.
بگذاريد يك حرف جگر سوز براي شماها بزنم
.
متن قبل: بخشی از سخنرانی استاد پناهیان در #بیت_رهبری #فاطمیه94
.
اگر فاطمه ساكت نشسته بود و آنها خانه را بر سر علي خراب كرده بودند و علي را كشته بودند يا هر جوري دلشان ميخواست برده بودند .
اثر وضعي آن جنايت ماها را هم نابود ميكرد
.
فاطمه ديد زورش كه به آنها نميرسد گفت حداقل وسط اين آتش چند تا از بچه هایش را جدا كند
ما اون بچه هاي جدا شده ايم كه دامن مادرمان آتيش گرفت اما ما جدا شديم.
ما جدا شديم
اثر وضعي آن فداكاري فاطمه اين بود كه عالم بماند
#فاطمه_زهرا (سلام الله عليها) در آن معركه كه را ميخواست نجات دهد؟
علي را يا ما را؟
شايد بشه اينجوري گفت كه
فاطمه زهرا صدا ميزد علي جانم تو وظيفه داري بنشيني ساكت باشي. سكوت كني. صبر كني. مهر خموشي بر لبان مباركه خودت بزني.
اما من بالاخره #مادرم
بگذار يك فكري براي بچه هام بكنم
داستان ضرب و جرح و داستان در و ديوار خانه فاطمه زهرا اين روزها ديگر قديمي شده
بچه ها وقتي آمده ايد #خانه_فاطمه كه ديگر صداي ناله فاطمه هم بلند نميشود از خانه
ديگر مريضي شدت پيدا كرده
و فاطمه زهرا چند روزي است كه ديگر داخل شهر هم نمياد
مردم مدينه كم كم احساس آسودگي ميكنند
زنهايشان را فرستادند داخل خانه حضرت ببينند راحت شدند از فاطمه يا نه؟
فاطمه در حالي به فكر شما بود شما را نجات بدهد كه به فكر حسنين و زينبين خودش نبود
هيچ وقت صدا نزد حسينم كجاست حسنم زينبم
اينها زير دست اين نامردها چه ميشوند
آنجوري كه فاطمه زهرا به فكر شما بودها به فكر بچه هاي خودش نبود
سند عرض بنده كجاست؟
آنجا كه تا بلند شد صدا زد فضه،
علي را كجا بردند؟
علي را كه ميگفت، سراغ شما را گرفت.
#حجت_خدا روي زمين نباشد همه هستي نابود ميشوند ما هم جزء شيم
يا فاطمه ما رو كمكمون كن
پسرت، حجت خدا رو كمك كنيم
.
#فاطمیه#مادر#هیئت #هیات #حجه_الاسلام#اسلام#شیعه #دختر#زن#خانم#استاد_پناهيان#استادپناهیان #استاد#پناهيان #پناهیانی#رقعه
.
کانال تلگرام پناهیانی
https://telegram.me/panahiani
.
بگذاريد يك حرف جگر سوز براي شماها بزنم
.
متن قبل: بخشی از سخنرانی استاد پناهیان در #بیت_رهبری #فاطمیه94
.
اگر فاطمه ساكت نشسته بود و آنها خانه را بر سر علي خراب كرده بودند و علي را كشته بودند يا هر جوري دلشان ميخواست برده بودند .
اثر وضعي آن جنايت ماها را هم نابود ميكرد
.
فاطمه ديد زورش كه به آنها نميرسد گفت حداقل وسط اين آتش چند تا از بچه هایش را جدا كند
ما اون بچه هاي جدا شده ايم كه دامن مادرمان آتيش گرفت اما ما جدا شديم.
ما جدا شديم
اثر وضعي آن فداكاري فاطمه اين بود كه عالم بماند
#فاطمه_زهرا (سلام الله عليها) در آن معركه كه را ميخواست نجات دهد؟
علي را يا ما را؟
شايد بشه اينجوري گفت كه
فاطمه زهرا صدا ميزد علي جانم تو وظيفه داري بنشيني ساكت باشي. سكوت كني. صبر كني. مهر خموشي بر لبان مباركه خودت بزني.
