من لم یشکر المخلوق، لم یشکر الخالق

در مقام شما و در برابر انبوه محبت چه می توانیم بگوییم که زبان قاصر و قلم ناتوان است
با این عمر کوتاه خاکی، قادر به جبران الطاف شما نیستیم

به حکم ادب و قدرشناسی

بدین وسیله از تمامی آشنایان و بزرگان؛ ماموستایان آیینی ؛ و اهالی بزرگوارو خون گرم #تکاب ؛ #دیواندره #بیجار؛ #سقز #ساوه #زنجان ؛ #سنندج؛ #تهران؛ #کرج؛ #هشتگرد؛ و .......
؛ و روستاهای همجوار؛از جمله
همروستایان بزرگوار #علی_آباد
رفقای خوبمان ؛کانال وگروه تلگرامی ئاوایی عه‌لی ئاوا و په‌نجه‌ په‌نجه گه‌ل و ؛ وکلیه بزرگوارانی که بصورت حضوری یا غیر حضوری و در فضای مجازی ، با پیام ها و تماس خود ، تسکین بخشیدند کمال تشکر و قدردانی رو داشته باشیم و امیدواریم در مراسم شادی این عزیزان حضور داشته و خدمت کنیم.بسیار سپاسگزاریم.

#سایەتون_مستتدام


خانواده های:: خانی ، ابراهیمی و سایر بستگان





🆔🥀@Aliabadbijar 🥀✍
•┈✾~🍃🌺🍃~✾┈•

🏕علي آباد سياه منصور🏕

من لم یشکر المخلوق، لم یشکر الخالق

در مقام شما و در برابر انبوه محبت چه می توانیم بگوییم که زبان قاصر و قلم ناتوان است
با این عمر کوتاه خاکی، قادر به جبران الطاف شما نیستیم

به حکم ادب و قدرشناسی

بدین وسیله از تمامی آشنایان و بزرگان؛ ماموستایان آیینی ؛ و اهالی بزرگوارو خون گرم #تکاب ؛ #دیواندره #بیجار؛ #سقز #ساوه #زنجان ؛ #سنندج؛ #تهران؛ #کرج؛ #هشتگرد؛ و .......
و بنیاد شهید و پایگاه بسیج شهید یاری
؛ و روستاهای همجوار؛از جمله
هم روستایان بزرگوار #علی_آباد
رفقای خوبمان ؛کانال وگروه تلگرامی ئاوایی عه‌لی ئاوا و په‌نجه‌ په‌نجه گه‌ل و ....
وکلیه بزرگوارانی که بصورت حضوری یا غیر حضوری و در فضای مجازی ، با پیام ها و تماس خود ، تسکین بخشیدند کمال تشکر و قدردانی رو داشته باشیم و امیدواریم در مراسم شادی این عزیزان حضور داشته و خدمت کنیم.بسیار سپاسگزاریم.

#سایەتون_مستتدام


از طرف :
فرزندان مرحومه حاجیه نازدار مردی
(مولود ،حاج صمد ویاردل علی کرمی)
برادران مرحومه وسایر منسوبین

‍ #کردستان و #کرمانشاه از دیدگاه یک مفسر فوتبال

✍ دکتر حمیدرضا صدر
(نویسنده و منتقد سینما و مفسر شریف فوتبال)

بواسطه شغل پدر که نظامی بود (پدرشان اهل محلات بودند) ۳۰ فروردین ۱۳۳۵ در شهر مشهد به دنیا آمد و پس از شش ماه به تهران آمدند. بعدها به استان های کردستان و کرمانشاه رفتند.

صدر دانش‌آموخته رشته برنامه‌ریزی شهری در داشنگاه تهران و لیدز انگلستان بود.

زنده یاد حمیدرضا صدر بواسطه سال هایی که در کردستان و کرمانشاه در دوران کودکی (تا کلاس سوم دبستان) به همراه خانواده گذرانده بود. عاشق مردمان و طبیعت این منطقه از کشورمان بود.
👈 به همین دلیل نوشته های ایشان را در مورد کردستان و کرمانشاه با شما به اشتراک می گذارم:

به نظرم زیباترین مناطق كوهستانی از آن كرمانشاه است.
- من مناطق بسیاری را دیده‌ام، از ایالت‌های مختلف آمریكا گرفته تا آفریقا و خاور دور و.... ولی به نظرم زیباترین مناطق كوهستانی از آن كرمانشاه است. كوه‌های بین ایران و عراق فوق‌العاده هستند.

