This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Idea 10 - Gibran Alcocer
مدّتی باران و تاریکی را گوش کردم. چه لذّتی دارد از فردای نیامده نترسیدن، گوش به باران دادن، چای درست کردن، پادشاه وقت خود بودن...
#شاهرخ_مسکوب
مدّتی باران و تاریکی را گوش کردم. چه لذّتی دارد از فردای نیامده نترسیدن، گوش به باران دادن، چای درست کردن، پادشاه وقت خود بودن...
#شاهرخ_مسکوب
حالا صبح است. آسمان آبیفیروزهایست. در هوای خنک، بلوری و عطرافشان پرندهها گرم کارند و یک سینه صدا را مثل یک مشت مروارید که از توی دستمال ابریشمی رنگینی بیرون بریزد رها میکنند، به هوا نوک میزنند و در آن میدمند و باز آن را فرو میدهند و در گلو میگردانند و صدا بازیگوش روی شاخهها میجهد و از روی برگها میگریزد و ناپدید میشود
#شاهرخ_مسکوب
درود همراهان گرانقدر
صبحتون به درخشش آفتاب
#شاهرخ_مسکوب
درود همراهان گرانقدر
صبحتون به درخشش آفتاب