ندای ظهور
152 subscribers
7K photos
1.31K videos
375 files
1.29K links
دریچه ای بسوی شناخت حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنافداه

ارتباط بامدیرکانال
@hekmatebatha
Download Telegram
▪️[كِتَابُ زَیْدٍ الزَّرَّادِ] قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام نَخْشَی أَنْ لَا نَكُونَ مُؤْمِنِینَ قَالَ وَ لِمَ ذَاكَ فَقُلْتُ وَ ذَلِكَ أَنَّا لَا نَجِدُ فِینَا مَنْ یَكُونُ أَخُوهُ عِنْدَهُ آثَرَ مِنْ دِرْهَمِهِ وَ دِینَارِهِ وَ نَجِدُ الدِّینَارَ وَ الدِّرْهَمَ آثَرَ عِنْدَنَا مِنْ أَخٍ قَدْ جَمَعَ بَیْنَنَا وَ بَیْنَهُ مُوَالاةُ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام لیه السلام قَالَ كَلَّا إِنَّكُمْ مُؤْمِنُونَ وَ لَكِنْ لَا تُكْمِلُونَ إِیمَانَكُمْ حَتَّی یَخْرُجَ قَائِمُنَا فَعِنْدَهَا یَجْمَعُ اللَّهُ أَحْلَامَكُمْ فَتَكُونُونَ مُؤْمِنِینَ كَامِلِینَ ... .

▪️از زید زرّاد روایت شده است: به امام صادق علیه السلام گفتم:
می ترسم که ما مؤمن نباشیم.
فرمودند: برای چه؟
گفتم: چون میان ما کسی وجود ندارد که برادرش نزد او از پولش عزیزتر باشد، از این رو، درمی یابم که پول نزد ما عزیزتر است از برادر هم کیش، که هر دو دوست پیرو امیر مومنان هستیم.
آن حضرت فرمود: نه، هرگز، شما مؤمن هستید، ولی إیمانتان کامل نیست؛ تا زمانی که قائم ما خروج کند،  در آن هنگام خداوند خرد شما را كامل مى كند و شما مؤمنان كامل مى شويد ... .


📚 بحارالأنوار ٫ جلد 64 ٫ صفحه 351

🔸 انْظُـرُوا أَهْلَ بَيْتِ نَبِيِّـكُمْفَالْزَمُـوا سَمْتَهُمْ، وَاتَّبِعُـوا أَثَرَهُمْ،فَلَنْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ هُدًى، وَلَنْ يُعيدُوكُمْ فِيرَدًى،فَإِنْ لَبَـدُوا فَالْبُدُوا، وَإِنْ نَهَضُـوا فـَانْهَضُـوا.وَلاَ تَسْبِقُوهُمْ فَتَضِلُّوا، وَلاَ تَتَأَخَّرُوا عَنْهُمْ فَتَهْلِكُوا

حضرت على عليه السلام فرمود: خاندان پيامبرتان را به دقت بـنگريد و خود را به همسويى با آنان ملزم كنيد و گام بـه گام از آنان پـيروى كنـيد، زيـرا كه آنان هرگز از راه هدايت بيرونتان نمى كنند و ديگر بار به پرتگاه جاهليت شما را نمى افكنند. پس اگر نشستند، همراه آنان بنشينيد و اگر برخاستند با نهضـتشان هماهنگ شويد، نه بر آنان پيشى گيريد كه به گمراهى درافتيد و نه از آنان واپس مـانيد كه هـلاك شـويد.

📚  نهج البلاغه / خطبه 96



.
🏴 علت لقب اولوالعزم

الْمُفِيدُ:بِإِسْنَادِهِ عَنْ حُمْرَانَ بْنِ أَعْيَنَ،عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ أَخَذَ اللَّهُ الْمِيثَاقَ عَلَى النَّبِيِّينَ، وَ قَالَ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ،وَ أَنَّ هَذَا مُحَمَّدٌ رَسُولِي وَ أَنَّ عَلِيّاً أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ؟قَالُوا:بَلَى فَثَبَتَتْ لَهُمُ النُّبُوَّةُ.
ثُمَّ أَخَذَ الْمِيثَاقَ عَلَى أُولِي الْعَزْمِ أَنِّي رَبُّكُمْ وَ مُحَمَّدٌ رَسُولِي وَ عَلِيٌّ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَوْصِيَاءُ مِنْ بَعْدِهِ وُلاَةُ أَمْرِي وَ خُزَّانُ عِلْمِي،وَ أَنَّ الْمَهْدِيَّ أَنْتَصِرُ بِهِ لِدِينِي،وَ أُظْهِرُ بِهِ دَوْلَتِي،وَ أَنْتَقِمُ بِهِ مِنْ أَعْدَائِي،وَ أُعْبَدُ بِهِ طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قَالُوا:أَقْرَرْنَا-يَا رَبَّنَا-وَ شَهِدْنَا.لَمْ يَجْحَدْ آدَمُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ،وَ لَمْ يُقِرَّ،فَثَبَتَتِ الْعَزِيمَةُ لِهَؤُلاَءِ الْخَمْسَةِ فِي الْمَهْدِيِّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ،وَ لَمْ يَكُنْ لِآدَمَ عَزِيمَةٌ عَلَى الْإِقْرَارِ،وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى: وَ لَقَدْ عَهِدْنٰا إِلىٰ آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً

حمران بن اعین از حضرت باقر صلوات الله علیه روایت کرده که فرمودند: همانا خداوند از پیامبران پیمان گرفته و فرمودند: آیا من پروردگارتان نیستم و محمّد صلی الله علیه و آله فرستاده ام و این علی صلوات الله علیه امیرمؤمنان نیست؟ گفتند: بله ، پس پیامبری را برایشان ثابت کرد.
سپس از پیامبران اولی العزم پیمان گرفت که من پروردگارتان هستم و محمّد فرستاده ام و علی امیر مؤمنان و جانشینان پس از او والیان امر و خزینه داران دانشم هستند و با مهدی است که دینم را یاری و دولتم را آشکار می کنم و از دشمنانم به وسیله او انتقام می گیرم و به سبب او است که خواه یا ناخواه پرستش می شوم.
آنان گفتند: پروردگارا، ما اقرار کرده، به آن شهادت می دهیم. ولی آدم نه انکار کرد و نه اقرار. پس مقام اولی العزمی برای این پنج تن درباره مهدی ثابت شد و برای آدم در اقرار عزمی نبود. و آن سخن خداوند تبارک و تعالی است: وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَىٰ آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا ﴿طه ١١٥﴾
و به يقين پيش از اين با آدم پيمان بستيم، و[لى آن را] فراموش كرد، و براى او عزمى [استوار] نيافتيم

📚تفسیر البرهان ج3 ص781



🌸
🎈 روز کندن لباس عـزا {مشکی} چه روزی است؟

🎀 عن أحمد بن إسحاق القمي ، عن أبي الحسن علي بن محمّد العسكري ( عليه السلام ) ، عن رسول الله ( صلّى الله عليه وآله ) ، في خبر طويل في فضل يوم التاسع من ربيع الأول وأساميه ـ إلى أن قال ـ : قال ( عليه السلام ) : « ويوم نزع السواد » ، الخبر.

❤️ احمد بن اسحاق قمی رضوان الله علیه روایت کرده است که امام حسن عسکری سلام الله علیه، فرمودند که رسول خدا صلی الله علیه و آله در روایتی طولانی فرمودند: روز نهم ربیع الاول روز کندن لباس سیاه است.

📕مستدرک الوسائل، جلد ۳، صفحه ۳۲۶-۳۲۷، حدیث ٣٧٠١



.
🎈 کیست که دعای بیچاره مضطرّ را به اجابت می رساند و رنج و غم را برطرف می سازد و شما را جانشینان زمین قرار می دهد نمل/۶۲

🎀 قَالَ اَلْإِمَامُ اَلصَّادِقُ صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَيْهِ : إنَّ القائِمَ إذا خَرَجَ دَخَلَ المَسجِدَ الحَرامَ فَيَستَقبِلُ القِبلَةَ [الكَعبَةَ] وَ يَجعَلُ ظَهرَهُ إلَي المَقامِ ثُمَّ يُصَلّي رَكعَتَينِ ثُمَّ يَقومُ فَيَقولُ : يا أيُّها النّاسُ أنا اَولي النّاسِ بآدَمَ ، يا أيُّها النّاسُ أنا اولي النّاسِ بِإبراهيمَ ، يا أيُّها النّاسُ أنا اولي النّاسِ بِإسماعيلَ ، يا أيُّها النّاسُ أنا اولَي النّاسِ بِمُحَمَّدٍ ، ثُمَّ يَرفَعَ يَدَيهِ إلي السَّماءِ وَ يَدعو وَ يَتَضَرَّعُ حَتّي يَقَعُ عَلي وَجهِهِ و هوَ قَولُ اللّهِ عزّوجلَّ : " أمَّن يُجيبُ المُضطَرَّ إذا دَعاهُ وَ يَكشِفُ السّوءَ وَ يَجعَلُكُم خُلَفاءَ الأرضِ ، ءإلهٌ مَعَ اللّهِ قَليلاً ما تَذَكَّرونَ " .

❤️ حضرت امام صادق صلوات الله علیه می فرمایند : هر گاه قائم عجل الله فرجه خروج کند به مسجدالحرام داخل گردد , پس رو به قبله [کعبه] نموده و پشت به مقام میکند , سپس دو رکعت نماز می گزارد , آنگاه بپا می خیزد و می گوید:ای مردم ؛ من نزدیکترین مردمان به آدم علیه السلام هستم ، ای مردم ؛ من نزدیکترین مردمان به ابراهیم علیه السلام هستم ،

ای مردم ؛ من نزدیکترین مردمان به اسماعیل علیه السلام هستم ، ای مردم ؛ من نزدیکترین مردم به محمد صلی الله علیه و آله می باشم ، سپس دست هایش را به سوی آسمان بر می دارد و دعا و تضرع می کند تا اینکه بر روی خود می افتد ، و این است معنای فرموده خدای عزوجل

" آیا چه کسی (جز خداوند) است که دعای بیچاره مضطر را به اجابت می رساند و رنج و غم را برطرف سازد و شما را جانشینان زمین قرار می دهد آیا خدایی جز خدای یکتا هست , ولی اندکی از شما متذکر این حقیقت شوند."