- خانواده پدری من اهل محلات هستند، جایی در استان مركزی، بعد از قم، نزدیك دلیجان. محلات را می‌توان مركز گل ایران به حساب آورد. پدرم وقتی ازدواج كرد، به مشهد رفت و من نیز در مشهد به دنیا آمدم و تا شش ماهگی در این شهر بودم. بنابراین محل تولد من نیز در شناسنامه‌ام مشهد است. در همان زمان خانواده‌ام چند ماهی به تهران آمدند و بعد به #كردستان رفتند. اولین تصاویری كه از كودكی‌هایم در ذهن من نقش بسته است، ابتدا از #سنندج و بعد از #كرمانشاه است. تا سوم دبستان هم در كرمانشاه بودیم.

- ما در حومه شهر كرمانشاه، نزدیك كوه زندگی می‌كردیم. هنوز هم تصاویر دوران كودكی‌ام از آن منطقه در ذهنم زنده است. ما لابه‌لای گل‌ها می‌رفتیم و می‌دویدیم. به سمت كوه می‌رفتیم و از آن دور برای مادرم در خانه دست تكان می‌دادیم.
گندمزارهای بزرگی نزدیك خانه ما بود كه لابه‌لای آنها پنهان می‌شدیم و بازی می‌كردیم. اگر كسی با ما كاری داشت، مجبور بود بلند بلند صدایمان بزند تا شاید فریادش را بشنویم و از لای آن همه گندم سرك بكشیم. مردانی بودند كه سوار بر اسب می‌آمدند و ساز می‌زدند.
موسیقی این منطقه بسیار دلنشین و زیباست.
از این همه زیبایی كرمانشاه كه گفتم، باید از سختی‌های زندگی در این منطقه جغرافیایی هم بگویم. مردمان این منطقه هر سال زمستان‌های سنگینی را پشت سر می‌گذاشتند. مثلا یك بار پدرم با جیپ به ماموریت رفته بود. زمستان بود و برفی سنگین باریده بود. آن شب برفی بارید به ارتفاع دو متر. درست یادم است كه مرا لای پتو پیچید و به خانه آورد. هرچند من هنوز هم به سرما حساس هستم .

- زمانی که در کرمانشاه بودیم خانه سازمانی‌مان وسط دشتی فراخ نزدیک کوه‌ها بود.
روزها را معمولاً در کوه و دشت بازی می‌کردیم. بومی‌ها سوار بر اسب و قاطر از آنجا رد می‌شدند و ما می‌ایستادیم به نگاه کردن و دنبال‌شان دویدن.
خلاصه وقتی از کلاس سوم به تهران آمدم، عکس‌هایم را که می‌دیدم، فکر می‌کردم چقدر فرق کرده‌ام.
به مادرم می‌گفتم: «... ببین مادر جونم شما از من درست مراقبت نکردید. من آنجاها که بازی می‌کردم گُم شدم و یک از بومی‌های کُرد مرا به فرزندی‌اش پذیرفت و شما هم که نمی‌توانستید بگویید پسر بزرگ‌تان را گُم کرده‌اید، رفتید از پرورشگاه یک پسربچه کُرد را آوردید به تهران و به نام من بزرگ کردید. حالا حمید صدر واقعی جایی در کردستان مشغول کشاورزی یا شکار است و من که اینجا هستم در رگ‌هایم خون کرد واقعی جاری است... .»

✍ تنظیم و بازنویسی قانع پیری


🌸
🍃🌺🌻
╭─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╮
✅ @pangeh ✍
╰─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╯
🍃🌺🌻
🌸
کانال پەنجە پەنجەڴەل


#من_واکسن_میزنم.

🔴داستان تکراری واژگونی تریلی در کوردستان اینبار درجاده #سنندج_مریوان

💢واژگونی تریلی حامل شیشه در جاده قدیم سنندج - مریوان ۵ کیلومتری روستای نگل

🔺متاسفانه در این حادثه راننده تریلی جان خود را از دست داده است


🌸
🍃🌺🌻
╭─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╮
✅ @pangeh ✍
╰─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╯
🍃🌺🌻
🌸
کانال پەنجە پەنجەڴەل


#من_واکسن_میزنم.

