ادامه👇👇👇
عشق نوع سوم:
هنگامی که در عشق نوع دوم، عاشق و معشوق #ناپدید میشوند، عشق نوع سوم ظهور میکند.
در اولی #عاشق مهم است، در دومی #معشوق؛ ولی در سومی
#تعالی_وجود_دارد.
عاشق و معشوق در هم محو شده و فقط عشق وجود دارد؛ همه ی تعریفها محو میشود، تنها عشق وجود دارد؛ شما وجود ندارید. این همان چیزی است که عیسی در نظر دارد، هنگامی که میگوید:
خدا عشق است.
اینچنین نیست که کسی بنشیند و عشق بورزد.
در این حالت عشق ورزیدن به #ویژگی_خاص آن فرد بدل میشود.
عشق ورزیدن اینجا تنها یک عمل صرف نیست، بلکه یک ویژگی است.
این عشق خصلت خاص شما، ویژگی خاص شما خواهد بود. این دیگر حال و هوا نیست بلکه مقام شما است و شما وارد خانه شده اید. اینجا دیگر تقسیمی در کار نیست و همه ی کیفیتها محو میشوند.
در عشق نوع اول همواره تنش وجود خواهد داشت، و این خود بدبختی میآفریند.
در عشق نوع دوم شاید تنش کمتر باشد، ولی هم چنان بدبختی حس خواهد شد.
ولی در عشق نوع سوم اصلا بدبختی معنا ندارد.
پس از عشق نوع اول به عشق نوع دوم حرکت کنید و در خودآگاهی تان نگاه دارید که عشق نوع سوم هدف است.
و در باره ی از دست دادن "خودتان" نگران نباشید.
"خود -تان" را از دست بدهید،
زیرا این تنها راه برای پیدا کردن
#خود_واقعی_تان_است
با عشق نوع سوم دیگر شما خودِ عشق هستید؛ و به عشق ورزیدن ادامه خواهید داد، و برای اینکار پایانی متصور نخواهد بود. در این حالت شما انرژی بی کرانهای را دارا خواهید بود.
بی نیازی، یک هدیه ی همیشگی؛ از طریق بی نیاز شدن به تمام خواستههایتان میرسید.
این بدان معنا است که هنگامی که نیازی وجود نداشته باشد، به مثابه آن است که همه چیز ارضأ شده است.
حال در اینجا یک جمع اضداد مطرح میشود:
"هنگامی که شما نیازی ندارید، همه چیز ارضأ شده است".
پس شما آن چیزی را که مورد نیاز است. بی نیازی را - بدست آورده اید.
و بابت آن همیشه شاد هستید.
چون #بی_نیازی، یک هدیه ی همیشگی است
#اشو
#شکوه_آزادی
عشق نوع سوم:
هنگامی که در عشق نوع دوم، عاشق و معشوق #ناپدید میشوند، عشق نوع سوم ظهور میکند.
در اولی #عاشق مهم است، در دومی #معشوق؛ ولی در سومی
#تعالی_وجود_دارد.
عاشق و معشوق در هم محو شده و فقط عشق وجود دارد؛ همه ی تعریفها محو میشود، تنها عشق وجود دارد؛ شما وجود ندارید. این همان چیزی است که عیسی در نظر دارد، هنگامی که میگوید:
خدا عشق است.
اینچنین نیست که کسی بنشیند و عشق بورزد.
در این حالت عشق ورزیدن به #ویژگی_خاص آن فرد بدل میشود.
عشق ورزیدن اینجا تنها یک عمل صرف نیست، بلکه یک ویژگی است.
این عشق خصلت خاص شما، ویژگی خاص شما خواهد بود. این دیگر حال و هوا نیست بلکه مقام شما است و شما وارد خانه شده اید. اینجا دیگر تقسیمی در کار نیست و همه ی کیفیتها محو میشوند.
در عشق نوع اول همواره تنش وجود خواهد داشت، و این خود بدبختی میآفریند.
در عشق نوع دوم شاید تنش کمتر باشد، ولی هم چنان بدبختی حس خواهد شد.
ولی در عشق نوع سوم اصلا بدبختی معنا ندارد.
پس از عشق نوع اول به عشق نوع دوم حرکت کنید و در خودآگاهی تان نگاه دارید که عشق نوع سوم هدف است.
و در باره ی از دست دادن "خودتان" نگران نباشید.
"خود -تان" را از دست بدهید،
زیرا این تنها راه برای پیدا کردن
#خود_واقعی_تان_است
با عشق نوع سوم دیگر شما خودِ عشق هستید؛ و به عشق ورزیدن ادامه خواهید داد، و برای اینکار پایانی متصور نخواهد بود. در این حالت شما انرژی بی کرانهای را دارا خواهید بود.
بی نیازی، یک هدیه ی همیشگی؛ از طریق بی نیاز شدن به تمام خواستههایتان میرسید.
این بدان معنا است که هنگامی که نیازی وجود نداشته باشد، به مثابه آن است که همه چیز ارضأ شده است.
حال در اینجا یک جمع اضداد مطرح میشود:
"هنگامی که شما نیازی ندارید، همه چیز ارضأ شده است".
پس شما آن چیزی را که مورد نیاز است. بی نیازی را - بدست آورده اید.
و بابت آن همیشه شاد هستید.
چون #بی_نیازی، یک هدیه ی همیشگی است
#اشو
#شکوه_آزادی
#خود_واقعی
آیا هرگز سعی کرده اید که خود را به دور از این قوم و خویش ها و وابسته ها در نظر خود مجسم کنید؟
بدون این پوشش اصل و نسب خود را دیده اید؟
برای رسیدن به حقیقت و درک آن تلاش کنید. برای مدت محدودی هم که شده خود را ازین همه وابستگی های خویشی رها سازید.
به خود بگویید که پسر، پدرتان، شوهر یا زنتان و پدر بچه هایتان دوست دوستتان و دشمن دشمنتان نیستید،
چیزی که باقی میماند شمائید، شمای واقعی........
با پیروی ازین پند شما به مرحله ای از این آرامش و سکون ذهنی خواهید رسید که: حقیقت را به راحتی تشخیص خواهید داد
برای اینکه بتوانید بر روان و اعصاب خود تسلط پیدا کنید و در طی روز بتوانید از آرامش درونی و نشاط سرشار باشید.
دو طریقه ی مدیتیشن را به شما پیشنهاد میکنم.
اولی را به هنگام صبح انجام بدهید ،
چهار زانو بنشینید ستون فقرات خود را راست و عمودی نگهدارید، چشمهایتان را ببندید و گردنتان را صاف کنید،
باید لبهایتان روی هم بسته و زبانتان با سقف دهانتان تماس داشته باشد آرام، اما عمیق تنفس کنید و تمام توجه و حواس خود را به قسمت ناف و سطح مرکزی شکمتان متمرکز کنید به لرزشی که در اثر تنفس عمیق در این قسمت ایجاد میشود توجه داشته باشید فقط همین.....
این حرکت باعث آرام شدن ذهن و نرم کردن افکار انسان میشود و سکون و آرامش وجد آوری در درون انسان رسوخ میکند.
مدیتیشن دوم را به هنگام شب انجام بدهید،
روی زمین دراز بکشید و دست و پا و اعضای بدنتان را شل کنید.
و به حالت آرامش کامل درایید.
چشمهایتان را ببندید و دو دقیقه به خود تلقین کنید که افکارتان متوقف میشود.
این اراده و میل، شما را به سکون و آرامش سوق میدهد.
هنگامی که ذهن و مغز شما کاملا آرام شد به درونتان توجه کنید
و با بیداری کامل مراقب و شاهد آرامش و سرور درونتان باشید.
این توجه شما را به طرف خود شما راهنمایی میکند.
اشو
آیا هرگز سعی کرده اید که خود را به دور از این قوم و خویش ها و وابسته ها در نظر خود مجسم کنید؟
بدون این پوشش اصل و نسب خود را دیده اید؟
برای رسیدن به حقیقت و درک آن تلاش کنید. برای مدت محدودی هم که شده خود را ازین همه وابستگی های خویشی رها سازید.
به خود بگویید که پسر، پدرتان، شوهر یا زنتان و پدر بچه هایتان دوست دوستتان و دشمن دشمنتان نیستید،
چیزی که باقی میماند شمائید، شمای واقعی........
با پیروی ازین پند شما به مرحله ای از این آرامش و سکون ذهنی خواهید رسید که: حقیقت را به راحتی تشخیص خواهید داد
برای اینکه بتوانید بر روان و اعصاب خود تسلط پیدا کنید و در طی روز بتوانید از آرامش درونی و نشاط سرشار باشید.
دو طریقه ی مدیتیشن را به شما پیشنهاد میکنم.
اولی را به هنگام صبح انجام بدهید ،
چهار زانو بنشینید ستون فقرات خود را راست و عمودی نگهدارید، چشمهایتان را ببندید و گردنتان را صاف کنید،
باید لبهایتان روی هم بسته و زبانتان با سقف دهانتان تماس داشته باشد آرام، اما عمیق تنفس کنید و تمام توجه و حواس خود را به قسمت ناف و سطح مرکزی شکمتان متمرکز کنید به لرزشی که در اثر تنفس عمیق در این قسمت ایجاد میشود توجه داشته باشید فقط همین.....
این حرکت باعث آرام شدن ذهن و نرم کردن افکار انسان میشود و سکون و آرامش وجد آوری در درون انسان رسوخ میکند.
مدیتیشن دوم را به هنگام شب انجام بدهید،
روی زمین دراز بکشید و دست و پا و اعضای بدنتان را شل کنید.
و به حالت آرامش کامل درایید.
چشمهایتان را ببندید و دو دقیقه به خود تلقین کنید که افکارتان متوقف میشود.
این اراده و میل، شما را به سکون و آرامش سوق میدهد.
هنگامی که ذهن و مغز شما کاملا آرام شد به درونتان توجه کنید
و با بیداری کامل مراقب و شاهد آرامش و سرور درونتان باشید.
این توجه شما را به طرف خود شما راهنمایی میکند.
اشو