📛خط انگلیسی ماجرای مشروطه حرفش «ترقیخواهی و توسعه» بود
⬅️ امام خامنهای:
«در قضیهی #مشروطه، آن خط انگلیسی ماجرای مشروطه حرفش ترقیخواهی بود؛ شعارش #توسعه و #پیشرفت بود. همان کسانی که رهبران مشروطه را نابود کردند؛ شیخ فضل الله را به دار کشیدند، مرحوم آیتالله بهبهانی را ترور کردند، ستارخان و باقرخان را غیر مستقیم به قتل رساندند و خلع سلاح کردند، رهبران صادق مشروطه را زیر فشار قرار دادند و یک عده افرادی را که وابستهی به #غرب و سیاستهای استعماری بودند، به نام مشروطهخواه بر مردم مسلط کردند، شعار آنها هم همین #ترقیخواهی بود! آنها هم میگفتند: پیشرفت، #تحول! زیر این نام، آنچنان خیانت بزرگی انجام گرفت.» ۱۳۸۶/۰۲/۲۵
@ourpresident
⬅️ امام خامنهای:
«در قضیهی #مشروطه، آن خط انگلیسی ماجرای مشروطه حرفش ترقیخواهی بود؛ شعارش #توسعه و #پیشرفت بود. همان کسانی که رهبران مشروطه را نابود کردند؛ شیخ فضل الله را به دار کشیدند، مرحوم آیتالله بهبهانی را ترور کردند، ستارخان و باقرخان را غیر مستقیم به قتل رساندند و خلع سلاح کردند، رهبران صادق مشروطه را زیر فشار قرار دادند و یک عده افرادی را که وابستهی به #غرب و سیاستهای استعماری بودند، به نام مشروطهخواه بر مردم مسلط کردند، شعار آنها هم همین #ترقیخواهی بود! آنها هم میگفتند: پیشرفت، #تحول! زیر این نام، آنچنان خیانت بزرگی انجام گرفت.» ۱۳۸۶/۰۲/۲۵
@ourpresident
🔴 صندوق بین المللی پول و خیانت به کشورهای در حال توسعه
http://yon.ir/kSAWO
حدود 80 سال پیش بود که نظام سرمایهداری با بزرگترین بحران دوران حیات خویش مواجه گردید. #صندوق_بین_المللی_پول (IMF) در چنین شرایطی، تأسیس شد و مسؤولیت یافت تا از بروز رکودهای جهانی دیگر جلوگیری کند. قرار بر این بود صندوق به کشورهایی که با کسادی مواجه هستند و منابع شان اجازه نمیدهد تا به توسعه برسند به تقاضای جهانی کمک کرده و به آنها تحصیلات (وام) ارایه دهد بنابراین (IMF) پس از تأسیس یعنی در سال 1930 برای تثبیت اقتصاد جهان و جلوگیری از تکرار رکود تقاضا، تشکیل شد.
در هر حال #صندوق_بین_المللی_پول و #بانک_جهانی هر دو حاصل کنفرانس بینالمللی #برتون_وودز هستند که در سال 1944 در «تیوهمپشایر» آمریکا تشکیل شد و بخشی از تلاشهای هماهنگ گستردهای بود که برای تأمین مالی و بازسازی اروپا بعد از جنگ و اجتناب از رکودهای اقتصادی آینده صورت گرفت.
اکنون پس از گذشت چند دهه از تأسیس (IMF) میتوان به ماهیت استعماری این صندوق پی برد. شواهد نشان میدهد (IMF) ابزاری برای توسعهی کشورهای اروپایی بود چه آن زمان که تأسیس شد و چه هم اکنون که در حال فعالیت است. هم اکنون این نهاد با تکیه بر شعار جهانی سازی، تقسیم نابرابر جهانی را انجام داده و برای این تقسیم ناعادلانه وام و اعتبارات در اختیار کشورهای در حال توسعه قرار میدهد.
