‍ #فیلمهایی_که_باید_دید

#پاداش_سکوت

در تمام طول زندگی ِ فیلم بینی ام(!) شخصا هیچ اقتباس سینمایی از یک اثر ادبی ندیده ام که حتا به مرزهای اثر نزدیک شده باشد، چه برسد به همسطح بودن یا مثلا بهتر بودن یک اثر سینمایی نسبت به اثری که به آن توجه داشته است.و بحث پیرامون چرایی این اتفاق البته بحثی مفصل است.

#احمد_دهقان داستان کوتاه وتکان دهنده ای دارد به نام #من_قاتل_پسرتان_هستم..
#فرهاد توحیدی با نگاهی به این داستان فیلمنامه ای نوشته و#مازیار_میری درسال ۱۳۸۵ سومین کار سینمایی اش را با نام #پاداش_سکوت براین اساس پرداخته است.
هرچند فیلم ساخته شده مجبور بوده به هزار و یک دلیل حکایت داستان را تقلیل دهد با این حال فیلمی است در خور توجه و دیدنی...
اغلب کسانی نیز که فیلم را نقد یا بررسی کرده اند نقطه ثقل فیلم را ندیده اند.
#پرویز_پرستویی #مدافع_میهنی است که بیست سال پس یک عملیات جنگی دوا-درمان شده تا بنشیند در اتاقک تنگ یک بلیط فروشی ِ اتوبوسهای شهری و... در تنهایی تیره ی خویش،انعکاس حال پریشان ِ خیل ِ عظیم ِ دردمندانی باشد که برخلاف عده ای، جنگ برایشان فقط زخم داشت و زخم و زخم و... زخم دارد. و هستند گرانمایه انسانهایی ازین دست که هم اکنون در خیابان و کوچه و شهرمان ثانیه ثانیه آب می شوند و میکاهند و...
شرح این هجران واین خون جگر
این زمان بگذار تا وقت دگر...

به هر حال #پاداش_سکوت شرح یک #بودن_در_موقعیتی است که هیچکس دوست ندارد آنجا باشد و هیچ قلم و فیلمی نیز توان نزدیک شدن به مرزهای آن را ندارد.
طی فیلم پرسشهای زیادی برای یک ذهن حساس و خلاق پدید می آید از چیستی هولناک و اهریمنی پدیده ای به نام #جنگ تا... اینکه #پاداش_کدام_سکوت؟ سکوت رزمنده ی مجروحی که همرزمش برای لو نرفتن عملیات، در عذابی الیم به زیر آب میکشد؟ یا سکوت اکبر؟! یا فرماندهی که با ریه هایی سوخته از بمب شیمیایی #آلمانی بر ویلچری نشسته و #فقط_نگاه_میکند؟!شاید گفتن اینکه"می شد بهتر بشود" در عرصه هنر بیجاترین سخن باشد چون از بعد خردورزانه اگر اسباب بهتری فراهم بود پس می شد وحال که نشده....
با این حال #پاداش_سکوت را ببینید..

@niyazestanbarani

‍ #فیلمهایی_که_باید_دید

#شکلات_۲۰۰۰میرامکس فیلمز

چرا شکلات محصول سال ۲۰۰۰؟!؟!؟

یکبار #ابوالفضل_جلیلی (کسی که تمام فیلمهایش در ایران سانسور شده است) گفته بود: در ایران چیزی رسم شده؛ همه منتظرند که کسی خلاقیتش را به کار بیندازد وحاصل عمرش را مثلا در سبک خاصی از فیلمسازی یا داستان پردازی یا حتا غذاخوری و... ارایه کند،بعد ناگهان خلق اللهی که فقط از هستی پول دارند قیام میکنند وسر هر چهار راه دکانی دو نبش میزنند و از انواع و اقسام آن فیلم یا داستان یا غذا را تولید میکنند و طرف اصلی را به خاکستر آنهم از نوع سیاهش مینشانند و پس از مدتی دوباره دست روی....(هرچه شما فکر کنید) میگذارند تا خلّاق دیگری ایده ی نوی ِ دیگری بیاورد و...روز از نو...
خلاصه اینکه بعد از #شکلات ِ #لاسه_هالستروم که بر اساس رمانی با همین نام از #جوآن_هریس ساخته شد و #ژولیت_بینوش در آن خوش درخشید سری دوزی شکلات و شکلاتی شروع شد بسازبفروشهای سینمای آبگوشتی خودمان که حتا فقر نام گذاری دارند که هیچ،سال بعد هندی ها شکلات ساختند و چند سال بعد تایلندی ها و بشخصه هفت الی هشت فیلم با این نام دیده ام...
شاعر به همین سبب فرموده:
دانه ی فلفل سیاه و خال مه رویان سیاه
هر دو جانسوزند اما این کجا و آن کجا؟

#شکلات #لاسه_هالستروم فیلمی است که بر چشم و دل ِاهالی جدی سینمای جدی مینشیند و این یعنی بیانی هنری دارد. فیلم به هیچ وجه فیلمی تخت نیست. وجود عناصر گوناگون، تیپهای مختلف و نمادهای متنوع به فیلم ظرفیت ِ شگفتی از تحلیل و تفسیر و تاویل داده است. تحالیلی(؟!) که گاه آنقدر متضادند که منجر به قهقهه هایی ممتد خواهند شد و این خود مفرِّح ذات است...
همراه ِ بوران و طوفان، زنی جوان و سرخ پوش با دخترک معصومش پا به دهکده ای میگذارد که نظامات ِ پیشینی و صُلب دارد.
زن جوان هنرش شکلات پزی است و قدرتهای حاکم بر روستا این فقره ی نو را نمی پسندند...و باقی ماجرا....
حتما بعد از دیدن فیلم خواهان رمز گشایی از فیلم هم خواهید بود.

این بار به جای عکس موسیقی زیبای این فیلم را تقدیمتان میکنم که ساخته ی #ریچل_پُرتمن است...

@niyazestanbarani

‍ #فیلمهایی_که_باید_دید

#لیون(حرفه_ای)

#هالیوود و #اسکار مثل خود ِ #امریکا به بسیاری از اهالی جهان و سینمای آن بدهکار است.
بدهکار ِ تندیسهایی که باید میداده وبه عمد نداده و... نهایتا پوزشهایی که باید میطلبید و...روزی آیا خواهد طلبید؟...

وقتی #ژان_رنو، با آن هیبت مردانه و جذاب،وارد ساختمانی میشود که#ماتیلدا (ناتالی پورتمن ۱۰_۱۵ ساله ی آن روزها) با اغواگری تماما خالص ِ یک دختر نوجوان او را می نگرد و درضمن سیگارش را از این مرد بسیار زیرک پنهان میکند...
دلت هُرّی فرو میریزد که: نه،خدایا بازهم یک #لولیتای دیگر..
اما خوشبختانه چنین نمی شود تا #لوک_بسون همچنان یک نویسنده و کارگردان صاحب سبک ِ ویژه باقی بماند.

