👇👇👇👇👇👇👇👇
گرانترین مدارس تهران متعلق به کدام شخصیتهای روحانی و سیاسی است؟
روزنامه «فرهیختگان» گزارش کرده شهریه سالانه مدارس «حنان» منسوب به محمد خاتمی و «امام صادق» منصوب محمدرضا مهدوی کنی به ترتیب ۳۷ و ۲۵ میلیون تومان است....
این روزنامه در شماره روز سهشنبه سوم مهر، خود گزارشی با عنوان «جریانشناسی گرانترین مدارس تهران»و با هدف تبیین «اجماع گروههای سیاسی برای دریافت شهریه نجومی از دانشآموزان» منتشر کرده است.
در این گزارش به نام ۱۸ مدرسه در تهران اشاره شده که منسوب یا متعلق به جریانها یا فعالان سیاسی مشهور محافظهکار و اصلاحطلب هستند و از دانشآموزان خود شهریههای میلیونی دریافت میکنند.
مدراس غیردولتی «احسان٬ علوی٬ روزبه٬ نیکان» منسوب به علیاصفر کرباسیان (انجمن حجتیه) از جمله مدارسی هستند که در این گزارش آمده شهریه سالانه آنها ۳۰ میلیون تومان است.
مدرسه غیردولتی «مطهری» منصوب به آیتالله محمد امامی کاشانی٬ امام جمعه موقت تهران نیز آنطور که در این گزارش آمده شهریه سالانهاش حدود ۲۷ میلیون تومان است.
در این فهرست نام مدرسهای به نام «کمال» دیده میشود که منسوب به «نهضت آزادی» ایران است و شهریه سالانه آن هم ۲۷ میلیون تومان است.
آنطور که در این گزارش آمده شهریه سالانه مدرسه غیردولتی «تزکیه» منسوب به جریان «راست سنتی» هم ۲۷ میلیون تومان است.
مدارس غیردولتی «روشنگر»٬ «سلام و انرژی هستهای» و «فرهنگ» که به ترتیب منسوب به محسن هاشمی٬ سعد حجاریان و غلامعلی حداد عادل معرفی شدهاند نیز هر یک به ترتیب ۲۶ و ۲۵ و ۲۵ میلیون تومان شهریه سالانهشان است.
در این فهرست نام الیاس قالیباف فرزند محمدباقر قالیباف هم دیده میشود که مدرسه غیردولتی «مهرهشتم» منسوب به وی معرفی و شهریه سالانه آن ۲۲ میلیون تومان اعلام شده است.
نام مدرسه غیردولتی «موتلفه» منسوب به یحیی آلاسحاق هم این فهرست دیده میشود که شهریه سالانه آن حدود ۲۲ میلیون تومان گزارش شده است.
روزنامه «فرهیختگان» توضیح داده همه این مدارس «عدم شفافیت مالی» دارند٬ تبدیل به «برند» شدهاند و آمار و اطلاعات مالی آنها هم «شفاف نیست» و «ارادهای» هم برای شفافسازی در مورد این مدارس وجود ندارد.
این گزارش میگوید برخی از این مدارس با «این ادعا که میخواهیم برای کشور کادرسازی کنیم» امکانات «حاکمیتی٬ رانت یا سوبسیدهای ویژهای» گرفتهاند.
#تاریخ_معاصرایران
گرانترین مدارس تهران متعلق به کدام شخصیتهای روحانی و سیاسی است؟
روزنامه «فرهیختگان» گزارش کرده شهریه سالانه مدارس «حنان» منسوب به محمد خاتمی و «امام صادق» منصوب محمدرضا مهدوی کنی به ترتیب ۳۷ و ۲۵ میلیون تومان است....
این روزنامه در شماره روز سهشنبه سوم مهر، خود گزارشی با عنوان «جریانشناسی گرانترین مدارس تهران»و با هدف تبیین «اجماع گروههای سیاسی برای دریافت شهریه نجومی از دانشآموزان» منتشر کرده است.