📚مکارم الأخلاق , جلد۱ , صفحه۲۴۶
📚 تأویل الآیات الظاهره ص۴۰۲



.

🔸 شادمانۀ ربیع الاول

پیامبر اکرم «صلی‌الله‌علیه‌وآله» فرمودند: خداوند در شب معراج به من فرمودند:
به واسطۀ حجت‌بن‌الحسن ق
ائم عجل‌الله‌فرجه از دشمنانم انتقام می‌گیرم.
او سبب آرامش دوستانم است.
همان کسی است که قلب شیعیانت را که از ستمِ ظالمان و کافران رنجیده، شفا و عافیت می‌بخشد.
جسد تازه و سالمِ لات و عُزّی (دو بت قریش) را خارج کرده و آن‌دو را آتش می‌زند.
📚 عیون اخبار الرضا، جلد ۱، صفحۀ ۵۸


.
بت شکن 3
بت‌شکن
🔹
🔸 شادمانۀ ربیع الاول

امیرالمومنین «سلام‌الله‌علیه» فرمودند:
به خدا قسم اگر این امت تا قیامت با پای برهنه روی خاک بایستند خاکستر بر سر خود بریزند و تضرع و زاری کنند و آنان که گمراهشان کرده‌اند را نفرین کنند، باز هم کم است.
📚 بحارالانوار، جلد ۳۰، صفحۀ ۳۲۶
نهم ربیع الاول غدیر ثانی


#بخش_اول

💎 مرحوم مجلسی در کتاب شریف بحارالانوار می نویسد: سید بن طاووس در کتاب «زواید الفوائد» چنین آورد: ابن ابی علاء همدانی الواسطی و یحیی بن محمد بن حویج بغدادی، نقل کردند: روزی در مورد عمر بن خطاب دچار اختلاف شدیم و امر او بر ما مشتبه شد، پس به خدمت احمد بن اسحاق قمی، یار ابی الحسن عسکری علیه السلام در شهر قم رسیدیم. در زدیم، کنیزکی عراقی در را باز کرد، سراغ ابن اسحاق را گرفتیم، گفت: چون امروز عید است به آداب و اعمال عید مشغول است.
گفتم: سبحان الله! شیعه بیش از چهار عید ندارد: عید فطر، قربان، غدیر و روز جمعه، آن کنیز گفت: احمد بن اسحاق از مولایش ابی حسن علی بن محمد عسکری علیه السلام روایت می‌کند که امروز عید است و گرامی ترین عید نزد اهل بیت علیهم السلام و دوستانشان به شمار می‌رود. به او گفتیم: از ایشان اجازه بگیر و او را از حضور ما آگاه ساز، پس کنیز به حضور او رفت و به اطلاع او رسانید. سپس احمد بن اسحاق در حالی که لباسی بر تن داشت و از او بوی مشک می‌آمد و دست بر صورت می‌کشید، به سوی ما آمد، و ما علت این کار او را پرسیدیم، پس گفت: چیزی بر شما نیست، من برای روز عید غسل کردم و ما از او پرسیدیم: آیا امروز عید است؟
گفت: آری و آن روز نهم ربیع الاول بود.
گفتند: سپس ما را به خانه اش وارد کرد و نشاند.
سپس احمد بن اسحاق گفت: در چنین روزی مثل شما که به سراغ من آمدید، خدمت مولایم ابی الحسن علیه السلام در سامرا رسیدم. پس از کسب اجازه از ایشان وارد خانه شدم. آن روز نهم ربیع الاول بود، دیدم مولایم علیه و علی آبائه السلام به خدمتکاران خویش توصیه کردند تا لباس‌های نو خود را بپوشند و در نزد ایشان آتشدانی بود که در آن عود می‌سوزاندند، عرض کردم: پدران و مادران ما به فدای شما ای فرزند رسول خدا! آیا امروز، سرور و شادمانی بر اهل بیت وارد خواهد شد؟
ایشان علیه السلام فرمودند: چه روزی در نزد اهل بیت گرامی تر از نهم ربیع الاول است.
پدرم علیه السلام چنین برایم نقل کرد: روزی حذیفة بن یمان بر جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله وارد شد، و گفت: امیر مؤمنان علیه السلام و دو فرزند او علیهما السلام را دیدم که در کنار رسول خدا صلی الله علیه و آله مشغول غذا خوردن بودند، و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم با لبخندی که بر لب داشتند، به دو فرزند خود حسن و حسین علیهما السلام می‌فرمودند: بخورید، برکت و نیکبختی این روز بر شما گوارا باد. امروز روزی است که خداوند دشمن خود و جد شما را به هلاکت می‌رساند و امروز روزی است که اعمال شیعیان و دوستداران شما پذیرفته خواهد شد و امروز روزی است که سخن خداوند {و این هم خانه‌های خالی آنهاست به سزای بیدادی که کرده اند} تصدیق می‌شود، و امروز روزی است که فرعون اهل بیت و ظالم و غصب کننده حق آنان هلاک می‌شود و خداوند هر عملی که انجام دادند بر باد فنا می‌دهد و همچون ذره‌هایی معلق در هوا می‌ماند.



