«تایید یک ثابت بنیادی به کمک "بارکد" یک اختروش»
—---------------------------------------------------------
https://goo.gl/h4zGYq
* پژوهشگران دانشگاه فنآوری سوینبرن و دانشگاه کمبریج تایید کردهاند که نیروی الکترومغناطیس -یکی از نیروهای بنیادی طبیعت- در یک کهکشان دوردست تفاوتی با نیروی آن روی زمین ندارد و با آن برابر است.
آنها نور یک اختروش -یک ابرسیاهچالهی بیاندازه درخشان و پرانرژی- که پشت کهکشانی در فاصلهی ۸ میلیارد سال نوری زمین بود را بررسی کردند. نور اختروش در مسیرش به سوی زمین از درون این کهکشان میگذرد و بخشی از آن توسط گازهای کهکشان درآشامیده (جذب) میشود. این باعث شده که بر رنگهای بسیار ویژهای در نور اختروش، سایه بیفتد.
سرجن کتوش، نویسندهی اصلی پژوهش و نامزد پیاچدی در دانشگاه سوینبرن میگوید: «این الگوی رنگها به ما شدت نیروی الکترومغناطیس در این کهکشان را میگوید، و از آنجایی که آن اختروش یکی از درخشانترین اختروشهای شناخته شده است، ما توانستیم دقیقترین اندازهگیریها تا به امروز را انجام دهیم.»
وی میافزاید: «ما دریافتیم که شدت نیروی الکترومغناطیس در آن کهکشان با دقت یک جزء در میلیون به اندازهی شدت آن روی زمین است— این دقت به اندازهی قطر تار موی انسان در برابر یک ورزشگاه است.»
نیروی الکترومغناطیس یکی از چهار نیروی بنیادی شناخته شدهی طبیعت است.
مایکل مورفی، استاد دانشگاه سوینبرن و یکی از نویسندگان این پژوهش میگوید: «الکترومغناطیس تقریبا همه چیز دربارهی دنیای روزمرهی ما را تعیین میکند: این که چگونه نوری که از خورشید دریافت میکنیم را میبینیم، صدا چگونه در هوا جابجا میشود، اندازهی اتمها و چگونگی برهمکنش آنها.»
«ولی هیچ کس نمیداند که نیروی الکترومغناطیس از چیست، اگر ثابت است یا متغیر است، دلیلش چیست؟»
بیشتر تلاشهایی که در گذشته برای سنجش الکترومغناطیس انجام شده بود تنها بر کمک دستگاههایی به نام طیفنگار تکیه داشتند- این"خطکشهای نوری" برای سنجش الگوی سایهها در رنگینکمانِ نور اختروش هم به کار رفت. پژوهشگران مشاهدات خود را با بهره از طیفنگارهای تلسکوپ بسیار بزرگ (ویالتی) در رصدخانهی جنوبی اروپا و تلسکوپ ۳.۶ متریِ آن در شیلی انجام دادند.
کتوش میگوید «طیفنگار ویالتی کمی نادقیق است: برای سنجش نور یک خطکش باکیفیت است ولی شمارههای روی این خطکش کمی انحراف دارند و جابجا هستند. به همین دلیل ما برای انجام بهترین سنجشها، از طیفنگار تلسکوپ ۳.۶ متری هم بهره گرفتیم تا خطکشی با شمارههای بسیار دقیق به دست آوریم.»
پرفسور مورفی میگوید: «برای من، پی بردن به این که نیروی الکترومغناطیس در درازنای زمانی بیش از نصف عمر کیهان ثابت بوده تنها راز و رمز را ژرفتر میکند- چرا این گونه است؟ هنوز نمیدانیم.»
«این نکتهی مهمی است که کهکشانهای دوردست امکان چنین بررسی دقیقی برای یک پرسش بنیادی را به ما میدهند. در آیندهی نزدیک، به کمک تلسکوپهای بزرگتری که در دست ساخت است میتوانیم سنجشهایی از این هم دقیقتر انجام دهیم.»
این پژوهش در ماهنامهی انجمن سلطنتی اخترشناسی منتشر شده است.
** [[ویدیوی پویانمایی این تصویر را در ادامه ببینید👇🏼👇🏼]]
#اختروش #الکترومغناطیس #نیروی_بنیادی #طیفنگار
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/blog-post_17.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—---------------------------------------------------------
https://goo.gl/h4zGYq
* پژوهشگران دانشگاه فنآوری سوینبرن و دانشگاه کمبریج تایید کردهاند که نیروی الکترومغناطیس -یکی از نیروهای بنیادی طبیعت- در یک کهکشان دوردست تفاوتی با نیروی آن روی زمین ندارد و با آن برابر است.
آنها نور یک اختروش -یک ابرسیاهچالهی بیاندازه درخشان و پرانرژی- که پشت کهکشانی در فاصلهی ۸ میلیارد سال نوری زمین بود را بررسی کردند. نور اختروش در مسیرش به سوی زمین از درون این کهکشان میگذرد و بخشی از آن توسط گازهای کهکشان درآشامیده (جذب) میشود. این باعث شده که بر رنگهای بسیار ویژهای در نور اختروش، سایه بیفتد.
سرجن کتوش، نویسندهی اصلی پژوهش و نامزد پیاچدی در دانشگاه سوینبرن میگوید: «این الگوی رنگها به ما شدت نیروی الکترومغناطیس در این کهکشان را میگوید، و از آنجایی که آن اختروش یکی از درخشانترین اختروشهای شناخته شده است، ما توانستیم دقیقترین اندازهگیریها تا به امروز را انجام دهیم.»
وی میافزاید: «ما دریافتیم که شدت نیروی الکترومغناطیس در آن کهکشان با دقت یک جزء در میلیون به اندازهی شدت آن روی زمین است— این دقت به اندازهی قطر تار موی انسان در برابر یک ورزشگاه است.»
نیروی الکترومغناطیس یکی از چهار نیروی بنیادی شناخته شدهی طبیعت است.
مایکل مورفی، استاد دانشگاه سوینبرن و یکی از نویسندگان این پژوهش میگوید: «الکترومغناطیس تقریبا همه چیز دربارهی دنیای روزمرهی ما را تعیین میکند: این که چگونه نوری که از خورشید دریافت میکنیم را میبینیم، صدا چگونه در هوا جابجا میشود، اندازهی اتمها و چگونگی برهمکنش آنها.»
«ولی هیچ کس نمیداند که نیروی الکترومغناطیس از چیست، اگر ثابت است یا متغیر است، دلیلش چیست؟»
بیشتر تلاشهایی که در گذشته برای سنجش الکترومغناطیس انجام شده بود تنها بر کمک دستگاههایی به نام طیفنگار تکیه داشتند- این"خطکشهای نوری" برای سنجش الگوی سایهها در رنگینکمانِ نور اختروش هم به کار رفت. پژوهشگران مشاهدات خود را با بهره از طیفنگارهای تلسکوپ بسیار بزرگ (ویالتی) در رصدخانهی جنوبی اروپا و تلسکوپ ۳.۶ متریِ آن در شیلی انجام دادند.
کتوش میگوید «طیفنگار ویالتی کمی نادقیق است: برای سنجش نور یک خطکش باکیفیت است ولی شمارههای روی این خطکش کمی انحراف دارند و جابجا هستند. به همین دلیل ما برای انجام بهترین سنجشها، از طیفنگار تلسکوپ ۳.۶ متری هم بهره گرفتیم تا خطکشی با شمارههای بسیار دقیق به دست آوریم.»
پرفسور مورفی میگوید: «برای من، پی بردن به این که نیروی الکترومغناطیس در درازنای زمانی بیش از نصف عمر کیهان ثابت بوده تنها راز و رمز را ژرفتر میکند- چرا این گونه است؟ هنوز نمیدانیم.»
«این نکتهی مهمی است که کهکشانهای دوردست امکان چنین بررسی دقیقی برای یک پرسش بنیادی را به ما میدهند. در آیندهی نزدیک، به کمک تلسکوپهای بزرگتری که در دست ساخت است میتوانیم سنجشهایی از این هم دقیقتر انجام دهیم.»
این پژوهش در ماهنامهی انجمن سلطنتی اخترشناسی منتشر شده است.
** [[ویدیوی پویانمایی این تصویر را در ادامه ببینید👇🏼👇🏼]]
#اختروش #الکترومغناطیس #نیروی_بنیادی #طیفنگار
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/blog-post_17.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«مشاهده هالههای درخشان پیرامون ۱۹ اختروش دوردست»
—-------------------------------------------
https://goo.gl/ED5wVO
یک گروه بینالمللی از اخترشناسان ابرهای برافروختهای از گاز را پیرامون اختروشهای دوردست یافتهاند. آنها در پیمایش تازهی خود نشان دادهاند که هالههای پیرامون اختروشها بسیار رایجتر از چشمداشتهای ماست. همچنین ویژگیهای این هالهها تضاد چشمگیری با نظریههای پذیرفته شدهی کنونی دربارهی پیدایش کهکشانها در روزگار آغازین کیهان دارد.
دانشمندان در این پژوهش از دستگاه MUSE روی تلسکوپ بسیار بزرگ (ویالتی) در رصدخانهی جنوبی اروپا (ESO) برای بررسی گازهای پیرامون کهکشانهای فعال در روزگاری کمتر از ۲ میلیارد سال پس از مهبانگ کمک گرفتند. این کهکشانهای فعال که به نام اختروَش (کوازار) شناخته میشوند، ابرسیاهچالههای غولپیکری در مرکز خود دارند که ستارگان، گازها و دیگر مواد کهکشان را با نرخی سرسامآور فرو کشیده و میبلعند که به نوبهی خود مرکز کهکشان را به تابشهای بسیار شدیدی وا میدارد. به همین دلیل اختروشها به عنوان درخشانترین و فعالترین اجرام کیهان شناخته میشوند.
این پژوهش روی ۱۹ اختروش انجام شد که از میان درخشانترین اختروشهایی که دستگاه MUSE میتوانست ببیند برگزیده شدند. پژوهشهای گذشته نشان داده که حدود ۱۰% از همهی اختروشهای بررسی شده با هالههایی از گاز به نام محیط میانکهکشانی در بر گرفته شدهاند. این هالهها تا ۳۰۰ هزار سال نوری دورتر از مرکز اختروشها گسترده شدهاند. ولی در پژوهش تازه، با شگفتی تمام هالههایی بزرگ پیرامون همهی این ۱۹ اختروش دیده شد، بسیار بیش از ۲ هالهای که به طور آماری انتظار میرفت. دانشمندان گمان دارند این به دلیل افزایش گستردهی توان دید MUSE نسبت به دستگاههای پیشین است ولی مشاهدات بیشتری باید انجام شود تا به درستی یا نادرستی آن پی ببریم.
نویسندهی اصلی پژوهش، النا بوریسووا از ETH زوریخ میگوید: «هنوز خیلی زود است که بگوییم چیزی که دیده شده به دلیل شیوههای تازهی رصدی ماست یا این که اختروشهای دیده شده در این پژوهش واقعا با دیگران تفاوت دارند. پس هنوز چیزهای بسیاری را باید بدانیم؛ ما تازه در آغاز دورهی نوینی از اکتشافات هستیم.»
هدف اصلی این پژوهش بررسی همنههای (مولفههای) گازی کیهان در ساختار بزرگ-مقیاسی بود که گاهی به نام شبکهی کیهانی شناخته میشود و اختروشها در آن گرههای درخشان ساختهاند [۱]. به طور معمول دیدن جزییات گازی این شبکه بیاندازه دشوار است، برای همین مشاهدهی هالههای گازی روشن پیرامون اختروشها شانسی تقریبا یگانه برای بررسی گازهای درون این ساختار بزرگ-مقیاس جهان هستی به دانشمندان میدهد.
این ۱۹ هالهی نویافته یک شگفتی دیگر را هم رو کردهاند: آنها از گازهای میانکهکشانیِ به نسبت سرد (حدود ۱۰ هزار درجهی کلوین) تشکیل شدهاند. این در تضادی شدید با مدلهای پذیرفته شدهی کنونی از ساختار و پیدایش کهکشانها است که میگویند گازهایی تا این اندازه نزدیک به کهکشانها میبایست دماهایی تا یک میلیون درجه داشته باشند.
—------------------------------------------
یادداشت:
۱] شبکهی کیهانی ساختار کیهان در بزرگترین اندازه است. این شبکه از افروزهها (رشتههای باریک مواد بسیار کهن، به طور عمده گاز هیدروژن و هلیوم) و مادهی تاریک درست شده که کهکشانها را به هم پیوند داده و پلهایی میان آنها ساختهاند. مواد درون این شبکه میتواند از راه این افروزهها به کهکشانها برسد و سوخت مورد نیاز برای رشد و دگرگونی آنها را فراهم آورد.
* ویدیوی پویانمایی سه بُعدی از یک هالهی اختروش را در ادامه ببینید.
#اختروش #هاله #شبکه_کیهانی #محیط_میانکهکشانی #MUSE #تلسکوپ_بسیار_بزرگ #ESO
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/blog-post_67.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—-------------------------------------------
https://goo.gl/ED5wVO
یک گروه بینالمللی از اخترشناسان ابرهای برافروختهای از گاز را پیرامون اختروشهای دوردست یافتهاند. آنها در پیمایش تازهی خود نشان دادهاند که هالههای پیرامون اختروشها بسیار رایجتر از چشمداشتهای ماست. همچنین ویژگیهای این هالهها تضاد چشمگیری با نظریههای پذیرفته شدهی کنونی دربارهی پیدایش کهکشانها در روزگار آغازین کیهان دارد.
دانشمندان در این پژوهش از دستگاه MUSE روی تلسکوپ بسیار بزرگ (ویالتی) در رصدخانهی جنوبی اروپا (ESO) برای بررسی گازهای پیرامون کهکشانهای فعال در روزگاری کمتر از ۲ میلیارد سال پس از مهبانگ کمک گرفتند. این کهکشانهای فعال که به نام اختروَش (کوازار) شناخته میشوند، ابرسیاهچالههای غولپیکری در مرکز خود دارند که ستارگان، گازها و دیگر مواد کهکشان را با نرخی سرسامآور فرو کشیده و میبلعند که به نوبهی خود مرکز کهکشان را به تابشهای بسیار شدیدی وا میدارد. به همین دلیل اختروشها به عنوان درخشانترین و فعالترین اجرام کیهان شناخته میشوند.
این پژوهش روی ۱۹ اختروش انجام شد که از میان درخشانترین اختروشهایی که دستگاه MUSE میتوانست ببیند برگزیده شدند. پژوهشهای گذشته نشان داده که حدود ۱۰% از همهی اختروشهای بررسی شده با هالههایی از گاز به نام محیط میانکهکشانی در بر گرفته شدهاند. این هالهها تا ۳۰۰ هزار سال نوری دورتر از مرکز اختروشها گسترده شدهاند. ولی در پژوهش تازه، با شگفتی تمام هالههایی بزرگ پیرامون همهی این ۱۹ اختروش دیده شد، بسیار بیش از ۲ هالهای که به طور آماری انتظار میرفت. دانشمندان گمان دارند این به دلیل افزایش گستردهی توان دید MUSE نسبت به دستگاههای پیشین است ولی مشاهدات بیشتری باید انجام شود تا به درستی یا نادرستی آن پی ببریم.
نویسندهی اصلی پژوهش، النا بوریسووا از ETH زوریخ میگوید: «هنوز خیلی زود است که بگوییم چیزی که دیده شده به دلیل شیوههای تازهی رصدی ماست یا این که اختروشهای دیده شده در این پژوهش واقعا با دیگران تفاوت دارند. پس هنوز چیزهای بسیاری را باید بدانیم؛ ما تازه در آغاز دورهی نوینی از اکتشافات هستیم.»
هدف اصلی این پژوهش بررسی همنههای (مولفههای) گازی کیهان در ساختار بزرگ-مقیاسی بود که گاهی به نام شبکهی کیهانی شناخته میشود و اختروشها در آن گرههای درخشان ساختهاند [۱]. به طور معمول دیدن جزییات گازی این شبکه بیاندازه دشوار است، برای همین مشاهدهی هالههای گازی روشن پیرامون اختروشها شانسی تقریبا یگانه برای بررسی گازهای درون این ساختار بزرگ-مقیاس جهان هستی به دانشمندان میدهد.
