👑یک ستاره در هفت آسمان👑
«کهکشان راه شیری و هرم مایاها» ---------------------------------- تماشای پایین آمدن "مارِ پَردار" از روی هرم مایاها نیاز به زمانبندی خوب و دقیق دارد. باید زمانی نزدیک هموگان (اعتدال فصلی)، به دیدن "ال کاستیلو" (الکاستییو) در شبهجزیرهی یوکاتان مکزیک بروید.…
کهکشان راه شیری درست میان کیوان (چپ) و مشتری (راست) بر فراز هرم مایاها
توضیح بیشتر را اینجا بخوانید:
https://t.me/onestar_in_sevenskies/5112
توضیح بیشتر را اینجا بخوانید:
https://t.me/onestar_in_sevenskies/5112
👑یک ستاره در هفت آسمان👑
«کهکشان راه شیری و هرم مایاها» ---------------------------------- تماشای پایین آمدن "مارِ پَردار" از روی هرم مایاها نیاز به زمانبندی خوب و دقیق دارد. باید زمانی نزدیک هموگان (اعتدال فصلی)، به دیدن "ال کاستیلو" (الکاستییو) در شبهجزیرهی یوکاتان مکزیک بروید.…
سایهی پلههای پرستشگاه کوکولکان یا چیچن ایتزا در زمان هموگانها یا اعتدالهای فصلی
مایاهای باستان پدید آمدن این ایه را نماد خزیدن "مار پَردار" افانهای از بالای هرم به پایین آن میدانستند
توضیح بیشتر در این پست:
https://t.me/onestar_in_sevenskies/5112
مایاهای باستان پدید آمدن این ایه را نماد خزیدن "مار پَردار" افانهای از بالای هرم به پایین آن میدانستند
توضیح بیشتر در این پست:
https://t.me/onestar_in_sevenskies/5112
👑یک ستاره در هفت آسمان👑
«کهکشان راه شیری و هرم مایاها» ---------------------------------- تماشای پایین آمدن "مارِ پَردار" از روی هرم مایاها نیاز به زمانبندی خوب و دقیق دارد. باید زمانی نزدیک هموگان (اعتدال فصلی)، به دیدن "ال کاستیلو" (الکاستییو) در شبهجزیرهی یوکاتان مکزیک بروید.…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تماشای پایین آمدن "مارِ پَردار" از روی هرم مایاها نیاز به زمانبندی خوب و دقیق دارد. باید زمانی نزدیک هموگان (اعتدال فصلی)، به دیدن "ال کاستیلو" (الکاستییو) در شبهجزیرهی یوکاتان مکزیک بروید.
سپس در اواخر بعد از ظهر، اگر آسمان صاف باشد، سایهی خود هرم را خواهید دید که سهگوشهایی درست میکند؛ این سهگوشها کم کم به هم میپیوندند و نمایی پدید میآورند که انگار این مار افسانهای دارد از آن بالا به پایین میخزد [هرم پله پله است و هر پله سایهای میسازد که در پایان به هم میپیوندند].
مربوط به این پست
@onestar_in_sevenskies
سپس در اواخر بعد از ظهر، اگر آسمان صاف باشد، سایهی خود هرم را خواهید دید که سهگوشهایی درست میکند؛ این سهگوشها کم کم به هم میپیوندند و نمایی پدید میآورند که انگار این مار افسانهای دارد از آن بالا به پایین میخزد [هرم پله پله است و هر پله سایهای میسازد که در پایان به هم میپیوندند].
مربوط به این پست
@onestar_in_sevenskies
«ماه توتفرنگی و معبد خدای دریاها»
-------------------------------------
پریشب ماه کامل را در آسمان دیدید؟
از آنجایی که ماه در زمان پُر (کامل) شدن، درست در نقطهی مخالف خورشید در آسمان زمین است (جدایی ۱۸۰ درجه)، تنها زمانی از شبانهروز دیده میشود که خورشید در آسمان نباشد، بنابراین اگر آسمان ابری نباشد، سرتاسر شب آن را میتوان دید.
از آنجایی که ماه ژوئن، در بخشهایی از نیمکرهی شمالی زمانِ رسیدن توتفرنگیهاست، قرص کامل این ماه در برخی باورهای باخترزمین به نام ماه توت فرنگی شناخته میشود. ولی در فرهنگهای دیگر این ماه را به نامهای دیگری هم خواندهاند از جمله ماه عسل و ماه گل سرخ.
این تصویر دیروز در دماغهی سونیون یونان گرفته شده و پرستشگاه (معبد) ۲۴۰۰ سالهی پوزئیدون، خدای دریاها دریونان باستان را در پیشزمینهاش دارد.
ماه آینده ۵۰مین سالگرد فرود و گام گذاشتن انسان بر این همدم آسمانیمان است.
#apod
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/06/ap190618.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
-------------------------------------
پریشب ماه کامل را در آسمان دیدید؟
از آنجایی که ماه در زمان پُر (کامل) شدن، درست در نقطهی مخالف خورشید در آسمان زمین است (جدایی ۱۸۰ درجه)، تنها زمانی از شبانهروز دیده میشود که خورشید در آسمان نباشد، بنابراین اگر آسمان ابری نباشد، سرتاسر شب آن را میتوان دید.
از آنجایی که ماه ژوئن، در بخشهایی از نیمکرهی شمالی زمانِ رسیدن توتفرنگیهاست، قرص کامل این ماه در برخی باورهای باخترزمین به نام ماه توت فرنگی شناخته میشود. ولی در فرهنگهای دیگر این ماه را به نامهای دیگری هم خواندهاند از جمله ماه عسل و ماه گل سرخ.
این تصویر دیروز در دماغهی سونیون یونان گرفته شده و پرستشگاه (معبد) ۲۴۰۰ سالهی پوزئیدون، خدای دریاها دریونان باستان را در پیشزمینهاش دارد.
ماه آینده ۵۰مین سالگرد فرود و گام گذاشتن انسان بر این همدم آسمانیمان است.
#apod
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/06/ap190618.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«چرا ابرهای شبتاب امسال فراوانتر از همیشهاند؟»
---------------------------------------------------
اگر تاکنون ابرهایی از ذرات دود شهابسنگها که با آب یخزده پوشیده شده ندیدهاید، اکنون زمان دیدنش است. ۲۰۱۹ دارد به بهترین سال برای ابرهای شبتاب (انالسیها) تبدیل میشود. این ابرها که به طور معمول در جاهایی نزدیک دایرهی قطبی پدید میآیند، امسال و در این ماه تا بخشهای جنوبیتر هم آمدهاند.
مارک نیکودم از شوبین لهستان میگوید: «در شامگاه ۱۷ ژوئن، بخش بزرگی از آسمان، حتی بالای سرمان پوشیده از ابرهای شبتاب شد. تنها میتوانم بگویم این فصلِ ابرهای شبتاب اسرارآمیز، زیبا، خیرهکننده، بیسابقه و خوشعکس بود.»
هایکو اولبریخت هم که این نمایش را در آلمان دیده میگوید: «من ۲۱ سال است که ابرهای شبتاب را دنبال میکنم. تاکنون هرگز چنین بروز و طغیانی را ندیده بودم! این موجهای آبی کهربایی ۵۰ درجه بالای افق بودند و ساختارهای موجنقشی بسیاری داشتند. زبانم بند آمده بود.»
او میپرسد: «مگر امسال در میانسپهر (مزوسفر) جو چه خبر شده؟» بهترین پاسخ احتمالا "کمینهی خورشیدی" است.
چرخهی فعالیت خورشید اکنون کم شده و خورشید دارد وارد یکی از ژرفترین کمینههایش در یک سدهی گذشته میشود. پرتوهای فرابنفشِِ دورِ خورشید اکنون در پایینترین سطح در یک دههاند-- کمبودی که میتواند به طور مستقیم به افزایش ابرهای شبتاب بیانجامد.
ابرهای شبتاب هنگامی پدید میآیند که تودههای بخار آب تابستانی بالا میروند و وارد جو بالایی زمین میشوند. مولکولهای آب در آنجا به ذرات به جا مانده از ذرات پسماندهای شهابها یا خاکسترهای آتشفشانی چسبیده و پیرامون آنها چگالیده و یخ میزنند و سپس با هم ابرهایی میسازند.
این ابرهای یخی در فرازای ۸۰ کیلومتری سطح زمین، جایی که بنا به تعریف، لبهی فضا خوانده می شود جای دارند و به دلیل همین بلندی، میتوانند حتی هنگامی که از روی زمین، خورشید زیر افق است، نور خورشید را بازبتابانند و بدرخشند.
