عشق و نور
1.02K subscribers
329 photos
1.17K videos
19 files
523 links
بیداری معنوی با نرمین



لینک گروه سلام زندگی👇

https://t.me/salamzendgi7

لینک صوتی های نرمین👇


https://t.me/narminbgs
Download Telegram
اشـoshoـو:
مبتکر باش
هر کاری می کنی، سعی کن به روشی نو انجامش دهی. سعی کن فردیتی را واردش کنی ، امضای اصیلی پای آن بزن

حتی تمیز کردن کف زمین، می توانی به روش خودت انجامش دهی.
حتی پختن غذا، می توانی به روش خودت انجامش دهی.
می توانی خلاقیت را به تمام کارهایت بیاوری؛ باید آورده شود.
هرچه بیشتر خلاق باشی بهتر است، ویشودها(چاکرای5) باز خواهد شد.
و وقتی ویشودها باز شود، فقط بعد از آن انرژی می تواند به آجنا(مرکز چشم سوم، مرکز ششم) برود

#اشو
#ساراها

خلاق کسی است که:
چیزی از ناشناخته را با خود به دنیای شناخته به ارمغان بیاورد
چیزی از خـداونـد به این دنیا،
کسی که خداوند پیامش را از طریق او بـه گـوش دیگران می رساند
کسی که به نی توخالی مبدل می شود تا خداوند به درونش بدمد

چطور می توان به نی توخالی مبدل شد؟ اگر ذهن بیش از حد تو را اشغال کرده باشد، تو نمی توانی به نی تو خالی مبدل شوی،
و خلاقیت از آن خالق است؛
از تو یا از سوی تو نیست
تو که محو شدی، خلاقیت رخ می نماید ـ و آن وقتی است که خالق تو را مسخر خویش می سازد.
آفرینشگران واقعی این را خوب می دانند که خود خالق نیستند، بلکه وسیله اند، رابط عالم غیب اند.

تفاوت بین اهل فن و آفرینشگر را به یاد بیاور، اهل فن فقط می داند چطور کاری را انجام دهد. او شاید طرز کار را خوب بداند، اما از هیچ بینشی برخوردار نیست. خلاق فردی است که: صاحب بینش و درک است، و قادر به دیدن چیزهایی است که هرگز هیچکس ندیده است؛
او می تواند چیزهایی را مشاهده کند که هیچ چشمی تا کنون قادر به دیدنش نبوده است، می تواند چیزهایی را بشنود که تا به حال کسی به گوش نشنیده است.
بعد خلاقیت دست به کار می شود.

#اشو
#خلاقیت
Forwarded from Narmin Clauß
حالا آن چيز جديد هر چه كه ميخواهد باشد
خواه يك آواز ضعيف، خواه يك نقاشي كوچك، هر چيزي كه باشد ارزشمندترين است
وقتي شما چيز تازه اي خلق ميكنيد،
با آفريننده شريك ميشويد چون خدا آفريننده است.
وقتي چيزي خلق ميكنيد شما با خدا همساز ميشويد.
وقتي واقعاً خلق ميكنيد، خدا از طريق شما عمل خلق كردن را انجام ميدهد.
به اين دليل است كه لذت بزرگ در شما ظهور ميكند. وقتي شما تكرار ميكنيد، فقط تكرار ميكنيد، در تكرار خدا حضور ندارد.
شما يك بيابان هستيد، شما يك ماشين هستيد، وقتي شما خلق ميكنيد خدا وارد دل شما ميشود. شما يك خيزران خالي ميشويد و او شروع به دميدن در شما ميكند. شما بدل به يك ني ميشويد و بدين ترتيب امكان سر دادن آواز بزرگ ممكن ميگردد
همه آن آواز را در دل و جان خود دارند ولي تا زماني كه انساني آن آواز را سر ندهد، احساس رضايت نخواهد كرد و اين كار مستلزم ايجاد شرايط مناسب است.
رياضت من چيزي جز ورود به عرصه ي خلاقيت، ورود به عرصه خطر، ورود به نوع جديدي از زندگي كه به شما آموخته شده نيست.
رياضت در حقيقت، دشمن هر آن چيزي است كه به شما ياد داده شده است.
تمام تلاش من دشمني ورزيدن با
جامعه ي روانپريش متعارف است.
من دوست دارم شما دوباره از تعليم و تربيت خالي شويد.

#اشو
آواز_سکوت
Forwarded from Narmin Clauß
اشـoshoـو:
#رهایی_از_رنج

آگاه باشید؛
اگر در حال رنج کشیدن اید،
به رفتار های قبلی خود نگاهی بیندازید.
احتمالا چیزهای نامربوطی خواسته اید،
در غیر این صورت نباید رنج می کشیدید.

این کل نظر من پس از بررسی وضع هزاران نفر و بدبختی شان است.
هر وقت کسی را در حال رنج و بدبختی می بینم، در این نظر راسخ تر می شوم که او خود مسئولیت قبول یک اندیشه را پذیرفته است.
او اندیشه های غلطی را برگزیده و در اثر آن تصورات غلطی پیدا کرده است.
اما کسانی که همیشه رنج می کشند،
مسئولیت را به دیگران حواله می دهند و این کار درستی نیست.

کسی که شاد است، احتمالا ارزش های متفاوتی را انتخاب کرده
که به او شادی٬ سلامتی و صحت می بخشد.
اگر شما به ارزش های غلطی اعتقاد داشته باشید، بدیهی است که رنج می کشید.
اما همیشه امکان تغییر آن هست
و بپذیرید مسئولیت رنجی که بر شما عارض شده،  بر عهده ی کس دیگری نیست و کسی نمی تواند شما را رنج دهد.

این نکته را همیشه در خاطر داشته باشید که:
این شما یید که تصمیم می گیرید که رنج بکشید یا نه
در هر موقعیتی شما می توانید #دیدگاه_جدیدی پیدا کنید
و از رنج کشیدن رهایی یابید.

#اشو
#شکوه_آزادی


 مادر و پدر،جامعه، حكومت و كليسا در طی قرون متمادی از كودكان بهره‌‌ كشی كرده‌‌اند
آنان به او خوراك می‌دهند، تغذیه‌‌اش می‌كنند و از او حمایت می‌‌كنند، ولی به شرط‌‌ها و شروط ها!
آنان شرایط بسیاری بر كودكان تحمیل می‌‌كنند و او باید آن شرایط را قبول كند، زیرا ناتوان است. مسئله بقای او است كودك نمی‌‌تواند "نه" بگوید
او با "نه‌‌گفتن"، قادر نخواهد بود كه به زندگی ادامه دهد، باید آری بگوید.
این بردگیِ اوست.
و ما هنوز آنقدرها انسان نشده‌ایم،
نه آنقدر كه قادر باشیم از استثمار  كودكان خردسال پرهیز كنیم.

كودكان از بقیه طبقات مردم دنیا بیشتر مورد استثمار واقع شده‌‌اند.
درست همانطور كه اینك در دنیا نهضتی به‌‌نام نهضت رهایی زنان Women's lib وجود دارد، روزی در دنیا نیاز به نهضت آزادی كودكان children's lib خواهد بود.
كودكان رنج بسیار برده‌اند؛ هیچ‌کس دیگر همچون آنان آزار نمی‌‌بینند. و تقریباً غیرممكن به نظر می‌‌رسد كه بتوان آنان را از این ساختار بیرون آورد، زیرا آنان وابسته هستند؛‌‌ ناتوان هستند.
و مادر و پدر می‌‌پندارند كه عشق دارند، ولی اگر عشق شرطی باشد، عشق نیست.
 
مادر و پدر می‌‌كوشند تا نوزاد را به مسیحی یا هندو متحول كنند، این یك مسابقه سیاسی game of politics است كه با فرزند خودت بازی می‌كنی. تو ذهن او را شرطی می‌كنی. تو به او می‌گویی كه چه چیز درست است و چه چیز نادرست است. تو خودت هم نمی‌‌دانی! تو ذهن او را در مورد اینكه خداهست و یا نیست شرطی می‌‌كنی؛ تو خودت هنوز طلب نكرده‌‌ای! تو پیوسته انواع زباله‌های دانش ات را به سر كودك می‌ریزی. قبل از اینكه او هشیار شود، همه‌ی این چیزها در او ریشه می‌‌گیرند. این‌‌ها در او تولید سردرگمی می‌كنند و روانش را پریشان می‌سازد.
او تمام عمر، به سبب این"عشق" تو رنج خواهد كشید! از ابتدا هم عشقی دركار نبوده است. كودك ناتوان بوده و تو از كمك‌‌كردن به او لذّت می‌بردی، زیرا وقتی تو به موجود ناتوانی یاری می‌دهی احساس بسیار خوبی خواهی داشت
و شخص ناتوان نیز به نوبه‌ی خود به تو این مفهوم را می‌‌دهد كه تو قوی هستی.

#اشو 
#راز
Forwarded from Narmin Clauß
مردم خود را به ديگران مي چسبانند،
و تو هرقدر بيشتر به ديگران بچسبي، آنان هراسناك تر مي شوند. 
خواهند خواست از تو بگريزند، 
زيرا هركس نياز دروني شديدي براي #آزاد_بودن دارد. 
ميل و آرزوي آزادي، برتر و ژرف تر از هر ميل و آرزوي ديگري است. 
بنابراين تو حتي عشق را مي تواني قرباني كني، اما نمي تواني آزادي را قرباني كني. طبيعت امور اينگونه نيست. 
به همين دليل شادماني واقعي فقط در تنها بودن تو مي تواند رخ دهد. 
تنها بودن، هنر است. و با خود شادماني به همراه مي آورد. 
اگر تو نخست در وجود خويش ريشه بدواني و سپس به برقراري ارتباط با ديگران اقدام كني، اين پديده اي كاملا متفاوت است.
اينك تو مي تواني مشاركت كني.
مي تواني عشق بورزي و از اين عشق لذت ببري.
با وجود زودگذر بودن آن، تو مي تواني به رقص درآيي، آواز بخواني و هرگاه كه آن لحظه بگذرد، ديگر گذشته است.
تو به عقب نمي نگري... 

تو اين توانايي را داري كه عشق ديگري را بيافريني.
پس هيچ نيازي نيست به كسي بچسبي.
تو از آن عاشق و از آن عشق سپاسگزاري كه ديگر وجود ندارد، 
زيرا تو را غني ساخته. به تو شمه اي از زندگي بخشيده و پخته ترت كرده است. اما اين زماني امكانپذير است كه تو برخي زمينه سازيها را در وجود خويش انجام داده باشي. 
اگر عشق همه آن چيزي باشد كه تو داري، بدون هيچ زمينه اي براي مراقبه، 
آنگاه گرفتار رنج و عذاب خواهي شد.
هر عشق بازي اي دير يا زود به يك كابوس تبديل خواهد شد. 
#هنر_تنها_بودن
#و_
#در_تنهايي_خوش_و_خرم_بودن را بياموز تا همه چيز امكانپذير شود.

#اشو
Forwarded from Narmin Clauß
یک نکته را به خاطر بسپار

هرگز زمانی که حال و هوای مسموم بر تو غلبه کرده، کاری انجام نده.

فقط صبر کن و بگذار آن سم به غیر خود تبدیل شود.
این یکی از قوانین و اصول پایه ی زندگی است
که همه چیزها در حال تغییر به غیر خود است.

#اشو
Forwarded from Narmin Clauß
همه سعی دارند تا دیگران را برای رنج‌هایشان سرزنش کنند. و اینگونه است که ما در رنج باقی می‌مانیم، زیرا این سرزنش کردن کمکی نخواهد کرد. اول اینکه کاری اشتباه است ــ
هیچکس دیگر علت رنج تو نیست؛
علت در درون تو هست. تویی که در یک مفهوم کاذب زندگی می‌کنی. ولی حتی اگر در کذب زندگی کنی، ذهن از این فکر که دیگری مسئول است لذت می‌برد: “من مسئول نیستم!” احساس راحتی می‌کنی.

حتی اگر دیوانه باشی، ذهن دوست دارد باور کند که دیگری مسئول است ــ دیگری دیوانه است. مردم آماده هستند تا باور کنند که تمام دنیا دیوانه است،‌ ولی نه خودشان! درواقع، ‌انسان دیوانه هرگز نمی‌پذیرد که دیوانه است. می‌توانی به یک تیمارستان بروی و  از تمام دیوانگان در آنجا بپرسی، و تعجب خواهی کرد: حتی یک نفر هم موافق این نیست که او دیوانه است. تمام دنیا دیوانه است و او کاملاً عاقل است!

درواقع، کسانیکه مردم دیوانه را درک می‌کنند می‌گویند که وقتی یک انسان دیوانه بپذیرید که دیوانه است، دیگر دیوانه نیست؛ عقل شروع کرده به واردشدن به وجودش.

این چیزی است که تمام بودا همیشه می‌گفته‌اند:
لحظه‌ای که درک کنی که «من جاهل هستم،» نخستین نشانه‌های خرد و شناخت رخ داده است. لحظه‌ای که بگویی، «من وجود ندارم،» برای نخستین بار وجود واقعی در تو نفوذ کرده است. نخستین بار که بگویی، «من مالک هیچ چیز نیستم،» تمام دنیا مال تو است. نخستین بار که بگویی، «من جدا نیستم، با آن کُلّ یکی هستم،» همان کُل خواهی شد.
قطره‌ی شبنم واقعاً‌ ازبین نمی‌رود؛ اقیانوس می‌شود. با شناخت خالی‌بودن خود، بی‌نفس بودنِ خودِ انسان چیزی از دست نمی‌دهد، همه چیز را به دست می‌آورد.

#اشو
دامّا پادا / راه حق
Forwarded from Narmin Clauß
نگران دنيا نباش،دنيا را بحال خودش بگذار،و تمام نگراني هايت را فراموش كن
تو تنها مسئول خودت هستي
با سعي در تغيير جهان آشوب بيشتري مي آفريني
تو قادر به روشن كردن جهان نيستي،
امّا قادري خود را روشن كني،
تنها راهي كه مي تواني جهان را روشن كني آن است كه خودت "نور" شوي

#اشو
Forwarded from Narmin Clauß
پرانایاما

هرکسی زباله‌ های بسیار در شکمش دارد، زیرا این تنها فضایی است در بدن که می‌توانی چیزها را درونش #سرکوب کنی، فضای دیگری وجود ندارد

اگر بخواهی هرچیزی را سرکوب کنی، باید در شکم سرکوب شود

اگر بخواهی گریه کنی،
همسرت مرده است، معشوقت مرده است، دوستت مرده است و ممکن است به‌ نظر برسد که آدم ضعیفی هستی، پس گریه‌ات را سرکوب می‌کنی!

آن گریه را کجا قرار خواهی داد؟  
طبیعی است که باید در شکم سرکوب شود
این تنها مکان قابل دسترس در بدن است و هرکسی انواع عواطف را سرکوب کرده است.
عشق، شهوت، خشم، اندوه، گریه، حتی خنده!  
نمی‌توانی از ته دل بخندی!
به‌ نظر بی‌ادبی و رکیک می‌رسد، "انسان با فرهنگی نیستی". 
پس شما همه چیز را سرکوب کرده‌اید 

به سبب این سرکوب،‌ نمی‌توانی عمیق تنفس کنی، باید سطحی نفس بکشی
زیرا اگر نفس‌های عمیق بکشی، آنوقت آن زخم‌های #سرکوب_شده انرژی خودشان را (برون_ریزی) آزاد خواهند کرد

هر کودک، وقتی به دنیا می‌آید با شکم نفس می‌کشد.
به کودک در حال خواب نگاه کن:  
شکم او بالا و پایین می‌رود.
هیچ کودکی از سینه نفس نمی‌کشد،
آنان اینک آزاد هستند، هیچ چیز سرکوب نشده است.  

وقتی که شکم سرکوب‌های زیاد در خودش داشته باشد،  
به دو بخش تقسیم می‌شود:
پایین‌تنه و  بالاتنه
آنگاه تو یک‌ نفر نیستی، دو نفر هستی
پایین‌تنه بخش متروکه است. 

آن وحدت از دست رفته است:
یک دوگانگی در وجودت وارد گشته   است.
بجای یک بدن، دو بدن حمل می‌کنی  و   همیشه فاصله‌ای بین این دو وجود خواهد داشت. 
نمی‌توانی زیبا راه بروی،
باید به نوعی پاهایت را حمل کنی
در واقع، اگر بدن یکی باشد، این پاها هستند که تو را حمل می‌کنند. 
اگر بدن به دو بخش تقسیم شده باشد،   آنوقت تو باید پاهایت را حمل کنی.  
مجبور هستی بدنت را بکِشانی
بدن مانند یک بارِ گران است.
نمی‌توانی از یک پیاده‌روی خوب لذت   ببری، نمی‌توانی از یک شنای خوب لذت ببری، نمی‌توانی از یک دویدن سریع لذت ببری، زیرا بدن یکی نیست. 

برای تمام این فعالیت‌ها، برای لذت‌ بردن از این‌ها، بدن باید دوباره یگانه شود.
یک وحدت باید دوباره ایجاد شود.
شکم باید کاملاً پاکسازی شود.
  
