Forwarded from محسن یارمحمدی
#قصه_های_من_و_باران
#کارزار_بی_پایان #سبک_زندگی
آدمی که نمی تواند فراتر برود از تجربه هایی که داشته. ( تجربه در همه ی اشکالش) کسی که چنین میکند و مثلا میگوید یا نشان میدهد از تجاربی که نزیسته، یا نادانی ویرانگر است یا شیادی تباهی آور..
پل صراط (چینود) برای من نه برپا شده در روزقیامت،که پلی هست برای همیشه ی ما، همین حالا بر پلی نازک تر از مو و برّان تر از شمشیر قدم میزنیم و کلی حکایت دارد این پل..
اما ظهور باران، حضور این پل را پررنگ تر کرده...
ببینید مثلا #مستقل برآوردن کودک یک طرف قضیه است و منزوی بارآوردنش یک طرف.
وقتی سفارش میکنند کودک را قبل از دوسالگی جدا کنید تا مستقل شود، در واقع دارند یک شهروند #غربی درست میکنند. کدام درصد نسلی که ماییم تا هفت هشت سالگی در آغوش پدرمادر و در جمع خانواده نخفت؟ و کدام درصدمان مستقل نشد؟ نتیجه ی با هم خوابیدن کودک و والد در کدام دستگاه علمی آماری سنجیده شد که خروجی اش ویرانی بود؟
نکند این میل افسار گسیخته ی همخوابگی(غربی است کلمه ) و نه همآغوشی (ایرانی است معنا) با دیگری، در هرسن و سالی و به هر نحوی و...در کودکان و نوجوانان و جوانان ما، یکی از ریشه هایش همین باشد؟ گفتم یکی هااااا... باید بررسی کرد دست کم؟ اما کی اینکار را بکند؟ همه دنبال پولند خب..
وقتی در پنج و نیم سالگی صدای ناله ی باران در خواب میگوید که خوابی پریشان او را ترسانده و لرزانده و من که میروم و لمسش میکنم، آرامش سرریز میشود توی اتاقش...چرا نباید حتا در ده سالگی، بیست سالگی در کنارش و در اتاقش نخوابم؟...
او هنوز مرزهای خواب و بیداری را نمیداند...چرا باید با رهاکردنش، حس انزوا، تنهایی و ترس مخرب را در نهادش بکارم؟
محبت بسیار کودک را لبریز محبت میکند غالبا و آنکس که سرشار دوست داشته شدن است میتواند دوست بدارد.
چرا نقطه ی اشتراک زندگی دیکتاتورهای جهانسوز را کمبود محبت پدرمادری و خانواده ذکر کرده اند؟( هیتلر، صدام و..) میگویی: محبت بسیار میشود #لوس_پروری؟
میگویم اولا آمار باید درآید که چند درصد لوسها مخرب شده اند تخریبشان چگونه بوده؟ و چند درصد محرومان از مهر و محبت؟ دوم #لوس ویرانگرتر است یا انسان سرخورده ی منزوی؟ سوم اینکه ؛
محبت #نه_درجایگاه ویرانگر است نه #محبت_بسیار..
ظلم چِبوَد؟ آب دادن خار را
عدل چبود؟ آب ده اشجار را
اغلب میانسالان و جوانانمان (در ربطی دیگر) مشغول همین کارند..و هی مینالند حیف از آنهمه عشق و مهر که تقدیمت کردم؟ این بود پاسخ محبتهای من؟ و..
نه خشممان به جاست نه مهرمان.. و بعد هی مینالیم و از روابطمان گلایه میکنیم بماند که عاشق اهل مهر چه در شکل معقول مهردادن و چه در شکل مجنونش اهل غرغر نیست.. کسی که اهل چیزی نیست با آن درگیر است..که بماند..
