Forwarded from محسن یارمحمدی
#ادب_صوفی.m4a
5.1 MB
#چهارشنبه_های_ادبیات
#ادب_صوفی
#کشف_المحجوب هاوچندنکته درباره ی اثر#هجویری..
ادب گرانبار وکم نظیری که به #ادب_صوفی موسوم شده گنجنامه ی جهان نهان است وغیرقابل انکار..
آنرا دریابید
@Niyazestanbarani
#ادب_صوفی
#کشف_المحجوب هاوچندنکته درباره ی اثر#هجویری..
ادب گرانبار وکم نظیری که به #ادب_صوفی موسوم شده گنجنامه ی جهان نهان است وغیرقابل انکار..
آنرا دریابید
@Niyazestanbarani
Forwarded from محسن یارمحمدی
پاسخی به یک جستجوگر
#گریز_از_خویشتن
#انا شیطان است
چرا؟
چون شیطان از پوست خودش بیرون نی آید تمام هستی اش #من است و این من طبعا سرآمد هر #هست دیگر است.
در حکایت ابلیس دقیقا این درون مایه وجود دارد
امر واسجدوا امر گذر از خویش است و تعظیم کردن دیگری.
ابلیس خویش را اعظم هستی میداند و لاجرم امکان ندارد کسی که خود را اعظم میداند و عظمی در برابر کسی دیگر کرنش کند
منیت اولین و بنیادی ترین دام هستی است
همینکه ما چشم باز میکنیم چه میبینیم؟
یک منی هست که دارد مینگرد، میسنجد و...
پس همه چیز قائم به من است..
اما این #مکرالله است چیزی که اساس هستی ماست خودش درعین حال دام تباهی و رجم ابدی هم هست..
چاره چیست؟
آدم صفی نگاهش به خداست
او هم هست اما در بازی هستی آدمی نگاهش به بیرون از خود است او خدابین است نه خود بین
پس #ادب نجات دهنده ی او میشود
اگر در هستی قصوری است تقصیری است از من است #او مبرا از هرچیزی است.. و همین راه رهایی است
این چیست؟ عشق است
عشق بیرون برنده ی آدمی است از خودش
این است که عشق نقطه ثقل معرفت الله است و کلیدی ترین معنای فرهنگ معرفتی ما..
اما داستان تازه شروع میشود.. بیرون رفتن از خود یعنی #عبور از خویش توام است با دیدن دیگران و دیگری امر #فاعتبروا این است وقتی از خود در آمدی باید فقط عبور کنی، راه بروی، عبرت کنی و.. از هزار هزار دیگری بگذری دیدن و خواندن و.. زندگی انسانها، اقوام و.. نخستین ثمره اش تواضع است اینکه در صفحه ی هست، هزاران هزار انسان زیسته اند و جالب تر اینکه هزاران نفرشان از ما عظیم تر بوده اند و ما اگر ابلیس نیستیم باید تعظیمشان کنیم.
نگاهی گذارا به زندگی بزرگان عرصه های انسان ( دین و دانش و هنر و... زندگی) نشان خواهد داد #من احمقانه ترین کلمه است..
پس خارج شدن از خویش نخستین بت شکنی و سخت ترین بت شکنی است چون وقتی این پوسته را میشکنی، من را به پوسته ای دیگر درآورده ای این است که این گریز از خویش کاری همیشگی است و تواضع درمانی همارگی..
شاید در همین عوالم بود که حضرت مولانا می گفت؛
می گریزم تا رگم جنبان بود
کی گریز از خویشتن آسان بود
نه به روم است ایمن و نه در ختن
آنکه خصمش هم بوَد هم خویشتن
من که خصمم هم منم اندر گریز
تا ابد کار من آمد خیز خیز..
@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
#گریز_از_خویشتن
#انا شیطان است
چرا؟
چون شیطان از پوست خودش بیرون نی آید تمام هستی اش #من است و این من طبعا سرآمد هر #هست دیگر است.
