#واقعیت_و_خیال
مردی در حال بتون ریزی بر روی سطح پیاده رو بود
هنوز پشتش را برنگردانده بود که
عده ای بچه، دوان دوان از روی بتون نرم گذشتند و جای پایشان بر روی آن باقی ماند
یکی از همسایگان با شنیدن داد و فریاد و دشنام های آن مرد ، به او نزدیک شد و گفت :
"من فکر می کردم که تو بچه ها را دوست داری."
آن مرد جواب داد :
معلومه که دوست دارم....
"ولی فقط در خیال ، نه در واقعیت "
دوست داشتن مردم در ذهن و خیال بسیار ساده است. ولی در واقعیت ،
مشکلات بروز می کنند.
به خاطر داشته باش:
تا زمانی که نتوانی به انسان ها،
انسان های واقعی و عینی، عشق بورزی
عشق تو برای درختان و
پرندگان و طبیعت
متظاهرانه و قلابی است.
#اشو
مردی در حال بتون ریزی بر روی سطح پیاده رو بود
هنوز پشتش را برنگردانده بود که
عده ای بچه، دوان دوان از روی بتون نرم گذشتند و جای پایشان بر روی آن باقی ماند
یکی از همسایگان با شنیدن داد و فریاد و دشنام های آن مرد ، به او نزدیک شد و گفت :
"من فکر می کردم که تو بچه ها را دوست داری."
آن مرد جواب داد :
معلومه که دوست دارم....
"ولی فقط در خیال ، نه در واقعیت "
دوست داشتن مردم در ذهن و خیال بسیار ساده است. ولی در واقعیت ،
مشکلات بروز می کنند.
به خاطر داشته باش:
تا زمانی که نتوانی به انسان ها،
انسان های واقعی و عینی، عشق بورزی
عشق تو برای درختان و
پرندگان و طبیعت
متظاهرانه و قلابی است.
#اشو