نقدى بر اسلام
48.1K subscribers
6.58K photos
3.97K videos
932 files
5.84K links
اين كانال براي زدودن خرافات و تقدس زدايى تشكيل شده است. هدف ما مبارزه با جهل اديان ميباشد.
سايت ما
www.eslam.nu
ارتباط با ادمين:
@Naghde_eslam_bot
كتابخانه كانال
@ketabkhaneh_naghd
يوتيوب
https://www.youtube.com/channel/UCUVpfPD7eKOt-vs8M9FvTtQ
Download Telegram
💥گذرى بر زندگى على بن ابيطالب، شخصيت افسانه اى شيعيان

#قسمت_نهم

•برخی از گفتارى كه در #نهج_البلاغه به علی منسوب شده است، چنین است:
امام عليه السلام در باره باز بودن چشم فرموده است: چشم بند نشستن گاه است مادامیکه باز و شخص بیدار باشد از رها کردن باد خود داری مینماید، چنانکه مادامیکه بند مشک بسته باشد آب از آن بیرون نریزد ولی چون چشم بخواب رود مظنه بیرون آمدن باد رود ...(#منبع: نهج البلاغه، حكمت ٤٥٨)
• شاميان مردمی هستند دل سخت و اوباش بندگان و زیردستان پست ... حسب و نسبشان معلوم نیست...(#خطبه ٢٣٨ نهج البلاغه درباره حكمين)
شعر: همانا كه اين شاميان تباه/ پليدند و دلسخت و اوباش راه
چنان بندگانند خود زيردست/ ز هرسو شده جمع اين قوم پست
كه گفتى ز هرگونه آميخته / شده چيده در ظرفى انگيخته
#على درباره برج بن مسهر #شاعر_خوارج چنین گوید:
ای آنکه دندان جلو تو افتاده بی خردی که باطنت مانند کسیکه دندانهای جلوش افتاده زشت است، خاموش شو خدا ترا زشت گرداند ... به مانند شاخ بز میمانی(#خطبه ١٨٤ نهج البلاغه)
در پیروی نکردن مردم از او برای جنگیدن و خونریزی نفرین میکند و از خدا خواستار مرگ خودش میشود(#خطبه ٢٥ نهج البلاغه) و میگوید دشمن شما معاویه، بی پدر باشد و عمرو عاص را پسر زانیه میخواند (#خطبه ٨٣ نهج البلاغه) و ...

#گرد آوری_نهج_البلاغه از سوی ستایشگرانش برای او پایه و اساس ندارد نویسنده نهج البلاغه مردی بنام #شیخ_رضی_هاشمی(درگذشته ٤٠٦ هجرى قمرى) بوده که چهارصد سال پس از مرگ على(٤٠ هجرى قمرى) آن را سرهم کرده است #مرتضى_راوندى در كتاب تاريخ اجتماعى ايران پوشينه دوم برگ ٧٧ مينويسد: #دانشمندان تأييد نميكنند نهج البلاغه و ديگر آثاريكه به على نسبت داده شده مربوط به او باشد و انتساب آنها را به على رد ميكنند.
#صفدرى و #هوارد نيز گفته اند به سختى ميتوان مقام علمى براى على وصف نمود.
(#منبع: پرتو اسلام پيشين پوشينه يكم برگ ١٨٩ و پس از آن)
#شيخ_عباس_قمى از علماى نامدار شيعيان نيز در #منتهى_الامال میگوید:
کسیکه بی معلمی و مدرسی بصورت ظاهر در معارج علم و حکمت چنان عروج کند که هیچ آفریده تمنای آن مقام نتواند کرد معجزه آشکار باشد.
(#منبع: منتهى الامال شيخ عباس قمى جلد اول صفحه ٢٦٦ معجزات حضرت على)
#شيخ_رضي که خود می اندیشیده با آشنایی مردم به پیشینه على كسی پیوند دادن نهج البلاغه را به او باور نخواهد داشت چنین می نویسد:
و اگر کسی تامل و تدبیر کند در خطب و کلمات آن حضرت و از ذهن خود خارج کند که این کلمات از آن مشرع فصاحت است که عظيم القدر و نافذ الأمر و مالك الرقاب برده شک نخواهد کرد که صاحب این کلمات شخصی باید باشد که غير از زهد و عبادت حظ و شغل دیگری نداشته باشد و باید کسی باشد که در گوشه خانه خود غنوده پا در سر کوهی اعتزال نموده باشد که غیر از خود کسی دیگر ندیده باشد
و ابدا تصور نخواهد کرد و یقین خواهد نمود که این کلمات از مثل آن حضرت کسی باشد، که با شمشیر برهنه در دریای خون غوطه خورده و تن های ابطال را بی سر نموده و شجاعان روزگار را به خاک هلاک افكنده و پیوسته از شمشیرش خون می چکیده و با این حال #زاهد_الزهاد و #بدل_الابدال بوده و این از فضایل عجیبه و خصایص لطیفه آن جناب است که مابین صفت های متضاد جمع فرموده. (#منبع: منتهى الامال شيخ عباس قمى، معجزات حضرت على جلد اول صفحه ٢٦٦ و ٢٦٧ به نقل از سيد رضى در نهج البلاغه)
و با این ستایش شگفت انگیز است که #على نميدانسته دانش در کجای بدن او گرد آمده است چنین میگوید:
#اميرالمؤمنين گاهی دست بر شکم می نهاد و می فرمود:
إن هي هنا لعلما جما؛
#ترجمه: در این جا علم بسیار جمع شده است.
(#منبع: منتهي الامال شيخ عباس قمى، جلد اول صفحه ٢٥٤ ، سرچشمه همه علوم حضرت على عليه السلام است) و یا در جای دیگر میگوید #محمد بمن گفت بعد از مردنم دهان خود را بر دهان من بگذار و هرچه خواهی بپرس تا بتو بگویم و چنین کردم و همه علوم را آموختم
(#منبع:تحفة المجالس تاج الدين حسن سلطان محمد برگِ ٩٢)
https://t.me/naghde_eslamm/25186

