#لاطالائیل،
چقدر هولناک و رعبآور است زندهگی انسان بیچارهای که هستی و نیستی با تمام بیکرانهگیشان چیزی برای فریب او ندارند...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
چقدر هولناک و رعبآور است زندهگی انسان بیچارهای که هستی و نیستی با تمام بیکرانهگیشان چیزی برای فریب او ندارند...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#سخیفستان
به گمانم ده سال پیش بود و کلید شهر تهران را داده بودند به دست شخصی همیشه ناکام در تصاحب پاستور و حالا هم بدنام...
در یک صبح دلزدهگیهای همیشه از بزرگترین و شلوغ ترین بزرگراههای تهران میگذشتم که تابلوهای بسیار بزرگ و تازه نصب شده توجهم را جلب کرد.
لابد برای ترویج و گسترش نمازخوانی بود کسب و غرف بهشت از جانب کارگزاران دیندار.
...والنجم و الشجر یسجدان ... و زیرش بزرگ
- ستاره و درخت سجده میکنند ( خدا را )
خون در رگانم ایستاد لحظهای و بعد افسوس و آه ... که یک مجموعه چقدر بیسواد، جاهل و کارنابلد و تنبل است که حتا برای ترجمهی یک آیه از قرآن نگاهی به خود کتاب نینداخته که بفهمد ؛ نجم در اینجا نه یعنی ستاره که گیاه...
حالا ده سالی گذشته و من دیگر هیچ تابلوی شهرداری نصبشده را اصلن نمیبینم. اما ایشان اصرار دارند هر طور شده خودشان را بکنند در وجود مردم که؛ ما همچنان هستیم بر آن پیمان جهل که از ازل بستیم...
حالا آوازه ی تابلویی دیگر پیچیده در تهران
( حجاب میراث مادران است. ) و عکس مادری و دختری ...
کل جمله نشان از تباهی و سیاهی شعار دهنده ، تایید گننده ، طراح و.... دارد چرا؟!
۱- به شدت جنسیت زده است. مادر به دختر ارث می دهد لابد پدر به پسر
۲- در ادامهی یک طبعا به شدت تبعیض آمیز است..
۳- در ادامهی دو امری مبهم (حجاب) را مختص زنان میداند.
۴- در ادامهی سه ، به شدت تقلیل گراست چون میراث و مرده ریگ مادران سرزمین من بسیار بسیار بیشتر از چیزی است که در مخیله ی بیمار آقایان و خانمهای منصب غصبکن میگنجد.
- میراث مادران و زنان سرزمین من یک تاریخ اندوه تحقیر شدن است چراکه عامل گناه و دوری نرها از بهشت حیوانیت بودهاند
- میراث زنان سرزمین من یک تاریخ ایستادن و روشن نگاه داشتن شعله ی مهر است
- میراث مادران دیار من یک تاریخ زمزمه ی نور است و شعور در گوش فرزندانشان
- میراث مادران و زنان ایران یک تاریخ داغ است. داغ سورناها و بابک ها و مازیارها و روزبهها و... تا بیا هزاران مفقودالاثر و هزاران شهید به تیر غیب گرفتار
- میراث مادران سرزمین من ماندن در جهنمی است که هزاران سال است فرادستان سوزان نگهش داشته اند و زنان تلاش میکنند تا با زنده نگه داشتن نسیم حیات نگذارند جهان یکسره مرگ باشد
- میراث مادران و زنان دیار من افراشتن پرچم شادی است و خواندن نغمهی آزادی تا ابلیس غم و شیطان ستم عرصه را یکسره قبضه نکند
- میراث مادران و زنان سرزمین من یک تاریخ تجلی جمال خدا و جلال اوست
- میراث مادران و زنان دیار من یک تاریخ پیمان مهر است تا خورشید عشق و آگاهی نگذارد زمین در کام زمهریر بسوزد
- میراث مادران ایران یک تاریخ زندهگیست در دهان مرگ ...
- میراث مادران و زنان سرزمین من....
باقیش را تو بنویس ....
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
به گمانم ده سال پیش بود و کلید شهر تهران را داده بودند به دست شخصی همیشه ناکام در تصاحب پاستور و حالا هم بدنام...
در یک صبح دلزدهگیهای همیشه از بزرگترین و شلوغ ترین بزرگراههای تهران میگذشتم که تابلوهای بسیار بزرگ و تازه نصب شده توجهم را جلب کرد.
لابد برای ترویج و گسترش نمازخوانی بود کسب و غرف بهشت از جانب کارگزاران دیندار.
...والنجم و الشجر یسجدان ... و زیرش بزرگ
- ستاره و درخت سجده میکنند ( خدا را )
خون در رگانم ایستاد لحظهای و بعد افسوس و آه ... که یک مجموعه چقدر بیسواد، جاهل و کارنابلد و تنبل است که حتا برای ترجمهی یک آیه از قرآن نگاهی به خود کتاب نینداخته که بفهمد ؛ نجم در اینجا نه یعنی ستاره که گیاه...
حالا ده سالی گذشته و من دیگر هیچ تابلوی شهرداری نصبشده را اصلن نمیبینم. اما ایشان اصرار دارند هر طور شده خودشان را بکنند در وجود مردم که؛ ما همچنان هستیم بر آن پیمان جهل که از ازل بستیم...
حالا آوازه ی تابلویی دیگر پیچیده در تهران
( حجاب میراث مادران است. ) و عکس مادری و دختری ...
کل جمله نشان از تباهی و سیاهی شعار دهنده ، تایید گننده ، طراح و.... دارد چرا؟!
۱- به شدت جنسیت زده است. مادر به دختر ارث می دهد لابد پدر به پسر
۲- در ادامهی یک طبعا به شدت تبعیض آمیز است..
۳- در ادامهی دو امری مبهم (حجاب) را مختص زنان میداند.
۴- در ادامهی سه ، به شدت تقلیل گراست چون میراث و مرده ریگ مادران سرزمین من بسیار بسیار بیشتر از چیزی است که در مخیله ی بیمار آقایان و خانمهای منصب غصبکن میگنجد.
- میراث مادران و زنان سرزمین من یک تاریخ اندوه تحقیر شدن است چراکه عامل گناه و دوری نرها از بهشت حیوانیت بودهاند
- میراث زنان سرزمین من یک تاریخ ایستادن و روشن نگاه داشتن شعله ی مهر است
- میراث مادران دیار من یک تاریخ زمزمه ی نور است و شعور در گوش فرزندانشان
- میراث مادران و زنان ایران یک تاریخ داغ است. داغ سورناها و بابک ها و مازیارها و روزبهها و... تا بیا هزاران مفقودالاثر و هزاران شهید به تیر غیب گرفتار
- میراث مادران سرزمین من ماندن در جهنمی است که هزاران سال است فرادستان سوزان نگهش داشته اند و زنان تلاش میکنند تا با زنده نگه داشتن نسیم حیات نگذارند جهان یکسره مرگ باشد
- میراث مادران و زنان دیار من افراشتن پرچم شادی است و خواندن نغمهی آزادی تا ابلیس غم و شیطان ستم عرصه را یکسره قبضه نکند
- میراث مادران و زنان سرزمین من یک تاریخ تجلی جمال خدا و جلال اوست
- میراث مادران و زنان دیار من یک تاریخ پیمان مهر است تا خورشید عشق و آگاهی نگذارد زمین در کام زمهریر بسوزد
- میراث مادران ایران یک تاریخ زندهگیست در دهان مرگ ...