ولی پرتوهای فرابنفشِ دور میتوانند مولکولهای آب را پیش از چگالش و یخ زدن از بین ببرند. بنابراین کمبود این پرتوها در زمان کمینهی خورشیدی میتواند به افزایش ابرهای شبتاب بیانجامد.
از شانس، فصل ابرهای شبتاب ۲۰۱۹ در اواخر ماه می آغاز شده، درست همزمان با ورود خورشید به دورهای بدون لکه. در حقیقت اکنون ۳۰ روزست که هیچ لکهای روی خورشید پدید نیامده- دورهای که این نمایشهای شبتابی را هم در بر میگیرد. به نظر میردس نبودِ لکهی خورشیدی = فراوانیِ ابرهای شبتاب.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/06/NLCs.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
---------------------------------------------------
اگر تاکنون ابرهایی از ذرات دود شهابسنگها که با آب یخزده پوشیده شده ندیدهاید، اکنون زمان دیدنش است. ۲۰۱۹ دارد به بهترین سال برای ابرهای شبتاب (انالسیها) تبدیل میشود. این ابرها که به طور معمول در جاهایی نزدیک دایرهی قطبی پدید میآیند، امسال و در این ماه تا بخشهای جنوبیتر هم آمدهاند.
مارک نیکودم از شوبین لهستان میگوید: «در شامگاه ۱۷ ژوئن، بخش بزرگی از آسمان، حتی بالای سرمان پوشیده از ابرهای شبتاب شد. تنها میتوانم بگویم این فصلِ ابرهای شبتاب اسرارآمیز، زیبا، خیرهکننده، بیسابقه و خوشعکس بود.»
هایکو اولبریخت هم که این نمایش را در آلمان دیده میگوید: «من ۲۱ سال است که ابرهای شبتاب را دنبال میکنم. تاکنون هرگز چنین بروز و طغیانی را ندیده بودم! این موجهای آبی کهربایی ۵۰ درجه بالای افق بودند و ساختارهای موجنقشی بسیاری داشتند. زبانم بند آمده بود.»
او میپرسد: «مگر امسال در میانسپهر (مزوسفر) جو چه خبر شده؟» بهترین پاسخ احتمالا "کمینهی خورشیدی" است.
چرخهی فعالیت خورشید اکنون کم شده و خورشید دارد وارد یکی از ژرفترین کمینههایش در یک سدهی گذشته میشود. پرتوهای فرابنفشِِ دورِ خورشید اکنون در پایینترین سطح در یک دههاند-- کمبودی که میتواند به طور مستقیم به افزایش ابرهای شبتاب بیانجامد.
ابرهای شبتاب هنگامی پدید میآیند که تودههای بخار آب تابستانی بالا میروند و وارد جو بالایی زمین میشوند. مولکولهای آب در آنجا به ذرات به جا مانده از ذرات پسماندهای شهابها یا خاکسترهای آتشفشانی چسبیده و پیرامون آنها چگالیده و یخ میزنند و سپس با هم ابرهایی میسازند.
این ابرهای یخی در فرازای ۸۰ کیلومتری سطح زمین، جایی که بنا به تعریف، لبهی فضا خوانده می شود جای دارند و به دلیل همین بلندی، میتوانند حتی هنگامی که از روی زمین، خورشید زیر افق است، نور خورشید را بازبتابانند و بدرخشند.
ولی پرتوهای فرابنفشِ دور میتوانند مولکولهای آب را پیش از چگالش و یخ زدن از بین ببرند. بنابراین کمبود این پرتوها در زمان کمینهی خورشیدی میتواند به افزایش ابرهای شبتاب بیانجامد.
از شانس، فصل ابرهای شبتاب ۲۰۱۹ در اواخر ماه می آغاز شده، درست همزمان با ورود خورشید به دورهای بدون لکه. در حقیقت اکنون ۳۰ روزست که هیچ لکهای روی خورشید پدید نیامده- دورهای که این نمایشهای شبتابی را هم در بر میگیرد. به نظر میردس نبودِ لکهی خورشیدی = فراوانیِ ابرهای شبتاب.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/06/NLCs.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«دورنمای یک کهکشان فعال»
-----------------------------
کهکشان مارپیچی بزرگ، زیبا و درخشان مسیه ۱۰۶ در این چشمانداز کیهانیِ پر از کهکشان خودنمایی میکند.
میدان دید این نمای تلسکوپی پهنهای به اندازهی دو درجه از آسمان را در راستای صورت فلکی شمالی تازیها (سگان شکاری)، نزدیک دستهی ملاقهی خرس بزرگ (دب اکبر- هفت برادران) میپوشاند.
ام۱۰۶ که به نام انجیسی ۴۲۵۸ نیز شناخته میشود و حدود ۲۳.۵ میلیون سال نوری از زمین فاصله دارد، با پهنای ۸۰ هزار سال نوری بزرگترین عضو گروه کهکشانی Canes II یا "تازیهای ۲" است.
ام۱۰۶ کهکشان به نسبت دوری است ولی از فاصلهی دقیقش آگاهیم، تا اندازهای به این خاطر که دانشمندان توانستهاند این فاصله را با ردگیری پرتوهای چشمگیر "میزر" (لیزرِ ریزموج) که از آن گسیلیده میشود به طور مستقیم اندازه بگیرند.
تابش میزر که پدیدهای بسیار کمیاب است ولی به گونهی طبیعی رخ میدهد، در این کهکشان توسط مولکولهای آبِ درون ابرهای مولکولی که به گرد هستهی فعال آن میچرخند تولید میشود.
در این چشمانداز یک کهکشان مارپیچی برجستهی دیگر به نام انجیسی ۴۲۱۷ را هم میبینیم که پایین، سمت راست ام۱۰۶ و تقریبا از لبه دیده میشود.
فاصلهی انجیسی ۴۲۱۷ که به دقتِ فاصلهی ام۱۰۶ اندازه گیری نشده، چیزی نزدیک به ۶۰ میلیون سال نوری برآورد شده.
درباره ی این کهکشان خوانده بودید:
* نمایش آتش بازی یک کهکشان
* ام ۱۰۶، یک کهکشان مارپیچی با دو بازوی اضافه
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/06/ap190620.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
-----------------------------
کهکشان مارپیچی بزرگ، زیبا و درخشان مسیه ۱۰۶ در این چشمانداز کیهانیِ پر از کهکشان خودنمایی میکند.
میدان دید این نمای تلسکوپی پهنهای به اندازهی دو درجه از آسمان را در راستای صورت فلکی شمالی تازیها (سگان شکاری)، نزدیک دستهی ملاقهی خرس بزرگ (دب اکبر- هفت برادران) میپوشاند.
ام۱۰۶ که به نام انجیسی ۴۲۵۸ نیز شناخته میشود و حدود ۲۳.۵ میلیون سال نوری از زمین فاصله دارد، با پهنای ۸۰ هزار سال نوری بزرگترین عضو گروه کهکشانی Canes II یا "تازیهای ۲" است.
ام۱۰۶ کهکشان به نسبت دوری است ولی از فاصلهی دقیقش آگاهیم، تا اندازهای به این خاطر که دانشمندان توانستهاند این فاصله را با ردگیری پرتوهای چشمگیر "میزر" (لیزرِ ریزموج) که از آن گسیلیده میشود به طور مستقیم اندازه بگیرند.
تابش میزر که پدیدهای بسیار کمیاب است ولی به گونهی طبیعی رخ میدهد، در این کهکشان توسط مولکولهای آبِ درون ابرهای مولکولی که به گرد هستهی فعال آن میچرخند تولید میشود.
در این چشمانداز یک کهکشان مارپیچی برجستهی دیگر به نام انجیسی ۴۲۱۷ را هم میبینیم که پایین، سمت راست ام۱۰۶ و تقریبا از لبه دیده میشود.
فاصلهی انجیسی ۴۲۱۷ که به دقتِ فاصلهی ام۱۰۶ اندازه گیری نشده، چیزی نزدیک به ۶۰ میلیون سال نوری برآورد شده.
درباره ی این کهکشان خوانده بودید:
* نمایش آتش بازی یک کهکشان
* ام ۱۰۶، یک کهکشان مارپیچی با دو بازوی اضافه
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/06/ap190620.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«کمخوراکیِ سیاهچاله مرکز کهکشان زیر سر میدانهای مغناطیسی است!»
------------------------------------------------------------------------
* خاموشی ابرسیاهچالهی مرکزی کهکشان راه شیری میتواند زیر سر میدان های مغناطیسی باشد.