ادامه دارد ....
#مذهب_دروغ_و_شيادى

اين كانال نوشته است:
امام زمان در نامه خود به شيخ مفيد !!
١) طبق ادعاى خود شيعه، #مهدى در قرن سوم هجرى به غيبت رفت
٢) #شيخ_مفيد در قرن پنجم هجرى زندگى ميكرد
٣) طبق ادعاى شيعه، در زمان زيستن شيخ مفيد مهدى موهوم در #غيبت_كبرا به سر ميبرد و ارتباطى با مردم نداشت
#نتيجه: مهدى براى كسى نامه نوشته كه ٢٠٠ سال بعد از خودش بدنيا مى آمده است!!

كل اساس و بنياد #فرقه_منحرف_شيعه بر دروغ بنا شده است
@naghde_eslamm
💥گذرى بر زندگى على بن ابيطالب، شخصيت افسانه اى شيعيان
https://t.me/naghde_eslamm/25186
#قسمت_پانزدهم

در #راهزنی_کاروانیان_قریش در گردنه ها و دره های بدر و احد که کاروانیان پسر عموهای خود او بودند بسیاری را کشت و کالا و چهارپایان آنها را ربود (سوره هشتم آیه ۷ تا ۱۸) که آمده است در یکی از این راهزنیها هشتاد زخم برداشت که برای درمان در سوراخ زخمها فتيله كار میگذاشتند
#منبع: منتهى الأمال قمی پوشینه یکم برگ ٦۴)
نام گروهی از کشته شدگان این رویداد چنین است: #وليد_مغيره عموى ابوجهل که علی با شمشیر خود بینی او را برید (#منبع: دفتر اسلام شناسی علی شریعتی برگهای ١٦٠ و ١٦١) و پیکر کاروانیان کشته شده و نیمه جان را به چاهی افکندند و محمد بر سر چاه رفت و عتبه و شیبه پسران ربیعه و امیه پسر خلف و دیگران را بنام صدا کرد و سرزنش نمود و پس از آن با بردگان ( اسيران) و غنيمتهای بدست آمده راهی شد
#منبع: تاریخ الطبری جلد دوم صفحه ٤٥٦ قضاوت عبدالرحمن برگِ ٧٨).
در جایی بنام اثيل، #محمد دستگیرشدگان را بازدید کرد و به على دستور داد تا گردن نضر پسر حارث را برید و بر پای وی افکند
#متن_عربى:
ومن بني عَبْد الدار:
النضر بْن الحارث، قتله عليّ بْن أَبِي طَالِب صبرًا بالأثيل بأمر النَّبِيّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ. وكان الَّذِي أسره المقداد بْن عَمْرو.
#منبع: أنساب الأشراف نویسنده : البلاذري جلد : ١ صفحه : ٢٩٨
http://lib.efatwa.ir/40503/1/298
و همچنين در المغازي واقدى ج ١ ص ١٠٦ و ١٠٧
http://lib.eshia.ir/86590/1/107
لينكها، تصوير صفحات اين كتابهاست

#شيخ_عباس_قمى در منتهى الآمال ميگويد: آن جناب جهادش در راه خدا زیادتر و بلایش عظیم تر بود از تمامی مردم در غزوات پيغمبر و هیچ کس به درجه او نرسید در این باب؛ چنانکه در غزوه بدر که اول جنگی بود که مؤ منین به آن ممتحن شدند، جناب امیر المؤمنین در آن جنگ به درک فرستاد ولید و شیبه و عاص و حنظله و طعمه و نوفل و دیگر شجاعان مشرکین را و پیوسته قتال کرد تا نصف مشرکین که مقتول گشتند بر دست آن حضرت کشته گردیدند و نصف دیگر را باقی مسلمین با سه هزار ملائکه مسومین کشتند
#منبع: منتهي الآمال شيخ عباس قمي، ج ١ صفحه ٢٥١، باب مجاهدت حضرت على

و در #مجمع_البيان، شيخ طبرسى از مفسران و محدثين بزرگ شيعه ميگويد:
محمد به علی گفت سر عقبه ابي معيط را ببرد. على موى او را گرفت و كشان كشان نزد محمد آورد او با دستهای بسته داد کشید و گفت سرنوشت زن و فرزندانم چه میشود؟ محمد گفت زن و فرزندانت بجهنم و على بيدرنگ سرش را برید و بر پای محمد افکند(توحش ناب محمدى به اين ميگويند)
#متن_عربى: وأسر يوم بدر، فقتله رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم وعقبة بن أبي معيط قال: يا علي! علي بالنضر أبغيه، فأخذ علي بشعره، وكان رجلا جميلا له شعر، فجاء به إلى النبي صلى الله عليه وآله وسلم فقال: يا محمد! أسألك بالرحم بيني وبينك إلا أجريتني كرجل من قريش، إن قتلتهم قتلتني، وإن فاديتهم فاديتني! فقال صلى الله عليه وآله وسلم: لا رحم بيني وبينك، قطع الله الرحم بالإسلام، قدمه يا علي فاضرب عنقه. فضرب عنقه، ثم قال: يا علي! علي بعقبة. فأحضر، فقال: يا محمد ألم تقل! لا تصبر قريش؟ أي لا يقتلون صبرا. فقال صلى الله عليه وآله وسلم: وأنت من قريش، إنما أنت علج من أهل صفورية، والله لأنت في الميلاد أكبر من أبيك الذي تدعى له، قال: فمن للصبية؟ قال صلى الله عليه وآله وسلم: النار. ثم قال: حن قدح ليس منها.
#منبع: مجمع البيان في تفسير القرآن - ط مؤسسة الأعلمي للمطبوعات نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : ٤ صفحه : ٤٦٠
http://lib.eshia.ir/12023/4/460

