نیازستان
1.59K subscribers
771 photos
103 videos
130 files
235 links
به ایران:
قسم به موی تو و گیسوان بر بادت
غریق آتش نسیان نمی‌شود یادت..

ارتباط با ادمین
@Mohsenbarani_niyaz
Download Telegram
#حمله_به_خاتمی

#محسن_یارمحمدی
مطلبی خواندم ودر کانالی که خلاصه اش این بود، سیمرغ اصلاحات بال و پرش ضعیف شده و بال و پر میسوزد تا سیمرغ دوباره پرواز کند از #سید سلمان موسوی (به نظرم اصلاح طلب مدرن باید لقب سید را از خود دور کند)
به هرحال چیزهایی به ذهنم رسید که پس از حک و اصلاح دوباره خدمتتان ارایه میکنم...
همیشه این هشدار را به خود داده ام که وقتی دارم مصادیق چیزی را نقد یا انکار میکنم یا چیزی را دشمن میدارم خود، در صورة-ی دیگر اسیرش نباشم سوای درستیهایی که درمطلب فوق الذکر هست دو نکته ی اساسی به ذهنم میرسد نخست اینکه #تمامیت_خواهی و #خویش_حق_انگاری مفاهیمی هستند که ممکن است مصداقش را بتوان در هر گروهی یافت، اصولگرایان،اصلاح طلبان، روشنفکران، تاریک فکران، منتقدان ایشان و اوشان و....
طبق اصل مطرح شده #خاتمی روزگاری با مردم بوده و بال اصلاحات و حالا بر مردم است و این بال ضعیف شده و باید بسوزد و خاکسترش را بریزیم دور که....
خب بنیان این نگاه چه فرقی با حسین شریعتمداری دارد؟! که مثلا روزگاری رفسنجانی را در حد پیامبر فرا میبرد
( مخالف هاشمی، دشمن پیغمبر است) و روزگاری او را.... اصولگراها بقیه را از قطار مردمی پیاده میکنند و منتقدان پ دشمنان خاتمی اورا از هواپیمایی به نام سیمرغ... یعنی حتا #خاتمی_ها بخش کوچکی از سرمایه های ملی این سرزمین محسوب نمیشوند..
در حالیکه هیولای ابلیس منشی به نام #احمدی_نژاد در خلوت قند می سابد برسر اعوانه و انصاره.. محمد خاتمی که دلهره مال و جان و ناموس ایران را دارد اینگونه مورد هتاکی قرار میگیرد. مساله ی من به هیچ وجه #خاتمی نیست درد من #خاتمی_هایند و اندیشه ی کسانی چون او...
حالا دیگر جوان نیستم. ۱۸تیر ۷۸ نوجوان نبودم جوانی ۲۸ ساله بودم که در بطن اتفاقات دانشگاه تهران نفس میکشید و از قضا آنجا بود که طعم گاز اشک آور و خفگی ناشی از آن را چشید...
آن روزها هم ما کتک خوردیم و تهدید شدیم اما من نه از جانب حاکمیت که از طرف عده ای تندرو که آمده بودند هیجان خالی کنند در سنگ و فحش و... و وقتی میگفتیم آرامتر، تند نه، شعار هیجانی نه و...این نمیدانم از کجا آمده ها بر ما چنان تاختند که مجبور به ترک صحنه شدیم..
همین ها به #خاتمی آن روزها گفتند بیست میلیون رای داری مردم را بریز در خیابان و او گفت فکر میکنید بریزند؟! و تازه اگر بریزند کی جواب خونهای به ناحق ریخته را خواهد داد؟
یکی از اصلی ترین مشکلات ما این است وقتی داریم با چیزی میجنگیم و نابودی اش را میخواهیم نمیدانیم که آن هیولای وحشتناک در کنج خلوتی از وجود خودمان نشسته و دارد قند میسابد....

@niyazestanbarani
#دردستان

تاریخش یادتون هست؟ دقیقا برای اون روزهاییست که طبقه ی تحصیل کرده و روشن فکر ایران در کوچه ها به مردم التماس میکردند به نماد دروغ و تباهی رای ندهند.. و مردم دادند و.. شد آنچه شد..
حساب کتاب کردنش با خودتان بعد از سیزده سال آن فریب بزرگ این شده است..
به گمانم برای خرید همین اقلام اکنون بیش از صدهزار تومان صرف میشود..

