«آگهی: یک تکه سنگ ۳۰۰ کیلومتری گم شده!»
—------------------------------------------
https://goo.gl/STmD8u
* اگر برای سنگهای آسمانی هم میشد مانند افرادِ ناپدیدشده گزارش فرستاد، در گزارش "۱۹۹۵ اسان۵۵" هم چنین چیزی میآمد: «نخستین بار در ۲۰ سپتامبر ۱۹۹۵ دیده شد که بر پسزمینهای از ستارگان به پیش میرفت. آخرین بار چند هفته بعد دیده شد و از آن هنگام دیگر کسی آن را ندیده.»
ساده بگوییم... گم شده! ما بر پایهی حرکت آن در بخش کوتاهی از مسیرش میدانیم که احتمالا از نقطهای درون مدار کیوان گذشته و سپس تا نزدیکی مدار پلوتو رفته بوده. این را هم میدانیم که چنین مداری حدود صد سال زمان میبرد.
از روی میزان روشناییاش میتوان گفت بزرگ بوده- شاید به پهنای ۳۰۰ کیلومتر. بنابراین ۱۹۹۵ اسان۵۵ را میتوان یکی از بزرگترین، یا چه بسا بزرگترین #ریزسیاره ی ردهی سانتور دانست. سانتورها اجرام شگفتانگیزیاند که در منطقهی ناپایداری از سامانهی خورشیدی، زیر نفوذ گرانش سهمگین غولهای گازی در گردشند.
ولی دربارهی این جرم گمشده چیزی بیش از این نمیدانیم. ۱۹۹۵ اسان۵۵ نخستین بار توسط نیکول دنزل و آریانا گلیسون از پشت تلسکوپ پروژهی دیدهبان فضا در کیت پیک آریزونا دیده شد. ولی در پایان اکتبر ۱۹۹۵، رد این جرم در عکسهایی که گروه دیدهبان فضا گرفت ناپدید شد- و از آن هنگام دیگر اثری از آن یافته نشده.
چنین چیزی در اخترشناسی نوین با این همه دقت و توانمندیها تکاندهنده به نظر میرسد. جرمی بزرگترین از نوع خود باشد و ما نتوانیم پیدایش کنیم؟
واقعیت اینست که گم شدن اجرام سامانهی خورشیدی همیشه رخ میدهد.
بیایید چند صد سال به گذشته برگردیم. گالیله در سالهای ۱۶۱۲ و ۱۶۱۳ چیزی که فکر میکرد یک ستاره است را دید. ولی آن چیز یک ستاره نبود- نپتون بود، سیارهای که پس از یک قایمباشکِ بیش از دو سدهای با بشر، به طور رسمی در ۲۴ سپتامبر ۱۸۴۶ شناسایی شد. [در این باره خواندید: * واکاوی تاریخ: چه کسی واقعا نپتون را کشف کرد؟ (https://goo.gl/Nq87Cy)]
یا مورد دنبالهدار ۴۱پی/تاتل-جاکوبینی-کرساک را در نظر بگیرید که هر ۵.۴ سال یک بار خورشید را دور میزند. این جرم نخستین بار سال ۱۸۵۸ یافته، و سپس گم شد. در سال ۱۹۰۷ دوباره آن را یافتند و دوباره غیبش زد تا سال ۱۹۵۱ که دوباره و برای آخرین بار پیدا شد. امروزه این دنبالهدار به نام هر سه "یابندهاش" شناخته میشود.
به گفتهی ملیسا بروکر، عضو گروه دیدهبان فضا از دانشگاه آریزونا در توسان، این مشکل هنوز هم رایج است. وی میگوید به زبان اخترشناسی نوین، "گمشده" به این معناست که ستارهشناسان شانس بهتری دارند تا این اجرام را بر پایهی مدارشان، در پیمایشهای دیگری که مربوط به آن هم نیست شناسایی کنند.
هماکنون صدها جرم سراغ داریم که در کمربند کویپر (کمربندی از تکههای یخزده در بخش بیرونی #سامانه_خورشیدی) ناپدید شدهاند.
هشداردهندهتر این که، در همین لحظه ۱۳۵ سیارک نزدیک زمین را گم کردهایم که نامشان در ردهای به عنوان "برخوردگرهای مجازی" ثبت شده. این بدان معناست که تا جایی که از مدارهای این اجرام میدانیم، شانسی -گرچه بسیار کم ولی بالاتر از صفر- وجود دارد که روزی به زمین برخورد کنند.
بستن پرونده
الکس پارکر از بنیاد پژوهشی جنوب باختر در سن آنتونیوی تگزاس میگوید برای ۱۹۵۵ اسان۵۵ دو چیز میتوانسته رخ داده باشد. یکی این که نقصها و خطاهایی در عکسهای دیدهبان فضا باعث شده مسیر آن به اشتباه شناسایی شود که این هم باعث شده جستجوهای بعدی در جاهای نادرستی از آسمان انجام شوند.
دیگری این که این جرم غولپیکر آسمانی شاید اصلا وجود نداشته. میتوانسته جرمی کوچکتر باشد که در اثر فوران یا فروپاشی به طور موقت پرنور شده؛ یا دو جرم کوچکتر به هم کوبیده و زمان کوتاهی روشن شده بودهاند، و به این ترتیب، دانشمندان سیارهای را فریب داده و "پی نخود سیاه" فرستاده باشند!