رصدهای تازهای که به کمک رصدخانهی پوشسپهری اخترشناسی فروسرخ ناسا (سوفیا، SOFIA) انجام شده آگاهیهای بیسابقهای دربارهی خطوط میدان مغناطیسی نیرومند مرکز کهکشان به ما میدهد.
کشش گرانشی نیرومند ابرسیاهچالهی مرکز کهکشان راه شیری (سیاهچالهی کمان-ای*) بر قلب کهکشان فرمان میراند. به طور کلی، هنگامی که مواد به درون سیاهچالهها فروکشیده میشوند، این هیولاهای تاریک پرتوهایی پرانرژی میگسیلند و از این راه حضور خود را نشان میدهند. ولی کمان ای* نسیت به ابرسیاهچالههایی که در مرکز دیگر کهکشانها شناسایی شده، ابرسیاهچالهی آرامیست و بسیار کمتر از چشمداشتها پرتو میگسیلد. شناخت چگونگی برهمکنش سیاهچالهها با میدانهای مغناطیسیشان میتواند به دانشمندان کمک کند تا به تفاوت میان سیاهچالههای خاموش و فعال پی ببرند.
میدانهای مغناطیسی چه پیرامون آهنرباهای روی در یخچال باشند و چه پیرامون ابرسیاهچالهها، نادیدنیاند. دانشمندان برای بررسی میدان مربوط به ابرسیاهچالهی کمان ای* از سوفیا کمک گرفتند، یک رصدخانهی هوابرد که در حقیقت یک هواپیمای بویینگ ۷۴۷اسپی تغییر کاربری داده شده است. آنها برای این کار با بهره از یکی از تازهترین دستگاههای سوفیا به نام HAWC+، تابشِ فروسرخ-دورِ قطبیدهای که ذرات غبار گسیلیده میشد را ردیابی کردند.
ترازبندی ذرات غبار عمود بر میدانهای مغناطیسی است و اخترشناسان از این راه توانستند شدت میدان مغناطیسی پیرامون سیاهچاله را به دست آورده و از شکل آن نقشه بردارند. با پیوند این نقشهی تازه به عکسهایی که در طیفهای فروسرخ-دور و فروسرخ-میانه از کمان-ای* گرفته شده بود، جهت میدان مغناطیسی پیرامون این سیاهچاله آشکار شد.
به گفتهی پژوهشگران، با آن که بخشی از موادِ حلقهی گاز و غبار پیرامون سیاهچاله به سوی آن کشیده میشود، ولی میدان مغناطیسی هم دارد مواد را از این هیولای گرسنه دور میکند. [به همین دلیل آرامت-م]
درن داول، سرپرست دستگاه HAWC + از آزمایشگاه پیشرانش جت ناسا در پاسادنای کالیفرنیا میگوید: «ساختار مارپیچ میدان مغناطیسی، گازها را به درون مداری پیرامون سیاهچاله هدایت میکند.»
داول که نویسندهی اصلی گزارشی دربارهی این یافتههای سوفیا هم هست میافزاید: «این میتواند دلیل آرام بودن ابرسیاهچالهی ما و فعال بودن ابرسیاهچالههای دیگر را توضیح دهد.»
کمان-ای* نزدیکترین ابرسیاهچاله (سیاهچالهی ابرپرجرم) به خورشید است و بنابراین میتواند آزمایشگاهی خوب برای آموختن دربارهی چگونگی کارکرد این غولهای رازآمیز باشد.
جوان اشملز، یکی از نویسندگان این پژوهش و اخترفیزیکدان بنیاد پژوهشی ایمز ناسا میگوید: «این یکی از نخستین نمونهها از جاهاییست که میتوانیم واقعا برهمکنش میدانهای مغناطیسی و مواد میانستارهای با یکدیگر را در آنها ببینیم. با HAWC+ ورق برمیگردد.»
پژوهشگران این یافتهها را در ۲۳۴مین نشست انجمن اخترشناسی آمریکا که در سنت لوییس برگزار شد ارایه کردند.
🔴 توضیح تصویر:
نوارهایی که میدان مغناطیسی را نشان میدهشد به یک تصویر رنگی که از حلقهی غبار پیرامون ابرسیاهچالهی مرکز کهکشان راه شیری گرفته شده افزوده شدهاند. مواد گرمتر که دارند به سوی سیاهچاله به درون فروکشیده میشوند یک ساختار Y-مانند درست کردهاند. خود سیاهچاله نزدیک نقطهی برخوردِ دو بازوی Y است.
🔹🔹🔹🔹🔹🔹
آنچه پیشتر در این زمینه خوانده بودید:
🔹شاید کلید فعالیت سیاهچالهها در دست "میدانهای مغناطیسی" باشد
همچنین بخوانید:
🔹 گرانش بس است، کمی هم از میدان مغناطیسی سیاهچالهها بگوییم
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/06/SagA.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
------------------------------------------------------------------------
* خاموشی ابرسیاهچالهی مرکزی کهکشان راه شیری میتواند زیر سر میدان های مغناطیسی باشد.
رصدهای تازهای که به کمک رصدخانهی پوشسپهری اخترشناسی فروسرخ ناسا (سوفیا، SOFIA) انجام شده آگاهیهای بیسابقهای دربارهی خطوط میدان مغناطیسی نیرومند مرکز کهکشان به ما میدهد.
کشش گرانشی نیرومند ابرسیاهچالهی مرکز کهکشان راه شیری (سیاهچالهی کمان-ای*) بر قلب کهکشان فرمان میراند. به طور کلی، هنگامی که مواد به درون سیاهچالهها فروکشیده میشوند، این هیولاهای تاریک پرتوهایی پرانرژی میگسیلند و از این راه حضور خود را نشان میدهند. ولی کمان ای* نسیت به ابرسیاهچالههایی که در مرکز دیگر کهکشانها شناسایی شده، ابرسیاهچالهی آرامیست و بسیار کمتر از چشمداشتها پرتو میگسیلد. شناخت چگونگی برهمکنش سیاهچالهها با میدانهای مغناطیسیشان میتواند به دانشمندان کمک کند تا به تفاوت میان سیاهچالههای خاموش و فعال پی ببرند.
میدانهای مغناطیسی چه پیرامون آهنرباهای روی در یخچال باشند و چه پیرامون ابرسیاهچالهها، نادیدنیاند. دانشمندان برای بررسی میدان مربوط به ابرسیاهچالهی کمان ای* از سوفیا کمک گرفتند، یک رصدخانهی هوابرد که در حقیقت یک هواپیمای بویینگ ۷۴۷اسپی تغییر کاربری داده شده است. آنها برای این کار با بهره از یکی از تازهترین دستگاههای سوفیا به نام HAWC+، تابشِ فروسرخ-دورِ قطبیدهای که ذرات غبار گسیلیده میشد را ردیابی کردند.
ترازبندی ذرات غبار عمود بر میدانهای مغناطیسی است و اخترشناسان از این راه توانستند شدت میدان مغناطیسی پیرامون سیاهچاله را به دست آورده و از شکل آن نقشه بردارند. با پیوند این نقشهی تازه به عکسهایی که در طیفهای فروسرخ-دور و فروسرخ-میانه از کمان-ای* گرفته شده بود، جهت میدان مغناطیسی پیرامون این سیاهچاله آشکار شد.
به گفتهی پژوهشگران، با آن که بخشی از موادِ حلقهی گاز و غبار پیرامون سیاهچاله به سوی آن کشیده میشود، ولی میدان مغناطیسی هم دارد مواد را از این هیولای گرسنه دور میکند. [به همین دلیل آرامت-م]
درن داول، سرپرست دستگاه HAWC + از آزمایشگاه پیشرانش جت ناسا در پاسادنای کالیفرنیا میگوید: «ساختار مارپیچ میدان مغناطیسی، گازها را به درون مداری پیرامون سیاهچاله هدایت میکند.»
داول که نویسندهی اصلی گزارشی دربارهی این یافتههای سوفیا هم هست میافزاید: «این میتواند دلیل آرام بودن ابرسیاهچالهی ما و فعال بودن ابرسیاهچالههای دیگر را توضیح دهد.»
کمان-ای* نزدیکترین ابرسیاهچاله (سیاهچالهی ابرپرجرم) به خورشید است و بنابراین میتواند آزمایشگاهی خوب برای آموختن دربارهی چگونگی کارکرد این غولهای رازآمیز باشد.
جوان اشملز، یکی از نویسندگان این پژوهش و اخترفیزیکدان بنیاد پژوهشی ایمز ناسا میگوید: «این یکی از نخستین نمونهها از جاهاییست که میتوانیم واقعا برهمکنش میدانهای مغناطیسی و مواد میانستارهای با یکدیگر را در آنها ببینیم. با HAWC+ ورق برمیگردد.»
