روستای نایبند
در دل کویر لوت که حتی گیاهی هم جرات حیات نداره،
روستایی وجود داره که تا شعاع دویست کیلومتری آن هیچ آبادی و انسانی نیست.
سبز و مصفا، با معماری پلکانی و زیستگاهی برای یوز ایرانی، کاراکال و پلنگ.
آسمون شبش طوریه که مرکز کهکشان راه شیری را به راحتی میتونید ببینید.
آنقدر زیباست که صدها تابلو ی نقاشی میشه ازش کشید. در مسیر جاده ی باستانی خراسان و در معرض تاخت و تازها در قبل و بعد از اسلام بوده. آخرینشون "نادر شاه" بوده که اینجا اتراق کرده و همین، عامل دفاعی بودن معماری روستا است و کوچه های پیچ در پیچ و تنگ و ساباطهای کم ارتفاع و برجهای دیده بانی زیادی دارد...
#ایران_زیباست
در دل کویر لوت که حتی گیاهی هم جرات حیات نداره،
روستایی وجود داره که تا شعاع دویست کیلومتری آن هیچ آبادی و انسانی نیست.
سبز و مصفا، با معماری پلکانی و زیستگاهی برای یوز ایرانی، کاراکال و پلنگ.
آسمون شبش طوریه که مرکز کهکشان راه شیری را به راحتی میتونید ببینید.
آنقدر زیباست که صدها تابلو ی نقاشی میشه ازش کشید. در مسیر جاده ی باستانی خراسان و در معرض تاخت و تازها در قبل و بعد از اسلام بوده. آخرینشون "نادر شاه" بوده که اینجا اتراق کرده و همین، عامل دفاعی بودن معماری روستا است و کوچه های پیچ در پیچ و تنگ و ساباطهای کم ارتفاع و برجهای دیده بانی زیادی دارد...
#ایران_زیباست
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
باران
دموکرات ترین عاشق دنیاست
برایش فرقی ندارد
می بارد ، از آسمان
حتی در دل کویر.
نوازش گر خوبی است ،
تمام برگها را، زمین ها را
دشت ها را ،
سقف خانه ها را ...
دل تو را دست می کشد و
حس می کند.
باران دموکرات ترین
عاشقی است که
از خودش هیچ نشانه ای
از بوسه بر روی پیشانی کسی
نمی گذارد،
اما حلاوت آمدنش
مذاق هر کویر زده ای را
سیراب می کند.
#شبنم
باران
دموکرات ترین عاشق دنیاست
برایش فرقی ندارد
می بارد ، از آسمان
حتی در دل کویر.
نوازش گر خوبی است ،
تمام برگها را، زمین ها را
دشت ها را ،
سقف خانه ها را ...
دل تو را دست می کشد و
حس می کند.
باران دموکرات ترین
عاشقی است که
از خودش هیچ نشانه ای
از بوسه بر روی پیشانی کسی
نمی گذارد،
اما حلاوت آمدنش
مذاق هر کویر زده ای را
سیراب می کند.
#شبنم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روز جهانی چایی رو به تموم چاییخورا تبریک میگم😍
چای بر هر درد بیدرمان دواست 😋
چای بر هر درد بیدرمان دواست 😋
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
و چای دغدغه عاشقانه خوبیست
برای با تو نشستن بهانه خوبیست
برای با تو نشستن بهانه خوبیست
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پرآبترین چشمهی غرب ایران ، چشمه ی بل ، استان کرمانشاه🇮🇷
چشمه بل در مرز دو استان کردستان و کرمانشاه و میان روستای ناو از توابع شهرستان سروآباد کردستان و روستای هجیج از توابع شهرستان پاوه کرمانشاه قرار گرفته...
سرچشمه بل در استان کرمانشاه است ولی بیشتر حوضهٔ آبریز آن در استان کردستان واقع شده...
این چشمهٔ پرآب که با دبی ۳۰۰۰ تا ۴۰۰۰ لیتر در ثانیه، میتواند آب آشامیدنی حدود دو میلیون نفر را تأمین کند.