در این گزارش به نام ۱۸ مدرسه در تهران اشاره شده که منسوب یا متعلق به جریانها یا فعالان سیاسی مشهور محافظهکار و اصلاحطلب هستند و از دانشآموزان خود شهریههای میلیونی دریافت میکنند.
مدراس غیردولتی «احسان٬ علوی٬ روزبه٬ نیکان» منسوب به علیاصفر کرباسیان (انجمن حجتیه) از جمله مدارسی هستند که در این گزارش آمده شهریه سالانه آنها ۳۰ میلیون تومان است.
مدرسه غیردولتی «مطهری» منصوب به آیتالله محمد امامی کاشانی٬ امام جمعه موقت تهران نیز آنطور که در این گزارش آمده شهریه سالانهاش حدود ۲۷ میلیون تومان است.
در این فهرست نام مدرسهای به نام «کمال» دیده میشود که منسوب به «نهضت آزادی» ایران است و شهریه سالانه آن هم ۲۷ میلیون تومان است.
آنطور که در این گزارش آمده شهریه سالانه مدرسه غیردولتی «تزکیه» منسوب به جریان «راست سنتی» هم ۲۷ میلیون تومان است.
مدارس غیردولتی «روشنگر»٬ «سلام و انرژی هستهای» و «فرهنگ» که به ترتیب منسوب به محسن هاشمی٬ سعد حجاریان و غلامعلی حداد عادل معرفی شدهاند نیز هر یک به ترتیب ۲۶ و ۲۵ و ۲۵ میلیون تومان شهریه سالانهشان است.
در این فهرست نام الیاس قالیباف فرزند محمدباقر قالیباف هم دیده میشود که مدرسه غیردولتی «مهرهشتم» منسوب به وی معرفی و شهریه سالانه آن ۲۲ میلیون تومان اعلام شده است.
نام مدرسه غیردولتی «موتلفه» منسوب به یحیی آلاسحاق هم این فهرست دیده میشود که شهریه سالانه آن حدود ۲۲ میلیون تومان گزارش شده است.
روزنامه «فرهیختگان» توضیح داده همه این مدارس «عدم شفافیت مالی» دارند٬ تبدیل به «برند» شدهاند و آمار و اطلاعات مالی آنها هم «شفاف نیست» و «ارادهای» هم برای شفافسازی در مورد این مدارس وجود ندارد.
این گزارش میگوید برخی از این مدارس با «این ادعا که میخواهیم برای کشور کادرسازی کنیم» امکانات «حاکمیتی٬ رانت یا سوبسیدهای ویژهای» گرفتهاند.
#تاریخ_معاصرایران
چنار عباسعلی...
ماجرای تاریخی خواندنی ایجاد امامزاده جدیدی که ناصرالدین شاه مجبور به ساخت ان شد...
مورخین می نویسند که حرمسرای عریض و طویل" ناصرالدّین شاه" هر روز شاهد دعوا و رقابت های پنهان و آشکار بود..
روزی کنیز یکی از بانوان حرم، مرتکب خلافی می شود و از آن رو که می دانست بانو عصبانی خواهد شد و تنبیهش می کند، تا قبل از آنکه خبر به او رسد خود را به" ری" رسانده و در" عبدالعظیم" بست می نشیند.
خبر بست نشینی کنیزک که به شاه می رسد از بانوی حرم می خواهد، گناه کنیز را ببخشد..
البته این بست نشینی و خروج کنیز از حرم، شاه را به فکر می برد که چاره ای کند تا اهل حرم به هنگام حوادثی این چنین پا به خارج حرم نگذارند و در همان اندرونی، امکان بست نشینی برایشان فراهم باشد !!
فکر بکری به ذهن شاه رسید، بانوئی گیس سپید از اهل حرم را دستور داد تا به دروغ این خبر منتشر کند که خواب نما شده و به او خبر داده اند که در پای چنار کهن سال" گشن شاخ" در توی محوطه اندرونی امامزاده ای به نام" عباسعلی" مدفون است..
این خبر که در حرم پیچید،همه خوشحال از اینکه امامزاده ای در اندرون دارند از شاه خواستند که دور چنار را نرده کشد و علم و کُتل آویز کند..