پژوهشگران این یافتهها را در ۲۳۴مین نشست انجمن اخترشناسی آمریکا که در سنت لوییس برگزار شد ارایه کردند.
🔴 توضیح تصویر:
نوارهایی که میدان مغناطیسی را نشان میدهشد به یک تصویر رنگی که از حلقهی غبار پیرامون ابرسیاهچالهی مرکز کهکشان راه شیری گرفته شده افزوده شدهاند. مواد گرمتر که دارند به سوی سیاهچاله به درون فروکشیده میشوند یک ساختار Y-مانند درست کردهاند. خود سیاهچاله نزدیک نقطهی برخوردِ دو بازوی Y است.
🔹🔹🔹🔹🔹🔹
آنچه پیشتر در این زمینه خوانده بودید:
🔹شاید کلید فعالیت سیاهچالهها در دست "میدانهای مغناطیسی" باشد
همچنین بخوانید:
🔹 گرانش بس است، کمی هم از میدان مغناطیسی سیاهچالهها بگوییم
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/06/SagA.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«کشف گامی تازه در چرخه زندگی کهکشانها: اختروشهای سرد»
----------------------------------------------------------------
اختروشها ابرسیاهچالههایی هستند که حریصانه مواد کهکشان میزبانشان را میبلعند. این اجرام اگرچه به فروکشیدن مواد به درون خود شناخته میشوند، ولی اغلب در چرخهی پرآشوبی که به گرد خود پدید میآورند، مواد و پرتوهایی را هم در فوارههای پرانرژی به فضا پرتاب میکنند. این فرآیند آن چنان درخششی پدید میآورد که از سرتاسر کیهان دیده میشود. این اجرام از درخشانترین اجرامی هستند که تاکنون شناخته شده.
ولی داشتن یک اختروش برای یک کهکشان چیز خوشایندی نیست. کهکشانها برای ساختن ستاره نیاز به ذخیرههای گاز سردی دارند که بتوانند انباشته و چگالیده شوند، نه گازی که به شدت داغ شده و دارد توسط یک سیاهچالهی خشن به فضا فوران میکند.
از همین رو کهکشانهایی که دارای اختروشند در پایان زندگی تولیدی خود پنداشته میشوند و دیگر توان ستارهزایی ندارند. ولی آلیسون کرکپاتریک از دانشگاه کانزاس، به تازگی ردهی کاملا تازگی از کهکشانها را یافته که هم اختروش خشن دارند و هم تودههای گاز سرد- یعنی احتمالا هنوز میتوانند در پیری، ستارهی تازه بسازند.
بازنشستهی فعال
کرکپاتریک با بررسی دادههای "پیمایش دیجیتالی آسمان اسلون" (اسدیاساس)، همهی اختروشهای یک بخشِ ویژهی آسمان را جدا کرد. پیمایش اسلون یک نقشهبرداری دیجیتالی گسترده از آسمان در چندین طول موج است. وی سپس این اختروشها را با اختروشهایی که در دادههای پرتو X تلسکوپ ایکسام ام-نیوتن و دادههای فروسرخ رصدخانهی فضایی هرشل از همین بخش آسمان بود مقایسه کرد. پرتوهای ایکس پرتوهایی پرانرژی و نشانگرهایی خوب برای سیاهچالههای فعاند. از سوی دیگر فروسرخ، کمانرژیترین پرتو است و از گاز و غبارِ برافروخته گسیلیده میشود.
اغلب اختروشها در پوششی از گاز و غبارند- به باور اخترشناسان، این یک گام میانجی است، گامی که در آن، اختروش روشن شده ولی هنوز زمان کافی نداشته تا گاز و غبار پیرامونش را پس بزند. ولی از آنجایی که این اختروشها با موادی اضافی که بیشترِ انرژیِ اختروشها را درمیآشامند (جذب میکند) در بر گرفته شدهاند، مانند اجرام سرخفام و ماتی دیده میشوند.
چیزی که کرکپاتریک و همکارانش یافتند اختروشهای درخشان آبیفامی بود که نشانههای گاز سرد هم داشتند. این نشان میداد که آنها دارند گاز و غباری که درست کنارشانست را به فضا میفرستند ولی هنوز این گاز و غبارهای پسزده شده به طور کامل از کهکشان بیرون نرفته.
به نظر کرکپاتریک این یک گام میانجی دیگر است که حتی از گام سرخ و مات هم کوتاهتر است و شاید تنها ۱۰ میلیون سال به درازا بکشد (چشم بر هم زدنی در استاندارد کهکشانی). بنابراین اختروشهای سرد زمان چندانی در این گام نمیمانند و احتمالا دلیل کمیاب بودنشان هم همینست. ولی کرکاتریک هنوز مطمئن نیست که آیا این گامیست که بیشتر یا همهی کهکشانها آن را میگذرانند، یا تنها کهکشانهای خاصی میتوانند مدتی اختروش سرد بشوند.
برای یافتن پاسخ، کرکپاتریک میخواهد جستجویی از این هم گستردهتر انجام دهد و شمار بیشتری از این اختروشهای سرد را بیابد.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/06/ColdQuasar.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
----------------------------------------------------------------
اختروشها ابرسیاهچالههایی هستند که حریصانه مواد کهکشان میزبانشان را میبلعند. این اجرام اگرچه به فروکشیدن مواد به درون خود شناخته میشوند، ولی اغلب در چرخهی پرآشوبی که به گرد خود پدید میآورند، مواد و پرتوهایی را هم در فوارههای پرانرژی به فضا پرتاب میکنند. این فرآیند آن چنان درخششی پدید میآورد که از سرتاسر کیهان دیده میشود. این اجرام از درخشانترین اجرامی هستند که تاکنون شناخته شده.
ولی داشتن یک اختروش برای یک کهکشان چیز خوشایندی نیست. کهکشانها برای ساختن ستاره نیاز به ذخیرههای گاز سردی دارند که بتوانند انباشته و چگالیده شوند، نه گازی که به شدت داغ شده و دارد توسط یک سیاهچالهی خشن به فضا فوران میکند.
از همین رو کهکشانهایی که دارای اختروشند در پایان زندگی تولیدی خود پنداشته میشوند و دیگر توان ستارهزایی ندارند. ولی آلیسون کرکپاتریک از دانشگاه کانزاس، به تازگی ردهی کاملا تازگی از کهکشانها را یافته که هم اختروش خشن دارند و هم تودههای گاز سرد- یعنی احتمالا هنوز میتوانند در پیری، ستارهی تازه بسازند.
بازنشستهی فعال
کرکپاتریک با بررسی دادههای "پیمایش دیجیتالی آسمان اسلون" (اسدیاساس)، همهی اختروشهای یک بخشِ ویژهی آسمان را جدا کرد. پیمایش اسلون یک نقشهبرداری دیجیتالی گسترده از آسمان در چندین طول موج است. وی سپس این اختروشها را با اختروشهایی که در دادههای پرتو X تلسکوپ ایکسام ام-نیوتن و دادههای فروسرخ رصدخانهی فضایی هرشل از همین بخش آسمان بود مقایسه کرد. پرتوهای ایکس پرتوهایی پرانرژی و نشانگرهایی خوب برای سیاهچالههای فعاند. از سوی دیگر فروسرخ، کمانرژیترین پرتو است و از گاز و غبارِ برافروخته گسیلیده میشود.
اغلب اختروشها در پوششی از گاز و غبارند- به باور اخترشناسان، این یک گام میانجی است، گامی که در آن، اختروش روشن شده ولی هنوز زمان کافی نداشته تا گاز و غبار پیرامونش را پس بزند. ولی از آنجایی که این اختروشها با موادی اضافی که بیشترِ انرژیِ اختروشها را درمیآشامند (جذب میکند) در بر گرفته شدهاند، مانند اجرام سرخفام و ماتی دیده میشوند.
چیزی که کرکپاتریک و همکارانش یافتند اختروشهای درخشان آبیفامی بود که نشانههای گاز سرد هم داشتند. این نشان میداد که آنها دارند گاز و غباری که درست کنارشانست را به فضا میفرستند ولی هنوز این گاز و غبارهای پسزده شده به طور کامل از کهکشان بیرون نرفته.
به نظر کرکپاتریک این یک گام میانجی دیگر است که حتی از گام سرخ و مات هم کوتاهتر است و شاید تنها ۱۰ میلیون سال به درازا بکشد (چشم بر هم زدنی در استاندارد کهکشانی). بنابراین اختروشهای سرد زمان چندانی در این گام نمیمانند و احتمالا دلیل کمیاب بودنشان هم همینست. ولی کرکاتریک هنوز مطمئن نیست که آیا این گامیست که بیشتر یا همهی کهکشانها آن را میگذرانند، یا تنها کهکشانهای خاصی میتوانند مدتی اختروش سرد بشوند.