ادامه دارد .....
💥گذرى بر زندگى على بن ابيطالب، شخصيت افسانه اى شيعيان
https://t.me/naghde_eslamm/25186
#قسمت_شانزدهم

#شيخ_صدوق يكى از بزرگترين علماى تاريخ شيعه قتل عقبه بن ابي معيط را اينگونه در كتاب خود امالي بازتاب داده است:
جمعى از دانشمندان گفتگوئى ميان حسن بن على و وليد بن عقبه نقل كرده‌اند كه امام حسن باو گفت تو را ملامت نكنم كه على را سب ميكنى زيرا هشتاد تازيانه براى ميخوارى بتو زده و پدرت را بدستور رسول خدا دست بسته در روز بدر كشته است
#متن_عربى: فِي كَلاَمٍ كَانَ بَيْنَ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ بَيْنَ اَلْوَلِيدِ بْنِ عُقْبَةَ فَقَالَ لَهُ اَلْحَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ لاَ أَلُومُكَ أَنْ تَسُبَّ عَلِيّاً عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ قَدْ جَلَدَكَ فِي اَلْخَمْرِ ثَمَانِينَ سَوْطاً وَ قَتَلَ أَبَاكَ صَبْراً بِأَمْرِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي يَوْمِ بَدْرٍ
#منبع: امالي شيخ صدوق جلد ١ صفحه ٤٩٠
لينك صفحه در سايت جامع الأحاديث همراه با ترجمه و متن:
https://hadith.inoor.ir/hadith/440139?SourceID=0&PageType=ViewTranslate&HadithID=440139&FilterGroupID=0

#على شاهرگ گلوی مردانی را برید و آنها را به همان حال در بیابان رها کرد تا با شکنجه هرچه بیشتر بمیرند
#منبع: دفتر الامام على نوشته عبد الفتاح برگردان زیر نگر طالقانی پوشينه پنجم برگ ۲۷ ).
#مغیره پیرمردی که از بیم جان از دست محمد گریخته بود . على وى را دستگیر نمود و چون گوسفندی سرش را برید
#منبع: دفتر زنان پیغمبر نوشته عماد زاده برگهای ۲۱۹-۲۱۷ ).
#على , مالک و پسرش را کشت. دوهزار شتر و پنجهزار گوسفندانش را بنام غنيمت ربود
#منبع: دفتر منتهی الامال قمی پوشینه یکم برگ ۱۸)
در دستبرد بر تیره هوازن چهل تن را کشت و دارایی همه را به غنيمت گرفت که آمده است در این تازش با هر شمشیر مردان را از میان سر تا پا به دو نیم کرده بود
#منبع: دفتر منتهی الامال قمی برگهای ۸۷ تا ۸۹ پوشينه يكم)
#شيخ_عباس_قمى در كتاب منتهي الامال در صفحه ٢٦٤ مينويسد: در نبردى به نام ليلة الهرير [به معناى شبی که باد زوزه می کشید] زياده از پانصد كس و به قولى نهصد كس را با شمشير كشت و به هر ضربتى تكبير گفت (#منبع: منتهي الآمال باب معجزات حضرت على صفحه ٢٦٤)
مردی بنام نوفل بن که در خندق آبی غوته ور بود پس از بیرون کشیدن از آب موهایش را بدست گرفت و گوسفند وار سرش را برید
در #تاريخ_طبري اين داستان به اين شكل آمده است:
وَمِنْ بَنِي مَخْزُومٍ نَوْفَلُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ، وَكَانَ اقْتَحَمَ الْخَنْدَقَ فَتَوَرَّطَ فِيهِ، فَرَمَوْهُ بِالْحِجَارَةِ، فَقَالَ:
يَا مَعْشَرَ الْعَرَبِ، قِتْلَةً أَحْسَنَ مِنْ هَذِهِ! فَنَزَلَ إِلَيْهِ عَلِيٌّ فَقَتَلَهُ
#منبع: تاريخ الطبري ج ٢ ص ٥٧٤
http://lib.eshia.ir/40077/2/574

ادامه دارد .....
💥گذرى بر زندگى على بن ابيطالب، شخصيت افسانه اى شيعيان
https://t.me/naghde_eslamm/25186
#قسمت_هفدهم