- میراث مادران و زنان سرزمین من....
باقیش را تو بنویس ....
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#کوتابلندآه
اینجا
نه خانهای برای زیستن
به روی خاک
نه جایی
به زیر خاک
برای دفن تن..
حالا باور میکنی
حکایت هبوط را
پذیرفتهباشم من؟ .....
#محسن_بارانی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
اینجا
نه خانهای برای زیستن
به روی خاک
نه جایی
به زیر خاک
برای دفن تن..
حالا باور میکنی
حکایت هبوط را
پذیرفتهباشم من؟ .....
#محسن_بارانی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
در اهمیت تاریخ دانی #ﺍﺑﻮﺍﻟﺤﺴﻦ_ﺧﺎﻧﻌﻠﯽ
بارها گفته ام همه چیز ما انسانها زبان است و کلمات با تسلط بر زبان جهان مارا آنگونه که میخواهند تغییر میدهند. زبان و کلمات خود را نجات دهید تا نجات یابید ..
و اما حکایت قلب نامها و نشانها در چهل پنجاه سال اخیر و ویرانی مهیب این کار به نکته ای اشاره میشود دربارهی ۱۲ اردیبهشت ؛
ﺍﺑﻮﺍﻟﺤﺴﻦ ﺧﺎﻧﻌﻠﯽ (۱۳۱۱_ ۱۳۴۰)
ﻣﻌﻠﻢ ۲۹ ﺳﺎﻟﻪ ﺩﺭﻭﺱﻓﻠﺴﻔﻪ ﻭ ﺯﺑﺎﻥ ﻋﺮﺑﯽ
ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ۱۲ ﺍﺭﺩﯾﺒﻬﺸﺖ ﺳﺎﻝ۱۳۴۰
ﺩﺭ ﺗﺠﻤﻊ ﺻﻨﻔﯽ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽﺁﻣﯿﺰ ﻣﻌﻠﻤﺎﻥ ﺩﺭ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﺑﻬﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺑﺎ ﮔﻠﻮﻟﻪ ﺍﺳﻠﺤﻪ ﺭﺋﯿﺲ ﮐﻼﻧﺘﺮﯼ ﺑﻬﺎﺭﺳﺘﺎﻥ، ﺳﺮﮔﺮﺩﻧﺎﺻﺮ ﺷﻬﺮﺳﺘﺎﻧﯽ، ﮐﺸﺘﻪ ﺷﺪ.
ﺷﻮﺍﻫﺪ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﮐﻪ ﺍﻭ ﻧﻪ ﺳﺨﻨﺮﺍﻥ ﻭ ﻧﻪ ﻫﺪﺍﯾﺖﮐﻨﻨﺪﻩٔ ﻣﻌﻠﻤﺎﻥ، ﺑﻠﮑﻪ ﯾﮏ ﻣﻌﻠﻢ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﻣﻌﻠﻤﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﺑﻪ ﮐﻢ ﺑﻮﺩﻥ ﺣﻘﻮﻕ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺗﺠﻤﻊ ﺷﺮﮐﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﻧﺎﺻﺮ ﺷﻬﺮﺳﺘﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﺣﺘﻤﺎﻻً ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻄﺮ ﻣﯽﺩﯾﺪ، ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺗﺠﻤﻊﮐﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﺷﻠﯿﮏ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﮔﻠﻮﻟﻪﺍﯼ ﺑﻪ ﺳﺮ ﺍﺑﻮﺍﻟﺤﺴﻦ ﺧﺎﻧﻌﻠﯽ ﺍﺻﺎﺑﺖ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﻭ ﺗﯿﺮ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﻢ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺭﺍ ﻣﺠﺮﻭﺡ ﮐﺮﺩ. ﺍﻭ ﺩﺭﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﺮﮒ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯼ ﺩﮐﺘﺮﺍﯼ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩ.
ﭘﯿﮑﺮ ﺧﺎﻧﻌﻠﯽ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺩﺳﺖ ﻣﻌﻠﻤﺎﻥ ﺑﺎ ﺷﻌﺎﺭ «ﮐﺸﺘﻨﺪ ﯾﮏ ﻣﻌﻠﻢ ﺭﺍ» ﺑﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺑﺎﺯﺭﮔﺎﻧﺎﻥ
ﻣﻨﺘﻘﻞ ﺷﺪ، ﻭﻟﯽ ﺍﻗﺪﺍﻣﺎﺕ ﭘﺰﺷﮑﺎﻥ ﻣﺆﺛﺮ ﻭﺍﻗﻊ ﻧﺸﺪ ﻭ ﻭﯼ ﺟﺎﻥ ﺑﺎﺧﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻗﺒﺮﺳﺘﺎﻥ ﺍﺑﻦ ﺑﺎﺑﻮﯾﻪ
ﺩﺭ ﺩﻓﻦ ﺷﺪ.
ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺣﺎﺩﺛﻪ ﺭﺋﯿﺲ ﮐﻼﻧﺘﺮﯼ ﺑﺮﮐﻨﺎﺭ ﻭ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺎﺯﺧﻮﺍﺳﺖ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺖ٬ #ﺷﺮﯾﻒ_ﺍﻣﺎﻣﯽ
ﻧﺨﺴﺖﻭﺯﯾﺮ
ﻭﻗﺖ ﺍﺳﺘﻌﻔﺎﺀ ﮐﺮﺩ #محمدرضاپهلوی
ﺍﺳﺘﻌﻔﺎﯼ ﺍﻭ ﺭﺍ ﭘﺬﯾﺮﻓﺖ ﻭ ﻋﻠﯽ ﺍﻣﯿﻨﯽ
ﺭﺍ ﻣﺄﻣﻮﺭ ﺗﺸﮑﯿﻞ ﮐﺎﺑﯿﻨﻪ ﺟﺪﯾﺪ ﮐﺮﺩ. ﺍﻭ ﻗﻮﻝ ﻣﺴﺎﻋﺪ ﺑﻪ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﺣﻘﻮﻕ ﻣﻌﻠﻤﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﭘﺲ ﺍﺯ «ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺷﺪﻥ ﺣﻘﻮﻕ ﻣﻌﻠﻤﯿﻦ ﺑﺎ ﺣﻘﻮﻕ ﻣﻬﻨﺪﺳﯿﻦ» ﺗﺤﺼﻦ ﯾﺎﺯﺩﻩ ﺭﻭﺯﻩ ﻣﻌﻠﻤﺎﻥ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﮔﺮﻓﺖ. ﺣﮑﻮﻣﺖ ﻭﻗﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻟﺠﻮﯾﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﻭﺯ ۱۲ ﺍﺭﺩﯾﺒﻬﺸﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﻣﺮﮒ ﺧﺎﻧﻌﻠﯽ #ﺭﻭﺯ_معلم ﻧﺎﻡﮔﺬﺍﺭﯼ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﻭ ﺗﺮﻭﺭ #مرتضی_ﻣﻄﻬرﯼ
ﺩﺭ ﯾﺎﺯﺩﻫﻢ ﺍﺭﺩﯾﺒﻬﺸﺖ ۱۳۵۸، ﺭﻭﺯ ﮐﺸﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﻭﯼ ﺑﺎ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺗﺄﺧﯿﺮ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺷﺪ ﻭ ﺩﻭﺍﺯﺩﻫﻢ ﺍﺭﺩﯾﺒﻬﺸﺖ ﻣﺠﺪﺩﺍً ﺑﻪ ﻧﺎﻡ #ﺭﻭز_معلم ﻧﺎﻡ ﮔﺮﻓﺖ....
