نیازستان
1.55K subscribers
793 photos
107 videos
132 files
237 links
به ایران:
قسم به موی تو و گیسوان بر بادت
غریق آتش نسیان نمی‌شود یادت..
(حوصله دارید هم‌راه شوید)

ارتباط با ادمین
@Mohsenbarani_niyaz
Download Telegram
#قرآن
#حکایت_فقری_که_وعده_شیطان_است(۱)

اگر قرآن متنی باشد برای همیشه که میتوان با تفکر در این #متن بسیاری چیزها دانست و کشف کرد و... نباید صرفا در ارجاعات تاریخی آن متوقف شد .
باور به #زمان_شکن بودن قرآن یا این تعبیر که #زمان_متن_مقدس چیزی است جز زمان به سنجش درآمده ی محدود برای زندگی در مجالی محدود ، بنیاد نگاه ما را به متن مقدس تغییر میدهد.
در این نگاه مدعا این است که #متن_مقدس ذاتا به گونه ای شکل گرفته که هم در بستر #زمان_کرانه_مند ( هر زمان معینی) معنا میشود و هم در زمانهای غیر مادی ...
حال غرض ازین مقدمه این بود که مثلاً در ذهن من #بنی_اسراییل هم آن قوم تاریخی منتسب به یعقوب و بعدها موسی و... نهایتا #تورات است با تمام تاریخ مبهم و مشخص و هم یک #تعبیر_قرآنی است برای همیشه...
در شکل اول شما در پی مستندات گوناگون اسطوره ای، تاریخی ، علمی ،زبانشناسی ،کلامی و.... میروید مثلا به یهود روزگار موسی یا حضرت رسول می پردازید و در نگاه دوم شما #منش بنی اسراییل را یک نوع #بود می یابید که در ادواری مختلف آن زمان کرانه مند #نمود های رنگارنگ دارد..
برویم سمت مصادیق بحث: در قرآن یکی از ویژگیهای بنی اسراییل #تحریف است ( بقره /۷۵ نساء /۴۶ مائده /۱۳ و ۴۲) که البته مثلا در سوره ی بقره میتوان علاوه بر بنی اسراییل تاریخی، رد پای کسان دیگری چون ایشان را بوضوح دید.
باری برخی تعابیری که حضرت قرآن درباره ی این #محرفین_الکلم به کار می برد اینگونه است.
ایشان قبلاً به خرد موضوعی را دریافته بوده اند ، اهل ذکر بوده و لذتش را چشیده اند در واقع در راه بوده اند و الحق هم اهل هدایت و #هادوا.. ( تعبیر بسیار زیرکانه ی قرآن و پاسخی به زبل بازی یهود) اما کم کم #سنگ شده اند #قست_قلوبهم اند ،فراموشکار شده اند ،مرض دارند ،آگاهانه تحریف میکنند و.‌‌.
خب اینها شرح حال ما نیست و کسانی که در همه ی ادوار تاریخ انسان نمودهای گوناگون دارند ؟ اینها هشداری به من حق جو نیست که ممکن است الان جز بنی اسراییل شده باشم؟
خب بنی اسراییل اهل علم و دانش و ذکر و.. هستند از جایی (؟!؟) چیزی مطابق #میلشان، چیزی موید #نفسشان و.. نیست (مثلا نداشتن تصویری از خدا مانند قبطیان و روکردن به گاو سامری یا بعدها ظهور رسول امی)
اینجا به بعد #گمراهی آغاز میشود و روند سنگ شدن شروع ..اندوخته های نیک در راه بد بکار گرفته میشود و توانایی هایی که موجب هدایت و ارتقا بود زمینه ی ضلالت و سقوط میشود.
اگر قرار است در جایی خطاها و گناهان انسان تبدیل شود به حسنات ،خب برعکسش هم منطقی است یعنی همه ی اعمالی که واقعا . حقیقتا نیک بوده اند میروند در کفه ی سنگین گناه و تباهی ..