شاه دستور داد اطراف چنار نرده کشیدند و اینگونه شد که آنجا را "چنار عباسعلی" نام گذاشتند، هر که حاجتی داشت و مبتلا به گرفتاری می شد رو به امامزاده ی تازه کشف شده می آورد و دخیل می بست..
زن های شوهر مُرده، کنیزکان کُتک خورده، یتیمان درد کشیده، مقروضان گرفتار شده، راه ماندگان دست خالی مانده، عاشقان به وصال نرسیده...
خلاصه هر مصیبت کشیده ای رو به سوی چنار عباسعلی آورد و کم کم پاتوق هر چه بدبخت و بیچاره و درمانده ای شد!!
"ناصرالدین شاه" هر چند این حیله به خرج داد تا گرفتاران اهل حرم برای بست نشینی ناچار به خروج از حرم نشوند اما به مرور این امامزاده صاحب شجره نامه و زیارتنامه و برو و بیائی شد تا در پناه این قداست ساختگی، آنچه که مردم از ظلم و بی عدالتی شاه سراغ داشتند را فراموش کنند..
علم ها و کُتل های برافراشته و پارچه های تکّه تکّه شده و گره خورده بر شاخه های چنار قداست یافته و دیگ های آش و پلو نذری در پای چنار و دعاها و وردهای ساخته شده نیز کم کم مردم را مشغول به آنجا کرد...
طوری که پناه جستن به "عبدالعظیم حسنی" و قداست راستین او می رفت که جای خود را به" چنار امامزاده" ای ساختگی در توی حرم شاه بدهد !!
وه !!... که چه حیله ای است و چه می کُند و چه قدرتی دارد، این" آئین گرائی مذهبی "
آنجا که بدل بسازند برای دور ساختن از "اصل" تا مردم مشغول باشند و مجالی برای فکر نیابند
قداست های ساختگی و بدلی...
اینگونه اند که هم از اصل و نسخه ی واقعی دور می کنند و هم به مانند "ابزار" وسیله ای برای سوء استفاده تا در فرصتی مناسب در پناه سینه های چاک شده و فریادهای به آسمان رسیده و تعصّب های به جوش آمده، هر چه حقیقت و راستی است به قربانگاه رود !!
ایرانیان از آن رو که دینمدارند، همین مسئله متاسفانه زمینه ای است تا گاه عده ای با طرح ادعاهای عجیب و غریب و قداست های من در آوردی، سوءاستفاده سیاسی از مردم کنند و وقت مناسب خودش از آن همه شور و فریاد و گریه و دخیل بستن به نفع مرام سیاسی نه چندان روشن خود بهره گیرند !!
البته که در این بین قشری گری و سطحی نگری و ساده لوحی برخی متدینان نیز بهترین کمک برای سیاه اندیشانی است که در صدد سوءاستفاده اند ، چه بر سر دین می آید ؟!!
آن گاه که "قشری گری مذهبی" به یاری حیله گران ریاکاری بیاید که می خواهند دین را همچون ابزاری در اختیار خود گیرند
"چنار عباسعلی" به عنوان نمادی از "قداست های ساختگی"
اگر الآن به پا نیست،امّا بی شک ریشه هائی داخل در جهل و نادانی توده ها، همچنان قابل رویش دارد و باقی است .
#تاریخ-معاصرایران
💙🌺🌸
ماجرای تاریخی خواندنی ایجاد امامزاده جدیدی که ناصرالدین شاه مجبور به ساخت ان شد...
مورخین می نویسند که حرمسرای عریض و طویل" ناصرالدّین شاه" هر روز شاهد دعوا و رقابت های پنهان و آشکار بود..
روزی کنیز یکی از بانوان حرم، مرتکب خلافی می شود و از آن رو که می دانست بانو عصبانی خواهد شد و تنبیهش می کند، تا قبل از آنکه خبر به او رسد خود را به" ری" رسانده و در" عبدالعظیم" بست می نشیند.
خبر بست نشینی کنیزک که به شاه می رسد از بانوی حرم می خواهد، گناه کنیز را ببخشد..