برای پاکیزه ساختن شکم نیاز به تنفس‌های بسیار عمیق است، زیرا وقتیکه عمیقاً دم و بازدم انجام بدهی،  
شکم هر آنچه را حمل می‌کند به بیرون پرتاب می‌کند
در وقت بازدم شکم خودش را آزاد می‌کند. 
اهمیت پرانایاما، و تنفس عمیق آهنگین در همین است

تأکید باید روی بازدم باشد تا هر آنچه را که شکم بی‌جهت انباشته کرده آزاد شود.
  
و زمانیکه شکم عواطفی را در خودش حمل نکند، اگر دچار یبوست باشی،  
ناگهان از بین خواهد رفت
وقتی عواطف #سرکوب‌_شده در شکم وجود داشته باشند یبوست وجود دارد زیرا شکم برای داشتن حرکات خودش آزاد نیست
تو عمیقاً آن را کنترل کرده‌ای، نمی‌توانی آنرا آزاد بگذاری، پس اگر عواطف سرکوب شوند، ‌یبوست وجود خواهد داشت .  
یبوست بیشتر یک بیماری ذهنی است  
تا جسمانی، بیشتر به #ذهن مربوط است تا به بدن

#اشو
یوگا ابتدا و انتها
Forwarded from Narmin Clauß
#راه_این_است.

زندگی می آید، مرگ می آید.
شخص در یک شکل است
و به سوی شکلی دیگر حرکت میکند و سرانجام به اقیانوس بی شکلِ وجود میرسد. #راه_این_است.
این، شیوۀ امور است.
یکی متولد میشود، یکی جوان می شود،
یکی پیر میشود و یکی میمیرد.
هیچ چیزی برای نگران شدن وجود ندارد.
هر چیزی در زمان خودش است و همه چیز کامل است.
و هنگامی که وقتش برسد، فقط در سکوت بنشین و وارد بی شکل شو.   

#اشو
کتاب ذن جهش کوانتومی از ذهن به بی ذهنی
Forwarded from Narmin Clauß
#روش_سازنده

اگر به کودکان نگاه کنید، شور و انرژي بسیاري در خود دارند. اگر آن ها را در خانه اي تنها بگذارید به این چیز و آن چیز دست می زنند، چیزي را می شکنند و چیزي را خرد می کنند
و تو به آنان می گویی"اینکار را نکن، آن کار را نکن." تو به آنان می گویی چه کار نکنند، ولی به آنان نمی گویی در عوض چه کار بکنند. و تو نمی دانی که وقتی که کودك لیوانی را می شکند، در واقع چه می کند. انرژي درون او راه تخلیه اي نیاز دارد. حالا راهی وجود ندارد، پس لیوانی را بر می دارد و با انداختن آن راهی براي تخلیه آن انرژي پیدا می کند، حالا انرژي تخلیه شده است. آنوقت به او می گویی" لیوان را نشکن." و او از انداختن لیوان دست بر می دارد. به بیرون می رود و حالا می خواهد گلی را بچیند.می گویی"به گل ها دست نزن." او حتی مجاز نیست به گل ها دست بزند! پس به داخل می آید و کتابی را بر می دارد و تو به او می گویی"کتاب را خراب نکن." تو به او گفته اي که چه کارهایی نکند،
ولی  نگفته اي که چه بکند! اینگونه است که آن موانع در کودك شکل می گیرند و بیشتر و بیشتر درگیر آن موانع می شوند و یک روز فقط موانع وجود دارند.در درون او فقط "اینکار را نکن آن کار را نکن" وجود دارد او نمی فهمد که چه باید بکند!

منظور من از #روش_سازنده این است که باید بگویی که: او چه کند
اگر لیوان را پرت می کند، این یعنی که انرژي دارد و می خواهد کاري بکند. و تو فقط به او گفته اي که چه نکند.
بهتر است به او قدري گِل بدهی و بگویی"با این یک لیوان بساز، یک لیوان درست مثل این بساز." این استفاده سازنده از انرژي است
آیا مرا درك می کنید؟ وقتی که می خواهد گلی را بچیند، می توانی به او کاغذي بدهی و بگویی که یک گل مانند آن بسازد.
این استفاده سازنده از انرژي است
امروزه تعلیم و تربیت ما بسيار غیر سازنده است و براي همین است که زندگی کودك از همان آغاز فاسد می شود. تمام ما کودکانی فاسد هستیم، تنها تفاوت در این است که  ما بزرگ شده ایم! ما همگی کودکانی فاسد بار آمده ایم؛ از همان ابتداي کودکی همه چیز به خطا رفته و ما تمام عمر به تکرار وگرنه این خطاها ادامه می دهیم.

#اشو
#طريق_مراقبه