#على , طلحه پسر ابی طلحه، صواب برده حبشی و گروهی دیگر از مردان خاندان بنی عبدالدار پسر عموهای پدرش را با شمشیر از کمر به دو نیم کرد
#منبع: دفتر منتهی الامال قمی برگهای ٦۰ و ٦١ پوشینه یکم).
در خطبه ٥٥ #نهج_البلاغه آمده است كه على گفته ما در كنار رسول خدا بوديم و پدران و فرزندان و عموهاى خود را به حق ميكشتيم
#شيخ_مفيد در ارشاد درباره قتل طلحه بن ابي طلحه بدست على مينويسد:
پس در اين حال على پيش آمد و باو فرمود:تو كيستى‌؟گفت:منم طلحة بن أبى طلحة،منم كبش الكتيبة (يعنى بزرگ و مهتر لشكر)طلحة گفت:تو كيستى‌؟
فرمود:منم على بن ابى طالب بن عبد المطلب،(اين را فرمود)و هر دو بهم نزديك شدند،پس دو ضربت ميان آنها رد و بدل شد و على عليه السّلام ضربتى بر وسط‍‌ سرش زد كه دو چشمش(از اثر آن ضربت)از كاسۀ سر بيرون افتاد،و فرياد بلندى زد كه تا آن زمان مانندش شنيده نشده بود و پرچم از دستش افتاد،
پس برادرى داشت بنام مصعب او پرچم را برداشت،عاصم بن ثابت(كه يكى از تيراندازان زبر دست مسلمانان بود)تيرى بسويش رها كرد و با همان تير او را كشت، برادر ديگرى داشت بنام عثمان او پيش آمد و پرچم را برداشت،او را نيز عاصم با تير از پاى درآورد، پس غلامى از آنها بنام«صواب»كه از مردان سخت و زورمند بود(پيش آمده)پرچم را برداشت على با شمشير دست راستش را انداخت،پرچم را بدست چپ گرفت، حضرت دست چپش را نيز انداخت،پرچم را بسينه نهاد و با دو بازوى جدا شده آن را نگهداشت، على شمشيرى بفرق سرش زد كه برو درافتاد،و(با ديدن اين وضع)لشكر كفار رو بهزيمت نهادند،و مسلمانان سرگرم تاراج آنان و غنائم جنگى شدند
متن عربى روايت بالا در #كتاب_الإرشاد شيخ مفيد جلد : ١ صفحه : ٨١
http://lib.eshia.ir/27035/1/81
شبیخون زدن على همراه با کشتار و غنيمت گیری #زنان و #دختران و خردسالان وتناب پیچ کردن دستگیرشدگان با زنجیر بنام، ذات السلاسل که از سهمناکترین شکنجه ها و کشتار او است.
در #مجمع_البيان_طبرسى از مفسران شيعه به نقل از جعفر صادق آمده است:
از حضرت ابي عبد اللَّه هم در حديث طولاني روايت شده كه ميگويد: اين غزوه را ذات السلاسل ناميده‌اند براي آنكه جمعي از ايشان كشته و جمعي هم اسير شدند، و اسراي ايشان را محكم بريسمانهايي بستند مثل اينكه ايشان را در زنجير بسته‌اند، و چون اين سوره نازل شد، پيغمبر با مردم بيرون رفته و نماز صبح را بجماعت خواندند و در آن سوره و العاديات را تلاوت كردند و چون فارغ شدند از نمازشان، اصحاب گفتند ما اين سوره را نمي‌شناسيم، رسول خدا فرمود، آري علي بر دشمنانش پيروز شد و جبرئيل در اين شب مژده اين فتح را براي من آورد، پس علي بعد از چند روز غنائم جنگي و اسيران را آورد.
هو المروي عن أبي عبد الله في حديث طويل قال و سميت هذه الغزوة ذات السلاسل لأنه أسر منهم و قتل 👈و سبى👉و شد أسراهم في الحبال مكتفين كأنهم في السلاسل و لما نزلت السورة خرج رسول الله ص إلى الناس فصلى بهم الغداة و قرأ فيها و العاديات فلما فرغ من صلاته قال أصحابه هذه سورة لم نعرفها فقال رسول الله ص نعم إن عليا ظفر بأعداء الله و بشرني بذلك جبرئيل في هذه الليلة فقدم علي بعد أيام بالغنائم و الأسارى.
#منبع: مجمع البيان في تفسير القرآن - ط دار المعرفة نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : ١٠ صفحه : ٨٠٣
http://lib.eshia.ir/86854/10/803
در توضيح لغت #سبى كه در روايت بالا آمده است در معجم المعانى آمده است:
👈سَبْي: اغلب واژه هاى (الأَسْر) را براى مردان اسير و (السَّبْى) را براى زنان اسير بكار مى برند
#لينك سايت معجم المعاني در تعريف لغت سبي:
https://www.almaany.com/fa/dict/ar-fa/سَبْي/

ادامه دارد .....
💥گذرى بر زندگى على بن ابيطالب، شخصيت افسانه اى شيعيان
https://t.me/naghde_eslamm/25186
#قسمت_بيستم