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
بارها گفته ام همه چیز ما انسانها زبان است و کلمات با تسلط بر زبان جهان مارا آنگونه که میخواهند تغییر میدهند. زبان و کلمات خود را نجات دهید تا نجات یابید ..
و اما حکایت قلب نامها و نشانها در چهل پنجاه سال اخیر و ویرانی مهیب این کار به نکته ای اشاره میشود دربارهی ۱۲ اردیبهشت ؛
ﺍﺑﻮﺍﻟﺤﺴﻦ ﺧﺎﻧﻌﻠﯽ (۱۳۱۱_ ۱۳۴۰)
ﻣﻌﻠﻢ ۲۹ ﺳﺎﻟﻪ ﺩﺭﻭﺱﻓﻠﺴﻔﻪ ﻭ ﺯﺑﺎﻥ ﻋﺮﺑﯽ
ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ۱۲ ﺍﺭﺩﯾﺒﻬﺸﺖ ﺳﺎﻝ۱۳۴۰
ﺩﺭ ﺗﺠﻤﻊ ﺻﻨﻔﯽ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽﺁﻣﯿﺰ ﻣﻌﻠﻤﺎﻥ ﺩﺭ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﺑﻬﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺑﺎ ﮔﻠﻮﻟﻪ ﺍﺳﻠﺤﻪ ﺭﺋﯿﺲ ﮐﻼﻧﺘﺮﯼ ﺑﻬﺎﺭﺳﺘﺎﻥ، ﺳﺮﮔﺮﺩﻧﺎﺻﺮ ﺷﻬﺮﺳﺘﺎﻧﯽ، ﮐﺸﺘﻪ ﺷﺪ.
ﺷﻮﺍﻫﺪ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﮐﻪ ﺍﻭ ﻧﻪ ﺳﺨﻨﺮﺍﻥ ﻭ ﻧﻪ ﻫﺪﺍﯾﺖﮐﻨﻨﺪﻩٔ ﻣﻌﻠﻤﺎﻥ، ﺑﻠﮑﻪ ﯾﮏ ﻣﻌﻠﻢ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﻣﻌﻠﻤﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﺑﻪ ﮐﻢ ﺑﻮﺩﻥ ﺣﻘﻮﻕ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺗﺠﻤﻊ ﺷﺮﮐﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﻧﺎﺻﺮ ﺷﻬﺮﺳﺘﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﺣﺘﻤﺎﻻً ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻄﺮ ﻣﯽﺩﯾﺪ، ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺗﺠﻤﻊﮐﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﺷﻠﯿﮏ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﮔﻠﻮﻟﻪﺍﯼ ﺑﻪ ﺳﺮ ﺍﺑﻮﺍﻟﺤﺴﻦ ﺧﺎﻧﻌﻠﯽ ﺍﺻﺎﺑﺖ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﻭ ﺗﯿﺮ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﻢ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺭﺍ ﻣﺠﺮﻭﺡ ﮐﺮﺩ. ﺍﻭ ﺩﺭﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﺮﮒ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯼ ﺩﮐﺘﺮﺍﯼ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩ.
ﭘﯿﮑﺮ ﺧﺎﻧﻌﻠﯽ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺩﺳﺖ ﻣﻌﻠﻤﺎﻥ ﺑﺎ ﺷﻌﺎﺭ «ﮐﺸﺘﻨﺪ ﯾﮏ ﻣﻌﻠﻢ ﺭﺍ» ﺑﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺑﺎﺯﺭﮔﺎﻧﺎﻥ
ﻣﻨﺘﻘﻞ ﺷﺪ، ﻭﻟﯽ ﺍﻗﺪﺍﻣﺎﺕ ﭘﺰﺷﮑﺎﻥ ﻣﺆﺛﺮ ﻭﺍﻗﻊ ﻧﺸﺪ ﻭ ﻭﯼ ﺟﺎﻥ ﺑﺎﺧﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻗﺒﺮﺳﺘﺎﻥ ﺍﺑﻦ ﺑﺎﺑﻮﯾﻪ
ﺩﺭ ﺩﻓﻦ ﺷﺪ.
ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺣﺎﺩﺛﻪ ﺭﺋﯿﺲ ﮐﻼﻧﺘﺮﯼ ﺑﺮﮐﻨﺎﺭ ﻭ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺎﺯﺧﻮﺍﺳﺖ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺖ٬ #ﺷﺮﯾﻒ_ﺍﻣﺎﻣﯽ
ﻧﺨﺴﺖﻭﺯﯾﺮ
ﻭﻗﺖ ﺍﺳﺘﻌﻔﺎﺀ ﮐﺮﺩ #محمدرضاپهلوی
ﺍﺳﺘﻌﻔﺎﯼ ﺍﻭ ﺭﺍ ﭘﺬﯾﺮﻓﺖ ﻭ ﻋﻠﯽ ﺍﻣﯿﻨﯽ
ﺭﺍ ﻣﺄﻣﻮﺭ ﺗﺸﮑﯿﻞ ﮐﺎﺑﯿﻨﻪ ﺟﺪﯾﺪ ﮐﺮﺩ. ﺍﻭ ﻗﻮﻝ ﻣﺴﺎﻋﺪ ﺑﻪ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﺣﻘﻮﻕ ﻣﻌﻠﻤﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﭘﺲ ﺍﺯ «ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺷﺪﻥ ﺣﻘﻮﻕ ﻣﻌﻠﻤﯿﻦ ﺑﺎ ﺣﻘﻮﻕ ﻣﻬﻨﺪﺳﯿﻦ» ﺗﺤﺼﻦ ﯾﺎﺯﺩﻩ ﺭﻭﺯﻩ ﻣﻌﻠﻤﺎﻥ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﮔﺮﻓﺖ. ﺣﮑﻮﻣﺖ ﻭﻗﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻟﺠﻮﯾﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﻭﺯ ۱۲ ﺍﺭﺩﯾﺒﻬﺸﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﻣﺮﮒ ﺧﺎﻧﻌﻠﯽ #ﺭﻭﺯ_معلم ﻧﺎﻡﮔﺬﺍﺭﯼ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﻭ ﺗﺮﻭﺭ #مرتضی_ﻣﻄﻬرﯼ
ﺩﺭ ﯾﺎﺯﺩﻫﻢ ﺍﺭﺩﯾﺒﻬﺸﺖ ۱۳۵۸، ﺭﻭﺯ ﮐﺸﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﻭﯼ ﺑﺎ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺗﺄﺧﯿﺮ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺷﺪ ﻭ ﺩﻭﺍﺯﺩﻫﻢ ﺍﺭﺩﯾﺒﻬﺸﺖ ﻣﺠﺪﺩﺍً ﺑﻪ ﻧﺎﻡ #ﺭﻭز_معلم ﻧﺎﻡ ﮔﺮﻓﺖ....