این ۱۹ هالهی نویافته یک شگفتی دیگر را هم رو کردهاند: آنها از گازهای میانکهکشانیِ به نسبت سرد (حدود ۱۰ هزار درجهی کلوین) تشکیل شدهاند. این در تضادی شدید با مدلهای پذیرفته شدهی کنونی از ساختار و پیدایش کهکشانها است که میگویند گازهایی تا این اندازه نزدیک به کهکشانها میبایست دماهایی تا یک میلیون درجه داشته باشند.
—------------------------------------------
یادداشت:
۱] شبکهی کیهانی ساختار کیهان در بزرگترین اندازه است. این شبکه از افروزهها (رشتههای باریک مواد بسیار کهن، به طور عمده گاز هیدروژن و هلیوم) و مادهی تاریک درست شده که کهکشانها را به هم پیوند داده و پلهایی میان آنها ساختهاند. مواد درون این شبکه میتواند از راه این افروزهها به کهکشانها برسد و سوخت مورد نیاز برای رشد و دگرگونی آنها را فراهم آورد.
* ویدیوی پویانمایی سه بُعدی از یک هالهی اختروش را در ادامه ببینید.
#اختروش #هاله #شبکه_کیهانی #محیط_میانکهکشانی #MUSE #تلسکوپ_بسیار_بزرگ #ESO
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/blog-post_67.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«اثر انگشت کیهان آغازین»
—---------------------------------
https://goo.gl/qdg0kD
بیشتر کهکشانهای بزرگ کیهان در مرکزشان اَبَرسیاهچالههایی دارند. این سیاهچالههای به راستی کلانجرم و غولآسا مواد پیرامونشان را با نرخی سرسامآور میبلعند و به همراهش آنچنان تابشی تولید میکنند که برخی از آنها را به تابناکترین اجرام کیهان تبدیل کرده! مواد پیرامون این ابرسیاهچالهها با وجود دوری باورنکردنی از زمین، به اندازهای درخشانند که از چشم ما مانند ستارگان درون کهکشان خودمان دیده میشوند. به همین دلیل این اجرام به نام "اجرام ستاره-مانند" یا "اختروَش" (quasar) نامیده شدهاند. برخی از اختروشها ابزارهایی سودمند هستند که در بهتر شناختن جهان هستی [و روزگار آغازین آن] به ما کمک میکنند.
از آنجایی که اختروشها بیاندازه از ما دورند، فضایی بسیار بزرگ میان تلسکوپهای ما و هر یک از آنها وجود دارد. این فضا تهی نیست، بلکه با مواد میانکهکشانی انباشته شده که بیشتر آن را ابرهای گازی -به طور عمده گاز هیدروژن و هلیوم، با اندکی از عنصرهای دیگر- تشکیل میدهد. مادهی میانکهکشانی نوری که از چشمههای دور میآید را میدرآشامد (جذب میکند) و جلوی رسیدن آن به چشم ما را میگیرد. نور اختروشهای دوردست هم ناچار است برای رسیدن به ما از درون همین مواد بگذرد و بنابراین، بخشی از آن درآشامیده میشود.
طیفی که اینجا میبینید با بهره از دستگاه UVES روی تلسکوپ بسیار بزرگ (ویالتی) رصدخانهی جنوبی اروپا در شیلی به دست آمده و نور یک اختروش به نام HE0940-1050 را نشان میدهد که از درون چنین ابرهایی گذشته و به دستگاه UVES رسیده.
خطهای عمودی نمایانگر درآشامش (جذب) هستند- یعنی جاهایی را نشان میدهند که نور اختروش توسط گاز میانکهکشانی درآشامیده شده و بنابراین از طیف آغازین نور اختروش حذف شدهاند. پررنگ و کمرنگ بودن این خطها هم مربوط به "مقدار" مادهای است که نور از درونش گذشته. اخترشناسان با بررسی این خطها میتوانند اطلاعات گوناگونی را دربارهی مواد سازندهی این ابرها به دست آورند [در حقیقت فضای کیهان آغازین اثر انگشت خود را روی نور این اختروشها به جا میگذارد]. طیف این اختروش به دلیل داشتن خطهای بسیار محوی که کمنورترین خطهای دیده شده در طیف یک اختروش است، یک طیف استثنایی و ویژه به شمار میآید.
🔴[دربارهاش خوانده بودید: * تایید یک ثابت بنیادی به کمک "بارکد" یک اختروش (https://goo.gl/K4EGhC)]
#اختروش #تلسکوپ_بسیار_بزرگ #ویالتی #رصدخانه_جنوبی_اروپا #طیف_جذبی #طیف_نور
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/12/quasar.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—---------------------------------
https://goo.gl/qdg0kD
بیشتر کهکشانهای بزرگ کیهان در مرکزشان اَبَرسیاهچالههایی دارند. این سیاهچالههای به راستی کلانجرم و غولآسا مواد پیرامونشان را با نرخی سرسامآور میبلعند و به همراهش آنچنان تابشی تولید میکنند که برخی از آنها را به تابناکترین اجرام کیهان تبدیل کرده! مواد پیرامون این ابرسیاهچالهها با وجود دوری باورنکردنی از زمین، به اندازهای درخشانند که از چشم ما مانند ستارگان درون کهکشان خودمان دیده میشوند. به همین دلیل این اجرام به نام "اجرام ستاره-مانند" یا "اختروَش" (quasar) نامیده شدهاند. برخی از اختروشها ابزارهایی سودمند هستند که در بهتر شناختن جهان هستی [و روزگار آغازین آن] به ما کمک میکنند.
از آنجایی که اختروشها بیاندازه از ما دورند، فضایی بسیار بزرگ میان تلسکوپهای ما و هر یک از آنها وجود دارد. این فضا تهی نیست، بلکه با مواد میانکهکشانی انباشته شده که بیشتر آن را ابرهای گازی -به طور عمده گاز هیدروژن و هلیوم، با اندکی از عنصرهای دیگر- تشکیل میدهد. مادهی میانکهکشانی نوری که از چشمههای دور میآید را میدرآشامد (جذب میکند) و جلوی رسیدن آن به چشم ما را میگیرد. نور اختروشهای دوردست هم ناچار است برای رسیدن به ما از درون همین مواد بگذرد و بنابراین، بخشی از آن درآشامیده میشود.
طیفی که اینجا میبینید با بهره از دستگاه UVES روی تلسکوپ بسیار بزرگ (ویالتی) رصدخانهی جنوبی اروپا در شیلی به دست آمده و نور یک اختروش به نام HE0940-1050 را نشان میدهد که از درون چنین ابرهایی گذشته و به دستگاه UVES رسیده.
خطهای عمودی نمایانگر درآشامش (جذب) هستند- یعنی جاهایی را نشان میدهند که نور اختروش توسط گاز میانکهکشانی درآشامیده شده و بنابراین از طیف آغازین نور اختروش حذف شدهاند. پررنگ و کمرنگ بودن این خطها هم مربوط به "مقدار" مادهای است که نور از درونش گذشته. اخترشناسان با بررسی این خطها میتوانند اطلاعات گوناگونی را دربارهی مواد سازندهی این ابرها به دست آورند [در حقیقت فضای کیهان آغازین اثر انگشت خود را روی نور این اختروشها به جا میگذارد]. طیف این اختروش به دلیل داشتن خطهای بسیار محوی که کمنورترین خطهای دیده شده در طیف یک اختروش است، یک طیف استثنایی و ویژه به شمار میآید.
🔴[دربارهاش خوانده بودید: * تایید یک ثابت بنیادی به کمک "بارکد" یک اختروش (https://goo.gl/K4EGhC)]
#اختروش #تلسکوپ_بسیار_بزرگ #ویالتی #رصدخانه_جنوبی_اروپا #طیف_جذبی #طیف_نور
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/12/quasar.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«غولی که از خانه رانده شد»
—------------------------
* یک گروه بینالمللی از دانشمندان با بهره از تلسکوپ فضایی هابل ناسا یک #ابرسیاهچاله (سیاهچالهی ابرپرجرم) را یافتهاند که از مرکز کهکشان دوردست ۳سی۱۸۶ به بیرون رانده شده و دلیل آن هم به احتمال بسیار، نیروی امواج گرانشی بوده است. این نخستین بار است که اخترشناسان یک ابرسیاهچاله را در چنین فاصلهی دوری از مرکز کهکشان میزبانش می یابند.