آری من هم به اعتدال در رفتار قایل هستم به همین سبب است که در آغاز از #پل_صراط گفتم به هرحال باید پروای #درمیانه_زیستن داشت هرچند که تمام زندگیتان را لِه خواهد کرد و بکند چه باک؟ اگر جوهری هست و روغنی، دراین له شدن بیرون میریزد تا مجب روشنایی جهان شود..
باز باران میگوید: باید شب پیش من بخوابی.
میگویم : نه بابایی هرکس در اتاق خودش
- آخه بابایی وقتی در اتاق من میخوابی احساس میکنم یک گرمایی در اتاقم هست. حس میکنم اون گرما نمیذاره سردم بشه از اون پایین تخت گرما میاد سمتم و من سردم نمیشود وخوابهای خوب میبینم..
میخواهم ببینم چند نفر شما در چنین موقعیتی کنار فرزندتان نخواهید خوابید حتا اگر سی چهل ساله باشد؟
حرفم این است اولا به هرچه که جدیدیها میگویند در حوزه ی روابط شک کنیم. بگذار بچه هرکاری خواست بکند، دوست هرکاری خواست بکند و... نفی سبک زندگی شرقی است که مبتنی است بر تعهد و #دیگری را دیدن.. استقلال و مستقل بودن اینجا اسم رمز شیطان است برای تنها کردن ما.. تا ما پرورش بدهیم مواد غذایی غرب را و تکه های بودنمان را بیندازیم در کام هیولای غرل که بخورد و گنده تر و نیرومند تر از این که هست بشود.. مگر دویست سیصد سال گذشته غرب با منابع ما همین کار را نکرده؟ البته او باید بکند که ذاتا چنین است و به کار خویش اما بقول حلاج ؛
از او دردم میآید که میداند که نباید انداخت..
دوم دغدغه ی اعتدال داشته باشیم و با این خارخار و در گذار ازین پل فقط به نیروی لایزالی تکیه کنیم که دستگیر #مضطرین است که ؛
أمن یجیبُ المضطرَ اذا دعاه و یکشفُ السوء؟...
@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
#کارزار_بی_پایان #سبک_زندگی
آدمی که نمی تواند فراتر برود از تجربه هایی که داشته. ( تجربه در همه ی اشکالش) کسی که چنین میکند و مثلا میگوید یا نشان میدهد از تجاربی که نزیسته، یا نادانی ویرانگر است یا شیادی تباهی آور..
پل صراط (چینود) برای من نه برپا شده در روزقیامت،که پلی هست برای همیشه ی ما، همین حالا بر پلی نازک تر از مو و برّان تر از شمشیر قدم میزنیم و کلی حکایت دارد این پل..
اما ظهور باران، حضور این پل را پررنگ تر کرده...
ببینید مثلا #مستقل برآوردن کودک یک طرف قضیه است و منزوی بارآوردنش یک طرف.
وقتی سفارش میکنند کودک را قبل از دوسالگی جدا کنید تا مستقل شود، در واقع دارند یک شهروند #غربی درست میکنند. کدام درصد نسلی که ماییم تا هفت هشت سالگی در آغوش پدرمادر و در جمع خانواده نخفت؟ و کدام درصدمان مستقل نشد؟ نتیجه ی با هم خوابیدن کودک و والد در کدام دستگاه علمی آماری سنجیده شد که خروجی اش ویرانی بود؟
نکند این میل افسار گسیخته ی همخوابگی(غربی است کلمه ) و نه همآغوشی (ایرانی است معنا) با دیگری، در هرسن و سالی و به هر نحوی و...در کودکان و نوجوانان و جوانان ما، یکی از ریشه هایش همین باشد؟ گفتم یکی هااااا... باید بررسی کرد دست کم؟ اما کی اینکار را بکند؟ همه دنبال پولند خب..