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from اتچ بات
#اساطیر_ایران
#اَپوش_دیوخشکسالی
در فارسی میانه apõša ودر اوستایی apaoša به معنای ازمیان برنده ی آب و نام ِ دیو ِ خشکسالی است..
سرزمین #ایران هماره خشک و کم باران بوده است ازاین روست که در سنگ نوشته های باستان خشکسالی همان نقشی را دارد که دروغ و دشمن..
(به این سه گانه ی ویرانگر دقت نشده است. خشکسالی نمادونمود ناسازگاری طبیعت با ماست واقلیمی که در ازل نصیب عنصر ایرانی شده است. دشمن در واقع عنصری است انسانی که به سبب آزمندی خواهان غلبه بر سرزمین اهورامزدا است و دروغ یک انگیخته ی درونی و روانی از خود ماست که برای برتری جویی خود دست به دامان آن میشویم. بنابراین ایران که سرزمین مهر(عشق و آگاهی و پیمان) است، سه دشمن دارد ؛
طبیعت ناساز
بیگانه ی پُرآز
و خویشتن ِ دروغ پرداز..)
#تیشتر(که نمودش ستاره ی روشن ِ تیر، شباهنگ -احتمالا شعرای یمانی=سهیل است) سه بار( در هیات انسان، گاو و اسب) از دریای اسطوره ای #فراخکرت در جام ِ ابرها، باران می آورد. آبها زمین را سرسبز میکنند و موجودات گزنده را به زیر زمین میرانند تا زهرشان جهان را آلوده نکند، آبهای جاری زهر ِ این خَرَفستان را میشویند و به دریا میبرند(ازاین روست که آب دریاها تلخ و شور است)
بارچهارم تیشتر با #اپوش روبرو میشود که چونان سدی در برابر او ایستاده تا آب به زمین نرسد و جهان بپوسد. دیو خشکسالی در نخستین نبرد بر تیر غلبه میکند. #تیشتر به درگاه اهورامزدا مینالد که مردم چنانکه باید با نیایش و ستایش و قربانی مرا نیرو نمیدهند.
اهورامزدا تیشتر رامیستاید ومردم ِ اسیر خشکسالی باجان و تن (اجرای کارهای نیک) خدمتگزار #تیشتر میشوند. او اینبار بر #اَپوش میتازد، او را از دریای فراخکرت دور میکند و ابرهای پر باران را به سوی ایران می آورد.
ستاره ی شباهنگ در اوایل آبان در آسمان ایران ظاهر میشود واین ماه، ماهی پر باران بوده و به #تیشتر نسبت دارد.
(پیوند ایرانیان با زمین و آسمان و شعورمند دانستن هستی، در کل تاریخ بشر کم مانند است. در واقع رفتار هستی با ما، بازتاب ِخود ماست، جهان آیینه ی انسان...
ازین رو مولانا جلال الدین قرنها پس ازین اسطوره ها می گفت:
این جهان کوه است وفعل ما ندا
سوی ما آید ندا ها را صدا...
@niyazestanbarani
#اَپوش_دیوخشکسالی
در فارسی میانه apõša ودر اوستایی apaoša به معنای ازمیان برنده ی آب و نام ِ دیو ِ خشکسالی است..
سرزمین #ایران هماره خشک و کم باران بوده است ازاین روست که در سنگ نوشته های باستان خشکسالی همان نقشی را دارد که دروغ و دشمن..
(به این سه گانه ی ویرانگر دقت نشده است. خشکسالی نمادونمود ناسازگاری طبیعت با ماست واقلیمی که در ازل نصیب عنصر ایرانی شده است. دشمن در واقع عنصری است انسانی که به سبب آزمندی خواهان غلبه بر سرزمین اهورامزدا است و دروغ یک انگیخته ی درونی و روانی از خود ماست که برای برتری جویی خود دست به دامان آن میشویم. بنابراین ایران که سرزمین مهر(عشق و آگاهی و پیمان) است، سه دشمن دارد ؛
طبیعت ناساز
بیگانه ی پُرآز
و خویشتن ِ دروغ پرداز..)
#تیشتر(که نمودش ستاره ی روشن ِ تیر، شباهنگ -احتمالا شعرای یمانی=سهیل است) سه بار( در هیات انسان، گاو و اسب) از دریای اسطوره ای #فراخکرت در جام ِ ابرها، باران می آورد. آبها زمین را سرسبز میکنند و موجودات گزنده را به زیر زمین میرانند تا زهرشان جهان را آلوده نکند، آبهای جاری زهر ِ این خَرَفستان را میشویند و به دریا میبرند(ازاین روست که آب دریاها تلخ و شور است)
بارچهارم تیشتر با #اپوش روبرو میشود که چونان سدی در برابر او ایستاده تا آب به زمین نرسد و جهان بپوسد. دیو خشکسالی در نخستین نبرد بر تیر غلبه میکند. #تیشتر به درگاه اهورامزدا مینالد که مردم چنانکه باید با نیایش و ستایش و قربانی مرا نیرو نمیدهند.
اهورامزدا تیشتر رامیستاید ومردم ِ اسیر خشکسالی باجان و تن (اجرای کارهای نیک) خدمتگزار #تیشتر میشوند. او اینبار بر #اَپوش میتازد، او را از دریای فراخکرت دور میکند و ابرهای پر باران را به سوی ایران می آورد.
ستاره ی شباهنگ در اوایل آبان در آسمان ایران ظاهر میشود واین ماه، ماهی پر باران بوده و به #تیشتر نسبت دارد.
(پیوند ایرانیان با زمین و آسمان و شعورمند دانستن هستی، در کل تاریخ بشر کم مانند است. در واقع رفتار هستی با ما، بازتاب ِخود ماست، جهان آیینه ی انسان...
ازین رو مولانا جلال الدین قرنها پس ازین اسطوره ها می گفت:
این جهان کوه است وفعل ما ندا
سوی ما آید ندا ها را صدا...
@niyazestanbarani
Telegram
#لاطالائیل ،
هرآنچه بر صفحهی خاک پدیدمیآید میوهی باورها است. کسی که وجود را میدان حضور حق و باطل میپندارد و طبعا خود را حق میانگارد، چارهای جز آن ندارد که جهان را آوردگاه بداند. محوریت و نقطه ثقلشدن #جنگ، جهانی میسازد که اولویت اول و آخرش امنیت در سایهی قدرت فائقه است همه چیز باید در خدمت محافظت از منِ حق و حذفِ اویِ باطل باشد و همین جاست که چنین نظام باوری از تمام ابعاد وجودی انسان غافل میشود و نهایتا خودش قربانی خودش خواهد شد...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
هرآنچه بر صفحهی خاک پدیدمیآید میوهی باورها است. کسی که وجود را میدان حضور حق و باطل میپندارد و طبعا خود را حق میانگارد، چارهای جز آن ندارد که جهان را آوردگاه بداند. محوریت و نقطه ثقلشدن #جنگ، جهانی میسازد که اولویت اول و آخرش امنیت در سایهی قدرت فائقه است همه چیز باید در خدمت محافظت از منِ حق و حذفِ اویِ باطل باشد و همین جاست که چنین نظام باوری از تمام ابعاد وجودی انسان غافل میشود و نهایتا خودش قربانی خودش خواهد شد...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#درنگ_عربی
#نجیب_محفوظ
🔹 لَا تُخْبِرُونِي عَمَّنْ يَكْرَهُنِي أَوْ يَتَكَلَّمُ عَنِّي، أُتْرُكُونِي أُحِبُّ الْجَمِيعَ ، وَ أَظُنُّ أَنَّ الْجَمِيعَ يُحِبُّونَنِي.