البته این بست نشینی و خروج کنیز از حرم، شاه را به فکر می برد که چاره ای کند تا اهل حرم به هنگام حوادثی این چنین پا به خارج حرم نگذارند و در همان اندرونی، امکان بست نشینی برایشان فراهم باشد !!
فکر بکری به ذهن شاه رسید، بانوئی گیس سپید از اهل حرم را دستور داد تا به دروغ این خبر منتشر کند که خواب نما شده و به او خبر داده اند که در پای چنار کهن سال" گشن شاخ" در توی محوطه اندرونی امامزاده ای به نام" عباسعلی" مدفون است..
این خبر که در حرم پیچید،همه خوشحال از اینکه امامزاده ای در اندرون دارند از شاه خواستند که دور چنار را نرده کشد و علم و کُتل آویز کند..
شاه دستور داد اطراف چنار نرده کشیدند و اینگونه شد که آنجا را "چنار عباسعلی" نام گذاشتند، هر که حاجتی داشت و مبتلا به گرفتاری می شد رو به امامزاده ی تازه کشف شده می آورد و دخیل می بست..
زن های شوهر مُرده، کنیزکان کُتک خورده، یتیمان درد کشیده، مقروضان گرفتار شده، راه ماندگان دست خالی مانده، عاشقان به وصال نرسیده...
خلاصه هر مصیبت کشیده ای رو به سوی چنار عباسعلی آورد و کم کم پاتوق هر چه بدبخت و بیچاره و درمانده ای شد!!
"ناصرالدین شاه" هر چند این حیله به خرج داد تا گرفتاران اهل حرم برای بست نشینی ناچار به خروج از حرم نشوند اما به مرور این امامزاده صاحب شجره نامه و زیارتنامه و برو و بیائی شد تا در پناه این قداست ساختگی، آنچه که مردم از ظلم و بی عدالتی شاه سراغ داشتند را فراموش کنند..
علم ها و کُتل های برافراشته و پارچه های تکّه تکّه شده و گره خورده بر شاخه های چنار قداست یافته و دیگ های آش و پلو نذری در پای چنار و دعاها و وردهای ساخته شده نیز کم کم مردم را مشغول به آنجا کرد...
طوری که پناه جستن به "عبدالعظیم حسنی" و قداست راستین او می رفت که جای خود را به" چنار امامزاده" ای ساختگی در توی حرم شاه بدهد !!
وه !!... که چه حیله ای است و چه می کُند و چه قدرتی دارد، این" آئین گرائی مذهبی "
آنجا که بدل بسازند برای دور ساختن از "اصل" تا مردم مشغول باشند و مجالی برای فکر نیابند
قداست های ساختگی و بدلی...
اینگونه اند که هم از اصل و نسخه ی واقعی دور می کنند و هم به مانند "ابزار" وسیله ای برای سوء استفاده تا در فرصتی مناسب در پناه سینه های چاک شده و فریادهای به آسمان رسیده و تعصّب های به جوش آمده، هر چه حقیقت و راستی است به قربانگاه رود !!
ایرانیان از آن رو که دینمدارند، همین مسئله متاسفانه زمینه ای است تا گاه عده ای با طرح ادعاهای عجیب و غریب و قداست های من در آوردی، سوءاستفاده سیاسی از مردم کنند و وقت مناسب خودش از آن همه شور و فریاد و گریه و دخیل بستن به نفع مرام سیاسی نه چندان روشن خود بهره گیرند !!
البته که در این بین قشری گری و سطحی نگری و ساده لوحی برخی متدینان نیز بهترین کمک برای سیاه اندیشانی است که در صدد سوءاستفاده اند ، چه بر سر دین می آید ؟!!
آن گاه که "قشری گری مذهبی" به یاری حیله گران ریاکاری بیاید که می خواهند دین را همچون ابزاری در اختیار خود گیرند
"چنار عباسعلی" به عنوان نمادی از "قداست های ساختگی"
اگر الآن به پا نیست،امّا بی شک ریشه هائی داخل در جهل و نادانی توده ها، همچنان قابل رویش دارد و باقی است .
#تاریخ-معاصرایران
💙🌺🌸