در گذشته سیاهچالههای گریزان دیگری هم یافته شده بودند ولی نه این همه دور از خانه [۱]. جرم این ابرسیاهچاله یک میلیارد برابر جرم خورشید است. استفانو بیانکی، نویسندهی اصلی این پژوهش از دانشگاه رُما تره در ایتالیا میگوید: «به برآورد ما، پرتاب شدن این ابرسیاهچاله نیاز به انرژیای همارز انفجار همزمانِ ۱۰۰ میلیون ابرنواختر داشته است.»
عکسهای تلسکوپ هابل نخستین سرنخ از نامعمول بودنِ کهکشان ۳سی۱۸۶ که ۸ میلیارد سال نوری از زمین فاصله دارد را به دانشمندان داد. عکسهای این کهکشان وجود یک اختروش درخشان (نشانهی پرانرژی یک سیاهچالهی فعال) را در جایی دور از هستهی کهکشان آشکار کرد. مارکو کیابرگه، رهبر پژوهشگران و پژوهشگر بنیاد علمی تلسکوپ فضایی در آمریکا می گوید: «سیاهچالهها [ابرسیاهچالهها-م] در مرکز کهکشانها جای دارند، از همین رو دیدن یک #اختروش در جایی بیرون از مرکز یک کهکشان مایهی شگفتی است.»
محاسبهی این پژوهشگران نشان می دهد که این سیاهچاله تاکنون ۳۵۰۰۰ سال نوری از مرکز دور شده است، یعنی از فاصلهی میان خورشید تا مرکز کهکشان راه شیری هم بیشتر؛ و همچنین دارد به سرعت ۷.۵ میلیون کیلومتر بر ساعت به راه خود ادامه میدهد [۲]. با چنین سرعتی، مسیر میان زمین تا ماه را میتوان در سه دقیقه پیمود.
اگرچه توضیحهای احتمالی دیگر را نمیتوان کنار گذاشت، ولی پذیرفتنیترین سرچشمهی انرژی پیشران اینست که این ابرسیاهچاله لگدی از امواج گرانشیای خورده بوده که در پی ادغام دو ابرسیاهچالهی جدا در مرکز کهکشان میزبان آن پدید آمده بودند [۳]. دنبالههای کشندی کمانی-شکلی که توسط این دانشمندان شناسایی شده و دستاورد کشمکش گرانشی میان دو کهکشان برخوردی است، از این نظریه پشتیبانی میکنند.
@onestar_in_sevenskies
بر پایهی نظریهی این دانشمندان، ۱ تا ۲ میلیارد سال پیش دو کهکشان که هر یک دارای ابرسیاهچالهای در مرکزشان بودند، با یکدیگر ادغام شدند و یک کهکشان بیضیگون درست کردند. سیاهچالههای مرکزی دو کهکشانِ نخست در مرکز کهکشان تازه به طور مارپیچ به گرد یکدیگر نزدیک شدند و در این چرخش، #امواج_گرانشی پدید آوردند که مانند آب یک آبپاش چرخان، در فضا پخش میشد [۴]. از آنجایی که جرم و نرخ چرخش دو سیاهچاله با هم برابر نبود، امواج گرانشی گسیلیده از آنها در یک راستا نیرومندتر از راستای دیگر بود. سرانجام با به هم پیوستن دو سیاهچاله، گسیلش ناهمسانگرد امواج گرانشی لگدی پدید آورد که تک-سیاهچالهی به وجود آمده را از مرکز کهکشان به بیرون پرتاب کرد.
استفانو بیانکی دربارهی اهمیت این کشف میگوید: «اگر نظریهی ما درست باشد، این مشاهدات شواهد نیرومندی از این هستند که ابرسیاهالهها هم در عمل میتوانند با هم ادغام شوند. تا پیش از این، شواهدی از برخورد و ادغام سیاهچالههای ستارهوار در دست داشتیم، ولی فرآیندی که مهارکننده و سامانبخش ابرسیاهچالههاست پیچیدهتر است و هنوز به طور کامل شناخته نشده.»
این پژوهشگران شانس آوردهاند که این رویداد یگانه را شناسایی کردهاند زیرا همهی ادغامهای سیاهچالهای امواج گرانشی نامتوازنی که یکی از آنها را از کهکشان بیرون بیاندازد تولید نمیکنند. آنها اکنون میخواهند وقت بیشتری برای رصد با هابل گرفته و به جز آن، از آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (آلما) و تاسیسات دیگر نیز کمک بگیرند تا سرعت این #سیاهچاله و قرص گاز پیرامونش را با دقت بیشتری بسنجند تا به آگاهیهای بیشتری دربارهی سرشت این جرم کمیاب دست بیابند.
#برخورد_کهکشانی
⚫️یادداشت ها در پست بعد👇👇
🔴توضیح تصویر:
کهکشان ۳سی۱۸۶ که دستاورد ادغام دو کهکشان برخوردی است. اختروش آن که مانند ستارهای میدرخشد در مرکز تصویر دیده میشود.
https://goo.gl/U85onP
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/03/3C186.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—------------------------
* یک گروه بینالمللی از دانشمندان با بهره از تلسکوپ فضایی هابل ناسا یک #ابرسیاهچاله (سیاهچالهی ابرپرجرم) را یافتهاند که از مرکز کهکشان دوردست ۳سی۱۸۶ به بیرون رانده شده و دلیل آن هم به احتمال بسیار، نیروی امواج گرانشی بوده است. این نخستین بار است که اخترشناسان یک ابرسیاهچاله را در چنین فاصلهی دوری از مرکز کهکشان میزبانش می یابند.
در گذشته سیاهچالههای گریزان دیگری هم یافته شده بودند ولی نه این همه دور از خانه [۱]. جرم این ابرسیاهچاله یک میلیارد برابر جرم خورشید است. استفانو بیانکی، نویسندهی اصلی این پژوهش از دانشگاه رُما تره در ایتالیا میگوید: «به برآورد ما، پرتاب شدن این ابرسیاهچاله نیاز به انرژیای همارز انفجار همزمانِ ۱۰۰ میلیون ابرنواختر داشته است.»
عکسهای تلسکوپ هابل نخستین سرنخ از نامعمول بودنِ کهکشان ۳سی۱۸۶ که ۸ میلیارد سال نوری از زمین فاصله دارد را به دانشمندان داد. عکسهای این کهکشان وجود یک اختروش درخشان (نشانهی پرانرژی یک سیاهچالهی فعال) را در جایی دور از هستهی کهکشان آشکار کرد. مارکو کیابرگه، رهبر پژوهشگران و پژوهشگر بنیاد علمی تلسکوپ فضایی در آمریکا می گوید: «سیاهچالهها [ابرسیاهچالهها-م] در مرکز کهکشانها جای دارند، از همین رو دیدن یک #اختروش در جایی بیرون از مرکز یک کهکشان مایهی شگفتی است.»
محاسبهی این پژوهشگران نشان می دهد که این سیاهچاله تاکنون ۳۵۰۰۰ سال نوری از مرکز دور شده است، یعنی از فاصلهی میان خورشید تا مرکز کهکشان راه شیری هم بیشتر؛ و همچنین دارد به سرعت ۷.۵ میلیون کیلومتر بر ساعت به راه خود ادامه میدهد [۲]. با چنین سرعتی، مسیر میان زمین تا ماه را میتوان در سه دقیقه پیمود.
اگرچه توضیحهای احتمالی دیگر را نمیتوان کنار گذاشت، ولی پذیرفتنیترین سرچشمهی انرژی پیشران اینست که این ابرسیاهچاله لگدی از امواج گرانشیای خورده بوده که در پی ادغام دو ابرسیاهچالهی جدا در مرکز کهکشان میزبان آن پدید آمده بودند [۳]. دنبالههای کشندی کمانی-شکلی که توسط این دانشمندان شناسایی شده و دستاورد کشمکش گرانشی میان دو کهکشان برخوردی است، از این نظریه پشتیبانی میکنند.