------------------ ترجمه:
از آنانکه ناخوشم میانگارند و زبان به غیبتم میگشایند خبریم ندهید. رهایم کنید تا همهگان را دوست بدارم و چنین بپندارم که همهگان نیز مرا دوستمیدارند ...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#نجیب_محفوظ
🔹 لَا تُخْبِرُونِي عَمَّنْ يَكْرَهُنِي أَوْ يَتَكَلَّمُ عَنِّي، أُتْرُكُونِي أُحِبُّ الْجَمِيعَ ، وَ أَظُنُّ أَنَّ الْجَمِيعَ يُحِبُّونَنِي.
------------------ ترجمه:
از آنانکه ناخوشم میانگارند و زبان به غیبتم میگشایند خبریم ندهید. رهایم کنید تا همهگان را دوست بدارم و چنین بپندارم که همهگان نیز مرا دوستمیدارند ...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#خدنگ_خاطرهها
... و همچنان هزاران پرسش سوزان وجود دارد و من پاسخشان را نمیدانم.
مدتهاست فکر میکنم؛ انسان است و پرسشهاش... و پرسشهاش هست و بیجوابیها..
آنقدر که بشر پرسش ِ به پاسخ نرسیده دارد پرسش به جواب رسیده ندارد... بگذارید به ریشه بزنم: اصلن کسی هست که پرسش ِ به پاسخ رسیده داشتهباشد؟!
... و من سالهاست فکرمیکنم چرا باید نام سردترین ماههای سال را ایرانیان بگذارند آذر یا دی ؟!
آذر که آتش است و دی که اوج مرگ زمین است نام یا صفت اهورامزدا است و به معنای آفریننده و آفرینش و...
آن شب هم یکی از شبهای بسیار سرد بود. آذر ماه بود به سال ۱۳۸۸خورشیدی..
از صبح تا شب چیزهایی دیده و شنیده بودم که برای تمام شدن کافی بود اما من و... ما تمام نشده بودیم و داشتیم برمیگشتیم خانه...
طبق معمولِ تهران و به سبب جهل مرکب مسندنشینان بی خاصیت تا از دو سه بزرگراه بگذریم، باید میلیونها ساعت عمر را هدر میدادیم و ابلیس را سربلند میکردیم که با فسوس به خدا بگوید: ببین به کجا رساندمشان اینها فرزندان نهفته در بطن همان آدمی بودند که میگفتی من سجدهشان کنم ...
حالم همه جوره بد بود، سرما هم، راهبندان هم و... مثانهام هم هی هشدار میداد که : لامذهب کاری بکن ...
اما مگر شهر آبریزگاه دارد؟! و شهری که آبریزگاه ندارد طبیعتن همهاش میشود آبریزگاه و.. من هی مقاومت میکردم تا جایی که دیگر امکان و تابی نماند..
به راننده ی متحیر گفتم : حالم همه جوره خراب است نگه دارید پیاده شوم..
نگه داشت و کرایه را که دادم فهمید نباید منتظر بماند و رفت اما مگر میرفت؟ سانتی متر سانتیمتر دور میشد مثل من که در تاریکی شب گم شدم لای درختها...
نور ضعیف ماشینها از لابهلای درختها میرسید به من ... که ناگهان صدای نعرهای مهیب از اتوبان رسید به گوشم... در آن تاریکی تقریبن مطلق میتوانستم رگهای متورم مرد با غیرت و مومن مراعی آداب شرع را ببینم که تمام اتوبان را بسته بود...
- نامسلمان، بنشین چرا سرپا ...
و سالهاست من همچنان پرسشی بیپاسخ دارم ..
- چیست این انسان؟! چیست این کثافت مطلق و... گاه این لطافت ناممکن؟!
کیست و از تبار کیست آن رگغیرت کلفت کرده که ریختن ادرار را برخاک از پس تاریکیهای شب میبیند و نعره میکشد اما در روشنای روز - همین چند ساعت پیش- ریختن خون انسان را بر سنگفرش خیابان نمیبیند؟! هرچند شاملو فریاد بزند:
خون را به سنگفرش خیابان ببینید..
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
... و همچنان هزاران پرسش سوزان وجود دارد و من پاسخشان را نمیدانم.
مدتهاست فکر میکنم؛ انسان است و پرسشهاش... و پرسشهاش هست و بیجوابیها..
آنقدر که بشر پرسش ِ به پاسخ نرسیده دارد پرسش به جواب رسیده ندارد... بگذارید به ریشه بزنم: اصلن کسی هست که پرسش ِ به پاسخ رسیده داشتهباشد؟!
... و من سالهاست فکرمیکنم چرا باید نام سردترین ماههای سال را ایرانیان بگذارند آذر یا دی ؟!
آذر که آتش است و دی که اوج مرگ زمین است نام یا صفت اهورامزدا است و به معنای آفریننده و آفرینش و...
آن شب هم یکی از شبهای بسیار سرد بود. آذر ماه بود به سال ۱۳۸۸خورشیدی..
از صبح تا شب چیزهایی دیده و شنیده بودم که برای تمام شدن کافی بود اما من و... ما تمام نشده بودیم و داشتیم برمیگشتیم خانه...
طبق معمولِ تهران و به سبب جهل مرکب مسندنشینان بی خاصیت تا از دو سه بزرگراه بگذریم، باید میلیونها ساعت عمر را هدر میدادیم و ابلیس را سربلند میکردیم که با فسوس به خدا بگوید: ببین به کجا رساندمشان اینها فرزندان نهفته در بطن همان آدمی بودند که میگفتی من سجدهشان کنم ...
حالم همه جوره بد بود، سرما هم، راهبندان هم و... مثانهام هم هی هشدار میداد که : لامذهب کاری بکن ...
اما مگر شهر آبریزگاه دارد؟! و شهری که آبریزگاه ندارد طبیعتن همهاش میشود آبریزگاه و.. من هی مقاومت میکردم تا جایی که دیگر امکان و تابی نماند..
به راننده ی متحیر گفتم : حالم همه جوره خراب است نگه دارید پیاده شوم..
نگه داشت و کرایه را که دادم فهمید نباید منتظر بماند و رفت اما مگر میرفت؟ سانتی متر سانتیمتر دور میشد مثل من که در تاریکی شب گم شدم لای درختها...
