#هفتم_اسفند_سالروز_درگذشت
💐اُستاد على اكبر دهخدا 💐
ایشان از بزرگترین
اساتید ادبیات زبان فارسی است
#فرهنگ_دهخدا
ماحصل۵۰ سال از ۷۷ سال عمرایشان است
یادشان گرامی 🙏
💐اُستاد على اكبر دهخدا 💐
ایشان از بزرگترین
اساتید ادبیات زبان فارسی است
#فرهنگ_دهخدا
ماحصل۵۰ سال از ۷۷ سال عمرایشان است
یادشان گرامی 🙏
بررسی دلایل عقب افتادگی ایران
کتاب #چرا_عقب_مانده_ایم؟
نوشته ی #دکتر_علی_محمد_ایزدی
دکتر ایزدی از جمله متفکرانی است که سالها در آمریکا زندگی و در دانشگاه های این کشور به تحصیل پرداخته است. وی در کتاب "چرا عقب مانده ایم؟" شرح مفصلی از علل عقب افتادگی تاریخی ایران ارائه کرده و #فرهنگ مردم ایران را اصلی ترین عامل عقب افتادگی انها میداند.
استاد ایزدی در قسمتی از کتاب خود مینویسد: فرهنگ و روش زندگی مردم یک کشور در واقع تعیین کننده ی پیشرفت و سیستم حکومتی است که بر آنها حکومت میکند. به عبارت دیگر، هر جامعه ایی لیاقت همان وضع و حکومتی را دارد که بر او حاکم است. نتیجه اینکه هر کس به فکر تغییر سیستم حکومت و یا نحوه ی زندگی جامعه ایی باشد باید بدنبال یافتن راهی باشد که بتوان خلقیات و باورهای آن مردم را عوض کرد. وقتی باورهای اکثریت جامعه عوض شد، دیر یا زود سیستم حکومت و نحوه ی زندگیشان هم عوض خواهد شد.
دکتر ایزدی در ادامه، به نقش آموزش و پرورش در تحول مردم یک جامعه اشاره کرده و مینویسد یکی از دلایل عمده ی تغییر رژیم کمونیستی شوروی، تغییراتی بود که در آموزش و پرورش کودکان آن سرزمین بوجود آمد. تغییراتی که سبب شد کودکان به اندازه ی والدین خود مورد تجاوز، خشونت و تحقیر قرار نگیرند و به همین دلیل، دیگر تن به تجاوز و قلدری حکومت های ستم گر ندهند.
استاد ایزدی در بخش دیگری از کتاب، خلقیات ایرانیها را عامل بوجود آمدن فرهنگ خاصی میداند که در آن عدم همکاری، تجاوز به حقوق یکدیگر، بی اعتنایی به هر نوع ضابطه و قانون و ایجاد هرج و مرج موج میزند.
نویسنده ی کتاب در ادامه، برای اثبات این ادعا که فرهنگ و اخلاقیات ایرانی مانع اصلی پیشرفت این مردم است قسمت هایی از خاطرات مقامات و جهانگردان اروپایی در مورد اخلاقیات ایرانیان را بازگو میکند: آمی ین مارسلین، مورخ معروف رومی، ایرانیان را افرادی بسیار پرگو، خودستا و بی رحم نسبت به زیر دستان خود معرفی میکنند!
گرنت واتسون، مولف کتاب تاریخ ایران و قاجاریه، ایرانیان را نسبت به زیر دستان خود زورگو و متکبر میداند.
جیمس موریه، سیاح معروف اروپایی، در کتاب سیاحت ایران، ارمنستان، آسیای صغیر و ترکیه، مینویسد: در تمام دنیا مردمی به لافزنی ایرانیها وجود ندارد و دروغ گویی آنها از حد تصور خارج است!
شاردن که از مشهورترین سیاحان جهان است و در عهد صفویه به ایران سفر کرده مردم ایران را بسیار مخفی کار، متقلب و بزرگترین چاپلوسان عالم دانسته و دروغ گویی را عیب بزرگ اخلاقی آنها برشمرده است.
الکسی سولتیکوف، شاهزاده ی روسی، که یکصد وپنجاه سال پیش به ایران سفر کرده در کتاب سیاحت نامه ی خود نوشته: درستی صفتی است که در ایران وجود ندارد. دروغ، طوری در عادات و رسوم مردم ایران ریشه دوانیده است که اگر احیانا یک نفر از آنها رفتاری به درستی بنماید یا به قول و عهد خود وفا کند چنان است که گویی مشکل ترین کار دنیا را انجام داده و رسما از شما پاداش و انعام توقع دارد!