برای یافتن پاسخ، کرکپاتریک میخواهد جستجویی از این هم گستردهتر انجام دهد و شمار بیشتری از این اختروشهای سرد را بیابد.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/06/ColdQuasar.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«جایگاه فرود یک فضاپیمای تخیلی بر روی سیاره بهرام»
-------------------------------------------------------
این تصویر نمای نزدیک که فضاپیمای مدارگرد شناسایی بهرام ناسا با دوربین هایراز (HiRISE) خود گرفته، دهانههای هوازَده و تهنشستهای بادزَده در جنوب هامونهی اسیدالیا (Acidalia Planitia) روی سیارهی بهرام یا مریخ را نشان میدهد.
تصویر به رنگ آبی که رنگ استاندارد عکسهای دوربین هایرایز است دیده میشود ولی رنگ واقعی این چشمانداز از چشم انسان، چیزی مانند خاکستری و یا کمی سرخ فام است.
ولی خوب تاکنون چشم هیچ انسانی به جمال این ناحیه روشن نشده مگر این که بخواهیم چشم فضانوردان ناسا در داستان علمی تخیلی "مریخی" (The Martian) نوشتهی اندی ویر را به حساب آوریم.
این کتاب به سرگذشت مارک واتنی می پردازد، فضانورد تنها ماندهی ماموریت داستانی Ares 3 (آرِس ۳ یا اِیریس ۳) که فضاپیمایش در نقطهای از سیارهی بهرام به مختصات همین بخشی که در چارچوب این تصویر هایرایز می بینید فرود آمد.
سرپناه واتنی در این ناحیه دارای قطر ۶ متر بود که تقریبا هم ارز ۱/۱۰ قطر این دهانهی بزرگ میشد.
گفتنی است که مختصات جایگاه فرود آرس ۳ تنها حدود ۸۰۰ کیلومتر از شمال جایگاه فرود کاوشگر واقعی رهیاب (Pathfinder) در سال ۱۹۹۷ دورتر است، جایگاهی که اکنون به افتخار کارل سیگن، به نام"ایستگاه یادبود سیگن" شناخته میشود.
#apod
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/06/ap190622.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
-------------------------------------------------------
این تصویر نمای نزدیک که فضاپیمای مدارگرد شناسایی بهرام ناسا با دوربین هایراز (HiRISE) خود گرفته، دهانههای هوازَده و تهنشستهای بادزَده در جنوب هامونهی اسیدالیا (Acidalia Planitia) روی سیارهی بهرام یا مریخ را نشان میدهد.
تصویر به رنگ آبی که رنگ استاندارد عکسهای دوربین هایرایز است دیده میشود ولی رنگ واقعی این چشمانداز از چشم انسان، چیزی مانند خاکستری و یا کمی سرخ فام است.
ولی خوب تاکنون چشم هیچ انسانی به جمال این ناحیه روشن نشده مگر این که بخواهیم چشم فضانوردان ناسا در داستان علمی تخیلی "مریخی" (The Martian) نوشتهی اندی ویر را به حساب آوریم.
این کتاب به سرگذشت مارک واتنی می پردازد، فضانورد تنها ماندهی ماموریت داستانی Ares 3 (آرِس ۳ یا اِیریس ۳) که فضاپیمایش در نقطهای از سیارهی بهرام به مختصات همین بخشی که در چارچوب این تصویر هایرایز می بینید فرود آمد.
سرپناه واتنی در این ناحیه دارای قطر ۶ متر بود که تقریبا هم ارز ۱/۱۰ قطر این دهانهی بزرگ میشد.
گفتنی است که مختصات جایگاه فرود آرس ۳ تنها حدود ۸۰۰ کیلومتر از شمال جایگاه فرود کاوشگر واقعی رهیاب (Pathfinder) در سال ۱۹۹۷ دورتر است، جایگاهی که اکنون به افتخار کارل سیگن، به نام"ایستگاه یادبود سیگن" شناخته میشود.
#apod
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/06/ap190622.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«هممحلهای نامنظم و آتشینمزاج»
--------------------------------
در این تصویر یک کهکشان نامنظم به نام آیسی ۱۰ را میبینیم، یکی از اعضای گروه محلی کهکشانها که بیش از ۵۰ عضو دارد و راه شیری خودمان هم یکی از آنهاست.
آیسی ۱۰ جرمی بااهمیت است. این کهکشان نزدیکترین کهکشان ستارهفشان به ماست*، یعنی فرآیندهای آتشین ستارهزایی از انبوه گاز سرد هیدروژن در آن جریان دارد. این گازهای سرد کپه کپه شده و ابرهای مولکولی گستردهای میسازد. در این ابرها، گرههایی از گاز چگالیده و فشرده میشوند و فشار و دما در آنها به اندازهای بالا میرود که به روشن شدن کورهی همجوشی هستهای در آنها میانجامد، و اینجاست که در هر یک از این گرهها ستارهای نو به دنیا میآید.
این کهکشان یک سامانهی دوتایی پرتو X درخشان هم دارد که احتمالا دربردارندهی یک سیاهچاله است.
آیسی ۱۰ چون یک کهکشان نامنظم است نه ساختار باشکوه کهکشانهای مارپیچیای مانند راه شیری را دارد و نه پیکرهای گِرد و یکدست مانند کهکشانهای بیضیگون را. این کهکشان یک جرم کمنور است که با وجود نزدیکی نسبیاش به ما (تنها ۲.۲ میلیون سال نوری) تا سال ۱۸۸۷ میلادی برای بشر ناشناخته بود؛ در آن سال، اخترشناس آمریکایی، لوییس سویفت در جریان یک چالش رصدی آن را یافت.
این کهکشان کوچک با پهنای تنها ۵۰۰۰ سال نوری، هنوز هم به عنوان یک هدف دشوار برای پژوهش شناخته میشود زیرا در راستای خط دید ما از یک بخشِ پر از ستاره و غبار کیهانی در صورت فلکی ذاتالکرسی (خداوند اورنگ) جای دارد.
-------------------------
🔹 در حقیقت آیسی ۱۰ تنها عضو ستارهفشان در گروه محلیست.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/06/IC10.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
--------------------------------
در این تصویر یک کهکشان نامنظم به نام آیسی ۱۰ را میبینیم، یکی از اعضای گروه محلی کهکشانها که بیش از ۵۰ عضو دارد و راه شیری خودمان هم یکی از آنهاست.
آیسی ۱۰ جرمی بااهمیت است. این کهکشان نزدیکترین کهکشان ستارهفشان به ماست*، یعنی فرآیندهای آتشین ستارهزایی از انبوه گاز سرد هیدروژن در آن جریان دارد. این گازهای سرد کپه کپه شده و ابرهای مولکولی گستردهای میسازد. در این ابرها، گرههایی از گاز چگالیده و فشرده میشوند و فشار و دما در آنها به اندازهای بالا میرود که به روشن شدن کورهی همجوشی هستهای در آنها میانجامد، و اینجاست که در هر یک از این گرهها ستارهای نو به دنیا میآید.
این کهکشان یک سامانهی دوتایی پرتو X درخشان هم دارد که احتمالا دربردارندهی یک سیاهچاله است.
آیسی ۱۰ چون یک کهکشان نامنظم است نه ساختار باشکوه کهکشانهای مارپیچیای مانند راه شیری را دارد و نه پیکرهای گِرد و یکدست مانند کهکشانهای بیضیگون را. این کهکشان یک جرم کمنور است که با وجود نزدیکی نسبیاش به ما (تنها ۲.۲ میلیون سال نوری) تا سال ۱۸۸۷ میلادی برای بشر ناشناخته بود؛ در آن سال، اخترشناس آمریکایی، لوییس سویفت در جریان یک چالش رصدی آن را یافت.
این کهکشان کوچک با پهنای تنها ۵۰۰۰ سال نوری، هنوز هم به عنوان یک هدف دشوار برای پژوهش شناخته میشود زیرا در راستای خط دید ما از یک بخشِ پر از ستاره و غبار کیهانی در صورت فلکی ذاتالکرسی (خداوند اورنگ) جای دارد.