در حکایت ابلیس دقیقا این درون مایه وجود دارد
امر واسجدوا امر گذر از خویش است و تعظیم کردن دیگری.
ابلیس خویش را اعظم هستی میداند و لاجرم امکان ندارد کسی که خود را اعظم میداند و عظمی در برابر کسی دیگر کرنش کند
منیت اولین و بنیادی ترین دام هستی است
همینکه ما چشم باز میکنیم چه میبینیم؟
یک منی هست که دارد مینگرد، میسنجد و...
پس همه چیز قائم به من است..
اما این #مکرالله است چیزی که اساس هستی ماست خودش درعین حال دام تباهی و رجم ابدی هم هست..
چاره چیست؟
آدم صفی نگاهش به خداست
او هم هست اما در بازی هستی آدمی نگاهش به بیرون از خود است او خدابین است نه خود بین
پس #ادب نجات دهنده ی او میشود
اگر در هستی قصوری است تقصیری است از من است #او مبرا از هرچیزی است.. و همین راه رهایی است
این چیست؟ عشق است
عشق بیرون برنده ی آدمی است از خودش
این است که عشق نقطه ثقل معرفت الله است و کلیدی ترین معنای فرهنگ معرفتی ما..
اما داستان تازه شروع میشود.. بیرون رفتن از خود یعنی #عبور از خویش توام است با دیدن دیگران و دیگری امر #فاعتبروا این است وقتی از خود در آمدی باید فقط عبور کنی، راه بروی، عبرت کنی و.. از هزار هزار دیگری بگذری دیدن و خواندن و.. زندگی انسانها، اقوام و.. نخستین ثمره اش تواضع است اینکه در صفحه ی هست، هزاران هزار انسان زیسته اند و جالب تر اینکه هزاران نفرشان از ما عظیم تر بوده اند و ما اگر ابلیس نیستیم باید تعظیمشان کنیم.
نگاهی گذارا به زندگی بزرگان عرصه های انسان ( دین و دانش و هنر و... زندگی) نشان خواهد داد #من احمقانه ترین کلمه است..
پس خارج شدن از خویش نخستین بت شکنی و سخت ترین بت شکنی است چون وقتی این پوسته را میشکنی، من را به پوسته ای دیگر درآورده ای این است که این گریز از خویش کاری همیشگی است و تواضع درمانی همارگی..
شاید در همین عوالم بود که حضرت مولانا می گفت؛
می گریزم تا رگم جنبان بود
کی گریز از خویشتن آسان بود
نه به روم است ایمن و نه در ختن
آنکه خصمش هم بوَد هم خویشتن
من که خصمم هم منم اندر گریز
تا ابد کار من آمد خیز خیز..
@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
#انواع_ادبی_و_راه_نجات (۱)
#ادب_غنایی وچهارکتابی که بایدخواند
هرچیزی که در زندگی فردی و جمعی بشر پدید می آید و میپاید حتما اصیل است یعنی ریشه در سرزمین وجود آدمی دارد، بنابراین توجه به آن بسیار ضروری است.
در بررسی گونه هایی که متون ادبی مینامند از ادب غنایی سخن گفته اند که قدیم ترین نوع ادبی است.
به طور بسیار خلاصه،احساس ها و عواطف برانگیخته شده از این احساسها، تحلیل این احساس و عاطفه به نیروی الهام و تخیل رنگین کمان دلربایی به نام ادب غنایی آفریده، حسهایی مانند غربت، عشق، تمنا، از کف دادن، خشم، مالکیت و.. وقتی میریزد در ظرف وجود ما ایجاد کنشی میکند ؛ گفتاری، رفتاری و... وآنگاه که انسان تلاش میکند ضمن فهمشان، به زبانی متفاوت آنها را شرح دهد، ادب غنایی پدید آمده..
می گویند نخستین بیت غنایی را حضرت آدم سروده در فراق.. از ظاهر سخن بگذرید این سخن بدان معناست که نخستین آدم محمل نخستین شعر عاشقانه و پرسوز و گداز بوده یعنی جز لاینفک آدمی این احساسهای متفاوت، عاطفه ی برآمده از آن و گاه بیان و ماندگار کردن آنهاست. و چیزی که در نخستین آدمی ذاتی است در آخرین آدم نیز وجود دارد.
