درک عمیق و ساده اینکه همه چیز
همانطور که هست، باید باشد اشراق است ...
هر لحظه را همانطور که هست پذیرایش
باش و نخواه که طوره دیگری باشد ...
آنموقع لحظه به لحظه شروع به رشد
میکنی و دگرگون شده و در نفست
میمیری و در خداوند زنده میشوی و این
تولد الهی توست از دستش نده☺️
🌞💖
همانطور که هست، باید باشد اشراق است ...
هر لحظه را همانطور که هست پذیرایش
باش و نخواه که طوره دیگری باشد ...
آنموقع لحظه به لحظه شروع به رشد
میکنی و دگرگون شده و در نفست
میمیری و در خداوند زنده میشوی و این
تولد الهی توست از دستش نده☺️
🌞💖
مهم حس و احساسِ همین لحظه اس که از عمق وجودت برمیخیزه پسش نزن
قضاوتش نکن
بزار همانطور که هست باشه بجای مقاومت و نفی و انکارش، پذیرایش باش، پذیرا که باشی، خودبخود دگرگون و محو میشه و در فضایی که در یک "آن" گشوده میشه، آنچه که نیاز داشتی را درک و دریافت میکنی.
قدردانِ رحمت الهی باش
با مرگ نفس زیباترین چیز در وجودت رخ میده که فقط در بی نفسی رخ میده ☺️
🌞💖
قضاوتش نکن
بزار همانطور که هست باشه بجای مقاومت و نفی و انکارش، پذیرایش باش، پذیرا که باشی، خودبخود دگرگون و محو میشه و در فضایی که در یک "آن" گشوده میشه، آنچه که نیاز داشتی را درک و دریافت میکنی.
قدردانِ رحمت الهی باش
با مرگ نفس زیباترین چیز در وجودت رخ میده که فقط در بی نفسی رخ میده ☺️
🌞💖
شعور، بدونِ بدنی که بتواند در آن رشد کند، قادر نیست در دنیای مادی، جسمیت یابد و دنیای مادی را تجربه کند. تجربه زندگی، نخست با ادراکاتِ پنجگانه حسی امکانپذیر میگردد که برای ما انسانها امری کاملا معمولی گشته و ما حیرت و اعجازش را بکل بدستِ فراموشی سپرده ایم. بدون بدن، هیچ درکی از زمان و مکان، ممکن نبود.
بدن معجزه و هدیه ایی از سوی هستی ست که قدرش را نمیدانیم.
این بدن ماست که با آن نفس میکشیم و کارهای بسیاری انجام میدهیم
بدن هر لحظه که در آن رشد میکنیم، در حال تغییر است
دیدنی ها را با چشمانمان میبینیم
اصوات و شنیدنی ها را با گوشهایمان میشنویم و با تارهای صوتی مان با همدیگر حرف میزنیم
بابینی مان، عطر و بوی این عالم را به مشام میکشیم
با پرزهای چشایی مان، مزه ها را می چشیم
با حس لامسه مان همه چیز را لمس میکنیم
و خیلی خیلی احساساتِ دیگری همچو عشق و معاشقه☺️
توسط بدن حتی میتوانیم کسی باشیم که نیستیم☺️
به بدنت عشق بورز و دوستش بدار چون عمری در خدمت توست و روزی به مادر زمین بازمیگردد و دوباره به خاک تبدیل میشود ☺️
🌞💖
بدن معجزه و هدیه ایی از سوی هستی ست که قدرش را نمیدانیم.