-------------------------
🔹 در حقیقت آیسی ۱۰ تنها عضو ستارهفشان در گروه محلیست.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/06/IC10.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
👑یک ستاره در هفت آسمان👑
«هممحلهای نامنظم و آتشینمزاج» -------------------------------- در این تصویر یک کهکشان نامنظم به نام آیسی ۱۰ را میبینیم، یکی از اعضای گروه محلی کهکشانها که بیش از ۵۰ عضو دارد و راه شیری خودمان هم یکی از آنهاست. آیسی ۱۰ جرمی بااهمیت است. این کهکشان…
تصویر دیگری از کهکشان نامنظم آیسی ۱۰ با میدانی گسترده
توضیح دربارهی این کهکشان را "اینجا" بخوانید
@onestar_in_sevenskies
توضیح دربارهی این کهکشان را "اینجا" بخوانید
@onestar_in_sevenskies
«درخش سبز کمیاب روی یک ابر»
-----------------------------------
برای عکاسان ساحلی هیچ چیز بهتر از یک "درخش سبز" (green flash) نمیشود- تابش ناگهانی سبزفامی که در زمان غروب، به هنگام فرو رفتن خورشید و پنهان شدنش پشت امواج اقیانوس دیده میشود.
تام پک از پووی کالیفرنیا کنار ساحل اقیانوس آرام بود که یک درخش سبز را دید و به تصویر کشید، ولی این درخش نه از موجهای اقیانوس، بلکه از بالای یک ابر میآمد.
این یک درخش سبز کمیابِ "قلهی ابری" بود، این درخشها که به خوبی شناخته نشدهاند زمانی پدید میآیند که نور خورشید لبهی بالایی یک ابر دوردست را بخراشد و به چشم ما برسد [خورشید پشت ابرست].
درخش سبزهای معمولی برای پدید آمدن نیاز به یک لایه با وارونگی دما دارند. درخشهای سبز روی خورشید هنگامی پدید میآیند که به هنگام غروب، هوای زمین با رفتار منشوری خود نور آن را به رنگهای اصلی آرجیبی (R-G-B) تجزیه کند و وارونگی دما (معمولا بر فراز سطح دریا)، با بزرگنمایی رنگ سبز و دادن جلوهای درخشان و چشمنواز به آن، گونهای سراب پدید میآورد. این پدیده که زمانش هم چند ثانیه بیشتر نیست، معمولا تنها در مناطقی دیده میشود که افقی پایین و دوردست دارند. چنین وارونگیهایی میتوانند گاهی [به جای سطح آب] در لبهی یک ابر پوشنی (استراتوس) دریایی هم پدید بیاید، مانند همین تصویر.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/06/green-flash.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
-----------------------------------
برای عکاسان ساحلی هیچ چیز بهتر از یک "درخش سبز" (green flash) نمیشود- تابش ناگهانی سبزفامی که در زمان غروب، به هنگام فرو رفتن خورشید و پنهان شدنش پشت امواج اقیانوس دیده میشود.
تام پک از پووی کالیفرنیا کنار ساحل اقیانوس آرام بود که یک درخش سبز را دید و به تصویر کشید، ولی این درخش نه از موجهای اقیانوس، بلکه از بالای یک ابر میآمد.
این یک درخش سبز کمیابِ "قلهی ابری" بود، این درخشها که به خوبی شناخته نشدهاند زمانی پدید میآیند که نور خورشید لبهی بالایی یک ابر دوردست را بخراشد و به چشم ما برسد [خورشید پشت ابرست].
درخش سبزهای معمولی برای پدید آمدن نیاز به یک لایه با وارونگی دما دارند. درخشهای سبز روی خورشید هنگامی پدید میآیند که به هنگام غروب، هوای زمین با رفتار منشوری خود نور آن را به رنگهای اصلی آرجیبی (R-G-B) تجزیه کند و وارونگی دما (معمولا بر فراز سطح دریا)، با بزرگنمایی رنگ سبز و دادن جلوهای درخشان و چشمنواز به آن، گونهای سراب پدید میآورد. این پدیده که زمانش هم چند ثانیه بیشتر نیست، معمولا تنها در مناطقی دیده میشود که افقی پایین و دوردست دارند. چنین وارونگیهایی میتوانند گاهی [به جای سطح آب] در لبهی یک ابر پوشنی (استراتوس) دریایی هم پدید بیاید، مانند همین تصویر.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/06/green-flash.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
👑یک ستاره در هفت آسمان👑
«درخش سبز کمیاب روی یک ابر» ----------------------------------- برای عکاسان ساحلی هیچ چیز بهتر از یک "درخش سبز" (green flash) نمیشود- تابش ناگهانی سبزفامی که در زمان غروب، به هنگام فرو رفتن خورشید و پنهان شدنش پشت امواج اقیانوس دیده میشود. تام پک از پووی…
درخش سبز خورشید هنگام غروب در افق دریا
دربارهی این عکس اینجا بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2014/06/blog-post_2686.html
@onestar_in_sevenskies
دربارهی این عکس اینجا بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2014/06/blog-post_2686.html
@onestar_in_sevenskies
«ردیابی بیشترین میزان متان در هوای مریخ»
--------------------------------------------
در این هفته، خودروی کنجکاوی ناسا به نتیجهای نامنتظره رسید: بیشترین میزان متانی که از آغاز ماموریتش تا به امروز ثبت کرده- حدود ۲۱ بخش در میلیارد از حجم (ppbv). هر ppbv به معنای اینست که اگر حجمی از هوای سیارهی بهرام را بگیرید، یک میلیاردم این حجم از متانست.
این نتیجه به کمک دستگاه طیفسنج لیزری تنظیمپذیر خودرو که به نام "آزمایشگاه نمونهها در بهرام" (سام، SAM) شناخته میشود به دست آمد. این خبر هیجانانگیزیست زیرا روی زمین، جانداران ذرهبینی یکی از سرچشمههای مهم متان هسستند، ولی متان میتواند از برهمکنش میان سنگها و آب هم پدید بیاید.
خودروی کنجکاوی دستگاهی ندارد که بتواند با قاطعیت سرچشمهی این متان را بشناسد، یا حتی ببیند آیا سرچشمهاش محلی، در همان دهانهی گیل بوده یا جای دیگری از سیاره.
پل ماهافی، پژوهشگر اصلی دستگاه سام در مرکز پروازهای فضایی گودارد ناسا میگوید: «ما با دستگاههای کنونی نمیتوانیم بگوییم سرچشمهی این متان زیستی است یا زمینشناختی، یا حتی این که مال گذشته بوده یا تازه است.»
کنجکاوی در جریان ماموریتش تاکنون متان را چندین بار ردیابی کرده. پژوهشنامههای گذشته چگونگی کاهش و افزایش فصلی سطح گاز زمینه را ثبت کردهاند. در آنها همچنین افزایش ناگهانی متان هم دیده شده، ولی شناخت دانشمندانِ گروه کنجکاوی از مدت دوام این تودههای گذرا و یا این که چرا این تغییرات با الگوهای فصلی نمیخوانند بسیار اندک است.
----------
دربارهی نخستین مورد شناسایی متان در سیارهی سرخ اینجا خواندید:
🔴چیزی در هوای بهرام "متان" پخش می کند!)
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/06/methane.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
--------------------------------------------
در این هفته، خودروی کنجکاوی ناسا به نتیجهای نامنتظره رسید: بیشترین میزان متانی که از آغاز ماموریتش تا به امروز ثبت کرده- حدود ۲۱ بخش در میلیارد از حجم (ppbv). هر ppbv به معنای اینست که اگر حجمی از هوای سیارهی بهرام را بگیرید، یک میلیاردم این حجم از متانست.
این نتیجه به کمک دستگاه طیفسنج لیزری تنظیمپذیر خودرو که به نام "آزمایشگاه نمونهها در بهرام" (سام، SAM) شناخته میشود به دست آمد. این خبر هیجانانگیزیست زیرا روی زمین، جانداران ذرهبینی یکی از سرچشمههای مهم متان هسستند، ولی متان میتواند از برهمکنش میان سنگها و آب هم پدید بیاید.
خودروی کنجکاوی دستگاهی ندارد که بتواند با قاطعیت سرچشمهی این متان را بشناسد، یا حتی ببیند آیا سرچشمهاش محلی، در همان دهانهی گیل بوده یا جای دیگری از سیاره.
پل ماهافی، پژوهشگر اصلی دستگاه سام در مرکز پروازهای فضایی گودارد ناسا میگوید: «ما با دستگاههای کنونی نمیتوانیم بگوییم سرچشمهی این متان زیستی است یا زمینشناختی، یا حتی این که مال گذشته بوده یا تازه است.»
کنجکاوی در جریان ماموریتش تاکنون متان را چندین بار ردیابی کرده. پژوهشنامههای گذشته چگونگی کاهش و افزایش فصلی سطح گاز زمینه را ثبت کردهاند. در آنها همچنین افزایش ناگهانی متان هم دیده شده، ولی شناخت دانشمندانِ گروه کنجکاوی از مدت دوام این تودههای گذرا و یا این که چرا این تغییرات با الگوهای فصلی نمیخوانند بسیار اندک است.