حضرت ماموستا سید صلاح الدین حسامی
امام جمعه مردمی سنندج از میان ما رفت. اما خاطرات صمیمیت، صداقت ویک رنگی اش با مردم در اذهان باقی است.
کمتر اتفاق می افتاد در خطبه هایش دردی از مردم را با صراحت لهجه ای که داشت باز نگوید.
در عین شوخ طبعی گرفتاری های مردم را با جدیت و بی ملاحظه و مماشات در هر فرصتی مطرح و جسورانه مطالبه می نمود.
برخلاف دیگرهمقطاران اعتنایی به چهارچوبهای تعریف شده در ایراد خطبه های نماز جمعه نمی کرد و بی مها با حرف هایش را که زبانحال و دردل توده های مردم کردستان بود. از تریبون نمازجمعه باز می گفت ومسئولان مربوطه را به چالش می کشید.
از این رو پیش از موعد امامت جمعه مرکز استان را واگذار کرد!
اولین بار از نزدیک ایشان را در ساختمان هیئت رئیسه مجلس دوره ششم زیارت کردم . برای پیگیری امورات مردم استان و دیدار با رئیس مجلس آمده بود.
از اینکه فرصت همراهی و پیگیری یخشی از مطالبات وی را از دولت و مجلس وقت در دوران نمایندگی عهدار شدم . خوشحال بودم . امروز که خبر رحلتش‌را شنیدم بسیار متاثر گردیدم.
غفران ورحمت الهی برای آن شادروان و صبر و بردباری برای بازماندگان ، دوستان و مریدانش مسئلت می نمایم .
محمد محمدرضایی
بهمن ۴۰۰
#کردستان#سنندج#بیجار#مریوان#سقز#بانه# قروه#دهگلان#سروآباد#دیواندره#کامیاران# امام جمعه#نماز#روحانی#مردم#دولت#مجلس#اهل سنت#اهل تشیع#


🌸
🍃🌺🌻
╭─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╮
✅ @pangeh ✍
╰─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╯
🍃🌺🌻
🌸
کانال پەنجە پەنجەڴەل


#من_واکسن_میزنم.

⚫⚫✔ ما از خداییم و به سوی او باز می گردیم
⚫⬅️ ارتحال ماموستا حاج سید صلاح الدین حسامی امام جمعه اسبق سنندج پس از عمری مجاهدت و تحمل دوره ای بیماری تمام کسانیکه لحظاتی از عمر خویش را با این انسان اخلاق‌مدار آشنایی داشتند، متاثر کرد اما چاره ای جز راضی هستیم به رضای خدا نداریم
⚫⬅️ آشنایی ما بچه های جهاد پر افتخار جهاد سازندگی با ماموستا به سالهای اواخر دهه ۶۰ و دهه ۷۰ برمی‌گردد در اغلب مراسمات جهاد سازندگی بدون شک این مرد الهی به عنوان سخنران مخصوصا در هفته وحدت و دهه فجر به جهاد سازندگی استان دعوت می شدند و چون به زیور اخلاق مداری، تواضع و مردمی بودن آراسته بود همیشه منشا خیر و وحدت آفرین بود
⚫⬅️ خداوند او را بیامرزد و با اولیا و صالحین محشور، و به تمام بازماندگان شریفش و مردم عزیز استان کردستان و شهرسنندج، تحمل و صبر بر مصیبت و سلامتی عطا فرمایند
علی اکبر ورمقانی
فرماندار شهرستان بیجار
#ایران_کردستان_بیجار_گروس
#سنندج_امام_جمعه



🌸
🍃🌺🌻
╭─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╮
✅ @pangeh ✍
╰─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╯
🍃🌺🌻
🌸
کانال پەنجە پەنجەڴەل


#من_واکسن_میزنم.

من لم یشکر المخلوق، لم یشکر الخالق

در مقام شما و در برابر انبوه محبت چه می توانیم بگوییم که زبان قاصر و قلم ناتوان است
با این عمر کوتاه خاکی، قادر به جبران الطاف شما نیستیم

به حکم ادب و قدرشناسی

بدین وسیله از تمامی آشنایان و بزرگان؛ ماموستایان آیینی ؛ و اهالی بزرگوارو خون گرم #تکاب ؛ #دیواندره #بیجار؛ #سقز #ساوه #زنجان ؛ #سنندج؛ #تهران؛ #کرج؛ #هشتگرد؛ و .......
؛ و روستاهای همجوار؛از جمله
هم روستایان بزرگوار #علی_آباد
رفقای خوبمان ؛کانال وگروه تلگرامی ئاوایی عه‌لی ئاوا و په‌نجه‌ په‌نجه گه‌ل و ....
وکلیه بزرگوارانی که بصورت حضوری یا غیر حضوری و در فضای مجازی ، با پیام ها و تماس خود ، تسکین بخشیدند کمال تشکر و قدردانی رو داشته باشیم و امیدواریم در مراسم شادی این عزیزان حضور داشته و خدمت کنیم.بسیار سپاسگزاریم.