👈 دسترسی به آن از دو مسیر امکان پذیر میباشد، اولی آنکه وارد سنندج شوید و سپس به سمت مریوان رفته و از سه راه حزب الله و از مسیر دزلی به این منطقه برسید. دیگر آن که از پاوه به روستای هجیج و به این آبشار بروید و البته در مسیر از دیدن جنگل های طبیعی بلوط لذت ببرید.
⏰🚖 بهترین زمان سفر:
این منطقه اقلیمی معتدل و کوهستانی دارد. در فصل زمستان بهدلیل بارش برف و باران هوای این منطقه سرد و در فصل بهار و تابستان از هوای بسیار مطبوع و دلپذیری برخودار است.
این چشمه برای مردم منطقه اورامان از اهمیت فرهنگی و تاریخی چشمگیری برخوردار است و قدمت آن به ۶۰ میلیون سال قبل برمیگردد.
•🍃🌸🌸🍃•
چشمه بل در مرز دو استان کردستان و کرمانشاه و میان روستای ناو از توابع شهرستان سروآباد کردستان و روستای هجیج از توابع شهرستان پاوه کرمانشاه قرار گرفته...
سرچشمه بل در استان کرمانشاه است ولی بیشتر حوضهٔ آبریز آن در استان کردستان واقع شده...
این چشمهٔ پرآب که با دبی ۳۰۰۰ تا ۴۰۰۰ لیتر در ثانیه، میتواند آب آشامیدنی حدود دو میلیون نفر را تأمین کند.
👈 دسترسی به آن از دو مسیر امکان پذیر میباشد، اولی آنکه وارد سنندج شوید و سپس به سمت مریوان رفته و از سه راه حزب الله و از مسیر دزلی به این منطقه برسید. دیگر آن که از پاوه به روستای هجیج و به این آبشار بروید و البته در مسیر از دیدن جنگل های طبیعی بلوط لذت ببرید.
⏰🚖 بهترین زمان سفر:
این منطقه اقلیمی معتدل و کوهستانی دارد. در فصل زمستان بهدلیل بارش برف و باران هوای این منطقه سرد و در فصل بهار و تابستان از هوای بسیار مطبوع و دلپذیری برخودار است.
این چشمه برای مردم منطقه اورامان از اهمیت فرهنگی و تاریخی چشمگیری برخوردار است و قدمت آن به ۶۰ میلیون سال قبل برمیگردد.
•🍃🌸🌸🍃•
بستان بزن!
🖊 ایرج نوروزی
ما ایرانیان آدمهایی هستیم بسیار احساساتی و خانواده دوست ...
بیشتر ما حتی در این روزها که زندگی دشوارتر از همیشه شده است و کمابیش همگی درگیر زندگی ماشینی و مشغله روزمره هستیم هنوز این ویژگی را در درون خودمان داریم.
به دلایل بسیار ایرانیان هر روز سالمندتر شده و خانوادهها نیز کوچکتر از گذشته شدهاند.
دیگر همچون چند دههی پیش خانوادههای پرفرزند چیزی همگانی نیستند.
حال با توجه به روند رو به رشد سالمند شدن جامعه و کم تعداد شدن فرزندان خانوادهها و بر حسب نیاز سالمندان دوست داشتنی و عزیز ما، خدمت به آنان دشوارتر شده است، در بسیاری از خانوادهها نیز خواهی نخواهی گروهی از فرزندان ناچار به ترک میهن شدهاند و یا به دلایل گوناگون توانایی همراهی و همیاری پدر و مادر را ندارند ؛
با این حال اگر یکی از آنها از روی مهر به مادر و پدر و وظیفه انسانی خود، خدمت به این بزرگواران را گردن گرفته است یادمان باشد:
- او شاهد شرایط عزیزان سالمند است و مستقیم درگیر دارو، درمان، نگهداری و خدمت به آنان است.
- عزیزان ما درست جلوی چشمان او آب میشوند و گاهی رنج میبرند.
- اوست که چشمانش از ناتوانی خودش در کمک و یا دیدن مادر و پدر پیر هر روز پر از اشک میشود.
- اگر دورتر از او هستیم، یادمان باشد که از دور دستور و نظر دادن هیچ کمکی نمیکند و حتی موجب سردرگمی و وخیم شدن اوضاع میشود.