.
نهم ربیع الاول غدیر ثانی


#بخش_دوم

🔹حذیفه گفت:عرض کردم:ای رسول خدا،در امت شما و در میان یارانتان چه کسی این حرمت‌ها را می‌شکند؟
فرمودند:آری ای حذیفه. سرکشی از میان منافقان بر آنان ریاست می‌کند و این خواب مرا در میان امت من عملی می‌سازد و بر دوشش تازیانه ظلم و ستم می‌آویزد،مردم را از راه خدا باز می‌دارد، و کتاب خدا را تحریف می‌کند و سنتم را تغییر می‌دهد و بر ارث فرزندانم چنگ می‌اندازد و خود را بالا می‌برد و بر امام خود بعد از من ظلم می‌کند،اموال مردم را می‌گیرد و در راهی غیر از طاعت خدا خرج می‌کند،مرا و برادر و وزیرم را تکذیب می‌کند و دخترم را از حقش محروم می‌دارد تا او را نفرین کند و خداوند دعایش را در چنین روزی مستجاب خواهد کرد.
حذیفه گفت:عرض کردم:ای رسول خدا،از پروردگارتان بخواهید در زمان حیات شما او را هلاک سازد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: ای حذیفه،دوست ندارم بر حکم خداوند عزوجل در آنچه بر آن علم دارد،گستاخی ورزم ولی از خداوند عزوجل خواستم تا این روز که او را هلاک می‌کند،بر دیگر روزها برتری دهد و سنتی باشد تا دوستداران،شیعیان و علاقمندان به اهل بیت من، آن را در زندگی خود به کار گیرند،و خداوند به من فرمود و فرمایش او بسیار بزرگ است،ای محمد، من علم دارم به اینکه تو و اهل بیتت را سختی‌ها و بلاهای دنیا فرا می‌گیرد و مورد ظلم بندگان منافق و غاصب قرار می‌گیرید،کسانی که برایشان خیرخواهی نمودی و آنها به تو خیانت کردند و تو با آنها صادق بودی و آنها به تو نیرنگ زدند و با صفا و صمیمیت با آنان برخورد نمودی و آنها در دل نسبت به تو کینه داشتند،آنان را راضی نمودی در حالی که تو را تکذیب کردند، و آنان را برگزیدی در حالی که تو را تنها گذاشتند. و من سوگند یاد می‌کنم به قدرت و توان و پادشاهی ام، درهای آتش را بر هر آن کس که بعد از تو بر جانشین ات علی ظلم کند،باز کنم و آنها و یارانشان را در نقطه ای پست تر از جایگاه ابلیس در جهنم قرار دهم، به طوری که ابلیس آنها را لعن کند و آن منافق را در روز قیامت همچون فرعون‌های پیامبران و دشمنان دین، مایه عبرت قرار دهم و آنها و دوستانشان و ظالمان و منافقان را محشور می‌کنم در حالی که با چشمانی کور به جهنم برده می‌شوند و خوار و سرگشته و پشیمان اند، و آنها را تا همیشه در جهنم گمراه می‌گردانم.
ای محمد،همراه و جانشین تو در خانه ات،از فرعون و ظالم روزگار خود دچار بلا می‌شود، آن ظالمی که گستاخی می‌ورزد و کلام مرا تغییر می‌دهد و بر من شرک می‌ورزد و مردم را از راه من منحرف می‌گرداند و خود را همچون گوساله سامری برای امت تو قرار می‌دهد و بر من کفر می‌ورزد،به راستی که من به فرشتگان هفت آسمان و شیعیان و دوستداران تو،امر کردم تا روزی که او را به هلاکت می‌رساند جشن بگیرند و به آنان دستور دادم تا کرسی‌های بزرگواری را در مقابل بیت معمور قرار دهند و مرا ستایش کنند و برای شیعیان و دوستداران تو از فرزند آدم طلب مغفرت نمایند و به فرشتگان گرامی که اعمال انسان‌ها را می‌نویسند،دستور دادم تا در این روز به احترام تو و جانشین تو قلم‌ها را از نوشتن خطاها و گناهان دوستان و شیعیان شما بازدارند.
ای محمد، من امروز را روز عید تو و اهل بیتت و پیروان مؤمن و شیعیان آنان قرار دادم و به خود و عزت و شکوه و بلندمرتبگی‌ام قسم یاد می‌کنم، هر کس این روز را عید بداند،به او پاداش طواف کنندگان را بدهم و او را شفیع نزدیکانش قرار دهم و مالش را فراوان می‌گردانم تا از حد خود و خانواده اش گسترده تر باشد،و هر سال هزاران نفر از شیعیان، دوستداران و پیروان شما را از آتش جهنم آزاد می‌کنیم،و از تلاششان سپاسگزاری می‌کنیم، گناهانشان را می‌بخشیم و عملشان را می‌پذیریم.
حذیفه گفت:سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم برخاست و وارد خانه‌ام سلمه - رضی الله عنها - شد و من نیز بازگشتم در حالی که از کار دومی مطمئن بودم؛تا اینکه بعد از وفات رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم دیدم که چگونه شر جولان می‌زد و کفر فراوان گشت، و ارتداد از دین رخ داد و برای سلطنت آستین بالا زد، و قرآن را تحریف کرد و خانه وحی را به آتش کشاند و سنت‌ها را بدعت گذاشت و آیین و سیره پیامبر را تغییر داد و گواهی امیرمؤمنان علیه السلام را نپذیرفت و فاطمه دختر رسول خدا را تکذیب کرد و فدک را ظالمانه از او گرفت و یهود و نصاری و مجوسیان را خشنود ساخت و نور چشم رسول خدا را به خشم آورد و خرسند نساخت و سیره پیامبر را کاملاً تغییر داد،و بر کشتن امیر مؤمنان تدبیر اندیشید و ظلم و ستم را آشکار کرد،حلال خدا را حرام و حرام او را حلال کرد، و مردم را واداشت تا از پوست شتر درهم و دینار بسازند و بر صورت دختر پاک رسول خدا علیها السلام سیلی زد و با ظلم و سرکشی از منبر رسول خدا صلی الله علیه وآله بالا رفت و بر امیرمؤمنان دروغ بست و با او دشمنی کرد و نظرشرا خوار شمارد.


