خانهی دو طبقهی خیابان سنایی
نویسنده : روبرت صافاریان
موضوع : داستان کوتاه فارسی
جلد نرم
قطع رقعی
۱۲۸ صفحه
در دست انتشار
#نشر_مرکز
#کتابفروشی_نشر_مرکز
#کتاب
#خانهی_دو_طبقهی_خیابان_سنایی
#روبرت_صافاریان
@nashremarkaz
نویسنده : روبرت صافاریان
موضوع : داستان کوتاه فارسی
جلد نرم
قطع رقعی
۱۲۸ صفحه
در دست انتشار
#نشر_مرکز
#کتابفروشی_نشر_مرکز
#کتاب
#خانهی_دو_طبقهی_خیابان_سنایی
#روبرت_صافاریان
@nashremarkaz
خانهی دو طبقهی خیابان سنایی
نویسنده : روبرت صافاریان
موضوع : داستان کوتاه فارسی
جلد نرم
قطع رقعی
۱۲۸ صفحه
منتشر شد
#نشر_مرکز
#کتابفروشی_نشر_مرکز
#کتاب
#خانهی_دو_طبقهی_خیابان_سنایی
#روبرت_صافاریان
@nashremarkaz
نویسنده : روبرت صافاریان
موضوع : داستان کوتاه فارسی
جلد نرم
قطع رقعی
۱۲۸ صفحه
منتشر شد
#نشر_مرکز
#کتابفروشی_نشر_مرکز
#کتاب
#خانهی_دو_طبقهی_خیابان_سنایی
#روبرت_صافاریان
@nashremarkaz
نشر مرکز
#خانهی_دو_طبقهی_خیابان_سنایی
نویسنده : #روبرت_صافاریان
موضوع : #داستان_کوتاه فارسی
چاپ دوم، دی ۱۳۹۷
جلد نرم
قطع رقعی
۱۲۸ صفحه
منتشر شد
#نشر_مرکز
#کتابفروشی_نشر_مرکز
#کتاب
@nashremarkaz
#خانهی_دو_طبقهی_خیابان_سنایی
نویسنده : #روبرت_صافاریان
موضوع : #داستان_کوتاه فارسی
چاپ دوم، دی ۱۳۹۷
جلد نرم
قطع رقعی
۱۲۸ صفحه
منتشر شد
#نشر_مرکز
#کتابفروشی_نشر_مرکز
#کتاب
@nashremarkaz
نشر مرکز
#خانهی_دو_طبقهی_خیابان_سنایی
نویسنده : #روبرت_صافاریان
موضوع : #داستان_کوتاه فارسی
چاپ سوم، خرداد ۱۴۰۰
جلد نرم
قطع رقعی
۱۲۸ صفحه
در خانهی ما هیچ کتابی نبود، روزنامه و مجله هم نبود. کلاس دوم یا سوم ابتدایی بودم که شروع کردم به خواندن روزنامههایی که گوشت و سبزی و چیزهای دیگری را که مادرم میخرید در آن میپیچیدند. چیزی که بیشتر از همه دوست داشتم بخوانم آگهیهای روزنامهها بود و بخصوص آگهیهای سینماها که اعلام میکردند از فردا شب یا بهزودی فلان فیلم در فلان سینماها به نمایش درمیآید. آگهیهای فیلمها مصور بودند و من خیلی وقتها آنها را قیچی میکردم و جداگانه نگه میداشتم و یک دوره هم در دفترچهای میچسباندم. در ضمن مدتها فکری بودم که چطور این روزنامهها را همین طوری مجانی به ما میدهند و کسـانی که آنها را میخرند چرا خودشان نگهشان نمیدارند.
منتشر شد
خرید از کتابفروشیها و سایت نشرمرکز
#نشر_مرکز
#کتابفروشی_نشر_مرکز
#کتاب
@nashremarkaz
#خانهی_دو_طبقهی_خیابان_سنایی
نویسنده : #روبرت_صافاریان
موضوع : #داستان_کوتاه فارسی
چاپ سوم، خرداد ۱۴۰۰
جلد نرم
قطع رقعی
۱۲۸ صفحه
در خانهی ما هیچ کتابی نبود، روزنامه و مجله هم نبود. کلاس دوم یا سوم ابتدایی بودم که شروع کردم به خواندن روزنامههایی که گوشت و سبزی و چیزهای دیگری را که مادرم میخرید در آن میپیچیدند. چیزی که بیشتر از همه دوست داشتم بخوانم آگهیهای روزنامهها بود و بخصوص آگهیهای سینماها که اعلام میکردند از فردا شب یا بهزودی فلان فیلم در فلان سینماها به نمایش درمیآید. آگهیهای فیلمها مصور بودند و من خیلی وقتها آنها را قیچی میکردم و جداگانه نگه میداشتم و یک دوره هم در دفترچهای میچسباندم. در ضمن مدتها فکری بودم که چطور این روزنامهها را همین طوری مجانی به ما میدهند و کسـانی که آنها را میخرند چرا خودشان نگهشان نمیدارند.
منتشر شد
خرید از کتابفروشیها و سایت نشرمرکز
#نشر_مرکز
#کتابفروشی_نشر_مرکز
#کتاب
@nashremarkaz