یادمان باشد درآمد دولت #احمدی_نژاد بیش از هزار میلیارد دلار بوده است..
دلارهایی که شاید بخشیشان این روزها مشغول کارند..

@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
#حیرت_کده

اول بپذیریم #ملتی_غریب هستیم مثلا وقتی #اوضاع_خرابست هی میگوییم:
#اوضاع_خرابه
وفکرنمیکنیم این #کشف_یگانه را دیگران احساس میکنند ومشاهده هم
گفتن ِ اوضاع خراب است چیزی را درست نمیکند غیرت کنیم برای رفع خرابی،آجری ازین #خرابه برداریم ودر جایی مناسب بگذاریم
دو؛ #مدیری یک پدیده است همانطور که #دایی #احمدی_نژاد #زنجانی، #فردوسی_پور یا #فراستی و..
این تیپ افراد قطعا فرق دارند با #ژن_برتریهای سینماواقتصادوعلم و رسانه و..
#مدیریها #زبل #بچه_زرنگ #اهل_کارومداومت اند #ضریب_هوش_اجتماعیشان بالاست #غریزه_ی_خوبی دارند #بادشناس اند اوضاع هم باد لازم رابرای اوج گرفتنشان ایجادمیکند وبه #اوج میروند
(من ِ۱۵_۱۰سال #جام_جم رفته میدانم دربین #جام_جمی ها کسان بسیار
تواناتری داریم اماجذب که نمیشوند هیچ،مطرودهم هستند)
نکته ی مشترک تمام #مدیریها این است: نوع #بودنشان #اندیشیده نیست محصول #وضع_و_اوضاع اند
جالب است بظاهرودرنظرمردم وگاه خودشان بسیار #کامیابندوالبته سودها برده اند از #اوضاع
وجالبتر اینکه هرگزبه نقش خود دراین خرابی اشاره ندارند،آجری برنمیدارندومگر اینکه دوربینی باشد چون #ماهیگیران خوبی اند..