آری بنی اسراییل به خودبینی و خودرایی رسیده دیگر مسأله ی او به تعبیر حضرت امیر مرد است نه حق پس تحریف شروع میشود.
تحریف از حرف است هیچ ربطی هم به تفسیر و تاویل ندارد از جنس دیگری است . خروج و اخراج کردن از #موضع است خروج از #عدل و #معدلت است و نهایتا خروج از جایگاه خدا_انسان است. که خدا عدل هستی است و لاجرم خلیفه اش هم باید عدل هستی باشد.
مصداق میخواهید؟
احبار یهود بی شک اندوخته های علمی و معرفتی فراوان داشتند قومی که قرن‌ها پیش از #محمد، از نیل تا جیحون را درنوردیده بود و از هرجا چیزی برگرفته بود ...
پیامبر مطالبی برای مسلمانان می‌گفت گهگاه مسلمانان در درک مطلب جا می‌ماندند پس به شیوه ی مرسوم مدینه به حضرت رسالت میگفتند : #راعنا مارا دریاب ، رعایت کن، آهسته تر بگو ، دوباره بگو و.‌‌..
#فرقان و #میزان #محک رسالت محمدی اکثریت یهود را از صراط_مستقیم جدا کرده بود ( به سبب نامطابق بودن حق با مردی که ایشان می‌خواستند) خب تحریف شروع شده بود . عبری و عربی همریشه اند کلمات مشابه بسیار دارند اما درهمین کلمات هم تلفظها متفاوت است و گاه با چرخشی زبانی معانی نیز بنیادین تغییر می‌کنند. یهود وقتی پای سخن پیامبر اکرم می‌نشست برای آزار روح محمدیه می‌گفت : راعنا اما طوری کلمه را تلفظ میکرد که از آن موضع ( جمع وعظ و تذکیر) و موضع خود کلمه ( مارا دریاب ) کنار می‌رفت ( حرف یعنی کنار ،حاشیه ) و معانی دیگری میداد از جمله : چوپان ما ...( طعنه به کار پیامبر و امی بودن او) یا مارا احمق حساب کن .. چیزی مثل اینکه امروزه مردم خطاب به سخنران میگویند : آره ما خریم
این مریضان خود را در پناه تلفظ عربی پناهان می‌کردند و اگر کسی هم معترض میشد ( چنانکه گویا سعد به سبب آشنایی با زبان و فرهنگ عبریان متوجه شد ) میگفتند این لهجه ی ماست
برای رفع این مشکل باید خط و مرزی ایجاد میشد پس کتاب مقدس به مسلمانان فرمود : قل انظرنا ..و یک کلمه خندقی عظیم شد چرا که اگر یهودی معرض می‌گفت راعنا کاملا منظورش مشخص بود و حکم به طرد خویش داده بود و اگر می‌گفت : انظرنا اسلام را پذیرفته بود..
شگفتی و اعجاز یعنی همین بدون خشونت و قلع و قمع و حصر .. اتفاق مورد نظر افتاده بود ..پس یهودیان 👇👇👇
#یادداشتهای_پریشانی
#از_زبان_به_اندیشه_و...
#اندرباب_جایگزینی_اذیت_بجای_تجاوز
هرچه بر من میگذرد معنای تمام چیزهایی را که خوانده ام و رسیده ام و... از گونه ای دیگر در می یابم .
در خلجان این لحظه مانده ام از کجا بنویسم که یاد جمله ی آن بزرگ افتادم؛
عرصه ی معنا بس فراخ است و عرصه ی سخن تنگ ...
پس هرچه بگویم و بنویسم لمحه ای است لمعه ای است .
و اما بزرگی گفته بود #زبان #خانه_وجود انسان است و من سالها غرق این بودم و بعد فکر کردم زبان #نمود انسان است و گذشت تا برسم به اینکه زبان #بود انسان است و #بود_و_نمود انسان است و #خود_انسان است که گفت خلق الانسان و بلافصل افزود علمه البیان ...