جیمز موریه، مولف معروف کتاب حاجی بابای اصفهانی درباره ی اخلاقیات ایرانی ها مینویسد: دروغ، عیب فطری ایشان است و دایما در حال قسم خوردن هستند. سخن راست را چه حاجت به قسم است؟ به جان تو، به جان خودم، به مرگ اولادم، به قرآن، به نان و نمک، به خدا... ایرانیها مکررا قسم میخورند!
دکتر ایزدی در پایان کتاب خود تنها راه برون رفت از عقب افتادگی را اصلاح فرهنگی میداند که با تفکر، مطالعه و تحقیق حاصل میشود. در واقع به اعتقاد دکتر ایزدی چیزی که لازمه ی پیشرفت است جایگزینی شعور و تفکر به جای شعار و تعصب است.
@naghshedeell
کتاب #چرا_عقب_مانده_ایم؟
نوشته ی #دکتر_علی_محمد_ایزدی
دکتر ایزدی از جمله متفکرانی است که سالها در آمریکا زندگی و در دانشگاه های این کشور به تحصیل پرداخته است. وی در کتاب "چرا عقب مانده ایم؟" شرح مفصلی از علل عقب افتادگی تاریخی ایران ارائه کرده و #فرهنگ مردم ایران را اصلی ترین عامل عقب افتادگی انها میداند.
استاد ایزدی در قسمتی از کتاب خود مینویسد: فرهنگ و روش زندگی مردم یک کشور در واقع تعیین کننده ی پیشرفت و سیستم حکومتی است که بر آنها حکومت میکند. به عبارت دیگر، هر جامعه ایی لیاقت همان وضع و حکومتی را دارد که بر او حاکم است. نتیجه اینکه هر کس به فکر تغییر سیستم حکومت و یا نحوه ی زندگی جامعه ایی باشد باید بدنبال یافتن راهی باشد که بتوان خلقیات و باورهای آن مردم را عوض کرد. وقتی باورهای اکثریت جامعه عوض شد، دیر یا زود سیستم حکومت و نحوه ی زندگیشان هم عوض خواهد شد.
دکتر ایزدی در ادامه، به نقش آموزش و پرورش در تحول مردم یک جامعه اشاره کرده و مینویسد یکی از دلایل عمده ی تغییر رژیم کمونیستی شوروی، تغییراتی بود که در آموزش و پرورش کودکان آن سرزمین بوجود آمد. تغییراتی که سبب شد کودکان به اندازه ی والدین خود مورد تجاوز، خشونت و تحقیر قرار نگیرند و به همین دلیل، دیگر تن به تجاوز و قلدری حکومت های ستم گر ندهند.
استاد ایزدی در بخش دیگری از کتاب، خلقیات ایرانیها را عامل بوجود آمدن فرهنگ خاصی میداند که در آن عدم همکاری، تجاوز به حقوق یکدیگر، بی اعتنایی به هر نوع ضابطه و قانون و ایجاد هرج و مرج موج میزند.
نویسنده ی کتاب در ادامه، برای اثبات این ادعا که فرهنگ و اخلاقیات ایرانی مانع اصلی پیشرفت این مردم است قسمت هایی از خاطرات مقامات و جهانگردان اروپایی در مورد اخلاقیات ایرانیان را بازگو میکند: آمی ین مارسلین، مورخ معروف رومی، ایرانیان را افرادی بسیار پرگو، خودستا و بی رحم نسبت به زیر دستان خود معرفی میکنند!
گرنت واتسون، مولف کتاب تاریخ ایران و قاجاریه، ایرانیان را نسبت به زیر دستان خود زورگو و متکبر میداند.
جیمس موریه، سیاح معروف اروپایی، در کتاب سیاحت ایران، ارمنستان، آسیای صغیر و ترکیه، مینویسد: در تمام دنیا مردمی به لافزنی ایرانیها وجود ندارد و دروغ گویی آنها از حد تصور خارج است!
شاردن که از مشهورترین سیاحان جهان است و در عهد صفویه به ایران سفر کرده مردم ایران را بسیار مخفی کار، متقلب و بزرگترین چاپلوسان عالم دانسته و دروغ گویی را عیب بزرگ اخلاقی آنها برشمرده است.
الکسی سولتیکوف، شاهزاده ی روسی، که یکصد وپنجاه سال پیش به ایران سفر کرده در کتاب سیاحت نامه ی خود نوشته: درستی صفتی است که در ایران وجود ندارد. دروغ، طوری در عادات و رسوم مردم ایران ریشه دوانیده است که اگر احیانا یک نفر از آنها رفتاری به درستی بنماید یا به قول و عهد خود وفا کند چنان است که گویی مشکل ترین کار دنیا را انجام داده و رسما از شما پاداش و انعام توقع دارد!