@onestar_in_sevenskies
بر پایهی نظریهی این دانشمندان، ۱ تا ۲ میلیارد سال پیش دو کهکشان که هر یک دارای ابرسیاهچالهای در مرکزشان بودند، با یکدیگر ادغام شدند و یک کهکشان بیضیگون درست کردند. سیاهچالههای مرکزی دو کهکشانِ نخست در مرکز کهکشان تازه به طور مارپیچ به گرد یکدیگر نزدیک شدند و در این چرخش، #امواج_گرانشی پدید آوردند که مانند آب یک آبپاش چرخان، در فضا پخش میشد [۴]. از آنجایی که جرم و نرخ چرخش دو سیاهچاله با هم برابر نبود، امواج گرانشی گسیلیده از آنها در یک راستا نیرومندتر از راستای دیگر بود. سرانجام با به هم پیوستن دو سیاهچاله، گسیلش ناهمسانگرد امواج گرانشی لگدی پدید آورد که تک-سیاهچالهی به وجود آمده را از مرکز کهکشان به بیرون پرتاب کرد.
استفانو بیانکی دربارهی اهمیت این کشف میگوید: «اگر نظریهی ما درست باشد، این مشاهدات شواهد نیرومندی از این هستند که ابرسیاهالهها هم در عمل میتوانند با هم ادغام شوند. تا پیش از این، شواهدی از برخورد و ادغام سیاهچالههای ستارهوار در دست داشتیم، ولی فرآیندی که مهارکننده و سامانبخش ابرسیاهچالههاست پیچیدهتر است و هنوز به طور کامل شناخته نشده.»
این پژوهشگران شانس آوردهاند که این رویداد یگانه را شناسایی کردهاند زیرا همهی ادغامهای سیاهچالهای امواج گرانشی نامتوازنی که یکی از آنها را از کهکشان بیرون بیاندازد تولید نمیکنند. آنها اکنون میخواهند وقت بیشتری برای رصد با هابل گرفته و به جز آن، از آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (آلما) و تاسیسات دیگر نیز کمک بگیرند تا سرعت این #سیاهچاله و قرص گاز پیرامونش را با دقت بیشتری بسنجند تا به آگاهیهای بیشتری دربارهی سرشت این جرم کمیاب دست بیابند.
#برخورد_کهکشانی
⚫️یادداشت ها در پست بعد👇👇
🔴توضیح تصویر:
کهکشان ۳سی۱۸۶ که دستاورد ادغام دو کهکشان برخوردی است. اختروش آن که مانند ستارهای میدرخشد در مرکز تصویر دیده میشود.
https://goo.gl/U85onP
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/03/3C186.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«ابری به پهنای ۱۰ برابر کهکشان راه شیری»
—----------------------------------------
در این تصویر ابری غولپیکر از گاز و غبار را پیرامون یک #اختروش دوردست به نام SDSS J102009.99+104002.7 را میبینیم. این تصویر به کمک کاوشگر طیفسنجی چند-یگانی (میوز، MUSE) گرفته شده که روی تلسکوپ بسیار بزرگ (ویالتی، VLT) در رصدخانهی پارانال اِسو نصب شده است.
اختروشها هستههای فعال کهکشانها (AGN ) هستند که با ورود پیوستهی مواد به درون ابرسیاهچالهی مرکزشان، فعال ماندهاند. سرخگرایی (انتقال به سرخ) این اختروش و ابر پیرامونش بیش از ۳ است، بدین ترتیب ما آنها را در زمانی که تنها ۲ میلیارد سال از مهبانگ میگذشته میبینیم.
اخترشناسان این ابر گازی (سحابی) که #اختروش را در میان گرفته را به عنوان یک "سحابی لیمن-آلفای غولآسا" (ایلن، ELAN) میشناسند. این گونه سحابیها ساختارهای گازی غولپیکری هستند که در آغاز کیهان پدید آمدندهاند، و میتوانند به اخترشناسان در یافتن پاسخ این پرسش که تکانهی زاویهای در کیهان چگونه پدید آمد کمک کنند؛ تکانهی زاویهای چیزیست که دلیل چرخش دیده شدهی کهکشانهای کمسنتر را توضیح میدهد.
اکنون به لطف دستگاه انقلابی میوز، مشاهدهی این سحابیهای غولپیکر کمیاب با دقتی بیش از همیشه امکانپذیر شده.
ایلن درون این تصویر پهنایی حدود یک میلیون سال نوری دارد. توانمندی تصویربرداری طیفی دستگاه میوز به اخترشناسان اجازه داده تا برای نخستین بار، نشانهای از حرکتهای فرو پیچهای (چرخش مارپیچ رو به درون) را در این سحابی ببینند.
این اختروش در صورت فلکی شیر یافته شده است.
https://goo.gl/X7Cnkw
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/11/MUSE.html
—-------------------------------------------------
کانال یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
—----------------------------------------
در این تصویر ابری غولپیکر از گاز و غبار را پیرامون یک #اختروش دوردست به نام SDSS J102009.99+104002.7 را میبینیم. این تصویر به کمک کاوشگر طیفسنجی چند-یگانی (میوز، MUSE) گرفته شده که روی تلسکوپ بسیار بزرگ (ویالتی، VLT) در رصدخانهی پارانال اِسو نصب شده است.
اختروشها هستههای فعال کهکشانها (AGN ) هستند که با ورود پیوستهی مواد به درون ابرسیاهچالهی مرکزشان، فعال ماندهاند. سرخگرایی (انتقال به سرخ) این اختروش و ابر پیرامونش بیش از ۳ است، بدین ترتیب ما آنها را در زمانی که تنها ۲ میلیارد سال از مهبانگ میگذشته میبینیم.
اخترشناسان این ابر گازی (سحابی) که #اختروش را در میان گرفته را به عنوان یک "سحابی لیمن-آلفای غولآسا" (ایلن، ELAN) میشناسند. این گونه سحابیها ساختارهای گازی غولپیکری هستند که در آغاز کیهان پدید آمدندهاند، و میتوانند به اخترشناسان در یافتن پاسخ این پرسش که تکانهی زاویهای در کیهان چگونه پدید آمد کمک کنند؛ تکانهی زاویهای چیزیست که دلیل چرخش دیده شدهی کهکشانهای کمسنتر را توضیح میدهد.
اکنون به لطف دستگاه انقلابی میوز، مشاهدهی این سحابیهای غولپیکر کمیاب با دقتی بیش از همیشه امکانپذیر شده.
ایلن درون این تصویر پهنایی حدود یک میلیون سال نوری دارد. توانمندی تصویربرداری طیفی دستگاه میوز به اخترشناسان اجازه داده تا برای نخستین بار، نشانهای از حرکتهای فرو پیچهای (چرخش مارپیچ رو به درون) را در این سحابی ببینند.
این اختروش در صورت فلکی شیر یافته شده است.
https://goo.gl/X7Cnkw
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/11/MUSE.html
—-------------------------------------------------
کانال یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
«کشف دورترین سیاهچالهای که تاکنون دیده شده»
—------------------------------------------
* دانشمندان یادگاری کممانند از روزگار آغاز کیهان را یافتهاند: دورترین ابرسیاهچالهای که تاکنون شناخته شده. این هیولا جرمی به اندازهی ۸۰۰ میلیون برابر خورشید دارد که برای روزگاری تا این اندازه کهن شگفتآور است. گزارش این دانشمندان در نشریهی نیچر منتشر شده است.
@onestar_in_sevenskies
یکی از نویسندگان این پژوهش، دنیل استرن از آزمایشگاه پیشرانش جت ناسا در پاسادینای کالیفرنیا میگوید: «این #سیاهچاله بسیار بیشتر از چیزی که برای اجرامی تا این اندازه دور، هنگامی که تنها ۶۹۰ میلیون سال از #مهبانگ می گذشته، انتظار میرود بوده؛ این نظریههای ما دربارهی روند شکلگیری سیاهچالهها را به چالش میکشد.»
اخترشناسان برای شناسایی و بررسی اجرام احتمالی دوردست، دادههای پیمایشگر فروسرخ میدانگستردهی ناسا (وایز، WISE) و پیمایشگرهای زمینی را با هم ترکیب کردند، و سپس دادههای تلسکوپهای ماژلان در رصدخانههای کارنگی در شیلی را هم به آنها افزودند. اخترشناس کارنگی، ادواردو بانادوس رهبری این پژوهش را برای شناسایی نامزدها از میان صدها میلیون جرمی که وایز یافته بود و ارزش بررسی بیشتر با تلسکوپهای ماژلان داشتند را بر عهده داشت.