سه نهاد اصلی متولی جهانی سازی عبارتانداز: «صندوق بینالمللی پول، بانک جهانی و سازمان تجارت جهانی»
#صندوق_بین_المللی_پول
#بانک_جهانی
#توسعه_استعماری
@ourpresident
http://yon.ir/kSAWO
حدود 80 سال پیش بود که نظام سرمایهداری با بزرگترین بحران دوران حیات خویش مواجه گردید. #صندوق_بین_المللی_پول (IMF) در چنین شرایطی، تأسیس شد و مسؤولیت یافت تا از بروز رکودهای جهانی دیگر جلوگیری کند. قرار بر این بود صندوق به کشورهایی که با کسادی مواجه هستند و منابع شان اجازه نمیدهد تا به توسعه برسند به تقاضای جهانی کمک کرده و به آنها تحصیلات (وام) ارایه دهد بنابراین (IMF) پس از تأسیس یعنی در سال 1930 برای تثبیت اقتصاد جهان و جلوگیری از تکرار رکود تقاضا، تشکیل شد.
در هر حال #صندوق_بین_المللی_پول و #بانک_جهانی هر دو حاصل کنفرانس بینالمللی #برتون_وودز هستند که در سال 1944 در «تیوهمپشایر» آمریکا تشکیل شد و بخشی از تلاشهای هماهنگ گستردهای بود که برای تأمین مالی و بازسازی اروپا بعد از جنگ و اجتناب از رکودهای اقتصادی آینده صورت گرفت.
اکنون پس از گذشت چند دهه از تأسیس (IMF) میتوان به ماهیت استعماری این صندوق پی برد. شواهد نشان میدهد (IMF) ابزاری برای توسعهی کشورهای اروپایی بود چه آن زمان که تأسیس شد و چه هم اکنون که در حال فعالیت است. هم اکنون این نهاد با تکیه بر شعار جهانی سازی، تقسیم نابرابر جهانی را انجام داده و برای این تقسیم ناعادلانه وام و اعتبارات در اختیار کشورهای در حال توسعه قرار میدهد.
سه نهاد اصلی متولی جهانی سازی عبارتانداز: «صندوق بینالمللی پول، بانک جهانی و سازمان تجارت جهانی»
#صندوق_بین_المللی_پول
#بانک_جهانی
#توسعه_استعماری
@ourpresident
📛🏦 توسعه و تضاد؛
شکل گیری فرآیند توسعه در غرب و نتایج آن⛓
🔸وضعیت امروز کشورهای غربی نتیجهی تغییراتی است که پس از #رنسانس، انقلابی در مبانی علمی، فکری و فلسفی و در نتیجه در ساختارهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی آن جوامع به وقوع پیوست. جنبش اصلاحطلبی دینی #(پروتستانیزم) و انقلاب علمی به ظهور جهانبینىهاى جدیدی با محور قرار گرفتن انسان انجامید و رابطهی بشر با خدا، دنیا، طبیعت و دیگران دگرگون شد.
🔸ظهور #انقلاب_صنعتى در انگلستان و به کارگیری علم و فنآوری، ماشین و انرژى، تحول در ابزار و حجم تولید در قالب نظام سرمایهدارى در حوزهی اقتصاد و بروز انقلابهای عظیم در اروپا، دگرگونی و برقرارى حاکمیت ملى در قالب دولت - ملتها، آزادى فردی و تشکیل احزاب و انجمنها، مصونیت مالکیت، حاکمیت قانون و ... در قالب نظام لیبرال دموکراسی از نظر اجتماعی و سیاسی، رفته رفته ثمرات خود را در زندگی فردی و اجتماعی آنها ظاهر ساخت و نظام اقتصادی، اجتماعی و سیاسی فعلی را رقم زد.
🔸نتیجهی تغییرات نام برده شده تلاش و جدیت در آبادانی دنیا و فراموشی معنویات و قطع رابطه با منبع لایزال #وحی بود.
نظامی که به دلیل مبانیاش در زمینهی رفاه مادی و کارایی اقتصادی، استفادهی بهینه از منابع و... در تلاش و تکاپو بود ولی خود را در برپایی #عدالت و تحکیم ارزشهای معنوی و انسانی مسؤول نمیدانست. نتیجهی نیز این شد که از دل توسعهی غرب، استعمار و استثمار ملل دیگر، دو #جنگ_جهانی و خانمانسوز اول و دوم، پدیدههایی مانند #صهیونیسم و #فاشیسم، ساخت بمبهای#اتمی و شیمیایی و استفاده از آنها برای پیروزی در جنگها، گسترش فقر، تبعیض و بیعدالتی در جهان، رواج فساد، #فحشا و زوال ارزشهای اخلاقی انسانی حاصل تجربهی عملی #توسعه در مغرب زمین است. اما از حیث نظری وضع به گونهی دیگر بود...