جیمز موریه، مولف معروف کتاب حاجی بابای اصفهانی درباره ی اخلاقیات ایرانی ها مینویسد: دروغ، عیب فطری ایشان است و دایما در حال قسم خوردن هستند. سخن راست را چه حاجت به قسم است؟ به جان تو، به جان خودم، به مرگ اولادم، به قرآن، به نان و نمک، به خدا... ایرانیها مکررا قسم میخورند!
دکتر ایزدی در پایان کتاب خود تنها راه برون رفت از عقب افتادگی را اصلاح فرهنگی میداند که با تفکر، مطالعه و تحقیق حاصل میشود. در واقع به اعتقاد دکتر ایزدی چیزی که لازمه ی پیشرفت است جایگزینی شعور و تفکر به جای شعار و تعصب است.
@naghshedeell
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
☘تابحال ندیده بودم !
موسیقی و رقص زیبای بلوچی به مناسبت ۱۲ اسفند، روز جهانی #فرهنگ_بلوچ.
به امید روزای خوب🌻
موسیقی و رقص زیبای بلوچی به مناسبت ۱۲ اسفند، روز جهانی #فرهنگ_بلوچ.
به امید روزای خوب🌻
🌿کنسرت "همایون #شجریان با ۷۱۰ هزار بیننده !
آغاز عصر اسنپ آرت
۱- دو سال پیش در یادداشتی که توسط این قلم در شبکههای اجتماعی و رسانههای دیجیتال منتشر شد و بیش از ۲ میلیون بار در داخل و خارج کشور مشاهده شد، نوشتم به موازات فروپاشی بزرگ مشاغل تا سال ۲۰۲۵ ، کسب و کارهای جدیدی راه اندازی میشود که میتواند جبرانکنندهی کارهای نابود کننده باشد.
در آن یادداشت از ۲۵ کار در حال انحلال و ۲۸ شغل در حال اوجگیری یاد کردم و باز ذکر کردم افرادی میتوانند در دورهی پسادیجیتالینگ مشاغل سریعتر موفق شوند که زودتر تغییرات را آغاز کنند.
۲- #کرونا تغییرات مربوط به مشاغل را بین ۵ تا ۱۰ سال پیش کشید. به گونهای که حتی #شغل های جدید نیز شگفتزده شدند.
#تغییر_ریخت ناشی از #کروناویروس حتی برخی از امیدهای آینده مثل صنعت #گردشگری را با خاک یکسان نمود. اما رشد فوق العاده صنایع بهداشتی و صنعت بازی نشان داد که در کنار ریزشها ، رویشهای فوقالعاده #پساکرونا در عرصه اقتصاد خیلی زود انسانهای باهوش را به سودی فراتر از تصور میرساند.
۳- از جمله این اتفاقها:
شاید تصورش هم برای اهل #هنر که مدتهاست با چالش وحشتناک کرونا به تعطیلی کشیده شدند ، دشوار باشد اما #کنسرت_آنلاین آقای #همایون_شجریان که توسط #تلویزیون_اینترنتی لنز با حمایت #ایرانسل فقط و فقط با گرفتن یک حق عضویت ۱۰ هزار تومانی به رکورد ۷۱۰ هزار مخاطب رسید تا با احتشاب افرادی که نتوانستند آن را مشاهده کنند و تا ۱۴ خرداد آن را میبینند به رقم رویایی هفت و نیم میلیارد تومان دریافت مستقیم از مردم برسد که هیچ برگزار کننده ای در تاریخ #موسیقی_ایران آن را به خواب هم ندیده است.
۴- شاید افرادی که به هر حال در انتظار بودجه حمایتی دولت همچنان دست روی دست گذاشتهاند، نپذیرند اما باید گفت: بالاخره فرمول کاهش اسنپی هزینهها وارد عرصه #فرهنگ_و_هنر هم شده و همچنان همایونها و پیش از آن #حاتمی_کیا ها که با اکران آنلاین دهها برابر فروش احتمالی شان در گیشه سود کسب کردند؛ از آنهایی که در سودای بازگشت مردم به تالارهای موسیقی و تئاتر و سینما سایت وزارت بهداشت را بالا و پایین میکنند؛ جلوتر در عصر پساکرونا ، جای خود را ماهیت اقتصاد دیجیتالی محکم میکنند.