نور ضعیف ماشینها از لابهلای درختها میرسید به من ... که ناگهان صدای نعرهای مهیب از اتوبان رسید به گوشم... در آن تاریکی تقریبن مطلق میتوانستم رگهای متورم مرد با غیرت و مومن مراعی آداب شرع را ببینم که تمام اتوبان را بسته بود...
- نامسلمان، بنشین چرا سرپا ...
و سالهاست من همچنان پرسشی بیپاسخ دارم ..
- چیست این انسان؟! چیست این کثافت مطلق و... گاه این لطافت ناممکن؟!
کیست و از تبار کیست آن رگغیرت کلفت کرده که ریختن ادرار را برخاک از پس تاریکیهای شب میبیند و نعره میکشد اما در روشنای روز - همین چند ساعت پیش- ریختن خون انسان را بر سنگفرش خیابان نمیبیند؟! هرچند شاملو فریاد بزند:
خون را به سنگفرش خیابان ببینید..
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#لاطالائیل،
اگر تو جاری باشی و ساری، همهی آنچه را که اساطیر اصیل مینامند، جاری و ساری خواهی یافت.
آدم، بهشت امن و پر از آسایش و لذت را با چیزی عوضکرد که معنای وجودی او بود؛ «آزادی»
آدمی اگر همهچیز داشته باشد الا آزادی، آدمی نیست تهی از معنای خویش است.
آدم منع شدن حتا از یک چیز را نمیپذیرد. او حق انتخاب گناه را برای خود محفوظ میداند. اتفاقا عذاب الیم و بیانتهای آزادی را نیز دریافته، اما هماو دریافته که آدمیتش در گرو نه گفتن به فرمان خداوند است. او، خود، باید انتخاب کند..
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
اگر تو جاری باشی و ساری، همهی آنچه را که اساطیر اصیل مینامند، جاری و ساری خواهی یافت.
آدم، بهشت امن و پر از آسایش و لذت را با چیزی عوضکرد که معنای وجودی او بود؛ «آزادی»
آدمی اگر همهچیز داشته باشد الا آزادی، آدمی نیست تهی از معنای خویش است.
آدم منع شدن حتا از یک چیز را نمیپذیرد. او حق انتخاب گناه را برای خود محفوظ میداند. اتفاقا عذاب الیم و بیانتهای آزادی را نیز دریافته، اما هماو دریافته که آدمیتش در گرو نه گفتن به فرمان خداوند است. او، خود، باید انتخاب کند..
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#درنگ_عربی
#عبدل_العظیم_فنجان
....أنا ريحٌ حزينة
تهزُّ الغصنَ،
وتراكِ
تسقطين في سلالِ الآخرين.
------------------- ترجمه؛
بادی هستم حزن آلوده
که شاخه را میتکانم
و میبینمت
که میافتی در سبد دیگران ...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#عبدل_العظیم_فنجان
....أنا ريحٌ حزينة
تهزُّ الغصنَ،
وتراكِ
تسقطين في سلالِ الآخرين.
------------------- ترجمه؛
بادی هستم حزن آلوده
که شاخه را میتکانم
و میبینمت
که میافتی در سبد دیگران ...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#لاطالائیل ،
در سراسر تاریخ بشر، جنگی اگر هست جنگ زبان است. هرقدرتمندی میکوشد واژهگان خود را بیافریند و بر سپهر اجتماع تحمیل کند. هرکس بتواند کلماتش را در میان مردم جابیندازد پیروز خواهد شد.
اگر میخواهی بدانی چقدر پیروز یا بازندهی این میدانی ببین چقدر از واژهگان خویشساخته استفاده میکنی و چهمقدار از واژهگان آنانکه خوش نمیداریشان....
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
در سراسر تاریخ بشر، جنگی اگر هست جنگ زبان است. هرقدرتمندی میکوشد واژهگان خود را بیافریند و بر سپهر اجتماع تحمیل کند. هرکس بتواند کلماتش را در میان مردم جابیندازد پیروز خواهد شد.
اگر میخواهی بدانی چقدر پیروز یا بازندهی این میدانی ببین چقدر از واژهگان خویشساخته استفاده میکنی و چهمقدار از واژهگان آنانکه خوش نمیداریشان....
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Paola. 11099 - State Of Siege (O.S.T.)
Mikis Theodorakis
#موسیقی
با این قطعه پرشکوه و فیلمش
(حکومت نظامی) دوسه نسلی زندگی کرده ایم.
قطعه ای است بسیار پرشور و حال و برانگیزاننده ی دل و احساس..
#میکیس_تئودوراکیس بر گردن من بسیار حق دارد.
#پائولای شگفت انگیز بعد از #میکیس به صدها شیوه وبا صدها ساز اجرا شده است...
@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
با این قطعه پرشکوه و فیلمش
(حکومت نظامی) دوسه نسلی زندگی کرده ایم.
قطعه ای است بسیار پرشور و حال و برانگیزاننده ی دل و احساس..
#میکیس_تئودوراکیس بر گردن من بسیار حق دارد.
#پائولای شگفت انگیز بعد از #میکیس به صدها شیوه وبا صدها ساز اجرا شده است...
@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
#درنگ_عربی
#محموددرویش
«متى نركض من الفرحة؟
تعبنا نجلس من الحزن…!»
------------------ ترجمه؛
ازاینهمه به اندوه نشستن
جانمان به رنج رسید
چه وقت
با خوشحالی
خواهیم دوید؟
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#محموددرویش
«متى نركض من الفرحة؟
تعبنا نجلس من الحزن…!»
------------------ ترجمه؛
ازاینهمه به اندوه نشستن
جانمان به رنج رسید
چه وقت
با خوشحالی
خواهیم دوید؟
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#دریافتهای_خاورمیانهای
... و تو چه میدانی خاورمیانه کجاست
جایی که همهگان
هی اشتباه میکنندو
تکرارِ اشتباه
بهویژه مرگ
که بهجای پیرانِ پلاسیده
هی میرود سراغ جوانان تازه رسیده ...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
... و تو چه میدانی خاورمیانه کجاست
جایی که همهگان
هی اشتباه میکنندو
تکرارِ اشتباه
بهویژه مرگ
که بهجای پیرانِ پلاسیده
هی میرود سراغ جوانان تازه رسیده ...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#کتابستان
#کانون_پرورش_فکری_کودکان_ونوجوانان هنوز و با همهی حرف و حدیثها #کارمیکند. در میان مجموعههایی که در حوزهی دانش و فرهنگ و هنر کارمیکنند هنوز هم کانون رنگ و آبی متفاوت دارد.
چاپ کتابهایی برای گروه سنی «و» یعنی اولیا و مربیان از جمله کارهای نیک کانون است.
کتاب #ادبیات_مذکر میتوانست بسیار بسیار خاص شود با این حال با این بضاعت و امکانات و فضای موجود و... باز هم نعمتی است. پرداختن به ۱۰۲ اثر از ۱۹ نویسنده و بررسی کلیشههای جنسیتی، تبعیضها و... فرصت خوبی برای اهل مطالعه است تا کمی بداند در زیر لایه های اجتماعی به نام ایران چه میگذرد. دست کم اتفاقاتی در ذهن بخشی از نویسندهگان ، به ویژه مربوط به میانه های سدهی گذشتهی خورشیدی...
خواندن کتاب سفارش میشود.کتابی که در پشت جلدش نقل قولی از #بل_هوکز آمده:
تبعیض جنسیتی از اهمیت اساسی برخوردار است؛ نه به این دلیل که مبنای اشکال دیگر سرکوب است، بلکه به این دلیل که إعمال سلطهای است که تمامی افراد آنرا تجربه میکنند...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#کانون_پرورش_فکری_کودکان_ونوجوانان هنوز و با همهی حرف و حدیثها #کارمیکند. در میان مجموعههایی که در حوزهی دانش و فرهنگ و هنر کارمیکنند هنوز هم کانون رنگ و آبی متفاوت دارد.
چاپ کتابهایی برای گروه سنی «و» یعنی اولیا و مربیان از جمله کارهای نیک کانون است.
کتاب #ادبیات_مذکر میتوانست بسیار بسیار خاص شود با این حال با این بضاعت و امکانات و فضای موجود و... باز هم نعمتی است. پرداختن به ۱۰۲ اثر از ۱۹ نویسنده و بررسی کلیشههای جنسیتی، تبعیضها و... فرصت خوبی برای اهل مطالعه است تا کمی بداند در زیر لایه های اجتماعی به نام ایران چه میگذرد. دست کم اتفاقاتی در ذهن بخشی از نویسندهگان ، به ویژه مربوط به میانه های سدهی گذشتهی خورشیدی...
خواندن کتاب سفارش میشود.کتابی که در پشت جلدش نقل قولی از #بل_هوکز آمده:
تبعیض جنسیتی از اهمیت اساسی برخوردار است؛ نه به این دلیل که مبنای اشکال دیگر سرکوب است، بلکه به این دلیل که إعمال سلطهای است که تمامی افراد آنرا تجربه میکنند...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#کوتابلندآه..
آه ای درختِ تا همیشه جوان
برای آنکه بر تو بپیچد
باد،
مسیرش را
تغییر میدهد
نسیم
آرامتر میگذرد
تا راهی بیابد
به زیر پیرهن تو
بعد هم
میشود طوفان
که سر بگذارد
در اینهمه کوهها و...
بیابان ...
اردیبهشت ۱۴۰۲ #محسن_بارانی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
آه ای درختِ تا همیشه جوان
برای آنکه بر تو بپیچد
باد،
مسیرش را
تغییر میدهد
نسیم
آرامتر میگذرد
تا راهی بیابد
به زیر پیرهن تو
بعد هم
میشود طوفان
که سر بگذارد
در اینهمه کوهها و...
بیابان ...
اردیبهشت ۱۴۰۲ #محسن_بارانی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#زنان_ونوزاییما
به گمانم ۲۰۰ سال پیش وقتی خرس #رو_سیه باکندن اعضای بدن ایران،یک ملت را بیدارکرد، #نوزایی ما آغاز شد.و اینکه ۲۰۰ سال تداوم یافته نشان ازریشهداری پایداری و نهایتن ماندگاری آناست
این زمان دراز چیزها به ما میگوید:
نوزایی در بستری زنده(ارگانیک)به نام ایران اتفاق میافتد و خودبنیاد و خوداتکاست جریانهای قدرت داخل و خارج سعی دارند آن را متوقف،مصادره و.. کنند یا به سمت دلخواسته ببرند اما این جریان ،خود، هویتی مستقل دارد وراه خودمیرود
هرچه گذشته همهی ویژهگیهای ذکر شده درجامعهی زنان نیز بسط وعمق یافته. فریب اعمال اکثر زنان دورهی پهلویها را نخورید اغلب آن نمودها تهی از #کیمیای_خودخواستهگی بود چیزیکه بنیادینترین خاصهی توسعه یا رشداست نگاهی کنید به تاریخ خودمان و نیز ۲۰ سال دگرگونی #خودناخواسته در کشور همتبارمان افغانستان.نتیجهاش چه بود؟
به هرحال حضور وظهور هر زن درهرنقطه ازبستر نوزایی ایران برای من امید بخش است.زنان این دیار سالهاست دارند دانه دانه به این روند وجریان میپیوندند و این حرکت نه متوقف شدنیست نه منحرف شدنی
اذا الشعب یوما اراد الحیات
فلابد أن یستجیب القدر
@niyazestanbarani
به گمانم ۲۰۰ سال پیش وقتی خرس #رو_سیه باکندن اعضای بدن ایران،یک ملت را بیدارکرد، #نوزایی ما آغاز شد.و اینکه ۲۰۰ سال تداوم یافته نشان ازریشهداری پایداری و نهایتن ماندگاری آناست
این زمان دراز چیزها به ما میگوید:
نوزایی در بستری زنده(ارگانیک)به نام ایران اتفاق میافتد و خودبنیاد و خوداتکاست جریانهای قدرت داخل و خارج سعی دارند آن را متوقف،مصادره و.. کنند یا به سمت دلخواسته ببرند اما این جریان ،خود، هویتی مستقل دارد وراه خودمیرود
هرچه گذشته همهی ویژهگیهای ذکر شده درجامعهی زنان نیز بسط وعمق یافته. فریب اعمال اکثر زنان دورهی پهلویها را نخورید اغلب آن نمودها تهی از #کیمیای_خودخواستهگی بود چیزیکه بنیادینترین خاصهی توسعه یا رشداست نگاهی کنید به تاریخ خودمان و نیز ۲۰ سال دگرگونی #خودناخواسته در کشور همتبارمان افغانستان.نتیجهاش چه بود؟
به هرحال حضور وظهور هر زن درهرنقطه ازبستر نوزایی ایران برای من امید بخش است.زنان این دیار سالهاست دارند دانه دانه به این روند وجریان میپیوندند و این حرکت نه متوقف شدنیست نه منحرف شدنی
اذا الشعب یوما اراد الحیات
فلابد أن یستجیب القدر
@niyazestanbarani
#درنگ_عربی
#محموددرویش
لا أعلَمُ؛
مَنْ بَاعَ الوَطَنْ
ولَکِنِّنِي
رأیْتُ مَنْ دَفعَ الثَمَنْ!
---------------- ترجمه ؛
نمیدانم ؛
وطن فروش کدام است
اما من
دیدهام چه کسانی بهای این کار را دادهاند...
پ.ن: تجاهل_العارف یکی از قابل توجهترین فنون معانی و بیان زبانهای فارسی و تازی است ...گوینده رازی را دریافته اما در بیانش خود را بیخبر مینمایاند و...
چرایی اش هم رازی است...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#محموددرویش
لا أعلَمُ؛
مَنْ بَاعَ الوَطَنْ
ولَکِنِّنِي
رأیْتُ مَنْ دَفعَ الثَمَنْ!
---------------- ترجمه ؛
نمیدانم ؛
وطن فروش کدام است
اما من
دیدهام چه کسانی بهای این کار را دادهاند...
پ.ن: تجاهل_العارف یکی از قابل توجهترین فنون معانی و بیان زبانهای فارسی و تازی است ...گوینده رازی را دریافته اما در بیانش خود را بیخبر مینمایاند و...
چرایی اش هم رازی است...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#دردستان
#یاران_موافق همه از دست شدند
- حسین زمان درگذشت..
در این بهار مرده ی بی عشق بی انسان
سر را مقیم شانه ی من کن برادر جان
سر را مقیم شانه ی من کن که مدتهاست
ابری نمی بارد بر این بیغوله ی بی نان
سر را به روی شانه ام بگذار و هق هق کن
سر را به بغض شانه ام بسپار و غم بنشان
ما گریه کردیم و قفسهامان قفس تر شد
تو گریه کن شاید دری وا شد برادر جان
تو گریه کن شاید خدای تو دری وا کرد
حتی به آنسوی عدم آنسوی گورستان
اشکی بریز و خنده بر این خشکسالی کن
اشکی بریز و خنده کن بر درد بی درمان
آه ای برادر جان برادر جان برادرجان
با سگ نکردند آنچه با ما کرده اند اینان
چاووش خوان سفره ی بی نانمان کردند
با نام آبادی چنین ویرانمان کردند
با نام آزادی صدامان را وجب کردند
ما را دچار رعشه های نیمه شب کردند
گفتند نورند و رگ مهتاب را کشتند
نا رستمان ناپدر سهراب را کشتند
زاغان غفلت برده با کبکان خرامیدند
هر کورسوی مرده را خورشید نامیدند
من در عزای خنده و لبخند می گریم
چون مادران در ماتم فرزند می گریم
من هم دلم خون است از این کابوس بی پایان
من را حریم هق هق خود کن برادر جان

آه ای برادر جان برادرجان برادر جان
با سگ نکردند آنچه با ما کرده اند اینان
ما هر دو از یک خاک و یک دنیای بن بستیم
ما هر دو بن بستیم از این رو دل به هم بستیم
این بید ها را باد و ما را درد خواهد برد
ما هر دومان آزادسروان تهی دستیم
بر سفره ی ما تهمت بی قاتقی بستند
با مرده خوراران مدیحت خوان نپیوستیم
گفتند هرگز نیستید اما ندانستند
دیوارشان اثبات خواهد کرد ما هستیم
هستیم و داد خویش از بیداد می گیریم
هستیم و می میریم و با مردن نمی میریم
در این بهار مرده ی بی برگ بی باران
من را حریم گریه ی خود کن برادرجان
سر را به خشم شانه ام بسپار و ایمن باش
دنیا پر از تاریکی است اما تو روشن باش
این کودکان آیین عیاری نمی دانند
دل دل نکن لوطی خودت داش آکل من باش
این باغ نازا را به آفت زادگان بسپار
تو جنگلی و ریشه داری ناسترون باش
با این ملیجک های دست افشان امیدی نیست
تو وارث ایل و تبار یاغی من باش
ای سنگ تیپاخورده ای دیوار پاییزی
وقت است از خواب هزاران ساله برخیزی
این روسپی در خورد نام کهنه مردان نیست
باید به مهر مادری دیگر بیاویزی
من هم دلم خون است از این کاشانه ی ویران
حالا تو دوش هق هق من شو برادرجان...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#یاران_موافق همه از دست شدند
- حسین زمان درگذشت..
در این بهار مرده ی بی عشق بی انسان
سر را مقیم شانه ی من کن برادر جان
سر را مقیم شانه ی من کن که مدتهاست
ابری نمی بارد بر این بیغوله ی بی نان
سر را به روی شانه ام بگذار و هق هق کن
سر را به بغض شانه ام بسپار و غم بنشان
ما گریه کردیم و قفسهامان قفس تر شد
تو گریه کن شاید دری وا شد برادر جان
تو گریه کن شاید خدای تو دری وا کرد
حتی به آنسوی عدم آنسوی گورستان
اشکی بریز و خنده بر این خشکسالی کن
اشکی بریز و خنده کن بر درد بی درمان
آه ای برادر جان برادر جان برادرجان
با سگ نکردند آنچه با ما کرده اند اینان
چاووش خوان سفره ی بی نانمان کردند
با نام آبادی چنین ویرانمان کردند
با نام آزادی صدامان را وجب کردند
ما را دچار رعشه های نیمه شب کردند
گفتند نورند و رگ مهتاب را کشتند
نا رستمان ناپدر سهراب را کشتند
زاغان غفلت برده با کبکان خرامیدند
هر کورسوی مرده را خورشید نامیدند
من در عزای خنده و لبخند می گریم
چون مادران در ماتم فرزند می گریم
من هم دلم خون است از این کابوس بی پایان
من را حریم هق هق خود کن برادر جان

آه ای برادر جان برادرجان برادر جان
با سگ نکردند آنچه با ما کرده اند اینان
ما هر دو از یک خاک و یک دنیای بن بستیم
ما هر دو بن بستیم از این رو دل به هم بستیم
این بید ها را باد و ما را درد خواهد برد
ما هر دومان آزادسروان تهی دستیم
بر سفره ی ما تهمت بی قاتقی بستند
با مرده خوراران مدیحت خوان نپیوستیم
گفتند هرگز نیستید اما ندانستند
دیوارشان اثبات خواهد کرد ما هستیم
هستیم و داد خویش از بیداد می گیریم
هستیم و می میریم و با مردن نمی میریم
در این بهار مرده ی بی برگ بی باران
من را حریم گریه ی خود کن برادرجان
سر را به خشم شانه ام بسپار و ایمن باش
دنیا پر از تاریکی است اما تو روشن باش
این کودکان آیین عیاری نمی دانند
دل دل نکن لوطی خودت داش آکل من باش
این باغ نازا را به آفت زادگان بسپار
تو جنگلی و ریشه داری ناسترون باش
با این ملیجک های دست افشان امیدی نیست
تو وارث ایل و تبار یاغی من باش
ای سنگ تیپاخورده ای دیوار پاییزی
وقت است از خواب هزاران ساله برخیزی
این روسپی در خورد نام کهنه مردان نیست
باید به مهر مادری دیگر بیاویزی
من هم دلم خون است از این کاشانه ی ویران
حالا تو دوش هق هق من شو برادرجان...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
[Baradar Jan] ~[SevilMusic.Com]~
[Hossein Zaman]
#حسین_زمان
... به گمانم او نیز گوهری بود که به این زودیها مردم او را نخواهند شناخت...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
... به گمانم او نیز گوهری بود که به این زودیها مردم او را نخواهند شناخت...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#نوسروده
... و در هزاران سال
ما و ماه
ما و آفتاب
همسایهگان همدگر بودیم
رودخانههای خروشان
چشمههای جوشان،
نداشتیم اما
در اعماق تاریکیهای زمین
به یاری یک شمع
قناتها کندیم
و آب را
به رقص آوردیم
و خاک را پردیس
که ناگهان ابلیس...
خدا اعلان بی طرفی کرد
و ما نیز ...
همین ...
#محسن_بارانی ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
... و در هزاران سال
ما و ماه
ما و آفتاب
همسایهگان همدگر بودیم
رودخانههای خروشان
چشمههای جوشان،
نداشتیم اما
در اعماق تاریکیهای زمین
به یاری یک شمع
قناتها کندیم
و آب را
به رقص آوردیم
و خاک را پردیس
که ناگهان ابلیس...
خدا اعلان بی طرفی کرد
و ما نیز ...
همین ...
#محسن_بارانی ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