به باور اخترشناسان، برای این که سیاهچالهای در آغاز کیهان تا این اندازه بزرگ شود، میبایست شرایط ویژهای فراهم باشد که به سیاهچاله اجازهی رشد سریع بدهد- ولی دلیل بنیادی در این مورد ناشناخته است.
این سیاهچالهی نویافته دارد حریصانه مواد مرکز یک کهکشان را میبلعد، و از همین رو باعث شکلگیری پدیدهای به نام اختروش شده. این اختروش به ویژه از این رو جالب است که نورش از اندکی پس از روزگار باز-یونش کیهان میآید، روزگاری که کیهان از تاریکی در آمد و روشن شد [بخوانید: * ساخته شدن جهان کمی بیش از ۶ روز طول کشید (https://goo.gl/epL5Aa)].
این کشف میتواند آگاهیهایی بنیادین دربارهی جهان هستی در روزگاری که تنها ۵% سن امروزش را داشت به ما بدهد.
یکی دیگر از نویسندگان پژوهش، برام ونمنز از بنیاد اخترشناسی ماکس پلانک در آلمان میگوید: «اختروشها از درخشانترین و دورترین اجرام شناخته شدهی کیهانند و برای شناخت کیهان آغازین بسیار مهمند.»
@onestar_in_sevenskies
کیهان در آغاز سوپ داغی از ذرات بود که در دورهای به نام پَندام (تورم) به سرعت گسترش یافت و چگالیاش کم شد. حدود ۴۰۰ هزار سال پس از مهبانگ، این ذرات خنک شدند و از پیوند با یکدیگر گاز هیدروژن خنثا درست کردند. ولی کیهان هنوز تاریک بود، بدون هیچ چشمهی نوری، تا این که نیروی گرانش باعث شد تودههای مواد فشرده و چگال شوند و نخستین ستارگان و کهکشانها را بسازند. انرژیای که توسط این کهکشانهای باستانی آزاد میشد هیدروژن خنثا را برانگیخت و با بیرون راندن الکترونشان، آنها را به یون تبدیل کرد [روزگار باز-یونش کیهان]. این گاز از آن هنگام تاکنون به همین حالت مانده. همین که کیهان باز-یونیده شده، فوتونها توانستند آزادانه در فضا پیش بروند. این نقطهای از تاریخست که کیهان برای نور شفاف و گذرا شد.
بیشتر هیدروژن پیرامونِ این اختروشِ نویافته خنثا است. این بدان معناست که این اختروش که ULAS J1342+0928 نام گرفته، نه تنها دورترین اختروش، بلکه تنها نمونهی شناخته شدهایست که میتوانیم آن را درست در روزگار بازیونش کیهان ببینیم.
بانادوس میگوید: «این رویداد آخرین گذار بزرگ کیهان و یکی از مرزهای کنونی اخترفیزیک بود.»
فاصلهی این #اختروش به کمک چیزی که سرخگرایی (انتقال به سرخ) شناخته میشود اندازه گرفته شده، یعنی سنجیدن این که ...
ادامهی این مطلب در پست بعد 👇👇👇👇
—------------------------------------------
* دانشمندان یادگاری کممانند از روزگار آغاز کیهان را یافتهاند: دورترین ابرسیاهچالهای که تاکنون شناخته شده. این هیولا جرمی به اندازهی ۸۰۰ میلیون برابر خورشید دارد که برای روزگاری تا این اندازه کهن شگفتآور است. گزارش این دانشمندان در نشریهی نیچر منتشر شده است.
@onestar_in_sevenskies
یکی از نویسندگان این پژوهش، دنیل استرن از آزمایشگاه پیشرانش جت ناسا در پاسادینای کالیفرنیا میگوید: «این #سیاهچاله بسیار بیشتر از چیزی که برای اجرامی تا این اندازه دور، هنگامی که تنها ۶۹۰ میلیون سال از #مهبانگ می گذشته، انتظار میرود بوده؛ این نظریههای ما دربارهی روند شکلگیری سیاهچالهها را به چالش میکشد.»
اخترشناسان برای شناسایی و بررسی اجرام احتمالی دوردست، دادههای پیمایشگر فروسرخ میدانگستردهی ناسا (وایز، WISE) و پیمایشگرهای زمینی را با هم ترکیب کردند، و سپس دادههای تلسکوپهای ماژلان در رصدخانههای کارنگی در شیلی را هم به آنها افزودند. اخترشناس کارنگی، ادواردو بانادوس رهبری این پژوهش را برای شناسایی نامزدها از میان صدها میلیون جرمی که وایز یافته بود و ارزش بررسی بیشتر با تلسکوپهای ماژلان داشتند را بر عهده داشت.
به باور اخترشناسان، برای این که سیاهچالهای در آغاز کیهان تا این اندازه بزرگ شود، میبایست شرایط ویژهای فراهم باشد که به سیاهچاله اجازهی رشد سریع بدهد- ولی دلیل بنیادی در این مورد ناشناخته است.
این سیاهچالهی نویافته دارد حریصانه مواد مرکز یک کهکشان را میبلعد، و از همین رو باعث شکلگیری پدیدهای به نام اختروش شده. این اختروش به ویژه از این رو جالب است که نورش از اندکی پس از روزگار باز-یونش کیهان میآید، روزگاری که کیهان از تاریکی در آمد و روشن شد [بخوانید: * ساخته شدن جهان کمی بیش از ۶ روز طول کشید (https://goo.gl/epL5Aa)].
این کشف میتواند آگاهیهایی بنیادین دربارهی جهان هستی در روزگاری که تنها ۵% سن امروزش را داشت به ما بدهد.
یکی دیگر از نویسندگان پژوهش، برام ونمنز از بنیاد اخترشناسی ماکس پلانک در آلمان میگوید: «اختروشها از درخشانترین و دورترین اجرام شناخته شدهی کیهانند و برای شناخت کیهان آغازین بسیار مهمند.»
@onestar_in_sevenskies
کیهان در آغاز سوپ داغی از ذرات بود که در دورهای به نام پَندام (تورم) به سرعت گسترش یافت و چگالیاش کم شد. حدود ۴۰۰ هزار سال پس از مهبانگ، این ذرات خنک شدند و از پیوند با یکدیگر گاز هیدروژن خنثا درست کردند. ولی کیهان هنوز تاریک بود، بدون هیچ چشمهی نوری، تا این که نیروی گرانش باعث شد تودههای مواد فشرده و چگال شوند و نخستین ستارگان و کهکشانها را بسازند. انرژیای که توسط این کهکشانهای باستانی آزاد میشد هیدروژن خنثا را برانگیخت و با بیرون راندن الکترونشان، آنها را به یون تبدیل کرد [روزگار باز-یونش کیهان]. این گاز از آن هنگام تاکنون به همین حالت مانده. همین که کیهان باز-یونیده شده، فوتونها توانستند آزادانه در فضا پیش بروند. این نقطهای از تاریخست که کیهان برای نور شفاف و گذرا شد.
بیشتر هیدروژن پیرامونِ این اختروشِ نویافته خنثا است. این بدان معناست که این اختروش که ULAS J1342+0928 نام گرفته، نه تنها دورترین اختروش، بلکه تنها نمونهی شناخته شدهایست که میتوانیم آن را درست در روزگار بازیونش کیهان ببینیم.
بانادوس میگوید: «این رویداد آخرین گذار بزرگ کیهان و یکی از مرزهای کنونی اخترفیزیک بود.»
فاصلهی این #اختروش به کمک چیزی که سرخگرایی (انتقال به سرخ) شناخته میشود اندازه گرفته شده، یعنی سنجیدن این که ...