🔸 نظریات و بحثهای توسعه زمانی مطرح شد که پس از جنگ جهانی دوم رفته رفته بسیاری از کشورهایی که به تازگی از بند استعمار رهایی یافته بودند یا تحت سیطرهی غرب اداره میشدند، در مورد علت وضعیت خود و چگونگی رسیدن به پیشرفتها و رفاه اقتصادی غرب به پرس و جو و کنکاش پرداختند. نظریات توسعه درصدد بود این پدیده را برای آنها تبیین نموده و راه و روش رسیدن به قافلهی تمدن پر زرق و برق پیشرفت غربی را به آنها نشان دهد و به نوعی استعمار جدید و سیطره بر آنها را این بار بدون حضور مستقیم یا غیر مستقیم (توسط عمال دست نشانده) بلکه از راه نظریات اقتصادی و با پشتیبانی سازمانهای بینالمللی تخصصی مانند #بانک_جهانی و صندوق بینالمللی پول ادامه دهند.
🔸 در این راستا اولین مدل توسعهی اقتصادی در اوایل دههی 40 میلادی توسط دو اقتصاددان به نامهای «هارود و دومار» ارایه شد. این مدل که در طول دهههای 40 و 50 میلادی نظریهی غالب مباحث توسعه بود، توسعه را تنها در ایجاد رشد اقتصادی و افزایش تولید ناخالص داخلی کشورها خلاصه میکرد که بایستی منابع لازم برای آن از محل انباشت پسانداز جامعه، تأمین گردد.
در طول دهههای 60 و 70 میلادی، نظریات متعددی در ادبیات اقتصاد توسعه مطرح و هر یک به نحوی در کشورهای در حال توسعه پیاده شد. پیگیری خطمشی صنعتی شدن با تأکید بر انباشت سرمایه، انتقال تکنولوژی به صورت واردات صنایع #مونتاژ و مصرف انبوه برای تحریک تولید صنعتی، تضعیف اقتصاد سنتی معیشتی مبتنی بر تولیدات دامی، کشاورزی و آزادسازی منابع و سرمایهی فیزیکی و انسانی لازم برای طی مسیر رشد، همگی از جمله نسخههایی بود که بیشتر با کوششهای برنامهریزی شدهی سازمانها و نهادهای دولتی در کشورهای مورد نظر پیاده میشد و به نتیجه نمیرسید، ضمن اینکه غالباً نتایج دردناکی نیز برای جامعه، فرهنگ، #محیط_زیست و... باقی میگذاشت.
🔸 در مجموع، وضعیت توسعهی مادی که در غرب بعد از رنسانس و انقلاب صنعتی بهطور تدریجی و با تغییر در ساختارهای فکری- فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به وقوع پیوسته بود، با این نظریات در کشورهای دیگر بدون توجه به ابعاد انسانی و حتی حداقل سازگاری و همخوانی با ساختارهای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی آنها پیاده و نتیجه آنکه جوامع یاد شده از عدالت، انسانیت، ارزشهای متعالی، محیط زیست و... غفلت نمودند و بدین ترتیب، از اواخر دههی 70 تاکنون بحران فکری و اجتماعی همگانی و شایعی در حوزههای مرتبط با مسایل توسعه اتفاق افتاد که بیشتر ناشی از ضعف و متناسب نبودن نظریات توسعه با واقعیات موجود و اهداف و آرمانهای کشورهای مورد نظر بود.