حالا چه نتیجه ای میخواهم بگیرم؟ اینکه تک تک ما ستمی بزرگ در حق خویش خواهیم کرد اگر از ادب غنایی فارسی دست کم ویس و رامین، لیلی و مجنون، هفت پیکر، خسرو و شیرین را نخوانیم. انسان ایرانی بی شک این آثار را باید خوانده باشد تا بتواند از عشق و رنگهای بی نهایت آن چیزی دریافته باشد.
ادب غنایی جهان هم سرجای خودش آنها هم واجب است اما انسان نخست باید از خویش آغاز کند.
#دکتر_محسن_یارمحمدی
همیشه_جستجوگر_فرهنگ_ایران
@niyzestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#ادب_غنایی وچهارکتابی که بایدخواند
هرچیزی که در زندگی فردی و جمعی بشر پدید می آید و میپاید حتما اصیل است یعنی ریشه در سرزمین وجود آدمی دارد، بنابراین توجه به آن بسیار ضروری است.
در بررسی گونه هایی که متون ادبی مینامند از ادب غنایی سخن گفته اند که قدیم ترین نوع ادبی است.
به طور بسیار خلاصه،احساس ها و عواطف برانگیخته شده از این احساسها، تحلیل این احساس و عاطفه به نیروی الهام و تخیل رنگین کمان دلربایی به نام ادب غنایی آفریده، حسهایی مانند غربت، عشق، تمنا، از کف دادن، خشم، مالکیت و.. وقتی میریزد در ظرف وجود ما ایجاد کنشی میکند ؛ گفتاری، رفتاری و... وآنگاه که انسان تلاش میکند ضمن فهمشان، به زبانی متفاوت آنها را شرح دهد، ادب غنایی پدید آمده..
می گویند نخستین بیت غنایی را حضرت آدم سروده در فراق.. از ظاهر سخن بگذرید این سخن بدان معناست که نخستین آدم محمل نخستین شعر عاشقانه و پرسوز و گداز بوده یعنی جز لاینفک آدمی این احساسهای متفاوت، عاطفه ی برآمده از آن و گاه بیان و ماندگار کردن آنهاست. و چیزی که در نخستین آدمی ذاتی است در آخرین آدم نیز وجود دارد.
حالا چه نتیجه ای میخواهم بگیرم؟ اینکه تک تک ما ستمی بزرگ در حق خویش خواهیم کرد اگر از ادب غنایی فارسی دست کم ویس و رامین، لیلی و مجنون، هفت پیکر، خسرو و شیرین را نخوانیم. انسان ایرانی بی شک این آثار را باید خوانده باشد تا بتواند از عشق و رنگهای بی نهایت آن چیزی دریافته باشد.
ادب غنایی جهان هم سرجای خودش آنها هم واجب است اما انسان نخست باید از خویش آغاز کند.
#دکتر_محسن_یارمحمدی
همیشه_جستجوگر_فرهنگ_ایران
@niyzestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#انواع_ادبی_و_راه_نجات(۲)
#ادب_حماسی #شاهنامه_بخوانیم
ادب حماسی را محصول پدید آمدن #ملت میدانند یعنی به نوعی ادب حماسی برابر با مرحله ی بلوغ یک ملت است. مردمی که از مراحل مختلف شکار و دام و کشاورزی و.. گذر کرده اند و اهل ساختن اند. سازه میسازند دستگاه میسازند.
راه، پل، که ارتباط است. شهر، خیابان کوچه که ارتباط است. ابزار، صنعت که ارتباط است، جشن دارد و آیین که ارتباط است داد و ستد و نظام تولید و مصرف، که ارتباط است و...و همه ی این پیوندها مقوِّم یک پیکره ی در هم تنیده ی به یگانگی رسیده است.