#شيخ_صدوق در كتاب الامالى خود صفحه ١٦٦ درباره #سر_بریدن_اسیر توسط امام علی روايتى را نقل ميكند
#متن عربى آنرا به علت طولانى بودن روايت نياورده ايم كه ميتوانيد در سايت فقاهت مربوط به حوزه علميه متن عربى را مشاهده كنيد:
http://lib.eshia.ir/15033/1/166
#ترجمه_روايت:
زید پسر علی، از پدرش علی بن حسین عليه السلام(امام سجاد) نقل میکند که گفت: رسول خدا، روزی بیرون رفت و نماز صبح را خواند و آنگاه فرمود: ای مردمان کدامیک از شما حاضر است به نزد سه نفری که به لات و عزی قسم خورده اند مرا بکشدند رفته و از من دفاع نمایید که قسم به خدای کعبه، آنها به دروغ قسم خورده اند. مردم سکوت کردند و کسی چیزی نگفت. پیامبر گفت:
گمان میکنم علی بن ابیطالب، پیش شما نیست. عامر پسر قتاده گفت: او تب داشت و برای نماز نیامده است،
اجازه دهید تا او را باخبر کنم. گفت:
علی را با خبر کن! او علی را باخبر کرد و علی با عجله آمد، در حالی که پیراهنی بلند بر تن داشت که دو سوی آن را به گردنش بسته بود. آنگاه پرسید: ای فرستاده خدا! این چه خبری است؟ گفت: این خبر از طرف فرستاده خدای من است و اطلاع میدهد که کسانی برای کشتن من، به پا خاسته اند و به خداوند کعبه قسم دروغ خورده اند.
علی گفت: من به پیشواز آنها میروم و هم اکنون لباس بر تن میکنم. رسول خدا فرمود: بگیر این لباس و زره و شمشیر را!
او زره را به تن نمود و عمامه را به سر نهاد و شمشیر را به کمرش بست و با اسبش رفت و تا سه روز، خبری از او در دست نبود. و جبرئیل خبری از او نداده بود.
#فاطمه با حسنین آمد و گفت: شاید این دو کودک بی پدر شده اند. در این حال، اشک از چشمان پیامبر جاری شد و فرمود: ای مردم! هرکس که خبری از علی برای من بیاورد او را به بهشت بشارت میدهم.
مردم به راه افتادند تا خبری بیاورند.(قابل توجه آن شيعيانى كه معتقد به داشتن علم غيب ائمه شيعه و پيامبر اسلام هستند!) چون پیامبر بسیار اندوهگین و غم زده بود، حتی پیر زنان نیز بیرون شتافتند و عامر پسر قتاده برگشت و مژده آورد و جبرئیل نیز خبر به پیامبر آورد. در این حال، علی با سه شتر و دو نفر اسیر و سه اسب، وارد شد و در دستش سری بود.
پیامبر فرمود: ای ابوالحسن! آیا میخواهی کار تو را بازگو کنم؟ منافقان گفتند: تا لحظاتی پیش اندوهگین بود و اکنون میخواهد حالات او را باز گوید! پیامبر گفت تو خود کارت را بازگو کن، تا برای مردم حجت باشی. گفت: ای رسول خدا! چون به آن محل رسیدم، سه نفر شتر سوار را دیدم که فریاد زدند:
کیستی؟ گفتم علی پسر ابوطالب، پسر عموی رسول خدا هستم. گفتند:
ما برای خداوند فرستاده ای سراغ نداریم، و پیش ما، کشتن تو با کشتن او یکسان است. شخصی که اکنون کشته شده به من هجوم آورد و میان من و او، ضرباتی رد و بدل شد. بادی سرخ وزید که از آن، آواز شما را شنیدم که میگفتید:
گریبان زره را برایش پاره کرده، بر رگ و شانه اش بکوب. پس به شانه او زدم و اتفاقی نیافتاد.

ادامه دارد .....
نقدى بر اسلام
💥 نگاهى گذرا به #مذهب_شيعه #قسمت_پنجم در ادامه آيه قبلى را بررسى ميكنيم يعنى آيه ٦٦: وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ…
💥 نگاهى گذرا به #مذهب_شيعه

#قسمت_ششم

#شيخ_طوسی که در مذهب شیعه به شیخ طایفه ملقب گشته در این رابطه می گوید:«مهمترین و واضح ترین دلیل از قرآن برای اثبات
امامت على پس از وفات محمد، این فرمایش الهی است:
﴿إِنَّمَا وَلِیکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِین آمَنُوا الَّذِین یقِیمُون الصََّلاة وَیُؤْتُون الزَّکاة وَهُمْ رَاکِعُون﴾.
#طبرسی در مورد این آیه میگوید: «این آیه بدون هیچ شک و تردیدی واضح ترین دلیل بر امامت على پس از رحلت پیامبر اسلام می باشد»
از سویی دیگر #شیعه میگوید که در آغاز جمله (انما) برای حصر بکار آمده، پس طبق این پندار باید آیه مربوطه به علی رجعت کند، پس چرا به سایر امامان تعمیم داده شده ، مگر نه اینکه حصر است؟
#ثانیا ، از چه زمانی یک واجب را برای واجب دیگر مشغول میکنند؟
مگر شیعه نمیگوید #علی در نماز از خود بی خود میشده و به اصطلاحی تیر را از پای وی دراورده اند و او اندکی از مدهوشی با کردگارش دست نکشیده؟
پس چطور در رکوع زکات میدهد؟ از قراری هم علی زندگی فقیرانه ای داشته است و تمامى علماى شيعه به فقر و ندارى او شهادت داده اند، حال آنكه خود همانها ادعا ميكنند على انگشترى بسيار گرانبها و ياقوت نشان را به آن مرد داد!!!
#عجب!! پس على فقير و ندار بوده، ولى در خيابان با يك انگشتر بسيار گرانبها رفت و آمد ميكرده است ؟
مساله بسیار مهم آنکه کلمه (ولی) بر خلاف مدعای سردمداران شیعه و روحانیون نجف و قم، به معنای خلیفه یا امام نیست.
گفتنیست که:
کلمه «ولی» که از مصدر «وَلایت» (به فتح واو) مشتق می شود به معنی یار و نصرت رسان می باشد. و آنچه به معنی امام و خلیفه است کلمه «والی» و «متوالی» است که از مصدر «وِلایت» (به کسر واو) مشتق شده است .
این آیه هم میتواند جزو #متشابهات باشد دلیل دیگرم اینکه آیا اخر آیه (وهم راکعون) جمله حالیه است یا نه؟
تعجب من ازینست که این همه بر امامت تاکید شده چرا یک بار نام آنها نیامده؟ در قران در مورد حیض و گاو بنی اسرائیل و خيار سخن آمده ولی چرا از امامت نیامده است؟
گروهی دیگری نیز میگویند همه چیز در قران ذکر نشده و باید از احادیث آنها را گرفت. سوالم این است که از کی اصول دین را از احادیث میگیرند؟
موضوع دیگری که به آن استناد میکنند در مورد ایه ١٢٤ سوره بقره استکه:
وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ (١٢٤)
#ترجمه: هنگامیکه خداوند، ابراهیم را با سخنانی آزمود، پس او همه را بخوبی به انجام رسانید. (خداوند به او) فرمود:« بدرستی که من تو را پیشوای مردم قرار می دهم». (ابراهیم) گفت: « و از فرزندانم (نیز پیشوایانی قرار بده)»فرمود: «پیمان و عهد من به ستمکاران نمی رسد»
شیعه از این ایه استفاده میکند تا بازهم دسیسه ای درست کند برای آنچه که امامت میخواندش.
اما اتفاقا این از همان آیاتی است که حتی اگر بشود امامت را با آن توجیه کرد، هیچ توجیهی برای حکومت امامان و جانشینان آنها وجود ندارد.

