عشق و نور
1.03K subscribers
336 photos
1.18K videos
19 files
527 links
بیداری معنوی با نرمین



لینک گروه سلام زندگی👇

https://t.me/salamzendgi7

لینک صوتی های نرمین👇


https://t.me/narminbgs
Download Telegram
چرا من خواب نمیبینم



عزیزم چون به خواب عمیقی فرو رفتی و به خواب دیدنت هشیار نیستی
تقریبا میشه به خواب اصحاب‌ کهف تشبیه کرد

کاغذ قلم بردار و آنچه در خواب می‌بینی رو بنویس تا آروم آروم به حیطه خواب شفاف یعنی رویای بدون رویاگر برسی

خیلی از خیالپردازی ها و فانتزی هایی که تو ذهنتون شکل و فرم میدید و تصویرسازی می‌کنید چون براتون خوب و مفید نیستن، خودبرتر و اگاهتون تو حیطه خواب فیلتر میکنه تا حدف بشن بخصوص امورات جنسی و سکسی🤭
بهش اعتماد کنید
در بیداری بخش روحانی وجود، انرژی جنسی شهوانی، دوباره تبدیل به انرژی ناب حیات میشه که بهش عشق میگیم و در وجودتون مثل آب زلال و شفاف، جاری و روان میشه☺️
فکر،نیروی انسان است
اما عقاید کورکورانه این نیرو را از او گرفته اند.
به همین دلیل است که انسان ضعیف و ناتوان شده است.
به طور کامل فکر کن، به طور خستگی ناپذیر فکر کن،
زیرا به طور شگفت انگیزی، مرتبه آسوده از نظر فکری در قله تفکر است.
منتها درجه تفکر است، در این نقطه است که:
همه فکر ها بی فایده می شوند. در این خلأ است که حقیقت پدیدار می شود.

#اشو
#يك_فنجان_چای
به زشتی ها توجه کن و ببین آن ها را چگونه پرورش داده‌ای، چگونه به وجودشان کمک کرده ای و چگونه به رشدشان کمک می کنی، به ریشه ها نگاه کن، از زشتی هایت نترس و فقط با آن‌ها به درستی روبرو شو تا بتوانی آن‌ها را از بین ببری.

نقص ها را نقص دانستن فارغ شدن از آن‌هاست.

#اشو
همه تاریکی های ناخودآگاه، از پنهان‌کاری ها‌ی نفس پر میشن وقتی وارد تاریکی ها میشی، نور از دور سو سو میزنه تا از خواب و خیال و رویاگری هات، بیدار بشی☺️
همه بیماریهای روحی، روانی و جسمیِ این عالم، از اختلال در نیروی جنسی، ناشی میشه و تا این نيرو، بازنگری نشده و پالایش داده نشه، حاصلش انسانی بیمارگون‌ میشه.
چرا عمومِ انسانها از مهمترین بخش وجودشان که نیروی جنسی شان است به این حد، ناغافل و ناهشیار ماندن بخاطره تابوسازی ادیان و مذاهب شان هست تا انسانها در ناآگاهی بمانند چون انسان‌های آگاه را نمی توان فریب داد و استثمارشان کرد☺️
چگونه ما میتوانیم به بچه ها و کودکان یاد بدهیم که اخلاقی و مذهبی باشند؟

#پاسخ

آیا تو دیوانه هستی؟
من دینی بدون دین را تعلیم میدهم
و
اخلاقی بدون اخلاق را می آموزم
برای تو درک آن تقریباً غیر ممکن است.
خودِ همین سوال نشان میدهد که تو اصلاً با بینش من و شیوۀ نگاه کردن من به امور آشنایی نداری!
اولاً : تو نباید به بچه ها دین و اخلاق بیاموزی.
تو باید از آنها یاد بگیری.
چونکه آنها از تو به خدا نزدیکترند.
آنها درست هم اکنون از خانه خدا آمده اند.
آنها هنوز دارند عطر خدا را حمل میکنند.
تو کاملاً فراموش کرده ای.
اما آنها هنوز فراموش نکرده اند.
برای آنها زمان میبرد تا فراموش کنند.
برای آنها زمان میبرد تا توسط تو شرطی شوند و توسط تو خراب شوند.
این چیزی است که تو داری از من تقاضا میکنی:
چگونه آنها را تخریب کنی!
چگونه دیانت آنها را نابود کنی!
چگونه اخلاق آنها را نابود کنی.
چگونه صداقت آنها را نابود کنی.
در یک کلام، چگونه هوشمندی آنها را نابود کنی.

#هوشمندی، سرچشمه همه دیانت ها و اخلاقها است.
و بچه ها از شما هوشمندتر هستند.
به جای اینکه سعی کنی به آنها تعلیم بدهی، از آنها یاد بگیر.
این ایدۀ احمقانه تعلیم دادن به آنها را رها کن.
آنها را نگاه کن، اصالت، خودانگیختگی و هشیاری آنها را ببین و بیاموز
ببین که آنها چقدر هشیار هستند،
چقدر مملو از زندگی و شادی هستند،
چقدر شادمان هستند،
چقدر سرشار از حیرت و شگفتی هستند.

دین در حیرت و شگفتی، طلوع میکند.
اگر بتوانید احساس حیرت و شگفتی کنید، بادیانت هستید. نه با خواندن انجیل، گیتا و... بلکه با تجربه حیرت.
وقتی که آسمان پرستاره را میبینی،
آیا رقصی را در قلب خود احساس میکنی؟
آیا آوازی در وجودت برمیخیزد؟
آیا با ستاره ها یک احساس همدلی داری؟
در این صورت دیندار هستی.
تو با رفتن به کلیسا یا معبد و مسجد و تکرار کردن دعاهای استقراضی که هیچ کاری با قلب تو ندارند و فقط به سر مربوطند، دیندار نخواهی شد.

دین، یک عشق بازی است:
عشق بازی با هستی.
و بچه ها پیشاپیش در آن عشقبازی هستند.
تمام چیزی که از طرف تو لازم است، این است که دست از سر آنها برداری. آنها را خراب نکنی.
به آنها کمک کن که حیرت خود را زنده نگه دارند،
به آنها کمک کن تا ساکت، اصیل و باهوش باقی بمانند.
لطفاً تعلیم و تربیت را فراموش کن.
کودکان را ببین و از آنها بیاموز.

#اشو
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روش صحیح تربیت فرزند 👏
اینجوری یاد میگیره به هیچکسی بجز خودش نیاز نداره و نباید وابسته دیگران باشه 👌
حقیقت نه با شنا کردن، بلکه با غرق شدن کشف می شود.
شنا کردن حادثه ای است که در سطح اتفاق می افتد،
غرق شدن تو را به اعماق بی انتها می برد.
#هنر_زندگی

همیشه خلاق باش، و از بدترین، بهترین را بساز؛ من به این می گویم: هنر زندگی.

اگر آدم تمام لحظات و مراحل زندگی اش را صرف خلق زیبایی، عشق و شادی بکند، مرگ به نقطه ی اوج زندگی او تبدیل خواهد شد.
مرگ او زشت، آنطور که هر روز برای همه اتفاق می افتد نخواهد بود.
اگر مرگ زشت باشد، بدین معنی ست که تمام زندگی بیهوده تلف شده بوده است.

در هستی همه چیز یکی و یکسان است عصاره ی کل فلسفه و تعالیم بودا چنین بود:
"بزرگ و کوچک و مهم و غیر مهم وجود ندارد؛"
این برداشت و تعابیر انسانهاست که به این عبارت ها موجودیت می بخشد.

با مراقبه شروع کن و شاهد رشد و شکوفایی سکوت، زیبایی، شادی، رهایی و حساسیت درونت باش.
هر چه از مراقبه بدست می آوری، سعی کن به زندگی روزمره انتقال دهی.
آن را با دیگران تقسیم کن،
زیرا هر چه را تقسیم کنی به زودی فزونی می یابد،
پس حساس و مراقب باش که چه چیز را تقسیم می کنی.
و زمانی که به نقطه ی مرگ رسیدی، متوجه خواهی شد که مرگ وجود ندارد. تو می توانی با دنیا وداع کنی، بدون اینکه نیازی به اشک غم باشد. شاید اشک شادی ولی اشک غم نه،
و این قصه و فسانه و آرمان نیست،
این چیزیست که آن را از ما گرفته اند، چیزی که همین جاست، دور نیست،
آرزو و حسرت نیست.
واقعیت لحظه لحظه هایی ست که در آن حضور نداریم.
ولی برای رسیدن به چنین مرحله ای، باید #معصومیت_و_مراقبه را عنوان نقطه ی شروع قرار دهی.

زندگی زندان نیست، زندگی مجازات نیست. زندگی یک پاداش است و به آنهایی تقدیم می شود که لیاقتش را دارند . این حق توست که از زندگی لذت ببری؛ اگر اینکار را نکنی، گناه کرده ای. اگر جهان هستی را همانگونه که یافته ای ترک کنی و آن را زیباتر نسازی، بر علیه آن کار کرده ای.
قبل از اینکه آن را ترک کنی، آن را اندکی شادتر، زیباتر و دلپذیرتر ساز

#اشو
#عشق_رقص_زندگی
انسان‌های نورندیده از انسان‌های نوردیده هراس دارند چون نوردیده ها، مطابقِ باورها و اعتقادات و خواسته های نورندیده ها، زندگی نمی‌کنند.
چشمانِ درونی ات زمانی گشوده می‌شوند که چشمانِ بیرونی ات را ببندی
هرچه بیرون می‌بینی، فرافکنی درون توست
اگر در درونت نبود، قادر به دیدنش در بیرون هم نبودی☺️
آگاهی که واژه مرسوم آن روح است به معنای عینی کلمه نمی تواند دانسته شود و جست و جوی آن نیز بی فایده است. همه دانسته ها درون قلمرو دوگانگی قرار دارد؛ مفعول و فاعل داننده و دانسته مفعول، "من" یا داننده که بدون آن هیچ چیزی دانسته دریافت فکر یا احساس نمی شد و همه چیز باید برای ابد نادانسته باقی می ماند به این دلیل است که "من" شکلی ندارد فقط اشکال می توانند دانسته شوند و با این همه بدون آن بعد بی شکلی جهان اشکال نمی توانست وجود داشته باشد. این فضای روشنی یافته است که در آن جهان بیدار می شود و به خواب می رود و پدیدار و ناپدید می گردد. فضا آن هستی، آن "من هستم" است. فضا بی زمان است؛ "من هستم" بی زمان جاودانه. آن چه که در این فضا روی می دهد، مانند لذت و درد، سود و زیان و تولد و مرگ، نسبی و گذرا است.
بزرگ ترین مانع دست یابی به فضای درون و بزرگ ترین مانع برای یافتن تجربه کننده این است که چنان اسیر تجربه شوید که خود را در آن گم کنید. این حالت به معنای گم شدن آگاهی در رؤیا شما تست. هر اندیشه، احساس و تجربه ای شما را چنان در خود غرق میکند که گویی به حالتی خواب گونه فرو رفته اید. طی هزاران سال این حالت طبیعی بشر بوده است.
با وجود این که نمی توانید آگاهی را بشناسید، می توانید مانند خود از آن آگاه شوید. می توانید در هر وضعیت و هر کجا که هستید آگاهی را به طور مستقیم احساس کنید. می توانید آن را این جا و اکنون به عنوان همان حضور کامل خود در فضای درونی که واژگان این صفحه در آن درک می شوند و به صورت افکار در می آیند حس نمایید. این اساس من هستم است. کلماتی که می خوانید و فکر می کنید، پیش زمینه هستند و من هستم، زمینه است که پیش زمینه اصلی هر تجربه احساس و اندیشه می باشد.
نیازی به عجله و شتاب نیست،
آنچه قرار است نصیب تو شود
به موقع از راه خواهد رسید...

عشقِ الهی زورکی نیست
زندگی همچون نی‌ای توخالی‌ست.
در درون خالی و تهی است، ولی در عین حال ظرفیتی بی‌نهایت برای نت‌های خوش‌آوا دارد.

ولی همه‌اش بستگی به نوازنده دارد. زندگی همانی می‌شود كه تو از آن می‌سازی؛ آفریده‌ی خود فرد است. زندگی فقط یك فرصت است. اینكه شخص بخواهد چه نوع نوایی را بنوازد، تماما شاهکار خودش است.

انسان چنین خلق شده كه او آزاد است تا هم نوای بهشت را سر دهد و هم نوای دوزخ را...

"فلوتت را بردار زمان با سرعت می‌گذرد. مراقب باش كه فرصت آواز خواندن را از كف ندهی. پیش از اینكه پرده ها یکی پس از دیگری بیفتند، باید نوای زندگی‌ات را خودت بسرایی."
عقل تا بصیرت نیابد، خرد حاصل نشود و بیخردان، لیاقت عشق الهی را ندارند

کسانیکه فقط در ساحل دریا قدم میزنند، در امید و انتظار عشقی که هرگز نخواهد آمد فقط وقت تلف میکنند. شهامتِ ریسکِ دل بدریا زندن را فقط عاشقان دانند☺️
#مدیتیشن_مه_طلایی

هر شب قبل از خواب در رختخوابت بنشین،
چشمانت را ببند، بدنت را آسوده کن
و سپس احساس کن که کل اتاق سرشار از مه طلایی است...
گویی که مه طلایی بر تمام اطرافت می بارد.
فقط به مدت یک دقیقه این را احساس کن: مه طلایی می بارد

سپس دم بگیر و حس کن که مه طلایی به عمق قلبت می رود،  قلبت ققط یک خلاء است و آن مه طلایی به درون آن می رود. و قلبت را پر می کند
بعد بازدم کن و احساس کن که مه طلایی بیرون می آید. و قلبت دوباره خالی می شود.
با دم پر می کنی و با بازدم خالی اش می کنی، اما وقتی که خالی میشوی به خواب برو، اگر هنگامی که خالی هستی به خواب بروی، کیفیت متفاوتی از خواب را خواهی داشت
و صبح وقتی چشمانت را باز می کنی
احساس می کنی در سرزمین متفاوتی بوده ای...
گویی که ناپدید شده باشی.

#اشو
#تجربه_صفر
مردم اغلب درگیر افراط و تفریط هستند. هر دو نادرست است.
مثلا مردم وابسته‌ی پول هستند،
و سپس از پول میگریزند.
چه وابسته به پول و چه رها از پول، معنایش نوعی حرص نسبت به پول است.
كسی می‌گوید:
"من از پول رها هستم!"
ولی چرا...؟ 
نكته‌ی رها شدن از پول چیست؟
آیا هنوز ترس وابستگی به پول در آگاهی تو موج می‌زند؟
زیرا نظریه رهایی، تنها از متن وابستگی بوجود می‌آید.
وقتی وابسته به آن نباشی، پول، پول است و کاملا هم خوب است.
افرادی هستند كه پول را تنها خدای موجود می‌دانند. آنان به پول وابسته هستند. و آنوقت مردمی هم هستند كه پول را چیزی كثیف و نجس می‌دانند. درواقع، فرقی بین این دو دسته نیست و فقط دو قطب یك چیز هستند.
در هندوستان افراد دیوانه‌ای هستند كه ابداً دست به پول نمی‌زنند.
مردم آنان را قدیس می‌پندارند و در واقع گمراه هستند.
‌اینان افراد دیوانه‌ای هستند.
اینان گمراهان منحرفی هستند! 
نخست می‌پنداشتند كه پول خداست و حالا فكر می‌كند كه پول نجس است. آنان یك پدیده‌ی بسیار ساده را نمی‌توانند بپذیرند كه پول، پول است: 
نه خداست و نه نجس،
نه باارزش‌ترین است و نه پست‌ترین. فقط یك وسیله‌ی مبادله است.
مسئله مهم فقط #عدم_وابستگی به آن است.

#اشو
#حقیقت_آزادی


هر لحظه بسیار کوتاه است.
این ذهن است که به دنبال ارتباط دادن همه چیز، از طریق قانون علت و معلول است. 
ذهن دوست دارد همه چیز به سمتی خاص حرکت کند و به نتیجه ای منطقی برسد. 
این عادت ذهن منطقی و دو بعدی است
زندگی پدیده ای چند بعدی است.
هیچ هدف خاصی را دنبال نمیکند و معنای ثابتی ندارد که تمامی لحظات یکی پس از دیگری همدیگر را دنبال کنند تا به مقصدی خاص برسند.
هر لحظه شبیه رقص است و باید از هر لحظه آنطور که می آید لذت برد. 
در این صورت باری که بر دوش دارید ناپدید میشود.

#این_حقیقت_آزادی_است:
در لحظه بودن، نگران نبودن درباره ی گذشته و آنچه هنوز نیامده است.
در این دنیا هم اینجا هم اینک بمان و به راهت ادامه بده و با قهقهه یی برخواسته از عمق وجودت ادامه بده.
راهت را به سوی خدا برقص! 
راهت را به سوی خدا بخند! 
راهت را به سوی خدا آواز بخوان!

#اشو
#کتاب_قطره_ای_در_دریا