و که میداند چه می دانم از #بیان؟!
آری انسان زبان است و راه آبادانی او و ویرانی و نیز بدتر از آن تباهی وسیاهی اش زبان است.
کافیست شما فقط نگاهی کنید به آنهمه ستایش زبان در فرهنگ ایران؛
فخرت به سخن باید ازیرا به سخن کرد
فخر آنکه نماند از پس او ناقه ی غصبا ..
بماند که آن پیامبر آخر زمان هم معجزه اش کلام بود و بماند که من اکنون زبان را همه ی هستن پدیدار شده ی معروض به انسان میدانم بعد هرآنچه دستکار آدمی است در طول تاریخ ..
آری اگر زبان همه چیز انسان باشد شما برای تباهی آدمی کافیست زبان را تباه کنید .
سگالش اهریمنی برای انحطاط انسان، زبان را استحاله میکند #یحرفون_الکلم اینجاست.
و اندیشه ی اهورایی برای تعالی انسان از زبان بهره میبرد. ( بحث عمیق و دیر پای زبان و اندیشه سرجایش)
حالا شما میتوانید عمق کینه ی تازیان و تازی پرستان را نسبت به #فردوسی کشف کنید.
در واقع آن گروه شگفت عمدا گم شده در تاریخ عصاره ی وجود خویش (زبان) را به فردوسی دادند و فردوسی شد پیامبر #بود_و_نمود ایران و چه جانها کندند اهریمنان برای محو این زبان و نشد..
آری بیش از هزار سال پیش سد نورانی پدید آمده با خشت خشت جان ایرانیان و به مهندسی فردوسی دژی شد در برابر اوبارش اهریمن و حالا چه!؟ حالا که!؟
حالا چه شده است!؟
اهریمن اندک اندک واژگان زبان را مستحیل میکند و گویشوران با تکرار چندین ساله ی واژگان تحریف شده کم کم سگالش شیطانی را میریزند در زبانشان..
بگذارید مثالی از این سالها بزنم ؛
قلم بدستان و بلندگوهای رسمی و غیررسمی این کشور‌ سالهاست به جای واژه های #تجاوز و #تعدی و #آزار_جنسی از واژه های اذیت و آزار استفاده میکنند و آخرینش همین حکایت چند مدرسی است که در خلأ هرگونه آموزش جنسی گرگ وار می افتند به جان آدمیان و بعد منابع رسمی از #اذیت_و_آزار می گویند.
سگالش پنهان در پس این واژگان سیاه ترین پلیدی هاست. کأنه کسی مثلا یک سیلی به شما زده یا مثلا عمدا در خیابان پشت پایی زده و.‌.
و جالب است اکثر به کاربرندگان این واژگان #نرینه اند..
من هزار سال دگر هم نمیتوانم طعم تجاوز با چشم ،تعدی با زبان ، تجاوز با دست و.. به یک زن را دریابم ... زن باید زود تافهمید و زن باید بود تا گفت و چرا زنان ما خاموشند!؟
چه سخت است که الان مجبورم توضیح بدهم من یک فمنیست به معانی مهوع مرسومش نیستم که از قضا اینهم از جنس همان #استحاله است چرا که اگر فمنیسم یک مکتب باشد لابد #فمنیست یک مکتبی کتاب خوانده ی اهل تعمق و تامل و نهایتا تدبر است و کی اینگونه است!؟.. بگذریم ..
سخن بر سر استحاله ی زبان بود و ازین دست مثالها فراوان است و در دوره ی ما به شکلی سیستماتیک این کار صورت میگیرد.
مثلا ما ادب عرفانی خوانها مدتها قبل از نام #حافظ و #مولانا بویژه لقب حضرت را می افزودیم که ناگهان تله و زیان و سایر رسانه های درباری شروع کردند به #جناب_حافظ و #جناب_مولانا و...
این بخش مربوط به حوزه ی زبان کلامی است مثالی بزنم از بخش تصویری زبان؛ وقتی سالهاست حاکمیت ایستاده در برابر نشان دادن ساز معلوم است که چه می‌گوید:
در همه ی بدن انسان این آلت تناسلی است که شرمگاه است و ندیدنش واجب .. و آنان که ساز را نشان نمی دهند در کله شان چنین تصویر و تصوری دارند که مانع میشوند نگاه خلق الله به آلت غنا نیفتد..
استحاله ی واژگان بنیادینی مثل #شهید #ایثار #دستگیری #حماسه #غیرت و... نهایتا #دین و #معنویت و سرانجام #خدا و #انسان از ثمرات این هجوم پنهان و آهسته آهسته ی #شیطان است.
به گمانم باید نشست و مثل #دهخدا لغتنامه ای نوشت و در برابر هر واژه دو معنای اهورایی و اهریمنی اش را نگاشت و این کار در طول تاریخ ما بیش و کم صورت گرفته است من کار #حافظ را چیزی ازین دست میدانم و شما شکل ساده ترش را نزد #عبید می بینید و..
به باور من اگر در این روزگار مردی از تبار #فردوسی و #حافظ پدید آید یکبار دیگر #ما از چنگال اهریمن خواهیم رست وگرنه...
نعوذ بالله من سوء القضاء

#دکتر_محسن_یارمحمدی
#جستجوگر_تاریخ_و_فرهنگ_ایران

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان
#یادداشتهای_پریشانی
#از_زبان_به_اندیشه_و...
#اندرباب_جایگزینی_اذیت_بجای_تجاوز
هرچه بر من میگذرد معنای تمام چیزهایی را که خوانده ام و رسیده ام و... از گونه ای دیگر در می یابم .
در خلجان این لحظه مانده ام از کجا بنویسم که یاد جمله ی آن بزرگ افتادم؛
عرصه ی معنا بس فراخ است و عرصه ی سخن تنگ ...
پس هرچه بگویم و بنویسم لمحه ای است لمعه ای است .
و اما بزرگی گفته بود #زبان #خانه_وجود انسان است و من سالها غرق این بودم و بعد فکر کردم زبان #نمود انسان است و گذشت تا برسم به اینکه زبان #بود انسان است و #بود_و_نمود انسان است و #خود_انسان است که گفت خلق الانسان و بلافصل افزود علمه البیان ...
و که میداند چه می دانم از #بیان؟!
آری انسان زبان است و راه آبادانی او و ویرانی و نیز بدتر از آن تباهی وسیاهی اش زبان است.
کافیست شما فقط نگاهی کنید به آنهمه ستایش زبان در فرهنگ ایران؛
فخرت به سخن باید ازیرا به سخن کرد
فخر آنکه نماند از پس او ناقه ی غصبا ..
بماند که آن پیامبر آخر زمان هم معجزه اش کلام بود و بماند که من اکنون زبان را همه ی هستن پدیدار شده ی معروض به انسان میدانم بعد هرآنچه دستکار آدمی است در طول تاریخ ..
آری اگر زبان همه چیز انسان باشد شما برای تباهی آدمی کافیست زبان را تباه کنید .
سگالش اهریمنی برای انحطاط انسان، زبان را استحاله میکند #یحرفون_الکلم اینجاست.
و اندیشه ی اهورایی برای تعالی انسان از زبان بهره میبرد. ( بحث عمیق و دیر پای زبان و اندیشه سرجایش)
حالا شما میتوانید عمق کینه ی تازیان و تازی پرستان را نسبت به #فردوسی کشف کنید.
در واقع آن گروه شگفت عمدا گم شده در تاریخ عصاره ی وجود خویش (زبان) را به فردوسی دادند و فردوسی شد پیامبر #بود_و_نمود ایران و چه جانها کندند اهریمنان برای محو این زبان و نشد..