این بدن ماست که با آن نفس میکشیم و کارهای بسیاری انجام میدهیم
بدن هر لحظه که در آن رشد میکنیم، در حال تغییر است
دیدنی ها را با چشمانمان میبینیم
اصوات و شنیدنی ها را با گوشهایمان میشنویم و با تارهای صوتی مان با همدیگر حرف میزنیم
بابینی مان، عطر و بوی این عالم را به مشام میکشیم
با پرزهای چشایی مان، مزه ها را می چشیم
با حس لامسه مان همه چیز را لمس میکنیم
و خیلی خیلی احساساتِ دیگری همچو عشق و معاشقه☺️
توسط بدن حتی میتوانیم کسی باشیم که نیستیم☺️
به بدنت عشق بورز و دوستش بدار چون عمری در خدمت توست و روزی به مادر زمین بازمیگردد و دوباره به خاک تبدیل میشود ☺️
🌞💖
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سلام و درود بر یاران حق ☺️
عشقمان جاری و نورمان تابنده باد😊🌹💖🌈
🕉🙏🙏🙏🙏🙏🕉
عشقمان جاری و نورمان تابنده باد😊🌹💖🌈
🕉🙏🙏🙏🙏🙏🕉
تا زمانیکه آرامش را در درونمان احساس نکنیم، هیچ آرامشی در بیرونمان نخواهیم داشت. مردم در مقایسه گری و سبقت گرفتن از همدیکر، برای ثروت اندوزی های بیشتری از همنوعانشان برای حفاطت از حسِ امنیتِ کاذبشان، آرامش خود را از دست میدهند. گویی با داشته هایشان تا ابد میتوانند خوشبخت بمانند. شاید فراموش کرده اند که روزی مرگ همه چیزهایی که با چنگ و دندان به آنها چسبیده اند را، خواهد ستاند.
هستی، جان داده و جان میستاند و اگر با من کوچکِ ذهنی ات، در مقابلش مقاومت کنی و تسلیم نشوی، در گوشت به تکرار تسلیم را زمزمه خواهد کرد چون عاشقِ توست. رها کن هرچرا که باید تسلیم هستی شود تا حیاتی دگر یابی و از نو متولد شوی☺️
🌞💖
هستی، جان داده و جان میستاند و اگر با من کوچکِ ذهنی ات، در مقابلش مقاومت کنی و تسلیم نشوی، در گوشت به تکرار تسلیم را زمزمه خواهد کرد چون عاشقِ توست. رها کن هرچرا که باید تسلیم هستی شود تا حیاتی دگر یابی و از نو متولد شوی☺️
🌞💖
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🩷💫مردمی که درگیر ماتریکس ، خرافات ، تعصب و حماقت هستند ، هرگز متوجه آنچه در حال رخ دادن هست ، نمیشن ،اونها درگیر سرگرمیهای ماتریکس هستند و حقیقت برای آنها مثل زهرمار تلخ هستش ، چون باب میلشون نیست و البته گنجایش درک حقیقت رو هم ندارننننننن .
مواظب این افراد باشین ، اونها مانند زامبی ، شما رو تبدیل به زامبیهای ماتریکسی میکنن.
آدمی که طرز تلقی و افکارش رو عوض نمیکنه مثل آب راکدی هست که محل زیست سوسمارهای خطرناک میشه.
اشتراک گذاری هر مطلبی در راستای شــنــاخــت حـقـیـقـت ، مهمتر است از اشتراک گذاریِ زندگیِ افرادی ، که موقتاً در این کالبد هستند .
مواظب این افراد باشین ، اونها مانند زامبی ، شما رو تبدیل به زامبیهای ماتریکسی میکنن.
آدمی که طرز تلقی و افکارش رو عوض نمیکنه مثل آب راکدی هست که محل زیست سوسمارهای خطرناک میشه.
اشتراک گذاری هر مطلبی در راستای شــنــاخــت حـقـیـقـت ، مهمتر است از اشتراک گذاریِ زندگیِ افرادی ، که موقتاً در این کالبد هستند .
ذهنی که نور آگاهی در آن دمیده شده، بسیار خونسرد و آرام است، زیرا می داند که صلح و آرامش خداوندی در همه چیز جریان دارد؛
"حتی در آنچه که بصورت سختی و رنج ظاهر می شود"
زندگی میگذرد، عمر ما میگذرد شاهراهی است بس بزرگ زندگی همانند دریایی پر از امواج است و ادم ها در آن مثل قطرهای بارانند. زندگی میگذرد شاد باشی یا غمگین در گذار ایام شک و تردیدی نیست از خودم میپرسم زندگانی چیست و در این فکر میمانم و دوباره به خودم مینگرم و می گویم زندگی زیباست با همه سختی هایش.