#سایەتون_مستتدام


از طرف :
خانواده ،فرزندان مرحوم علی حامدی
وسایر منسوبین



🆔🥀@Aliabadbijar 🥀✍
•┈✾~🍃🌺🍃~✾┈•

🏕علي آباد سياه منصور🏕

🔹به تفکیک شهرستان:

#سنندج: 528.500
جمعیت مرد: 266.500
جمعیت زن: 262.000
جمعیت شهری: 448.400
جمعیت روستایی: 80.100

#سقز: 236.300
جمعیت مرد: 118.600
جمعیت زن: 117.800
جمعیت شهری: 181.500
جمعیت روستایی: 54.900

#مریوان: 204.500
جمعیت مرد: 104.400
جمعیت زن: 100.100
جمعیت شهری: 162.500
جمعیت روستایی: 41.900

#بانه: 165.200
جمعیت مرد: 83.700
جمعیت زن: 81.500
جمعیت شهری: 123.600
جمعیت روستایی: 41.600

#قروه: 144.600
جمعیت مرد: 72.800
جمعیت زن: 71.800
جمعیت شهری: 105.200
جمعیت روستایی: 39.400

#کامیاران: 105.300
جمعیت مرد: 53.700
جمعیت زن: 51.500
جمعیت شهری: 65.500
جمعیت روستایی: 39.700

#بیجار: 91.800
جمعیت مرد: 46.000
جمعیت زن: 45.800
جمعیت شهری: 61.200
جمعیت روستایی: 30.700

#دیواندره: 80.600
جمعیت مرد: 40.900
جمعیت زن: 39.700
جمعیت شهری: 39.500
جمعیت روستایی: 41.100

#دهگلان: 65.400
جمعیت مرد: 33.300
جمعیت زن: 32.000
جمعیت شهری: 31.500
جمعیت روستایی: 33.900

#سروآباد: 43.700
جمعیت مرد: 22.100
جمعیت زن: 21.600
جمعیت شهری: 8.800
جمعیت روستایی: 34.900

✍ گردآوری: قانع پیری
منبع: هاژه



🌸
🍃🌺🌻
╭─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╮
✅ @pangeh ✍
╰─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╯
🍃🌺🌻
🌸
کانال پەنجە پەنجەڴەل

‍ #کردستان و #کرمانشاه از دیدگاه یک مفسر فوتبال

✍ دکتر حمیدرضا صدر
(نویسنده و منتقد سینما و مفسر شریف فوتبال)

بواسطه شغل پدر که نظامی بود (پدرشان اهل محلات بودند) ۳۰ فروردین ۱۳۳۵ در شهر مشهد به دنیا آمد و پس از شش ماه به تهران آمدند. بعدها به استان های کردستان و کرمانشاه رفتند.

صدر دانش‌آموخته رشته برنامه‌ریزی شهری در دانشگاه تهران و لیدز انگلستان بود.

زنده یاد حمیدرضا صدر بواسطه سال هایی که در کردستان و کرمانشاه در دوران کودکی (تا کلاس سوم دبستان) به همراه خانواده گذرانده بود. عاشق مردمان و طبیعت این منطقه از کشورمان بود.
👈 به همین دلیل نوشته های ایشان را در مورد کردستان و کرمانشاه با شما به اشتراک می گذارم:

به نظرم زیباترین مناطق كوهستانی از آن كرمانشاه است.
- من مناطق بسیاری را دیده‌ام، از ایالت‌های مختلف آمریكا گرفته تا آفریقا و خاور دور و.... ولی به نظرم زیباترین مناطق كوهستانی از آن كرمانشاه است. كوه‌های بین ایران و عراق فوق‌العاده هستند.

- خانواده پدری من اهل محلات هستند، جایی در استان مركزی، بعد از قم، نزدیك دلیجان. محلات را می‌توان مركز گل ایران به حساب آورد. پدرم وقتی ازدواج كرد، به مشهد رفت و من نیز در مشهد به دنیا آمدم و تا شش ماهگی در این شهر بودم. بنابراین محل تولد من نیز در شناسنامه‌ام مشهد است. در همان زمان خانواده‌ام چند ماهی به تهران آمدند و بعد به #كردستان رفتند. اولین تصاویری كه از كودكی‌هایم در ذهن من نقش بسته است، ابتدا از #سنندج و بعد از #كرمانشاه است. تا سوم دبستان هم در كرمانشاه بودیم.