مردی با چهره ای مدیترانه ای اما یخزده تنها،خشن که حرفه ای آدم میکشد و خود را #تصفیه_گر مینامد در کنار ابزار چشم ربا اما سرد قتاله اش گلدانی را چونان کودکی در آغوش میکشد تا نماد معصومیتش باشد درست مثل اغواگری معصومانه ی #ماتیلدا...

#گری_اولدمن نقش پلیسی رده بالای را دارد که خودش بخشی از یک باند تبهکار، خشن و بی رحم است. او در یک بازی درخشان به درخشش بیشتر #رنو کمک فراوان کرده است.
این پلیس خانواده ی ماتیلدا را به سبب بالا کشیدن مواد مخدر، قتل عام میکند تا معصومیت بی پناه دخترکی بی کس، پتکی شود بر سر همه ی انسانها، پتکی که #تصفیه_گر برای نشکستنش سینه سپر میکند تا شاید روزی روزگاری، ان پتک در شکلی دیگر قلمی شود یا دوربینی و...برای کاشتن درخت دوستی که کام دل به بار آرد...

# ماتیلدای_دلربا پنجره ی جهانی دیگر را بر #کودک_مرد داستان میگشاید تا من ِ بیننده هیچ فریمی ازین فیلم را از دست ندهم...

اعتراف میکنم #حرفه_ای از معدود فیلمهاییست که بارها وبارهاش دیده ام و بازهم خواهم دید.نه فقط به سبب بازی بینظیر #ژان_رنوی حالا هفتاد ساله یا در دل خوری از خیانتی که هالیوود به خود کرد در برنگزیدن او، بلکه به سبب فیلمبرداری چشم نواز #تیری آربوگاس و دلنشینی موسیقی #اریک_سرا، بویژه در قطعه ی ماندگار #چونان_قلب_من...
Shape_of_my_heart

اگر این فیلم محصول ۱۹۹۴ را ندیده اید حتما ببینید و اگر دیده اید اینبار از زاویه ای نماد شناسانه آن را ببینید چون کارگردان #عنصر_پنجم یا #آبی_بیکران و... نمیتواند نگاهی هنرمندانه و نشانه شناسانه نداشته باشد...
@niyazestanbarani

‍ #فیلمهایی_که_باید_دید

#مرد_سوم

#گرهام_گرین با آن زندگی پر فراز و نشیب و پر مساله...
#اورسن_ ولز کم نظیر و همه کاره بودنش در #همشهری_ کین

#رابرت_کراسکر اسکار بگیر

#کارول_رید نخل طلایی بگیر

#آنتون_کاراس آهنگساز که در کارنامه ی کاریش فقط همین یک موسیقی فیلم
کافیست تا در تاریخ سینما جاودان شود..

شاید فقط وجود یکی ازینها فیلم #مرد_سوم را دیدنی کند.اما داستان بسیار زیبا، روان وچالش برانگیز فیلم نیز به تنهایی دلیل خوبی است که فیلم را دوسه باری ببینیم..
بازی #اورسن_ولز بینظیر است...

#وین، سالهایی تلخ تر از سالهای جنگ و کشتار اروپاییها طی شش هفت سال و... تغییر جهان نگری بسیاری از انسانها،در اثر دو قتل عام و برادر کشی در کمتر از پنجاه سال...

#هالی ِ نویسنده شده از امریکا به وین میرود تا پس از جنگ #هری (شباهت زیادی دارند در اسم؟!؟!) دوست دوران کودکی اش را ببیند.
اما فقط میتواند در مراسم خاکسپاری او شرکت کند. مراسمی که ساختگی است و در پسش جنایتها نهفته است...

بی شک سکانس #چرخ_و_فلک از به یادماندنی ترین گفتگوهای تاریخ سینما را دربرابر چشم و گوش ما آشکار میکند..

- دیگه این دنیا جای قهرمانها نیست...
- هیچوقت چهره ی قربانیهاتو دیدی؟!
-اونجا رو نگاه کن اگر یکی از اون نقطه های سیاه از حرکت بایستد تو دلت میسوزه؟!
اگر برای هر نقطه حاضر باشم بیست هزار پوند بهت بدم، ممکنه این پیشنهاد رو رد کنی یا پیش خودت فکر میکنی که چندتا نقطه رو میتونی متوفق کنی؟! تازه مالیاتم نداره... #راه_پول_درآوردن این روزها همینه..دیگه هیچکس به انسانها فکر نمی کنه...
- اونا(سیاستمدارها) برای خودشون برنامه ی پنج ساله دارند، خب منم (جنایتکار) دارم...
هالی: تو به خدا معتقد بودی...

هَری: هنوزم به خدا اعتقاد دارم پیرمرد، هم به خدا هم به قیامت و اینجور چیزها.. اما مرده ها تو اون دنیا راحت ترند، نو این دنیا چیز زیادی ندارند از دست بدهند..

فیلم #مرد_سوم نخل طلایی کن و اسکار بهترین فیلمبرداری سیاه و سفید را در سال ۱۹۵۰ از آن خود کرده و.... دیدنی است...
@niyazestanbarani

‍ #فیلمهایی_که_باید_دید

#یک_نامزدی_طولانی

چند نفر از کسانی که در میدان جنگی کشته یا زخمی شده اند در میدان نبردی جنگیده اند که جنگ خودشان بوده؟!

جنگ محصول چیست؟ چه تاثیری بر #انسان و #جوامع_انسانی دارد؟! آیا مثلا جنگ اروپایی اول که صدسال پیش پایان یافته واقعا پایان یافته؟! اثراتش چطور؟!
اگر بگویم:
#جنگ تنها پدیده ی عالم انسان است که فقط آغاز میشود و هرگز پایان ندارد. سخنی متفکرانه وعمیق برزبان آورده ام یا شعار داده ام؟!

#تن_و_روح مردم عادی، پیش از جنگ، هنگام آن و پس از آن میزبان چه احوالی بوده اند؟!
#مادران دیده به در دوخته، پدران امیدوار، فرزندان بیتاب، خواهران و برادران منتظر و...عاشقان چشم در راه چه ها کشیده و میکشند از جنگ؟!؟!

#ژان_پیِر_ژانه در #یک_نامزدی_طولانی به جنگ ِ جنگ رفته است. او بر اساس داستان #یکشنبه ی طولانی نامزدی اثر #سباستین_ژاپریسو فیلمی ساخته که #ادوره_توتو با آن معصومیت ازلی اش نقش آفرینی میکند.

#ماتیلدای_دلربا که در پاهایش نقصی هست خبر اعدام شدن(؟!) محبوبش را در جنگ اروپایی اول نمیپذیرد و سه سال تمام سردرپی یافتن او میگذارد.

ماتیلدا با همقطارهای #مانش به گفتگو مینشیند تا هر کدام روایت خاص خود را از یک اتفاق ِ مشترک بیان کنند،کاری که بُعد #هنری_فلسفی فیلم را دو چندان کند.