اما من بالاخره #مادرم
بگذار يك فكري براي بچه هام بكنم
داستان ضرب و جرح و داستان در و ديوار خانه فاطمه زهرا اين روزها ديگر قديمي شده
بچه ها وقتي آمده ايد #خانه_فاطمه كه ديگر صداي ناله فاطمه هم بلند نميشود از خانه
ديگر مريضي شدت پيدا كرده
و فاطمه زهرا چند روزي است كه ديگر داخل شهر هم نمياد
مردم مدينه كم كم احساس آسودگي ميكنند
زنهايشان را فرستادند داخل خانه حضرت ببينند راحت شدند از فاطمه يا نه؟
فاطمه در حالي به فكر شما بود شما را نجات بدهد كه به فكر حسنين و زينبين خودش نبود
هيچ وقت صدا نزد حسينم كجاست حسنم زينبم
اينها زير دست اين نامردها چه ميشوند
آنجوري كه فاطمه زهرا به فكر شما بودها به فكر بچه هاي خودش نبود
سند عرض بنده كجاست؟
آنجا كه تا بلند شد صدا زد فضه،
علي را كجا بردند؟
علي را كه ميگفت، سراغ شما را گرفت.
#حجت_خدا روي زمين نباشد همه هستي نابود ميشوند ما هم جزء شيم
يا فاطمه ما رو كمكمون كن
پسرت، حجت خدا رو كمك كنيم
.
#فاطمیه#مادر#هیئت #هیات #حجه_الاسلام#اسلام#شیعه #دختر#زن#خانم#استاد_پناهيان#استادپناهیان #استاد#پناهيان #پناهیانی#رقعه
.
کانال تلگرام پناهیانی
https://telegram.me/panahiani
.
Telegram
Panahiani
تفکرات راهبردی استاد پناهیان
.
من میخوام امشب دل شما رو برای علی ابن ابی طالب(علیه السّلام) بسوزانم، خدا به شما رحم کنه
چون خدا دوست داره هر کسی رو که علی رو دوست داره
مهربونه باهاش
أبوالدرداء یکی از اصحاب امیرالمؤنین (علیه السّلام) میگه شبی دیدم علی داره اطرافیانش رو سر میدواند که برود
برود در نخلستانها
و من هم حضرت رو گم کردم.
نمی دونستم کجا میخواد بره
یک دفعه دیدم صدای ناله ای از دور میاد
صدای ضجه ای با یک سوز عجیبی
انقدر غیر عادی بوده صدا که یار علی تشخیص نداده که صوت کیه
صدایی که می فرمود:
امیدی جز به خودت ندارم
به هیچ چیزی امیدی ندارم
جز اینکه خدایا تو از من راضی بشی
میگه صدا توجهم رو جلب کرد رفتم دنبالش بگردم
یک دفعه دیدم صوت علی ابن ابی طالبه
گوشه بیابان داره با خدای خودش مناجات میکنه
خیلی از این شدت مناجاتش تعجب کردم
چند رکعت نماز خواند شروع کرد دوباره گریه کردن و مناجات:
آه آه آه روز قیامت نکنه در پرونده اعمالم یک گناه بیاری
که من یادم رفته باشه ازش عذر خواهی کنم
بعد اگه صدا بزنی بگیریدش
هیچ کس نمی تونه به من کمک کنه
بعد مردم یک جوری با ترحم به من نگاه میکنن
آه آه آه از آن آتشی که جگر ها رو می سوزاند
همینجور میفرمود و شروع کرد به گریه
یک دفعه دیدم صدای گریه اش قطع شده و هیچ حرکتی نمی کند
گفتم: مولا خسته شد از بس گریه کرد خوابش برد
بعد نزدیک اذان شد گفتم برم مولا رو بیدار کنم
هر چی حضرت رو حرکت میدادم دیدم مثل چوب خشک شده
پیش خودم گفتم: إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیهِ رَاجِعونَ
وای به خدا علی از دنیارفت
اومدم در#خانه_فاطمه(س)رو زدم
خانم اومد بیرون فرمود: أبوالدرداء چی شده این وقت سحر؟
گفتم: علی جان داد
خانم فرمودن:چی ؟ کجا جان داد؟
گفتم: داشت مناجات میکرد فکر کردم از گریه خوابیده، بدن حضرت رو حرکت دادم دیدم از دنیا رفته
خانم فرمودن: علی عادت داره این جوری از خشیت خدا غش کنه (امالی الصدوق_ ص 108)
این شبها دیگه مردم کوفه راحت شدن از گریه های شبانه امیرالمؤمنین (ع)
بگم؟ باور کنید بچه هاش هم مثل شما گریه کردن
الهی فدات بشم که مثل بچه های علی گریه می کنی
الهی فدای همه ی بچه هاش
من تصورم از#خانه_علی ابن ابی طالب(علیه السّلام) در این شبها اینجوریه
حسنین(ع) همدیگر رو در آغوش گرفتن، گریه می کنن
زینبین(س) همدیگر رو در آغوش گرفتن، گریه می کنن
حسن و حسین دارن زینبین رو آرامش میدن
یک گوشه #عباس(ع) سر به دیوار گذاشته
داد میزنه: خدایا من هم میخوام اینجوری #شهید بشم
بعد هی #ام_البنین(س) باور نکنه چه جور عمود آهن به فرق عباس ابن علی زدن
آخه مادر این آرزوی عباسه
.
#شب_جمعه #استاد_پناهیان #پناهیانی
.
کانال تلگرام پناهیانی
https://telegram.me/panahiani
.
من میخوام امشب دل شما رو برای علی ابن ابی طالب(علیه السّلام) بسوزانم، خدا به شما رحم کنه
چون خدا دوست داره هر کسی رو که علی رو دوست داره
مهربونه باهاش
أبوالدرداء یکی از اصحاب امیرالمؤنین (علیه السّلام) میگه شبی دیدم علی داره اطرافیانش رو سر میدواند که برود
برود در نخلستانها
و من هم حضرت رو گم کردم.
نمی دونستم کجا میخواد بره
یک دفعه دیدم صدای ناله ای از دور میاد
صدای ضجه ای با یک سوز عجیبی
انقدر غیر عادی بوده صدا که یار علی تشخیص نداده که صوت کیه
صدایی که می فرمود:
امیدی جز به خودت ندارم
به هیچ چیزی امیدی ندارم
جز اینکه خدایا تو از من راضی بشی
میگه صدا توجهم رو جلب کرد رفتم دنبالش بگردم
یک دفعه دیدم صوت علی ابن ابی طالبه
گوشه بیابان داره با خدای خودش مناجات میکنه
خیلی از این شدت مناجاتش تعجب کردم
چند رکعت نماز خواند شروع کرد دوباره گریه کردن و مناجات:
آه آه آه روز قیامت نکنه در پرونده اعمالم یک گناه بیاری
که من یادم رفته باشه ازش عذر خواهی کنم
بعد اگه صدا بزنی بگیریدش
هیچ کس نمی تونه به من کمک کنه
بعد مردم یک جوری با ترحم به من نگاه میکنن
آه آه آه از آن آتشی که جگر ها رو می سوزاند
همینجور میفرمود و شروع کرد به گریه
یک دفعه دیدم صدای گریه اش قطع شده و هیچ حرکتی نمی کند
گفتم: مولا خسته شد از بس گریه کرد خوابش برد
بعد نزدیک اذان شد گفتم برم مولا رو بیدار کنم
هر چی حضرت رو حرکت میدادم دیدم مثل چوب خشک شده
پیش خودم گفتم: إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیهِ رَاجِعونَ
وای به خدا علی از دنیارفت
اومدم در#خانه_فاطمه(س)رو زدم
خانم اومد بیرون فرمود: أبوالدرداء چی شده این وقت سحر؟
گفتم: علی جان داد
خانم فرمودن:چی ؟ کجا جان داد؟
گفتم: داشت مناجات میکرد فکر کردم از گریه خوابیده، بدن حضرت رو حرکت دادم دیدم از دنیا رفته
خانم فرمودن: علی عادت داره این جوری از خشیت خدا غش کنه (امالی الصدوق_ ص 108)
این شبها دیگه مردم کوفه راحت شدن از گریه های شبانه امیرالمؤمنین (ع)
بگم؟ باور کنید بچه هاش هم مثل شما گریه کردن
الهی فدات بشم که مثل بچه های علی گریه می کنی
الهی فدای همه ی بچه هاش
من تصورم از#خانه_علی ابن ابی طالب(علیه السّلام) در این شبها اینجوریه
حسنین(ع) همدیگر رو در آغوش گرفتن، گریه می کنن
زینبین(س) همدیگر رو در آغوش گرفتن، گریه می کنن
حسن و حسین دارن زینبین رو آرامش میدن
یک گوشه #عباس(ع) سر به دیوار گذاشته
داد میزنه: خدایا من هم میخوام اینجوری #شهید بشم
بعد هی #ام_البنین(س) باور نکنه چه جور عمود آهن به فرق عباس ابن علی زدن
آخه مادر این آرزوی عباسه
.