ادامهی این مطلب در پست بعد 👇👇👇👇
👑یک ستاره در هفت آسمان👑
«نیاز به بازنگری در شیوه پیدایش فوارههای سیاهچالهها» —------------------------------------------------- * نخستین سنجش دقیق از میدان مغناطیسی یک #سیاهچاله نشان داده که این میدان توان کافی برای بیرون زدن مواد با سرعت نزدیک به نور [ساختن فوارهی نسبیتی] را…
ادامهی پست پیشین 👆🏽👆🏽👆🏽👆🏽
... وی۴۰۴ ماکیان به عنوان یک ریزاختروش، یا یک سیاهچالهی ستارهوار (سیاهچالهای با جرم ستارهای) شناخته شده که رفتاری مانند ابرسیاهچالههای غولپیکر مرکز کهکشانها دارد. اختروشها درخشانترین اجرام کیهانند و با گسیل پرتو از قرصهای برافزایشی پیرامون سیاهچالههایی با جرم چند میلیون برابر خورشید پدید میآیند. این اجرام فوارههایی به بلندی چندین سال نوری میافشانند، ولی چون بسیار بزرگند، دگرگونی و تغییراتشان اغلب در دورههای چند ماهه یا بیشتر رخ میدهد.
ریزاختروشها اختروشهایی بسیار کوچکترند- و این کوچکی در بازهی زمانی هم اعمال میشود. ریزاختروشها بسیار کمنورترند و قرصهای برافزایشی و فوارههایشان نیز بسیار کوچکتر است. آنها تغییراتشان هم در مدت بسیار کوتاهتری رخ میدهد: چند هفته، چند روز، یا حتی چند ساعت. بررسی ریزاختروشهای کهکشان راه شیری -مانند وی۴۰۴ ماکیان- به اخترشناسان امکان سنجشهایی را میدهد که بعدها میتوانند با برونیابی آنها، #اختروش های بسیار بزرگتر و دورتر را هم بررسی کنند.
سامانهی وی۴۰۴ ماکیان در #صورت_فلکی_ماکیان جای دارد و در گذشته چند مورد فعالیت برونریزی داشته است: ۱۹۵۶، احتمالا ۱۹۷۹، ۱۹۸۹، و تازهترینشان هم ۲۰۱۵. قرص وی۴۰۴ ماکیان از همدمش که یک ستارهی غول از ردهی K به جرم ۰.۷ خورشید است سرچشمه گرفته. سیاهچاله و این ستاره هر ۶.۵ روز یک بار به گرد هم میچرخند.
اخترشناسان افزون بر رصد برونریزی سال ۲۰۱۵ در طیف فروسرخ، این سامانه را در طول موجهای پرتو X، دیدنی (مریی)، و رادیویی هم مشاهده کردند. بررسی برونریزیهای آن در چندین طول موج به دانشمندان در ساختن تصویر کاملی از این سیاهچاله، و سرانجام آشکار کردن رازهای همتایان غولپیکرش در اختروشها کمک بیشتری خواهد کرد.
https://goo.gl/S4VyHV
در همین زمینه: * گرانش بس است، کمی هم از میدان مغناطیسی سیاهچالهها بگوییم (https://goo.gl/tzop4g)
🔹دو پویانمایی در این باره را در پستهای بعدی ببینید
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/01/BlackHoleJets.html
—-------------------------------------------------
کانال یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
... وی۴۰۴ ماکیان به عنوان یک ریزاختروش، یا یک سیاهچالهی ستارهوار (سیاهچالهای با جرم ستارهای) شناخته شده که رفتاری مانند ابرسیاهچالههای غولپیکر مرکز کهکشانها دارد. اختروشها درخشانترین اجرام کیهانند و با گسیل پرتو از قرصهای برافزایشی پیرامون سیاهچالههایی با جرم چند میلیون برابر خورشید پدید میآیند. این اجرام فوارههایی به بلندی چندین سال نوری میافشانند، ولی چون بسیار بزرگند، دگرگونی و تغییراتشان اغلب در دورههای چند ماهه یا بیشتر رخ میدهد.
ریزاختروشها اختروشهایی بسیار کوچکترند- و این کوچکی در بازهی زمانی هم اعمال میشود. ریزاختروشها بسیار کمنورترند و قرصهای برافزایشی و فوارههایشان نیز بسیار کوچکتر است. آنها تغییراتشان هم در مدت بسیار کوتاهتری رخ میدهد: چند هفته، چند روز، یا حتی چند ساعت. بررسی ریزاختروشهای کهکشان راه شیری -مانند وی۴۰۴ ماکیان- به اخترشناسان امکان سنجشهایی را میدهد که بعدها میتوانند با برونیابی آنها، #اختروش های بسیار بزرگتر و دورتر را هم بررسی کنند.
سامانهی وی۴۰۴ ماکیان در #صورت_فلکی_ماکیان جای دارد و در گذشته چند مورد فعالیت برونریزی داشته است: ۱۹۵۶، احتمالا ۱۹۷۹، ۱۹۸۹، و تازهترینشان هم ۲۰۱۵. قرص وی۴۰۴ ماکیان از همدمش که یک ستارهی غول از ردهی K به جرم ۰.۷ خورشید است سرچشمه گرفته. سیاهچاله و این ستاره هر ۶.۵ روز یک بار به گرد هم میچرخند.
اخترشناسان افزون بر رصد برونریزی سال ۲۰۱۵ در طیف فروسرخ، این سامانه را در طول موجهای پرتو X، دیدنی (مریی)، و رادیویی هم مشاهده کردند. بررسی برونریزیهای آن در چندین طول موج به دانشمندان در ساختن تصویر کاملی از این سیاهچاله، و سرانجام آشکار کردن رازهای همتایان غولپیکرش در اختروشها کمک بیشتری خواهد کرد.
https://goo.gl/S4VyHV
در همین زمینه: * گرانش بس است، کمی هم از میدان مغناطیسی سیاهچالهها بگوییم (https://goo.gl/tzop4g)
🔹دو پویانمایی در این باره را در پستهای بعدی ببینید
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/01/BlackHoleJets.html
—-------------------------------------------------
کانال یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
«ریزاختروشی که توضیح پرتوهایش نیاز به نظریههای تازه دارد»
-----------------------------------------------------------
دانشمندان برای نخستین بار گسیلش پرتوهایی به شدت پرانرژی را از یک ریزاختروش دیدهاند؛ چیزی که اخترفیزیکدانان را به یافتن نظریههایی تازه برای توضیح شتابدهی بیاندازه پرانرژی ذرات وامیدارد. یک ریزاختروش سیاهچالهایست که مواد را از همدم ستارهای خود میبلعد و فوارههایی نیرومند از ذرات به بیرون میافشاند.
هوئی لی از آزمایشگاه ملی لوس آلاموس میگوید: «چیزی که این یافتهی تازه را شگفتانگیز کرده اینست که همهی نظریههای کنونیِ شتابدهی ذرات برای توضیح آن به مشکل برمیخورند. این قطعا به نظریههای تازهای برای شتاب ذرات در ریزاختروشها و به طور کلی سامانههای سیاهچالهای نیاز دارد.»
مشاهدات این اخترشناسان قویا نشان میدهد که برخورد ذرات در دو انتهای فوارههای این ریزاختروش به تولید پرتوهای نیرومند گاما انجامیده. دانشمندان فکر میکنند بررسی این ریزاختروش که "اساس ۴۳۳" نام دارد، میتواند آگاهیهایی دربارهی رویدادهای خشنتر در مرکز کهکشانهای دوردست به ما بدهد. اساس ۴۳۳ با فاصلهی ۱۵۰۰۰ سال نوری از زمین، یکی از شناخته شدهترین ریزاختروشهاست.
دادههای این پژوهش توسط رصدخانهی آبی فراز بالای پرتو گامای چرنکوف (اچایدبلیوسی، HAWC) به دست آمده که یک آشکارساز در بالای کوهی در مکزیک است و به تابش پرتوهای گاما از پسماندهای ابرنواخترها، تپاخترها، و اختروشها میپردازد.
اختروشها ابرسیاهچالههایی هستند که به جای تغذیه از تنها یک ستاره، دارند مواد مرکز کهکشانشان را میبلعند. تابشهایی که از این فعالیت تولید میشود بیاندازه نیرومند است و از دوردستهای کیهان هم دیده میشود. ولی بیشتر آنها به اندازهای دورند که تقریبا همگی آنها، فوارهشان باید رو به زمین باشد تا بهتر دیده شوند، مانند نگاه کردن در یک چراغ قوه. بر خلاف آنها، فوارههای اساس ۴۳۳ رو به زمین نیستند و این رصدش را سختتر کرده. ولی رصدخانهی اچایدبلیوسی توانسته همین نورهای پرانرژی را با مشاهدهی آن از پهلو ببیند و بلندی کامل آنها را نشان دهد.
هائو ژائو از بخش فیزیک آزمایشگاه ملی لوس آلاموس میگوید: «این یافتههای تازه بر شناخت ما از شتابدهی ذرات در فوارههای ریزاختروشها میافزاید، که این هم آگاهیهایی دربارهی فیزیک فواره در فوارههای بسیار نیرومندترِ فراکهکشانی در اختروشها به ما می دهد.»
رصدخانهی اچایدبلیوسی حدود ۱۳۵۰۰ پا بالاتر از سطح دریا، نزدیک آتشفشان سیرا نگرا در مکزیک جای دارد و باران ذرات پرسرعت را به کمک آشکارسازی دریافت میکند که از بیش از ۳۰۰ مخزن آب، هر یک به قطر تقریبا ۲۴ فوت درست شده. با برخورد این ذرات به آب، موج شوکی از نور آبی به نام تابش چرنکوف پدید می آید. دوربینهای درون مخزنها این نور را آشکار میکنند و به دانشمندان امکان میدهند تا داستان پیدایش این پرتوهای گاما را بنویسند.
بررسی دادههای اچایدبلیوسی که از رصدهای انجام شده در بیش از ۱۰۱۷ روز به دست آمده بود نشان میداد که این پرتوهای گاما از دو سر فوارههای این ریزاختروش میآیند نه از بخش مرکزی سامانهی ستارهای. دانشمندان بر پایهی این بررسیها نتیجه گرفتند که انرژیِ الکترونهای درون این فوارهها حدود ۱۰۰۰ برابر انرژیای است که در شتابدهندههای زمینی، مانند برخورددهندهی هادرونی بزرگ تولید میشود. این الکترونها با کوبیده شدن به [فوتونهای؟] کمانرژی تابش زمینهی ریزموج کیهانی، چنین تابش پرتو گامایی پدید میآورند. این سازوکارِ نویافته، سازوکار تازهای در تولید پرتوهای گامای پرانرژی در این گونه سامانهها است و با چیزی که در فوارههای رو به زمین دیده شده بود تفاوت دارد.
دستگاهها تاکنون چنین جزییاتی را از ریزاختروش اساس ۴۳۳ ندیده بودند زیرا بر پایهی نقشههای آسمان، این ریزاختروش در میان یک پسماند ابرنواختر درخشانست که آن هم پرتوهای گاما میگسیلد. ولی اچایدبلیوسی با میدان دید گسترده و خط پایهی بلندش هر شب سرتاسر آسمان را میکاود. این ویژگی به آشکارساز اچایدبلیوسی توانی مانند توان یک دوربین با نوردهی بلند و عدسی میدانگسترده میدهد تا بتواند ویژگیهای خاص این ریزاختروش را حتی اگر محیط پیرامونش آن را پنهان کرده باشد ببیند. #اختروش
--------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/10/SS433.html
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
-----------------------------------------------------------
دانشمندان برای نخستین بار گسیلش پرتوهایی به شدت پرانرژی را از یک ریزاختروش دیدهاند؛ چیزی که اخترفیزیکدانان را به یافتن نظریههایی تازه برای توضیح شتابدهی بیاندازه پرانرژی ذرات وامیدارد. یک ریزاختروش سیاهچالهایست که مواد را از همدم ستارهای خود میبلعد و فوارههایی نیرومند از ذرات به بیرون میافشاند.
هوئی لی از آزمایشگاه ملی لوس آلاموس میگوید: «چیزی که این یافتهی تازه را شگفتانگیز کرده اینست که همهی نظریههای کنونیِ شتابدهی ذرات برای توضیح آن به مشکل برمیخورند. این قطعا به نظریههای تازهای برای شتاب ذرات در ریزاختروشها و به طور کلی سامانههای سیاهچالهای نیاز دارد.»
مشاهدات این اخترشناسان قویا نشان میدهد که برخورد ذرات در دو انتهای فوارههای این ریزاختروش به تولید پرتوهای نیرومند گاما انجامیده. دانشمندان فکر میکنند بررسی این ریزاختروش که "اساس ۴۳۳" نام دارد، میتواند آگاهیهایی دربارهی رویدادهای خشنتر در مرکز کهکشانهای دوردست به ما بدهد. اساس ۴۳۳ با فاصلهی ۱۵۰۰۰ سال نوری از زمین، یکی از شناخته شدهترین ریزاختروشهاست.
دادههای این پژوهش توسط رصدخانهی آبی فراز بالای پرتو گامای چرنکوف (اچایدبلیوسی، HAWC) به دست آمده که یک آشکارساز در بالای کوهی در مکزیک است و به تابش پرتوهای گاما از پسماندهای ابرنواخترها، تپاخترها، و اختروشها میپردازد.
اختروشها ابرسیاهچالههایی هستند که به جای تغذیه از تنها یک ستاره، دارند مواد مرکز کهکشانشان را میبلعند. تابشهایی که از این فعالیت تولید میشود بیاندازه نیرومند است و از دوردستهای کیهان هم دیده میشود. ولی بیشتر آنها به اندازهای دورند که تقریبا همگی آنها، فوارهشان باید رو به زمین باشد تا بهتر دیده شوند، مانند نگاه کردن در یک چراغ قوه. بر خلاف آنها، فوارههای اساس ۴۳۳ رو به زمین نیستند و این رصدش را سختتر کرده. ولی رصدخانهی اچایدبلیوسی توانسته همین نورهای پرانرژی را با مشاهدهی آن از پهلو ببیند و بلندی کامل آنها را نشان دهد.
هائو ژائو از بخش فیزیک آزمایشگاه ملی لوس آلاموس میگوید: «این یافتههای تازه بر شناخت ما از شتابدهی ذرات در فوارههای ریزاختروشها میافزاید، که این هم آگاهیهایی دربارهی فیزیک فواره در فوارههای بسیار نیرومندترِ فراکهکشانی در اختروشها به ما می دهد.»
رصدخانهی اچایدبلیوسی حدود ۱۳۵۰۰ پا بالاتر از سطح دریا، نزدیک آتشفشان سیرا نگرا در مکزیک جای دارد و باران ذرات پرسرعت را به کمک آشکارسازی دریافت میکند که از بیش از ۳۰۰ مخزن آب، هر یک به قطر تقریبا ۲۴ فوت درست شده. با برخورد این ذرات به آب، موج شوکی از نور آبی به نام تابش چرنکوف پدید می آید. دوربینهای درون مخزنها این نور را آشکار میکنند و به دانشمندان امکان میدهند تا داستان پیدایش این پرتوهای گاما را بنویسند.
بررسی دادههای اچایدبلیوسی که از رصدهای انجام شده در بیش از ۱۰۱۷ روز به دست آمده بود نشان میداد که این پرتوهای گاما از دو سر فوارههای این ریزاختروش میآیند نه از بخش مرکزی سامانهی ستارهای. دانشمندان بر پایهی این بررسیها نتیجه گرفتند که انرژیِ الکترونهای درون این فوارهها حدود ۱۰۰۰ برابر انرژیای است که در شتابدهندههای زمینی، مانند برخورددهندهی هادرونی بزرگ تولید میشود. این الکترونها با کوبیده شدن به [فوتونهای؟] کمانرژی تابش زمینهی ریزموج کیهانی، چنین تابش پرتو گامایی پدید میآورند. این سازوکارِ نویافته، سازوکار تازهای در تولید پرتوهای گامای پرانرژی در این گونه سامانهها است و با چیزی که در فوارههای رو به زمین دیده شده بود تفاوت دارد.
دستگاهها تاکنون چنین جزییاتی را از ریزاختروش اساس ۴۳۳ ندیده بودند زیرا بر پایهی نقشههای آسمان، این ریزاختروش در میان یک پسماند ابرنواختر درخشانست که آن هم پرتوهای گاما میگسیلد. ولی اچایدبلیوسی با میدان دید گسترده و خط پایهی بلندش هر شب سرتاسر آسمان را میکاود. این ویژگی به آشکارساز اچایدبلیوسی توانی مانند توان یک دوربین با نوردهی بلند و عدسی میدانگسترده میدهد تا بتواند ویژگیهای خاص این ریزاختروش را حتی اگر محیط پیرامونش آن را پنهان کرده باشد ببیند. #اختروش
--------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/10/SS433.html
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky