نیازستان
1.55K subscribers
793 photos
107 videos
132 files
237 links
به ایران:
قسم به موی تو و گیسوان بر بادت
غریق آتش نسیان نمی‌شود یادت..
(حوصله دارید هم‌راه شوید)

ارتباط با ادمین
@Mohsenbarani_niyaz
Download Telegram
#یادداشتهای_پریشانی (۱)
از #حیوان_ناطق تا #حیوان_تاریخمند و..
ماجرای من و تعریف انسان:
از روزگاران نوجوانی که جدی شد چیستی انسان و کیستی او ، افتاده ام در مسیری که هرازگاه برای خودم تعریفی میدهم از انسان و البته مدتی بعد ( چندماه یا چند سال بعد) میبینم کسان دیگری نیز چنین اندیشیده و گفته اند الا من که برای خود میگویم و خود
باری نخست می شنیدم و میخواندم :
#حیوان_ناطق، که سخنگو منظور بود اما بعد میفهمیدم این ناطق صرفا #گویا نیست نطق اینجا #لوگوس است و زبان محمل اندیشه است و لوگوسی داریم و #اروسی و...
یکی از اصالت اندیشیدن میگفت و دیگری از #شک یکی #اگزیست بود و یکی #ابزورد و یکی از #حیوان_اقتصادی گفت آن یکی از #حیوان_آینده_نگر بعدی از #حیوان_پس_اندازکن و.. پرده برمی‌داشت و دیگری از #حیوان_ناراصی و دیگری از..‌. تا اینکه از جایی به بعد خودم برای خودم تعریف ارائه کردم چون من باید اقناع میشد؛
و انسان حیوان #تاریخ_مند شد .نه به اعتبار گذر زمان و برجا ماندن آثار انسانی. که ، این انسان بود که در گذر زمان #میشد و مثلا گوسفند #نمیشد و نه تنها در قامت تمامت انسان که فردا_فرد انسان تاریخمند بود در پیوند با جهان ، دیگران و خویش تاریخ اینجا صیرورت بود و توجه به آن چه در مقام فردی چه در شکل انسان_کلی ..
در کودکی پدربزرگ میگفت آدمی باید نام هفت پدر پیش از خویش را بداند و حالا فکر میکنم او هم حتما از پدر بزرگش شنیده بود و این به یاد داشتن تبار همان #تاریخمند بودن است و..

مدتی گذشت و باز وجه دیگری از انسان برایم پدیدار شد و انسان شد #حیوان_قصه_گو..
باز شرحش بسیار مفصل است و دراین تعریف قصه چیزی است مثل #خود_انسان ...
خیال، بازنمایی در زبان ، عدم رضایت به آنچه هست و گریز ناگزیر از آن ، #بافتن و... همه و همه در قصه بود و خود انسان هم...
اینبار انسان ، وقتی روایت آنچه را در شکار امروزش اتفاق افتاده به گونه ای دیگر به مخاطبان مشتاقش که زنان بودند و کودکان ارائه می کرد انسان شد و چون زنان بخاطرسپارتر بودند همان روایات را قصه_تر کردند و شدند #شهرزاد های قصه گو..
و...
حالا و این روزها چندی است به این تعریف رسیده ام .
بگذارید سرفصل بعدی را در یادداشت بعدی بیاورم...
#محسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#یادداشت_های_پریشانی

- پاسخی به یک پرسش
آقای سید محمد خاتمی رییس اسبق جمهوری اسلامی ایران در نامه ای به یک حزب پرسشی را( لابد از مردم )مطرح کرده است.
پرسشی که علی الظاهر بنیانی فلسفی دارد یعنی پرسشی است که در بافت فلسفیدن اتفاق می افتد و من نیز به عنوان یکی از مردم که کمی بلد است بفلسفد، پاسخی دارم.
پرسش این است: اگر جمهوری(دموکراسی)
[آیا جمهوری واقعا افاده ی معنای دموکراتیک می کند؟] می تواند لیبرال، سوسیال حتا ناسیونال باشد چرا نتواند اسلامی باشد؟
- از نثر منشیانه و اهداف چنین نثری می گذرم
- اینکه اصلا در ایران چند دهه ی اخیر چیزی به اسم حزب و تحزب وجود دارد که ایشان به یک حزب نامه می دهد هم بماند.
- بر اساس قاعده ی البینه علی المدعی طبعا ایشان‌ و معتقدان به جمهوری اسلامی نباید در مقام پرسشگر باشد بلکه باید منطقا و فلسفتا، نظرا و عملا اثبات ادعا کنند چنین چیزی ممکن است. ادعای یک فرضیه کردن و بعد، از دیگران ابطال فرضیه ی لابد قطعی خویش را خواستن اگر سفسطه نیست چیست؟
با اینحال فقط به خود سوال پاسخی در حد اطلاعات و دریافت های خود می دهم.
جمهوری نمی تواند اسلامی باشد چون؛
۱- همه ی مردم ایران مسلمان نیستند
۲- جمهور(جمعیت) مسلمانان شیعه نیستند
۳- همه ی شیعیان دوازده امامی نیستند
۴- همه ی شیعیان دوازده امامی از عالم و عامی نگاه و روایت شان از دین اسلام و مذهب شیعه مانند یک طبقه ی خاص الان در مسند نشسته نیست..
۵- حتا طیف قائل به ولایت فقیه از مبدعش تا انتها تعریف واحدی ازین مطلب ندارند و...
جمهوری نمی تواند اسلامی یا حکومت اسلامی نمی تواند جمهوری باشد (در معنایی که بلندگو داران مراد می کنند) زیرا؛
سیاست و حکومت علم و عمل توزیع و تسهیم قدرت و ثروت و... است در حالیکه طبعا آقایان روایت خاص خود از اسلام را کاملا حق می دانند و نیز معتقدند الاسلام یعلو و لایعلی علیه پس این علو نمی تواند دیگری را در قدرت و ثروت و... سهیم بداند مگر اینکه این دیگری نخست برادری اش را ثابت کرده باشد.
جمهوری مفهومی کاملا بشری است #تاریخیت دارد. با قبل و بعد خود که #تاریخ است ارتباط دارد والد و مولود است معنایی متحول و متغیر است محصول زیست انسان بر خاک است تمام مناسباتش زمینی است در حالی که اسلام از نظر آقایان غیر زمینی و غیر زمانی است. برداشت های ایشان از اسلام آن را از تاریخیت (تحویل و تحول پذیری بشری) دور می کند و دور از دست رس انسان بر خاک زیسته قرار می دهد.
قدسی شدن اسلام آقایان و عدم امکان به چالش کشیدن آن طبعا آن را امری فراجمهور می کند.
نکته ی دیگر اینکه از منظر ایشان نه تنها اسلام مقدس و خدشه ناپذیر و... است که نظامی که محصول برداشتی خاص از اسلام است نیز مقدس است.
نظام مقدس جمهوری اسلامی ترکیبی است که مقدسش به نظام متصل می شود و لابد به واسطه ی این ادعا که خود نظام مساوی اسلام است. البته که در این ترکیب، تقدس مال جمهور نیست که اگر بود کل داستان تغییر می کرد.
اگر دموکراتیک به لیبرال یا سوسیال یا ناسیونال و...وصل میشود از این روست که هر چهارتا دستاوردی کاملا #تاریخ_مند اند به این معنا که محصول زمین و زمان اند پس می توانند حک و اصلاح شوند و حتا کنار گذاشته شوند. در حالی که طرح موضوعی به نام حک و اصلاح و...اسلام هیچ جایگاهی ندارد.
بنابراین ما می توانیم حکومت اسلامی یا امارت اسلامی یا و... داشته باشیم اما منطقا جمهوری اسلامی نه . مگر آنکه تمام آن جمهور صدر و ذیل وجودشان یکی باشد در چنان جامعه ای طبعا می توان جمهوری اسلامی داشت حالا سوال من از آقای خاتمی این است آیا امکان وجود جامعه ای که بتوان در آن جمهوری اسلامی برپا کرد ممکن و معقول است؟!
سخن را با آیه ای پر تکرار از قرآن مجید به پایان می برم؛
و لو شاء الله لجعلکم امة واحدة ... نحل ۹۳
همین طور ر.ک مائده ۴۸ ، هود ۱۱۸، شوری ۸ ، زخرف ۳۳ و...
و آخر دعوانا ان الحمدلله...
#محسن_یارمحمدی
#جستجوگر_تاریخ_و_فرهنگ_ایران
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