@Niyazestanbarani
#یادداشتهای_پریشانی
#ما_و_تاریخ_تاریخ_سوزی
حکمت خالده ی #فراموشش_کن
۱- سر سیاه زمستان هفده سالگی از میان کتابهایی که می خواندم دو کتاب نقش بست بر وجودم: #نامه_های_تیرباران_شدگان و #غزل_داستانهای_سال_بد..
۲- آلمان همیشه برایم سرزمین شگفتی بوده و رعب.. شگفت بود چون گوته داشت و نیچه ، هگل و شلایر ماخر و کانت، هایدگر داشت رزا و هانا و.. مگر میشود اینهمه پر بود؟! شگفت بود چون بعد از تحقیر شدن درسال ۱۹۱۸ به دست دول متفق بیست سال نشده چنان قوی شد که آتش انداخت به تمام جهان و خود بیشتر از همه سوخت و خاکستر شد . اما پس از تحقیر مجدد در سال ۱۹۴۵ فقط بیست بیست و پنج سال لازم داشت که بشود جز قدرتمند ترین اقتصاد جهان و رعب آور بود چون هیتلر داشت و هیملر، گوبلز داشت و آیشمن و..
۳-دراین شگفتی رعب آور کتاب کوچک اما مهیب #نامه_های_تیرباران_شدگان را خواندم. پا به پای نوجوان و پیر و دختر و اغلب پسر می‌گریستم و تحسین میکردم و قلبم یخ میزد و شعله ور می شدم و هی یک سوال تکرار میشد: آلمانها به چه سبب شرح محاکمات این مخالفان خود را بایگانی کرده بودند و حتا نامه های آخر اعدامیانش با اسم و رسم ثبت و ضبط کرده بودند.. مگر کار راحت این نبود که بی هیچ نشانی دشمنان را معدوم کنند و خلاص؟ مگر احتمال نمی دادند اینها روزی می افتد به چنگ دیگران و..چرا اینها را نگه میداشتند!؟
و باید سالها میگذشت که بفهمم همانطور که #ژن_تاریخی من ایرانی برایش بدیهی است که باید سوخت و چیزی به جا نگذارد ژن آلمانی بداهتا می‌گفته هرچه انجام داده ایم ( نیک یا زشت) باید بماند برای نسل بعد تا از روی آن زندگی اش را بسازد. به همین سادگی
و بعد که به تاریخ خودمان نگاه کردم با تاریخ تاریخ_سوزی روبرو شدم #اسکندر الواح و پوست نوشته های فراوان نابود کرد و چون ساسانیان بر تخت نشستند چنان همه چیز را سوزاندند که جز چند نام مبهم چیزی نماند برای تاریخ.. تازیان نه تنها کتاب سوزاندند که هرکس را که خط خوارزمی میدانست سربریدند و غزنویان و بعدی هایشان نه تنها ۲۵ جلد از کتاب سی جلدی معتمدان خویش را به عمد تباه کردند که ۲۰۰ سال شاهنامه سوزاندند و ..قاجار ماموران داشت و چشم و گوشان تا ویران کنند هر بنا و اثری را که صفویان بجا نهاده بودند وپهلوی هر اثری از قاجار را انکار و امحا کرد تا خودش اسیر همین رفتار از سوی مجموعه ای شود که نه تنها پنجاه سال پیش از خود که هزاران سال پیش از خود را محو میخواست و منکر بود. مجموعه ای که در خودش رسید به نفی خودش هاشمی چشم پوشید بر دولت جنگ تا اصلاحات او را عقب براند تا عفریته ای بالا بیاید که کل سی سال قبل از خود را نفی کند و.. پیوسته شد این سلسله تا روز قیامت
آری حاکمان ما اثبات خود را در نفی دیگری دیده اند ومحو دیگری و در این کار چنان پیش رفته اند که کل تاریخ ما غرق تاریکی ابهام است کأنه در سیاهی است که میتوان حاکمیت شد
بعدها دیدم گویا این امری #شرقی است ( شرق نه در معنای اشراقی اش البته )
ممتیک ما شده این ابهام
به سبب سیاهزایی های مدام از بالا به پایین ما جلوی کدام واقعه یا فرد نمی توانیم علامت (؟!) نگذاریم؟ شیخ فضل الله وستایشگرش جلال جنی (؟!)
میرزاده ی عشقی وفرخی یزدی(؟!)
رضاشاه (؟!) #کاشانی (؟!) و..بیا تا #سینمارکس و چندین و چند مسعود و سعید(؟!) طالقانی و مطهری و بهشتی (؟!) سیزده آبان(؟!) رفسنجانی(؟!) جنگ (؟!) #مک_فارلین(؟!) #احمدی_نژاد(؟!).. کدام این وقایع روشن است که اطمینان بسازد؟ و این نبود نور و فقدان اطمینان به چه کسانی نیرو می دهد؟!
میگویم این در تاریکی و ابهام انداختن به سبب امحا مخصوص ایران نیست و یاد شوروی می افتم مرگ #ژدانف، #واقعه_ی_لنینگراد ، مرگ‌ #کیریف، #توخاچفسکی ، و نهایتا مرگ خود #استالین که با آلمانها مذاکره میکرد و در همان حال کسانی را به اتهام میل به مذاکره با آلمانها سر میکوفت..
آری امروز نیز ارباب قدرت و ثروت و شهرت و... هیچ کدام به صورت عریان خاطرات خود را نمی نویسند و اگر بنویسند تنها اتفاقی که می افتد افزودن سیاهی و ابهام است چیزی که برایش ساخته شده اند
به گمانم در کل تاریخ ما یک استثنا وجود دارد آنهم مردان مردی است که بیش از هزار سال پیش گله به گله ی این خاک را چرخیدند و حکایات موجود را از گذشته جمع کردند و سپردند به فردوسی و او با امانتداری بسیار گرد آورد و همین بایگانی ناقص را جاودانه کرد تا کمی بدانیم که بوده ایم و چه شده ایم و چه میتوانیم بشویم و چگونه.
برگردیم به سوال اول :
چرا آلمان می تواند طی بیست سال از خاکستر برآید و ما پس از سی سال هنوز نتوانسته ایم آبادان و خرمشهر را آباد و خرم کنیم!؟
من فکر میکنم کسانی مثل شاملو به جای بلغور #این_ملت_حافظه_ی_تاریخی ندارد باید #بایگانی این حافظه را پدید می آوردند کاری که تقریبا هیچکس برای نجات نسل بعد نکرده است نه گوکوش نه فرح پهلوی نه بچه های اصیل جنگ و👇👇👇