درست است که همهی ما دلسوز و دلتنگ عزیزان مشترک خودمان هستیم، اما مهمترین و درستترین کاری که در کنار کمک مالی احتمالی از دست ما بر میآید دلگرمی دادن است.
- انتقاد و اعتراض نکنیم که تنها کاربرد آن گذاشتن بار روانی بیشتر بر روی دوش فرزندی است که دارد به عزیز ما خدمت میکند.
نباید چنین احساسی به او دست دهد که جورکش و یا ناچار است بارکش هم باشد، میدانم که همه دوست دارند کمک کنند، اما گاهی متوجه نیستیم که با زدن بعضی حرفها، در واقع داریم وجدان خودمان را که دورتر هستیم آرام میکنیم و همزمان داریم فرزند کنار مادر و پدر مانده را رنج و آزار میدهیم.
آیا فکر میکنید، با فرمان دادن که فلان دکتر و بیمارستان ببر و داروی بهمان و غذای چنان بده، چیزی اضافه میکند؟ اگر این کار و اون کار را میکردی بهتر بود و ... آیا واقعاً تغییری ایجاد میشود؟
- او که بیشتر از همه رنج برده شایستهی کنایه و انتقاد نیست.
کاری نکنیم که زحمت مخلصانه و داوطلبانهی دیگران تبدیل به عذاب برای آنان شود و خدای نکرده آنان که مانند ما دلبستهی خانواده هستند به ما پاسخ دهند:
گر تو بهتر میزنی بستان بزن!
🖊 ایرج نوروزی
ما ایرانیان آدمهایی هستیم بسیار احساساتی و خانواده دوست ...
بیشتر ما حتی در این روزها که زندگی دشوارتر از همیشه شده است و کمابیش همگی درگیر زندگی ماشینی و مشغله روزمره هستیم هنوز این ویژگی را در درون خودمان داریم.
به دلایل بسیار ایرانیان هر روز سالمندتر شده و خانوادهها نیز کوچکتر از گذشته شدهاند.
دیگر همچون چند دههی پیش خانوادههای پرفرزند چیزی همگانی نیستند.
حال با توجه به روند رو به رشد سالمند شدن جامعه و کم تعداد شدن فرزندان خانوادهها و بر حسب نیاز سالمندان دوست داشتنی و عزیز ما، خدمت به آنان دشوارتر شده است، در بسیاری از خانوادهها نیز خواهی نخواهی گروهی از فرزندان ناچار به ترک میهن شدهاند و یا به دلایل گوناگون توانایی همراهی و همیاری پدر و مادر را ندارند ؛
با این حال اگر یکی از آنها از روی مهر به مادر و پدر و وظیفه انسانی خود، خدمت به این بزرگواران را گردن گرفته است یادمان باشد:
- او شاهد شرایط عزیزان سالمند است و مستقیم درگیر دارو، درمان، نگهداری و خدمت به آنان است.
- عزیزان ما درست جلوی چشمان او آب میشوند و گاهی رنج میبرند.
- اوست که چشمانش از ناتوانی خودش در کمک و یا دیدن مادر و پدر پیر هر روز پر از اشک میشود.
- اگر دورتر از او هستیم، یادمان باشد که از دور دستور و نظر دادن هیچ کمکی نمیکند و حتی موجب سردرگمی و وخیم شدن اوضاع میشود.
درست است که همهی ما دلسوز و دلتنگ عزیزان مشترک خودمان هستیم، اما مهمترین و درستترین کاری که در کنار کمک مالی احتمالی از دست ما بر میآید دلگرمی دادن است.
- انتقاد و اعتراض نکنیم که تنها کاربرد آن گذاشتن بار روانی بیشتر بر روی دوش فرزندی است که دارد به عزیز ما خدمت میکند.
نباید چنین احساسی به او دست دهد که جورکش و یا ناچار است بارکش هم باشد، میدانم که همه دوست دارند کمک کنند، اما گاهی متوجه نیستیم که با زدن بعضی حرفها، در واقع داریم وجدان خودمان را که دورتر هستیم آرام میکنیم و همزمان داریم فرزند کنار مادر و پدر مانده را رنج و آزار میدهیم.