.
نهم ربیع الاول غدیر ثانی

#بخش_سوم

🔸حذیفه گفت: خداوند دعای مولایم علیه افضل السلام و الصلاة علیه آن منافق را مستجاب کرد و او را به دست قاتلش به درک واصل کرد و رحمت خدا بر قاتل او باد.
حذیفه گفت: وقتی آن منافق کشته شد، خدمت امیر مؤمنان علیه السلام رسیدم تا کشته شدن او و سرنوشت ذلت بارش را به ایشان تبریک گویم. امیر مؤمنان علیه السلام فرمودند:ای حذیفه! آیا به یاد داری روزی که خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله رسیدی و من و فرزندانم همراه با ایشان مشغول خوردن غذا بودیم، و سپس تو را بر فضیلت آن روز که بر او وارد شدی، آگاه ساخت؟
عرض کردم: آری ای برادر رسول خدا صلی الله علیه و آله.
سپس امام علیه السلام فرمودند:به خدا قسم، امروز روزی است که خداوند چشمان فرزندان رسول خدا صلی الله علیه و آله را روشن کرد و من هفتاد و دو اسم برای این روز می‌شناسم.
حذیفه گفت:عرض کردم:ای امیر مؤمنان، دوست دارم اسم‌های روز نهم ربیع الاول را از شما بشنوم. سپس امام علیه السلام فرمودند: ای حذیفه،
امروز روز آسایش،
گشایش غم‌ها و اندوه ها،
غدیر ثانی،
برداشتن بار گناهان،
روز بخشش،
روز برداشتن قلم،
روز هدایت،
روز عقیقه،
روز برکت،
روز انتقام،
عید بزرگ خدا،
روز استجابت دعا،
روز جایگاه عظیم،
روز سرپرستی،
روز شرط،
روز برداشتن قیدها،
روز پشیمانی ظالمان،
روز تحول اوضاع شیعه و روز دوری غم ها،
روز گشایش،
روز نشان دادن،
روز قدرت،
روز گذشتن،
روز شادی شیعه،
روز سیراب شدن،
روز بازگشت،
روز زکات عظیم،
عید فطر دوم،
روز راه خدا،
روز نوشیدن از آب،
روز خشنودی،
عید اهل بیت علیهم السلام،
روزی که بنی اسرائیل پیروز گشت،
روزی که خداوند اعمال شیعه را قبول کرد،
روز دادن صدقه،
روز درخواست فزونی ها،
روز کشته شدن منافق،
روز آن وقت مشخص،
روز شادی اهل بیت علیهم السلام،
روز گواهی داده شده،
روز گذشت از مؤمنان،
روز پاک شده،
روز رفتن سلطان منافق،
روز محکم کردن،
روزی که مؤمنان راحت می‌شوند،
روز مباهله،
روز فخر فروختن،
روز پذیرش اعمال،
روز ضعیف شدن،
روز از قدرت افتادن،
روز شکر،
روز یاری مظلوم،
روز دیدار کردن،
روز محبت کردن،
روز گریه کردن،
روز رسیدن،
روز برکت،
روز از بین رفتن بدعت ها،
روز بی رغبتی به گناهان کبیره،
روز فراخوانده شده،
روز پند،
روز عبادت
و روز اسلام.
حذیفه گفت: از خدمت امیر مؤمنان علیه السلام برخاستم و با خود گفتم، اگر از اعمال خیر چیزی جز دوست داشتن این روز را نداشته باشم، برایم کافی است.
محمد بن ابی علاء همدانی و یحیی بر جریح نقل کردند: هر دو برخاستیم و سر احمد بن اسحاق را بوسیدیم و گفتیم: ستایش از آن خدایی است که جان ما را نگرفت و ما را به آگاهی از فضیلت این روز خجسته، گرامی داشت و بازگشتیم و آن روز را جشن گرفتیم و آن روز عید شیعه است.


📖بحارالانوار، ج۹۵،ص۳۵۵،ح۱



.
تبری واجب فراموش شده.pdf
6.4 MB
تبری واجب فراموش شده
-
مرحوم عبدالصاحب مرتضوی لنگرودی

موضوع: روایات اثبات کفر شیخین از منابع شیعه و مخالفین / ۴۰صفحه
▪️عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: إِنَّ اَلْأَشْیَاءَ لَمَّا اِزْدَوَجَتْ اِزْدَوَجَ اَلْکَسَلُ وَ اَلْعَجْزُ فَنُتِجَا بَیْنَهُمَا اَلْفَقْرَ.

▪️علی بن محمّد در روایت مرفوعه ای گوید: حضرت أمیر مؤمنان علی علیه السّلام فرمودند: هنگامی که هر چیزی با چیز دیگر ازدواج کرد، کسالت با عجز در هم آمیخته و فرزندی به نام فقر برای صاحب خود به بار آوردند.

📚 الکافی ٫ جلد 5 ٫ صفحه 86

▪️عَنْ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: عِنْدَ ذِکْرِ اَلصَّالِحِینَ یَنْزِلُ اَلرَّحْمَهُ ... .

▪️رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: هنگامی که از صالحان یاد شود رحمت إلهی فرو می ریزد ... .

📚 بحارالأنوار ٫ جلد 90 ٫ صفحه 349

🎈 خواب ترسناک و ریزش گناهان ...

🎀 قَالَ آيَةُ اَللهِ اَلْعُظْمَى اَلْإِمَامُ اَلصَّادِقُ صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَيْهِ : إنّ‌ المؤمن ليهوّل عليه في نومه فيغفر له ذنوبه و إنّه ليمتهن في بدنه فيغفر له ذنوبه.

❤️ حضرت آیت الله العظمی امام صادق صلوات الله علیه می فرمایند : همانا مؤمن در خوابش (به سبب ديدن خواب هولناک) ترسانيده شود، پس گناهانش (به واسطه همان ترس) آمرزيده گردد و به راستى كه تنش (با كار) به رنج و زحمت افتد، پس گناهانش بخشيده شود.

📕کافی ج2 ص221




.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 کلیپ_تصویری

🍂‌ تصاویری از مرقد مطهّر و غریب حضرت آمنه بنت وهب علیهاالسلام، مادر والامقام رسول‌خدا صلّی‌‌الله‌علیه‌وآله در روستای ابواء، در میانۀ راه مکّه به مدینه

وهابیّت آل‌سعود هیچ حرمتی برای پیامبر اکرم و اهل‌بیت آن حضرت صلوات‌الله‌علیهم‌أجمعین قائل نیستند و تمام آثار تاریخی و زیارتگاه‌های مرتبط با ایشان را در عربستان تخریب کرده‌اند و تاکنون چندین بار قصد تخریب حرم شریف نبوی در مدینه را نیز داشته‌اند، ولی از شوریدن جهان اسلام بر علیه خود می‌هراسند.

🌿 «اللّهمّ عجّل لمولانا الغریب الفرج.»

.
سلام و صلوات بر رسول خدا صلّی الله علیه و آله
منقول از حضرت رضا علیه السلام

«السَّلَامُ عَلَى رَسُولِ اللهِ، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا حَبِيبَ اللهِ، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَفْوَةَ اللهِ، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَمِينَ اللهِ، أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ نَصَحْــتَ لِأُمَّتِكَ وَ جَاهَدْتَ فِي سَـــبِيلِ اللهِ وَ عَبَدْتَهُ مُخْلِصاً حَتَّى أَتَاكَ الْيَقِينُ، فَجَـــزَاكَ اللهُ أَفْضَلَ مَا جَزَى نَبِيّاً عَنْ أُمَّتِهِ. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَ آلِ إِبْرَاهِــيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيد».


📚کامل الزّیارات، ص۱۸
💎 امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند:
ابلیس ملعون هفت آسمان را درمی نوردید. وقتی عیسی زاده شد، او از ورود به سه آسمان بازداشته شد و تنها چهار آسمان را طی می‌کرد. چون رسول خدا صلّی الله علیه و آله زاده شد، او از هر هفت آسمان بازداشته شد و همه شیاطین به تیر ستارگان رانده شدند. در آن دم قریشیان گفتند: این هنگام قیامتی است که می‌شنیدیم اهل کتاب درباره اش سخن می‌گفتند.
عمرو بن امیه که از ماهرترین کاهنان اهل جاهلیت بود، گفت: بنگرید به ستارگانی که مردم با آن‌ها راه می‌جویند و اوقات زمستان و تابستان را از آن‌ها می‌شناسند، اگر آن‌ها پرتاب شوند همه چیز نابود می‌شود، و اگر آن‌ها بر جا ماندند و ستارگان دیگر پرتاب شدند، رویدادی در راه است.
صبح روزی که پیامبر صلّی الله علیه و آله زاده شد، همه بتان سرنگون شدند و در آن شب ایوان کسری به لرزه افتاد و چهارده کنگره از آن فرو ریخت، دریاچه ساوه خشکید و از بیابان سماوه آب جوشید، آتشکده فارس که هزار سال بود خاموش نشده بود، خاموش شد و موبد موبدان در آن شب خواب دید شتری تنومند که اسبهایی اصیل را به افسار کشیده، دجله را شکافت و به سرزمین آنان راه یافت،🌸 طاق کاخ کسری از وسط شکافت و دجله در آن جاری شد، شب هنگام نوری از سوی حجاز تابید و تا مشرق پرتو افکند، تخت همه پادشاهان دنیا وارون شد و پادشاهان همه لال شدند و در آن روز هیچ سخن نگفتند، علم کاهنان از کار افتاد و سحر ساحران باطل شد و هر کاهنی در عرب از شیطانِ همراه خود پوشیده شد، قریشیان در میان عرب عظمت یافتند و آل الله نام گرفتند.