#شب_جمعه #استاد_پناهیان #پناهیانی
.
کانال تلگرام پناهیانی
https://telegram.me/panahiani
.
Telegram
Panahiani
تفکرات راهبردی استاد پناهیان
.
بگذاريد يك حرف جگر سوز براي شماها بزنم
.
اگر فاطمه ساكت نشسته بود و آنها خانه را بر سر علي خراب كرده بودند و علي را كشته بودند يا هر جوري دلشان ميخواست برده بودند .
اثر وضعي آن جنايت ماها را هم نابود ميكرد
.
فاطمه ديد زورش كه به آنها نميرسد گفت حداقل وسط اين آتش چند تا از بچه هایش را جدا كند
ما اون بچه هاي جدا شده ايم كه دامن مادرمان آتيش گرفت اما ما جدا شديم.
ما جدا شديم
اثر وضعي آن فداكاري فاطمه اين بود كه عالم بماند
#فاطمه_زهرا (سلام الله عليها) در آن معركه كه را ميخواست نجات دهد؟
علي را يا ما را؟
شايد بشه اينجوري گفت كه
فاطمه زهرا صدا ميزد علي جانم تو وظيفه داري بنشيني ساكت باشي. سكوت كني. صبر كني. مهر خموشي بر لبان مباركه خودت بزني.
اما من بالاخره #مادرم
بگذار يك فكري براي بچه هام بكنم
داستان ضرب و جرح و داستان در و ديوار خانه فاطمه زهرا اين روزها ديگر قديمي شده
بچه ها وقتي آمده ايد #خانه_فاطمه كه ديگر صداي ناله فاطمه هم بلند نميشود از خانه
ديگر مريضي شدت پيدا كرده
و فاطمه زهرا چند روزي است كه ديگر داخل شهر هم نمياد
مردم مدينه كم كم احساس آسودگي ميكنند
زنهايشان را فرستادند داخل خانه حضرت ببينند راحت شدند از فاطمه يا نه؟
فاطمه در حالي به فكر شما بود شما را نجات بدهد كه به فكر حسنين و زينبين خودش نبود
هيچ وقت صدا نزد حسينم كجاست حسنم زينبم
اينها زير دست اين نامردها چه ميشوند
آنجوري كه فاطمه زهرا به فكر شما بودها به فكر بچه هاي خودش نبود
سند عرض بنده كجاست؟
آنجا كه تا بلند شد صدا زد فضه،
علي را كجا بردند؟
علي را كه ميگفت، سراغ شما را گرفت.
#حجت_خدا روي زمين نباشد همه هستي نابود ميشوند ما هم جزء شيم
يا فاطمه ما رو كمكمون كن
پسرت، حجت خدا رو كمك كنيم
.
#فاطمیه#مادر#هیئت #هیات #حجه_الاسلام#اسلام#شیعه #دختر#زن#خانم#رقعه #استاد_پناهیان #استاد #پناهیان #پناهیانی
.
کانال تلگرام پناهیانی
https://telegram.me/panahiani
.
