چطور ميتوانی وابستگی
به چيزها را رها کنی؟
حتی تلاش نکن.
آن غير ممكن است.
وابستگی به چیزها
خود به خود از بین می رود،
وقتی دیگر به دنبال یافتن
خود در آنها نیستید
#اکهارت_تله
به چيزها را رها کنی؟
حتی تلاش نکن.
آن غير ممكن است.
وابستگی به چیزها
خود به خود از بین می رود،
وقتی دیگر به دنبال یافتن
خود در آنها نیستید
#اکهارت_تله
✳️ سیاست و دین
کل ساختار اجتماع به طریقی اداره شده است که عدهای معدود میلیونها نفر از مردم را استثمار کنند.
و آنها به افراد استثمار شده دلداری هم دادهاند !
می گویند:
«این به خاطر اعمال قبیح و ناشایست زندگی گذشتهی توست.»
یا میگویند:
«این آزمون ایمان تو به مذهب توست.
و یا:
خدا در حالِ امتحانِ توست.
به اوضاع و احوالی که داری قانع باش.
بعد از مرگ هزاران برابر پاداش خواهی یافت.»
مذاهب یا در گذشته پناه گرفتهاند – مثلاً:
جینیسم، بودائیسم، هندوئیسم–
و یا مثلِ: محمدیان، مسیحیت و یهودیت به فراسوی مرگ پناه آوردهاند.
هر اتفاقی که میافتد مربوط به همین زندگی است و آنها آن را به جای دیگری پیوند میدهند:
یا به قبل از تولد یا بعد از مرگ.
ترفند یکسان است.
همه هدف این است که تو به دیگران اجازه بدهی از تو بهرهکشی کنند.
اجازه دهی خونت را در شیشه کنند.
با این رضایت خاطر عمیق که همین است که هست.
میخواهم موکداً بگویم که:
همهی این ترفندها زیر سر گروهی ذینفع است.
همه کشیشها و رهبرانِ مذهبی، چیزی جز خادمان سینهچاک سیاستمداران شما نیستند.
کل تاریخ بشر یک مصیبت بوده است،
مگر آنکه تک تک ما خود را عوض کنیم.
همه ملتها، همه نژادها و همه مسلکهایِ جعلی را کنار بگذاریم و اعلام کنیم که تمامی این کرهی خاکی به ما تعلق دارد و همه خطوط روی نقشه جغرافیا قلابی و کاذباند.
سیاستمداران اصولاً در اعماق وجود خویش ضعف، زبونی، حقارت و عجز خود را احساس میکنند.
خودشان خوب میدانند که کسی نیستند.
اما چنانچه بتوانند مردم کوچه و بازار را متقاعد کنند و به آنان وعده دهند که نیازهایشان را برآورده خواهند کرد، آن وقت است که تودهها به آنها قدرت میدهند و همین که قدرت به دستشان افتاد، همه شعارها و وعدهها را از یاد میبرند.
در اصل، آنها هرگز به فکر عملی ساختن قولها و وعدههای خویش نبودهاند.
همین که قدرت را به دست گرفتند، آنگاه چهره واقعی آنها نمایان میشود.
سیاستمدار چیزی جز یک نفسپرستِ لافزن نیست.
او در درون احساس حقارت کرده و از این احساس حقارت خویش وحشت دارد.
او برای فراموش کردن این احساس حقارت میکوشد تا کسی شود و سری میان سرها دربیاورد.
و قدرت، این فرصت را به او میبخشد.
و یکبار که به قدرت رسید، دیگر هرگز دستبردار نیست، زیرا در ضمیر ناخودآگاهش خوب میداند که بیرون از اریکه قدرت بایستی با تهی بودن، احساس حقارت و عجز خویش تنها بماند.
و قدرت در دست اینجور آدمهاست...
هر آدم دیوانهای میتواند با فشار یک دکمه، میلیون ها نفر را تحت تأثیر قرار دهد.
محمدیان و تمام دیگر مذاهب می گویند که اگر در جنگ مذهبی بمیری ، در جهان دیگر پاداش عظیمی خواهی گرفت!
چگونه جنگ می تواند مذهبی باشد ؟
جنگ اساساً غیر مذهبی است.
اما مذاهب می گویند برای این عمل غیر اخلاقی کشتن مردم ، پاداش خواهی گرفت !
با کلمات « جنگ مذهبی » این عمل را پوشش می دهند.
