عشق و نور
1.19K subscribers
441 photos
1.34K videos
22 files
588 links
بیداری معنوی با نرمین



لینک گروه سلام زندگی👇

https://t.me/salamzendgi7

لینک صوتی های نرمین👇


https://t.me/narminbgs
Download Telegram
انواع عشق از دیدگاه اشو

سه نوع عشق وجود دارد.

عشق نوع اول:

در آن یک مورد عشقی‌ وجود دارد معطوف به شی‌؛ به عنوان مثال، زن زیبایی را می‌بینید و از او خوشتان میاید؛ ذوق زده میشوید و فکر می‌کنید که عاشق شده اید و عشق در شما تجلی‌ یافته است. اما عشقی‌ که از #بیرون بر شما عارض شود، عشق واقعی‌ نیست. شاید شما یک فرد کاملا غیر عاشقی باشید؛ شاید چیز درخوری نداشته باشید، اما چون آن زن زیبا است، فکر می‌کنید که عشق در شما در حال ظهور است.
این عشق، #عشق_معطوف_به_شی‌ است. این عشق، عشق شهوانی است که حس مالک شدن را در شما ایجاد می‌کند.

عشق نوع دوم:

در این عشق، شی‌ یا هدف زیاد مهم نیست، بلکه #ذهنیت شما مهم است.
شما چنان عاشق هستید که عشقتان را به دیگری نثار می‌کنید.
عاشق از عشق لبریز است و هر موجودی را عاشق است.
اگر تنها هم باشید، باز عاشق هستید
در این نوع عشق، عاشق عشق ورزی می‌کند، بدون آنکه به معشوقِ خاصی‌ نظر داشته باشد. این عشق به شما خواهد شناساند که چگونه دیگری را #آزاد بگذارید.
نخستین هدیه ی شما، هدیه ی آزادی به معشوق تان خواهد بود.

آزادی، زیباترین و گرامی‌‌ترین هدفِ خودآگاهی انسان است؛
چطور می‌توان آن را از کسی‌ گرفت؟ عشق نوع دوم، عشقی‌ صمیمانه تر از عشق شهوانی است و از این رو روح شما را غنی تر می‌کند. .
در عشق نوع دوم، عاشق یکی‌ است، اما در جهات بسیاری جریان خواهد یافت و عشق خود را به روش‌های مختلف به افراد زیادی عطا خواهد کرد.
چون هر چه بیشتر عشق بورزید، عشق در درون شما بیشتر رشد می‌کند؛
و همچنانکه عشق در شما رشد می‌کند، شما نیز رشد می‌کنید و گسترش میابید. این گسترش، یک گسترش واقعی‌ در خودآگاهی‌ است.

برای زندگی‌ احترام قائل باشید.
به همه ی موجودات عشق بورزید؛ به اشیا نیز احترام بگذارید و به آنها عشق بورزید؛ این غایت عشق است.
چون اشیا هم با شما هستند و آنها نیز از یک نوع وجود برخوردار هستند.
هنگامی که کسی‌ به این نقطه برسد، که عاشق کل هستی‌ باشد - قطع نظر از اینکه آن چیز چه باشد، این عشق، عشقی‌ #غیر_شرطی خواهد بود.
این حرکت، حرکتی به سوی نیایشگری و مراقبه خواهد بود.

عشق نوع اول خوب است، چون از بی‌ عشقی‌ زندگی‌ کردن، بهتر است.
عشق نوع دوم از عشق نوع اول بهتر است، چون در آن اضطراب، رنج، آشوب، کشمکش، پرخاش و خشونت کمتری خواهد بود؛ از اینرو عشق نوع دوم پاک تر و فراگیر تر از عشق نوع اول خواهد بود. هر چند در اولی‌ شهوت زیاد، کل بازی را خراب می‌کند، اما حتی عشق نوع دوم هم عشق نهایی نیست!

ادامه دارد... 👇👇👇

#اشو
#شکوه_آزادی
ادامه👇👇👇

عشق نوع سوم:
هنگامی که در عشق نوع دوم، عاشق و معشوق #ناپدید میشوند، عشق نوع سوم ظهور می‌کند.

در اولی‌ #عاشق مهم است، در دومی‌ #معشوق؛ ولی‌ در سومی‌
#تعالی_وجود_دارد.
عاشق و معشوق در هم محو شده و فقط عشق وجود دارد؛ همه ی تعریف‌ها محو میشود، تنها عشق وجود دارد؛ شما وجود ندارید. این همان چیزی است که عیسی در نظر دارد، هنگامی که می‌گوید:
خدا عشق است.

اینچنین نیست که کسی‌ بنشیند‌ و عشق بورزد.
در این حالت عشق ورزیدن به #ویژگی‌_خاص آن فرد بدل میشود.
عشق ورزیدن اینجا تنها یک عمل صرف نیست، بلکه یک ویژگی است.
این عشق خصلت خاص شما، ویژگی‌ خاص شما خواهد بود. این دیگر حال و هوا نیست بلکه مقام شما است و شما وارد خانه شده اید. اینجا دیگر تقسیمی در کار نیست و همه ی کیفیت‌ها محو میشوند.

در عشق نوع اول همواره تنش وجود خواهد داشت، و این خود بدبختی می‌‌آفریند.

در عشق نوع دوم شاید تنش کمتر باشد، ولی‌ هم چنان بدبختی حس خواهد شد.

ولی‌ در عشق نوع سوم اصلا بدبختی معنا ندارد.

پس از عشق نوع اول به عشق نوع دوم حرکت کنید و در خودآگاهی تان نگاه دارید که عشق نوع سوم هدف است.
و در باره ی از دست دادن "خودتان" نگران نباشید.
"خود -تان" را از دست بدهید،
زیرا این تنها راه برای پیدا کردن
#خود_واقعی‌_تان_است

با عشق نوع سوم دیگر شما خودِ عشق هستید؛ و به عشق ورزیدن ادامه خواهید داد، و برای اینکار پایانی متصور نخواهد بود. در این حالت شما انرژی بی‌ کرانه‌ای را دارا خواهید بود.

بی‌ نیازی، یک هدیه ی همیشگی‌؛ از طریق بی‌ نیاز شدن به تمام خواسته‌هایتان میرسید.
این بدان معنا است که هنگامی که نیازی وجود نداشته باشد، به مثابه آن است که همه چیز ارضأ شده است.
حال در اینجا یک جمع اضداد مطرح میشود:
"هنگامی که شما نیازی ندارید، همه چیز ارضأ شده است".
پس شما آن چیزی را که مورد نیاز است. بی‌ نیازی را - بدست آورده اید.
و بابت آن همیشه شاد هستید.
چون #بی‌_نیازی، یک هدیه ی همیشگی‌ است

#اشو
#شکوه_آزادی
Forwarded from Narmin Clauß
اشـoshoـو:
#رهایی_از_رنج

آگاه باشید؛
اگر در حال رنج کشیدن اید،
به رفتار های قبلی خود نگاهی بیندازید.
احتمالا چیزهای نامربوطی خواسته اید،
در غیر این صورت نباید رنج می کشیدید.

این کل نظر من پس از بررسی وضع هزاران نفر و بدبختی شان است.
هر وقت کسی را در حال رنج و بدبختی می بینم، در این نظر راسخ تر می شوم که او خود مسئولیت قبول یک اندیشه را پذیرفته است.
او اندیشه های غلطی را برگزیده و در اثر آن تصورات غلطی پیدا کرده است.
اما کسانی که همیشه رنج می کشند،
مسئولیت را به دیگران حواله می دهند و این کار درستی نیست.

کسی که شاد است، احتمالا ارزش های متفاوتی را انتخاب کرده
که به او شادی٬ سلامتی و صحت می بخشد.
اگر شما به ارزش های غلطی اعتقاد داشته باشید، بدیهی است که رنج می کشید.
اما همیشه امکان تغییر آن هست
و بپذیرید مسئولیت رنجی که بر شما عارض شده،  بر عهده ی کس دیگری نیست و کسی نمی تواند شما را رنج دهد.

این نکته را همیشه در خاطر داشته باشید که:
این شما یید که تصمیم می گیرید که رنج بکشید یا نه
در هر موقعیتی شما می توانید #دیدگاه_جدیدی پیدا کنید
و از رنج کشیدن رهایی یابید.

#اشو
#شکوه_آزادی


 مادر و پدر،جامعه، حكومت و كليسا در طی قرون متمادی از كودكان بهره‌‌ كشی كرده‌‌اند
آنان به او خوراك می‌دهند، تغذیه‌‌اش می‌كنند و از او حمایت می‌‌كنند، ولی به شرط‌‌ها و شروط ها!
آنان شرایط بسیاری بر كودكان تحمیل می‌‌كنند و او باید آن شرایط را قبول كند، زیرا ناتوان است. مسئله بقای او است كودك نمی‌‌تواند "نه" بگوید
او با "نه‌‌گفتن"، قادر نخواهد بود كه به زندگی ادامه دهد، باید آری بگوید.
این بردگیِ اوست.
و ما هنوز آنقدرها انسان نشده‌ایم،
نه آنقدر كه قادر باشیم از استثمار  كودكان خردسال پرهیز كنیم.

كودكان از بقیه طبقات مردم دنیا بیشتر مورد استثمار واقع شده‌‌اند.
درست همانطور كه اینك در دنیا نهضتی به‌‌نام نهضت رهایی زنان Women's lib وجود دارد، روزی در دنیا نیاز به نهضت آزادی كودكان children's lib خواهد بود.
كودكان رنج بسیار برده‌اند؛ هیچ‌کس دیگر همچون آنان آزار نمی‌‌بینند. و تقریباً غیرممكن به نظر می‌‌رسد كه بتوان آنان را از این ساختار بیرون آورد، زیرا آنان وابسته هستند؛‌‌ ناتوان هستند.
و مادر و پدر می‌‌پندارند كه عشق دارند، ولی اگر عشق شرطی باشد، عشق نیست.
 
مادر و پدر می‌‌كوشند تا نوزاد را به مسیحی یا هندو متحول كنند، این یك مسابقه سیاسی game of politics است كه با فرزند خودت بازی می‌كنی. تو ذهن او را شرطی می‌كنی. تو به او می‌گویی كه چه چیز درست است و چه چیز نادرست است. تو خودت هم نمی‌‌دانی! تو ذهن او را در مورد اینكه خداهست و یا نیست شرطی می‌‌كنی؛ تو خودت هنوز طلب نكرده‌‌ای! تو پیوسته انواع زباله‌های دانش ات را به سر كودك می‌ریزی. قبل از اینكه او هشیار شود، همه‌ی این چیزها در او ریشه می‌‌گیرند. این‌‌ها در او تولید سردرگمی می‌كنند و روانش را پریشان می‌سازد.
او تمام عمر، به سبب این"عشق" تو رنج خواهد كشید! از ابتدا هم عشقی دركار نبوده است. كودك ناتوان بوده و تو از كمك‌‌كردن به او لذّت می‌بردی، زیرا وقتی تو به موجود ناتوانی یاری می‌دهی احساس بسیار خوبی خواهی داشت
و شخص ناتوان نیز به نوبه‌ی خود به تو این مفهوم را می‌‌دهد كه تو قوی هستی.

#اشو 
#راز