✔️ این مسایل سبب شد رهبر معظم انقلاب اسلامی به جای «توسعه» از عبارت «پیشرفت» آن هم همراه و توأمان با عدالت استفاده نمایند و دولت و دانشگاهها را به تبیین الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت فرا بخواند.
http://yon.ir/2yzzX
شکل گیری فرآیند توسعه در غرب و نتایج آن⛓
🔸وضعیت امروز کشورهای غربی نتیجهی تغییراتی است که پس از #رنسانس، انقلابی در مبانی علمی، فکری و فلسفی و در نتیجه در ساختارهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی آن جوامع به وقوع پیوست. جنبش اصلاحطلبی دینی #(پروتستانیزم) و انقلاب علمی به ظهور جهانبینىهاى جدیدی با محور قرار گرفتن انسان انجامید و رابطهی بشر با خدا، دنیا، طبیعت و دیگران دگرگون شد.
🔸ظهور #انقلاب_صنعتى در انگلستان و به کارگیری علم و فنآوری، ماشین و انرژى، تحول در ابزار و حجم تولید در قالب نظام سرمایهدارى در حوزهی اقتصاد و بروز انقلابهای عظیم در اروپا، دگرگونی و برقرارى حاکمیت ملى در قالب دولت - ملتها، آزادى فردی و تشکیل احزاب و انجمنها، مصونیت مالکیت، حاکمیت قانون و ... در قالب نظام لیبرال دموکراسی از نظر اجتماعی و سیاسی، رفته رفته ثمرات خود را در زندگی فردی و اجتماعی آنها ظاهر ساخت و نظام اقتصادی، اجتماعی و سیاسی فعلی را رقم زد.
🔸نتیجهی تغییرات نام برده شده تلاش و جدیت در آبادانی دنیا و فراموشی معنویات و قطع رابطه با منبع لایزال #وحی بود.
نظامی که به دلیل مبانیاش در زمینهی رفاه مادی و کارایی اقتصادی، استفادهی بهینه از منابع و... در تلاش و تکاپو بود ولی خود را در برپایی #عدالت و تحکیم ارزشهای معنوی و انسانی مسؤول نمیدانست. نتیجهی نیز این شد که از دل توسعهی غرب، استعمار و استثمار ملل دیگر، دو #جنگ_جهانی و خانمانسوز اول و دوم، پدیدههایی مانند #صهیونیسم و #فاشیسم، ساخت بمبهای#اتمی و شیمیایی و استفاده از آنها برای پیروزی در جنگها، گسترش فقر، تبعیض و بیعدالتی در جهان، رواج فساد، #فحشا و زوال ارزشهای اخلاقی انسانی حاصل تجربهی عملی #توسعه در مغرب زمین است. اما از حیث نظری وضع به گونهی دیگر بود...
🔸 نظریات و بحثهای توسعه زمانی مطرح شد که پس از جنگ جهانی دوم رفته رفته بسیاری از کشورهایی که به تازگی از بند استعمار رهایی یافته بودند یا تحت سیطرهی غرب اداره میشدند، در مورد علت وضعیت خود و چگونگی رسیدن به پیشرفتها و رفاه اقتصادی غرب به پرس و جو و کنکاش پرداختند. نظریات توسعه درصدد بود این پدیده را برای آنها تبیین نموده و راه و روش رسیدن به قافلهی تمدن پر زرق و برق پیشرفت غربی را به آنها نشان دهد و به نوعی استعمار جدید و سیطره بر آنها را این بار بدون حضور مستقیم یا غیر مستقیم (توسط عمال دست نشانده) بلکه از راه نظریات اقتصادی و با پشتیبانی سازمانهای بینالمللی تخصصی مانند #بانک_جهانی و صندوق بینالمللی پول ادامه دهند.
🔸 در این راستا اولین مدل توسعهی اقتصادی در اوایل دههی 40 میلادی توسط دو اقتصاددان به نامهای «هارود و دومار» ارایه شد. این مدل که در طول دهههای 40 و 50 میلادی نظریهی غالب مباحث توسعه بود، توسعه را تنها در ایجاد رشد اقتصادی و افزایش تولید ناخالص داخلی کشورها خلاصه میکرد که بایستی منابع لازم برای آن از محل انباشت پسانداز جامعه، تأمین گردد.