آیا فکر میکنید، با فرمان دادن که فلان دکتر و بیمارستان ببر و داروی بهمان و غذای چنان بده، چیزی اضافه میکند؟ اگر این کار و اون کار را میکردی بهتر بود و ... آیا واقعاً تغییری ایجاد میشود؟
- او که بیشتر از همه رنج برده شایستهی کنایه و انتقاد نیست.
کاری نکنیم که زحمت مخلصانه و داوطلبانهی دیگران تبدیل به عذاب برای آنان شود و خدای نکرده آنان که مانند ما دلبستهی خانواده هستند به ما پاسخ دهند:
گر تو بهتر میزنی بستان بزن!
باید به هم گوش بدهیم
Khodsakhte
🎧خلاصه کتاب
📚باید به هم گوش بدهیم.
✍️نویسنده: کیت مورفی
⏰ زمان:۳۳:۲۷
دربارهی کتاب:
در اهمیت شنیدن و شنیده شدن
کتاب «باید به هم گوش بدهیم» که در سال 2020 منتشرشده، نگاهی به مهارت نادیده گرفته شدهی گوشدادن میاندازد.
این کتاب مملو از مثالهایی از شنوندگان بااستعداد و حرفهای و نیز توصیههای عملی برای به دست آوردن نتایج بیشتر از گفتگو با دیگران است؛ نتایجی که با صحبت کردن بیشتر شما به دست نمیآید بلکه با دقیقتر گوش دادن به دیگران حاصل میشود.
📚باید به هم گوش بدهیم.
✍️نویسنده: کیت مورفی
⏰ زمان:۳۳:۲۷
دربارهی کتاب:
در اهمیت شنیدن و شنیده شدن
کتاب «باید به هم گوش بدهیم» که در سال 2020 منتشرشده، نگاهی به مهارت نادیده گرفته شدهی گوشدادن میاندازد.
این کتاب مملو از مثالهایی از شنوندگان بااستعداد و حرفهای و نیز توصیههای عملی برای به دست آوردن نتایج بیشتر از گفتگو با دیگران است؛ نتایجی که با صحبت کردن بیشتر شما به دست نمیآید بلکه با دقیقتر گوش دادن به دیگران حاصل میشود.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شبها پیش از آنکه به خواب برویم چقدر حرف داشتیم که بزنیم.. انگار حرفهای ما تمامی نداشت.. چند بار پیش آمد که طلوع را دیدیم و رنگِ خواب ندیدیم.
آخر چه شد، که حال دیگر میآییم و خسته و بیصدا میخوابیم؟
شبها دگرگون شده؟ یا حرفها تمام شده؟ یا ما تمام شدهایم؟
#نادر_ابراهیمی
شب بخیر🩶
آخر چه شد، که حال دیگر میآییم و خسته و بیصدا میخوابیم؟
شبها دگرگون شده؟ یا حرفها تمام شده؟ یا ما تمام شدهایم؟
#نادر_ابراهیمی
شب بخیر🩶
زنگها برای که به صدا در می آیند از ارنست همینگوی
ماجرایِ یک سرباز آمریکایی به نام «رابرت جردن» است که داوطلبانه وارد ارتش جمهوریخواهان شده است و مأموریت دارد پلی را که سر راه دشمن قرار گرفته است، منهدم کند. «رابرت جردن» قبل از شروع جنگ داخلی در اسپانیا، استادیار دانشگاه بود.
ماجرایِ یک سرباز آمریکایی به نام «رابرت جردن» است که داوطلبانه وارد ارتش جمهوریخواهان شده است و مأموریت دارد پلی را که سر راه دشمن قرار گرفته است، منهدم کند. «رابرت جردن» قبل از شروع جنگ داخلی در اسپانیا، استادیار دانشگاه بود.
زنگها برای كه به صدا در می آیند
-| @AudiobooksChnl
کتاب صوتی
زنگها برای که به صدا در می آیند
ارنست همینگوی
زنگها برای که به صدا در می آیند
ارنست همینگوی