🔹امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: آنان آل الله نامیده شدند زیرا در بیت الله الحرام خانه داشتند.
آمنه گفت: به خدا سوگند وقتی پسرم به زمین رسید، دست هایش را بر زمین گذاشت و سر سوی آسمان فراز کرد و به آسمان نگریست. آن گاه از من نوری بیرون آمد که همه جا را روشن کرد و شنیدم که صدایی در میان آن نور می‌گفت: تو سرور همه مردم را زاییده ای، او را محمد بنام. عبدالمطّلب آمد تا او را ببیند حال آن که سخنان مادرش به گوش او رسیده بود. او را گرفت و در دامان خود گذاشت و گفت: 🌸ستایش از برای خداوندی است که این پسر خوب را که در گهواره سرور همه پسران است، به من عطا فرمود. سپس حضرت را به ارکان کعبه تعویذ کرد و اشعاری درباره ایشان سرود. ابلیس ملعون در میان شیاطین خود فریاد برآورد و آنان نزد او جمع شدند و گفتند: چه چیز تو را به وحشت انداخته ای سرور ما! گفت: وای بر شما! از سر شب آسمان و زمین را دگرگون می‌بینم، به حتم حادثه ای هنگفت در زمین روی داده که همانندش از زمان عروج عیسی بن مریم به بعد رخ نداده، بروید ببینید چه اتفاقی افتاده! آنان پراکنده شدند و سپس گرد آمدند و گفتند: چیزی نیافتیم.
🌸 ابلیس ملعون گفت: این کار، کار خودم است. سپس سوی دنیا فرو رفت و چرخی زد تا به حرم رسید و حرم را در محافظت فرشتگان دید. خواست وارد حرم شود که بر سرش فریاد برآوردند. او بازگشت و سپس به شکل گنجشکی درآمد و از جانب حراء وارد شد.
جبرئیل به او گفت: بازگرد خدا لعنتت کند!
گفت: فقط یک سوال دارم ای جبرئیل! این چه اتفاقی است که از سر شب در زمین افتاده؟
جبرئیل فرمود: محمد زاده شده است.
گفت: آیا مرا در او سهمی هست؟
فرمود: نه.
گفت: در امتش چطور؟
فرمود: آری.
گفت: راضی‌ام .


📖امالی صدوق،ص ۱۷۱ و ۱۷۲
📖بحارالانوار،ج۱۵،ص۲۵۶،ح۹


🌸
💠 به وعدهٔ خویش وفا کردیم

الحسين بن محمد عن المعلى بن محمد عن بعض أصحابه عن أبي بصير قال: كان لي جار يتبع السلطان فأصاب مالا فأعد قيانا و كان يجمع الجميع إليه و يشرب المسكر و يؤذيني فشكوته إلى نفسه غير مرة فلم ينته فلما أن ألححت عليه فقال لي يا هذا أنا رجل مبتلى و أنت رجل معافى فلو عرضتني لصاحبك رجوت أن ينقذني الله بك فوقع ذلك له في قلبي فلما صرت إلى أبي عبد الله ع ذكرت له حاله فقال لي إذا رجعت إلى الكوفة سيأتيك فقل له يقول لك جعفر بن محمد دع ما أنت عليه و أضمن لك على الله الجنة فلما رجعت إلى الكوفة أتاني فيمن أتى فاحتبسته عندي حتى خلا منزلي ثم قلت له يا هذا إني ذكرتك لأبي عبد الله جعفر بن محمد الصادق ع فقال لي إذا رجعت إلى الكوفة سيأتيك فقل له يقول لك جعفر بن محمد دع ما أنت عليه و أضمن لك على الله الجنة قال فبكى ثم قال لي الله لقد قال لك أبو عبد الله هذا قال فحلفت له أنه قد قال لي ما قلت فقال لي حسبك و مضى فلما كان بعد أيام بعث إلي فدعاني و إذا هو خلف داره عريان فقال لي يا أبا بصير لا و الله ما بقي في منزلي شي‏ء إلا و قد أخرجته و أنا كما ترى قال فمضيت إلى إخواننا فجمعت له ما كسوته به ثم لم تأت عليه أيام يسيرة حتى بعث إلي أني عليل فأتني فجعلت أختلف إليه و أعالجه حتى نزل به الموت فكنت عنده جالسا و هو يجود بنفسه فغشي عليه غشية ثم أفاق فقال لي يا أبا بصير قد وفى صاحبك لنا ثم قبض رحمة الله عليه فلما حججت أتيت أبا عبد الله ع فاستأذنت عليه فلما دخلت قال لي ابتداء من داخل البيت و إحدى رجلي في الصحن و الأخرى في دهليز داره يا أبا بصير قد وفينا لصاحبك (الکافي، ج1، ص474-475؛ مشابه: بصائر الدرجات، ج1، ص251؛ الکافي، ج5، ص106).

حسین بن محمد از معلی بن محمد از برخی از اصحابش روایت کرده که ابوبصیر گفت: همسایه‌ای داشتم که از دنبال‌روان سلطان بود و مال زیادی به دست آورده بود. او خواننده‌هایی را آماده کرده بود و همه را به دور خود جمع می‌کرد، شراب می‌نوشید و مرا آزار می‌داد. چند بار از او پیش خودش شکایت کردم اما دست برنداشت. وقتی زیاد به او اعتراض کردم، به من گفت: ای مرد! من انسانی گرفتار [به این کارها] هستم و تو انسانی در عافیت [از این کارها]. اگر مرا به دوستت (امام صادق ع) معرفی کنی، امید دارم که خداوند به واسطه تو مرا نجات دهد. این سخن در دلم اثر کرد. هنگامی که به نزد ابوعبدالله [صادق] (ع) رسیدم، حال او را برای ایشان بازگو کردم. امام به من فرمود: وقتی به کوفه بازگشتی، او نزد تو خواهد آمد. به او بگو که جعفر بن محمد به او می‌گوید: آنچه را که بر آن هستی رها کن و من بهشت را برایت از جانب خدا تضمین می‌کنم. وقتی به کوفه بازگشتم، او همراه کسانی که به دیدنم آمدند، نزد من آمد. او را در خانه‌ام نگه داشتم تا خانه خلوت شد. سپس به او گفتم: ای مرد! من تو را برای ابوعبدالله جعفر بن محمد صادق (ع) یاد کردم و ایشان فرمودند: وقتی به کوفه بازگشتی، او نزد تو خواهد آمد. به او بگو که جعفر بن محمد به تو می‌گوید: آنچه را که بر آن هستی رها کن و من بهشت را برایت از جانب خدا تضمین می‌کنم. او گریه کرد و به من گفت: به خدا قسم، آیا واقعاً ابوعبدالله (صادق) این را به تو گفت؟ قسم خوردم که آنچه را که گفتم، او به من گفته است. او به من گفت: همین کافی است و رفت. چند روز بعد نزد من فرستاد و مرا خواست. دیدم او در پشت خانه‌اش بدون لباس ایستاده است. او گفت: ای ابوبصیر! به خدا قسم، هیچ چیزی در خانه‌ام باقی نمانده است. همه را بیرون ریخته‌ام و در این حالتی هستم که می‌بینی. من به سراغ برادرانمان رفتم و برایش لباس جمع کردم. چند روز بعد، او به من پیغام داد که بیمار است و از من خواست به دیدنش بروم. من به ملاقاتش می‌رفتم و از او مراقبت می‌کردم تا اینکه مرگش فرا رسید. در کنارش نشسته بودم و او در حال جان دادن بود. غش کرد و سپس به هوش آمد و به من گفت: ای ابوبصیر! دوستت به وعده‌اش وفا کرد. سپس از دنیا رفت. رحمت خدا بر او! به حج که رفتم، نزد ابوعبدالله (ع) رفتم و اجازه خواستم که بر ایشان وارد شوم. چون بر ایشان وارد شدم بدون اینکه من چیزی بگویم در حالی که یک پایم درون حیات خانه و پای دیگرم در دهلیز بود از داخل خانه به من فرمود: ای ابوبصیر! به وعده‌ای که با دوستت داشتیم، وفا کردیم!
🌸
.
✔️ أمیرالمؤمنین علیه السلام
حاملی برای علم خویش نیافت...

قال مولانا الإمام محمد بن علي الباقر علیهما السلام:

*« لَوْ وَجَدْتُ لِعِلْمِيَ الَّذِي آتَانِيَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ حَمَلَةً، لَنَشَرْتُ التَّوْحِیدَ وَ الْإِسْلَامَ وَ الْإِیمَانَ وَ الدِّینَ وَ الشَّرَائِعَ مِنَ "الصَّمَدِ"؛ وَ کَیْفَ لِي بِذَلِکَ وَ لَمْ یَجِدْ جَدِّي أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام حَمَلَةً لِعِلْمِهِ، حَتَّی کَانَ یَتَنَفَّسُ الصُّعَدَاءَ وَ یَقُولُ عَلَی الْمِنْبَرِ: «سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي فَإِنَّ بَیْنَ الْجَوَانِحِ مِنِّي عِلْماً جَمّاً، هَاهْ هَاهْ أَلَا لَا أَجِدُ مَنْ یَحْمِلُهُ.»*

ترجمه
«اگر براى علم و دانشى كه خداوند به من عنايت فرموده حاملانى مى‌يافتم (كسانى وجود داشتند كه ظرفيّت پذيرش و تحمّل قبول آن را داشتند) هر آينه توحيد و اسلام و دين و آئين را از كلمه *«الصمد»* انتشار مى‌دادم؛
و چگونه براى من ممكن است و حال آنكه جدّم #اميرالمؤمنين عليه السلام چنين اشخاصى را نيافت. تا آنکه آه سرد از سینه پر درد بر می‌کشید و بر سر منبر می‌فرمود: «از من بپرسید پیش از آنکه مرا از دست بدهید، براستی که در سینه‌ام علم فراوانی وجود دارد. آه آه! بدانید که حاملانی برای آن نمی‌یابم.»

📚 بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام، مجلد ۳، صفحه ۲۲۵.

🌸