----------
دربارهی نخستین مورد شناسایی متان در سیارهی سرخ اینجا خواندید:
🔴چیزی در هوای بهرام "متان" پخش می کند!)
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/06/methane.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«پرتوهایی که در نقطه مخالف خورشید به هم رسیدهاند»
------------------------------------------------------
اگر به جایی در خلاف جهت خورشید نگاه کنیم، چیز جالبی خواهیم دید؟ گاهی وقتها بله!
از جمله چیزهایی که میشود دید میتوانیم از اینها نام ببریم: سایهی خودمان، سایهی ماه در زمان خورشیدگرفتگی کلی، قرص کامل ماه (که اگر همترازی خوبی باشد، به شکل ماهگرفتگی خواهد بود)، قرص کامل زمین [اگر در فضا باشیم]، سیارهها در جایگاه پادیستان یا مقابله، برق سیارهها، گگنشاین یا پادفروغ که از بازتاب نور خورشید توسط غبارهای میانسیارهای پدید میآید، مرکز دایرهی رنگینکمان، تالار روی کوه که از مهکمان درست میشود، و هالهی گرداگرد هواپیما در آسمان.
ولی یک چیز شگفتانگیز دیگر هم هست که اگر زمانبندی خوب باشد و ابرها و خورشید در جای درست باشند دیده میشود.
این پدیده هنگامی رخ میدهد که ابرهای نزدیک خورشید در آسمان، به گونهای جلوی آن را گرفته باشند که خورشید بتواند از درون شکافهای میان تودههای ابر به بیرون بتابد و باریکههایی از نور به نام پرتوی نیمتابی یا شفقی پدید بیاورد.
در این تصویر کمیاب که در میانههای آوریل، از درون یک هواپیما گرفته شده، این پرتوهای نیمتابی را میبینیم که با فاصلهی ۱۸۰ درجه از خورشید در آسمان به هم رسیدهاند. در این نقطه، به آنها پرتوهای پادنیمتابی یا پادشفقی میگوییم.
نقطهای که این پرتوها به هم رسیدهاند نقطهی پادخورشید (مخالف خورشید) است و آنچه که دیده میشود مانند اینست که انگار چیزی درخشان در آن نقطه است و دارد از آنجا نور میتاباند، ولی در حقیقت این یک تابش وارونه است و نور دارد به سوی آن میآید نه از آن.
تصویر سراسرنمای ۱۸۰ درجهی دوم در پست بعدی ببینید
#apod
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/06/ap190624.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
------------------------------------------------------
اگر به جایی در خلاف جهت خورشید نگاه کنیم، چیز جالبی خواهیم دید؟ گاهی وقتها بله!
از جمله چیزهایی که میشود دید میتوانیم از اینها نام ببریم: سایهی خودمان، سایهی ماه در زمان خورشیدگرفتگی کلی، قرص کامل ماه (که اگر همترازی خوبی باشد، به شکل ماهگرفتگی خواهد بود)، قرص کامل زمین [اگر در فضا باشیم]، سیارهها در جایگاه پادیستان یا مقابله، برق سیارهها، گگنشاین یا پادفروغ که از بازتاب نور خورشید توسط غبارهای میانسیارهای پدید میآید، مرکز دایرهی رنگینکمان، تالار روی کوه که از مهکمان درست میشود، و هالهی گرداگرد هواپیما در آسمان.
ولی یک چیز شگفتانگیز دیگر هم هست که اگر زمانبندی خوب باشد و ابرها و خورشید در جای درست باشند دیده میشود.
این پدیده هنگامی رخ میدهد که ابرهای نزدیک خورشید در آسمان، به گونهای جلوی آن را گرفته باشند که خورشید بتواند از درون شکافهای میان تودههای ابر به بیرون بتابد و باریکههایی از نور به نام پرتوی نیمتابی یا شفقی پدید بیاورد.
در این تصویر کمیاب که در میانههای آوریل، از درون یک هواپیما گرفته شده، این پرتوهای نیمتابی را میبینیم که با فاصلهی ۱۸۰ درجه از خورشید در آسمان به هم رسیدهاند. در این نقطه، به آنها پرتوهای پادنیمتابی یا پادشفقی میگوییم.
نقطهای که این پرتوها به هم رسیدهاند نقطهی پادخورشید (مخالف خورشید) است و آنچه که دیده میشود مانند اینست که انگار چیزی درخشان در آن نقطه است و دارد از آنجا نور میتاباند، ولی در حقیقت این یک تابش وارونه است و نور دارد به سوی آن میآید نه از آن.
تصویر سراسرنمای ۱۸۰ درجهی دوم در پست بعدی ببینید
#apod
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/06/ap190624.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
👑یک ستاره در هفت آسمان👑
«پرتوهایی که در نقطه مخالف خورشید به هم رسیدهاند» ------------------------------------------------------ اگر به جایی در خلاف جهت خورشید نگاه کنیم، چیز جالبی خواهیم دید؟ گاهی وقتها بله! از جمله چیزهایی که میشود دید میتوانیم از اینها نام ببریم: سایهی…
در این تصویر سرارنما (پانوراما) پرتوهای نیمتابی یا شفقی خورشید را می بینیم که از یک افق آغاز شده و در افق دیگر، در فاصلهی ۱۸۰ درجه، به هم رسیدهاند. در آن نقطه، این پرتوها پادشفقی یا پادنیمتابی خوانده میشوند
@onestar_in_sevenskies
@onestar_in_sevenskies
👑یک ستاره در هفت آسمان👑
«پرتوهایی که در نقطه مخالف خورشید به هم رسیدهاند» ------------------------------------------------------ اگر به جایی در خلاف جهت خورشید نگاه کنیم، چیز جالبی خواهیم دید؟ گاهی وقتها بله! از جمله چیزهایی که میشود دید میتوانیم از اینها نام ببریم: سایهی…
پرتوهای پادنیمتابی یا پادشفقی در کلرادو که در افق مخالف خورشید به هم رسیدهاند
@onestar_in_sevenskies
@onestar_in_sevenskies
«۲۵ ستاره درخشان نخست آسمان شب»
---------------------------------------
نام درخشانترین ستارگان آسمان را میدانید؟
به احتمال بسیار میدانید، ولی این را هم میدانستید که نام برخی از این ستارگان بسیار کهن است و تقریبا به زمان آغاز پیدایش زبان نوشتاری میرسد؟
بسیاری از فرهنگهای جهان نامهای ویژهای برای درخشانترین ستارگان دارند و به یاد داشتن آنها هم از دید فرهنگی و هم از دید تاریخی مهم است.
ولی انجمن بینالمللی اخترشناسی (آیاییو) با هدف آسان شدن ارتباطات جهانی و پرهیز از گنگی و ابهام، آغاز به گزیتش نامهایی استاندارد برای ستارگان کرده است.
در این تصویر، ۲۵ ستارهی نخست از درخشانترین ستارگانِ کنونی آسمان شب را به رنگ واقعی، و به همراه نام استانداردی که آیاییو برایشان برگزیده میبینیم.
برخی از این نامها معنی جالبی دارند، از جمله شباهنگ (Sirius که در لاتین به معنای "سوزاننده" است)، کرکس نشسته (Vega، ونند، نسر واقع که در زبان تازی به معنی "اُفتان" است)، و کژدمدل (قلب عقرب، Antares که در زبان یونانی نام "هماورد آرس" است).
نکته اینجاست که شماری از این ستارگان با وجود درخشان بودن، نامشان برای بسیاری ناآشنا است ولی ستارهی قطبی (جدی یا پولاریس) با وجود نامآشنا بودنش در این فهرست جایی ندارد.
#apod
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/06/ap190625.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
---------------------------------------
نام درخشانترین ستارگان آسمان را میدانید؟
به احتمال بسیار میدانید، ولی این را هم میدانستید که نام برخی از این ستارگان بسیار کهن است و تقریبا به زمان آغاز پیدایش زبان نوشتاری میرسد؟
بسیاری از فرهنگهای جهان نامهای ویژهای برای درخشانترین ستارگان دارند و به یاد داشتن آنها هم از دید فرهنگی و هم از دید تاریخی مهم است.
ولی انجمن بینالمللی اخترشناسی (آیاییو) با هدف آسان شدن ارتباطات جهانی و پرهیز از گنگی و ابهام، آغاز به گزیتش نامهایی استاندارد برای ستارگان کرده است.
