نیازستان
1.59K subscribers
771 photos
103 videos
130 files
235 links
به ایران:
قسم به موی تو و گیسوان بر بادت
غریق آتش نسیان نمی‌شود یادت..

ارتباط با ادمین
@Mohsenbarani_niyaz
Download Telegram
#این_یک_نقد_نیست (۳)
به بهانه ی چاپ کتاب #به_خاطر_بوفالوها
بخش(۳)
- نویسنده چه میگوید وچگونه میگوید؟
وقتی نویسنده بخشی از متن کتابش را پررنگ میکند -آن هم یک پرسش را- و می نشاند در آغاز یا پایان کتاب یعنی مسأله ی‌ اصلیش این است.
اما مساله ی اصلی کتاب یک جوان متولد دهه ی هفتادی چیست؟ درگیری ها ، مسایل ، دغدغه های ذهنی و جانی و...اش چه فرقی با نسل پیش یا نسلهای پیشتر دارد؟! ‌مهمتر اینکه این ها را چگونه بیان میکند؟
بسیاری معتقدند مسایل اصلی بشر صدها سال است مشخص است؛
بودن، چرایی و چگونگی اش، اندوهها و شادمانیهایش، محرومیت ها و بهره وری های گوناگونش ، دوستی ، لوطیگری، کار، خانواده، و.. عشق که خواهر مرگ است مرگ و مرگ و..
در نخست کتاب #سهیل_سرگلزایی ما با طیفهای متنوعی از دغدغه های گوناگون روبرویم. گاه پرتوی ضعیف گاه، صاعقه ای، و گاه شعله ای و.. و این کتاب را به قول قدما #غث_و_سمین کرده است.
گفته بودم #شتاب جان روح بخش زندگی انسان جدید است. آری عجله ، عجله ای که در تاریخ و فرهنگ این منطقه دست کم تا همین چند صباح کار شیطان بوده و تأنی از رحمان..
پس اگر قرار به سفارشی باشد از جانب من دعوت همگان است به #تأنی زیرا شتاب میتواند همه ی زمینه ها و زمانه هایمان را چونان #تندبادی_ز_کنج بروبد و ببرد
نویسنده از همان چیزهایی می گوید که دغدغه های بنیادین انسان است.
برای این کار خود، قهرمان میشود، زبان محاوره رسانه، و زمینه ی شکل گیری آنچه من #منطق_الطیر می نامم و غربیها #ادیسه . یک سفر. و چرا؟! چون هم تداعی پیمودن و پشت سر هم نهادن مراحل میکند و مثل خود زندگی سفر است. هم اینکه این بستر دست و پاگیر ذهن نیست چون رهاست و یله امکان رفت و برگشت های متنوع زمانی و مکانی را به ما می دهد ضمن اینکه تغییر سن و میزانسن و درآوردن شخصیت ها به صحنه نیز بسیار راحت تر است.
راوی ۳۲ قطعه از خاطرات و خطرات و خطورات چند ساله اش را در زمین #سفری ریخته و حالا منتظر است تا ببیند چه کاشته؟
او در این روایت به نیکی صادق است.حتا آنجا که برای دراماتیک تر کردن داستان #باغ_سنگی خودش چیزهایی بر داستان می افزاید تا دلبری بیشتری کند، صادقانه اعتراف می کند و این بسیار خوب است.
در این ۳۲ بخش او از همه چیز می گوید و رد پای بسیاری از عوالم پیموده اش را دانسته و نادانسته به ما نشان می دهد زیرا او نماینده ی تمام جوانانی است که برآمده روزگاران پریشان و بحرانی مایند چونان که پدرش و پدرانش و احتمالا فرزندانش..تا این بحران کجا و چطور برسد به سامان؟در دره های مرگ یا کوهپایه های امن امان..
در تلاطم سفری که راوی می رود خیلی چیزها در ما بیدار میشود(ر.ک قسمت‌های پیشین👆)
گاه با پائلو کوییلو می افتیم گاه یاد سنت اگزپری ، گاه مستقیم از کارمینابورانا میشنویم وگاه از جورج اورول گل کرده در این ایام و گاه از آتش سوزی #بوستون که ۱۳ نفر کشته داشت و دو نفرش راوی و خواهرش بودند و گاه ردیفی از نامهای عرفای شرقی و آریایی ونه شرقی و سامی ولابد گریز ازین دومی دلیل دارد: آخر مگر به کودک هفت ساله قرآن می آموزند آنهم اینقدر سخیف و اگر بلد نبود مگر سیلی اش می زنند اینقدر کثیف؟!ص ۱۵۳
او از خودکشی شیک دوستی می گوید که من خود شاهدش بوده ام، او از نیاز به همیشگی هایی میگوید که جز ذاتیات انسان است و اصلا #معبد برون ریز همین نیاز اصیل است معبد و معابدی که اول #وضع_للناس بودند برای ایجاد انس و همان امن و امان همه ی مردمان بعد شدند بت خانه های مشتی شیطان
و مگر سرنوشت تمام معابد این نبوده؟! و مگر بعد از تبدیل بیت الله الحرام ها به بتکده ها ابراهیمی ظهور نکرده تا آب را برگرداند به منهج خویش و باز و باز و باز.. و شاید همین نشسته در ذهن انسان معاصر و بویژه جوان تر ها که گریزانند‌ از هرچه معبد.چه در قامت مسجدی و‌کنیسه ای و کلیسایی(آتشکده و آشرام هنوز برای بسیاری جذاب است چون نو است و شرقی چینی هندی و..)چه در قامت انسانی با نام رهبر و پیر و..انسان زخم خورده ی معاصر چنان لت وپار معابد است که نمی تواند برود بنشیند در معبدی و... اما چون معبد سازی ذاتی است برای او و باید جایی باشد که انسان برود آنجا و ضجه بزند و عمر قربان کند و‌ آرامشی گیرم به دروغ بخرد (یوگا، فیس بوک، بیت کویین و.. سایر معابد قرن۲۱) نمی تواند بی معبد بماند اما این معبد نیز چونان زندگی او‌ پردرد است ویران (حضور ناخدا در قسمت های پایانی شرح این معبد، پیر ، ناخدا است)
از نشانه ها و نشانه شناسی ها بگذرم و از چفت و بست های کتاب بگویم که چندتاییش خیلی خوب نشسته
ادامه👇👇