آری بیش از هزار سال پیش سد نورانی پدید آمده با خشت خشت جان ایرانیان و به مهندسی فردوسی دژی شد در برابر اوبارش اهریمن و حالا چه!؟ حالا که!؟
حالا چه شده است!؟
اهریمن اندک اندک واژگان زبان را مستحیل میکند و گویشوران با تکرار چندین ساله ی واژگان تحریف شده کم کم سگالش شیطانی را میریزند در زبانشان..
بگذارید مثالی از این سالها بزنم ؛
قلم بدستان و بلندگوهای رسمی و غیررسمی این کشور‌ سالهاست به جای واژه های #تجاوز و #تعدی و #آزار_جنسی از واژه های اذیت و آزار استفاده میکنند و آخرینش همین حکایت چند مدرسی است که در خلأ هرگونه آموزش جنسی گرگ وار می افتند به جان آدمیان و بعد منابع رسمی از #اذیت_و_آزار می گویند.
سگالش پنهان در پس این واژگان سیاه ترین پلیدی هاست. کأنه کسی مثلا یک سیلی به شما زده یا مثلا عمدا در خیابان پشت پایی زده و.‌.
و جالب است اکثر به کاربرندگان این واژگان #نرینه اند..
من هزار سال دگر هم نمیتوانم طعم تجاوز با چشم ،تعدی با زبان ، تجاوز با دست و.. به یک زن را دریابم ... زن باید زود تافهمید و زن باید بود تا گفت و چرا زنان ما خاموشند!؟
چه سخت است که الان مجبورم توضیح بدهم من یک فمنیست به معانی مهوع مرسومش نیستم که از قضا اینهم از جنس همان #استحاله است چرا که اگر فمنیسم یک مکتب باشد لابد #فمنیست یک مکتبی کتاب خوانده ی اهل تعمق و تامل و نهایتا تدبر است و کی اینگونه است!؟.. بگذریم ..
سخن بر سر استحاله ی زبان بود و ازین دست مثالها فراوان است و در دوره ی ما به شکلی سیستماتیک این کار صورت میگیرد.
مثلا ما ادب عرفانی خوانها مدتها قبل از نام #حافظ و #مولانا بویژه لقب حضرت را می افزودیم که ناگهان تله و زیان و سایر رسانه های درباری شروع کردند به #جناب_حافظ و #جناب_مولانا و...
این بخش مربوط به حوزه ی زبان کلامی است مثالی بزنم از بخش تصویری زبان؛ وقتی سالهاست حاکمیت ایستاده در برابر نشان دادن ساز معلوم است که چه می‌گوید:
در همه ی بدن انسان این آلت تناسلی است که شرمگاه است و ندیدنش واجب .. و آنان که ساز را نشان نمی دهند در کله شان چنین تصویر و تصوری دارند که مانع میشوند نگاه خلق الله به آلت غنا نیفتد..
استحاله ی واژگان بنیادینی مثل #شهید #ایثار #دستگیری #حماسه #غیرت و... نهایتا #دین و #معنویت و سرانجام #خدا و #انسان از ثمرات این هجوم پنهان و آهسته آهسته ی #شیطان است.
به گمانم باید نشست و مثل #دهخدا لغتنامه ای نوشت و در برابر هر واژه دو معنای اهورایی و اهریمنی اش را نگاشت و این کار در طول تاریخ ما بیش و کم صورت گرفته است من کار #حافظ را چیزی ازین دست میدانم و شما شکل ساده ترش را نزد #عبید می بینید و..
به باور من اگر در این روزگار مردی از تبار #فردوسی و #حافظ پدید آید یکبار دیگر #ما از چنگال اهریمن خواهیم رست وگرنه...
نعوذ بالله من سوء القضاء

#دکتر_محسن_یارمحمدی
#جستجوگر_تاریخ_و_فرهنگ_ایران

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#لاطالائیل
همه ی مفاهیم ، اتفاقات و وقایع نیازمند بستری برای رخ دادن هستند.