۵- مطالعات نشان میدهد، مهار کرونا هم ترمیم کننده برخی مشاغل نیست اما حیف که سواد مدیریت در شرایط بحرانی همچنان کیمیاست.
#محمدصادق_دهنادی🍎
آغاز عصر اسنپ آرت
۱- دو سال پیش در یادداشتی که توسط این قلم در شبکههای اجتماعی و رسانههای دیجیتال منتشر شد و بیش از ۲ میلیون بار در داخل و خارج کشور مشاهده شد، نوشتم به موازات فروپاشی بزرگ مشاغل تا سال ۲۰۲۵ ، کسب و کارهای جدیدی راه اندازی میشود که میتواند جبرانکنندهی کارهای نابود کننده باشد.
در آن یادداشت از ۲۵ کار در حال انحلال و ۲۸ شغل در حال اوجگیری یاد کردم و باز ذکر کردم افرادی میتوانند در دورهی پسادیجیتالینگ مشاغل سریعتر موفق شوند که زودتر تغییرات را آغاز کنند.
۲- #کرونا تغییرات مربوط به مشاغل را بین ۵ تا ۱۰ سال پیش کشید. به گونهای که حتی #شغل های جدید نیز شگفتزده شدند.
#تغییر_ریخت ناشی از #کروناویروس حتی برخی از امیدهای آینده مثل صنعت #گردشگری را با خاک یکسان نمود. اما رشد فوق العاده صنایع بهداشتی و صنعت بازی نشان داد که در کنار ریزشها ، رویشهای فوقالعاده #پساکرونا در عرصه اقتصاد خیلی زود انسانهای باهوش را به سودی فراتر از تصور میرساند.
۳- از جمله این اتفاقها:
شاید تصورش هم برای اهل #هنر که مدتهاست با چالش وحشتناک کرونا به تعطیلی کشیده شدند ، دشوار باشد اما #کنسرت_آنلاین آقای #همایون_شجریان که توسط #تلویزیون_اینترنتی لنز با حمایت #ایرانسل فقط و فقط با گرفتن یک حق عضویت ۱۰ هزار تومانی به رکورد ۷۱۰ هزار مخاطب رسید تا با احتشاب افرادی که نتوانستند آن را مشاهده کنند و تا ۱۴ خرداد آن را میبینند به رقم رویایی هفت و نیم میلیارد تومان دریافت مستقیم از مردم برسد که هیچ برگزار کننده ای در تاریخ #موسیقی_ایران آن را به خواب هم ندیده است.
۴- شاید افرادی که به هر حال در انتظار بودجه حمایتی دولت همچنان دست روی دست گذاشتهاند، نپذیرند اما باید گفت: بالاخره فرمول کاهش اسنپی هزینهها وارد عرصه #فرهنگ_و_هنر هم شده و همچنان همایونها و پیش از آن #حاتمی_کیا ها که با اکران آنلاین دهها برابر فروش احتمالی شان در گیشه سود کسب کردند؛ از آنهایی که در سودای بازگشت مردم به تالارهای موسیقی و تئاتر و سینما سایت وزارت بهداشت را بالا و پایین میکنند؛ جلوتر در عصر پساکرونا ، جای خود را ماهیت اقتصاد دیجیتالی محکم میکنند.
۵- مطالعات نشان میدهد، مهار کرونا هم ترمیم کننده برخی مشاغل نیست اما حیف که سواد مدیریت در شرایط بحرانی همچنان کیمیاست.
#محمدصادق_دهنادی🍎
دیروز مطمئن شدم که ماسک زدن خیلی ام ربطی به شعور نداره...
سر ظهر بود و ظل گرما، تو تاکسی که سه نفر رو بیشتر سوار نمی کنه، نشسته بودم، آقایی هم بیرون تاکسی ایستاده بود، دیرم شده بود، به راننده گفتم بگو سوار بشه تا بریم دیگه...گفت ماسک نزده، سوارش نمی کنم، بعد اضافه کرد: خیلی وقته وایستاده، بدون ماسک کسی سوارش نمی کنه، اتوبوس هم نیست!
تو کیفم ماسک اضافه داشتم، بهش دادم و سوار شد.
کلی تشکر کرد و همش خودشو گوشه ی تاکسی جمع می کرد تا فاصله رو بیشتر رعایت کرده باشه، سر صحبت رو باز کردم و گفتم: اگه ماسک بزنین خودتون سلامت می مونین...
گفت: کارگرم، هزینه ی زندگی نمی رسه که بخوام ماسک و اسپری ضد عفونی هم بخرم، بعد به یه روسری که دور گردنش بود اشاره کرد و گفت، همینو می زنم، هر شب هم می شورمش.
گفتم: خوب به خانمت بگو از همین روسری برات ماسک درست کنه!
با تعجب گفت: مگه می شه؟ چجوری؟
تو دلم گفتم اینهمه کلیپ تو فضای مجازی که طرز تهیه ی ماسک رو آموزش داده، یعنی به اینها هم دسترسی نداره، بعد من براش نسخه ی بی فرهنگی و بی شعوری می پیچم!
با دستمال و نایلونی که همراهم بود، طرز درست کردن ماسک رو بهش یاد دادم، خیلی دقت کرد و خودش هم امتحان کرد تا مطمئن بشه یاد گرفته.
نزدیکای میدون، پولشو در اورد و به راننده گفت: کرایه ی این آبجی رو من حساب می کنم.
شوکه شدم، گفتم دلیلی نداره که شما کرایه ی منو حساب کنین...
گفت: درسته انسانیت شما رو نمی شه با کرایه ماشین جبران کرد، ولی من بیشتر از نیم ساعت زیر آفتاب وایستاده بودم، خیلی ها فهمیدن که به خاطر ماسک کسی سوارم نمی کنه، شایدم ماسک اضافی داشتن، اما به خاطر قیافه و ظاهرم بهم ندادن، تنها کاری که می تونم براتون بکنم، دعا کردن و حساب کردن کرایتونه.
خلاصه از او اصرار و از من انکار که تیر خلاص رو راننده زد که کرایه ی هر کسی رو از خودش می گیرم.
وقتی پیاده شدم دلم سوخت، شاید پول ماسک برای من پول خرد بود، اما برای خیلی ها بار اضافه است، شرمنده بودم از قضاوت زود هنگامم و خوشحال از این که ماسک اضافی داشتم.
الهام عشقی
پ.ن: شاید صدقه ی این روزهامون، دادن ماسک به افراد بدون ماسک و دو تا پیس کوچک، اسپری ضد عفونی کف دستاشون باشه...
#فرهنگ_سازى
#تلنگر
بياييم سفير مهربانىِ او باشيم🔻
سر ظهر بود و ظل گرما، تو تاکسی که سه نفر رو بیشتر سوار نمی کنه، نشسته بودم، آقایی هم بیرون تاکسی ایستاده بود، دیرم شده بود، به راننده گفتم بگو سوار بشه تا بریم دیگه...گفت ماسک نزده، سوارش نمی کنم، بعد اضافه کرد: خیلی وقته وایستاده، بدون ماسک کسی سوارش نمی کنه، اتوبوس هم نیست!
تو کیفم ماسک اضافه داشتم، بهش دادم و سوار شد.
کلی تشکر کرد و همش خودشو گوشه ی تاکسی جمع می کرد تا فاصله رو بیشتر رعایت کرده باشه، سر صحبت رو باز کردم و گفتم: اگه ماسک بزنین خودتون سلامت می مونین...
گفت: کارگرم، هزینه ی زندگی نمی رسه که بخوام ماسک و اسپری ضد عفونی هم بخرم، بعد به یه روسری که دور گردنش بود اشاره کرد و گفت، همینو می زنم، هر شب هم می شورمش.
گفتم: خوب به خانمت بگو از همین روسری برات ماسک درست کنه!
با تعجب گفت: مگه می شه؟ چجوری؟
تو دلم گفتم اینهمه کلیپ تو فضای مجازی که طرز تهیه ی ماسک رو آموزش داده، یعنی به اینها هم دسترسی نداره، بعد من براش نسخه ی بی فرهنگی و بی شعوری می پیچم!
با دستمال و نایلونی که همراهم بود، طرز درست کردن ماسک رو بهش یاد دادم، خیلی دقت کرد و خودش هم امتحان کرد تا مطمئن بشه یاد گرفته.
نزدیکای میدون، پولشو در اورد و به راننده گفت: کرایه ی این آبجی رو من حساب می کنم.
شوکه شدم، گفتم دلیلی نداره که شما کرایه ی منو حساب کنین...
گفت: درسته انسانیت شما رو نمی شه با کرایه ماشین جبران کرد، ولی من بیشتر از نیم ساعت زیر آفتاب وایستاده بودم، خیلی ها فهمیدن که به خاطر ماسک کسی سوارم نمی کنه، شایدم ماسک اضافی داشتن، اما به خاطر قیافه و ظاهرم بهم ندادن، تنها کاری که می تونم براتون بکنم، دعا کردن و حساب کردن کرایتونه.
خلاصه از او اصرار و از من انکار که تیر خلاص رو راننده زد که کرایه ی هر کسی رو از خودش می گیرم.
وقتی پیاده شدم دلم سوخت، شاید پول ماسک برای من پول خرد بود، اما برای خیلی ها بار اضافه است، شرمنده بودم از قضاوت زود هنگامم و خوشحال از این که ماسک اضافی داشتم.
الهام عشقی
پ.ن: شاید صدقه ی این روزهامون، دادن ماسک به افراد بدون ماسک و دو تا پیس کوچک، اسپری ضد عفونی کف دستاشون باشه...
#فرهنگ_سازى
#تلنگر
بياييم سفير مهربانىِ او باشيم🔻
ایرانیان فرزاندان #فردوسی هستند
و در دامان او پرورش یافتهاند؛
چرا که شاهنامه، نامه هزارههای
#فرهنگ و #هنر_ایرانی است
اگر فردوسی در #تاریخ سربرنمیآورد
و شاهنامه را نمیسرود، چه بسا ایرانیان امروز با زبان شورانگیز و شیرین #فارسی سخن نمیگفتند.
گفته شده
«روزی از محمّد حسنین هیکل، نویسنده مشهور مصری، پرسیدند شما مصریان با آن پیشینۀ درخشان فرهنگی چه شد که عرب زبان شدید؟ گفت، ما عرب زبان شدیم برای اینکه فردوسی نداشتیم...»
اما چرا علی رغم نفوذ زبان عربی در ایران و رواج عربی نویسی در این دیار و تألیف کتابهای بسیار به این زبان توسط ایرانیان، عربی زبان رسمی مردم ایران نشد؟
تاریخ گواهی می دهد که #ایرانیان ، فارسی را به همت بزرگان و اندیشمندانش حفظ کرده و گسترش داده اند.
حرکتی که با یعقوب لیث صفاری
سر سلسله دار صفاریان و با جمله "سخنی که من اندر نیابم چرا باید گفت؟"
خطاب به شاعران و نویسندگان دربارش آغاز شد و با رودکی و دقیقی و عنصری سنگ بنای آن گذاشته شد
و با فردوسی و شاهکار جاودانه اش #شاهنامه به اعتلا و سترگی رسید
سرزمین پهناور ایران در طول تاریخ
تلخ و شیرین بسیاری را چشیده و فراز و فرودهای بسیاری را از سر گذرانده است.
فردوسی برای مقابله با تسلط ستمگرانه و برتری جوییهای غیرایرانیان، مفاخر قومی و وصف تمدن باستانی ایران را زنده کرد و توانست حس دفاع از کشور را در بسیاری از مردم زنده کند
آرامگاه فردوسی
(هزار و سی صد و سیزده ه.ش )
محل خاکسپاری حکیم ابوالقاسم #فردوسی در طوس است
این بنا بهدست هوشنگ سیحون برپایهٔ طرح پیشین کریم طاهرزاده بهزاد، با اندکی تغییر در اندازه و تزئینات، طراحی و بازسازی شد. معمار مجری ساختمان حسین لرزاده، و حسین حجارباشی زنجانی و تقی درودیان مباشر ساخت این بنا بودند
میراث دار فرهنگ ایرانی باشیم
#حرف_حساب
#فرهنگ_پیشرفت
دنیا به سرعت در حال پیشرفت است ولی ما با افتخار کردن به نیاکانمان وقتمان را هدر می دهیم.
عده ای در 1400 سال پیش زندگی می کنیم و عده ای پا را فراتر گذاشته و در 2500 سال پیش زندگی می کنیم ، و جالب اینجاست که این دو گروه دائم با هم سر ستیز دارند. دائمأ در حال مسخره کردن عرب ها هستیم و آنها را تنبل خطاب می کنیم ، بدون اینکه پیشرفت های آنها را ببینیم.
به راستی به معماری مدرن و زیبای شهرهایشان دقت کرده ایم!؟
دائم در مجامع بین المللی در مقابل لابیهای قدرتمند اعراب شکست میخوریم و از مدیریت جهانی صحبت می کنیم.
امارات کوچک به خاطر داشتن سیستم حمل و نقل مناسب، هتل های مجهز، ورزشگاه های پیشرفته، در رقابت با ما میزبانی جام ملت ها را می گیرد و ما دائم از سازندگی، پیشرفت و بالندگی صحبت می کنیم.
قطر را نمی گویم که بزرگترین رویداد جهان #جام_جهانی را میزبانی کرد.
اعراب بزرگترین شرکت های هواپیمایی جهان را دارند و ما دائمأ در سوگ از دست دادن هموطنانمان به خاطر استفاده از هواپیماهای 50 سال پیش هستیم.
اغلب نام های عربی خوانده می شویم ، و هنوز هم برای فرزندانمان نام های عربی انتخاب می کنیم، ولی از اینکه کسی #خلیج_فارس را خلیج عرب بخواند برافروخته می شویم ، این نهایت میهن پرستی ما است. و البته فقط برافروخته می شویم و کار خاصی هم نمی کنیم.
اعراب را به خاطر بادیه نشین بودن در قرن ها پیش مسخره می کنیم در حالی که همین امروز در قرن 21 میلیون ها نفر از هموطنانمان چادرنشین هستند، و ما فقط دل آنها را با یک سخن خوش می کنیم که آنها ذخایر مملکت اند و کاری برای اسکانشان نمی کنیم.
آری اعراب به سرعت در حال پیشرفت و آبادانی هستند و ما پز نیاکانمان را می دهیم، ای هوار که ما 2500 سال پیش از شما بهتر بوده ایم.
اعراب با سرمایه گذاری خوب در قلب دنیا نفوذ میکنند و با درآمدهای میلیاردی آسایش را برای مردمشان هدیه می دهند و ما وعده بهشت به مردممان می دهیم و به آنها (اعراب) میخندیم که دلارهای نفتیشان را هدر می دهند ، به راستی ما با دلارهای نفتیمان چه می کنیم!!!؟
آیا وقت آن نرسیده که ما هم به این نکته پی ببریم که زمان جنگیدن با شمشیر و کلاشینکف تمام شده است، و برای پیروزی بر دشمنان باید در قلب ها نفوذ کرد؟
یکی از بزرگترین مشکلات ایران این است که در کشور ما "تعلق به سرزمین" بسیار ضعیف است. یعنی ایران هنوز یک "کشور- ملت" نیست.
در کشورهای پیشرفته دنیا، افراد تفکر خود را دارند، بعد در یک مدار بزرگتر به یک گروه تعلق دارند و در مدار بزرگتر از آن احساس تعلق به سرزمین دارند.
شما اگر تاریخ غرب را بخوانید مقدم تر از دولت، بخش خصوصی بوده و مقدم تر از بخش خصوصی، اصل دیگری بوده است و آن ثروت و قدرت سرزمین بوده که خیلی اهمیت داشته است.
آلمان و ژاپن در تابستان 1945 بر اثر جنگ دوم جهانی یک کشور مخروبه بودند، اما به جز کسانی که آمریکایی ها بالاجبار از آلمان برداشتند و بردند، سندی دال بر مهاجرت آنها موجود نیست اما ما با کوچکترین ناملایمتی دسته دسته کشورمان را ترک میکنیم و هیچ عِرقی به وطنمان نداریم.
این خیلی مهم است. بعد دیدیم که در عرض 30-20 سال کشور خود را اصلاح کردند و دومین و سومین قدرت اقتصادی جهانی شدند!
این که یک شهروند در جامعه ما به راحتی از ماشین، آشغال بیرون می اندازد و تعریف از تمیزی خیابان های اروپا می کند ، یک معنی تربیتی دارد، یک معنای عمیق دیگری هم دارد که به این سرزمین تعلق خاطر ندارد.
چرا هنر شنیدن یک ایرانی ضعیف است؟
چرا من اصرار دارم که حرف خودم درست است؟
چون من ایرانی در حلقه اول فردی و نهایتا در حلقه دوم گروهی گیر کرده ام.
آن حلقه مهم تر و سوم ملی که همه ی این ها را به هم ربط می دهد، وجود ندارد.
کسی به من آموزش نداده که سرنوشت حلقه اول و حلقه دوم به حلقه سوم ربط دارد. تا وقتی ناسیونالیسم عقلایی نداشته باشیم و به این سرزمین فکر نکنیم، هیچ تحولی در ما و سرزمینمان صورت نخواهد گرفت.🌾
#فرهنگ_پیشرفت
دنیا به سرعت در حال پیشرفت است ولی ما با افتخار کردن به نیاکانمان وقتمان را هدر می دهیم.
عده ای در 1400 سال پیش زندگی می کنیم و عده ای پا را فراتر گذاشته و در 2500 سال پیش زندگی می کنیم ، و جالب اینجاست که این دو گروه دائم با هم سر ستیز دارند. دائمأ در حال مسخره کردن عرب ها هستیم و آنها را تنبل خطاب می کنیم ، بدون اینکه پیشرفت های آنها را ببینیم.
به راستی به معماری مدرن و زیبای شهرهایشان دقت کرده ایم!؟
دائم در مجامع بین المللی در مقابل لابیهای قدرتمند اعراب شکست میخوریم و از مدیریت جهانی صحبت می کنیم.
امارات کوچک به خاطر داشتن سیستم حمل و نقل مناسب، هتل های مجهز، ورزشگاه های پیشرفته، در رقابت با ما میزبانی جام ملت ها را می گیرد و ما دائم از سازندگی، پیشرفت و بالندگی صحبت می کنیم.
قطر را نمی گویم که بزرگترین رویداد جهان #جام_جهانی را میزبانی کرد.
اعراب بزرگترین شرکت های هواپیمایی جهان را دارند و ما دائمأ در سوگ از دست دادن هموطنانمان به خاطر استفاده از هواپیماهای 50 سال پیش هستیم.
اغلب نام های عربی خوانده می شویم ، و هنوز هم برای فرزندانمان نام های عربی انتخاب می کنیم، ولی از اینکه کسی #خلیج_فارس را خلیج عرب بخواند برافروخته می شویم ، این نهایت میهن پرستی ما است. و البته فقط برافروخته می شویم و کار خاصی هم نمی کنیم.
اعراب را به خاطر بادیه نشین بودن در قرن ها پیش مسخره می کنیم در حالی که همین امروز در قرن 21 میلیون ها نفر از هموطنانمان چادرنشین هستند، و ما فقط دل آنها را با یک سخن خوش می کنیم که آنها ذخایر مملکت اند و کاری برای اسکانشان نمی کنیم.
آری اعراب به سرعت در حال پیشرفت و آبادانی هستند و ما پز نیاکانمان را می دهیم، ای هوار که ما 2500 سال پیش از شما بهتر بوده ایم.
اعراب با سرمایه گذاری خوب در قلب دنیا نفوذ میکنند و با درآمدهای میلیاردی آسایش را برای مردمشان هدیه می دهند و ما وعده بهشت به مردممان می دهیم و به آنها (اعراب) میخندیم که دلارهای نفتیشان را هدر می دهند ، به راستی ما با دلارهای نفتیمان چه می کنیم!!!؟
آیا وقت آن نرسیده که ما هم به این نکته پی ببریم که زمان جنگیدن با شمشیر و کلاشینکف تمام شده است، و برای پیروزی بر دشمنان باید در قلب ها نفوذ کرد؟
یکی از بزرگترین مشکلات ایران این است که در کشور ما "تعلق به سرزمین" بسیار ضعیف است. یعنی ایران هنوز یک "کشور- ملت" نیست.
در کشورهای پیشرفته دنیا، افراد تفکر خود را دارند، بعد در یک مدار بزرگتر به یک گروه تعلق دارند و در مدار بزرگتر از آن احساس تعلق به سرزمین دارند.
شما اگر تاریخ غرب را بخوانید مقدم تر از دولت، بخش خصوصی بوده و مقدم تر از بخش خصوصی، اصل دیگری بوده است و آن ثروت و قدرت سرزمین بوده که خیلی اهمیت داشته است.
آلمان و ژاپن در تابستان 1945 بر اثر جنگ دوم جهانی یک کشور مخروبه بودند، اما به جز کسانی که آمریکایی ها بالاجبار از آلمان برداشتند و بردند، سندی دال بر مهاجرت آنها موجود نیست اما ما با کوچکترین ناملایمتی دسته دسته کشورمان را ترک میکنیم و هیچ عِرقی به وطنمان نداریم.
این خیلی مهم است. بعد دیدیم که در عرض 30-20 سال کشور خود را اصلاح کردند و دومین و سومین قدرت اقتصادی جهانی شدند!
این که یک شهروند در جامعه ما به راحتی از ماشین، آشغال بیرون می اندازد و تعریف از تمیزی خیابان های اروپا می کند ، یک معنی تربیتی دارد، یک معنای عمیق دیگری هم دارد که به این سرزمین تعلق خاطر ندارد.
چرا هنر شنیدن یک ایرانی ضعیف است؟
چرا من اصرار دارم که حرف خودم درست است؟
چون من ایرانی در حلقه اول فردی و نهایتا در حلقه دوم گروهی گیر کرده ام.
آن حلقه مهم تر و سوم ملی که همه ی این ها را به هم ربط می دهد، وجود ندارد.
کسی به من آموزش نداده که سرنوشت حلقه اول و حلقه دوم به حلقه سوم ربط دارد. تا وقتی ناسیونالیسم عقلایی نداشته باشیم و به این سرزمین فکر نکنیم، هیچ تحولی در ما و سرزمینمان صورت نخواهد گرفت.🌾