هیچ ارزشی بالاتر از آگاهی نیست، آگاهی بذر الوهيت در توست
وقتی آگاهی به رشد کاملش رسید تو به تحقق سرنوشت خویش نائل گشته ای
🌹🌹🌹
"حتی در آنچه که بصورت سختی و رنج ظاهر می شود"
زندگی میگذرد، عمر ما میگذرد شاهراهی است بس بزرگ زندگی همانند دریایی پر از امواج است و ادم ها در آن مثل قطرهای بارانند. زندگی میگذرد شاد باشی یا غمگین در گذار ایام شک و تردیدی نیست از خودم میپرسم زندگانی چیست و در این فکر میمانم و دوباره به خودم مینگرم و می گویم زندگی زیباست با همه سختی هایش.
هیچ ارزشی بالاتر از آگاهی نیست، آگاهی بذر الوهيت در توست
وقتی آگاهی به رشد کاملش رسید تو به تحقق سرنوشت خویش نائل گشته ای
🌹🌹🌹
آنچه شما نیاز دارید، در زمان مناسب
خواهد آمد نه دیرتر و زودتر
پس با صبوری و بردباری در این لحظه حاضر، هشیارش باشید. آن بینام و بی شکل که در تاریکی های درونتان پنهان است و آنرا هستی یا خداوند مینامیم، به یقین خواهد آمد این یک پیمانی ازلی ست که در آن شک و تردیدی نیست☺️
🌞💖
خواهد آمد نه دیرتر و زودتر
پس با صبوری و بردباری در این لحظه حاضر، هشیارش باشید. آن بینام و بی شکل که در تاریکی های درونتان پنهان است و آنرا هستی یا خداوند مینامیم، به یقین خواهد آمد این یک پیمانی ازلی ست که در آن شک و تردیدی نیست☺️
🌞💖
هستی یا خداوند قابلِ موعظه نیست و این حقیقت باید عمیقا درک شود.
هزاران سال است که ناخودآگاه انسانها، با موعظه گرانی که مقدس پنداشته شده اند و عوام به آنان باور داشته و اعتماد کرده اند چون به آنان با اندیشه های خودشان، وعده وعیدهای رستگاری و الوهیت و بهشت موعظه شده است باور کرده اند و در ناخودآگاهشان، حمل میکنند و هنوز هم که هست در انتظاره رستگاری اند و از خداوندشان میهراسند!
دینی که خدایش خوفناک و ترسناک باشد دین واقعی نیست.
رستگاری، به معنای ژرفش، رهایی از نفس است.
وقتی همه تعلیماتِ غلط و بی صحت و غیره شهودی از جهنم و بهشتی که موعظه گران و مبلغانش در ذهنت القا کرده اند با مراقبه و مشاهده و کند و کاوه ذهنت، از باورمندی های هیپنوتیزم شده اش، خالی کنی، اندک اندک حقیقتِ خداوندی را در وجودت حس و احساسش میکنی. هر چه در تاریکی های ناخودآگاه ذهنت ذخیره و انباشته شده را با قلبت محک زده و شهودی کن.
ذهنی که ادراکی شهودی نداشته باشد، دیر یا زود، مخرب گشته و شکنجه گری برای صاحبانش میشود.
🌞💖
هزاران سال است که ناخودآگاه انسانها، با موعظه گرانی که مقدس پنداشته شده اند و عوام به آنان باور داشته و اعتماد کرده اند چون به آنان با اندیشه های خودشان، وعده وعیدهای رستگاری و الوهیت و بهشت موعظه شده است باور کرده اند و در ناخودآگاهشان، حمل میکنند و هنوز هم که هست در انتظاره رستگاری اند و از خداوندشان میهراسند!
دینی که خدایش خوفناک و ترسناک باشد دین واقعی نیست.
رستگاری، به معنای ژرفش، رهایی از نفس است.
وقتی همه تعلیماتِ غلط و بی صحت و غیره شهودی از جهنم و بهشتی که موعظه گران و مبلغانش در ذهنت القا کرده اند با مراقبه و مشاهده و کند و کاوه ذهنت، از باورمندی های هیپنوتیزم شده اش، خالی کنی، اندک اندک حقیقتِ خداوندی را در وجودت حس و احساسش میکنی. هر چه در تاریکی های ناخودآگاه ذهنت ذخیره و انباشته شده را با قلبت محک زده و شهودی کن.
ذهنی که ادراکی شهودی نداشته باشد، دیر یا زود، مخرب گشته و شکنجه گری برای صاحبانش میشود.
🌞💖
نخستین سوترا:
تجلیل از کمالِ خرد، عشق، قداست.
تفسیر اشو:
قسمت اول
این یک نیایش است. تمام متون مذهبی هند به دلیل خاصی با یک نیایش آغاز میشوند. در کشورها و زبانهای دیگر چنین نیست؛ در یونان هم چنین نیست. ادراک هندی این است:
ما نِیهای توخالی هستیم،
فقط بینهایت در ما جریان دارد
آن بینهایت باید طلبیده شود
ما فقط ابزارهایی برای او هستیم
ما آن را احضار میکنیم، از او میخواهیم که در ما جاری شود
برای همین است که هیچکس نمیداند چه کسی این سوترای دل را نوشته است. این متن امضاء ندارد. زیرا کسی که آن را نوشت باور نداشته که نویسنده، اوست. او فقط یک وسیله بوده.
او درست مانند یک تندنویس عمل کرده، از ماوراء به او دیکته شده است. این متن به او دیکته شده و او وفادارانه آن را نوشته است؛ ولی او مؤلف نبوده است
تجلیل از کمال خرد، عشق، قداست.
این یک احضار و طلبیدن است ولی هر واژه بسیار بسیار آبستن معنا است.
تجلیل از کمال خرد …
“کمال خرد” Perfection of Wisdom ترجمهی آن پراگیاپارامیتا Pragyaparamita است
پراگیا Pragya یعنی خرد Wisdom
به یاد بسپارید، به معنی دانش نیست. دانش چیزی است که توسط ذهن میآید، دانش از بیرون وارد میشود. دانش هرگز اصیل نیست! نمیتواند اصیل باشد، به سبب طبیعتش، قرضگرفتهشده است
خرد، نگرش اصیل شماست: از بیرون نمیآید، در شما رشد میکند؛
خرد یک گلسرخ واقعی است بر روی درخت که توسط درخت رشد یافته: ترانهی آن درخت است؛ از درونیترین هستهی و از اعماق آن برخاسته است. یک روز بیان نشده، روز دیگر بیان شده است؛ یک روز متجلی نبوده، روز دیگر متجلی میشود.
پراگیا یعنی خرد،
وارد دانشگاه میشوی و دانش جمع میکنی
خرد یعنی: وارد زندگی میشود و تجربه میاندوزی
بنابراین یک فرد جوان میتواند دانش داشته باشد ولی هرگز خرد ندارد، زیرا خرد نیاز به زمان دارد
خرد یعنی دانشی که توسط تجربهی فردی گردآوری شده، ولی بازهم از بیرون میآید.
پراگیا نه دانش است و نه خرد
آنگونه که بطور معمول از این واژگان درک میشود.
پراگیا یک شکوفایی درونی است
نه توسط تجربه، نه توسط دیگران،
نه توسط زندگی و برخوردهای زندگی،
نه....
بلکه فقط با رفتن به درون در سکوت کامل، و اجازه دادن به آنچه در آنجا پنهان است تا منفجر شود
شما خرد را همچون یک بذر در درون حمل میکنید؛ فقط نیاز به یک خاک مناسب دارد تا بتواند جوانه بزند
خرد همیشه اصیل است. همیشه متعلق به تو است و فقط به تو تعلق دارد.
ولی بازهم به یاد بسپار:
وقتی میگویم “مال تو” منظورم این نیست که هیچ نفسْی درگیر آن است
به این معنا متعلق به تو است که از ذات و طبیعت تو میآید، ولی نفس هیچ ادعایی بر آن ندارد. زیرا نفس بخشی از ذهن است و به سکوت درونی تو ربطی ندارد.
پارامیتا یعنی از فراسو، ورای زمان و مکان؛ وقتیکه وارد حالتی میشوی که زمان ناپدید می شود، وقتی وارد فضای درونی میشوی که مکان ناپدید میشود، وقتیکه نمیدانی کجا هستی و چه زمانی هست، وقتی هردوی این مراجع ناپدید میشوند. زمان بیرون از تو است، همینطور مکان هم از تو بیرون است
یک نقطه برخورد در درون تو هست که در آنجا زمان ازبین میرود.
در آنجا جاودانگی هست، لحظهای از بیزمانی. این همان ماورا است
یک فضای بیمکان و یک لحظهی بیزمان. تو دیگر مقید نیستی، پس نمیتوانی بگویی که کجا هستی.
حالا به من نگاه کنید: من نمیتوانم بگویم که در اینجا هستم، زیرا در آنجا هم هستم. و نمیتوانم بگویم که در هندوستان هستم، زیرا در چین هم هستم. و نمیتوانم بگویم که در این سیّاره هستم، زیرا که نیستم. وقتی نفسْ ناپدید شود، تو فقط با آن کُلّ یکی هستی. در همهجا هستی و در هیچکجا نیستی. بعنوان یک ماهیت جداگانه وجود نداری، حل شدهای.
ببینید! در بامداد، روی یک برگ زیبا، شبنمی در نورخورشید میدرخشد؛ بسیار زیباست. و سپس شروع میکند به سُرخوردن و به اقیانوس میغلطد. وقتی روی برگ قرار داشت؛ زمان و مکان وجود داشت، تعریفی از خود داشت، برای خودش شخصیتی داشت. حالا وقتی که به درون اقیانوس چکید، نمیتوانی آن را در هیچکجا پیدا کنی
نه اینکه وجود نداشته باشد، نه...
اینک همهجا هست: برای همین نمیتوانی آن را در هیچ جایی پیدا کنی. نمیتوانی مکان آن را پیدا کنی، زیرا تمامی اقیانوس مکان او شده است.
اینک جداگانه وجود ندارد.
وقتی از آن کُلّ جدا نباشی، آنگاه پراگیاپرامیتا برمیخیزد، خرد کامل شده است، خردی که ماورایی است
یک نیایش زیبا میگوید:
تجلیل من نثار آن خردی که وقتی به فراسو میروی وارد میشود
و این عاشقانه است، مقدس است مقدس به این سبب که تو با آن کُلّ یکی شدهای؛
عاشقانه به این سبب که آن نفس که انواع زشتیها را در زندگیت خلق کرده بود دیگر وجود ندارد
ادامه دارد...
#اشو
#سوترای_دل
تفسیر اشو از سخنان گوتام بودا از متن Prajnaparamita Hridayam Sutra
#برگردان: محسن خاتمی
تجلیل از کمالِ خرد، عشق، قداست.
تفسیر اشو:
قسمت اول
این یک نیایش است. تمام متون مذهبی هند به دلیل خاصی با یک نیایش آغاز میشوند. در کشورها و زبانهای دیگر چنین نیست؛ در یونان هم چنین نیست. ادراک هندی این است:
ما نِیهای توخالی هستیم،
فقط بینهایت در ما جریان دارد
آن بینهایت باید طلبیده شود
ما فقط ابزارهایی برای او هستیم
ما آن را احضار میکنیم، از او میخواهیم که در ما جاری شود
برای همین است که هیچکس نمیداند چه کسی این سوترای دل را نوشته است. این متن امضاء ندارد. زیرا کسی که آن را نوشت باور نداشته که نویسنده، اوست. او فقط یک وسیله بوده.
او درست مانند یک تندنویس عمل کرده، از ماوراء به او دیکته شده است. این متن به او دیکته شده و او وفادارانه آن را نوشته است؛ ولی او مؤلف نبوده است
تجلیل از کمال خرد، عشق، قداست.
این یک احضار و طلبیدن است ولی هر واژه بسیار بسیار آبستن معنا است.
تجلیل از کمال خرد …
“کمال خرد” Perfection of Wisdom ترجمهی آن پراگیاپارامیتا Pragyaparamita است
پراگیا Pragya یعنی خرد Wisdom
به یاد بسپارید، به معنی دانش نیست. دانش چیزی است که توسط ذهن میآید، دانش از بیرون وارد میشود. دانش هرگز اصیل نیست! نمیتواند اصیل باشد، به سبب طبیعتش، قرضگرفتهشده است
خرد، نگرش اصیل شماست: از بیرون نمیآید، در شما رشد میکند؛
خرد یک گلسرخ واقعی است بر روی درخت که توسط درخت رشد یافته: ترانهی آن درخت است؛ از درونیترین هستهی و از اعماق آن برخاسته است. یک روز بیان نشده، روز دیگر بیان شده است؛ یک روز متجلی نبوده، روز دیگر متجلی میشود.
پراگیا یعنی خرد،
وارد دانشگاه میشوی و دانش جمع میکنی
خرد یعنی: وارد زندگی میشود و تجربه میاندوزی
بنابراین یک فرد جوان میتواند دانش داشته باشد ولی هرگز خرد ندارد، زیرا خرد نیاز به زمان دارد
خرد یعنی دانشی که توسط تجربهی فردی گردآوری شده، ولی بازهم از بیرون میآید.
پراگیا نه دانش است و نه خرد
آنگونه که بطور معمول از این واژگان درک میشود.
پراگیا یک شکوفایی درونی است
نه توسط تجربه، نه توسط دیگران،
نه توسط زندگی و برخوردهای زندگی،
نه....
بلکه فقط با رفتن به درون در سکوت کامل، و اجازه دادن به آنچه در آنجا پنهان است تا منفجر شود
شما خرد را همچون یک بذر در درون حمل میکنید؛ فقط نیاز به یک خاک مناسب دارد تا بتواند جوانه بزند
خرد همیشه اصیل است. همیشه متعلق به تو است و فقط به تو تعلق دارد.
ولی بازهم به یاد بسپار:
وقتی میگویم “مال تو” منظورم این نیست که هیچ نفسْی درگیر آن است
به این معنا متعلق به تو است که از ذات و طبیعت تو میآید، ولی نفس هیچ ادعایی بر آن ندارد. زیرا نفس بخشی از ذهن است و به سکوت درونی تو ربطی ندارد.
پارامیتا یعنی از فراسو، ورای زمان و مکان؛ وقتیکه وارد حالتی میشوی که زمان ناپدید می شود، وقتی وارد فضای درونی میشوی که مکان ناپدید میشود، وقتیکه نمیدانی کجا هستی و چه زمانی هست، وقتی هردوی این مراجع ناپدید میشوند. زمان بیرون از تو است، همینطور مکان هم از تو بیرون است
یک نقطه برخورد در درون تو هست که در آنجا زمان ازبین میرود.
در آنجا جاودانگی هست، لحظهای از بیزمانی. این همان ماورا است
یک فضای بیمکان و یک لحظهی بیزمان. تو دیگر مقید نیستی، پس نمیتوانی بگویی که کجا هستی.
حالا به من نگاه کنید: من نمیتوانم بگویم که در اینجا هستم، زیرا در آنجا هم هستم. و نمیتوانم بگویم که در هندوستان هستم، زیرا در چین هم هستم. و نمیتوانم بگویم که در این سیّاره هستم، زیرا که نیستم. وقتی نفسْ ناپدید شود، تو فقط با آن کُلّ یکی هستی. در همهجا هستی و در هیچکجا نیستی. بعنوان یک ماهیت جداگانه وجود نداری، حل شدهای.
ببینید! در بامداد، روی یک برگ زیبا، شبنمی در نورخورشید میدرخشد؛ بسیار زیباست. و سپس شروع میکند به سُرخوردن و به اقیانوس میغلطد. وقتی روی برگ قرار داشت؛ زمان و مکان وجود داشت، تعریفی از خود داشت، برای خودش شخصیتی داشت. حالا وقتی که به درون اقیانوس چکید، نمیتوانی آن را در هیچکجا پیدا کنی
نه اینکه وجود نداشته باشد، نه...
اینک همهجا هست: برای همین نمیتوانی آن را در هیچ جایی پیدا کنی. نمیتوانی مکان آن را پیدا کنی، زیرا تمامی اقیانوس مکان او شده است.
اینک جداگانه وجود ندارد.
وقتی از آن کُلّ جدا نباشی، آنگاه پراگیاپرامیتا برمیخیزد، خرد کامل شده است، خردی که ماورایی است
یک نیایش زیبا میگوید:
تجلیل من نثار آن خردی که وقتی به فراسو میروی وارد میشود
و این عاشقانه است، مقدس است مقدس به این سبب که تو با آن کُلّ یکی شدهای؛
عاشقانه به این سبب که آن نفس که انواع زشتیها را در زندگیت خلق کرده بود دیگر وجود ندارد
ادامه دارد...
#اشو
#سوترای_دل
تفسیر اشو از سخنان گوتام بودا از متن Prajnaparamita Hridayam Sutra
#برگردان: محسن خاتمی
آنچه را که خداوند پنداشتی، حاصلِ تعلیماتِ موعظه گران و مبلغانِ دینی و مذهبی بوده و به همین خاطر خداوند را از دست داده و در وجودت فراموشش کرده ایی چون دچاره باورمندی به خدا گشته ایی. خداوند، عظیمتر از باورهای توست به همین سبب نمیتوانی آن بینام و بی شکل را در باورهایت، بیابی ☺️
خداوند، فراتر از فهم و باورها و اعتقادات و تصورات بشریست.
با حس و احساسِ درونی ات، اندک اندک در خداوند، ادغام، حل و یکی میشوی☺️
🌞💖
خداوند، فراتر از فهم و باورها و اعتقادات و تصورات بشریست.
با حس و احساسِ درونی ات، اندک اندک در خداوند، ادغام، حل و یکی میشوی☺️
🌞💖
تو ماجراجویانه، زندگانی های بسیاری دنبال خداوند گشتی و پیدایش نکردی. اکنون وقت آن رسیده که به درونت نگاه کنی و دریابی که خداوند با همه عشق و علاقه اش بتو هر لحظه در درونت، منتظره تو مانده تا جستارت را پایان داده و در آن حل شوی☺️
🌞💖
🌞💖
اگر با هر چيزي يكي شوی
مسرور خواهی شد
اگر خودت را از هر چيزی جدا كنی
حتی اگر شادمانی باشد
رنجور خواهی شد
پس كليد اين است
جدا بودن به عنوان نَفْسْ
پايه تمام رنج هاست
يكي بودن
جاری بودن با هرآنچه كه زندگی برايت پيش آورده
با شدت و با تماميت در آن بودن
طوری كه تو ديگر نباشی
و یک بودن تمام و کمال
يعنی سرور
اوشو
مسرور خواهی شد
اگر خودت را از هر چيزی جدا كنی
حتی اگر شادمانی باشد
رنجور خواهی شد
پس كليد اين است
جدا بودن به عنوان نَفْسْ
پايه تمام رنج هاست
يكي بودن
جاری بودن با هرآنچه كه زندگی برايت پيش آورده
با شدت و با تماميت در آن بودن
طوری كه تو ديگر نباشی
و یک بودن تمام و کمال
يعنی سرور
اوشو