▪️فرار على بن ابيطالب به كوه و تنها گذاشتن همسر و فرزندانش، پس از تهديد به سوزاندن خانه اش
#سند_سوم
براستى كه نام امام اول شيعيان را بعنوان نماد بى غيرتى و بزدلى يك مرد در تاريخ بشريت ثبت و روز تولدش را روز بى غيرتى جهانى ناميد زيرا هيچ انسان باغيرتى همسر جوان و فرزندان خردسالش را در هنگام تهديد رها نميكند و به كوه فرار كند.
علامه محمد باقر مجلسى موسس شيعه صفوى در صص ٢٣١/٢٣٢ از جلد ٢٨ كتاب بحار الانوار(لينك) نوشته:
على بن ابیطالب از منزل بسوى بالای کوه خارج شد(گريخت) و در راه با ثابت بن قيس بن شمّاس برخورد نمود.ثابت گفت:اى ابا الحسن چه شده‌؟فرمود: مى‌خواهند خانه‌ام را بر من آتش بزنند و ابو بكر بر فراز منبر نشسته و مشغول بيعت گرفتن از مردم است، و از اين حمله‌ها جلوگيرى نمى‌كند و محكوم نمى‌نمايد. ثابت گفت: هرگز دست از تو برندارم تا در راه دفاع از تو كشته شوم. پس با هم بمدينه باز گشتند، چون بمنزل رسيدند، ديدند فاطمه كنار درب ايستاده و خانه از مهاجمين خالى شده است
▪️ادمين:
آيا تاريخ بشريت انسانى بى غيرت تر و بزدل تر از مولاى موحدين به خود ديده است؟
@naghde_eslamm

▪️اثبات شيعه بودن قاتلان حسين(١)
#سند_اول: زحر بن قيس هذا شهد مع علي الجمل و صفين كما شهد صفين معه شبعث بن ربعي و شمر بن ذي الجوشن الضبابي ثم حاربوا الحسين يوم كربلاء فكانت لهم خاتمة سوء نعوذ بالله من سوء الخاتمة .
المصدر: في رحاب ائمة اهل ‏البيت ج١ ص٩
السيد محسن الامين الحسيني العاملي
#ترجمه:
سيد محسن امين از علماى نامدار شيعه ميگويد: زحر بن قيس از ياران على در جنگ جمل و صفين بود، همچنين شبعث بن ربعى و شمر بن ذوالجوشن الضبابى از ياران على بودند كه در كربلا با حسين جنگيدند و عاقبت بدى داشتند.
#سند_دوم: لقد نصح محمد بن حنفيه أخاه الحسين قائلا له: يا أخي إن أهل الكوفة قد عرفت غدرهم بأبيك وأخيك. وقد خفت أن يكون حالك كحال من مضى
#ترجمه: محمد بن حنفيه، به برادرش حسين توصیه کرد، و گفت: ای برادر من، قوم کوفه به خیانت خود به پدر و برادرت شناخته شده اند می ترسیدم حال روز تو هم مانند آنها شود
#نتيجه: قاتلين حسين از ياران و جنگجويان على در جنگ جمل و صفين بودند
#منابع:
لهوف از ابن طاووس ص ٣٩
مجالس عاشوراء ص ١١٥
المجالس الفاخرة ص ٧٥
منتهى الآمال ج١ ص٤٥٤
على خطى الحسين ص ٩٦
لينك منبع از كتاب بحار الأنوار مجلسى

▪️فرار على بن ابيطالب به كوه و تنها گذاشتن همسر و فرزندانش، پس از تهديد به سوزاندن خانه اش
نسخه فارسى #سند_اول
براستى كه على بن ابيطالب را بايد اسوه بى غيرتى و بزدلى ناميد زيرا هيچ انسان باغيرتى همسر جوان و فرزندان خردسالش را در هنگام تهديد رها نميكند و به كوه فرار كند.
در نسخه ترجمه شده كتاب امالى نوشته شيخ مفيد در جلد اول صفحه ٦٢(لينك) موضوع را چنين نوشته:
علی بن ابیطالب از منزل به سوی دهات نجد بیرون شد و در راه با ثابت بن قیس بن شمّاس برخورد نمود. ثابت گفت: ای ابالحسن چه شده؟ فرمود: می‌خواهند خانه‌ام را بر من آتش بزنند و ابوبکر بر فراز منبر نشسته و مشغول بیعت گرفتن از مردم است، و نه از این حمله‌ها جلوگیری می‌کند و نه محکوم می‌نماید. ثابت گفت: هرگز دست از تو برندارم تا در راه دفاع از تو کشته شوم.
سپس با هم به مدينه بازگشتن و ديدند كه فاطمه درب خانه ايستاده است و مهاجمين نيز رفته اند.
▪️ادمين:
همانطور كه خوانديد اين اسوه بى غيرتى و بزدلى وقتى ميفهمد كه تهديد به سوزاندن خانه اش كرده اند، همسر جوان و فرزندان خردسالش را رها كرده و به كوه زد كه خودش را نجات دهد
@naghde_eslamm