در طول دهههای 60 و 70 میلادی، نظریات متعددی در ادبیات اقتصاد توسعه مطرح و هر یک به نحوی در کشورهای در حال توسعه پیاده شد. پیگیری خطمشی صنعتی شدن با تأکید بر انباشت سرمایه، انتقال تکنولوژی به صورت واردات صنایع #مونتاژ و مصرف انبوه برای تحریک تولید صنعتی، تضعیف اقتصاد سنتی معیشتی مبتنی بر تولیدات دامی، کشاورزی و آزادسازی منابع و سرمایهی فیزیکی و انسانی لازم برای طی مسیر رشد، همگی از جمله نسخههایی بود که بیشتر با کوششهای برنامهریزی شدهی سازمانها و نهادهای دولتی در کشورهای مورد نظر پیاده میشد و به نتیجه نمیرسید، ضمن اینکه غالباً نتایج دردناکی نیز برای جامعه، فرهنگ، #محیط_زیست و... باقی میگذاشت.
🔸 در مجموع، وضعیت توسعهی مادی که در غرب بعد از رنسانس و انقلاب صنعتی بهطور تدریجی و با تغییر در ساختارهای فکری- فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به وقوع پیوسته بود، با این نظریات در کشورهای دیگر بدون توجه به ابعاد انسانی و حتی حداقل سازگاری و همخوانی با ساختارهای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی آنها پیاده و نتیجه آنکه جوامع یاد شده از عدالت، انسانیت، ارزشهای متعالی، محیط زیست و... غفلت نمودند و بدین ترتیب، از اواخر دههی 70 تاکنون بحران فکری و اجتماعی همگانی و شایعی در حوزههای مرتبط با مسایل توسعه اتفاق افتاد که بیشتر ناشی از ضعف و متناسب نبودن نظریات توسعه با واقعیات موجود و اهداف و آرمانهای کشورهای مورد نظر بود.
✔️ این مسایل سبب شد رهبر معظم انقلاب اسلامی به جای «توسعه» از عبارت «پیشرفت» آن هم همراه و توأمان با عدالت استفاده نمایند و دولت و دانشگاهها را به تبیین الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت فرا بخواند.
http://yon.ir/2yzzX
OURPRESIDENT.IR
#زیباکلامها میپرسند چه کسی ماموریت مقابله با اسرائیل را به ما داده؟ پاسخ اینست: همان کسیکه ماموریت مقابله با هیتلر را به انگلستان داد: "منافع ملی ایران و پیشگیری از تجزیه و نابودی کشور" @ourpresident
📝 اسرائیل؛ از دریچه منافع ملی | #احسان_منصوری
🔸شکست تبلیغات رسمی در اقناع بخش مهمی از جامعه سبب شده تا اسرائیل (و درگیری با آن) بیش از هر مسالهای غیرقابل هضم، غیر عقلانی و مضر به حال منافع کشور به نظر بیاید. به ویژه مردم تصور میکنند اگر نظام دیگری بر ایران حاکم بود روابط دوستانه با اسرائیل میداشت
1️⃣ آیا روابط دو کشور در نبود جمهوری اسلامی #دوستانه خواهد شد؟ ایران عضو کمیته بررسی طرح تقسیم در سازمان ملل بود و با تقسیم فلسطین و بعدتر با عضویت اسرائیل در سازمان ملل مخالفت کرد. روابط دوکشور در دوره #مصدق قطع بود. ایران تنها پس از کودتای ۲۸ مرداد روابط نزدیک با اسرائیل پیدا کرد.
2️⃣ ایران و اسرائیل (متحدان آمریکا) در مقابل مصر، عراق و سوریه (متحدان شوروی) نیاز به تقویت یکدیگر داشتند. با این حال اسرائیل هیچگاه ایران را به عنوان #شریک نزدیک نگاه نکرد. چند مورد #کلاه_برداری اسرائیل از حکومت شاه نشان دهنده فهم اسرائیلیها از تخاصم ذاتی بین دو کشور بود.
3️⃣ مهمترین پروژه نظامی مشترک «#پروژه_شکوفه» با هدف توسعه موشکهای حامل سلاح هستهای راه افتاد. ایران ۱ میلیارد دلار در پروژه هزینه کرد اما اسرائیل با کلاه برداری از ایران، موشکهای خود را توسعه داد و تنها به دنبال انتقال تکنولوژی از رده خارجی به ایران بود.
4️⃣ در مهمترین پروژه اطلاعاتی مشترک «#طرح_کریستال» موساد و ساواک برای نفوذ در کشورهای عربی همکاری کردند. پایگاههای تاسیس شده در ایران و تربیت جاسوس برای نفوذ به عراق، شبکه گستردهای در اختیار موساد قرار داد که ناگهان هدایت آن را به اسرائیل منتقل و دستان ایران را خالی گذاردند.
5️⃣ محمدرضا شاه در اواخر حکومتش اعتماد به نفس بیشتری یافت و به دنبال ایفای نقش مهمتری در منطقه بود. اینجا به طور طبیعی نگاه او نسبت به اسرائیل تغییر کرد.
شاه در ۱۹۷۳ به همراه اوپک، کشورهای حامی اسرائیل را #تحریم_نفتی کرد. در ۱۹۷۵ به #قطعنامه نژادپرستانه دانستن صهیونیسم رای #مثبت داد.
6️⃣ در ۱۹۷۵ شاه گفت: "به اسرائیل هشدار دادیم که نمیتواند تمام دنیای عرب را تحت سلطه بگیرد. برای دستیابی به این هدف باید جمعیتی حدود ۲۰ تا ۳۰ میلیون نفر داشته باشد… اسرائیل کنترل تمام اعراب را میخواهد."
هیچ حکومت مستقلی در ایران نمیتواند تهدید اسرائیل را نادیده بگیرد.
7️⃣ اسرائیل یک رژیم #نژادپرست #توسعه_طلب تهاجمی ست. اگر فکر میکنید ایران به خاطر شیعه گرایی در مقابل نظام یهود ایستاده، پس حتما تصور میکنید درگیری اروپا با روسیه بر سر منطقه کریمه، درگیری بین کاتولیکها و اورتودوکسها ست! هیچ کشوری توسعه طلبی یکی از همسایگانش را تحمل نمیکند.
8️⃣ ایران یا کشوری #ضعیف و حقیر در منطقه است (مانند آنچه در عمده دوره قاجار یا حکومت محمدرضا پهلوی بود) یا کشوری بلندپرواز و به دنبال توسعه نفوذ و قدرتش (مانند دوره جمهوری اسلامی یا اواخر دوره رضاشاه). در حالت دوم، منافع ملی ایجاب میکند در مقابل تهدید اسرائیل بایستد.
9️⃣ ایران حتی اگر عطای نفوذ منطقهای را به لقایش ببخشد از تهدید به دور نیست. اسرائیل یک دولت #ایدئولوژیک #مذهبی ست که به خاطر وعده ارض موعود، با جنایت کشورش را بنا کرده و حالا به دنبال تحقق #اسرائیل_بزرگ ست. راهکار اسرائیل برای تشکیل سرزمینی از نیل تا فرات، حذف همه قدرتمندان منطقه ست
🔸 ایجاد درگیریهای #قومی_مذهبی و #تجزیه کشورهای خاورمیانه طرح محبوب اسرائیلی هاست. مانند طرح یینون، طرح برنارد لوییس، حمایت از حمله نظامی بوش به عراق، ارتباط نزدیک با تجزبه طلبان #کرد ...
🔹 در ۲۰۰۶ که اسرائیل به #لبنان حمله کرد، کاندولیزا رایس از «#خاورمیانه_جدید» سخن گفت. دشوار نیست تصور کنیم چه سهمی برای ما در آن خاورمیانه درنظر گرفته شده بود. اما ۲۰۰۶ همان سالی ست که ماجرا معکوس و اسرائیل در مرز لبنان متوقف شد. یک گام مهم برای دور کردن ارتش بوش از حمله به ایران.
🔸 همه از شرارتهای اسرائیل در ترور #دانشمندان_هستهای، ویروس #استاکس_نت، لابی برای #تحریم ایران و #حمله مداوم به ایران در سوریه آگاهند. «سادهلوحان» ایرانی ادعا میکنند همه اینها نتیجه ایدئولوژی جمهوری اسلامی ست. اما مگر یک ایران سکولار دموکرات چه میتواند دربرابر اسرائیل بکند؟
🔹 اسرائیل همواره مانع قدرت گیری هر کشوری در خاورمیانه بوده. حتی مانع فروش تکنولوژی غنیسازی هستهای و اف-۳۵ به #عربستان (مهمترین متحد امروزش) میشود. به دنبال تجزیه و زمین زدن قدرتهای خاورمیانه است. از جمله #ترکیه و ایران. حمایت گستردهاش از #سلفیهای سوریه انکار ناپذیر است.
🔸 #زیباکلامها میپرسند چه کسی ماموریت مقابله با اسرائیل را به ما داده؟ پاسخ این ست: همان کسیکه ماموریت مقابله با هیتلر را به انگلستان داد. #منافع_ملی ایران و پیشگیری از تجزیه و نابودی کشور،ضرورت مقابله با اسرائیل را ایجاب میکند.
📷 https://t.me/ourpresident/11434
🔸شکست تبلیغات رسمی در اقناع بخش مهمی از جامعه سبب شده تا اسرائیل (و درگیری با آن) بیش از هر مسالهای غیرقابل هضم، غیر عقلانی و مضر به حال منافع کشور به نظر بیاید. به ویژه مردم تصور میکنند اگر نظام دیگری بر ایران حاکم بود روابط دوستانه با اسرائیل میداشت
1️⃣ آیا روابط دو کشور در نبود جمهوری اسلامی #دوستانه خواهد شد؟ ایران عضو کمیته بررسی طرح تقسیم در سازمان ملل بود و با تقسیم فلسطین و بعدتر با عضویت اسرائیل در سازمان ملل مخالفت کرد. روابط دوکشور در دوره #مصدق قطع بود. ایران تنها پس از کودتای ۲۸ مرداد روابط نزدیک با اسرائیل پیدا کرد.
2️⃣ ایران و اسرائیل (متحدان آمریکا) در مقابل مصر، عراق و سوریه (متحدان شوروی) نیاز به تقویت یکدیگر داشتند. با این حال اسرائیل هیچگاه ایران را به عنوان #شریک نزدیک نگاه نکرد. چند مورد #کلاه_برداری اسرائیل از حکومت شاه نشان دهنده فهم اسرائیلیها از تخاصم ذاتی بین دو کشور بود.
3️⃣ مهمترین پروژه نظامی مشترک «#پروژه_شکوفه» با هدف توسعه موشکهای حامل سلاح هستهای راه افتاد. ایران ۱ میلیارد دلار در پروژه هزینه کرد اما اسرائیل با کلاه برداری از ایران، موشکهای خود را توسعه داد و تنها به دنبال انتقال تکنولوژی از رده خارجی به ایران بود.
4️⃣ در مهمترین پروژه اطلاعاتی مشترک «#طرح_کریستال» موساد و ساواک برای نفوذ در کشورهای عربی همکاری کردند. پایگاههای تاسیس شده در ایران و تربیت جاسوس برای نفوذ به عراق، شبکه گستردهای در اختیار موساد قرار داد که ناگهان هدایت آن را به اسرائیل منتقل و دستان ایران را خالی گذاردند.
5️⃣ محمدرضا شاه در اواخر حکومتش اعتماد به نفس بیشتری یافت و به دنبال ایفای نقش مهمتری در منطقه بود. اینجا به طور طبیعی نگاه او نسبت به اسرائیل تغییر کرد.
شاه در ۱۹۷۳ به همراه اوپک، کشورهای حامی اسرائیل را #تحریم_نفتی کرد. در ۱۹۷۵ به #قطعنامه نژادپرستانه دانستن صهیونیسم رای #مثبت داد.
6️⃣ در ۱۹۷۵ شاه گفت: "به اسرائیل هشدار دادیم که نمیتواند تمام دنیای عرب را تحت سلطه بگیرد. برای دستیابی به این هدف باید جمعیتی حدود ۲۰ تا ۳۰ میلیون نفر داشته باشد… اسرائیل کنترل تمام اعراب را میخواهد."
هیچ حکومت مستقلی در ایران نمیتواند تهدید اسرائیل را نادیده بگیرد.