و ادب حماسی نیز یک شیرازه است برای چنین ملتی بویژه هنگامی که از ناحیه ی یک شبه ملت یا امت دیگر مورد هجوم قرار میگیرد.
به چگونگی پیدایش کتاب عظیم الشان شاهنامه دقت کنید. تمام نکات مطرح شده را ( و بیشتر از آن را دارد)
شاهنامه در نگاه من کتاب جامع هستی است. از ازل تا ابد را در برگرفته است از هیچ چیز نبودی که خرد را نخستین آفریده میکند میگوید تا آخرین روز
ز روز گذر کردن اندیشه کن
پرستیدن دادگر پیشه کن...
این کتاب بی همانند از خرد میگوید و اندیشه ( در تمامی معانی اش) و از داد و داد و دهش..
بیایید با هم کتابهای مشترک بخوانیم کتاب مشترک خاطره ی مشترک، آرزوی مشترک، انسان مشترک و... نهایتا زبان و جهان مشترک میسازد.
کتابهای مشترک ما را به هم پیوند میدهند و بلوغ را طالع میشوند.. نکاه کنید آنان که کتب مشترک خوانده اند مانوسان همند و اهل ارتباط و پیوند.. چیزی که جان زندگی انسان است..
این موضوع آنقدر مهم است که همه ی مرامها و نظامها کتاب واحدی را برای تکرار و تکرار معتقدان خود ساخته و پرداخته اند. چون نتیجه ی کار را میدانند..
بیایید ما هم کتابهای اهورایی مشترکمان را بخوانیم #شاهنامه یکی از بزرگترین آنهاست.
الحمد لله اولا و آخرا
دکتر محسن یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#ادب_حماسی #شاهنامه_بخوانیم
ادب حماسی را محصول پدید آمدن #ملت میدانند یعنی به نوعی ادب حماسی برابر با مرحله ی بلوغ یک ملت است. مردمی که از مراحل مختلف شکار و دام و کشاورزی و.. گذر کرده اند و اهل ساختن اند. سازه میسازند دستگاه میسازند.
راه، پل، که ارتباط است. شهر، خیابان کوچه که ارتباط است. ابزار، صنعت که ارتباط است، جشن دارد و آیین که ارتباط است داد و ستد و نظام تولید و مصرف، که ارتباط است و...و همه ی این پیوندها مقوِّم یک پیکره ی در هم تنیده ی به یگانگی رسیده است.
و ادب حماسی نیز یک شیرازه است برای چنین ملتی بویژه هنگامی که از ناحیه ی یک شبه ملت یا امت دیگر مورد هجوم قرار میگیرد.
به چگونگی پیدایش کتاب عظیم الشان شاهنامه دقت کنید. تمام نکات مطرح شده را ( و بیشتر از آن را دارد)
شاهنامه در نگاه من کتاب جامع هستی است. از ازل تا ابد را در برگرفته است از هیچ چیز نبودی که خرد را نخستین آفریده میکند میگوید تا آخرین روز
ز روز گذر کردن اندیشه کن
پرستیدن دادگر پیشه کن...
این کتاب بی همانند از خرد میگوید و اندیشه ( در تمامی معانی اش) و از داد و داد و دهش..
بیایید با هم کتابهای مشترک بخوانیم کتاب مشترک خاطره ی مشترک، آرزوی مشترک، انسان مشترک و... نهایتا زبان و جهان مشترک میسازد.
کتابهای مشترک ما را به هم پیوند میدهند و بلوغ را طالع میشوند.. نکاه کنید آنان که کتب مشترک خوانده اند مانوسان همند و اهل ارتباط و پیوند.. چیزی که جان زندگی انسان است..
این موضوع آنقدر مهم است که همه ی مرامها و نظامها کتاب واحدی را برای تکرار و تکرار معتقدان خود ساخته و پرداخته اند. چون نتیجه ی کار را میدانند..
بیایید ما هم کتابهای اهورایی مشترکمان را بخوانیم #شاهنامه یکی از بزرگترین آنهاست.
الحمد لله اولا و آخرا
دکتر محسن یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