بگذاريد يك حرف جگر سوز براي شماها بزنم
.
اگر فاطمه ساكت نشسته بود و آنها خانه را بر سر علي خراب كرده بودند و علي را كشته بودند يا هر جوري دلشان ميخواست برده بودند .
اثر وضعي آن جنايت ماها را هم نابود ميكرد
.
فاطمه ديد زورش كه به آنها نميرسد گفت حداقل وسط اين آتش چند تا از بچه هایش را جدا كند
ما اون بچه هاي جدا شده ايم كه دامن مادرمان آتيش گرفت اما ما جدا شديم.
ما جدا شديم
اثر وضعي آن فداكاري فاطمه اين بود كه عالم بماند
#فاطمه_زهرا (سلام الله عليها) در آن معركه كه را ميخواست نجات دهد؟
علي را يا ما را؟
شايد بشه اينجوري گفت كه
فاطمه زهرا صدا ميزد علي جانم تو وظيفه داري بنشيني ساكت باشي. سكوت كني. صبر كني. مهر خموشي بر لبان مباركه خودت بزني.
اما من بالاخره #مادرم
بگذار يك فكري براي بچه هام بكنم
داستان ضرب و جرح و داستان در و ديوار خانه فاطمه زهرا اين روزها ديگر قديمي شده
بچه ها وقتي آمده ايد #خانه_فاطمه كه ديگر صداي ناله فاطمه هم بلند نميشود از خانه
ديگر مريضي شدت پيدا كرده
و فاطمه زهرا چند روزي است كه ديگر داخل شهر هم نمياد
مردم مدينه كم كم احساس آسودگي ميكنند
زنهايشان را فرستادند داخل خانه حضرت ببينند راحت شدند از فاطمه يا نه؟
فاطمه در حالي به فكر شما بود شما را نجات بدهد كه به فكر حسنين و زينبين خودش نبود
هيچ وقت صدا نزد حسينم كجاست حسنم زينبم
اينها زير دست اين نامردها چه ميشوند
آنجوري كه فاطمه زهرا به فكر شما بودها به فكر بچه هاي خودش نبود
سند عرض بنده كجاست؟
آنجا كه تا بلند شد صدا زد فضه،
علي را كجا بردند؟
علي را كه ميگفت، سراغ شما را گرفت.
#حجت_خدا روي زمين نباشد همه هستي نابود ميشوند ما هم جزء شيم
يا فاطمه ما رو كمكمون كن
پسرت، حجت خدا رو كمك كنيم
.
#فاطمیه#مادر#هیئت #هیات #حجه_الاسلام#اسلام#شیعه #دختر#زن#خانم#رقعه #استاد_پناهیان #استاد #پناهیان #پناهیانی
.
کانال تلگرام پناهیانی
https://telegram.me/panahiani
.
Telegram
Panahiani
تفکرات راهبردی استاد پناهیان
.
من میخوام امشب دل شما رو برای علی ابن ابی طالب(علیه السّلام) بسوزانم، خدا به شما رحم کنه
چون خدا دوست داره هر کسی رو که علی رو دوست داره
مهربونه باهاش
أبوالدرداء یکی از اصحاب امیرالمؤنین (علیه السّلام) میگه شبی دیدم علی داره اطرافیانش رو سر میدواند که برود
برود در نخلستانها
و من هم حضرت رو گم کردم.