بیتابیهای روحی و روانی یک عاشق (آنهم یک زن) که مومنانه به صدای قلبش گوش میدهد در این فیلم دیدنی است. صدایی که در هیاهوی چرخها وصدای ماشینهای مصنوعی به چالش کشیده میشود.

لازم نیست فیلمساز و مجموعه ی فیلمسازی ریز به ریز این عوالم را جلوی چشم ببیننده قرار دهند چون باور دارم مخاطب ِ اهل به اشارتی خود لایه های نهان را درمیابد و حتا آنها را میسازد و مخاطب نااهل هم که هیچ چیز برایش فرقی نخواهد داشت.

#یک_نامزدی_طولانی از برگزیدگان ذهن و دل من است وبه همه ی عزیزانم اصرار میکنم آن را حتما ببینند تا سرانجام برسند به سکانسی که #ماتیلدا از دالانهای همیشه پاییز گذر میکند تا محبوبش را در یک آسایشگاه روانی بیابد و...

@niyazestanbarani

‍ #فیلمهایی_که_باید_دید

#آمادئوس

چگونه ممکن است کسی در سه سالگی آهنگ بسازد و در هفت سالگی سمفونی بنویسد و در دوازده سالگی اپرایی جاودان خلق کند؟!؟!

#ولفگانگ آمادئوس موتسارت سی و پنج سال زندگی کرد اما ۶۰۰ قطعه ی موسیقایی ساخت که اکثرشان در جهان ساز و نوا جاودانند.

#میلوش_فورمن نیز در سال ۱۹۸۴ براساس فیلمنامه ی #پیتر_شیفر زندگی پر تنش اما پربار #موتسارت را در دو نسخه ی ۱۶۰ و ۱۸۰ دقیقه ای جلوی دوربین برد.

فیلمی که بی شک مبالغه آمیز است وقطعا برای هالیوودی شدن بسیاری از وجوه حقیقی زندگی آهنگساز نامراد را یا کنار گذاشته یا کارتونی کرده است.

همیشه دوست داشتم کسی در شوروی قدیم پیدا میشد تا زندگی این نوادر بشری را از لنز دوربین او میدیدم #هاملت روسها کجا و الباقی هملتها؟!؟

به هرحال سازنده ی موسیقی فیلم نیز #ساموئل_زانتز است. فیلمی که در رسته های مختلف ۵۳ بار نامزد جوایز مختلف شد و چهل بار جایزه کسب کرد بویژه هفت یا هشت اسکار...

#آمادئوس ِ فورمن شاید فقط بهانه ای شود تا شما را ببرد به جهان سمفونیها و اپراهای کسی که زندگی من بدون آهنگهای این ابرستاره ی هنری، قطعا خلاء بزرگی داشت. چیزی که اگر اهل موسیقی کلاسیک اروپا باشید حتما تایید میکنید.

ودر پایان اشکها خواهید ریخت بر غربت ازلی ابدی هنرمندان راستین در هرکجای جهان....

@niyazestanbarani

‍ #فیلمهایی_که_باید_دید

#نقش_عشق

سینمای معناگرا چیست؟! آیا اگر فقط الفبای هنر و سینما نشسته باشد درجان کسی، میتواند فیلمی بسازد که (درهر سطح) معناگرا نباشد؟!

آنکس که با شامورتی بازی ِ رسانه افتاده در گردن سینما و الفبای سینما را ننوشیده، چنین کسی مگر فیلمساز است که بخواهیم بگوییم فیلمش چنین است وچنان؟!؟

حرف من این است خیل عظیم چسبیدگان به سینما، پخته خوارانی هستند که روش راهزنی شان #سینما است همانگونه که یکی سرگردنه ی ادبیات میایستد، دیگری سر راه دین و مذهب، دیگری پشت میز وزارت و... ابلیس هم در راه مستقیم خدا مینشیند تا همه را گمراه کند و...

منظورم از مقدمه این بود که اگر #نقش_عشق را فیلمی معناگرا مینامم از چه جهت است.

فیلمی که به سال۱۳۶۹ ساخته شد و سال بعد به نمایش درآمد تا سبکی ویژه را در سینمای ما بسازد و البته #شهریار_پارسی_پور آنقدر جدا بود از سینمایی که خودش از پیشگامانش بود که در پنجاه و چهارسالگی ِ تنهایی اش درگذشت و غریبانه به خاک سپرده شد.

به هرحال و در ظاهر فیلم مربوط است به زندگی دوتن از سرآمدان نقاشی قهوه خانه، اما کدام اهل سینماست که نداند فیلم #حدیث_عشق میکند.

به تاریخ سر میزند اما پا در اسطوره دارد، با رئالیسم شکل میگیرد اما سر از سوررئالسیم در می آورد، سری به زن اثیری بوف کور ِ هدایت هم میزند، پایی در هندوستان دارد و دستی به دیوان #خواجه_عشق، حضرت حافظ....

#جهانگیر_الماسی که اوایل دهه ی شصت در سینمای رو به معنای ایران گل کرد دراین فیلم به اوج رسید و....سپس آه شد..

با این حال این فیلم دیدنی را بارها دیده ام و بیشتر به خاطر #سکانس_آخرش آنجا که دلبر همیشه جوان همراه نسیم میآید تا #استادمحمد نقاش را با سنگ قبرهایی ببیند که....

#رسول_نجفیان در این فیلم غزلی از #حافظ_ایران را اجرا میکند؛

هرکه شد محرم دل در حرم یار بماند
هرکه اینکار ندانست در انکار بماند...

@niyazestanbarani

‍ #فیلمهایی_که_باید_دید

#خیانت

وقتی #لین در سال ۲۰۰۲ فیلم #خیانت را با بازی #ریچارد_گیر و #دایان_لین میساخت به چه چیزهایی فکر میکرد؟ بعدها مخاطبان عام سینما، روانکاوان و روانشناسان چه ها اندیشیدند و گفتند؟ اخلاق محوران چطور؟ و...همه ی اینها طبق معمول وقتی بر مسند قضاوت نشستند چه کسی را مقصر دانستند؟

بسیاری فیلم را #درام_اروتیک فرض کردند اما من چیزی جز یک #تراژدی فرساینده ندیدیم.

یک خانواده چگونه قربانی تم ِ همیشه حاضر خیانت میشود؟! چه کسی منتفع است؟ کی قربانی است؟ عکس العمل قربانی منجر به چه فجایعی میشود؟! اگر کودکی این میان باشد وضع او چیست؟!
اصلا آیا خیانت در یک رابطه ( دوستی، زناشویی و...) قابل توجیه است؟
انسان یا زن را صاحب دو باک هیجان و توجه دانسته اند!؟ آیا وقتی در پیمان یک نفر هستی و او به هر دلیل توان پرکردن این دو مخزن را ندارد تو میتوانی به هرکس مراجعه کنی تا مخزنت پرشود؟!آیا واقعا نیاز جنسی چیزی مثل غذا خوردن است؟! غذا هم که باشد، سوای بحث حلال حرامش آیا میتوان هر گونه غذایی را خورد؟! این نگاه تقلیل انسان تا حد حیوان و حتا پایین تر از آن نیست؟!
و آیا واقعا خیانت پلید است یا بقول برخی صرفا یک شیطنت است؟!
آیا تا حال یک شیطنت منجر به پرورش هیولاهایی که بشریت را میبلعند نشده است؟و....

#unfaithful
برای من بیشتر چالش برانگیز بوده و جدال خیز...

در یک زندگی بظاهر آرام ِ مرد و زنی میانسال، جوانکی #خروس_صفت زنی افسرده را در خلوت وجلوت به هیجانات صرفا جنسی میکشاند غریزه ای که همچنان بنظر بسیاری#غریزه_ی_اصلی است...

مرد مشکوک راز را کشف میکند و مرگی خونین را برای جوان فرانسوی رقم میزند تا همگی به یک خلاء گرداب گون بیفتم..

بازیها بویژه #ریچارد_گر و #لین کم نظیر است و...
سکانس پایانی از جمله پایان بندیهای است که برای همیشه در ذهن من بد ماندگار شده است...

@niyazestanbarani

‍ #فیلمهایی_که_باید_دید

#رنگ_انار

چندتن از جوانان شیفته ی سینما نام #سرگئی_پاراجانوف را شنیده اند؟!
چند تن ازایشان میدانند تعدادی از اهالی سینما #رنگ_انار را بین ده فیلم سرآمد تاریخ سینما میشمارند و بسیاری آن را حتما در صدفیلم برتر تاریخ سینما محسوب میکنند؟!
چه کسی میداند کرگردان این فیلم زندگی شخصی عجیبی داشت؟ پنج سال در سیبری زندانی شد؟چه کسی خوانده است کارهای او با #آیزنشتاین مقایسه میشد؟ و #پاراجانف تارکوفسکیِ ۱۲ سال کوچکتر از خود را معلم و مراد همه ی سینماگران قرن بیستم میدانست؟

و...چون در گذشت #روسی #فلینی #ماستوریانی #برتولوچی و...در سوگ او بسیار متاثر شدند؟!

او سینماگر ِ قفقاز است جایی که چهار شیوه ی دیرین زندگی به هم می آمیزد
گرجی، ارمنی، ترکی و فارسی، فارسی و فارسی.. والبته تحمیل حالاپس نشسته ی روسی..

روسیه تا آنوقت عزیز است که در مرزهای خود بماند و از زیر #شنل #گوگول امثال داستایوفسکی را به جهان معرفی کند وگرنه چون از حد خویش پا بیرون بگذارد منفور است حتا نزد کارگردان بزرگی چون#تارکوفسکی یا نویسنده ای چون #سولوژنتسین.. که خود روسیه اند.

زین قصه بگذرم که سخن میشود دراز..

#رنگ_انار افسون رنگ است و موسیقی، حرکات شگفت دوربین، لنزهای متنوع و...سرگذشتِ #عاشیقی(سایات نوا) که در سروده هایش کلمات فارسی، گرجی، ارمنی و ترکی طنین ِ پیوند و مهر دارد.

و عشقی شورانگیز به زنی که برخی مفسران فیلم را به آسمان خدایی عرفان میبرد و شاید ازهمین روست که فیلم در شوروی سابق از پرده های سینما پایین کشیده میشود. با آنکه چنددقیقه اش سانسور هم شده بود...

به هر حال اگر اهل سینمای خاص هستید اگر عاشقِ عشق و رنگ و عالم معنا و... هستید و البته #حوصله دارید حتما #رنگ_انار را ببینید به نظر من نمیتوان ادعای فوتبالی بودن کرد و برزیل را نشناخت همچنین است کسی که سینمایی است نمیتواند #پاراجانف را ندیده باشد کسی که تمام عمرش دلشکسته بود هم آنجا که همسر نخستش را به جرم تغییر مذهب کشتند و هم آنجا که خود را موجودی سیرک پسند میدید که در پاریس و نیویورک و... او را به نمایش میگذاردند وگرنه چرا هنرمند باید آواره باشد وچرا نباید در سرزمین مادری خویش بنویسید وفیلم بسازد و... بمیرد؟
این پرسشها را چه کسی پاسخ میدهد؟!


@niyazestanbarani

‍ #فیلمهایی_که_باید_دید

#بدرود_لاس_ویگاس

#بدرود لاس_ویگاس آنگونه که من برداشت کردم ومینامم و #ترک_لاس_ویگاس آنگونه که اغلب گفته اند ونامیده اند.... بیش از آنکه بقول سینمایی های رسمی یک درام باشد یک #طنز تلخ است که منجر به #هجو جامعه ی امریکایی می شود.

#بن با بازی بسیار درخشان وکم نقص #نیکلاس_کیج نماد رویای شکست خورده ی یک امریکایی است.

بن تصویر مردمانی است که باغ ِ مقدسشان #هالی_وُود است.باغ مقدسی که ره یافتن به آن همه چیز دارد ؛ غرق شهوت و شهرت وثروت شدن تا رسیدن به سناتوری و ریاست جمهوری... چنانکه تا حال داشته...

بن نویسنده ی فیلمنامه است (چه نوشته؟ نمیدانیم) فقط از پس زدنش نشان می یابیم.
لابد به سبب پافشاریهای او و راندنهای مدام #هالیوود است که او شخصیتی است کاملا بازنده و همه چیز از کف نهاده.

کار ودر نتیجه پول ندارد، زن و فرزندش او را ترک کرده اند، دوست رابطش او را میراند و...او به دامن #الکل پناه برده است.

دراین #فناجایی که بن ایستاده چه کاری باید انجام داد؟!

بن به سوی یکی دیگر از نمادهای شهوت وشهرت و... زندگی پر زرق و برق اما تهی امریکایی میرود #ویگاس

او نمیرود تا مثل شخصیت خیلی فیلمهای دیگر ِهالیودد، بخت خود را در #قمار آخر امتحان کند و به سعادت (پول) برسد یا نرسد و خودکشی کند. او از همان آغاز به ویگاس میرود تا خود را غرق در الکل کند و مرگی دردناک را برای خود رقم بزند.

ازین روست که برخلاف جریان داستان، نام فیلم نمیشود #سلام_ویگاس بلکه #بدرودویگاس یا ترک لاس ویگاس نام میگیرد.

حرفهایم برای این فیلم بسیار است اما همین قدر نشان میدهد فیلم زیرکانه ی #مایک_فیگیس هرگز در سطح متوقف نمیشود و لایه های نهان زیادی دارد.


#سرا، تن_فروش معصومی که فرشته را میماند نه روسپی را در ویگاس( با پس زمینه ی حضور سیاه و سفید دو خواهر روحانی) به #بن میپیوندد تا درک و نهایتا درد ما از دیدن چنین داستانی دوچندان شود.

داستانی که قبلا در نوولی اثر #جان_ اوبراین منعکس شده بود.

فیلمبرداری بی نقص فیلم از نقاط قوت این اثر است و چنانکه آمد #کیج آنقدر دراین فیلم عالیست که آکادمی اسکار مجبور میشود در سی و دو سالگی او جایزه ی بهترین نقش اول مرد را به کیج بدهد.