در این تصویر، ۲۵ ستارهی نخست از درخشانترین ستارگانِ کنونی آسمان شب را به رنگ واقعی، و به همراه نام استانداردی که آیاییو برایشان برگزیده میبینیم.
برخی از این نامها معنی جالبی دارند، از جمله شباهنگ (Sirius که در لاتین به معنای "سوزاننده" است)، کرکس نشسته (Vega، ونند، نسر واقع که در زبان تازی به معنی "اُفتان" است)، و کژدمدل (قلب عقرب، Antares که در زبان یونانی نام "هماورد آرس" است).
نکته اینجاست که شماری از این ستارگان با وجود درخشان بودن، نامشان برای بسیاری ناآشنا است ولی ستارهی قطبی (جدی یا پولاریس) با وجود نامآشنا بودنش در این فهرست جایی ندارد.
#apod
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/06/ap190625.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«برنامه ژاپن برای فرستادن خودرو به ماههای مریخ»
----------------------------------------------------
ماههای دوقلوی سیارهی بهرام (مریخ) شاید به زودی پذیرای یک مهمان زمینی شوند. تاکنون هیچ کاوشگری روی فوبوس و دیموس ننشسته، ولی مدارگردهای پیرامون بهرام تاکنون عکسهای بسیاری از سطح آنها گرفتهاند. اکنون سازمان فضایی ژاپن (جاکسا، JAXA) برنامهای برای فرستادن کاوشگری به سوی آنها دارد؛ این سازمان بر پایهی برنامه، در سال ۲۰۲۴ یک خودرو را به یکی از این دو ماه کوچک خواهد فرستاد ولی این که کدام یک از این دو، هنوز تعیین نشده.
در این ماموریت که "کاوش ماههای بهرام" یا امامایکس (MMX) نام دارد، فضاپیمایی به گرد هر دو ماه خواهد چرخید. سپس در سال ۲۰۲۵ وارد مدار خود بهرام شده و در سال ۲۰۲۹ با نمونهخایی از خاک و سنگ ماهها به زمین بازخواهد گشت. جاکسا همچنین در یک همکاری با سازمانهای فضایی آلمان و فرانسه، دارد بر روی ساخت خودرویی که یکی از این ماهها را کاوش خواهد کرد کار میکند. این نخستین خودرویی خواهد بود که بر روی یکی از اجرام خُرد سامانهی خورشیدی مینشیند.
تیم گلاچ از دانشگاه استونی بروک نیویورک میگوید: «به گمان من آنها به فوبوس خواهند رفت مگر این که دلیل فنیای در فضاپیما مانع آن شود، زیرا فوبوس هدف بزرگتری است و گرانش بیشتری دارد. فرود در آنجا میتواند به ما کمک کند گره از راز ریشه و خاستگاه این ماهها بگشاییم.»
دو نظریهی برتر در این باره اینست: فوبوس یا دستاورد برخورد جرمی به بهرام بوده، یا سیارکی بوده که به دام بهرام افتاده. گلاچ میگوید: «بررسیهای طیفی مواد آن را همانند مواد یک سیارک کندریت کربندار نشان میدهد.» این ماه همچنین پیکرهای سیبزمینی-مانند دارد که یادآور برخی سیارکهای دیده شده است.
ولی به گفتهی گلاچ، ویژگیهای مداری فوبوس به گونهایست که بعید است آن را جرمی بدانیم که از کمربند سیارکها آمده و به دام بهرام افتاده است. برخی از دادهها نشان میدهند که این ماه دارای همنهشی مانند همنهش بهرام است، هرچند که این قطعی نیست.
گلاچ میگوید: «یک خودرو میتواند از سنگهای آن نمونه برداشته و به ما بگوید سطح آن از چه ساخته شده. اگر از کانیهایی همسان با کانیهای پوستهی بهرام باشد، این میتواند نظریهی نخست را پشتیبانی کند، و اگر کانیهایش نزدیک به کندریتهای کربندار باشد، احتمالش بیشتر است که سیارکی به دام افتاده باشد.»
تا جایی که میتوانیم بگوییم، فوبوس برخلاف سیارکهای بننو و ریوگو که به تازگی فضاپیماهایی با آنها دیدار کردهاند سنگلاخ نیست. گلاچ میگوید: «بیشتر سطح آن پوشیده از مواد خاکی ریزدانه است که نشستن رویش را کمی آسانتر میکند. راندن روی آن به نسبت ساده است و جاهای امن بسیاری برای فرود دارد.»
شناخت همنهش این ماهها میتواند بر شناخت ما از چگونگی پیدایش سامانهی خورشیدی بیفزاید ولی برای ماموریتهای سرنشیندار آینده در بهرام هم سودمند خواهد بود، برای نمونه، فوبوس میتواند در این مورد نقش ایستگاه بین راهی داشته باشد.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/06/MMX.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
----------------------------------------------------
ماههای دوقلوی سیارهی بهرام (مریخ) شاید به زودی پذیرای یک مهمان زمینی شوند. تاکنون هیچ کاوشگری روی فوبوس و دیموس ننشسته، ولی مدارگردهای پیرامون بهرام تاکنون عکسهای بسیاری از سطح آنها گرفتهاند. اکنون سازمان فضایی ژاپن (جاکسا، JAXA) برنامهای برای فرستادن کاوشگری به سوی آنها دارد؛ این سازمان بر پایهی برنامه، در سال ۲۰۲۴ یک خودرو را به یکی از این دو ماه کوچک خواهد فرستاد ولی این که کدام یک از این دو، هنوز تعیین نشده.
در این ماموریت که "کاوش ماههای بهرام" یا امامایکس (MMX) نام دارد، فضاپیمایی به گرد هر دو ماه خواهد چرخید. سپس در سال ۲۰۲۵ وارد مدار خود بهرام شده و در سال ۲۰۲۹ با نمونهخایی از خاک و سنگ ماهها به زمین بازخواهد گشت. جاکسا همچنین در یک همکاری با سازمانهای فضایی آلمان و فرانسه، دارد بر روی ساخت خودرویی که یکی از این ماهها را کاوش خواهد کرد کار میکند. این نخستین خودرویی خواهد بود که بر روی یکی از اجرام خُرد سامانهی خورشیدی مینشیند.
تیم گلاچ از دانشگاه استونی بروک نیویورک میگوید: «به گمان من آنها به فوبوس خواهند رفت مگر این که دلیل فنیای در فضاپیما مانع آن شود، زیرا فوبوس هدف بزرگتری است و گرانش بیشتری دارد. فرود در آنجا میتواند به ما کمک کند گره از راز ریشه و خاستگاه این ماهها بگشاییم.»
دو نظریهی برتر در این باره اینست: فوبوس یا دستاورد برخورد جرمی به بهرام بوده، یا سیارکی بوده که به دام بهرام افتاده. گلاچ میگوید: «بررسیهای طیفی مواد آن را همانند مواد یک سیارک کندریت کربندار نشان میدهد.» این ماه همچنین پیکرهای سیبزمینی-مانند دارد که یادآور برخی سیارکهای دیده شده است.
ولی به گفتهی گلاچ، ویژگیهای مداری فوبوس به گونهایست که بعید است آن را جرمی بدانیم که از کمربند سیارکها آمده و به دام بهرام افتاده است. برخی از دادهها نشان میدهند که این ماه دارای همنهشی مانند همنهش بهرام است، هرچند که این قطعی نیست.
گلاچ میگوید: «یک خودرو میتواند از سنگهای آن نمونه برداشته و به ما بگوید سطح آن از چه ساخته شده. اگر از کانیهایی همسان با کانیهای پوستهی بهرام باشد، این میتواند نظریهی نخست را پشتیبانی کند، و اگر کانیهایش نزدیک به کندریتهای کربندار باشد، احتمالش بیشتر است که سیارکی به دام افتاده باشد.»
تا جایی که میتوانیم بگوییم، فوبوس برخلاف سیارکهای بننو و ریوگو که به تازگی فضاپیماهایی با آنها دیدار کردهاند سنگلاخ نیست. گلاچ میگوید: «بیشتر سطح آن پوشیده از مواد خاکی ریزدانه است که نشستن رویش را کمی آسانتر میکند. راندن روی آن به نسبت ساده است و جاهای امن بسیاری برای فرود دارد.»
شناخت همنهش این ماهها میتواند بر شناخت ما از چگونگی پیدایش سامانهی خورشیدی بیفزاید ولی برای ماموریتهای سرنشیندار آینده در بهرام هم سودمند خواهد بود، برای نمونه، فوبوس میتواند در این مورد نقش ایستگاه بین راهی داشته باشد.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/06/MMX.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky