عشق و نور
1.21K subscribers
449 photos
1.35K videos
22 files
594 links
بیداری معنوی با نرمین



لینک گروه سلام زندگی👇

https://t.me/salamzendgi7

لینک صوتی های نرمین👇


https://t.me/narminbgs
Download Telegram
برای صوفی، وجودی غیر از خدا وجود ندارد
او خدا را تنفس می‌کند، می‌خورد و می‌نوشد، مثل ماهی‌ای که در اقیانوس زندگی می‌کند او نیز در خدا می‌زید
صوفی چطور سرمست نباشد؟!

از راه رفتن و نشستن اش معلوم است که او مست است.
تصادفی نیست که شراب استعاره‌ای مهم در تصوف است
عمر خیام یک صوفی بود که غربی‌ها او را به خوبی نشناختند،
به خاطر ترجمه‌هایی که از رباعیات او شده بود؛
به خصوص ترجمه‌های فیتزجرالد که هر واژه را تحت‌اللفظی ترجمه کرده است
در حالی که آنها همگی استعاره‌اند
وقتی خیام از زن سخن می‌گوید،
منظورش خداست؛
صوفیان خدا را همچون معشوقه‌ای می‌پندارند نه همچون مرد

هندوها نیز خدا را زن تصور می‌کنند ولی مادر می‌پندارند.
صوفیان زن را معشوق خویش می‌پندارند
زمانی که زن مادرت باشد، رابطه‌ات بر مبنای احترام است نه عشق.
این نوع رابطه سرشار از احترام و تکریم است. اما زمانی که زن معشوقه‌ات باشد، رابطه‌ای کاملا متفاوت است.
صوفیان تنها انسانهای روی زمین هستند که شجاعت معشوقه نامیدن خدا را دارند.
همچنین زمانی که صوفیان از شراب سخن می‌گویند در واقع منظورشان همان عشق خدا است ، که اگر آماده‌ی پذیرش و دریافت هدیه‌ باشی، در تو جاری می‌شود. 
اگر در حالتی از آسودگی و آسان گیری باشی، بی‌شک و تردید می‌آید. اگر عشق نیاید، نشانگر این است که درهای وجودت بسته است.
اگر شخصی زیستن با مرشد و پیر را بیاموزد، در واقع باز کردن درهای وجودش را آموخته است. 
مسئله، مسئله‌ی آموختن دانش نیست، در واقع آموختن،
بودنی متفاوت است. 
وجودی #باز_و_پذیرا
نه 
بسته و مدافع.

#اشو
برای صوفی، وجودی غیر از خدا وجود ندارد
او خدا را تنفس می‌کند، می‌خورد و می‌نوشد، مثل ماهی‌ای که در اقیانوس زندگی می‌کند، او نیز در خدا می‌زید.

صوفی چطور سرمست نباشد؟!

از راه رفتن و نشستن اش معلوم است که او مست است.
تصادفی نیست که شراب استعاره‌ای مهم در تصوف است.
عمر خیام یک صوفی بود که غربی‌ها او را به خوبی نشناختند، به خاطر ترجمه‌هایی که از رباعیات او شده بود؛
به خصوص ترجمه‌های فیتزجرالد که هر واژه را تحت‌اللفظی ترجمه کرده است.

در حالی که آنها همگی استعاره‌اند.
وقتی خیام از زن سخن می‌گوید،
منظورش خداست؛
صوفیان خدا را همچون معشوقه‌ای می‌پندارند نه همچون مرد.

هندوها نیز خدا را زن تصور می‌کنند ولی مادر می‌پندارند.
صوفیان زن را معشوق خویش می‌پندارند.
زمانی که زن مادرت باشد، رابطه‌ات بر مبنای احترام است نه عشق.
این نوع رابطه سرشار از احترام و تکریم است
اما زمانی که زن معشوقه‌ات باشد، رابطه‌ای کاملا متفاوت است.
صوفیان تنها انسانهای روی زمین هستند که شجاعت معشوقه نامیدن خدا را دارند.
همچنین زمانی که صوفیان از شراب سخن می‌گویند در واقع منظورشان همان عشق خدا است، که اگر آماده‌ی پذیرش و دریافت هدیه‌ باشی، در تو جاری می‌شود. 

اگر در حالتی از آسودگی و آسان گیری باشی، بی‌شک و تردید می‌آید.
اگر عشق نیاید، نشانگر این است که درهای وجودت بسته است.
اگر شخصی زیستن با مرشد و پیر را بیاموزد، در واقع باز کردن درهای وجودش را آموخته است. 
مسئله، مسئله‌ی آموختن دانش نیست، در واقع آموختنِ بودنی متفاوت است. 
وجودی #باز_و_پذیرا، نه بسته و مدافع.

اشو
بر اساس این طرز فکر مردان و زنانی هستند که در میان ما راه میروند و تحت اختیار و اراده خودآگاهاشان هستند. نام این مردان و زنان بودیستوه است. بودی یعنی آگاه و بیدار و ستوه یعنی موجود. این موجودی است که برای نیروانا (ماهاسامادهی یا خروج آگاهانه از کالبد به سوی رهایی) مهیاست اما شفقتش آنقدر زیاد است که برای کم کردن رنج و درد دیگران و کمک به رهایی آنان روی زمین میماند. یک بودیستوه عقاید و اهدافش صحیح و واقعی و یک جنگجوی آرام اما نترس است که بی وقفه برای کمک به دیگران تلاش میکند تا آنها را به آرامش و اشراق نیروانایی برساند. یک بودیستوه تناسخ یافته ،ماورای وَهم و خودخواهی را دیده و بدبختی ،رنج، ناامیدی نا آرامی و انزوای این دنیا را نیز احساس کرده است. چون این شخص میداند که همه ما در همان مصیبتها و رنج های وجودی گرفتاریم، تلاش میکند رنج و ناراحتی همه را تسکین دهد. در فرهنگ ماهایانا، بودا برای سوگند «بودیستوه» تشویق میشود. سوگند یعنی شما درد دنیا را فهمیده و متعهد میشوید برای به اشراق رسیدن همه تلاش کنید. همه مخلوقات، اعم از آنها که در آسمان یا دریا جای دارند - حشرات، پرندگان دلفین ها صدف داران ،نهنگها و کوسه ها و همه چشمان کوچکی که میان جنگلهای تاریک میدرخشند ، همه جانوران عجیب و همه حشراتی که وزوز کرده و می خواهند وارد خانه تان شوند و شما را بگزند.
یکی از سوگند ها از این قرار است؛ «موجودات ذی شعور غیر قابل شمارش هستند، سوگند می خورم که تا آزادی همه مراقبه گر باقی بمانم»
«زمانیکه اولین بار این را شنیدم به پهنای صورت اشک ریختم. زیرا در یک لحظه شوق اشراق و رها ساختن خودم از همه درد ها و رنج های فیزیکی به پشت سر پرتاب شده بود. در یک لحظه دیگر خودخواهانه به فکر خلاصی خود از درد و رنج نبودم... اینجاست که تعالیم کهن به ما می آموزد که خیر جمعی بر منفعت فردی ارجعیت دارد. و تنها با این آموزه های ارزشمند ما هم می توانیم بصورت جهان شمول دست از خودخواهی و جنگ بر سر قدرت و ثروت و اعتقادات برداریم. و برای شادی و رهایی یکدیگر تلاش کنیم نه برای منافع خود و یا یک عده خاص.

🥹🪷🤍


#سامادهی #سامسارا #کارما #باز_زایی #ذی_شعور   #آگاهی



      
🤍🪷
کسی که همواره در حال #ستیز است ،
#بسته و دور از دسترس خداوند میماند .
کسی که #رها و در آرامش است،
کسی که در هستی #دشمنی ندارد
و به هیچ طریقی درصدد #غلبه
بر کسی یا چیزی نیست ،
در #دسترس خداوند است .

تمام درها و پنجره های او #باز است .
باد می تواند در او وارد شود و بر او بوزد .
باران می تواند بر او ببارد
و خورشید می تواند بر او بتابد .
پس #خدا می تواند در او وارد شود .

خدا گاهی در شکل باد وارد می شود ،
گاهی در شکل باران و گاهی در شکل
خورشید .

اینها راههای #ورود خدا در تو هستند .
او هرگز در شکل #خدا وارد نمی شود .
خدا یک #شخص نیست .
تو خدا را در شکل یک شخص ملاقات
نخواهی کرد .
همیشه با او در شکل #انرژی_ای
طبیعی تماس خواهی یافت .

#گلی که شکوفه زده خدایی است
که بر تو #سلام می کند
و آسمان پر ستاره ...

خدا بازوانش را به روی تو گشوده
و آماده در آغوش گرفتن توست .
اما خدا تنها زمانی می تواند
تو را در آغوش بگیرد و بر تو بوسه زند

که دست از ستیز برداری و گرنه چنان
مشغول و درگیر خواهی بود که هیچ
فرصتی برای #عشق_ورزی با خدا
نخواهی یافت .

زندگی یک رهرو باید #سرشار از عشق
به خدا باشد. #رهروی همان عشق ورزی
به خداست و به همین دلیل #آرامش ،
راحتی و #رهایی عظیمی لازم است .
این تنها چیز لازم است

#اشو