...و من چنان غرق بازی او میشوم که باور دارم او دارد خودش را ارائه میکند.
بخصوص در سکانس ویرانگری که #بن در یک فروشگاه بزرگ امریکایی بطریهای رنگارنگ مرگ را آنچنان مینوشد ولذتی بی وصف چنان رنگی از ملکوت میگیرد که هر انسان دردمندی را وسوسه ی چنین حالی میکند.

این فیلم ساخته شده در سال ۱۹۹۵را ازین پنجره ببینید...

@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹

‍ #فیلمهایی_که_باید_دید

#داگ_ویل(سگدونی)

واقعا برخی فیلمهایی که برایتان معرفی میکنم دست و دلم را میلرزاند تا عنوان معرفی فیلم را تغییر دهم؛

#فیلمهایی_که_نباید_دید

#لارس_فون_تریه ی دانمارکی با ساخت این فیلم بی همانند در سال ۲۰۰۳ منتقدان و تماشاگران سینما را دچار حیرت و پریشانی کرد.
منتقدانی کار را تئاتر دیدند نه فیلم سینمایی (لابد مثل ارسطو تصور میکنند فکریدن یعنی آنی که او گفته)
ومنتقدانی آن را ضدامریکایی خواندند (که الحق درست بود اما این امریکا استثناءً میتواند در هرکجای جهان یا در درون هر انسانی باشد) و...

فکر میکنم همین چند جمله کافیست که ساحت #هرمونتیک فیلم را بر ما بگشاید و بگوید فیلم لایه های گوناگون دارد.

شما سه ساعت، فیلم میبینید،.در مثلا شهرکی با #مردمان_خوب. خانه ها و خیابانها بی دیوار و جدول بندی و... هستند کار این دیوارها را گچ های کشیده شده بر زمین انجام میدهند تا هیچ چیز مانع دید شما نشود و کلیت یک جامعه را همچون خدا عریان ببینید.

فرشته ای پاک زیبا و دلربا(با بازی استثنایی #نیکول_کیدمن) از پدر_خدای خویش سرپیچی میکند.

(آدم و میوه ی ممنوعه؟!)
او به دهکده ای میافتد (امریکا، اروپا، ایران؟! یا اصلا خود زمین؟) که مردمانش خوبند اما وجود این دختر زیبا هرآنچه پلیدی نهان درآنهاست آشکار میکند و منجلاب کثافتهای نهفته در درون #مردم_خوب را بیرون میریزد..

تام روشنفکر همانقدر پلید است و مهوع که پسرکی ده پانزده ساله که کارگری بدبخت که...

و سرانجام #پدرمنتقم که گانگستری مهیب است در پی دختر خود به #ده_شهر_کشور حمله میکند همه را میکشد جز سگی را که لابد نگهبان درپازه های درون است.

بشخصه در بسیاری از لحظات فیلم حالم بد شد و گاه خشم، چنان غیر انسانی بود که مهارش ناممکن می نمود اما انسان هوشمند، سریع در میافت که فیلم آیینگی میکند و ما داریم ابعاد ویرانگر خویش را میبینیم.

#داگ_ویل را برگرفته از کارهای #برشت دانسته اند و اگر #کن جایزه ای به این فیلم نداد از اعتبار خود کم کرد و مطمئنم داغ این خبط تاریخی تا همیشه بر چهره ی #کن خواهد ماند..

این فیلم نفس گیر را.... (هرطور دوست دارید ؛ ببینید یا نبینید)

گویا من هم باید سر فرصت درباره ی چنین فیلمهایی مطالبی بنویسم خدارا چه دیدید شاید برنامه ی خوانش و نقد چنین فیلمهایی به لطف خدا اجرا شود..

@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹

‍ #دوشنبه_های_سینما

#فیلمهایی_که_باید_دید

#کودکی_ایوان

معرفی و احیانا بررسی فیلمهایی که پس از گذشت دهه ها هنوز زنده و گویا هستند مجالی فراخ میطلبد اما بنا بر اصل "ما لایدرک کلَه لا یترک کله"
"چون به تمام چیزی نرسی زینهار، تمامش را کنار مگذار"
ما هم اندکی کارهایی کم نظیر مانند #کودکی_ایوان #تارکوفسکی را معرفی میکنیم.

#تارکوفسکی پیش ازین نخستین کار، خُرده کاریهایی کرده است (آدمکشها، غلتک و ویولن و...) اما در #کودکی_ایوان است که به قول خودش آمده که ببیند آیا میشود یا نه؟

فیلم در سال ۱۹۶۲ و بر اساس رمانی از #ولادیمیر_بوگومولُف ساخته شد با چند افزوده ی بظاهر کوچک مانند افزودن چهار سکانس از رویاهای #ایوان...

#فیلم مربوط به کدام حوزه ی بشری است؟
جنگ؟
لابد فیلمی ضد جنگ است؟! قطعا اما
برخوردهای متفاوت آدمها را با شوم ترین حوادث بشرساخته را نیز نشان میدهد و...

#ایوان ده دوازده ساله در چشم اندازی از یک روستا. گویا بر فراز طبیعت پرواز میکند و به مادرش میگوید:
صدای فاخته شنیده است.

نهیب گلوله ها #ایوان را از خواب میپراند تا متوجه شویم کودک خفته در یک آسیاب بادی خواب میدیده.

او باید برهوتی تهی را طی کند، از رودخانه ای مهیب بگذرد تا به عنوان مامور اکتشاف گزارشهایش را به افسران روسی بدهد و در آنجا البته شاهد رفتارهای بزرگسالانی باشد که گویا مساله ی اصلیشان #ماشا است نه جنگ..

اگر جنگ برای بزرگسالها یک وظیفه است برای #ایوان یک رویداشت شخصی هم دارد #آلمان ها خانواده اش را کشته اند تا پسری به نوجوانی نرسیده در بیتابی انتقام بسوزد و بیقراری کند...

کودکی که باید غرق سرخوشی و شادمانی باشد در مسیری افتاده که جز کشتن دشمن چیزی نمی خواهد...

اصرار فرماندهان برای فرستادن #ایوان به پشت جبهه و مدرسه ی نظام بی فایده است.
ایوانی که در مرزهای واقعیت و رویا زندگی میکند در پی انتقام است و ازین روست که در رویا کشتن آلمان ها را میبیند.

او با مردی پریشان زیست و مقدس ( آنگونه که مجانین آثار #عطار) با درختی خشک، با اسبی در رویا وسگی در بیداری و... روبرو میشود و پس از اتمام ماموریت دوباره از رودخانه گذر میکند تا عناصر مکرر و بنیادین آثار #تارکوفسکی را در شش فیلم بعدش از همینجا بازشناسیم...
هرچند خود او (لابد به خطا) به ستیز با تاویل و تفسیر آثارش پرداخته اما از همین فیلم وجود چنین عناصری درهای جهان تاویل را بر مخاطب مساله دار میگشاید..

پایان فیلم، دیدن ِ فیلمی است از ورود ارتش شوروی به برلین، دیدن اجساد سوخته ی #گوبلز با همسر و کودکان کوچک و معصومش(آیا چرخه ی تباهی و مرگ به گونه ای خردکننده تر بسوی آغازگرانش بازگشته تا بگوید در هیچ جنگی، هیچکس پیروز نشده است؟!)
و امضای اسناد شکست و تسلیم به دست آلمان ها

#گالتسف که مامور بررسی اسناد نازی ها است به پرونده ی #ایوان میرسد پرونده ای حاکی از دستگیری و نهایتا اعدام او...

ایوان و دوستانش در ساحل شادمانه بازی میکنند، مادر مراقب آنهاست، ایوان و خواهرش میدوند تا به درختی خشک برسند (درختی که چندین سال بعد پایه ی فیلم #ایثار است؟!) #ایوان به درخت میرسد و تصویر سیاه می شود..

#کودکی_ایوان در همان سال شیر طلایی ونیز را از آن خود میکند تا طلوع منظومه ای همیشگی در سینمای جهان آغاز شود.

کسی که #کیشلوفسکی بینظیر درباره اش گفته :
طی سالهای اخیر در جهان فقط یک گارگردان به #معجزه دست یافته و او #تارکوفسکی است..

@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹

‍ #فیلمهایی که باید دید

#مرثیه ای بر یک رویا

دارن آرنوفسکی به مرزهای پنجاه سالگی رسیده است اما سالهاست به عنوان فیلمسازی صاحب سبک، دست کم سینمای امریکا را تحت تاثیر ویژه قرار داده و ازسرآمدان فیلمسازانی است که فیلم سیاه می سازند.
احتمالا شما قوی سیاه را با بازی درخشان ناتالی پورتمن دیده اید، با این حال دیدن " مرثیه ای بر یک رویا" لازم است تا شما به لایه های زیرین جامعه ی امریکایی بروید و در بازگشت تن و روحی لهیده را با خود برگردانید.
الن برستین مادر رویا مرده ی پسری است که این پسر با دوستش جنیفر کانلی در پی تحقق رویای خویشند. مارلون دنیس دوست مشترک ایشان راه رسیدن به رویاهایشان را در پول باد آورده ی مواد مخدر میداند اما این مسیر آگنده از تیغ و شمشیر و خنجر سرانجام به موقعیتی بسیار دردناک میرسد.
این درام اجتماعی، روانشناسی آنقدر خوب به تصویر کشیده شده و کانلی و بریستن آنقدر خوب بازی کرده اند که باید به پیشنهاد دیدن فیلم آری گفت..

@niyazestanbarani

‍ #فیلمهایی_که_باید_دید

#داگ_ویل(سگدونی)

واقعا برخی فیلمهایی که برایتان معرفی میکنم دست و دلم را میلرزاند تا عنوان معرفی فیلم را تغییر دهم؛

#فیلمهایی_که_نباید_دید

#لارس_فون_تریه ی دانمارکی با ساخت این فیلم بی همانند در سال ۲۰۰۳ منتقدان و تماشاگران سینما را دچار حیرت و پریشانی کرد.
منتقدانی کار را تئاتر دیدند نه فیلم سینمایی (لابد مثل ارسطو تصور میکنند فکریدن یعنی آنی که او گفته)
ومنتقدانی آن را ضدامریکایی خواندند (که الحق درست بود اما این امریکا استثناءً میتواند در هرکجای جهان یا در درون هر انسانی باشد) و...

فکر میکنم همین چند جمله کافیست که ساحت #هرمونتیک فیلم را بر ما بگشاید و بگوید فیلم لایه های گوناگون دارد.

شما سه ساعت، فیلم میبینید،.در مثلا شهرکی با #مردمان_خوب. خانه ها و خیابانها بی دیوار و جدول بندی و... هستند کار این دیوارها را گچ های کشیده شده بر زمین انجام میدهند تا هیچ چیز مانع دید شما نشود و کلیت یک جامعه را همچون خدا عریان ببینید.

فرشته ای پاک زیبا و دلربا(با بازی استثنایی #نیکول_کیدمن) از پدر_خدای خویش سرپیچی میکند.

(آدم و میوه ی ممنوعه؟!)
او به دهکده ای میافتد (امریکا، اروپا، ایران؟! یا اصلا خود زمین؟) که مردمانش خوبند اما وجود این دختر زیبا هرآنچه پلیدی نهان درآنهاست آشکار میکند و منجلاب کثافتهای نهفته در درون #مردم_خوب را بیرون میریزد..

تام روشنفکر همانقدر پلید است و مهوع که پسرکی ده پانزده ساله که کارگری بدبخت که...

و سرانجام #پدرمنتقم که گانگستری مهیب است در پی دختر خود به #ده_شهر_کشور حمله میکند همه را میکشد جز سگی را که لابد نگهبان درپازه های درون است.

بشخصه در بسیاری از لحظات فیلم حالم بد شد و گاه خشم، چنان غیر انسانی بود که مهارش ناممکن می نمود اما انسان هوشمند، سریع در میافت که فیلم آیینگی میکند و ما داریم ابعاد ویرانگر خویش را میبینیم.

#داگ_ویل را برگرفته از کارهای #برشت دانسته اند و اگر #کن جایزه ای به این فیلم نداد از اعتبار خود کم کرد و مطمئنم داغ این خبط تاریخی تا همیشه بر چهره ی #کن خواهد ماند..

این فیلم نفس گیر را.... (هرطور دوست دارید ؛ ببینید یا نبینید)

گویا من هم باید سر فرصت درباره ی چنین فیلمهایی مطالبی بنویسم خدارا چه دیدید شاید برنامه ی خوانش و نقد چنین فیلمهایی به لطف خدا اجرا شود..

@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹

‍ #فیلمهایی_که_باید_دید

#شکلات_۲۰۰۰میرامکس فیلمز

چرا شکلات محصول سال ۲۰۰۰؟!؟!؟

یکبار #ابوالفضل_جلیلی (کسی که تمام فیلمهایش در ایران سانسور شده است) گفته بود: در ایران چیزی رسم شده؛ همه منتظرند که کسی خلاقیتش را به کار بیندازد وحاصل عمرش را مثلا در سبک خاصی از فیلمسازی یا داستان پردازی یا حتا غذاخوری و... ارایه کند،بعد ناگهان خلق اللهی که فقط از هستی پول دارند قیام میکنند وسر هر چهار راه دکانی دو نبش میزنند و از انواع و اقسام آن فیلم یا داستان یا غذا را تولید میکنند و طرف اصلی را به خاکستر آنهم از نوع سیاهش مینشانند و پس از مدتی دوباره دست روی....(هرچه شما فکر کنید) میگذارند تا خلّاق دیگری ایده ی نوی ِ دیگری بیاورد و...روز از نو...
خلاصه اینکه بعد از #شکلات ِ #لاسه_هالستروم که بر اساس رمانی با همین نام از #جوآن_هریس ساخته شد و #ژولیت_بینوش در آن خوش درخشید سری دوزی شکلات و شکلاتی شروع شد بسازبفروشهای سینمای آبگوشتی خودمان که حتا فقر نام گذاری دارند که هیچ،سال بعد هندی ها شکلات ساختند و چند سال بعد تایلندی ها و بشخصه هفت الی هشت فیلم با این نام دیده ام...
شاعر به همین سبب فرموده:
دانه ی فلفل سیاه و خال مه رویان سیاه
هر دو جانسوزند اما این کجا و آن کجا؟

#شکلات #لاسه_هالستروم فیلمی است که بر چشم و دل ِاهالی جدی سینمای جدی مینشیند و این یعنی بیانی هنری دارد. فیلم به هیچ وجه فیلمی تخت نیست. وجود عناصر گوناگون، تیپهای مختلف و نمادهای متنوع به فیلم ظرفیت ِ شگفتی از تحلیل و تفسیر و تاویل داده است. تحالیلی(؟!) که گاه آنقدر متضادند که منجر به قهقهه هایی ممتد خواهند شد و این خود مفرِّح ذات است...
همراه ِ بوران و طوفان، زنی جوان و سرخ پوش با دخترک معصومش پا به دهکده ای میگذارد که نظامات ِ پیشینی و صُلب دارد.
زن جوان هنرش شکلات پزی است و قدرتهای حاکم بر روستا این فقره ی نو را نمی پسندند...و باقی ماجرا....
حتما بعد از دیدن فیلم خواهان رمز گشایی از فیلم هم خواهید بود.

این بار به جای عکس موسیقی زیبای این فیلم را تقدیمتان میکنم که ساخته ی #ریچل_پُرتمن است...

@niyazestanbarani

‍ #فیلمهایی که باید دید..

سوته دلان ؛ علی حاتمی...

... التماس دعا،
خوش به سعادتون که میرین روضه. جاتون وسط بهشته. ما که دنیامون شده آخرت یزید.
کیه مارو ببره روضه؟
مجید آقا تورو چه به روضه؟
روضه خودتی، گریه کن نداری و الّا خودت مصیبتی، دلت کربلاست...

‍ #فیلمهایی_که_باید_دید

#یک_نامزدی_طولانی

چند نفر از کسانی که در میدان جنگی کشته یا زخمی شده اند در میدان نبردی جنگیده اند که جنگ خودشان بوده؟!

جنگ محصول چیست؟ چه تاثیری بر #انسان و #جوامع_انسانی دارد؟! آیا مثلا جنگ اروپایی اول که صدسال پیش پایان یافته واقعا پایان یافته؟! اثراتش چطور؟!
اگر بگویم:
#جنگ تنها پدیده ی عالم انسان است که فقط آغاز میشود و هرگز پایان ندارد. سخنی متفکرانه وعمیق برزبان آورده ام یا شعار داده ام؟!

#تن_و_روح مردم عادی، پیش از جنگ، هنگام آن و پس از آن میزبان چه احوالی بوده اند؟!
#مادران دیده به در دوخته، پدران امیدوار، فرزندان بیتاب، خواهران و برادران منتظر و...عاشقان چشم در راه چه ها کشیده و میکشند از جنگ؟!؟!

#ژان_پیِر_ژانه در #یک_نامزدی_طولانی به جنگ ِ جنگ رفته است. او بر اساس داستان #یکشنبه ی طولانی نامزدی اثر #سباستین_ژاپریسو فیلمی ساخته که #ادوره_توتو با آن معصومیت ازلی اش نقش آفرینی میکند.

#ماتیلدای_دلربا که در پاهایش نقصی هست خبر اعدام شدن(؟!) محبوبش را در جنگ اروپایی اول نمیپذیرد و سه سال تمام سردرپی یافتن او میگذارد.

ماتیلدا با همقطارهای #مانش به گفتگو مینشیند تا هر کدام روایت خاص خود را از یک اتفاق ِ مشترک بیان کنند،کاری که بُعد #هنری_فلسفی فیلم را دو چندان کند.

بیتابیهای روحی و روانی یک عاشق (آنهم یک زن) که مومنانه به صدای قلبش گوش میدهد در این فیلم دیدنی است. صدایی که در هیاهوی چرخها وصدای ماشینهای مصنوعی به چالش کشیده میشود.

لازم نیست فیلمساز و مجموعه ی فیلمسازی ریز به ریز این عوالم را جلوی چشم ببیننده قرار دهند چون باور دارم مخاطب ِ اهل به اشارتی خود لایه های نهان را درمیابد و حتا آنها را میسازد و مخاطب نااهل هم که هیچ چیز برایش فرقی نخواهد داشت.

#یک_نامزدی_طولانی از برگزیدگان ذهن و دل من است وبه همه ی عزیزانم اصرار میکنم آن را حتما ببینند تا سرانجام برسند به سکانسی که #ماتیلدا از دالانهای همیشه پاییز گذر میکند تا محبوبش را در یک آسایشگاه روانی بیابد و...

@niyazestanbarani

‍ #فیلمهایی_که_باید_دید

#رنگ_انار

چندتن از جوانان شیفته ی سینما نام #سرگئی_پاراجانوف را شنیده اند؟!
چند تن ازایشان میدانند تعدادی از اهالی سینما #رنگ_انار را بین ده فیلم سرآمد تاریخ سینما میشمارند و بسیاری آن را حتما در صدفیلم برتر تاریخ سینما محسوب میکنند؟!
چه کسی میداند کرگردان این فیلم زندگی شخصی عجیبی داشت؟ پنج سال در سیبری زندانی شد؟چه کسی خوانده است کارهای او با #آیزنشتاین مقایسه میشد؟ و #پاراجانف تارکوفسکیِ ۱۲ سال کوچکتر از خود را معلم و مراد همه ی سینماگران قرن بیستم میدانست؟

و...چون در گذشت #روسی #فلینی #ماستوریانی #برتولوچی و...در سوگ او بسیار متاثر شدند؟!

او سینماگر ِ قفقاز است جایی که چهار شیوه ی دیرین زندگی به هم می آمیزد
گرجی، ارمنی، ترکی و فارسی، فارسی و فارسی.. والبته تحمیل حالاپس نشسته ی روسی..

روسیه تا آنوقت عزیز است که در مرزهای خود بماند و از زیر #شنل #گوگول امثال داستایوفسکی را به جهان معرفی کند وگرنه چون از حد خویش پا بیرون بگذارد منفور است حتا نزد کارگردان بزرگی چون#تارکوفسکی یا نویسنده ای چون #سولوژنتسین.. که خود روسیه اند.

زین قصه بگذرم که سخن میشود دراز..

#رنگ_انار افسون رنگ است و موسیقی، حرکات شگفت دوربین، لنزهای متنوع و...سرگذشتِ #عاشیقی(سایات نوا) که در سروده هایش کلمات فارسی، گرجی، ارمنی و ترکی طنین ِ پیوند و مهر دارد.