▪️فرار على بن ابيطالب به كوه و تنها گذاشتن همسر و فرزندانش، پس از تهديد به سوزاندن خانه اش
#سند_دوم
حقيقتا امام اول شيعيان را بايد اسوه بى غيرتى و بزدلى ناميد زيرا هيچ انسان باغيرتى همسر جوان و فرزندان خردسالش را در هنگام تهديد رها نميكند و به كوه فرار كند.
علامه سيد هاشم بحرانى از علماى نامدار شيعه در صفحه ٣٣٤ از جلد ٥ كتاب غاية المرام(لينك) نوشته:
علی بن ابیطالب از منزل به سوی كوه خارج شد (فرار كرد)، در راه با ثابت بن قیس بن شمّاس برخورد كرد.
ثابت گفت: ابالحسن چه شده؟ فرمود: می‌خواهند خانه‌ام را آتش بزنند و ابوبکر بر منبر نشسته و مشغول بیعت گرفتن از مردم است، و از این حمله‌ها جلوگیری نميكند. ثابت گفت: هرگز دست از تو برندارم تا در راه دفاع از تو کشته شوم سپس با هم به مدينه بازگشتن و ديدند كه فاطمه درب خانه ايستاده است و مهاجمين نيز رفته اند.
#متن_عربى:
خرج علي بن أبيطالب نحو العالية فلقيه ثابت بن قيس بن شماس فقال: ما شأنك يا أبا الحسن فقال: أرادوا أن يحرقوا على بيتي..
▪️ادمين:
آيا يك انسان باشرافت و باغيرت ناموس و فرزندانش را در حين هجوم به خانه اش تنها ميگذارد؟
@naghde_eslamm

▪️فرار على بن ابيطالب به كوه و تنها گذاشتن همسر و فرزندانش، پس از تهديد به سوزاندن خانه اش
#سند_سوم
براستى كه نام امام اول شيعيان را بعنوان نماد بى غيرتى و بزدلى يك مرد در تاريخ بشريت ثبت و روز تولدش را روز بى غيرتى جهانى ناميد زيرا هيچ انسان باغيرتى همسر جوان و فرزندان خردسالش را در هنگام تهديد رها نميكند و به كوه فرار كند.
علامه محمد باقر مجلسى موسس شيعه صفوى در صص ٢٣١/٢٣٢ از جلد ٢٨ كتاب بحار الانوار(لينك) نوشته:
على بن ابیطالب از منزل بسوى بالای کوه خارج شد(گريخت) و در راه با ثابت بن قيس بن شمّاس برخورد نمود.ثابت گفت:اى ابا الحسن چه شده‌؟فرمود: مى‌خواهند خانه‌ام را بر من آتش بزنند و ابو بكر بر فراز منبر نشسته و مشغول بيعت گرفتن از مردم است، و از اين حمله‌ها جلوگيرى نمى‌كند و محكوم نمى‌نمايد. ثابت گفت: هرگز دست از تو برندارم تا در راه دفاع از تو كشته شوم. پس با هم بمدينه باز گشتند، چون بمنزل رسيدند، ديدند فاطمه كنار درب ايستاده و خانه از مهاجمين خالى شده است
▪️ادمين:
آيا تاريخ بشريت انسانى بى غيرت تر و بزدل تر از مولاى موحدين به خود ديده است؟
@naghde_eslamm

▪️امام صادق براى چاپلوسى و جلب رضايت خليفه عباسى، روزه اش را ميخورد
#سند_اول
در كتب معتبر علماى نامدار شيعه روايتى نقل شده كه نشان از پاچه خوارى شديد امام صادق و خوردن روزه اش براى جلب رضايت خليفه ميدهد
▪️شیخ حر عاملی در ص ۱۳۲ از ج ۱۰ كتاب وسائل الشیعه (لينك صفحه) چنين آورده است: اباعبدالله(صادق) گفت: در روز شک که يكى از روزهاى ماه رمضان بود بر ابوالعباس سفاح وارد شدم در حاليكه ناهار می خورد، گفت: ای اباعبدالله، امروز از روزهای تو نیست؟ گفتم: چرا اى امیرالمؤمنین؟
روزه من فقط با روزه شماست و افطار من فقط با افطار شماست پس سفاح گفت: بخور روزه ات را امام گفت: رفتم روزه ام را خوردم و به خدا قسم می دانستم که يكى از روزهاى ماه رمضان است.
#متن_عربى: قال أبو عبدالله: دخلت على أبي العباس في يوم شك و أنا أعلم أنه من شهر رمضان وهو يتغدي، فقال: يا أبا عبدالله، ليس هذا من أيامك، قلت: لم يا أمير المؤمنين؟ ما صومي إلا بصومك، ولا إفطاري إلا بإفطارك، قال: فقال: ادن، قال: فدنوت فاكلت وأنا ـ والله ـ أعلم أنه من شهر رمضان.
▪️ادمين:
آيا شما به چنين فردى ميگوئيد امام معصوم يا يك چاپلوس مفتخور؟

▪️امام صادق براى چاپلوسى و جلب رضايت خليفه عباسى، روزه اش را ميخورد
#سند_دوم
در اين قسمت به بررسى روايتى ميپردازيم كه نشان از پاچه خوارى شديد امام صادق و خوردن روزه‌اش براى جلب رضايت خليفه میدهد
▪️محمدتقی مجلسی در ص۳۵۴ از ج۳ روضة المتقین (لينك صفحه) چنين آورده: در روایتى صحیح نقل شده که اباعبدالله(صادق) گفت: در روز شک که يكى از روزهاى ماه رمضان بود بر ابوالعباس سفاح وارد شدم در حاليكه ناهار می خورد، گفت: ای اباعبدالله، امروز از روزهای تو نیست؟ گفتم: چرا اى امیرالمؤمنین؟
روزه من فقط با روزه شماست و افطار من فقط با افطار شماست پس سفاح گفت: بخور روزه‌ات را امام گفت: رفتم روزه‌ام را خوردم و به خدا قسم می دانستم که يكى از روزهاى رمضان است.
▪️ادمين:
در اين روايت: صادق، سفاح را اميرالمؤمنين خطاب ميكند، درصورتى كه شيعه معتقد است اميرالمومنين فقط لقب على است و نه هيچكدام از خلفا!
سپس خطاب به سفاح ميگويد؛ روزه ام با روزه شما و افطارم با افطار شماست، يعنى معترف است به امامت و ولايت سفاح!
▪️سئوال؛ اين همه چاپلوسى صادق براى چه منظورى است؟
اصولا شخص مخالف حكومت و مبارزه اينگونه حاكم ظالم را ستايش ميكند؟
@naghde_eslamm

▪️امام صادق براى چاپلوسى و جلب رضايت خليفه عباسى، روزه اش را ميخورد
#سند_سوم
در اين بخش بازهم زواياى ديگرى از روايت پاچه خوارى شديد امام صادق و خوردن روزه‌اش براى جلب رضايت خليفه را بررسى ميكنيم
▪️شیخ علی بن یونس عاملی در ص ۷۳ از ج ۳ كتاب الصراط المستقیم (لينك صفحه) چنين آورده است: امام صادق در روز شک که يكى از روزهاى ماه رمضان بود بر ابوالعباس سفاح وارد شد در حاليكه او ناهار می خورد، پس گفت: ای اباعبدالله، امروز از روزهای تو نیست؟ صادق گفت: روزه من فقط با روزه شماست و افطار من فقط با افطار شماست پس سفاح گفت: بخور روزه ات را امام گفت: رفتم روزه ام را خوردم و به خدا قسم می دانستم که يكى از روزهاى ماه رمضان است.
▪️ادمين:
آخوندها بهانه مى آورند كه صادق تقّيه كرده از ترس جانش، اما در روايت نوشته خودش به منزل سفاح رفته و نه اينكه احضار شده، دوما سفاح يك سئوال پرسيده و هيچ تهديدى در حرفهايش وجود ندارد درضمن كدام شخص بدليل عدم خوردن روزه اش در مقابل خليفه كشته شده كه مسبوق به سابقه باشد براى ارائه اين ادعا؟
@naghde_eslamm

▪️امام صادق براى چاپلوسى و جلب رضايت خليفه عباسى، روزه اش را ميخورد
#سند_چهارم
بررسى بيشتر روايت پاچه خوارى امام صادق و ابطال روزه‌اش براى جلب رضايت خليفه ‌
▪شيخ طوسى در ص ۳۱۷ از ج ۴ كتاب تهذیب الأحکام (لينك صفحه) نيز اين روايت را آورده است: امام صادق نقل كرد: در روز شک که يكى از روزهاى ماه رمضان بود بر ابوالعباس سفاح در حال خوردن ناهار وارد شدم به من گفت: ای اباعبدالله، امروز از روزهای تو نیست؟ گفتم: چرا اى امیرالمؤمنین؟
روزه من فقط با روزه شماست و افطار من فقط با افطار شماست پس سفاح گفت: بخور روزه‌ات را امام گفت: رفتم روزه‌ام را خوردم و به خدا قسم می دانستم که يكى از روزهاى رمضان است.
▪️ادمين:
آخوندها ميگويند صادق تقيه كرده!
چرا تقيه كرده؟ مگر سفاح وى را تهديد كرده بود؟
چرا صادق خودش را مقلد و مطيع سفاح معرفى كرد؟
چرا يك امام معصوم(بنا به ادعاى شيعه) بايد اينقدر ذليلانه در مقابل يك حاكم رفتار كند؟
اصولا صادق با اين رفتارهايش در مقابل حكام، كدام مبارزه را انجام ميداد؟
كسى كه از ترس روزه اش را باطل ميكند چه قدرتى براى مبارزه دارد؟
آيا ابطال روزه بدون عذر، سنخيتى با عصمت وى دارد؟
@naghde_eslamm

▪️ ضربت خوردن على و افشاى جعليات اين داستان براى رسوائى آخوندها
#سند_اول

اثبات جعلى بودن كل داستان ضربت خوردن على در محراب با استناد به كتب معتبر خود شيعيان
▪️مسعودى، مورخ بزرگ اسلام كه از قضا شيعه هم بوده در ص ٤١٢ از جلد دوم كتاب مروج الذهب(لينك) در مورد ضربت خوردن على مينويسد:
على در بيرون فرياد ميزد و مردم را به نماز دعوت ميكرد كه ابن ملجم و همراهانش در حالى كه ميگفتند: حکم از آن خداست، نه براى تو، اى على! ابن ملجم بر فرق على زد و ضربتِ شبيب به چارچوب در خورد، امّا مجاشع بن وردان گريخت. على گفت: نگذاريد اين مرد فرار كند.
با استناد به اين سند تاريخى، مسعودی نقل میکند که:
١) على در حياط مسجد بود و نه در محراب
٢) علی پس از ضربت خوردن گفت: لا يَفوتَنَّكُمُ الرَّجُلُ، نگذاريد اين مرد بگريزد
▪️ادمين:
سئوال از آخوندهاى دروغگو و متوليان مذهب جعلى شيعه:
١) فُزْتُ وَرَبِّ الْكَعْبَةِ را از كجايتان دراورديز؟
٢) چطور على را از حياط به محراب برديد و شمشير را بر فرقش كوبيديد؟
اين حجم از جعل و دروغ در هيچ مذهبى در دنيا وجود ندارد
@naghde_eslamm

▪️ ضربت خوردن على و افشاى جعليات اين داستان براى رسوائى آخوندها
#سند_دوم

اثبات جعلى بودن كل داستان ضربت خوردن على در محراب با استناد به كتب معتبر خود شيعيان
▪️ابن ابى الفتح الأربلى، از علماى بزرگ شيعه در ص ٥٧-٥٨ از جلد دوم كتاب معروف كشف الغمه(لينك١-لينك٢) در مورد ضربت خوردن على از قول محمد بن حنفيه مينويسد:
از يكى از حاضرين در مسجد شنیدم که میگفت: عده اى گفتند حكومت از آنِ خداست اى على و نه براى تو و نه براى يارانت! شمشيرى ديدم و شمشير ديگرى، و آن گاه شنيدم كه على ميگفت نگذارید این مرد بگریزد
با استناد به اين سند تاريخى، اين عالم بزرگ شيعه نقل ميكند كه:
١) على در حياط مسجد بود و نه در محراب
٢) علی پس از ضربت خوردن گفت: لا يَفوتَنَّكُمُ الرَّجُلُ، نگذاريد اين مرد بگريزد
▪️ادمين:
سئوال از متوليان دروغگوى مذهب جعلى شيعه:
١) فُزْتُ وَرَبِّ الْكَعْبَةِ را از كجايتان درآورديد؟
٢) چطور على را از حياط برده و در محراب خوابانديد؟
اين حجم از جعل و دروغ در هيچ مذهبى در دنيا وجود ندارد
@naghde_eslamm

▪️ ضربت خوردن على و افشاى جعليات اين داستان براى رسوائى آخوندها
#سند_سوم

اثبات جعلى بودن كل داستان ضربت خوردن على در محراب با استناد به كتب معتبر خود شيعيان
▪️علامه محمد باقر مجلسی، ستون اعتقادى شيعيان در ص ٤٤٠ از جلد ٤٢ كتاب بحارالأنوار (لينك)و به نقل از امام باقر میگوید:
على بن ابى طالب بيرون آمد و مردم را براى نماز صبح بيدار مى كرد كه ابن ملجم با شمشير بر فرق سر او زد. حضرت بر روى دو زانو افتاد و ابن ملجم را گرفت و چسبيد تا اين كه مردم او را دستگير كردند و علی را بردند، تا به هوش آمد
با استناد به اين سند تاريخى، اين عالم بزرگ شيعه نقل ميكند كه:
١) على بيرون مسجد بود و نه در محراب
٢) علی پس از ضربت خوردن فَوَقَعَ عَلى رُكبَتَيهِ وأخَذَهُ فَالتَزَمَهُ حَتّى أخَذَهُ النّاسُ(روى زانويش افتاد و او را گرفت تا مردم دستگيرش كردند)
▪️ادمين:
سئوال از متوليان دروغگوى مذهب جعلى شيعه:
١) فُزْتُ وَرَبِّ الْكَعْبَةِ را از كجايتان درآورديد؟
٢) چطور على را از حياط برده و در محراب خوابانديد؟
اين حجم از جعل و دروغ در هيچ مذهبى در دنيا وجود ندارد
@naghde_eslamm

كدام امام، كدام معجزه، كدام درمان

وقتی علی ضربه شمشیر ابن ملجم را دریافت کرد سه امام(علی، حسن و حسین) - یک برآورنده حاجات(ابوالفضل، عباس بن علی) و دخترش زینب نیز بالای سرش حاضر بودند.
حتی خود علی با آنهمه تعریف و تمجید و معجزات در کل آسمانها و زمین و کهکشانها و دنیای پس از مرگ نتوانست ذره ایی در بهبود خود اقدام و کاری انجام دهد.
به گفته مورخین علی یک هفته تا ده روز دربستر بیماری بوده است و جهت بهبود ودرمانش، فرزندانش از نعمان کلیمی( پزشک حاذق یهودی آن دوران) کمک گرفتند ولی او هم نتوانست کاری کند چون خونریزی و عفونت تمام بدنش را احاطه کرده بوده است.
این جماعت توان درمان سر شکافته پدرشان را نداشتند وهمچنان همگی شاهد مرگ پدرشان بودند و با وجود آنهمه ادعای معجزات کوچک وبزرگ، کوچکترین کاری نتوانستند بکنند.
آنوقت چگونه این افراد معجزه مےکنند؟؟ و بيماران را شفا میدهند؟؟؟
این جماعت ائمه اگر خاصیتی داشتند از خود و پدرانشان دریغ نمےکردند.
تا كى بايد به چرنديات يك مشت آخوند زالوصفت گوش داد و جيب گشادشان را پر كرد.
@Naghde_eslamm