7️⃣ اسرائیل یک رژیم #نژادپرست #توسعه_طلب تهاجمی ست. اگر فکر میکنید ایران به خاطر شیعه گرایی در مقابل نظام یهود ایستاده، پس حتما تصور میکنید درگیری اروپا با روسیه بر سر منطقه کریمه، درگیری بین کاتولیکها و اورتودوکسها ست! هیچ کشوری توسعه طلبی یکی از همسایگانش را تحمل نمیکند.
8️⃣ ایران یا کشوری #ضعیف و حقیر در منطقه است (مانند آنچه در عمده دوره قاجار یا حکومت محمدرضا پهلوی بود) یا کشوری بلندپرواز و به دنبال توسعه نفوذ و قدرتش (مانند دوره جمهوری اسلامی یا اواخر دوره رضاشاه). در حالت دوم، منافع ملی ایجاب میکند در مقابل تهدید اسرائیل بایستد.
9️⃣ ایران حتی اگر عطای نفوذ منطقهای را به لقایش ببخشد از تهدید به دور نیست. اسرائیل یک دولت #ایدئولوژیک #مذهبی ست که به خاطر وعده ارض موعود، با جنایت کشورش را بنا کرده و حالا به دنبال تحقق #اسرائیل_بزرگ ست. راهکار اسرائیل برای تشکیل سرزمینی از نیل تا فرات، حذف همه قدرتمندان منطقه ست
🔸 ایجاد درگیریهای #قومی_مذهبی و #تجزیه کشورهای خاورمیانه طرح محبوب اسرائیلی هاست. مانند طرح یینون، طرح برنارد لوییس، حمایت از حمله نظامی بوش به عراق، ارتباط نزدیک با تجزبه طلبان #کرد ...
🔹 در ۲۰۰۶ که اسرائیل به #لبنان حمله کرد، کاندولیزا رایس از «#خاورمیانه_جدید» سخن گفت. دشوار نیست تصور کنیم چه سهمی برای ما در آن خاورمیانه درنظر گرفته شده بود. اما ۲۰۰۶ همان سالی ست که ماجرا معکوس و اسرائیل در مرز لبنان متوقف شد. یک گام مهم برای دور کردن ارتش بوش از حمله به ایران.
🔸 همه از شرارتهای اسرائیل در ترور #دانشمندان_هستهای، ویروس #استاکس_نت، لابی برای #تحریم ایران و #حمله مداوم به ایران در سوریه آگاهند. «سادهلوحان» ایرانی ادعا میکنند همه اینها نتیجه ایدئولوژی جمهوری اسلامی ست. اما مگر یک ایران سکولار دموکرات چه میتواند دربرابر اسرائیل بکند؟
🔹 اسرائیل همواره مانع قدرت گیری هر کشوری در خاورمیانه بوده. حتی مانع فروش تکنولوژی غنیسازی هستهای و اف-۳۵ به #عربستان (مهمترین متحد امروزش) میشود. به دنبال تجزیه و زمین زدن قدرتهای خاورمیانه است. از جمله #ترکیه و ایران. حمایت گستردهاش از #سلفیهای سوریه انکار ناپذیر است.
🔸 #زیباکلامها میپرسند چه کسی ماموریت مقابله با اسرائیل را به ما داده؟ پاسخ این ست: همان کسیکه ماموریت مقابله با هیتلر را به انگلستان داد. #منافع_ملی ایران و پیشگیری از تجزیه و نابودی کشور،ضرورت مقابله با اسرائیل را ایجاب میکند.
📷 https://t.me/ourpresident/11434
Telegram
رئیس جمهور ما
#زیباکلامها میپرسند چه کسی ماموریت مقابله با اسرائیل را به ما داده؟
پاسخ اینست:
همان کسیکه ماموریت مقابله با هیتلر را به انگلستان داد:
"منافع ملی ایران و پیشگیری از تجزیه و نابودی کشور"
@ourpresident
پاسخ اینست:
همان کسیکه ماموریت مقابله با هیتلر را به انگلستان داد:
"منافع ملی ایران و پیشگیری از تجزیه و نابودی کشور"
@ourpresident