند و دو بار در نبود امير با هم ملاقات مي كنند.
بكو دوباره خود را به امير ميرساند ميگويد رابطه مم و زين زياد شده آبروي شما را مي برند
امير باور نمی كند
بكو مي گويد: من مم را مي شناسم به قصر دعوت كن و مسابقه شطرنج با او برگذار كن شرط بگذار بگو اگر بازنده شدي بايد حقيقت را بگويي كه آيا با زين رابطه داري يا نه؟؟
بكو مي داند مم دروغ نمي گويد
مم به قصر مي آید بازي زندگي شطرنج شروع مي شود چند بار امير بازي را مي بازد
چشم بكو به زين مي افتد كه از پشت پنجره به بازي برادر و معشوقه اش نگاه ميكند.
دوباره بكو نقشه اي دارد به امير مي گويد براي خوش شانسي جاي خود را عوض كنيد همين كه اين اتفاق افتاد چشم مم به زين افتاد و هوش و حواس از سرش مي پرد و بازي را مي بازد.
امير به مم مي گويد شرط را باختي حال از رابطه خود و زين بگو؛
مم گفت آري من عاشق يك دختر نجيب زاده به نام زين هستم.
امير خشمگين شد و خواست مم را بكشد كه تاج الدين نمي گذارد ولي دستور ميدهد اورا به سياهچال بیندازند هر روز مم در زندان ضعيف و بي نوا و زين در قصر نالان و پريشان مي شود تا جاي كه عشق زميني را فراموش ميكند و معشوق خود را خالقش قرار مي دهد.
بالاخره صداي مردم شهر در مي آید زيرا از اين عشق باخبرند. امير ملايمتر مي شود و زين را به ملاقات مم مي فرستد ولي مم آنقدر ضعيف گشته كه زين را نمي شناسد و مي گويد عاشق پروردگارم هستم
بگو با مم چه كرده كه به اين روز افتاده است
مم ازحال می رود و طبيب هاي امير نمي تواند اورا به زندگي برگردانند و جان مي دهد.
زين نيز بر سر قبر مم مي رود آن قدر گريه و ناله سر مي دهد تاجان به جان تسليم ميشود و امير نيز پشيمان و نادم ، بكو لعنتي را به درك واصل ميكند
هم اكنون قبر مم و زين در كنار يكديگر درشهر جزيره بوتان است و خاري در بين دو قبر روييده بود كه مردم آن را به بكو نسبت ميدادند و هنوز اورا نفرين ميكنند.
🌸
🍃🌺🌻
╭─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╮
✅ @pangeh ✍
╰─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╯
🍃🌺🌻
🌸
🔺اولین عمل جراحی قلب باز بدون بیهوشی کامل برای اولین بار در غرب کشور توسط يك دكتر #كورد بنام عبدالرحمان،فوق تخصص جراحی قلب در مرکز جراحی قلب شهید بروجردی سنندج انجام شد.
🌸
🍃🌺🌻
🌸
🍃🌺🌻
🔴 احتمال برگزيده شدن يك #كورد_ايلامى در پست استاندارى آذربايجان غربى
منابع آگاه خبری از قوت گرفتن احتمال استانداری فریدون همتی استاندار كنونى قزوين در آذربایجان غربی خبر میدهند.
فریدون همتی متولد ۱۳۳۹ در شهر ایلام بوده و دانشجوی دکترای مدیریت بازرگانی دانشگاه شهید بهشتی است، فریدون همتی نامی است که مردم آذربایجان غربی آن را به واسطه حضورش در صداوسیما می شناسند وهنوز هم نامش در میان کارکنان صدا وسیما می درخشد.
این مدیر ایلامی پیشتر هم بعنوان یکی از گزینه های استانداری آذربایجان غربی مطرح شده بود كه پس از منتفی شدن موضوع استانداری وى در سالهای گذشته، ايشان هم اکنون باردیگر در آستانه رسیدن به این سمت قرار دارد
🌸
🍃🌺🌻
╭─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╮
✅ @pangeh ✍
╰─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╯
🍃🌺🌻
🌸
منابع آگاه خبری از قوت گرفتن احتمال استانداری فریدون همتی استاندار كنونى قزوين در آذربایجان غربی خبر میدهند.
فریدون همتی متولد ۱۳۳۹ در شهر ایلام بوده و دانشجوی دکترای مدیریت بازرگانی دانشگاه شهید بهشتی است، فریدون همتی نامی است که مردم آذربایجان غربی آن را به واسطه حضورش در صداوسیما می شناسند وهنوز هم نامش در میان کارکنان صدا وسیما می درخشد.
این مدیر ایلامی پیشتر هم بعنوان یکی از گزینه های استانداری آذربایجان غربی مطرح شده بود كه پس از منتفی شدن موضوع استانداری وى در سالهای گذشته، ايشان هم اکنون باردیگر در آستانه رسیدن به این سمت قرار دارد
🌸
🍃🌺🌻
╭─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╮
✅ @pangeh ✍
╰─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╯
🍃🌺🌻
🌸
🔴 احتمال برگزيده شدن يك #كورد_ايلامى در پست استاندارى آذربايجان غربى
منابع آگاه خبری از قوت گرفتن احتمال استانداری فریدون همتی استاندار كنونى قزوين در آذربایجان غربی خبر میدهند.
فریدون همتی متولد ۱۳۳۹ در شهر ایلام بوده و دانشجوی دکترای مدیریت بازرگانی دانشگاه شهید بهشتی است، فریدون همتی نامی است که مردم آذربایجان غربی آن را به واسطه حضورش در صداوسیما می شناسند وهنوز هم نامش در میان کارکنان صدا وسیما می درخشد.
این مدیر ایلامی پیشتر هم بعنوان یکی از گزینه های استانداری آذربایجان غربی مطرح شده بود كه پس از منتفی شدن موضوع استانداری وى در سالهای گذشته، ايشان هم اکنون باردیگر در آستانه رسیدن به این سمت قرار دارد
🌸
🍃🌺🌻
╭─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╮
✅ @pangeh ✍
╰─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╯
🍃🌺🌻
🌸
منابع آگاه خبری از قوت گرفتن احتمال استانداری فریدون همتی استاندار كنونى قزوين در آذربایجان غربی خبر میدهند.
فریدون همتی متولد ۱۳۳۹ در شهر ایلام بوده و دانشجوی دکترای مدیریت بازرگانی دانشگاه شهید بهشتی است، فریدون همتی نامی است که مردم آذربایجان غربی آن را به واسطه حضورش در صداوسیما می شناسند وهنوز هم نامش در میان کارکنان صدا وسیما می درخشد.
این مدیر ایلامی پیشتر هم بعنوان یکی از گزینه های استانداری آذربایجان غربی مطرح شده بود كه پس از منتفی شدن موضوع استانداری وى در سالهای گذشته، ايشان هم اکنون باردیگر در آستانه رسیدن به این سمت قرار دارد
🌸
🍃🌺🌻
╭─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╮
✅ @pangeh ✍
╰─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╯
🍃🌺🌻
🌸
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
غيرت يك شير زن كورد !
تصوير فوق #آرمان است كه هنوز هم كه هنوز است بعد از هشت سال قاب عكسش روي طاقچه جا خوش كرده است. آرمان در يك نزاع خياباني با دوستش دنيا را بدرود گفت . دم خروس خان بود همه منتظر بودند كه مادري رنج كشيده طناب دار را به گردن #قاتل فرزندش بيندازد ، نفس ها در سينه حبس بود . تلاش ها در اين مدت رنگ نااميدي باخته بود.. لحظه ي موعود فرا رسيد با عرفان قاتل آرمان چند شبي در #زندان مركزي بودم پشيمان بود و ميدانم امشب چندين بار مرگ را در انفرادي به چشم ديده است اما ديگر #پشيماني سودي برايش نداشت يك لحظه غفلت دنياي او را تباه كرده بود..
اما #خداي زمين براي عرفان هم مادري كرد و طناب را با جمله ي نه به اعدام باز كرد بیخود نیست که خداوند #بهشت را زیر پای مادران قرار داده است. مادر به خاطر فرزندش هر کاری میکند. فرزندش تاروپود زندگیش بود اما او غيرت به خرج داد چون يك شيرزن #كورد !
#فريدون_آقايي_فردا
🌸
🍃🌺🌻
╭─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╮
✅ @pangeh ✍
╰─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╯
🍃🌺🌻
🌸
کانال پەنجە پەنجەڴەل
تصوير فوق #آرمان است كه هنوز هم كه هنوز است بعد از هشت سال قاب عكسش روي طاقچه جا خوش كرده است. آرمان در يك نزاع خياباني با دوستش دنيا را بدرود گفت . دم خروس خان بود همه منتظر بودند كه مادري رنج كشيده طناب دار را به گردن #قاتل فرزندش بيندازد ، نفس ها در سينه حبس بود . تلاش ها در اين مدت رنگ نااميدي باخته بود.. لحظه ي موعود فرا رسيد با عرفان قاتل آرمان چند شبي در #زندان مركزي بودم پشيمان بود و ميدانم امشب چندين بار مرگ را در انفرادي به چشم ديده است اما ديگر #پشيماني سودي برايش نداشت يك لحظه غفلت دنياي او را تباه كرده بود..
اما #خداي زمين براي عرفان هم مادري كرد و طناب را با جمله ي نه به اعدام باز كرد بیخود نیست که خداوند #بهشت را زیر پای مادران قرار داده است. مادر به خاطر فرزندش هر کاری میکند. فرزندش تاروپود زندگیش بود اما او غيرت به خرج داد چون يك شيرزن #كورد !
#فريدون_آقايي_فردا
🌸
🍃🌺🌻
╭─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╮
✅ @pangeh ✍
╰─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╯
🍃🌺🌻
🌸
کانال پەنجە پەنجەڴەل
♦بازیگر #كورد جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم توکیو را دریافت کرد.
☀ #نوید_محمدزاده ، بازیگر #كورد_ایلامی جایزه بهترین #بازیگری جشنواره #فیلم_توکیو را برای بازی در فیلم «متری شش و نیم» دریافت كرد. داستان فیلم متری شش و نیم درباره مواد مخدر است.
ـــــــــــــــــــــــــــــ
🌸
🍃🌺🌻
╭─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╮
✅ @pangeh ✍
╰─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╯
🍃🌺🌻
🌸
کانال پەنجە پەنجەڴەل
☀ #نوید_محمدزاده ، بازیگر #كورد_ایلامی جایزه بهترین #بازیگری جشنواره #فیلم_توکیو را برای بازی در فیلم «متری شش و نیم» دریافت كرد. داستان فیلم متری شش و نیم درباره مواد مخدر است.
ـــــــــــــــــــــــــــــ
🌸
🍃🌺🌻
╭─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╮
✅ @pangeh ✍
╰─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╯
🍃🌺🌻
🌸
کانال پەنجە پەنجەڴەل
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥پرتاب دست حیرتانگیز رکورددار ایران.
زهرا خواجوی دروازهبان تیم ووچان کوردستان این ویدیو را در اینستاگرامش منتشر کرده.
🔻خواجوی در فصل ۹۹-۱۳۹۸ فوتبال ایران در ۱۰ بازی پیاپی گل نخورد تا با ۹۵۳ دقیقه بسته نگه داشتن دروازه رکورددار فوتبال زنان و مردان ایران شود.
این رکورد پیش از او در اختیار پیام نیازمند (۹۳۵ دقیقه)، دروازهبان سپاهان بود.
#كورد
#زهرا_خواجوی
ـــــــــــــــــــــــــــــ
🌸
🍃🌺🌻
╭─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╮
✅ @pangeh ✍
╰─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╯
🍃🌺🌻
🌸
کانال پەنجە پەنجەڴەل
تکایه لە ماڵا بمێنن، مەچنە دەرەو🙏
خواهشا(خونه بمانید، بیرون نرید)🙏
زهرا خواجوی دروازهبان تیم ووچان کوردستان این ویدیو را در اینستاگرامش منتشر کرده.
🔻خواجوی در فصل ۹۹-۱۳۹۸ فوتبال ایران در ۱۰ بازی پیاپی گل نخورد تا با ۹۵۳ دقیقه بسته نگه داشتن دروازه رکورددار فوتبال زنان و مردان ایران شود.
این رکورد پیش از او در اختیار پیام نیازمند (۹۳۵ دقیقه)، دروازهبان سپاهان بود.
#كورد
#زهرا_خواجوی
ـــــــــــــــــــــــــــــ
🌸
🍃🌺🌻
╭─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╮
✅ @pangeh ✍
╰─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╯
🍃🌺🌻
🌸
کانال پەنجە پەنجەڴەل
تکایه لە ماڵا بمێنن، مەچنە دەرەو🙏
خواهشا(خونه بمانید، بیرون نرید)🙏
💠 کیژی کا فرۆش کێ بوو...؟؟🤔
✅ماجرای دختر کاه فروش چیست؟
داستان دخترى #کورد ، كه به همراه پدرش از اروميه
به اربيل مهاجرت ميكنند...
و تمام سرنوشت او تسليم زيبائى حيرت انگيز او در آن دوره ميشود !
🔵ليلى و خانواده اش به دستور حكومت #پهلوى تبعید شدە و اجباراً شهر خود را به قصد كوردستان عراق ترك ميكنند...
🔹پدرش به دليل ضعف مالى براى اداره امور معيشتى
به خريد و فروش كاه روى مى آورد .
🔻در آن زمان شهر اربيل (هەولێر) ، تحت سلطه نيروهاى انگليسى قرار گرفته بود...!!!
🔴 ليلى ((كه اكنون در جهان به نام
موناليزاى كوردى معروف است)) #چهاردەسال داشت ، روزی وقتى مشغول كمك به پدرش و تميز كردن كاه هاى ريخته در حياط منزل بود ، كاروان اسب سوار سربازان انگليسى به همراه يك افسر ارشد از گذرگاه مقابل خانه پدر ليلى عبور ميكنند ....
كه زيبایى دختركاه فروش نظر افسر
انگليسى را به خودش جلب ميكند !❤️طوری كه افسر با تمام وجود عاشق وى ميشود....
مدتی بعد افسرانگلیسی به همراه سربازان خود بازمیگردد و
از پدر ليلى او را خواستگارى ميكند...
🔴ولى مرد كاه فروش به شدت مخالف كرده و علت مخالفتش هم تفاوت دين
و آيين ملت #كورد با اروپايى ها بود..
باوجود اسرارهای مكرر افسر ، پدر لیلی راضى به اين ازدواج نميشود...!!!
🔹تا اینکه مرد انگليسى ، مجبور به قبول دين و آيين خانواده ليلى ميشود !
مدتی پس از مسلمان شدن باز میگردد اما ، باز هم درخواست ازدواج افسر رد ميشود...🚫
تا اینکه مدتی بعد شبانگاه به زور سربازان ، ليلى به همراه افسر به اروپا رانده ميشود...🔹
🔽 سالها بعد با گذر زمان ليلى براى باخبر شدن پدرش از حال و زندگى شاهانه او ، درخواست میکند يك تابلو از چهره اش به قلم بهترين نقاش شهرن کشیده شود...
که پس از مدتها اين تابلو را به اربيل نزد پدر ليلى ميفرستند...
تا از نگرانى چند ساله رهايى يابد
داستان زیبایی دختر کاه فروش ، وعشق افسر انگلیسی انچنان در کردستان عراق سینه به سینه چرخید که تا همین سالهای نچندان دور نیز ، تابلوی پُرتره دختر کاه فروش ، در بسیاری از خانه ، بنماد عشق و زیبایی وجود داشت...😍
🌸
🍃🌺🌻
╭─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╮
✅ @pangeh ✍
╰─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╯
🍃🌺🌻
🌸
کانال پەنجە پەنجەڴەل
#من_واکسن_میزنم.
✅ماجرای دختر کاه فروش چیست؟
داستان دخترى #کورد ، كه به همراه پدرش از اروميه
به اربيل مهاجرت ميكنند...
و تمام سرنوشت او تسليم زيبائى حيرت انگيز او در آن دوره ميشود !
🔵ليلى و خانواده اش به دستور حكومت #پهلوى تبعید شدە و اجباراً شهر خود را به قصد كوردستان عراق ترك ميكنند...
🔹پدرش به دليل ضعف مالى براى اداره امور معيشتى
به خريد و فروش كاه روى مى آورد .
🔻در آن زمان شهر اربيل (هەولێر) ، تحت سلطه نيروهاى انگليسى قرار گرفته بود...!!!
🔴 ليلى ((كه اكنون در جهان به نام
موناليزاى كوردى معروف است)) #چهاردەسال داشت ، روزی وقتى مشغول كمك به پدرش و تميز كردن كاه هاى ريخته در حياط منزل بود ، كاروان اسب سوار سربازان انگليسى به همراه يك افسر ارشد از گذرگاه مقابل خانه پدر ليلى عبور ميكنند ....
كه زيبایى دختركاه فروش نظر افسر
انگليسى را به خودش جلب ميكند !❤️طوری كه افسر با تمام وجود عاشق وى ميشود....
مدتی بعد افسرانگلیسی به همراه سربازان خود بازمیگردد و
از پدر ليلى او را خواستگارى ميكند...
🔴ولى مرد كاه فروش به شدت مخالف كرده و علت مخالفتش هم تفاوت دين
و آيين ملت #كورد با اروپايى ها بود..
باوجود اسرارهای مكرر افسر ، پدر لیلی راضى به اين ازدواج نميشود...!!!
🔹تا اینکه مرد انگليسى ، مجبور به قبول دين و آيين خانواده ليلى ميشود !
مدتی پس از مسلمان شدن باز میگردد اما ، باز هم درخواست ازدواج افسر رد ميشود...🚫
تا اینکه مدتی بعد شبانگاه به زور سربازان ، ليلى به همراه افسر به اروپا رانده ميشود...🔹
🔽 سالها بعد با گذر زمان ليلى براى باخبر شدن پدرش از حال و زندگى شاهانه او ، درخواست میکند يك تابلو از چهره اش به قلم بهترين نقاش شهرن کشیده شود...
که پس از مدتها اين تابلو را به اربيل نزد پدر ليلى ميفرستند...
تا از نگرانى چند ساله رهايى يابد
داستان زیبایی دختر کاه فروش ، وعشق افسر انگلیسی انچنان در کردستان عراق سینه به سینه چرخید که تا همین سالهای نچندان دور نیز ، تابلوی پُرتره دختر کاه فروش ، در بسیاری از خانه ، بنماد عشق و زیبایی وجود داشت...😍
🌸
🍃🌺🌻
╭─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╮
✅ @pangeh ✍
╰─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╯
🍃🌺🌻
🌸
کانال پەنجە پەنجەڴەل
#من_واکسن_میزنم.