نمی دونستم کجا میخواد بره
یک دفعه دیدم صدای ناله ای از دور میاد
صدای ضجه ای با یک سوز عجیبی
انقدر غیر عادی بوده صدا که یار علی تشخیص نداده که صوت کیه
صدایی که می فرمود:
امیدی جز به خودت ندارم
به هیچ چیزی امیدی ندارم
جز اینکه خدایا تو از من راضی بشی
میگه صدا توجهم رو جلب کرد رفتم دنبالش بگردم
یک دفعه دیدم صوت علی ابن ابی طالبه
گوشه بیابان داره با خدای خودش مناجات میکنه
خیلی از این شدت مناجاتش تعجب کردم
چند رکعت نماز خواند شروع کرد دوباره گریه کردن و مناجات:
آه آه آه روز قیامت نکنه در پرونده اعمالم یک گناه بیاری
که من یادم رفته باشه ازش عذر خواهی کنم
بعد اگه صدا بزنی بگیریدش
هیچ کس نمی تونه به من کمک کنه
بعد مردم یک جوری با ترحم به من نگاه میکنن
آه آه آه از آن آتشی که جگر ها رو می سوزاند
همینجور میفرمود و شروع کرد به گریه
یک دفعه دیدم صدای گریه اش قطع شده و هیچ حرکتی نمی کند
گفتم: مولا خسته شد از بس گریه کرد خوابش برد
بعد نزدیک اذان شد گفتم برم مولا رو بیدار کنم
هر چی حضرت رو حرکت میدادم دیدم مثل چوب خشک شده
پیش خودم گفتم: إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیهِ رَاجِعونَ
وای به خدا علی از دنیارفت
اومدم در#خانه_فاطمه(س)رو زدم
خانم اومد بیرون فرمود: أبوالدرداء چی شده این وقت سحر؟
گفتم: علی جان داد
خانم فرمودن:چی ؟ کجا جان داد؟
گفتم: داشت مناجات میکرد فکر کردم از گریه خوابیده، بدن حضرت رو حرکت دادم دیدم از دنیا رفته
خانم فرمودن: علی عادت داره این جوری از خشیت خدا غش کنه (امالی الصدوق_ ص 108)
این شبها دیگه مردم کوفه راحت شدن از گریه های شبانه امیرالمؤمنین (ع)
بگم؟ باور کنید بچه هاش هم مثل شما گریه کردن
الهی فدات بشم که مثل بچه های علی گریه می کنی
الهی فدای همه ی بچه هاش
من تصورم از#خانه_علی ابن ابی طالب(علیه السّلام) در این شبها اینجوریه
حسنین(ع) همدیگر رو در آغوش گرفتن، گریه می کنن
زینبین(س) همدیگر رو در آغوش گرفتن، گریه می کنن
حسن و حسین دارن زینبین رو آرامش میدن
یک گوشه #عباس(ع) سر به دیوار گذاشته
داد میزنه: خدایا من هم میخوام اینجوری #شهید بشم
بعد هی #ام_البنین(س) باور نکنه چه جور عمود آهن به فرق عباس ابن علی زدن
آخه مادر این آرزوی عباسه
.
#شب_جمعه #استاد_پناهیان #پناهیانی
.
من میخوام امشب دل شما رو برای علی ابن ابی طالب(علیه السّلام) بسوزانم، خدا به شما رحم کنه
چون خدا دوست داره هر کسی رو که علی رو دوست داره
مهربونه باهاش
أبوالدرداء یکی از اصحاب امیرالمؤنین (علیه السّلام) میگه شبی دیدم علی داره اطرافیانش رو سر میدواند که برود
برود در نخلستانها
و من هم حضرت رو گم کردم.