و عشقی شورانگیز به زنی که برخی مفسران فیلم را به آسمان خدایی عرفان میبرد و شاید ازهمین روست که فیلم در شوروی سابق از پرده های سینما پایین کشیده میشود. با آنکه چنددقیقه اش سانسور هم شده بود...

به هر حال اگر اهل سینمای خاص هستید اگر عاشقِ عشق و رنگ و عالم معنا و... هستید و البته #حوصله دارید حتما #رنگ_انار را ببینید به نظر من نمیتوان ادعای فوتبالی بودن کرد و برزیل را نشناخت همچنین است کسی که سینمایی است نمیتواند #پاراجانف را ندیده باشد کسی که تمام عمرش دلشکسته بود هم آنجا که همسر نخستش را به جرم تغییر مذهب کشتند و هم آنجا که خود را موجودی سیرک پسند میدید که در پاریس و نیویورک و... او را به نمایش میگذاردند وگرنه چرا هنرمند باید آواره باشد وچرا نباید در سرزمین مادری خویش بنویسید وفیلم بسازد و... بمیرد؟
این پرسشها را چه کسی پاسخ میدهد؟!


@niyazestanbarani

‍ #فیلمهایی_که_باید_دید

#پاداش_سکوت

در تمام طول زندگی ِ فیلم بینی ام(!) شخصا هیچ اقتباس سینمایی از یک اثر ادبی ندیده ام که حتا به مرزهای اثر نزدیک شده باشد، چه برسد به همسطح بودن یا مثلا بهتر بودن یک اثر سینمایی نسبت به اثری که به آن توجه داشته است.و بحث پیرامون چرایی این اتفاق البته بحثی مفصل است.

#احمد_دهقان داستان کوتاه وتکان دهنده ای دارد به نام #من_قاتل_پسرتان_هستم..
#فرهاد توحیدی با نگاهی به این داستان فیلمنامه ای نوشته و#مازیار_میری درسال ۱۳۸۵ سومین کار سینمایی اش را با نام #پاداش_سکوت براین اساس پرداخته است.
هرچند فیلم ساخته شده مجبور بوده به هزار و یک دلیل حکایت داستان را تقلیل دهد با این حال فیلمی است در خور توجه و دیدنی...
اغلب کسانی نیز که فیلم را نقد یا بررسی کرده اند نقطه ثقل فیلم را ندیده اند.
#پرویز_پرستویی #مدافع_میهنی است که بیست سال پس یک عملیات جنگی دوا-درمان شده تا بنشیند در اتاقک تنگ یک بلیط فروشی ِ اتوبوسهای شهری و... در تنهایی تیره ی خویش،انعکاس حال پریشان ِ خیل ِ عظیم ِ دردمندانی باشد که برخلاف عده ای، جنگ برایشان فقط زخم داشت و زخم و زخم و... زخم دارد. و هستند گرانمایه انسانهایی ازین دست که هم اکنون در خیابان و کوچه و شهرمان ثانیه ثانیه آب می شوند و میکاهند و...
شرح این هجران واین خون جگر
این زمان بگذار تا وقت دگر...

به هر حال #پاداش_سکوت شرح یک #بودن_در_موقعیتی است که هیچکس دوست ندارد آنجا باشد و هیچ قلم و فیلمی نیز توان نزدیک شدن به مرزهای آن را ندارد.
طی فیلم پرسشهای زیادی برای یک ذهن حساس و خلاق پدید می آید از چیستی هولناک و اهریمنی پدیده ای به نام #جنگ تا... اینکه #پاداش_کدام_سکوت؟ سکوت رزمنده ی مجروحی که همرزمش برای لو نرفتن عملیات، در عذابی الیم به زیر آب میکشد؟ یا سکوت اکبر؟! یا فرماندهی که با ریه هایی سوخته از بمب شیمیایی #آلمانی بر ویلچری نشسته و #فقط_نگاه_میکند؟!شاید گفتن اینکه"می شد بهتر بشود" در عرصه هنر بیجاترین سخن باشد چون از بعد خردورزانه اگر اسباب بهتری فراهم بود پس می شد وحال که نشده....
با این حال #پاداش_سکوت را ببینید..

@niyazestanbarani

‍ #فیلمهایی_که_باید_دید

#یک_نامزدی_طولانی

چند نفر از کسانی که در میدان جنگی کشته یا زخمی شده اند در میدان نبردی جنگیده اند که جنگ خودشان بوده؟!

جنگ محصول چیست؟ چه تاثیری بر #انسان و #جوامع_انسانی دارد؟! آیا مثلا جنگ اروپایی اول که صدسال پیش پایان یافته واقعا پایان یافته؟! اثراتش چطور؟!
اگر بگویم:
#جنگ تنها پدیده ی عالم انسان است که فقط آغاز میشود و هرگز پایان ندارد. سخنی متفکرانه وعمیق برزبان آورده ام یا شعار داده ام؟!

#تن_و_روح مردم عادی، پیش از جنگ، هنگام آن و پس از آن میزبان چه احوالی بوده اند؟!
#مادران دیده به در دوخته، پدران امیدوار، فرزندان بیتاب، خواهران و برادران منتظر و...عاشقان چشم در راه چه ها کشیده و میکشند از جنگ؟!؟!

#ژان_پیِر_ژانه در #یک_نامزدی_طولانی به جنگ ِ جنگ رفته است. او بر اساس داستان #یکشنبه ی طولانی نامزدی اثر #سباستین_ژاپریسو فیلمی ساخته که #ادوره_توتو با آن معصومیت ازلی اش نقش آفرینی میکند.

#ماتیلدای_دلربا که در پاهایش نقصی هست خبر اعدام شدن(؟!) محبوبش را در جنگ اروپایی اول نمیپذیرد و سه سال تمام سردرپی یافتن او میگذارد.

ماتیلدا با همقطارهای #مانش به گفتگو مینشیند تا هر کدام روایت خاص خود را از یک اتفاق ِ مشترک بیان کنند،کاری که بُعد #هنری_فلسفی فیلم را دو چندان کند.

بیتابیهای روحی و روانی یک عاشق (آنهم یک زن) که مومنانه به صدای قلبش گوش میدهد در این فیلم دیدنی است. صدایی که در هیاهوی چرخها وصدای ماشینهای مصنوعی به چالش کشیده میشود.

لازم نیست فیلمساز و مجموعه ی فیلمسازی ریز به ریز این عوالم را جلوی چشم ببیننده قرار دهند چون باور دارم مخاطب ِ اهل به اشارتی خود لایه های نهان را درمیابد و حتا آنها را میسازد و مخاطب نااهل هم که هیچ چیز برایش فرقی نخواهد داشت.

#یک_نامزدی_طولانی از برگزیدگان ذهن و دل من است وبه همه ی عزیزانم اصرار میکنم آن را حتما ببینند تا سرانجام برسند به سکانسی که #ماتیلدا از دالانهای همیشه پاییز گذر میکند تا محبوبش را در یک آسایشگاه روانی بیابد و...

@niyazestanbarani