عشق و نور
1.19K subscribers
440 photos
1.34K videos
21 files
587 links
بیداری معنوی با نرمین



لینک گروه سلام زندگی👇

https://t.me/salamzendgi7

لینک صوتی های نرمین👇


https://t.me/narminbgs
Download Telegram
زندگی همین چیزهای کوچک است. اگر با این چیزهای کوچک و عادی خوش باشی، آنها را به چیزی خارق‌العاده دگرگون خواهی ساخت. اگر با خوردن غذا خوش باشی، غذا خوردن تو کاری عملی مقدس می‌شود. اگر با شستن ظروف خوش باشی، عمل تو عبادت می‌شود. اگر از آماده کردن غذا برای دوستان، فرزندان یا والدین خود لذت ببری و با آن خوش باشی، غذا پختن تو مراقبه می‌شود. راز در خوش بودن است. اگر در هر عملی که انجام می‌دهی خوش باشی، آن عمل در راه خدا انجام می‌یابد و به او تقدیم می‌شود. و هرگاه زمان مناسب فرا رسد و تو آماده و رسیده باشی، خورشید در آسمان رخ می‌نماید و تمام تاریکی‌ها ناپدید می‌شوند.

🔹 اُشو
🔵 زمانی که به این باور رسیدید که خدا در درون شما وجود دارد و از شما جدا نیست، به قدرت واقعی خود پی می برید. 
شما متوجه هوش بی نهایتی هستید که در درون شما نهفته است و تنها چیزی که برای دسترسی به این هوش لازم است تغییر طرز فکرتان است.

نویل گدارد

ما خودمان تمام بیماریها رادر بدنمان ایجاد می کنیم.
جسم مثل هر چیزدیگری در زندگی، آینه افکار و باورهای درونی ماست.
جسم همواره با ما حرف می زند، کافی است فقط وقت بگذاریم و به آن گوش کنیم.

لوئیز هی
#سوال_از_اشو

تعریف شما از شکرگزاری چیست؟

#پاسخ

سپاسگزاري واقعی هرگز قادر نیست براي بیان خودش واژه اي بیابد.
آن سپاسگزاري که بتوان براي بیانش، واژه بیـابی، فقـط تشـریفاتی اسـت
زیرا هر چیزي که دل آن را احساس کند، بی درنگ به وراي #واژگان، مفاهیم و زبان می رود.
می توانی آن را زندگی کنی،
می تواند از چشـمانت بدرخشد، 
می تواند همچون رایحه اي از تمامی وجودت پراکنده شود.
می تواند موسیقی سکوتت شود، 
ولی نمی توانی آن را بازگو کنی. 
لحظـه اي که آن را بگویی، یک چیز اساسی بی درنگ خواهد مرد. 
کلمات فقط می توانند حامل مردگان باشند، نه تجارب زنده
بنابراین قابـل درك اسـت که سپاسگزاري کردن را دشوار می یابی.
این مشکل تو نیست،
مشکل تجربهِ سپاسگزار بودن است.
و چه برکت یافته اند آنان که چنین تجاربی، #وراي_کلام دارند.

آنان که چیزي جز کلام و واژگان نمیشناسند نفرین شده اند.
شکرگزاري عاطفه اي الهی است.
در این قرن، اگر چیزي گم شده باشد، همین شکرگزاري است.
آیا می دانید که وقتی هوا را به درون می بریـد، این شما نیستید که نفس می کشید؟
زیرا لحظه اي که نفس وارد نشود، تو قادر نیستی آن را به درون ببري. آیا مطمـئن هسـتی کـه ایـن تو بودي که زاده شدي؟
نه، این تو نبودي.
تو در به دنیا آمدنت نقشی آگاهانه نداشتی، این تصمیم تو نبوده.
آیا مـی دانـی ایـن بـدن کوچـک کـه دریافت کرده اي چقدر شگفت انگیزاست؟
این بزرگترین معجزة روي زمین است.
قدري غذا می خوري و این معدة کوچک تو آن را هضـم مـیکند، این معجزه اي بزرگ است.
علم بسیار پیشرفت کرده است، ولی اگر بخواهی کارخانه هاي بزرگی بسازي و هـزاران متخصـص را در آن هـا بگماري، باز هم مشکل بتوانند یک قطعه نان را هضم کنند و به خون تبدیل سازند.
و این بدن شما بیست و چهار ساعته در حال انجام معجزات است،. مواد گرانبهایی در آن به کار نرفته است.
چنین معجزة عظیمی بیست و چهار ساعته با تو اسـت و تـو از آن سپاسـگزاري ﻧﻤﻲ ﻛﻨﻲ!!!!

ادامه👇👇

#اشو
ادامه پاسخ 👇👇

آیا هرگز عاشق بدنت بوده اي؟
آیا هرگز دست هایت را بوسیده اي؟
آیا هرگز عاشق چشم هایت بوده اي؟
آیا هرگز دریافته اي که چیزي عظـیم درحال وقوع است؟

بسیار غیرمعمولی است که بتوان در میان شما کسی را یافت که عاشق چشمهایش باشد و یـا دسـت خـودش را ببوسـد و از اینکه این اتفاقات شگفت انگیز بدون اطلاع او و یا بدون مشارکت او صورت می گیرند، احساس شـکرگزاري داشـته باشـد .
پـس نخسـت اینکـه نسبت به بدن شاکر باشید.
فقط انسانی که از بدن خودش شاکر است می تواند نسبت به بدن هاي مردم دیگر شاکر باشد.
نخسـت از عشـق بـه بدن خود سرشار شوید، زیرا فقط کسی می تواند به بدن هاي دیگر عشق بورزد که سرشار از عشق به بدن خودش باشد. .
بدن معجزه اي عظیم است.
بدن به طرز شگفت انگیزي یاري دهنده است، از آن سپاسـگزاري کنیـد .

ایـن بدن چیست؟

این بدن از پنج عنصر تشکیل شده است، از بدن و از آن پنج عنصر تشکر کنید.
اگر روزي خورشید بمیرد، چه برسـر شـما خواهـد آمد؟
دانشمندان می گویند که خورشید تا چهار میلیارد سال دیگر خواهد مرد؛ نور کافی داده است و خالی شده است و روزي خواهـد آمـد کـه می میرد.
هم اکنون ما چنین تصور می کنیم که خورشید هر روز طلوع خواهد کرد. ولی روزي خواهد آمد که مردم شب به خـواب مـی رونـد و در این فکر هستند که شاید فردا صبح خورشید طلوع نکند.
آنوقت چه اتفاقی خواهد افتاد؟
من این را سپاسگزاري می خوانم سپاسی الهی برای همه چیز .
نمی توانی بدون این شکرگزاري انسانی مذهبی باشی. 
یک انسـان ناسـپاس چگونـه مـی توانـد مذهبی باشد؟
زمانی که این شکرگزاري را پیوسته احساس کردي، تعجب خواهی کرد، این شـکرگزاري تـو را پـر از آرامـش و سرشـار از اسـرار خواهد کرد.
و آنوقت یک چیز را درك می کنی، که: 
تو لیاقت داشتن تمام این چیزها را نداري، ولی چون تمام این ها را داري، سرشار از سـپاس هستی. چون آنچه را که دریافت کرده اي راضی کننده است، احساس سپاسـگزاري داري .
شـکر خـودت را بیـان کـن .
راه هـایی بـراي پـرورش شکرگزاري پیدا کن و مراقبه ات توسط آن عمیق تر خواهد شد.
و نه تنها مراقبه ات، بلکه تمام زندگیت تغییري عظـیم خواهـد کـرد . زنـدگیت بسیار متفاوت خواهد بود،
چیزي کاملاً جدید خواهد شد.

#اشو
moraghebe ruzane 16 ordibehesht
مراقبه روزانه 16 اردیبهشت
ضمیر ناخودآگاه و تسلط آن بر ضمیر خودآگاه ذهن
قدرت ضمیر ناخودآگاه، فراتر از آن چیزی است که تصور می‌کنید. هیچ اغراقی در کار نیست... قدرت ذهن مانند یک بانک اطلاعاتی هر آن چیزی که فکرش را بکنید در خود ذخیره می‌کند. حتی ممکن است تصور کنید برخی اطلاعات را فراموش کردید، در حالی که دست نخورده در ضمیر ناخودآگاه شما دورهم نشسته اند و منتظرند تا شما حرکتی مخالف میل انها انجام بدید تا حسابی شما را  تنبیه کنند…
ناخودآگاه ذهنتان‌ را مشاهده کنید تا با نور آگاهی تان به ریشه و اساسِ باورهای بنیادینِ بخش روحانیِ حاکم برآن را شناسایی کنید. نیمه تاریکِ انسان چه مقدس یا نامقدس آنطور که مترجمِ ذهن، بازتعریفش می‌کند، بخشِ روحانی وجود اوست و تا کاملا به روشنایی تبدیل نگردد و نظم و وضوح و زلالیت‌ و شفافیت وارده این بخش نشود، نفس حاکم است.
تمام مردم جهان با یک زبان واحد سکوت می کنند
ولی به محض باز کردن دهان از هم فاصله می گیرند
هر گاه عزم سخن کردی بیندیش که آنچه میخواهی بگویی از سکوت بهتر باشد...
🙏😊
#سوال_از_اشو

مرشد عزیز، چرا شما همواره علیه دانش صحبت می‌کنید؟
هرگز نشنیده‌ام که علیه جهل صحبت کنید

#پاسخ

سارگام،دانش مانع می‌شود
جهل هرگز مانع نیست
دانش تو را نفسانی می‌سازد، جهل هرگز چنین کاری نمی‌کند
دانش چیزی نیست جز پنهان‌سازی جهل و پوشاندن آن
اگر دانش نباشد، جهل خودت را خواهی شناخت زیرا چیزی برای پنهان کردن وجود ندارد
و شناخت اینکه، “من نادان هستم،” نخستین گام به سوی خردِ واقعی است برای همین من هرگز برعلیه جهل صحبت نمی‌کنم، در مورد جهل چیزی زیبا وجود دارد. آنچه در مورد جهل زیباست این است که جهت درست حرکت را به تو نشان می‌دهد

سقراط می‌گوید: من فقط یک چیز می‌دانم؛ که چیزی نمی‌دانم
ولی سقراط یکی از خردمندترین مردان دنیا است

من هرگز چیزی بر علیه جهل نمی‌گویم. یک نکته‌ی زیبای دیگر در مورد جهل وجود دارد: که مال خودت است

دانش همیشه قرض‌گرفته شده است
و چیزی که مال خودت باشد هرگز نمی‌تواند از تو گرفته شود؛ نمی‌تواند دزدیده شود
ولی دانش را بسیار آسان می‌توان از تو گرفت. وام گرفته شده است.
و وقتی که نادان هستی، هیچ تظاهری pretension در موردش نداری، ساده هستی، معصوم هستی
نادانی کیفیت معصومیت را در خودش دارد. برای همین است که کودکان بسیار معصوم هستند، چون نادان هستند. مردمان ابتدایی primitive نیز بسیار معصوم هستند؛ زیرا بسیار نادان هستند، حیله‌گر نیستند، نمی‌توانند باشند؛ بقدر کافی دانش ندارند تا حیله‌گر باشند
قبل از اینکه بتوانی حیله‌گر باشی باید تعلیم‌دیده educated باشی
قبل از اینکه بتوانی حیله‌گر باشی نیاز به مدرک دانشگاهی داری
هرچه دانشگاه‌های بیشتری وجود داشته باشند، دنیا حیله‌گرتر خواهد بود
هرچه مردمان بیشتری دانش‌آلوده باشند، فریبکارتر، مکّارتر و ظالم‌تر خواهند بود. و آنان همواره به دنبال راه‌های تازه‌ای برای بهره‌کشی از مردم هستند.

جهل خالص است، دستکاری نشده است
از جهل به سوی خرد حرکت کن، نه از دانش
اگر جهل مراقبه‌گون شود به خرد تبدیل می‌شود
اگر جهل به اطلاعات بیشتر و بیشتر علاقمند شود، به دانش تبدیل می‌شود

دانش‌آلوده بودن ابداًً کمکی نخواهد کرد. خرد رهایی‌بخش است
خرد همانقدر مال خودت است که جهل مال خودت است

دانش نه‌تنها دیگران را می‌فریبد، تو را نیز فریب می‌دهد. وقتی پاسخ‌ها را طوطی‌وار بدانی، شروع می‌کنی به این تفکر که تو واقعاً می‌دانی!
چون می‌توانی بخوانی و بنویسی، شروع می‌کنی به این تفکر که می‌دانی
چون می‌توانی معنی لغات را درک کنی، فکر می‌کنی که می‌دانی
چون هوشمندی تو پوششی از روشنفکری دارد شروع می‌کنی به این فکر که تو هوشمند هستی
ولی تو هوشمند نیستی،
فقط روشنفکرنما هستی

هوشمندی بخشی از خردمندی است؛ روشنفکری بخشی از دانش است.

آری، سارگام؛ من علیه دانش صحبت می‌کنم زیرا هیچ چیز خطرناک‌تر از دانش نیست
دانش مانع این است که تو خودت را بشناسی
دانش مانع شناختن است، زیرا چیزی مصنوعی، کاذب به تو می‌دهد تا با آن بازی کنی و تو آن چیز واقعی را کاملا‌ً ازیاد می‌بری
شروع نکن به باورکردن کلمات، این خطرناک‌ترین بازی هست که فرد می‌تواند بازی کند
یک طوطی نباش؛ وگرنه از منبع درونی خودت دورتر و دورتر خواهی رفت.

هرچه واژگان بیشتری بدانی، بیشتر و بیشتر سردرگم خواهی شد، چون خودت شناختی نداری، کلمات تو فقط در سطح قرار دارند. اگر کسی قدری تو را عمیق‌تر بخراشد، جهل تو باید که بالا بزند
مردم به تظاهرکردن ادامه می‌دهند.

در هندوستان هزاران تفسیر در مورد باگوادگیتا Bhagavadgita وجود دارد. حالا، اگر کریشنا دیوانه یا غیرعاقل بود، آنوقت کلام او هزاران معنی می‌داشت. ولی کریشنا در مورد آنچه می‌خواست بگوید بسیار دقیق بود. پس چگونه می‌توانید هزاران تفسیر در مورد سخنانش داشته باشید؟
اینها مردمانی هستند که معانی خودشان را بر باگوادگیتا تحمیل کرده‌اند. اگر او بازگردد و نگاهی به این تفاسیر کند، ‌خودش گیج خواهد شد!
او خودش در اینکه واقعاً‌ منظورش چه بوده با مشکل روبه‌رو خواهد شد!
و این افراد بسیار اهل جدل و مباحثه هستند.

فردی که بتواند یک آینه شود نیازی ندارد به کتاب‌های مقدس مراجعه کند
او می‌تواند آن پیام را در درختان و آواز پرندگان و در ابرها و در خورشید و ماه پیدا کند
او می‌تواند پیام را در همه‌جا پیدا کند، زیرا پیام خداوند در سراسر جهان‌هستی منتشر شده است
امضای خداوند روی هر برگ وجود دارد، تو فقط باید آینه‌گون، ساکت، مراقبه‌گون، بدون افکار و بدون دانش باشی.

برای همین است که من علیه دانش صحبت می‌کنم. این دانش است که زندان تو می‌شود.

دانش خودت را کنار بگذار، فقط عمیقاً‌ وارد معصومیت شو، وارد عمق نادانی‌ات بشو و سپس قادر خواهی بود که حقیقت را بشناسی
حقیقت توسط دانش پیدا نخواهد شد، توسط سکوت پیدا می‌شود
و دانش سروصدا است.

#اشو

دامّا پادا / راه حق
‍ ‍ فواید و اثرات انرژی لبخند درونی..  🥰

اگر بدن را یک سرزمین تصور کنیم، قلب مانند فرمانروای این سرزمین است و مغز به عنوان کنترل کننده عمل می‌کند. تمام اجزای بدن و اندام‌های انسان نیز توسط رگ‌های خونی و رشته‌های عصبی با يکدیگر در ارتباط هستند.

حال در صورتی که بتوان بين مغز و قلب ارتباط برقرار کرد، اعضای بدن خواهند توانست در قالب یک سیستم هماهنگ و یکپارچه با ذهن، با تک تک اجزاء و اندام‌های خود در ارتباط باشند و انرژی لبخند درونی این ارتباط را در بدن برقرار می‌کند.

روش اجرای تمرین : ↘️

آغاز تمرین لبخند درونی از منطقه "هارا" زیر ناف صورت می‌گیرد. لبخند به چشم‌ها منتقل شده و از چشم‌ها مانند آبشاری، انرژی این لبخند به تمام بدن سرازیر می‌گردد. در تمام طول تمرین، ذهن بر روی عضوی متمرکز است که قصد آن را داريم تا به آن لبخند بزنیم یا در واقع می‌خواهیم با آن عضو ارتباط برقرار کنیم.

زمانی که عضوی از بدنمان را تصور می‌کنیم و به آن لبخند می‌زنیم به این معنی است که ذهن را بر روی آن عضو متمرکز کرده‌ایم و به کمک انرژی لبخند هر گونه استرس، گرفتگی، خستگی و احساسات منفی را از آن عضو دور می‌کنیم. لبخند از چشم‌ها آغاز شده، سپس به قلب، مغز، ریه‌ها، کبد، کلیه‌ها و ... هدایت می‌شود. به ترتیب این عضوها را در ذهن مجسم می‌کنیم و احساسات منفی مربوط به هر عضوی را از آن ها دور می‌کنیم و اجازه می‌دهیم تا انرژی لبخند به آنها بتابد .

به عنوان مثال، ↘️

زمانی که می‌خواهیم به قلب خود لبخند بزنیم، تصویر قلب را در ذهن خود مجسم می‌کنیم که زیر قفسه سینه متمایل به چپ قرار دارد و سپس با انرژی لبخند درونی با این عضو ارتباط برقرار کرده و تمام فشارها، گرفتگی‌ها و خستگی‌ها را از قلب خود می‌گیریم.

لبخند درونی در سطح پیشرفته‌تر، درباره احساسات منفی و تبدیل این احساسات به احساسات مثبت عمل می‌کند . ما انسان‌ها احساسات متفاوت خود را در عضوهای مختلف از بدن ذخیره می‌کنیم و می‌توان گفت هر عضوی از بدن احساسات خاص خود را داراست.

به عنوان مثال،↘️

احساساتی مانند خشم ، عصبانیت و ...احساسات منفی هستند که در کبد ذخیره می‌شوند و می‌توانند در طولانی مدت موجب اختلال در عملکرد کبد گردند . با کمک انرژی لبخند درونی می‌توان این احساسات منفی را به احساسات مثبت تبدیل کرد و از انرژی این بازیافت در بدن استفاده نمود .

لبخند نشانه‌ای از عشق است، بنابر این بیائید با لبخند زدن و ایجاد ارتباط با اندام‌ها و گرفتن احساسات منفی از آن‌ها ، انرژی سرشار از عشق و سلامتی را به آن ها ببخشیم و با این تکنیک آرامش و نشاط را تجربه کنیم. 🥰😊
مایا، بسیار جذاب و شگفت انگیز و وسوسه انگیز است که همان دنیای خیالی و عینی ماست. مایا، پر از هیجانات است اگر غرق در هیجانات شوی از خود واقعی ات دورتر و دورتر میشوی و حساس بودنت را از دست می‌دهی و فقط بدنبال هیجانات میگردی. وقتی بقدره کافی تابع هوا و حوس شدی، از ارضای حواست که فقط به این دنیا باز می‌شوند، سیر نمی‌شوی. با افراط و تفریط، در ارضای بی حد و حسابِ امیال و تمايلات و گرایش‌های نفسانی ات، رفته رفته از تعادل و میزان، خارج می‌شوی و حس‌های دنیویِ لذت جویت، اندک اندک تیره و تار و کدر می‌شوند.
وقتی مایا، برایت غیره قابل تحمل می‌شود، خداوند را میجویی تا راه بازگشت بدرونت را، به تعادل و میزان را نشانت دهد و این پروسه با مراقبه و مشاهده درونت آغاز می‌شود و با نگاهی به تاریکی های ناخودآگاهت و درک و شناخت آن، نور آگاهی وارد تاریکی های درونت میشود. هرچه بیشتر به تاریکی ها میروی، درمیابی که با خود چه کردی و ردپای گمراهی هایت میگیری تا براه راست بازگردی‌. به خداوند یا هستی(خودبرترو آگاه) اعتماد کن چون راه آزادی از نفست را فقط اوست که می‌شناسد نه کس دیگری از بیرون از خودت. راه بازگشت به خود اصیل و واقعی ات از قلبت می‌گذرد. به سکوت بنشین و به ندای ظریفِ قلبت گوش کن تا راهگشایت باشد.
🌞💖
علم و دانش بسیار خطرناک است، وقتی با خرد و معرفت همراه نباشد. دنیای کنونی ما با همه سیستم های آموزشی نابسامانش، ما را از کودکی به علم و دانش و دانش اندوزی و دانشوری تشویق می‌کند و با دانش آلودگی هایمان که دیر یا زود موجب سرسنگینی ما می‌شود در اداره و مدیریتِ اینهمه دانش و دانستگی، در عجز و ناتوانی میمانیم. خرد و معرفت و فیض و نور آگاهی در هیچ جای این دنیا قابل دریافت نیست چون آنهارا پیشاپیش داری فقط در تاریکی های ناخودآگاهت جا گذاشتی و فراموششان کردی. با مراقبه و مشاهده تاریکی های ناخودآگاهت، اندک اندک آنچه را که در پس پرده های فراموشی هایت پنهان گشته، بیاد می‌آوری.

چگونه؟👇👇👇
🕊
قوانین انسان بودن
برگرفته از سانسکریت باستان :

۱. یک کالبد دریافت خواهی کرد
۲ . درس هایی خواهی آموخت
۳ . اشتباهی در کار نیست ، همه چیز صرفا درس است
۴ . یک درس تا وقتی آموخته شود تکرار خواهد شد
۵ . یادگیری درس ها پایانی ندارد
۶ . هیچ زمان و هیچ جایی بهتر از اکنون و اینجا نیست
۷ . دیگران صرفا آینهء تو هستند
۸ . اینکه از زندگیت چه می سازی ، به خودت بستگی دارد
۹ . زندگی دقیقا همان چیزی است که فکر میکنی
۱۰ . پاسخ سوالهایت در درون تو نهفته اند
۱۱ . تمام این زندگی را فراموش خواهی کرد
۱۲ . هر زمان که اراده کنی ، می توانی به یادش آوری
mirzaei:
دیندار بودن, یعنی: سفر بە درون
#اشو

ذهن سالهاست که برای محکوم کردن، شرطی شده است، ذهن با بوجودآوردن احساس تقصیر در شما، از شما سوء استفاده می کند و به این ترتیب تحت حکمرانی آن قرار می گیرد.
#اوشو

هیچکس نمیتواند خدا را بجوید ...

زیرا او ظرفیت چنین جستجویی را ندارد. اما وقتی کسی آماده ناپدید شدن میشود، آماده هیچ شدن و خالی بودن میشود، آنگاه الوهیت حتماً او را خواهد یافت. تنها خدا میتواند انسان را بجوید. انسان هرگز نمیتواند الوهیت را بجوید. زیرا حتی در جستجو " نفس" حاضر است. جایی که نَفس باشد، الوهیت نیست.

تو. میگویی "من" جستجو میکنم. " من" باید به خدا برسم. به جستجو برای یافتن "من" خود برو، نه جستجو برای یافتن خدا. زمانی که از "من" خود خالی شدی، ناگهان از خدا پُر میشوی ...

#اوشو
رستگاری راستین،
شناخت خویش به عنوان
پاره‌ای جدایی‌ناپذیر
از آن «هستی یگانهٔ»
بی‌زمان و بی‌شکل است
که هر چه وجود دارد،
از آن حیات می‌گیرد.

#اکهارت_تله_نیروی_حال
برای خداوند فرقی ندارد که تو برایش نماز بخوانی یا نه برایش روزه بگیری یا نه
فرقی ندارد چقدر برای عزیزانش ضجه زده باشی
اما اینها برای من و تو فرق می کند...
و این فرق زمانی شروع شد که من و تو بر سر خدایمان جدل کردیم ، من گفتم من با ایمان ترم و تو گفتی من!
و فراموش کردیم که خدای هر دویمان یکی ست فقط راه اتصالمان به او فرق دارد.
به راه های اتصالی یکدیگر به خدا دست نزنیم
اجازه بدهیم هر کس به گونه ی خودش به خدایش وصل شود نه به شیوه ما
خداوند عارف عاشق می خواهد نه مشتری بهشت...

#الهی_قمشه‌‌ای
ناشناخته، علت ترس از مرگ است دیگر از علل ترس از مرگ، ناشناختگی آن است. اصولاً "هویت فکری" حصاری است از ناشناخته‌هائی که انسان فقط در آن نوعی احساس ایمنی می‌کند‌.

انسان هویت فکری از هر حادثه و جریان ناشناخته و قبلاً‌تجربه‌نشده‌ای که نمی‌داند در آن چه بر سر "هویت" او خواهد آمد، سخت وحشت دارد.

یکی از علل چرخش و بازی و مشغولیت ذهن در کادر حصار و قالب "خود"  این است که جرات نمی‌کند پایش را از حیطهٔ شناخته‌ها بیرون بگذارد و به جائی برود که آنرا نمی‌شناسد - جائی که "خود" در آن حضور و فعالیت ندارد!

📚کتاب «با پیر بلخ»
محمدجعفر مصفا