- ما در حومه شهر كرمانشاه، نزدیك كوه زندگی می‌كردیم. هنوز هم تصاویر دوران كودكی‌ام از آن منطقه در ذهنم زنده است. ما لابه‌لای گل‌ها می‌رفتیم و می‌دویدیم. به سمت كوه می‌رفتیم و از آن دور برای مادرم در خانه دست تكان می‌دادیم.
گندمزارهای بزرگی نزدیك خانه ما بود كه لابه‌لای آنها پنهان می‌شدیم و بازی می‌كردیم. اگر كسی با ما كاری داشت، مجبور بود بلند بلند صدایمان بزند تا شاید فریادش را بشنویم و از لای آن همه گندم سرك بكشیم. مردانی بودند كه سوار بر اسب می‌آمدند و ساز می‌زدند.
موسیقی این منطقه بسیار دلنشین و زیباست.
از این همه زیبایی كرمانشاه كه گفتم، باید از سختی‌های زندگی در این منطقه جغرافیایی هم بگویم. مردمان این منطقه هر سال زمستان‌های سنگینی را پشت سر می‌گذاشتند. مثلا یك بار پدرم با جیپ به ماموریت رفته بود. زمستان بود و برفی سنگین باریده بود. آن شب برفی بارید به ارتفاع دو متر. درست یادم است كه مرا لای پتو پیچید و به خانه آورد. هرچند من هنوز هم به سرما حساس هستم .

- زمانی که در کرمانشاه بودیم خانه سازمانی‌مان وسط دشتی فراخ نزدیک کوه‌ها بود.
روزها را معمولاً در کوه و دشت بازی می‌کردیم. بومی‌ها سوار بر اسب و قاطر از آنجا رد می‌شدند و ما می‌ایستادیم به نگاه کردن و دنبال‌شان دویدن.
خلاصه وقتی از کلاس سوم به تهران آمدم، عکس‌هایم را که می‌دیدم، فکر می‌کردم چقدر فرق کرده‌ام.
به مادرم می‌گفتم: «... ببین مادر جونم شما از من درست مراقبت نکردید. من آنجاها که بازی می‌کردم گُم شدم و یکی از بومی‌های کُرد مرا به فرزندی‌اش پذیرفت و شما هم که نمی‌توانستید بگویید پسر بزرگ‌تان را گُم کرده‌اید، رفتید از پرورشگاه یک پسربچه کُرد را آوردید به تهران و به نام من بزرگ کردید. حالا حمید صدر واقعی جایی در کردستان مشغول کشاورزی یا شکار است و من که اینجا هستم در رگ‌هایم خون کرد واقعی جاری است... .»

✍ تنظیم و بازنویسی قانع پیری



🌸
🍃🌺🌻
╭─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╮
   ✅ @pangeh ✍
╰─═ঊঈ🌷 ঊঈ═─╯
🍃🌺🌻
🌸
کانال پەنجە پەنجەڴەل

من لم یشکر المخلوق، لم یشکر الخالق

در مقام شما و در برابر انبوه محبت چه می توانیم بگوییم که زبان قاصر و قلم ناتوان است
با این عمر کوتاه خاکی، قادر به جبران الطاف شما نیستیم

به حکم ادب و قدرشناسی

بدین وسیله از تمامی آشنایان و بزرگان ؛ و اهالی بزرگوارو خون گرم  #بیجار؛ #تکاب #ساوه  ؛ #سنندج؛ #تهران؛ #کرج؛ #هشتگرد؛ و .......
وهم روستایان بزرگوار #علی_آباد 
رفقای خوبمان ؛کانال وگروه تلگرامی
  دێهاتەکەم عەلی‌ئاوا
وکلیه بزرگوارانی که بصورت حضوری یا غیر حضوری و در فضای مجازی ، با پیام ها و تماس خود ، تسکین بخشیدند کمال تشکر و قدردانی رو داشته باشیم و امیدواریم در مراسم شادی این عزیزان حضور داشته و خدمت کنیم.بسیار سپاسگزاریم.

#سایەتون_مستتدام


از طرف :
خانواده های رفیع پور ومردی وحیدری وحامدی وعلی کرمی
واینجانبان حبیب ،یدالله،هوشنگ،بیژن رفیع پور ودختران آن مرحوم


🆔🥀@Aliabadbijar 🥀✍
•┈✾~🍃🌺🍃~✾┈•

🏕علي آباد سياه منصور🏕