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
www.1star7sky.com/2017/11/SN55.html
—-------------------------------------------------
کانال یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
—------------------------------------------
https://goo.gl/STmD8u
* اگر برای سنگهای آسمانی هم میشد مانند افرادِ ناپدیدشده گزارش فرستاد، در گزارش "۱۹۹۵ اسان۵۵" هم چنین چیزی میآمد: «نخستین بار در ۲۰ سپتامبر ۱۹۹۵ دیده شد که بر پسزمینهای از ستارگان به پیش میرفت. آخرین بار چند هفته بعد دیده شد و از آن هنگام دیگر کسی آن را ندیده.»
ساده بگوییم... گم شده! ما بر پایهی حرکت آن در بخش کوتاهی از مسیرش میدانیم که احتمالا از نقطهای درون مدار کیوان گذشته و سپس تا نزدیکی مدار پلوتو رفته بوده. این را هم میدانیم که چنین مداری حدود صد سال زمان میبرد.
از روی میزان روشناییاش میتوان گفت بزرگ بوده- شاید به پهنای ۳۰۰ کیلومتر. بنابراین ۱۹۹۵ اسان۵۵ را میتوان یکی از بزرگترین، یا چه بسا بزرگترین #ریزسیاره ی ردهی سانتور دانست. سانتورها اجرام شگفتانگیزیاند که در منطقهی ناپایداری از سامانهی خورشیدی، زیر نفوذ گرانش سهمگین غولهای گازی در گردشند.
ولی دربارهی این جرم گمشده چیزی بیش از این نمیدانیم. ۱۹۹۵ اسان۵۵ نخستین بار توسط نیکول دنزل و آریانا گلیسون از پشت تلسکوپ پروژهی دیدهبان فضا در کیت پیک آریزونا دیده شد. ولی در پایان اکتبر ۱۹۹۵، رد این جرم در عکسهایی که گروه دیدهبان فضا گرفت ناپدید شد- و از آن هنگام دیگر اثری از آن یافته نشده.
چنین چیزی در اخترشناسی نوین با این همه دقت و توانمندیها تکاندهنده به نظر میرسد. جرمی بزرگترین از نوع خود باشد و ما نتوانیم پیدایش کنیم؟
واقعیت اینست که گم شدن اجرام سامانهی خورشیدی همیشه رخ میدهد.
بیایید چند صد سال به گذشته برگردیم. گالیله در سالهای ۱۶۱۲ و ۱۶۱۳ چیزی که فکر میکرد یک ستاره است را دید. ولی آن چیز یک ستاره نبود- نپتون بود، سیارهای که پس از یک قایمباشکِ بیش از دو سدهای با بشر، به طور رسمی در ۲۴ سپتامبر ۱۸۴۶ شناسایی شد. [در این باره خواندید: * واکاوی تاریخ: چه کسی واقعا نپتون را کشف کرد؟ (https://goo.gl/Nq87Cy)]
یا مورد دنبالهدار ۴۱پی/تاتل-جاکوبینی-کرساک را در نظر بگیرید که هر ۵.۴ سال یک بار خورشید را دور میزند. این جرم نخستین بار سال ۱۸۵۸ یافته، و سپس گم شد. در سال ۱۹۰۷ دوباره آن را یافتند و دوباره غیبش زد تا سال ۱۹۵۱ که دوباره و برای آخرین بار پیدا شد. امروزه این دنبالهدار به نام هر سه "یابندهاش" شناخته میشود.
به گفتهی ملیسا بروکر، عضو گروه دیدهبان فضا از دانشگاه آریزونا در توسان، این مشکل هنوز هم رایج است. وی میگوید به زبان اخترشناسی نوین، "گمشده" به این معناست که ستارهشناسان شانس بهتری دارند تا این اجرام را بر پایهی مدارشان، در پیمایشهای دیگری که مربوط به آن هم نیست شناسایی کنند.
هماکنون صدها جرم سراغ داریم که در کمربند کویپر (کمربندی از تکههای یخزده در بخش بیرونی #سامانه_خورشیدی) ناپدید شدهاند.
هشداردهندهتر این که، در همین لحظه ۱۳۵ سیارک نزدیک زمین را گم کردهایم که نامشان در ردهای به عنوان "برخوردگرهای مجازی" ثبت شده. این بدان معناست که تا جایی که از مدارهای این اجرام میدانیم، شانسی -گرچه بسیار کم ولی بالاتر از صفر- وجود دارد که روزی به زمین برخورد کنند.
بستن پرونده
الکس پارکر از بنیاد پژوهشی جنوب باختر در سن آنتونیوی تگزاس میگوید برای ۱۹۵۵ اسان۵۵ دو چیز میتوانسته رخ داده باشد. یکی این که نقصها و خطاهایی در عکسهای دیدهبان فضا باعث شده مسیر آن به اشتباه شناسایی شود که این هم باعث شده جستجوهای بعدی در جاهای نادرستی از آسمان انجام شوند.
دیگری این که این جرم غولپیکر آسمانی شاید اصلا وجود نداشته. میتوانسته جرمی کوچکتر باشد که در اثر فوران یا فروپاشی به طور موقت پرنور شده؛ یا دو جرم کوچکتر به هم کوبیده و زمان کوتاهی روشن شده بودهاند، و به این ترتیب، دانشمندان سیارهای را فریب داده و "پی نخود سیاه" فرستاده باشند!
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
www.1star7sky.com/2017/11/SN55.html
—-------------------------------------------------
کانال یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies