عشق و نور
1.2K subscribers
441 photos
1.34K videos
21 files
588 links
بیداری معنوی با نرمین



لینک گروه سلام زندگی👇

https://t.me/salamzendgi7

لینک صوتی های نرمین👇


https://t.me/narminbgs
Download Telegram
در دنیای عشق هیچ فرقی بین شاه و گدا نیست. جایی که عشق مطرح است، فقر و اشرافیت مفهومی ندارد. در عشق، شاه و گدا یکسانند. تنها یک راه برای دستیابی به عشق وجود دارد، کسی که عشق را می طلبد سرش را می دهد تا به دستش آورد.
هر که عشق را می خواهد باید بی خود شود، باید خودش را قربانی کند. بایستی غرورش، منیتش، بودنش، خودنمایی اش، #نفس اش را قربانی کند. هرگز عشق در شما متولد نمی شود، تا مهیای از دست دادن سر خود نشوید. کمی عمیق تر در این گفتار غور کنید. در این فدا کردن سر دو بعدی وجود دارد. اول نابودی و دور ریختن غرور و منیت شماست، که جایگاهش در سر شما می باشد. برای همین است که غالبا توصیه می شود سرتان را بالا بگیرید، وقتی به کسی اهانت می کنید، به او نشان می دهید که کسی هستید، و او را وادار می کنید سرش را خم کند. سر سمبل #غرور و #منیت است. به همین علت است که وقتی به کسی سر می سپرید، سرتان را روی پاهای او می گذارید، چرا سر؟ اعضای دیگر در بدن هست، ولی سر است که سمبل غرور و منیت است. و شما با نهادن سرتان روی پاهای مراد تان کاملا خود را #تسلیم و سر سپرده او می کنید. و برای همین است که وقتی از کسی عصبانی می شوید با لنگه کفش به سرش می کوبید. سر هم معنا و مترادف با نفس است، آنجا قلمرو اوست
کبیر می گوید وقتی نفس ات را دادی، دیگر فرقی نمی کند که شاه باشی یا گدا، سیاه باشی یا سفید او می گوید آنوقت است که می توانی خودت را لبریز از #عشق کنی، آنقدر که پر شوی.

#اشو
#کتاب_راز_بزرگ
راز رسیدن به جایی حقیقی در زندگی این است:
حرکت کردن در جهت خدا
به جز آن هیچ جهتی و هیچ جاده ای به هیچ جایی ره نمی برد
در جهت خدا شناور باش
با شنا کردن خلاف جهت او، شخص فقط خود را میشکند و نابود میکند.

ریشه ترس انسان در چیست؟
علت نگرانی و اضطراب او چیست؟
درد او چیست؟
مرگ او چیست؟

من چنین دریافته ام که:
همهِ این رنجها در تلاش بیهوده ما برای شنا کردن در خلاف جهت خدا ظاهر میشوند

#غرور درد است، غرور بیماری است
چون که غرور، خلاف جهت خداست.

#زیاده_خواهی، #شهوات و #آرزوهای_دور_و_دراز، همگی خلاف جهت خداست
و مخالفت با خدا، مخالفت با طبیعت راستین خویشتن است.

داستانی شنیده ام. خلبانی در یک هواپیمای کوچک با سرعت صد و پنجاه مایل بـر ساعت پرواز میکرد ،ناگهان او کشف کرد که در مسیر پروازش وارد یک باد کُشنده و مهیب شده است.
باد، بسیار طوفانی بود و با سرعت صد و پنجاه مایل بر ساعت در خلاف جهت هواپیما حرکت میکرد، زندگی خلبان که در طوفانی خشن گرفتار شده بود در خطر بود و نجات هواپیما غیر ممکن به نظر میرسید.  شگفت آنکه همه اجزای هواپیما کاملا درست کار میکردند، با این حال هواپیما یک سانت هم به جلو حرکت نمیکرد.
بعدها آن خلبان گفت: آن تجربه خیلی عجیب بود. پیش نرفتن در حالی که با سرعت صد و پنجاه مایـل بـر سـاعت در حرکت هستی....! من بسیار سریع میرفتم و با این حال، به هیچ جایی نمیرسیدم.

آیا این به راستی درست نیست که با حرکت کردن در خلاف جهت خدا و خلاف جهت طبیعت راستین، شخص نمیتواند به هیچ جایی برسد؟

شادی زندگی به آنهایی تعلق دارد که در خویشتن خویش زندگی می کنند، خویشتن را میشناسند و به خویشتن میرسند.
آیا این داستان در مورد زندگی هم درست نیست؟
آیا این برای اکثریت انسانها در حال اتفاق افتادن نیست؟
کسانی که  دارند در خلاف جهت خدا حرکت می کنند درخواهند یافت که بدون شک دارند میروند، اما به هیچ جایی نمی رسند.

اشو