زندگی انسانها کوتاه است،
نکته ای وجود ندارد که به خاطرش مضطرب بشویم
کسی به تو فحش میدهد و تو هیاهوی بسیاری به راه می اندازی،
و آن چقدر زود میگذرد و پا برجا نمیماند، همه چیز ناپدید میشود.
یا کسی به موفقیت رسیده است و دیوانه میشود
یا کسی ثروت زیادی اندوخته و نمیتواند بر روی زمین راه برود، شروع میکند به پرواز کردن
در دوران باستان در رم، سنتی وجود داشت، یک سنت زیبا، آن باید در هر کشور ادامه می يافت.
هر وقت یک فاتح رومی باز میگشت...
او کشورهای جدیدی را فتح کرده بود.
او یک سرباز بزرگ بود،
با موفقیت و پیروزی بزرگی می آمد ..
گروهها و جمعیت فریاد شادی سر میدادند.
او همچون خدا بسیار با شکوه به نظر میرسید
سنت این بود که :
خادمی درست پشت سر او راه میرفته و مدام به او گوشزد میکرد که فریب این مردم را نخورید، فريب آنها را نخورید اقا ، فریب احمقها را نخورید، وگرنه دیوانه خواهید شد.
خادمی ، درست پشت سر فاتح مدام اینها را تکرار میکرد تا به یاد داشته باشد، و گرنه خیلی ساده است، وقتی که موفقیت می آید، شخص دیوانه میشود، این باید در همه کشورها اجرا میشد که:
فریب موفقیت را نخورید، آن موقتي و گذراست و آن فقط یک حباب است،
یک حباب صابون، اجازه نده که وارد سرت شود
موفقیت وارد سر میشود. و درماندگی و عجز به همراه دارد، صدمه می زند.
و همه ی آن #گذرا است،
استراحت #گذرا است.
فقط به بی نهایت بیندیش ...
قبل از این که متولد شوي، آنجا بی نهایت بود و از ازل تا ابد و بین این دو بی نهایت.
تو چه هستی ؟
زندگی تو چیست؟
یک حباب صابون , فقط یک لحظه رویا.
نگذار بر تو تأثير بگذارد و اگر شخص بتواند آگاه بماند و تحت تأثير موفقیت و شکست و تمجید و ناسزا، دوست و دشمن قرار نگیرد،
آنگاه شخص به سرچشمه ی اصلی بازمیگردد.
شخص شاهد می شود.
اشو
سخت_نگیر
نکته ای وجود ندارد که به خاطرش مضطرب بشویم
کسی به تو فحش میدهد و تو هیاهوی بسیاری به راه می اندازی،
و آن چقدر زود میگذرد و پا برجا نمیماند، همه چیز ناپدید میشود.
یا کسی به موفقیت رسیده است و دیوانه میشود
یا کسی ثروت زیادی اندوخته و نمیتواند بر روی زمین راه برود، شروع میکند به پرواز کردن
در دوران باستان در رم، سنتی وجود داشت، یک سنت زیبا، آن باید در هر کشور ادامه می يافت.
هر وقت یک فاتح رومی باز میگشت...
او کشورهای جدیدی را فتح کرده بود.
او یک سرباز بزرگ بود،
با موفقیت و پیروزی بزرگی می آمد ..
گروهها و جمعیت فریاد شادی سر میدادند.
او همچون خدا بسیار با شکوه به نظر میرسید
سنت این بود که :
خادمی درست پشت سر او راه میرفته و مدام به او گوشزد میکرد که فریب این مردم را نخورید، فريب آنها را نخورید اقا ، فریب احمقها را نخورید، وگرنه دیوانه خواهید شد.
خادمی ، درست پشت سر فاتح مدام اینها را تکرار میکرد تا به یاد داشته باشد، و گرنه خیلی ساده است، وقتی که موفقیت می آید، شخص دیوانه میشود، این باید در همه کشورها اجرا میشد که:
فریب موفقیت را نخورید، آن موقتي و گذراست و آن فقط یک حباب است،
یک حباب صابون، اجازه نده که وارد سرت شود
موفقیت وارد سر میشود. و درماندگی و عجز به همراه دارد، صدمه می زند.
و همه ی آن #گذرا است،
استراحت #گذرا است.
فقط به بی نهایت بیندیش ...
قبل از این که متولد شوي، آنجا بی نهایت بود و از ازل تا ابد و بین این دو بی نهایت.
تو چه هستی ؟
زندگی تو چیست؟
یک حباب صابون , فقط یک لحظه رویا.
نگذار بر تو تأثير بگذارد و اگر شخص بتواند آگاه بماند و تحت تأثير موفقیت و شکست و تمجید و ناسزا، دوست و دشمن قرار نگیرد،
آنگاه شخص به سرچشمه ی اصلی بازمیگردد.
شخص شاهد می شود.
اشو
سخت_نگیر
زندگی انسانها کوتاه است،
نکته ای وجود ندارد که به خاطرش مضطرب بشویم
کسی به تو فحش میدهد و تو هیاهوی بسیاری به راه می اندازی،
و آن چقدر زود میگذرد و پا برجا نمیماند، همه چیز ناپدید میشود.
یا کسی به موفقیت رسیده است و دیوانه میشود
یا کسی ثروت زیادی اندوخته و نمیتواند بر روی زمین راه برود، شروع میکند به پرواز کردن
در دوران باستان در رم، سنتی وجود داشت، یک سنت زیبا، آن باید در هر کشور ادامه می يافت.
هر وقت یک فاتح رومی باز میگشت...
او کشورهای جدیدی را فتح کرده بود.
او یک سرباز بزرگ بود،
با موفقیت و پیروزی بزرگی می آمد ..
گروهها و جمعیت فریاد شادی سر میدادند.
او همچون خدا بسیار با شکوه به نظر میرسید
سنت این بود که :
خادمی درست پشت سر او راه میرفته و مدام به او گوشزد میکرد که فریب این مردم را نخورید، فريب آنها را نخورید اقا ، فریب احمقها را نخورید، وگرنه دیوانه خواهید شد.
خادمی ، درست پشت سر فاتح مدام اینها را تکرار میکرد تا به یاد داشته باشد، و گرنه خیلی ساده است، وقتی که موفقیت می آید، شخص دیوانه میشود، این باید در همه کشورها اجرا میشد که:
فریب موفقیت را نخورید، آن موقتي و گذراست و آن فقط یک حباب است،
یک حباب صابون، اجازه نده که وارد سرت شود
موفقیت وارد سر میشود. و درماندگی و عجز به همراه دارد، صدمه می زند.
و همه ی آن #گذرا است،
استراحت #گذرا است.
فقط به بی نهایت بیندیش ...
قبل از این که متولد شوي، آنجا بی نهایت بود و از ازل تا ابد و بین این دو بی نهایت.
تو چه هستی ؟
زندگی تو چیست؟
یک حباب صابون , فقط یک لحظه رویا.
نگذار بر تو تأثير بگذارد و اگر شخص بتواند آگاه بماند و تحت تأثير موفقیت و شکست و تمجید و ناسزا، دوست و دشمن قرار نگیرد،
آنگاه شخص به سرچشمه ی اصلی بازمیگردد.
شخص شاهد می شود.
نکته ای وجود ندارد که به خاطرش مضطرب بشویم
کسی به تو فحش میدهد و تو هیاهوی بسیاری به راه می اندازی،
و آن چقدر زود میگذرد و پا برجا نمیماند، همه چیز ناپدید میشود.
یا کسی به موفقیت رسیده است و دیوانه میشود
یا کسی ثروت زیادی اندوخته و نمیتواند بر روی زمین راه برود، شروع میکند به پرواز کردن
در دوران باستان در رم، سنتی وجود داشت، یک سنت زیبا، آن باید در هر کشور ادامه می يافت.
هر وقت یک فاتح رومی باز میگشت...
او کشورهای جدیدی را فتح کرده بود.
او یک سرباز بزرگ بود،
با موفقیت و پیروزی بزرگی می آمد ..
گروهها و جمعیت فریاد شادی سر میدادند.
او همچون خدا بسیار با شکوه به نظر میرسید
سنت این بود که :
خادمی درست پشت سر او راه میرفته و مدام به او گوشزد میکرد که فریب این مردم را نخورید، فريب آنها را نخورید اقا ، فریب احمقها را نخورید، وگرنه دیوانه خواهید شد.
خادمی ، درست پشت سر فاتح مدام اینها را تکرار میکرد تا به یاد داشته باشد، و گرنه خیلی ساده است، وقتی که موفقیت می آید، شخص دیوانه میشود، این باید در همه کشورها اجرا میشد که:
فریب موفقیت را نخورید، آن موقتي و گذراست و آن فقط یک حباب است،
یک حباب صابون، اجازه نده که وارد سرت شود
موفقیت وارد سر میشود. و درماندگی و عجز به همراه دارد، صدمه می زند.
و همه ی آن #گذرا است،
استراحت #گذرا است.
فقط به بی نهایت بیندیش ...
قبل از این که متولد شوي، آنجا بی نهایت بود و از ازل تا ابد و بین این دو بی نهایت.
تو چه هستی ؟
زندگی تو چیست؟
یک حباب صابون , فقط یک لحظه رویا.
نگذار بر تو تأثير بگذارد و اگر شخص بتواند آگاه بماند و تحت تأثير موفقیت و شکست و تمجید و ناسزا، دوست و دشمن قرار نگیرد،
آنگاه شخص به سرچشمه ی اصلی بازمیگردد.
شخص شاهد می شود.
زندگی انسانها کوتاه است،
نکته ای وجود ندارد که به خاطرش مضطرب بشویم
کسی به تو فحش میدهد و تو هیاهوی بسیاری به راه می اندازی،
و آن چقدر زود میگذرد و پا برجا نمیماند، همه چیز ناپدید میشود.
یا کسی به موفقیت رسیده است و دیوانه میشود
یا کسی ثروت زیادی اندوخته و نمیتواند بر روی زمین راه برود، شروع میکند به پرواز کردن
در دوران باستان در رم، سنتی وجود داشت، یک سنت زیبا، آن باید در هر کشور ادامه می يافت.
هر وقت یک فاتح رومی باز میگشت...
او کشورهای جدیدی را فتح کرده بود.
او یک سرباز بزرگ بود،
با موفقیت و پیروزی بزرگی می آمد ..
گروهها و جمعیت فریاد شادی سر میدادند.
او همچون خدا بسیار با شکوه به نظر میرسید
سنت این بود که :
خادمی درست پشت سر او راه میرفته و مدام به او گوشزد میکرد که فریب این مردم را نخورید، فريب آنها را نخورید اقا ، فریب احمقها را نخورید، وگرنه دیوانه خواهید شد.
خادمی ، درست پشت سر فاتح مدام اینها را تکرار میکرد تا به یاد داشته باشد، و گرنه خیلی ساده است، وقتی که موفقیت می آید، شخص دیوانه میشود، این باید در همه کشورها اجرا میشد که:
فریب موفقیت را نخورید، آن موقتي و گذراست و آن فقط یک حباب است،
یک حباب صابون، اجازه نده که وارد سرت شود
موفقیت وارد سر میشود. و درماندگی و عجز به همراه دارد، صدمه می زند.
و همه ی آن #گذرا است،
استراحت #گذرا است.
فقط به بی نهایت بیندیش ...
قبل از این که متولد شوي، آنجا بی نهایت بود و از ازل تا ابد و بین این دو بی نهایت.
تو چه هستی ؟
زندگی تو چیست؟
یک حباب صابون , فقط یک لحظه رویا.
نگذار بر تو تأثير بگذارد و اگر شخص بتواند آگاه بماند و تحت تأثير موفقیت و شکست و تمجید و ناسزا، دوست و دشمن قرار نگیرد،
آنگاه شخص به سرچشمه ی اصلی بازمیگردد.
شخص شاهد می شود.
#اشو
#سخت_نگیر
نکته ای وجود ندارد که به خاطرش مضطرب بشویم
کسی به تو فحش میدهد و تو هیاهوی بسیاری به راه می اندازی،
و آن چقدر زود میگذرد و پا برجا نمیماند، همه چیز ناپدید میشود.
یا کسی به موفقیت رسیده است و دیوانه میشود
یا کسی ثروت زیادی اندوخته و نمیتواند بر روی زمین راه برود، شروع میکند به پرواز کردن
در دوران باستان در رم، سنتی وجود داشت، یک سنت زیبا، آن باید در هر کشور ادامه می يافت.
هر وقت یک فاتح رومی باز میگشت...
او کشورهای جدیدی را فتح کرده بود.
او یک سرباز بزرگ بود،
با موفقیت و پیروزی بزرگی می آمد ..
گروهها و جمعیت فریاد شادی سر میدادند.
او همچون خدا بسیار با شکوه به نظر میرسید
سنت این بود که :
خادمی درست پشت سر او راه میرفته و مدام به او گوشزد میکرد که فریب این مردم را نخورید، فريب آنها را نخورید اقا ، فریب احمقها را نخورید، وگرنه دیوانه خواهید شد.
خادمی ، درست پشت سر فاتح مدام اینها را تکرار میکرد تا به یاد داشته باشد، و گرنه خیلی ساده است، وقتی که موفقیت می آید، شخص دیوانه میشود، این باید در همه کشورها اجرا میشد که:
فریب موفقیت را نخورید، آن موقتي و گذراست و آن فقط یک حباب است،
یک حباب صابون، اجازه نده که وارد سرت شود
موفقیت وارد سر میشود. و درماندگی و عجز به همراه دارد، صدمه می زند.
و همه ی آن #گذرا است،
استراحت #گذرا است.
فقط به بی نهایت بیندیش ...
قبل از این که متولد شوي، آنجا بی نهایت بود و از ازل تا ابد و بین این دو بی نهایت.
تو چه هستی ؟
زندگی تو چیست؟
یک حباب صابون , فقط یک لحظه رویا.
نگذار بر تو تأثير بگذارد و اگر شخص بتواند آگاه بماند و تحت تأثير موفقیت و شکست و تمجید و ناسزا، دوست و دشمن قرار نگیرد،
آنگاه شخص به سرچشمه ی اصلی بازمیگردد.
شخص شاهد می شود.
#اشو
#سخت_نگیر