انسان آگاه عمیق نگاه می کند و به میان کلماتت نفوذ می کند.
نه خدا می تواند فریبش دهد
نه کتابهای مقدس نه وطن ، نه ملتها و نه سیاستمداران.
او بر طبق هوشیاری اش زندگی می کند.
او فردیت دارد ، فردیتی بلورین و شفاف ، آیینه ی محض ، لمس ناشده توسط هیچ چیزی ، بی هیچ گرد و غباری.
اما برای هزاران سال همین کلمات ناچیز و گاه احمقانه و دلایل سطحی باعث کشتار انسانها بوده است.
انسان هوشیار نمی تواند فریب کلمات را بخورد.
#اشو
بدون شک
آن دسته از کشورهایی که
به خشونتهای جمعی دستزدهاند
یا باعث رنجهای فراوان شدهاند،
در مقایسه با دیگر کشورها
با تندریسِدرد جمعیِ سنگینتری
دست به گریبان هستند.
برای نمونه در خاورمیانه،
تندیس دردِ جمعی
به اندازهای شدید است که
بخش قابل ملاحظهای از جمعیت
مجبور به مشاهدهٔ
صحنههای پایانناپذیری از دیوانگی
کشتار و انتقام شدهاند.
اگر
توجه کرده باشید
در میان این ملتها،
تندیسدردِجمعی پیوسته خود را
به شکلهای مختلف
و از نو به نمایش میگذارد.
#اکهارت_تله جهانی نو
کل ساختار اجتماع به طریقی اداره شده است که عدهای معدود میلیونها نفر از مردم را استثمار کنند.
و آنها به افراد استثمار شده دلداری هم دادهاند !
می گویند:
«این به خاطر اعمال قبیح و ناشایست زندگی گذشتهی توست.»
یا میگویند:
«این آزمون ایمان تو به مذهب توست.
و یا:
خدا در حالِ امتحانِ توست.
به اوضاع و احوالی که داری قانع باش.
بعد از مرگ هزاران برابر پاداش خواهی یافت.»
مذاهب یا در گذشته پناه گرفتهاند – مثلاً:
جینیسم، بودائیسم، هندوئیسم–
و یا مثلِ: محمدیان، مسیحیت و یهودیت به فراسوی مرگ پناه آوردهاند.
هر اتفاقی که میافتد مربوط به همین زندگی است و آنها آن را به جای دیگری پیوند میدهند:
یا به قبل از تولد یا بعد از مرگ.
ترفند یکسان است.
همه هدف این است که تو به دیگران اجازه بدهی از تو بهرهکشی کنند.
اجازه دهی خونت را در شیشه کنند.
با این رضایت خاطر عمیق که همین است که هست.
میخواهم موکداً بگویم که:
همهی این ترفندها زیر سر گروهی ذینفع است.
همه کشیشها و رهبرانِ مذهبی، چیزی جز خادمان سینهچاک سیاستمداران شما نیستند.
کل تاریخ بشر یک مصیبت بوده است،
مگر آنکه تک تک ما خود را عوض کنیم.
همه ملتها، همه نژادها و همه مسلکهایِ جعلی را کنار بگذاریم و اعلام کنیم که تمامی این کرهی خاکی به ما تعلق دارد و همه خطوط روی نقشه جغرافیا قلابی و کاذباند.
سیاستمداران اصولاً در اعماق وجود خویش ضعف، زبونی، حقارت و عجز خود را احساس میکنند.
خودشان خوب میدانند که کسی نیستند.
اما چنانچه بتوانند مردم کوچه و بازار را متقاعد کنند و به آنان وعده دهند که نیازهایشان را برآورده خواهند کرد، آن وقت است که تودهها به آنها قدرت میدهند و همین که قدرت به دستشان افتاد، همه شعارها و وعدهها را از یاد میبرند.
در اصل، آنها هرگز به فکر عملی ساختن قولها و وعدههای خویش نبودهاند.
همین که قدرت را به دست گرفتند، آنگاه چهره واقعی آنها نمایان میشود.
سیاستمدار چیزی جز یک نفسپرستِ لافزن نیست.
او در درون احساس حقارت کرده و از این احساس حقارت خویش وحشت دارد.
او برای فراموش کردن این احساس حقارت میکوشد تا کسی شود و سری میان سرها دربیاورد.
و قدرت، این فرصت را به او میبخشد.
و یکبار که به قدرت رسید، دیگر هرگز دستبردار نیست، زیرا در ضمیر ناخودآگاهش خوب میداند که بیرون از اریکه قدرت بایستی با تهی بودن، احساس حقارت و عجز خویش تنها بماند.
و قدرت در دست اینجور آدمهاست...
هر آدم دیوانهای میتواند با فشار یک دکمه، میلیون ها نفر را تحت تأثیر قرار دهد.
محمدیان و تمام دیگر مذاهب می گویند که اگر در جنگ مذهبی بمیری ، در جهان دیگر پاداش عظیمی خواهی گرفت!
چگونه جنگ می تواند مذهبی باشد ؟
جنگ اساساً غیر مذهبی است.
اما مذاهب می گویند برای این عمل غیر اخلاقی کشتن مردم ، پاداش خواهی گرفت !
با کلمات « جنگ مذهبی » این عمل را پوشش می دهند.
انسان آگاه عمیق نگاه می کند و به میان کلماتت نفوذ می کند.
نه خدا می تواند فریبش دهد
نه کتابهای مقدس نه وطن ، نه ملتها و نه سیاستمداران.
او بر طبق هوشیاری اش زندگی می کند.
او فردیت دارد ، فردیتی بلورین و شفاف ، آیینه ی محض ، لمس ناشده توسط هیچ چیزی ، بی هیچ گرد و غباری.
اما برای هزاران سال همین کلمات ناچیز و گاه احمقانه و دلایل سطحی باعث کشتار انسانها بوده است.
انسان هوشیار نمی تواند فریب کلمات را بخورد.
#اشو
بدون شک
آن دسته از کشورهایی که
به خشونتهای جمعی دستزدهاند
یا باعث رنجهای فراوان شدهاند،
در مقایسه با دیگر کشورها
با تندریسِدرد جمعیِ سنگینتری
دست به گریبان هستند.
برای نمونه در خاورمیانه،
تندیس دردِ جمعی
به اندازهای شدید است که
بخش قابل ملاحظهای از جمعیت
مجبور به مشاهدهٔ
صحنههای پایانناپذیری از دیوانگی
کشتار و انتقام شدهاند.
اگر
توجه کرده باشید
در میان این ملتها،
تندیسدردِجمعی پیوسته خود را
به شکلهای مختلف
و از نو به نمایش میگذارد.
#اکهارت_تله جهانی نو
در همه این چیزهایی که ما نادیده میگیریم:
حس نسیمی ملایم بر پوست،
حس نور خورشید از میان ابرها،
آوای باران،
دم تکان دادن یک سگ از خوشحالی برای صاحبش
سیب براقی که میخواهی گاز بزنی.
به جریان دم و بازدم تنفست توجه کن، به آن حس زندگی در درون بدنت.
و بعد، این سکون زیبا در پشت تمام اینها که در ژرفای درون توست.
از طریق قدردانی و سپاسگزاری برای این لحظه حاضر است که بعد معنوی زندگی گشوده میشود.
#اکهارت_تله
حس نسیمی ملایم بر پوست،
حس نور خورشید از میان ابرها،
آوای باران،
دم تکان دادن یک سگ از خوشحالی برای صاحبش
سیب براقی که میخواهی گاز بزنی.
به جریان دم و بازدم تنفست توجه کن، به آن حس زندگی در درون بدنت.
و بعد، این سکون زیبا در پشت تمام اینها که در ژرفای درون توست.
از طریق قدردانی و سپاسگزاری برای این لحظه حاضر است که بعد معنوی زندگی گشوده میشود.
#اکهارت_تله
#ماهیت_همهی_چیزها_خلأ_است.
فیزیکدانها میگویند که سختی جسم یک توهّم است. حتی جسمی ظاهراً سخت، مانند جسم مادی شما تقریباً دارای صد در صد فضای خالیست، یعنی فاصله بین اتمها در مقایسه با اندازهٔ آنها این قدر عظیم است.
بعلاوه، بیشتر فضای درون هر اتم تقریبا خالیست. آنچه که بر جای میماند، بیشتر مانند یک ارتعاش است تا ذرات سخت ماده، بیشتر شبیه نت موسیقیست. ماهیت همهٔ چیزها خلأ است.