نمی دونستم کجا میخواد بره
یک دفعه دیدم صدای ناله ای از دور میاد
صدای ضجه ای با یک سوز عجیبی
انقدر غیر عادی بوده صدا که یار علی تشخیص نداده که صوت کیه
صدایی که می فرمود:
امیدی جز به خودت ندارم
به هیچ چیزی امیدی ندارم
جز اینکه خدایا تو از من راضی بشی
میگه صدا توجهم رو جلب کرد رفتم دنبالش بگردم
یک دفعه دیدم صوت علی ابن ابی طالبه
گوشه بیابان داره با خدای خودش مناجات میکنه
خیلی از این شدت مناجاتش تعجب کردم
چند رکعت نماز خواند شروع کرد دوباره گریه کردن و مناجات:
آه آه آه روز قیامت نکنه در پرونده اعمالم یک گناه بیاری
که من یادم رفته باشه ازش عذر خواهی کنم
بعد اگه صدا بزنی بگیریدش
هیچ کس نمی تونه به من کمک کنه
بعد مردم یک جوری با ترحم به من نگاه میکنن
آه آه آه از آن آتشی که جگر ها رو می سوزاند
همینجور میفرمود و شروع کرد به گریه
یک دفعه دیدم صدای گریه اش قطع شده و هیچ حرکتی نمی کند
گفتم: مولا خسته شد از بس گریه کرد خوابش برد
بعد نزدیک اذان شد گفتم برم مولا رو بیدار کنم
هر چی حضرت رو حرکت میدادم دیدم مثل چوب خشک شده
پیش خودم گفتم: إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیهِ رَاجِعونَ
وای به خدا علی از دنیارفت
اومدم در#خانه_فاطمه(س)رو زدم
خانم اومد بیرون فرمود: أبوالدرداء چی شده این وقت سحر؟
گفتم: علی جان داد
خانم فرمودن:چی ؟ کجا جان داد؟
گفتم: داشت مناجات میکرد فکر کردم از گریه خوابیده، بدن حضرت رو حرکت دادم دیدم از دنیا رفته
خانم فرمودن: علی عادت داره این جوری از خشیت خدا غش کنه (امالی الصدوق_ ص 108)
این شبها دیگه مردم کوفه راحت شدن از گریه های شبانه امیرالمؤمنین (ع)
بگم؟ باور کنید بچه هاش هم مثل شما گریه کردن
الهی فدات بشم که مثل بچه های علی گریه می کنی
الهی فدای همه ی بچه هاش
من تصورم از#خانه_علی ابن ابی طالب(علیه السّلام) در این شبها اینجوریه
حسنین(ع) همدیگر رو در آغوش گرفتن، گریه می کنن
زینبین(س) همدیگر رو در آغوش گرفتن، گریه می کنن
حسن و حسین دارن زینبین رو آرامش میدن
یک گوشه #عباس(ع) سر به دیوار گذاشته
داد میزنه: خدایا من هم میخوام اینجوری #شهید بشم
بعد هی #ام_البنین(س) باور نکنه چه جور عمود آهن به فرق عباس ابن علی زدن
آخه مادر این آرزوی عباسه
.
#شب_جمعه #استاد_پناهیان #پناهیانی
.
.
بگذاريد #يك_حرف_جگرسوز براي شماها بزنم
.
اگر فاطمه ساكت نشسته بود
و آنها خانه را بر سر علي خراب كرده بودند
و علي را كشته بودند
يا هر جوري دلشان ميخواست برده بودند .
اثر وضعي آن #جنايت ماها را هم نابود ميكرد
.
فاطمه ديد زورش كه به آنها نميرسد
گفت حداقل وسط اين آتش چند تا از بچه هایش را جدا كند
ما اون بچه هاي جدا شده ايم كه #دامن_مادرمان آتيش گرفت اما ما جدا شديم.
#ما_جدا_شديم
اثر وضعي آن #فداكاري_فاطمه اين بود كه عالم بماند
#فاطمه_زهرا (سلام الله عليها) در آن معركه كه را ميخواست نجات دهد؟
علي را يا ما را؟
شايد بشه اينجوري گفت كه
فاطمه زهرا صدا ميزد علي جانم تو وظيفه داري بنشيني ساكت باشي. سكوت كني. صبر كني. مهر خموشي بر لبان مباركه خودت بزني.
اما من بالاخره #مادرم
#من_مادرم
بگذار يك فكري براي بچه هام بكنم
داستان ضرب و جرح و داستان در و ديوار خانه فاطمه زهرا اين روزها ديگر قديمي شده
بچه ها وقتي آمده ايد #خانه_فاطمه كه ديگر صداي ناله فاطمه هم بلند نميشود از خانه
ديگر مريضي شدت پيدا كرده
و فاطمه زهرا چند روزي است كه ديگر داخل شهر هم نمياد
مردم مدينه كم كم احساس آسودگي ميكنند
زنهايشان را فرستادند داخل خانه حضرت ببينند راحت شدند از فاطمه يا نه؟
فاطمه در حالي به فكر شما بود شما را نجات بدهد كه به فكر حسنين و زينبين خودش نبود
هيچ وقت صدا نزد حسينم كجاست حسنم زينبم
اينها زير دست اين نامردها چه ميشوند
آنجوري كه فاطمه زهرا به فكر شما بودها به فكر بچه هاي خودش نبود
سند عرض بنده كجاست؟
آنجا كه تا بلند شد صدا زد فضه،
#علي_را_كجا_بردند؟
علي را كه ميگفت، سراغ شما را گرفت.
#حجت_خدا روي زمين نباشد همه هستي نابود ميشوند ما هم جزءشيم
يا فاطمه #مادر_جان ما رو كمكمون كن
پسرت، حجت خدا رو كمك كنيم
.
مغیره گر نبود در آن کشاکش
علی را من به خانه برده بودم
.
#امان_از_دل_مادر (سلام الله علیها)
#فاطمیه#مادر#هیئت #هیات #حجه_الاسلام#اسلام#شیعه #دختر#زن#خانم#رقعه #استاد_پناهیان #استاد #پناهیان #پناهیانی
.
کانال تلگرام پناهیانی
https://telegram.me/panahiani
.
بگذاريد #يك_حرف_جگرسوز براي شماها بزنم
.
اگر فاطمه ساكت نشسته بود
و آنها خانه را بر سر علي خراب كرده بودند
و علي را كشته بودند
يا هر جوري دلشان ميخواست برده بودند .
اثر وضعي آن #جنايت ماها را هم نابود ميكرد
.
فاطمه ديد زورش كه به آنها نميرسد
گفت حداقل وسط اين آتش چند تا از بچه هایش را جدا كند
ما اون بچه هاي جدا شده ايم كه #دامن_مادرمان آتيش گرفت اما ما جدا شديم.
#ما_جدا_شديم
اثر وضعي آن #فداكاري_فاطمه اين بود كه عالم بماند
#فاطمه_زهرا (سلام الله عليها) در آن معركه كه را ميخواست نجات دهد؟
علي را يا ما را؟
شايد بشه اينجوري گفت كه
فاطمه زهرا صدا ميزد علي جانم تو وظيفه داري بنشيني ساكت باشي. سكوت كني. صبر كني. مهر خموشي بر لبان مباركه خودت بزني.
اما من بالاخره #مادرم
#من_مادرم
بگذار يك فكري براي بچه هام بكنم
داستان ضرب و جرح و داستان در و ديوار خانه فاطمه زهرا اين روزها ديگر قديمي شده
بچه ها وقتي آمده ايد #خانه_فاطمه كه ديگر صداي ناله فاطمه هم بلند نميشود از خانه
ديگر مريضي شدت پيدا كرده
و فاطمه زهرا چند روزي است كه ديگر داخل شهر هم نمياد
مردم مدينه كم كم احساس آسودگي ميكنند
زنهايشان را فرستادند داخل خانه حضرت ببينند راحت شدند از فاطمه يا نه؟
فاطمه در حالي به فكر شما بود شما را نجات بدهد كه به فكر حسنين و زينبين خودش نبود
هيچ وقت صدا نزد حسينم كجاست حسنم زينبم
اينها زير دست اين نامردها چه ميشوند
آنجوري كه فاطمه زهرا به فكر شما بودها به فكر بچه هاي خودش نبود
سند عرض بنده كجاست؟
آنجا كه تا بلند شد صدا زد فضه،
#علي_را_كجا_بردند؟
علي را كه ميگفت، سراغ شما را گرفت.
#حجت_خدا روي زمين نباشد همه هستي نابود ميشوند ما هم جزءشيم
يا فاطمه #مادر_جان ما رو كمكمون كن
پسرت، حجت خدا رو كمك كنيم
.
مغیره گر نبود در آن کشاکش
علی را من به خانه برده بودم
.
#امان_از_دل_مادر (سلام الله علیها)
#فاطمیه#مادر#هیئت #هیات #حجه_الاسلام#اسلام#شیعه #دختر#زن#خانم#رقعه #استاد_پناهیان #استاد #پناهیان #پناهیانی
.
کانال تلگرام پناهیانی
https://telegram.me/panahiani
.
Telegram
Panahiani
تفکرات راهبردی استاد پناهیان