رنج ها، التیام ها، شادی ها، غم ها، بیماری ها و تن درستی ..... های انسان در صورتی محقق می شود که انسان #باشد. عرصه ی #بود که #نمود پیدا کند همه ی اتفاقات رخ می نماید. بودن شروع همه ی چیزهای دیگر است از این روست که گفت: کن ، فیکون ... باش پس می شود و فعل میشود استمرار دارد و به آینده ی دور هم می رود.
این ها مهم نیست لاطالائیل، مهم این است که انسان خودآگاه یا ناخودآگاه دریافته که مادر همه ی مصایب #بودن است وگرنه در سخت ترین تنگناهای بنیان کن به اصرار طلب مرگ خویش نمی کرد. اما حیرت من در این است انسانی که رنج ها و مصایب غیر قابل تحمل بودن را، تجربه کرده است و هزار هزار بار به بودن نفرین کرده ، چه گونه است که خواهان زندگی است حتا پس از مرگ. طلب زندگی پیش از مرگ اگرچه اندکی، فقط اندکی ، معقول می نماید خواهان تداوم زندگی شدن و بودن پس از مرگ الحق مایه ی جنونی تباه است...

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#یادداشت_های_پریشانی

#سرزمین_انسداد

همیشه باور داشته‌ام آن‌چه نمود عینی دارد ، هرآنچه در ساحت #نمود شخصی یا گروه و جامعه‌ای تظاهر مادی دارد بی‌شک رهنمون است به #بودی و بودهایی که در عرصه‌ی بزرگ‌تر درون و عالم نهان خانه دارد.
من سال‌هاست؛ - دست کم برای خودم- ایران را به همت عجیب آقایان «سرزمین انسداد» نامیده‌ام و جدای از هزار دلیل عینی در عرصه های اجتماع و فرهنگ و رسانه و ورزش و... همیشه مخاطب را به ولع سیری ناپذیر و آزمندی بی درمان عده‌ای کاسب ارجاع داده‌ام که از تمام مظاهر توسعه ( نه مفاهیم آن) سد سازی را یاد گرفته اند و از قضا خوب هم یاد نگرفته‌اند‌.
برای اثبات این نظر نگاهی به تعداد سدهای ساخته شده در قرن حدود هفتاد سال گذشته بیندازید.
اکنون برخی آقایان با شور و شعف کف می‌زنند که حدود ۶۷۲ سد داریم که حدود ۲۱۰ ان‌ها در سطح ملی تعریف و اجرا شده‌اند ( کشوری بی آب و ۲۱۰ سد؟! ) از این تعداد ساخت ۱۹ سد طی سالهای ۱۳۳۰ تا ۱۳۵۷ صورت گرفته و الباقی در سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۴۰۲. یعنی حدود ۱۹۰ سد بزرگ طی ۴۰ سال ساخته شده است. جالب است بدانیم که حدود یک سوم این سدها در زمان ریاست معجزه‌ی هزاره‌ی سوم به بهره برداری رسیده از جمله بزرگترین آب‌شورکن جهان (سد گتوند) و جالب تر اینکه اکنون ۱۲۰ سد در حال ساخت و ۱۷۶ سد در دست مطالعه است.
من به عنوان یک شهروند معمولی طبیعتن حوزه ‌ی تخصصم سد و سدسازی نیست اما خوانده و شنیده و دیده ام بسیاری از اهالی فن سالهاست دارند فریاد می‌کشند که نکنید و گوش‌های کر نمی‌شنوند کشورهایی که روزگاری غول سدسازی بوده‌اند مشغول خراب کردن سدها هستند و نمی‌بینند و اثرات گوناگون و ویرانگر زیست محیطی آشکار شده و کاری نمی‌کنند.
حال نتیجه ی ابتدایی را به یاد بیاورید آیا آنان که پول و قدرت در دست دارند و جز سد سازی کار دیگری نمیدانند همین سدسازی ها را در عرصات بزرگ جان و روح و روان این سرزمین اجرا نکرده‌اند؟!

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