وقتی در پنج و نیم سالگی صدای ناله ی باران در خواب میگوید که خوابی پریشان او را ترسانده و لرزانده و من که میروم و لمسش میکنم، آرامش سرریز میشود توی اتاقش...چرا نباید حتا در ده سالگی، بیست سالگی در کنارش و در اتاقش نخوابم؟...
او هنوز مرزهای خواب و بیداری را نمیداند...چرا باید با رهاکردنش، حس انزوا، تنهایی و ترس مخرب را در نهادش بکارم؟
محبت بسیار کودک را لبریز محبت میکند غالبا و آنکس که سرشار دوست داشته شدن است میتواند دوست بدارد.
چرا نقطه ی اشتراک زندگی دیکتاتورهای جهانسوز را کمبود محبت پدرمادری و خانواده ذکر کرده اند؟( هیتلر، صدام و..) میگویی: محبت بسیار میشود #لوس_پروری؟
میگویم اولا آمار باید درآید که چند درصد لوسها مخرب شده اند تخریبشان چگونه بوده؟ و چند درصد محرومان از مهر و محبت؟ دوم #لوس ویرانگرتر است یا انسان سرخورده ی منزوی؟ سوم اینکه ؛
محبت #نه_درجایگاه ویرانگر است نه #محبت_بسیار..
ظلم چِبوَد؟ آب دادن خار را
عدل چبود؟ آب ده اشجار را
اغلب میانسالان و جوانانمان (در ربطی دیگر) مشغول همین کارند..و هی مینالند حیف از آنهمه عشق و مهر که تقدیمت کردم؟ این بود پاسخ محبتهای من؟ و..
نه خشممان به جاست نه مهرمان.. و بعد هی مینالیم و از روابطمان گلایه میکنیم بماند که عاشق اهل مهر چه در شکل معقول مهردادن و چه در شکل مجنونش اهل غرغر نیست.. کسی که اهل چیزی نیست با آن درگیر است..که بماند..
آری من هم به اعتدال در رفتار قایل هستم به همین سبب است که در آغاز از #پل_صراط گفتم به هرحال باید پروای #درمیانه_زیستن داشت هرچند که تمام زندگیتان را لِه خواهد کرد و بکند چه باک؟ اگر جوهری هست و روغنی، دراین له شدن بیرون میریزد تا مجب روشنایی جهان شود..
باز باران میگوید: باید شب پیش من بخوابی.
میگویم : نه بابایی هرکس در اتاق خودش
- آخه بابایی وقتی در اتاق من میخوابی احساس میکنم یک گرمایی در اتاقم هست. حس میکنم اون گرما نمیذاره سردم بشه از اون پایین تخت گرما میاد سمتم و من سردم نمیشود وخوابهای خوب میبینم..
میخواهم ببینم چند نفر شما در چنین موقعیتی کنار فرزندتان نخواهید خوابید حتا اگر سی چهل ساله باشد؟
حرفم این است اولا به هرچه که جدیدیها میگویند در حوزه ی روابط شک کنیم. بگذار بچه هرکاری خواست بکند، دوست هرکاری خواست بکند و... نفی سبک زندگی شرقی است که مبتنی است بر تعهد و #دیگری را دیدن.. استقلال و مستقل بودن اینجا اسم رمز شیطان است برای تنها کردن ما.. تا ما پرورش بدهیم مواد غذایی غرب را و تکه های بودنمان را بیندازیم در کام هیولای غرل که بخورد و گنده تر و نیرومند تر از این که هست بشود.. مگر دویست سیصد سال گذشته غرب با منابع ما همین کار را نکرده؟ البته او باید بکند که ذاتا چنین است و به کار خویش اما بقول حلاج ؛
از او دردم میآید که میداند که نباید انداخت..
دوم دغدغه ی اعتدال داشته باشیم و با این خارخار و در گذار ازین پل فقط به نیروی لایزالی تکیه کنیم که دستگیر #مضطرین است که ؛
أمن یجیبُ المضطرَ اذا دعاه و یکشفُ السوء؟...
@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