ادامه دارد .......

https://t.me/naghde_eslamm/26479
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
💠 عدم رضايت #فاطمه از ازدواج با #على

در متن تحدى كانال در مورد #فاطمه، ادعا كرديم كه ايشان زندگى غمبارى داشته است و براى اثبات اين ادعا، عمل وقيحانه و شرم آور #محمد و ازار جسمى اين دختر نگونبخت، از منابع خود #اسلامگرايان و #شيعيان, اسنادى را اورديم.

اما در اين قسمت عدم رضايت #فاطمه از ازدواج با #على و اجبار وى توسط #محمد به استناد علماى بزرگ #شيعه را مى آوريم.
 #ملا_محمد_باقر_مجلسي بزرگترين عالم شيعى در كتاب بحارالانوار در جلد ٤٣ به قول #شيخ_ابراهيم_قمى كه او هم بزرگترين مفسر شيعى است در مورد #خواستگارى_على_از_فاطمه و نظر فاطمه به على چنين مينويسد:
هر كسي از #فاطمه نزد #محمد خواستگارى ميكرد، محمد از وى رويى برميگرداند چون نظر ايشان به على بود و خواهان ازدواج على و فاطمه بود.
#محمد اين موضوع را با فاطمه در ميان گذاشت و فاطمه گفت:
پدر، اختيار من با توست ولى زنان قريش در مورد #على_ابن_ابى_طالب ميگويند:
او مردى است شكم بزرگ، و دستهاى بلند دارد!
بندهاى استخوانش بزرگ است و سرش كچل است.
چشم هاى بزرگ دارد و دهانش هميشه به خنده باز است و از مال دنيا نسيبى ندارد.(فقير است)

اما برويم و ببينيم #على_بن_ابراهيم_قمى صاحب معتبرترين كتاب تفسير شيعيان درباره اين خواستگارى چه ميگويد:

 اورده اند که وﻗﺘﻲ #رﺳﻮل_ﷲ (ص) ﻣﻲﺧﻮاﺳﺖ #ﻓﺎﻃﻤﻪ را ﺑﻪ ﻋﻘﺪ ﻋﻠى در ﺑﻴﺎورد ﻓﺎﻃﻤﻪ در ﮔﻮش ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﮔﻔﺖ: اى رﺳﻮل ﺧﺪا، ﺗﻮ ﺑﻪ آﻧﭽﻪ ﻣﺎ مىﺑﻴﻨﻴﻢ، ﺑﻴﻨﺎﺗﺮى اﻣﺎ زﻧﺎن ﻗﺮﻳﺶ ﮔﻔﺘﻪاﻧـﺪ ﻛـﻪ #على ﻣـﺮدى ﺷﻜﻢ ﮔﻨﺪه ﺑﺎ دﺳﺘﺎﻧى دراز و ﺷﺎﻧﻪﻫﺎﻳى ﻗﻮو و ﺳﺮي ﻃﺎس و ﭼﺸﻤﺎنى ﺑﺰرگ(ورقلمبيده) و ﻟﺒـى ﺧﻨـﺪان اﺳﺖ اﻣﺎ ﻣﺎل و اموالى ﻧﺪارد.»
📚 منبع : ﺗﻔﺴﻴﺮ ﻗﻤﻲ ج2 ص336

همانطور كه در اين احاديث ديديد، اولا بر خلاف ادعاى روحانيون بر بالاى منابر، نه #على سيمايى نورانى و زيبا داشته و نه اينكه #عقد_فاطمه_و_على در اسمانها بسته شده بود. فقط در بيان اين داستان آنچه از همه چيز بى اهميت تر بود، خواسته و ميل درونى #فاطمه بود كه با اجبار محمد به همسرى على درامد و همانطور كه بعدا اثبات ميكنيم زندگى پر از درد سر و بديختى را با ايشان تجربه كرد.
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
💥 سانسور روايات و اثبات بى شرافتى ملاها