#اکهارت_تله
فیزیکدانها میگویند که سختی جسم یک توهّم است. حتی جسمی ظاهراً سخت، مانند جسم مادی شما تقریباً دارای صد در صد فضای خالیست، یعنی فاصله بین اتمها در مقایسه با اندازهٔ آنها این قدر عظیم است.
بعلاوه، بیشتر فضای درون هر اتم تقریبا خالیست. آنچه که بر جای میماند، بیشتر مانند یک ارتعاش است تا ذرات سخت ماده، بیشتر شبیه نت موسیقیست. ماهیت همهٔ چیزها خلأ است.
#اکهارت_تله
#اکهارت_تله :
کار بایرن کیتی، موهبتی بزرگ برای جهان ماست. ریشه رنج، واقعی دانستن افکارمان است، همان داستان هایی که پی در پی در ذهن ما اجرا می شوند. کار بایرن کیتی همچون شمشیری برنده این توهم را می شکافد و شما را توانمند می سازد تا جوهر ازلی و ابدی وجود تان را بشناسید. شادی، آرامش و عشق، حالات طبیعی شما و برخاسته از این جوهر هستند. کتاب « دوست داشتن وضعیت موجود » کلید را به شما می دهد. اکنون آن را به کار ببرید.
#بایرن_کیتی
کار بایرن کیتی، موهبتی بزرگ برای جهان ماست. ریشه رنج، واقعی دانستن افکارمان است، همان داستان هایی که پی در پی در ذهن ما اجرا می شوند. کار بایرن کیتی همچون شمشیری برنده این توهم را می شکافد و شما را توانمند می سازد تا جوهر ازلی و ابدی وجود تان را بشناسید. شادی، آرامش و عشق، حالات طبیعی شما و برخاسته از این جوهر هستند. کتاب « دوست داشتن وضعیت موجود » کلید را به شما می دهد. اکنون آن را به کار ببرید.
#بایرن_کیتی
#واژه خدا محدود کننده است
و به هویتی اشاره می کند
که غیر شماست.
خداوند،حقیقت وجود است
نه یک #موجود...
#نیروی_حال
#اکهارت_تله
و به هویتی اشاره می کند
که غیر شماست.
خداوند،حقیقت وجود است
نه یک #موجود...
#نیروی_حال
#اکهارت_تله
ـ سوالکننده:
چرا باید به فکرکردن معتاد باشیم؟
ـ #اکهارت:
به دلیل آن که
به غلط خودمان را
با فکرهایمان یکی میدانیم.
(با فکر احساس زنده بودن میکنیم)
یعنی این که
بر حسب عادت
احساس وجودمان را
از محتوای فکرها
و همچنین فعالیت ذهنمان
میگیریم.
زیرا
باور کردهایم که
اگر فکر کردن متوقف شود
بودنِ ما متوقف میشود
و دیگر کسی نیستیم.
#کتاب_نیروی_حال 📙
#اکهارت_تله
چرا باید به فکرکردن معتاد باشیم؟
ـ #اکهارت:
به دلیل آن که
به غلط خودمان را
با فکرهایمان یکی میدانیم.
(با فکر احساس زنده بودن میکنیم)
یعنی این که
بر حسب عادت
احساس وجودمان را
از محتوای فکرها
و همچنین فعالیت ذهنمان
میگیریم.
زیرا
باور کردهایم که
اگر فکر کردن متوقف شود
بودنِ ما متوقف میشود
و دیگر کسی نیستیم.
#کتاب_نیروی_حال 📙
#اکهارت_تله
آنچه ما از دیدگاه فهم محدودمان به عنوان چیزی بد و شرور ادراک و برداشت میکنیم
درواقع بخشی از خوبی و خیر والاتر است؛ خوبیای که هیچ متضادی ندارد.
البته این تبدیل به حقیقت تو نخواهد شد مگر از طریق بخشایش.
#اکهارت_تله
#اتصال_یگانگی
درواقع بخشی از خوبی و خیر والاتر است؛ خوبیای که هیچ متضادی ندارد.
البته این تبدیل به حقیقت تو نخواهد شد مگر از طریق بخشایش.
#اکهارت_تله
#اتصال_یگانگی
انتظار یک وضعیت ذهنی است.
در اصل، معنایش این است که
تو آینده را میخواهی، تو
حال حاضر را نمیخواهی.
#اکهارت_تله
در اصل، معنایش این است که
تو آینده را میخواهی، تو
حال حاضر را نمیخواهی.
#اکهارت_تله