در اين مقاله براى اثبات دروغگو و شياد بودن #روحانيون_مسلمان كه تنها چيزى كه در وجودشان يافت نميشود شرافت و وجدان است به سانسور و تحريف كردن روايات و كتابهاى خودشان اشاره خواهم كرد.
در معتبرترين كتاب روائى شيعيان يعنى #كتاب_كافي از شيخ كلينى روايتى هست كه پیامبر اسلام ميگويد: من و #دوازده_نفر از فرزندانم و تو اى على ميخهاى نگهدارنده زمين هستيم. با ما زمين نگه داشته شده و اگر اين دوازده نفر از فرزندانم نباشند اين زمين نابود ميشود.
#متن_عربى: ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻳﺤﻴﻰ، ﻋﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﺃﺣﻤﺪ، ﻋﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﺍﻟﺤﺴﻴﻦ، ﻋﻦ ﺃﺑﻲ ﺳﻌﻴﺪ ﺍﻟﻌﺼﻔﻮﺭﻱ، ﻋﻦ ﻋﻤﺮﻭ ﺑﻦ ﺛﺎﺑﺖ، ﻋﻦ ﺃﺑﻲ ﺍﻟﺠﺎﻭﺭﺩ، ﻋﻦ ﺃﺑﻲ ﺟﻌﻔﺮ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻗﺎﻝ : ﻗﺎﻝ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ : ﺇﻧﻲ👈 #ﻭﺍﺛﻨﻲ_ﻋﺸﺮ 👉ﻣﻦ ﻭﻟﺪﻱ ﻭﺃﻧﺖ ﻳﺎ ﻋﻠﻲ ﺯﺭ ﺍﻷﺭﺽ ﻳﻌﻨﻲ ﺃﻭﺗﺎﺩﻫﺎ ﻭﺟﺒﺎﻟﻬﺎ، ﺑﻨﺎ ﺃﻭﺗﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻷﺭﺽ ﺃﻥ ﺗﺴﻴﺦ ﺑﺄﻫﻠﻬﺎ، ﻓﺈﺫﺍ ﺫﻫﺐ👈 #ﺍﻻﺛﻨﺎ_ﻋﺸﺮ 👉ﻣﻦ ﻭﻟﺪﻱ ﺳﺎﺧﺖ ﺍﻷﺭﺽ ﺑﺄﻫﻠﻬﺎ ﻭﻟﻢ ﻳﻨﻈﺮﻭﺍ.
#منبع: كتاب الكافي ج ١ ص ٥٣٤
لينك روايت:
http://ar.lib.eshia.ir/11005/1/534
اين روايت را كلينى از كتاب سليم ابن قيس هلالى كپى كرده است و اين همان كتابى است كه #افسانه_قتل_فاطمه بدست عمر را نوشته است.
بنابر اين روايت #ائمه_شيعه ١٣ نفر هستند و اين باادعاى شيعيان اماميه در تناقض ميباشد.
حال نكته جالب اينجاست كه همين روايت با همين الفاظ نزد بزركترين عالم شيعه يعنى #شيخ_طوسى در كتاب الغيبة به ناگاهسانسور شده و از ١٣ به ١٢ تغيير ميكند و مشكل شيعيان ١٢ امامى را حل ميكند.
#متن_عربى روايت كتاب الغيبة از شيخ طوسى:
ﻭﺑﻬﺬﺍ ﺍﻻﺳﻨﺎﺩ ﻋﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺟﻌﻔﺮ، ﻋﻦ ﺃﺑﻴﻪ، ﻋﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﺃﺣﻤﺪ ﺑﻦ ﻳﺤﻴﻰ ﻋﻦ ﻋﻤﺮﻭ ﺑﻦ ﺛﺎﺑﺖ ، ﻋﻦ ﺃﺑﻲ ﺍﻟﺠﺎﺭﻭﺩ ﻋﻦ ﺃﺑﻲ ﺟﻌﻔﺮ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ، ﻗﺎﻝ : ﻗﺎﻝ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ ﻭﺳﻠﻢ : ﺇﻧﻲ 👈 #ﻭﺃﺣﺪ_ﻋﺸﺮ 👉ﻣﻦ ﻭﻟﺪﻱ ﻭﺃﻧﺖ ﻳﺎ ﻋﻠﻲ ﺯﺭ ﺍﻻﺭﺽ - ﺃﻋﻨﻲ ﺃﻭﺗﺎﺩﻫﺎ ﻭﺟﺒﺎﻟﻬﺎ - ﺑﻨﺎ ﺃﻭﺗﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻻﺭﺽ ﺃﻥ ﺗﺴﻴﺦ ﺑﺄﻫﻠﻬﺎ، ﻓﺈﺫﺍ ﺫﻫﺐ👈 #ﺍﻻحد_ﻋﺸﺮ 👉ﻣﻦ ﻭﻟﺪﻱ ﺳﺎﺧﺖ ﺍﻻﺭﺽ ﺑﺄﻫﻠﻬﺎ ﻭﻟﻢ ﻳﻨﻈﺮﻭﺍ
#منبع: كتاب الغيبة ص ٩٦ چاپ منشورات الفجر _ عراق نجف
همين روايت كتاب #اصول_الستة_عشر در أصل العصفري هم دو بار (أحد عشر = يازده) آمده و طوسى هم مخالف العصفري روايت كرده است و اين به وضوح اثبات ميكند كه اين شيخ شياد روايت را سانسور كرده است به همين راحتى.
#متن_عربى: ﻋﺒﺎﺩ ﻋﻦ ﻋﻤﺮﻭ ﻋﻦ ﺍﺑﻲ ﺍﻟﺠﺎﺭﻭﺩ ﻋﻦ ﺍﺑﻲ ﺟﻌﻔﺮ ‏ﻗﺎﻝ، ﻗﺎل رسول الله ) ﺍﻧﻲ ﻭ 👈ﺍﺣﺪ ﻋﺸﺮ ﻣﻦ ﻭﻟﺪﻱ ﻭﺍﻧﺖ ﻳﺎ ﻋﻠﻲ ﺯﺭ ﺍﻻﺭﺽ ﺍﻋﻨﻲ ﺍﻭﺗﺎﺩﻫﺎ ﺟﺒﺎﻟﻬﺎ ﻭ ﻭﻗﺎﻝ ﻭﺗﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻻﺭﺽ ﺍﻥ ﺗﺴﻴﺦ ﺑﺎﻫﻠﻬﺎ ﻓﺈﺫﺍ ﺫﻫﺐ ﺍﻻﺣﺪ ﻋﺸﺮ ﻣﻦ ﻭﻟﺪﻱ ﺳﺎﺧﺖ ﺍﻻﺭﺽ ﺑﺎﻫﻠﻬﺎ ﻭﻟﻢ ﻳﻨﻈﺮﻭﺍ.
#منبع همراه با لينك:
الاصول الستة عشر صفحه ١٦
https://alkafeel.net/islamiclibrary/hadith/usul-16/usul-16/02.html#2
ازين دست سانسورها و تغيير دادن روايات هميشه در كتب روحانيون مسلمان وجود داشته و دارد و مخصوصا پس از به قدرت رسيدن #صفويه_خونخوار در ايران و به استخدام گرفتن شيادانى مانند مجلسى ها و نوشتن روايات فله اى، حتى به خود كتب علماى قديم خودشان ترحم نكرده و همه آنها را زير تيغ سانسور و تحريف بردند.
نمونه هاى بيشترى ازين دست سانسور كردنها را خدمتتان خواهم نوشت.

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
◾️ خشم شدید #فاطمه_زهرا از ازدواج مجدد #امام_علی

در #كتاب_علل_الشرايع نوشته بزرگترين عالم #شيعى روايتى نقل شده كه در آن از تمايل #امام_على به تجديد فراش و آوردن #هوو بر سر #فاطمه و نگرانى و عصبانيت فاطمه، است. كه فاطمه با شنيدن اين خبر خانه را ترك كرده و به خانه #محمد ميرود. در زير اصل روايت و ترجمه آن همراه با اسكن از كتب مربوطه را خدمت شما ارائه ميكنيم.

#متن_عربى روايت:
حدثنا علي بن احمد قال: حدثنا أبو العباس احمد بن محمد بن يحيى عن عمرو ابن أبى المقدام وزياد بن عبد الله قالا: أتى رجل أبا عبد الله " ع " فقال له: يرحمك الله هل تشيع الجنازة بنار ويمشي معها بمجمرة أو قنديل أوغير ذلك مما يضاء به؟ قال فتغير لون أبى عبد الله " ع " من ذلك واستوى جالسا ثم قال: انه جاء شقي من الاشقياء إلى فاطمة بنت رسول الله (ص) فقال لها: أما علمت ان عليا قد خطب بنت أبى جهل فقالت: حقاما تقول؟ فقال: حقا ما أقول ثلاث مرات فدخلها من الغيرة مالاتملك نفسها وذلك ان الله تبارك وتعالى كتب على النساء غيرة وكتب على الرجال جهادا وجعل للمحتسبة الصابرة منهن من الاجر ما جعل للمرابط المهاجر في سبيل الله، قال: فاشتد غم فاطمة من ذلك وبقيت متفكرة هي حتى أمست وجاء الليل حملت الحسن على عاتقها الايمن والحسين على عاتقها الايسر وأخذت بيد أم كلثوم اليسرى بيدها اليمنى ثم تحولت إلى حجرة أبيها فجاء علي فدخل حجرته فلم ير فاطمة فاشتد لذلك غمه وعظم عليه ولم يعلم القصة ماهي فاستحى ان يدعوها من منزل أبيها فخرج إلى المسجد يصلي فيه ما شاء الله ثم جمع شيئا من كثيب المسجد واتكى عليه، فلما رأى النبي صلى الله عليه وآله ما بفاطمة من الحزن أفاض عليها من الماء ثم لبس ثوبه ودخل المسجد فلم يزل يصلي بين راكع وساجد و كلما صلى ركعتين دعاالله ان يذهب ما بفاطمة من الحزن والغم وذلك انه خرج من عندها وهى تتقلب وتتنفس الصعداء فلما رآها النبي صلى الله عليه وآله انها لا 

#ترجمه:
راوى ميگويد: شخصى نزد فاطمه زهرا دختر پیامبر آمد و به او گفت آیا می دانی #علی از #دختر_ابوجهل خواستگاری کرده ؟ فاطمه پرسيد : آيا اين حقیقت دارد ؟ آن مرد گفته اش را ٣ بار تكرار كرد و گفت : آنچه را که می گویم حقیقت است. 
#فاطمه از روى حسادت چنان عصبانى شده بود كه كنترلش را از دست داد...
او از این خبر بسيار اندوهگين و غمگين بود تا هنگام شب فرا رسيد. او شبانه #حسن را در شانه راست و #حسین را در شانه چپ و دست چپ #ام_کلثوم را با دست راستش گرفت و به اتاق پیامبر رفت پس از آن علی آمد و وارد اتاق فاطمه شد و او را نيافت، على از این بابت به شدت ناراحت شد و برایش گران آمد چون از حقیقت داستان بى خبر بود و از اینکه بخواهد فاطمه را از خانه پدرش صدا بزند خجالت می کشید پس براى خواندن نماز به مسجد رفت، در انجا از وسايل مسجد چيزى يافت و بر آن تكيه داد.

چون #پیامبر ناراحتی #فاطمه را دید کمی به او آب داد و سپس لباسش را پوشید و وارد مسجد شد و شروع به دعا خواندن كرد و هرگاه دو ركعت نماز ميخواند در بين آنها از خدا ميخواست كه غصه فاطمه را كم كند زيرا زمانى كه او را در خانه ترك كرده بود او بشدت نگران و منقلب بود و به سختى نفس ميكشيد...

نكته: #شيخ_صدوق كه معروف است به سانسور روايت و تحريف روايت در اينجا و در ابتداى روايت نتوانسته خشم خود را مخفى كند و با 'شقي' ناميدن راوى خواسته است بگويد كسى كه خبر را به فاطمه داده انسان ظالمى بوده و از ديد اين ملاى شيعه، نبايد به فاطمه خبر داده ميشد و اينكار باعث دردگيرى بين على و فاطمه شده است.

نتيجه گيرى ازين روايت: ازين روايت و روايات مشابه اين مشخص ميشود كه رابطه زناشويى على و فاطمه آن رابطه روءيايى كه آخوندها براى ما تعريف كرده اند نبوده و مهمتر از همه ادعاى اينكه على و فاطمه معصوم بوده اند و علم غيب داشته اند و و .... همه و همه خرافات و جهلى است كه در ذهن ما فرو كرده اند براى تسلط هرچه بيشتر بر افكار مردم.

#منبع:
 علل الشرائع نویسنده : الشيخ الصدوق از علماى بزرگ تشيع ج ١ ص ١٨٥

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm